(از سری مقالات دسیسههای سیاسی و فرقههای رازآمیز یهودی) مناسه بن اسرائیل
دوران “استبداد یازده ساله” سران تبعیدی “پارلمان” انگلیس و اپوزیسیون پوریتان را با دنیای نوین هلند و دستاوردهای خیرهکننده امپراتوری جهانی آن از نزدیک آشنا نمود و پیوندهای استواری میان آنان و زرسالاران یهودی آمستردام پدید ساخت. در این میان به ویژه مناسه بن اسرائیل به عنوان سخنگوی فکری الیگارشی یهودی رابطهای همبسته با بسیاری از رجال سیاسی و فرهنگی انگلیس برقرار نمود.
مناسه بن اسرائیل (۵۱) (۱۶۰۴-۱۶۵۷) در یک خانواده یهودی مخفی مستقر در پرتغال به دنیا آمد. پدرش شموئیل بن اسرائیل نام داشت که با نام مسیحی گاسپار رودریگز نانز (۵۲) خوانده میشد. مناسه نیز به عنوان مسیحی غسل تعمید یافت و نام مسیحی مانوئل دیاز سوئیرو (۵۳) بر او نهاده شد. این خانواده به آمستردام مهاجرت کردند و در آنجا یهودیت خویش را آشکار نمودند. مناسه از نوجوانی در زمینه فراگیری زبان و اندیشه دینی و کلامی استعدادی شگرف از خود بروز داد و مورد توجه حاخامهای آمستردام قرار گرفت. او در ۲۲ سالگی اولین چاپخانه عبری را در آمستردام گشود و به چاپ و نشر کتابهای عبری، پرتغالی و اسپانیولی مشغول شد. نخستین کتابهای چاپی عبری به وسیله او انتشار یافت و وی بسیاری از رسالههای دینی یهودیان را به زبانهای مختلف منتشر نمود. به دلیل این تکاپو، مناسه در محافل فرهنگی اروپا به عنوان سرشناسترین نماینده فرهنگ یهودی زمان خود شهرت فراوان یافت. او با بسیاری از شخصیتهای فرهنگی اروپای آن روز دوست شد و از جمله با رامبراند (۵۴) (۱۶۰۶-۱۶۶۹)، نقاش معروف هلندی، رابطه نزدیک داشت. یکی از تابلوهای رامبراند تصویری از چهره مناسه است. مناسه را به عنوان اندیشهپرداز بزرگ سیاسی یهودی در سده هفدهم میشناسند. (۵۵)
نائوم سوکولو از میان دوستان مسیحی مناسه به ویژه به افراد زیر اشاره میکند: ادوارد نیکلاس، جان سادلر، هوگ پیترز، اسحاق واسیوس و دکتر ناتانیل هولمز. (۵۶)
جان سادلر (۵۷) (۱۶۱۵-۱۶۷۴) نماینده “پارلمان” انگلیس و از دوستان اولیور کرومول (رهبر انقلاب پوریتانی) جان دوری و جان میلتون (چهرههای نامدار پوریتان) بود. (۵۸)
هوگ پیترز (۵۹) (۱۵۹۸-۱۶۶۰)، که سوکولو او را هوادار سرسخت پیوند با یهودیان میخواند، (۶۰) در سال ۱۶۲۲ از مدرسه ترینیتی حوزه علمیه کمبریج فارغالتحصیل شد و به عنوان واعظ به کار پرداخت. پس از مدتی به دلیل عقاید ضد کلیساییاش برکنار و مدت کوتاهی زندانی شد. سپس به آمستردام مهاجرت کرد. مدتی بعد بهمراه راجر ویلیامز به ماساچوست رفت و در سال ۱۶۳۶ نقش مهمی در تأسیس حوزه علمیه (دانشگاه) هاروارد ایفا نمود. وی پلانتهای مستقل خود را به پا کرد و در سال ۱۶۳۸ در بازنویسی اساسنامه کمپانی خلیج ماساچوست شرکت داشت. در سال ۱۶۴۱ ظاهراً برای دریافت فرمان جدید کمپانی به انگلستان بازگشت. این سفر با آغاز جنگ داخلی انگلیس همزمان بود. هوگ پیترز به صفوف ارتش کرومول پیوست و کشیش این ارتش شد. پس از صعود کرومول وی از حامیان پرحرارت او بود. پس از اعاده سلطنت، هوگ پیترز به دلیل مشارکت در اعدام چارلز اول زندانی و اعدام شد. (۶۱)
اسحاق واسیوس (۶۲) (۱۶۱۸-۱۶۸۹) از اندیشهپردازان بنام پروتستان و عضو دربار ملکه کریستینای سوئد بود. به نوشته سوکولو، او توجه کریستینا را به مناسه جلب کرد. (۶۳)
دکتر ناتانیل هولمز (۱۵۹۹-۱۶۷۸) نیز واعظ و اندیشهپرداز متنفذ پوریتانیسم بود. او همان کسی است که بگفته سومبارت هیچ کاری را شایستهتر از خدمت به قوم برگزیده خداوند (یهودیان) نمیدانست.
