گرایش بابی ازلی سیدحسن تقی‌زاده

گرایش بابی ازلی سیدحسن تقی‌زاده

سیدحسن تقی‌زاده (از بزرگان مشروطه‌خواهان) در گفتاری در تحلیل اسباب وقوع جنبش مشروطیت به مطالب مهمی اشاره کرده است. وی ابتدا به «تأثیر تمدن عهد جدید» و «اغتشاش امور به اعلی‌درجه» پرداخته و سپس به «تأثیر عقاید بدعت‌آمیز مذهبی» به‌ویژه «بابیه» رسیده است:

… سیمی، تأثیر عقاید بدعت‌آمیز مذهبی و انقلابات دینی مانند شیوع تصوف و ظهور بابیه که این آخری از أهمّ اسباب قسم اخیر بود. از یک طرف، بلوای بزرگ بابیه در اوایل عهد ناصرالدین‌شاه و جنگ‌های بزرگ در مازندران و زنجان و داراب و غیره که به شکست بابی‌ها منتهی شد، همه‌ی بابیه را باطناً دشمن سلطنت قاجاریه و اداره‌ی حکومت کرد و از طرف دیگر، همه‌ی آن‌ها که دین جدید را اختیار کرده بودند، از تعصّب اسلامی رها شده و بر ضد استبداد ملاها و خرابی و فساد دین در ایران شده، از معایب و مضرّات تعصّب اسلامی – که مانع ترقّی و تمدن و قبول مقتضیات عصر جدید است – فارغ گشته، با پیروان مذاهب دیگر مانند نصاری و یهود با کمال خوشی آمیزش کرده و هیچ نوع اجتنابی نداشتند و همچنین، کثرت عده‌ی بابیه در میان مسلمانان – که ظاهراً جزو هیئت مسلمین به‌شمار می‌رفتند – [۱] قوّت و سطوت تعصب هیئت جامعه‌ی ملت را ضعیف کرده و روز به روز عقیده‌ی تعصّب را سست‌تر می‌کردند.

بعد از غلبه‌ی مذهب بهائی، اگرچه ضدیت با دولت و سلطنت از میان بهائی‌ها برطرف شد، لکن وجوب تحصیل سواد برای دختر و پسر و معاشرت با همه‌ی صاحبان مذاهب دیگر و قلع اکثر مهملات موهومه، آن‌ها را بیشتر از سابق بیدار و متمدن‌تر گردانید.

شعبه‌ی دیگر که از مذهب بابی مانده و معروف به ازلی شدند، باز به شدت هرچه تمام‌تر بر ضد دولت و اداره‌ی حکومت بوده و در همه‌جا برای آزادی سیاسی و دینی با شوق و ذوق هرچه تمام‌تر می‌کوشیدند و از این قرار، ازلی‌ها به انقلاب فعلی سیاسی و بهائی‌ها به انقلاب معنوی و فکری و اخلاقی کمک زیادی کردند و اقلاً صد یک نفوس ایران از اسارت زنجیر تعصّب اسلامی رها شدند که این قسمت چشم‌باز با قسمت‌های دیگر صوفیه و علی‌اللهی یک قسمت بزرگی از ملت را مستعد قبول شکستن طلسم محکم و تاریک تعصب روحانی و استبداد سیاسی کردند…. [۲]

سیدحسن تقی‌زاده در لباس روحانیت

سیدحسن تقی‌زاده در لباس روحانیت

این گفتار را تحلیلی بسیار مهم باید دانست. ازلیان، تقی‌زاده را از خود می‌دانستند و حتی از مسافرت او به قبرس برای زیارت آرامگاه صبح ازل سخن می‌گفتند.

به روایت ایشان، در زمان چاپ آثار بابی و ازلی توسط محمدصادق ابراهیمی (از شهداء بیان) در دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ش، علی‌محمد قاسمی که آن آثار را پنهانی در چاپخانه‌ی بانک ملی ایران به طبع می‌رساند دستگیر شد و این تقی‌زاده بود که مقدمات آزادی‌اش را فراهم کرد به‌شرط آن‌که کار چاپ آثار بابی را دوباره پی گیرد. [۳]

دیدیم که تقی‌زاده، بابیان را مهم‌ترین گروه دگراندیش کوشا در زمینه‌سازی جنبش مشروطیت دانسته است. در نگاه او، ایشان همراه با رهایی از «تعصّب اسلامی» به‌عنوان «مانع ترقّی و تمدن و قبول مقتضیات عصر جدید»، «بر ضد استبداد ملاها و خرابی و فساد دین در ایران» شدند و چون نهان‌زیستی داشتند و «ظاهراً جزو هیئت مسلمین به‌شمار می‌رفتند» و جدا شناخته نمی‌شدند، به‌آسانی توانستند در لباس مسلمانی به گسترش آن اندیشه‌ها در میان مسلمانان بپردازند و «قوت و سطوت تعصب هیئت جامعه‌ی ملت را ضعیف کرده و روز به روز عقیده‌ی تعصب را سست‌تر» کنند!!

