خشایار دیهیمی سال ١٣٣۴ در تبریز به دنیا آمد. در دانشگاه، شیمی و سپس زبان انگلیسی خواند. ابتدای انقلاب به اتهام سیاسی روانه زندان شد.
سال ١٣۵٨ با «هفتهنامه جنبش» متعلق به «علیاصغر حاجسیدجوادی» همکاری کرد. این هفتهنامه با مشارکت «اسلام کاظمیه» (عامل سازمان CIA و رابط علی امینی) منتشر میگشت. دیهیمی بهگفتهٔ خودش مانند یک «لیبرال رادیکال» در آن مقاله مینوشت تا از خط مشی «نهضت آزادی ایران» دفاع کند.
شاید دیهیمی در میان مردم شخصیت سرشناسی نباشد، اما با ترجمهٔ ١٠٠ اثر در حوزهٔ «علوم انسانی سکولار»، فلسفه و ادبیات غرب یک مترجم سکولار پُرکار بود.
از سویی عضو گروهک نهضت آزادی ایران بهشمار میرفت و از طرفی مشاور عالیرتبهٔ «حزب مشارکت» ایران. حتی در حساسترین لحظات، «مصطفی تاجزاده» تدوین بخشی از راهکارهای انتخاباتی اصلاحطلبان را به دیهیمی سپرد.
در سه دههٔ گذشته، خشایار دیهیمی سه دوره فعالیت حرفهای را برای انجام مأموریتش گذرانده است.
دههٔ ١٣۶٠ پیوندهای خود را با نهادهای فکری حاکمیت برقرار کرد. از سال ١٣۶٢ به «سازمان آموزش و انتشارات انقلاب اسلامی» رفت؛ سازمانی که پس از مصادرهٔ انتشارات آمریکایی فرانکلین جایگزین آن شد؛ اما بدنهٔ مدیریتیاش همچنان در اختیار نسل قدیم فرانکلینیها و مترجمان سکولار مانند امیرحسین آریانپور، باقر پرهام و داریوش آشوری ماند.
دیهیمی در سال ١٣۶۴ بهعنوان یکی از سرویراستاران سازمان برگزیده شد و ترجمهٔ کتاب «گفتوگو با مرگ» اثر «آرتور کوستلر» را منتشر کرد؛ همان هنگام که ترجمهٔ کتاب «ظلمت در نیمروز» (روایت دادگاههای استالینی برای تصفیه ایدئولوژیک) از این نویسنده چاپ شد.
کوستلر، داستاننویس یهودی و اهل بوداپست، یکی از رهبران بزرگترین عملیات جاسوسی (عملیات PSB) بهشمار میرفت که سال ١٩۴٩ رسماً به عضویت CIA درآمد. دیهیمی بعدها کتاب زندگی و آثار آرتور کوستلر را انتشار داد.
خشایار دیهیمی هر روز فعالیتهای خود را گسترش میداد! در ابتدای دههٔ ١٣٧٠ پس از پیوند با دولتمردان «دولت سازندگی» چون «محمدتقی بانکی» و «علی میرزایی» بهعنوان دبیر شورای نویسندگان «ماهنامه نگاه نو» انتخاب گشت.
در طول دوران فعالیت حرفهای خشایار دیهیمی در عرصهٔ ترجمه و مطبوعات، علاقهٔ او به نشر آثار «آیزایا برلین» یهودی از جنسی دیگر است، مثل یک پروژهٔ مادامالعمر و دستور کار دائم.
از هنگام انتشار نخستین شمارهٔ ماهنامه نگاه نو در مهر ١٣٧٠، دیهیمی و «رامین جهانبگلو» در این نشریه سلسله مقالاتی دربارهٔ آیزایا برلین نوشتند و او را «استاد تفکر آزادیخواهی» خواندند.
اگر عزتالله فولادوند با معرفیِ هانا آرنت یهودی یکی از سه ضلع «مثلث یهودی اصلاحات در ایران» را کامل کرد، دیهیمی نیز با تبلیغات برای آیزایا برلین یهودی سهمی بزرگ در ساختن دومین ضلع این مثلث داشت.
خشایار دیهیمی و عزتالله فولادوند
همچنین او هدف مجلهٔ نگاه نو را احیاء تفکر «کانون نویسندگان ایران» تعریف کرد که بسیاری از اعضاء مرکزیت آن کانون روابط تنگاتنگی با «سرویسهای جاسوسی لیبرال» داشتند.
شمارههایی از مجله به تجلیل از محمود دولتآبادی، کاوه گلستان، مرتضی ممیز، بهرام بیضایی، نجف دریابندری، منوچهر آتشی و… اختصاص یافت. از نویسندگانی مانند کامران فانی (رضوانالله فانی) تا داریوش آشوری یا مترجمان سکولار چون عزتالله فولادوند و نادر انتخابی در آن حضوری پُررنگ داشتند. حورا یاوری، پرویز دوایی و محمدرضا نیکفر از فعالان اپوزیسیون سیاسی خارج کشور به درخواست دیهیمی برای نگاه نو مطلب مینوشتند.
خشایار دیهیمی سپس به فکر چاپ یک مجموعه کتاب ١٠٠ جلدی نیز با نام «نسل قلم» افتاد. این مجموعه، ترجمهٔ «دایرةالمعارف ادبیات جهان» بود که سال ١٩٧۴ در دوران اوج «جنگ سرد» با همکاری «انجمن فرهنگی بریتانیا و دانشگاه مینهسوتا» تدوین شد و نام نویسندگان مقبول CIA مانند مارسل پروست، تی. اس. الیوت، هربرت رید، آلبر کامو، میلان کوندرا و… در آن به چشم میخورد.