مناسه با تعداد زیادی از چهرههای سیاسی و فرهنگی آن روز اروپا پیوند داشت و افراد فوق تنها نزدیکترین دوستان مسیحی او بودند. به علاوه، مناسه تنها اندیشهپرداز سیاسی یهودی نبود. او عضوی از حلقهای گسترده بود که در آن یهودیان برجستهای عضویت داشتند. نائوم سوکولو از میان متفکران یهودی همبسته با مناسه به افراد زیر اشاره کرده است: اسحاق فونسکا ابواب، دکتر افرائیم هزقل بوئنو، دکتر آبراهام زاکوتو لوسیتانو و یاکوب ساسپورتاس.
اسحاق فونسکا ابواب از خاندان نامدار فونسکا ابواب و از رهبران اصلی فرقه کابالا در زمان مناسه بود. او نخستین حاخام قاره آمریکا و اندیشهپرداز بزرگ زرسالاری یهودی پس از مرگ مناسه است. پدر او، به نام دیوید ابواب، پوریتان بود. (۶۴)
دکتر افرائیم هزقل بوئنو (متوفی ۱۶۶۵)، که با نام مسیحی مارتین آلوارز نیز شناخته میشد، (۶۵) از پزشکان نامدار اروپا بود و در بندر بورودی فرانسه سکونت داشت. او همان کسی است که رامبراند تصویرش را در تابلوی معروف خود به نام دکتر یهودی ثبت کرده است.
افرائیم بوئنو به خاندان زرسالار بوئنو، از خاندانهای نامدار مارانو پرتغال، تعلق دارد. در نیمه اول سده هفدهم یکی از اعضای این خاندان به نام جوزف بوئنو، با نام مسیحی روی گومز فرونترا (۶۶) در بندر بوردوی فرانسه زندگی میکرد. او پزشک و شاعر بود و در زمان مرگ پرنس موریس ناسویی (۱۵۶۷-۱۶۲۵)، پسر ویلیام خاموش و فرمانده مقتدر نظامی هلند در جنگ با اسپانیا، در بستر او حضور داشت. جوزف بوئنو نیز از دوستان نزدیک مناسه بود. دکتر افرائیم هزقل بوئنو پسر اوست.
در سده هفدهم، شاخهای از این خاندان به نام بوئنو مسکوئیتا در آمستردام سکونت داشت و بتدریج شاخههای دیگر آن در انگلستان و قاره آمریکا نیز گسترده شد. این شاخه حاصل وصلت دو خاندان بوئنو و مسکوئیتاست.