بهائیان نیز مانند بابیان بودند و با «قلع أکثر مهملات موهومه»، «بیشتر از سابق بیدار و متمدن‌تر» شدند!!

سیدحسن تقی‌زاده در اروپا و اواخر عمر

سیدحسن تقی‌زاده در اروپا (دو عکس بالا) و اواخر عمر (دو عکس پایین)

بر همین اساس بود که «ازلیانِ به‌ظاهر مسلمان» و «بهائیانِ آشکارا نامسلمان» همراه با صوفیان و علی‌اللهیان در رهایی «اقلاً صد یک نفوس ایران از اسارت زنجیر تعصّب اسلامی» و مستعد کردن مردم برای «قبول شکستن طلسم محکم و تاریک تعصب روحانی و استبداد سیاسی» سهم داشتند.

بر همین مبناست که می‌توان گفت این همان تکاپوهای گسترده‌ی بابیان و بهائیان در خرافه‌دانستن برخی باورهای اسلامی بود که سبب شد هرکس سخنی ناهمسان با آن باورها می‌گفت به بابی‌گری متهم شود. به عبارت دیگر، این نسبت – برخلاف آن‌چه در متون تاریخی شهرت یافته – تنها یک تهمتِ برخاسته از دشمنی و نزاع نبود:

در آن وقت معمول شده بود که هرکس [را که] نسبت به آخوندها و روضه‌خوان‌ها احترامات لازم را به عمل نمی‌آورد، متهم به بابی‌گری می‌کردند. عنوان بهائی خیلی کم شنیده می‌شد. هر دفعه که یک روزنامه یا کتابی که تازه منتشر می‌شد و مطالبی خارج از عقاید معمول را داشت، منتسب به این فرقه می‌کردند. [۴]

سیدحسن تقی‌زاده و محمدرضا پهلوی پس از 28 مرداد

سیدحسن تقی‌زاده در گفت‌وگو با محمدرضا پهلوی پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

سیدحسن تقی‌زاده و محمدرضا پهلوی و پادشاه عربستان

سیدحسن تقی‌زاده در کنار محمدرضا پهلوی در دیدار وی با پادشاه عربستان

سیدحسن تقی‌زاده و ریچارد نیکسون

سیدحسن تقی‌زاده و ریچارد نیکسون

پی‌نوشت‌ها:

[۱] اندیشکده مطالعت یهود: این عبارت از تقی‌زاده اعتراف صریحی است به وجود «بابیان مخفی».
[۲] سیدحسن تقی‌زاده؛ تاریخ انقلاب ایران، صص ۹۰ و ۹۱.
[۳] نگارنده در گفت‌وگو با آقای علی‌اکبر غفاری شریف (متولد ۱۳۱۰ش) از نگاه محمدصادق ابراهیمی به اعتقاد ازلی سیدحسن تقی‌زاده آگاه شد. وی در سال‌های جوانی مانند برخی محققان چون نورالدین چهاردهی برای پژوهش درباره‌ی بابیان و بهائیان مدتی با محمدصادق ابراهیمی و برخی دیگر از ازلیان رفت‌وآمد داشت. نگارنده از او نکات مهمّی درباره‌ی ازلیان آموخت که آن‌ها را در پژوهش‌های آینده‌ی خود خواهد آورد. آقای دکتر مجید تفرشی (محقق و تاریخ‌نگار مقیم لندن) اعتقاد ازلی تقی‌زاده در زمان جوانی و جانبداری‌اش از ازلیان در دوره‌ی کهولت را از قول آقای دکتر احمد اقتداری (محقق نامدار) برای نگارنده بازگفت. هنگامی که نگارنده این سخن را با محقق فقید، آقای محمد گلبن – که به ازلیان علاقه‌مند بود و آگاهی‌های مهمی درباره‌شان داشت و محمدصادق ابراهیمی را نیز دیده بود – در میان گذاشت، وی گفت: «اگر او چنین سخنی گفته باشد. به‌یقین از ایرج افشار شنیده و سخنش درست است [ – چرا که او به تقی‌زاده بسیار نزدیک بود].»
[۴] عبدالله بهرامی؛ خاطرات عبدالله بهرامی، ص۲۵.

منبع: سیدمقداد نبوی رضوی؛ اندیشه اصلاح دین در ایران، مقدمه‌ای تاریخی، جلد اول: دوره قاجار، انتشارات شیرازه کتاب ما، چاپ دوم، تهران: ۱۳۹۶، صص۲۳۲-۲۳۵.

««« پایان »»»

آشنایی با رنگ‌های به‌کار رفته در مقاله‌ی فوق:

رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوه‌ای برای نقل‌قول استفاده می‌شود.
رنگ قرمز برای لینک‌دادن استفاده شده.

سیدحسن تقی‌زاده

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

Check Also

پرونده شناخت بابیان و بابیت مخفی

پرونده شناخت بابیان و بابیت مخفی

در ایران «یهودیت مخفی» با پدیده‌ای مشابه و خویشاوند به‌نام «بابیت مخفی» و «بهائیت مخفی» پیوند خورده است. بر گروه‌های فوق نام عام نهان‌پیشه‌گان نهاده‌ایم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − سیزده =