دیهیمی «کلوب نسل قلم» را در ایران به همراه سه تن از دوستانش به نامهای آرمان امید، حسن ملکی و بهرام داوری تشکیل داد و از مترجمانی مانند عزتالله فولادوند، کریم امامی (سرویراستار انتشارات آمریکایی فرانکلین)، عبدالله کوثری و مهدی سحابی (مترجم آثار سلمان رشدی) برای کار دعوت کرد.
او میخواست هر ماه ٢ جلد کتاب را روانهٔ بازار کند و یک شبکهٔ بزرگ از مشترکان برای پیشفروش کتابها بسازد تا بتواند آن را بهصورت مستمر تغذیهٔ فکری کند.
در سال ١٣٧٢ این شبکه با ١٠٠٠ مشترک ثابت و ۶٠٠هزار تومان سرمایه فعالیتش را آغاز کرد و مدام بر تعداد اعضاء آن افزوده میشد. طی ۶ سال مجموعهٔ نسل قلم به ١٠٠ جلد کتاب پیرامون «ادبیات غرب» رسید و دیهیمی یک پروژهٔ صد جلدی دیگر را نیز کلید زد.
در واقع، او را باید مؤسس و مدیر «کلوب لیبرالهای رادیکال» شناخت. دیهیمی فقط از رانتهای «دولت کارگزارن» بهره نگرفت، بلکه در «دولت اصلاحات» از حمایتهای بیشتری برخوردار شد.
مدیریت تحریریهٔ «انتشارات طرح نو» بر عهدهٔ او بود و «احمد مسجدجامعی» نیز ابتدا در جایگاه قائممقام و سپس بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات در زمرهٔ اصلیترین حامیان مالی این انتشارات قرار داشت.
خشایار دیهیمی بهعنوان چهرهٔ برجستهٔ مبلّغان صهیونیسم، همواره از رانت دولتهای سازندگی و اصلاحات برای اشاعهٔ افکارش بهره میبرد.
او از سال ١٣٧۶ طرح جامعی برای اشاعهٔ «فلسفه غرب» ریخت و زندگینامهٔ فکری فیلسوفانی که «مدال ملی علوم انسانی» را از رئیسجمهور آمریکا گرفتند، در مجموعه کتابهای صدجلدی «نامآوران فرهنگ» ترجمه کرد؛ مثل جان رالز، فیلسوف تحلیلی معاصر که بارها بیل کلینتون او را بهسبب نگارش «تئوری عدالت» ستود.
سال ١٣٨٠ در «انتشارات طرح نو» ترجمهٔ مجموعه کتابهای این فیلسوف یهودی را آغاز کرد، اما پروژه نیمهکاره ماند و هنگامی که مشاور عالی «نشر ماهی» شد، کار ناتمامش را به آنجا برد تا به سرانجام برساند.
دیهیمی برای انتشار گستردهٔ تئوریهای آیزایا برلین یهودی دلایل بسیاری داشت؛ مانند عزتالله فولادوند که دیدیم برای تبلیغ هانا آرنت یهودی از انگیزههای زیادی برخوردار بود.
سال ١٣٨٢، همان هنگامی که خشایار دیهیمی ترجمهٔ آثار ریچارد رورتی، یکی دیگر از فیلسوفان و جاسوسان بلندپایهٔ CIA را آغاز کرد و زمینههای سفر او به ایران را میچید، «مرتضی حاجی» وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات نیز بهدنبال تحقق یک برنامهٔ جامع «آموزش شهروندی» در مدارس کشور بود و مأموریت اجرای آن را به «سازمان دانشآموزی» سپرد.
این سازمان که زیرنظر مستقیم وزیر و ریاست آن بر عهدهٔ معاون وزیر بود، بودجهٔ کلانی را به «نشر اگر» با مدیریت «علیاصغر سیدآبادی» اختصاص داد تا مجموعه کتابهایی پیرامون این موضوع آماده سازد.
خشایار دیهیمی و رامین جهانبگلو مشاوران اصلی برنامهٔ جامع «آموزش شهروندی» وزارت آموزش و پرورش بودند و «نشر اگر» واسطهٔ اختصاص بودجهٔ دولت اصلاحات به آنان و روشنفکران سکولاری نظیر «محمدسعید حنایی کاشانی» و «محمد ضیمران» شد تا با تدوین کتابهای «شهروندی»، «دموکراسی»، «مشارکت»، «گفتگو»، «فلسفه» و «دنیای مجازی» به گسترش آموزههای سیاسی سکولاریسم در مدارس ایران بپردازند.
حتی وزارت آموزش و پرورش این کتابها را میان دانشآموزان به مسابقه گذاشت تا آنان به خواندن تئوریهای دیهیمی و جهانبگلو ترغیب شوند؛ تئوریهایی که آشکارا پروژهٔ «فروپاشی ایدئولوژیک» جمهوری اسلامی را تعقیب میکرد.
منبع: پیام فضلینژاد ، ارتش سرّی روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان، چاپ پنجم، ص٢٨١-٢٨۴.
[این مهرهٔ در خدمت اهداف صهیونیسم بینالملل، مواردی از توهین و هتاکی علنی در شبکههای اجتماعی نسبت به مقام معظم رهبری نیز داشته است، که بهعلت زشتی و رکاکت بیش از حد، از نقل آنها معذوریم!]
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده میشود.
…..
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
سلام
دست همه شما عزیزان را میبوسم
اباعبدالله و فرزند عزیزش اباصالح پشتیبان ویاورتان باد
بسیار عالی و آموزنده در جهت آگاه سازی. درود فراوان
بسیار عالی، این دست بحث ها رو بیشتر ادامه بدین.