لویی دو مسکوئیتا (۶۷) در حوالی نیمه سده هفدهم در مکزیک مستقر شد. در دهه ۱۶۶۰ بنجامین بوئنو دو مسکوئیتا (۶۸) در جاماییکا به تجارت اشتغال داشت. او از بنیانگذاران بندر نیویورک به شمار میرود؛ در ۱۶۸۳ در این شهر درگذشت و بنای یادبودش کهنترین بنای گورستان یهودیان نیویورک است. در اواخر سده هفدهم، یکی از پسران او، به نام جوزف بوئنو دو مسکوئیتا، از تجار و صرافان سرشناس نیویورک بود و با لرد بلامونت (۶۹) فرماندار انگلیسی نیویورک، معاملات کلان داشت. برادر او، به نام آبراهام بوئنو دو مسکوئیتا نیز در جزایر هند غربی انگلیس در تکاپو بود. از سال ۱۷۴۴ موسس دو مسکوئیتا (۱۶۸۸-۱۷۵۱) حاخام یهودیان سفاردی در لندن است. خاندان بوئنو مسکوئیتا امروزه نیز در ایالات متحده آمریکا و انگلستان حضور دارند.
در نیمه اول سده هفدهم، دیوید بوئنو مسکوئیتا از تجار بزرگ آمستردام بود و از سوی حکمرانان اروپا به ماموریتهای دیپلماتیک در دربار سلطان مراکش میرفت. او در سال ۱۶۴۸ رئیس کل امور مالیاتی دوک برونسویک، از دوکنشینهای آلمان، شد. یکی دیگر از اعضای این خاندان، به نام یاکوب بوئنو مسکوئیتا، در سده هفدهم در مراکش مستقر بود و تجارت گستردهای را با سایر اعضای خانوادهاش در آمستردام و لندن سامان داد. در سال ۱۶۸۲ دو تن از اعضای این خاندان، به نامهای اسحاق و جوزف، نماینده دولت هلند در مذاکرات صلح با مراکش بودند و با همکاری یوسف میمران و یوسف تولدانو در سال ۱۶۸۳ پیمان صلح هلند و مراکش را امضا کردند. در سال ۱۷۲۹ یکی از اعضای این خاندان به نام اسحاق بوئنو سفیر مراکش در هاگ، پایتخت هلند، شد .(۷۰)
دکتر آبراهام زاکوتو لوسیتانو (۷۱) (۱۵۷۵-۱۶۴۲) از تبار زاکوتو، منجم دربار مانوئل پادشاه پرتغال، است. (۷۲) آبراهام زاکوتو، که لوسیتانوس زاکوتوس و مانوئل آلوارز دتاوارا (۷۳) نیز نامیده میشد، از سرشناسترین پزشکان اروپا بود. او از سال ۱۶۲۶ در آمستردام ساکن شد و با دربار چارلز اول، پادشاه انگلیس، نیز رابطه داشت. (۷۴)
در نیمه دوم سده هفدهم، یکی دیگر از اعضای خاندان زاکوتو از چهرههای نامدار الیگارشی یهودی است. او موسس بن مردخای زاکوتو (۷۵) (۱۶۲۰-۱۶۹۷) نام داشت و در آمستردام و لهستان و ونیز و وین مستقر بود. موسس زاکوتو رهبری فرقه کابالا را در ایتالیا به دست داشت و از فعالین ضد کلیسای رم بود. میگویند او چهل روز روزه گرفت تا زبان لاتین را فراموش کند! (۷۶)
یاکوب ساسپورتاس (۷۷) (۱۶۱۰-۱۶۹۸) نیز از حاخامهای معروف یهودی سده هفدهم و از دوستان نزدیک مناسه بود. او در شمال آفریقا به دنیا آمد. در سال ۱۶۶۴ به عنوان حاخام یهودیان لندن به این شهر رفت ولی دو سال بعد به علت شیوع بیماری طاعون به آمستردام بازگشت. در سال ۱۶۹۳ حاخام یهودیان آمستردام شد. (۷۸)
در سده هفدهم نیز گروهی از یهودیان مخفی در صفوف کشیشان مسیحی (کاتولیک و پروتستان) حضور داشتند و در این کسوت به تبلیغ آرمانهای زرسالاری یهودی، به ویژه تهاجم به شرق اسلامی و بازگشت یهودیان به ارض موعود ادامه میدادند. اسحاق لاپیرر (۷۹) (۱۵۹۴-۱۶۷۶) یک نمونه برجسته از این گروه است.
لاپیرر به یک خاندان مارانو مستقر در بندر بوردوی فرانسه تعلق داشت. او در سال ۱۶۴۰ منشی پرنس منطقه کنده (۸۰) شد و از همین زمان، یعنی دقیقاً مقارن با آغاز تکاپوی فکری مناسه بن اسرائیل به ترویج آرمانهای مسیحایی و نگارش رسالاتی در این زمینه پرداخت. لاپیرر مورد علاقه برخی حکمرانان اروپا، به ویژه کریستینا ملکه سوئد، بود.
دایرة المعارف یهود لاپیرر را پدر صهیونیسم میخواند. لاپیرر میگفت باید به جستجوی اسباط گمشده پرداخت و قوم بنیاسرائیل را گرد آورد زیرا ظهور مسیح برای دیدار آنان خواهد بود. آنگاه باید مسیحیان و یهودیان متحد شوند و به کمک پادشاه فرانسه سرزمین صهیون را تسخیر کنند. احیاء دولت صهیون در فلسطین راه پیروزی نهایی مسیحیان را بر مسلمانان هموار خواهد کرد و امپراتوری جهانی پدید خواهد ساخت که مرکز آن در اورشلیم است. اسحاق لاپیرر در سال ۱۶۴۴ سفیر فرانسه در کپنهاگ شد و به اشاعه این اندیشه در میان محافل فرهنگی و سیاسی مرتبط با دربار کریستینا پرداخت.
نظریه جنجالی دیگر لاپیرر درباره خلقت انسان و انواع انسانها بود. او در رساله انسانهای پیش از آدم (۸۱) (۱۶۴۳) این نظریه را مطرح ساخت که پیش از “آدم” نسل انسانها پدید شده بود و بنابراین “آدم” نخستین انسان نیست. این نظریه کاربرد وسیع دینی و اخلاقی در تجارت جهانی برده و کشتار سکنه بومی قاره آمریکا داشت زیرا طبق آن سیاهان آفریقا و سرخپوستان آمریکا از تبار “آدم” به شمار نمیرفتند. رساله فوق مخالفت پاپ را برانگیخت ولی کریستینا آن را به خرج خود چاپ و منتشر کرد. در سال ۱۶۵۵ پنج چاپ از این رساله به زبان لاتین در آمستردام و بال انتشار یافت و در سالهای بعد به زبانهای انگلیسی (۱۶۵۶) و هلندی (۱۶۶۱) نیز منتشر شد. (۸۲) بعدها، در فضای فکری سده نوزدهم، نظریه لاپیرر درباره منشاء انسان، و نیز رسالههای انسانشناختی متعدد او درباره اقوام و قبایل غیر اروپایی، مورد توجه اندیشمندان غربی قرار گرفت بیآنکه به کاربردهای مستعمراتی آن در فضای سده هفدهم توجه شود.
لاپیرر دوست صمیمی اسحاق واسیوس و هوگو گروتیوس (دو اندیشهپرداز متنفذ آن زمان) بود و این محفل با مناسه و دوستان مناسه، چون سیمون اپیسکوپیوس، کاسپار بارلائیوس (۸۳) (۱۵۸۴-۱۶۴۸)، جرارد جان واسیوس (۸۴) (۱۵۷۷-۱۶۴۹)، یوهانس مورسیوس (۸۵) (۱۵۷۹-۱۶۳۹)، دیوید بلاندل (۸۶) (۱۵۹۱-۱۶۵۵)، پتروس سراریوس (۸۷) (۱۶۵۰-۱۷۰۰) و پائولوس فلگنهاور (۸۸) (حوالی ۱۶۲۵) پیوند نزدیک داشت. این کانون مهم فکری و فرهنگی به اشاعه اندیشههای مشابهی در زمینه یافتن اسباط گمشده، استقرار امپراتوری جهانی مسیحیت و اعاده دولت یهود در اسرائیل مشغول بود. (۸۹) نائوم سوکولو میافزاید: “تمامی این پیشاهنگان مسیحی آزادی دینی و صهیونیسم رابطه نزدیک با مناسه داشتند.” (۹۰)
افراد فوق چهرههای فکری متنفذ آن روز اروپا به شمار میروند. برای نمونه، سیمون اپیسکوپیوس (۹۱) (۱۵۸۳-۱۶۴۳)، متکلم نامدار پروتستان، از سال ۱۶۳۴ تا زمان مرگ ریاست کالج (حوزه علمیه) آرمینیان آمستردام را به دست داشت. (۹۲)
هوگو گروتیوس (۹۳) (۱۵۸۳-۱۶۴۵) نیز شخصیت فکری بسیار متنفذی بود. او در یک خانواده اشرافی هلندی به دنیا آمد، تحصیلات خود را در حوزه علمیه لیدن به پایان برد و درجه دکترای (اجتهاد) خود را در زمینه حقوق در حوزه علمیه اورلئان فرانسه دریافت داشت. پس از بازگشت به وطن به عنوان مورخ رسمی دولت هلند منصوب شد. در سال ۱۶۱۳ نماینده روتردام در شورای دولتی هلند شد. مدتی بعد، با موریس ناسویی، فرمانده نظامی هلند، اختلاف پیدا کرد، به پاریس گریخت و به خدمت دربار فرانسه درآمد. در سال ۱۶۳۴ سفیر این کشور در سوئد شد و بعدها در دربار کریستینا و محفل فرهنگی او حضور داشت. گروتیوس دارای تألیفات متعدد در زمینه حقوق بینالملل است. او در آثار خود از حق تملک جزایر هند شرقی بهوسیله هلندیها دفاع میکرد زیرا به زعم او هیچ دولتی نمیتواند ادعای تملک دریاهای بزرگ را داشته باشد. امروزه، گروتیوس را پدر حقوق بینالملل جدید میخوانند؛ (۹۴) “حقوقی” که بر بنیاد “حق” تام و تمام غربیان و “بیحقی” کامل سایر مردم جهان شکل گرفت.
از جان میلتون (۹۵) (۱۶۰۸-۱۶۷۴) نیز به عنوان دوست پوریتان یهودیان یاد میشود. این شاعر نامدار انگلیسی در ردیف شکسپیر و چاوسر (۹۶) یکی از سه چهره درجه اول ادبی انگلیس است و منظومه بهشت گمشده او را “قویترین و عمیقترین شعر در ادبیات انگلیسی” توصیف میکنند.
پدر میلتون یک منشی اهل آکسفورد بود و مادرش، سارا، به یک خانواده تاجر پوشاک تعلق داشت که درباره آن اطلاع اندکی در دست است؛ تنها میدانیم که مادر میلتون “زن خوبی بود و اهل صدقه و خیرات.” در کودکی آموزگار او توماس یانگ (۹۷) بود که به عنوان کشیشی با گرایشهای پوریتانی شناخته میشد. (۹۸) خاندان یانگ از خانوادههای مجهولالنسب و مرموز انگلیسی است که، چنانکه در آینده خواهیم دید، تا به امروز نقش مهمی در تکاپوهای استعماری بریتانیا داشته است. در سده نوزدهم، رابرت یانگ (۹۹) (۱۸۲۲-۱۸۸۸) از کارشناسان درجه اول تاریخ یهود و زبان عبری در انگلیس به شمار میرفت. (۱۰۰) در آن دوران، چنین تخصصهایی معمولاً به یهودیان مخفی و اعضای خاندانهای دارای سنن فرهنگی یهودی تعلق داشت.
میلتون در شانزده سالگی تحصیلات خود را در مدرسه کریست چرچ (۱۰۱) حوزه علمیه کمبریج آغاز کرد؛ دانشگاهی که “سنن نیرومند پوریتانی” بر آن غالب بود. (۱۰۲) او در سال ۱۶۳۷ به مدت یک سال به قاره اروپا سفر کرد و در پاریس با هوگو گروتیوس آشنا شد. (۱۰۳) در بازگشت از این سفر، شاعر جوان به سیاست گرایش شدید یافت و با نگارش رسالههایی در دفاع از پوریتانها تکاپو در این عرصه را آغاز کرد. نامدارترین اثر میلتون منظومه بهشت گمشده (۱۰۴) (۱۶۶۵) است؛ اثری که با الهام از اسطورههای دینی یهود درباره سرنوشت و فرجام بشر سروده شده. پیام جان میلتون در “بهشت گمشده” این است: دوازده قبیله بنیاسرائیل به “صهیون” بازخواهند گشت و دولت خود را مستقر خواهند کرد. او این اندیشه را در منظومه نوا سولیما (۱۰۵) که در سال ۱۶۴۸ در لندن چاپ شد، نیز بیان داشته است. (۱۰۶)
پیوندی که مناسه بن اسرائیل و سایر چهرههای فرهنگی و مالی و سیاسی یهودی در دوران تبعید سران پوریتان در هلند با ایشان برقرار نمودند، به ویژه پس از سقوط چارلز اول و استقرار حکومت “پارلمان” در انگلیس (۱۶۴۹-۱۶۵۹) اهمیت فراوان یافت. (۱۰۷) با استقرار حکومت “پارلمان”، اولیور سن جان (۱۰۸) (۱۵۹۸-۱۶۷۳)، سفیر دولت جدید انگلیس در هلند (۱۶۵۱) نیز در زمره دوستان نزدیک مناسه درآمد. (۱۰۹)
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
51. Manasseh ben Israel / 52. Gaspar Rodrigues Nunez / 53. Manoel Dias Soeiro / 54. Rembrandt / 55. ibid, vol. 11, pp. 855-857; Sokolow, ibid, vol. 1, pp. 45-46. / 56. Sokolow, ibid, p. 44. / 57. John Sadler / 58. ibid, p. 40. / 59. Hugh Peters / 60. ibid, p. 44. / 61. Americana, vol. 21, p. 811. / 62. Isaac Vossius (Vos) / 63. Sokolow, ibid, p. 40.
64. بنگرید به: این مقاله.
65. Ephraim Hezekial Bueno (Martin Alvarez) / 66. Joseph Bueno (Ruy Gomez Frontera) / 67. Luis de Mesquita / 68. Benjamin Bueno de Mesquita / 69. Lord Bellamont
70. Judaica, vol. 4, pp. 1460-1461; vol. 11, p. 1406.
درباره رابطه خاندانهای بوئنو مسکوئیتا و ساسپورتاس با مراکش و خاندانهای تولدانو و میمران بنگرید به: این مقاله.
71. Abraham Zacuto Lusitano
72. بنگرید به: این مقاله.
73. Lusitanus Zacutus (Manuel Alvares de Tavara) / 74. Judaica, vol.16, p. 909. / 75. Moses ben Mordecai Zacuto / 76. ibid, pp. 906-909. / 77. Yacob Sasportas / 78. ibid, vol. 14, pp. 893-894. / 79. Isaac La Peyrere / 80. Conde / 81. Praeadamitae / 82. ibid, vol. 10, pp. 1425-1426; Sokolow, ibid, pp. 41-42. / 83. Caspar Barlaeus (van Baerle) / 84. Gerard John Vossius / 85. Johannes Meursius (van Meurs) / 86. David Blondel / 87. Petrus Serrarius (Peter Serrurier) / 88. Paulus Felgenhauer / 89. Sokolow, ibid, p. 42. / 90. ibid, p. 53. / 91. Simon Episcopius / 92. Americana, vol. 10, p. 516. / 93. Hugo Grotius (Huig van Groot) / 94. ibid, vol. 13, pp. 508-509. / 95. John Milton / 96. Chaucer / 97. Thomas Young / 98. ibid, vol. 19, p. 133. / 99. Robert Young / 100. Judaica, vol. 8, p. 67. / 101. Christ Church / 102. Americana, vol. 19, p. 133. / 103. ibid, p. 135. / 104. Paradise Lost / 105. Nova Solyma / 106. Sokolow, ibid, pp. 40-41.
107. درباره روابط اولیور کرومول با یهودیان بنگرید به: این مقاله و همچنین این مقاله.
108. Oliver St. John / 109. ibid, p. 20.
منبع: عبدالله شهبازی ؛ زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، ج ۲، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ دوم (پائیز ۱۳۹۰)
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم: