رسالت هواداری پیوریتانها از یهود تنها در داخل انگلستان محدود نماند. این جریان باید در ادامه تلاشهای خود کشور دیگری را تحت تأثیر قرار داده، آن را نیز به قلمرو خود منظم نموده، به جودایزر دیگری بدل نماید. پیوریتانیزم
پیوریتانیزم تنها مذهبی بود که به طور گسترده در قرنهای ۱۶ و ۱۷ در میان کشورهای انگلیسی زبان رشد کرد و توسعه یافت. عصر پیوریتانیزم در آمریکا و یا در نیواینگلند آن روزگار با تأسیس اولین کلنی پیوریتانی در سال ۱۶۲۰ در ماساچوست (۱) آغاز گردید. اصولاً در تمامی کلنیهای انگلیسی تشکیل شده در آمریکای شمالی تأثیر و نفوذ پیوریتانیسم وجود داشت. کلنیهای پیوریتانی ماساچوست و بعدها کلنیهای بزرگ تأسیس شده در پلیموز (۲) ضمن توسعه و گسترش خود تمامی نیواینگلند را در بر گرفتند.
در چاپ انگلیسی «دایرةالمعارف بریتانیکا»، در ارتباط با پیوریتانهای آمریکا چنین آمده است:
«در تاریخ کلونیزاسیون اروپا هیچیک از کلنیها نتوانستند به اندازه کلنی ماساچوست ثروتمند گردند. هدف پیوریتانهای بنیانگذار این کلنی بنیانگذاری و به وجود آوردن صهیونی جدید در سرزمین پهناور آمریکا بود. این امر میتوانست رفورماسیونی مشابه رفورماسیونی باشد که در انگلستان تحقق یافت…میراث پیوریتانیزم بدون شک به عنوان یک فاکتور مهم در شکلگیری روح آمریکا نقش مهمی ایفا نمود.» (۳)
پیوریتانهای وحشت
پیوریتانها چنان خودباخته عهد عتیق شده بودند که میخواستند به جای نیواینگلند نام نیواسرائیل (۴) را به آمریکا بدهند. (۵) پیوریتانیزم اینچنین در تأسیس آمریکا نقشآفرینی نمود و ضمن «شکلدادن به روح آمریکا»، رسالت یهودیزه نمودن و هواداری یهود را نیز به آن القا نمود. پیوریتانیزم همچنین توسعه و گسترش کلیت پروتستانیزم در آمریکا را تحت تأثیر خود قرار داد.
پیوریتانها پیامآور ابعاد وحشتآفرین مندرج در تورات مقدس برای دنیای جدید بودند. در تورات مقدس بعضی از دستورات وحشتناک وجود دارد که یهودیان به هنگام بازپسگیری سرزمین فلسطین (به زعم یهود) از اشغالگران کنعانی، میبایست آنها را به اجرا گذارند. این دستورات دهشتناک طی سالهای گذشته و توسط نظامیان اسرائیلی در ارتباط با فلسطینیان به اجرا گذارده شده است. پیوریتانها نیز با انتخاب تورات به عنوان راهنمای عمل، اعمال وحشتناک خود را در آمریکا به تورات مستند مینمودند.
نوام چامسکی (۶) در اثر خود با نام «سال ۵۰۱ اشغال ادامه دارد» (۷) تاریخ انباشته از «پاکسازیهای قومی»، و فشارهایی را که از جانب کریستف کلمب بر بومیان آمریکا وارد آمد مورد بررسی قرار میدهد و ضمن بیان اینکه پیوریتانها سرزمین آمریکا را سرزمین موعود و سرخپوستان آنجا را نیز اشغالگران کنعانی تلقی نمودند، اعمال وحشیانه انجام شده توسط آنها را چنین بیان میدارد:
«یکی از دو حرکت بزرگ قتلعام انجام گرفته در نیواینگلند قتلعام «سرخپوستان پکاوت» (۸) در سال ۱۶۳۷ بود. بیانیهای که در این رابطه از سوی اعمالکنندگان این اقدام وحشتناک یعنی پیوریتانهای استعمارگر انتشار یافت نیز چنین بود: جماعت بومی پک اوت مورد علاقه خداوند نبودند، لذا از بهشت روی زمین پاکسازی شدند حمد و سپاس از اینکه دیگر کسی (از بومیان) باقی نمانده تا حامل نام پک اوت باشد.
امروزه هر کودک آمریکایی که برای وفاداری به سرزمین خود و به نام خداوند قسم یاد میکند، در اصل در بیان این سخنان زیبا که بازگرفته از اندیشهای مبتنی بر عهد عتیق است وامدار پیوریتانهاست.
اندیشه و ایدهای که توسط پیوریتانها از عهد عتیق بازگرفته شد نیز چنین است:
«نابودسازی آگاهانه کنعانیانی که در سرزمینهای مقدس وعده داده شده به قوم برگزیده خداوند، سکنی گزیدهاند.»
پیوریتانها این قتلعامها را به طور مرتب و تحت کنترل و نظارت رهبر دینی خود انجام داده، مأموریت مقدس خود را به جای میآوردند. به این صورت که کلیه مردان، دختران، پسران، زنان و کودکان بنابر دستور عهد عتیق (تورات) قتلعام میگردیدند. بنابرآنچه که در کتاب مورد اعتقاد آنها یعنی تورات آمده است پیوریتانها چادرهای سرخپوستان را به کورههای آتشین تبدیل میکردند و قربانیانی را که در آن چادرها زندگی میکردند طبق آنچه در تورات آمده است به فجیعترین صورت ممکن به قتل میرسانیدند. بنابر بیان آیهای دیگر از تورات، خونهایی که به هنگام سوختن کشتهشدگان جاری میشد آتش را خاموش میکرد. مرتکبین قتلعام نیز لایق حمد و ستایش خداوند (یهود) میگردیدند. چند سال پس از آن نیز عملیات پاکسازی (قومی) منطقه نیویورک سازماندهی شد. به عنوان مثال گزارش ارائه شده توسط دیوید د. ورایس (۹) در مورد قتلعامی که در فوریه سال ۱۶۴۳ در مانهاتان (۱۰) جنوبی توسط نظامیان هلندی از «سرخپوستان آلگون کوئین» (۱۱) به عمل آمد، چنین است: «نظامیان، بسیاری از سرخپوستان را در خواب به قتل رسانیدند. فرزندان شیرخوار از پستان مادران خود جدا شده، در مقابل چشمان والدین خود با شمشیر تکه تکه گردیده، سپس به آتش انداخته میشدند. کودکان قنداق شده درگهوارههای خود تکه تکه میشدند، و سر آنها متلاشی میشد. این کشتار وحشیانه موجب عذاب وجدان سنگدلترین انسانها میگردید. بعضی از کودکان به رودخانه پرتاب میشدند والدین آنها برای خارج کردن کودکان خود به رودخانه میپریدند اما نظامیان اجازه ندادند که نه کودکان و نه پدر و مادرهای آنان از رودخانه بیرون بیایند و همه آنها غرق شدند.» (۱۲)
در پشت این اعمال وحشتآفرین دنیای مدرن که به هیچوجه نیز از آن خودداری نکردند، چنین سنت «یهودیگرایانهای» (Judaizer) قرار داشت.
این اقدامات مبتنی بر آموزه عبرانی پیوریتانها، حتی توجه آرنولد توینبی را نیز به خود معطوف داشته است. به نظر توماس. ف. گوست (۱۳) جامعهشناس آمریکایی در کتاب خود موسوم به «نژاد: تاریخ یک ایده در آمریکا»، (۱۴) توینبی از این نظریه که «اعتقادات فزاینده کلنینشینهای انگلیسی به عهد عتیق (تورات) موجب پیدایش این باور در آنها شده بود که آنها به عنوان مردمی انتخابشدهاند تا کافران را نیست و نابود سازند» دفاع میکند. گوست سپس میافزاید اسرائیلیهای ماساچوست (یعنی پیوریتانها) به همان شیوه سرخپوستان را نابود ساختند که اسرائیلیان مورد نظر تورات کنعانیان را معدوم نمودند. (۱۵) یهود دوستی القا شده به روح امریکا توسط پیوریتانها موجب پدیدار شدن تلقی فعلی آمریکا نسبت به موضوع یهودیت گردید. پیوریتانیزم آمریکایی به عنوان یکی از نتایج اندیشه و باور پیوریتانیزم، همیشه تئوری «قوم برگزیده بودن یهودیان» را قبول داشته است. کتاب «اسرائیلی که در ذهن آمریکا وجود دارد» (۱۶) این مسئولیت و رسالت تاریخی مهم موجود در پروتستانتیزم آمریکایی را به صورت مستند مورد بررسی و بازبینی قرار داده است.
پیشتازتر از تئودور هرتزل
ویلیام ایوگن بلاکستون (۱۷) به عنوان نامی که در این کتاب بر آن تأکید میشود، هم از نقطهنظر نحوه نگرش نخبگان و برگزیدگان آمریکایی به مسئله یهودیت و هم از نظر بیان اشتراکات و همگونیهای پروتستانیزم و یهودیت بسیار جالب توجه است:
«ویلیام ایوگن بلاکستون که در سال ۱۸۴۱ در یک خانواده متدودیست پروتستان به دنیا آمد، در دوران جوانی خود در ارتباط با کتاب مقدس به کارشناسی زبده بدل گردید… وی در سال ۱۸۷۸، اثر خود با نام «عیسی میآید» (۱۸) را منتشر نمود و در مدت زمان کوتاهی مشهور شد. جماعتهای ایوانجلیک او را مورد تشویق قرار دادند. بیش از یک میلیون نسخه از کتاب او به فروش رفت و به ۴۸ زبان از جمله زبان عبرانی نیز ترجمه شد.»
بلاکستون به همراه دوستان خود دیود ل. مودی (۱۹) و کرایس ای. اسکوفیلد (۲۰) از نظریه قوم برگزیده خداوند بودن یهودیان در کتاب مقدس دفاع نمود. ۴۱۳ نفر امریکایی که در میان آنها افرادی مثل جان د. راکفلر (۲۱) سایروس مک کورمیک (۲۲) ج پیرپونت مورگان (۲۳) سخنگوی مجلس، نمایندگان مجلس سنا، قضات، وکلا و روزنامهنگاران وجود داشتند، از نظریه بلاکستون پشتیبانی کردند. حامیان نظریه قوم برگزیده از جمله نخبگان برگزیده آمریکا بودند.
بلاکستون بعدها، در دورهای که مسئله مهاجرت یهودیان روسیه موضوع بحث روز بود، پیشنهادی را به شرح زیر مطرح نمود:
«چرا فلسطین را در اختیار یهودیان قرار نمیدهید؟
آیا فلسطین متعلق به ترکها بود که آن را به یهودیان واگذار نمایند؟»
در پاسخ به این سؤال، بلاکستون واگذاری بلغارستان و صربستان را به عنوان یکی از ایالتهای دولت عثمانی به بلغارها در سال ۱۸۷۸، بر اساس موافقتنامه برلین یادآور شده، چنین میگوید:
«به همان اندازه که بلغارستان و صربستان به بلغارها و صربها تعلق دارد آیا فلسطین نیز به یهودیان تعلق ندارد؟ دولت یهودی میتواند همانند بلغارستان و صربستان در سرزمین فلسطین که بر اساس توافقنامهای از طرف دولت ترک قابل واگذاری است تشکیل شود.»
بدینترتیب بلاکستون به عنوان یک پروتستان آمریکایی، سالها قبل از تئودور هرتزل (۲۴) به عنوان یک یهودی اروپایی، صهیونیزم سیاسی را مطرح مینماید.
بلاکستون دو سال قبل از مرگ خود، در سال ۱۹۳۳ در نامهای که خطاب به جماعت پروتستان شیکاگو نوشت خاطرنشان میسازد که «رسالت و وظیفهای که سالها توسط پیوریتانها بر عهده آمریکا گذاشته شده است هنوز به قوت خود باقی است» و اضافه مینماید که «با بیداری اسرائیل امروز بیش از پیش نسبت به آن احساس مسئولیت مینمایم» و در ادامه مینویسد که «آنها در سایه دعاهای ما میتوانند به دیدار مسیح خود نایل شوند.» (۲۵)
همگونگی پروتستانتیزم آمریکایی برآمده از پیوریتانیزم با یهودیت و احساس وظیفه مشترک آن با یهودیت، در منابع دیگر نیز مورد اشاره قرار گرفته است. ادوارد تینان (۲۶) در کتاب خود «لابی: قدرت سیاسی یهودیان و سیاست خارجی آمریکا» (۲۷) چنین آورده است:
براندیس (۲۸) رهبر حرکت صهیونیستی آمریکا، به هنگامی که مشغول توسعه (فعالیتهای) سازمان خود بود، به ناگاه صاحب دوستی در کاخ سفید شد. این دوست ویلسون رئیس جمهور (آمریکا) بود. ویلسون نه تنها براندیس را در سال ۱۹۱۶ به ریاست دادگاه قانون اساسی آمریکا منسوب نمود بلکه همزمان با آن از تئوری صهیونیزم مطرح شده توسط دوست جوان خود نیز حمایت به عمل آورد.
این موضوع ویلسون بسیار فراتر از یک تصمیمگیری سیاسی عملگرایانه بود. ویلسون که خود فرزند یک کشیش پرسبیترین (۲۹) بود و به طور مداوم کتاب مقدس را مطالعه میکرد، نسبت به یهودیان و سرنوشت آنها احساس علاقه مینمود. در پروتستانتیزم آمریکایی نسبت به آرمان صهیون گرایش بزرگ و قابل توجهی وجود دارد. گروس همچنین این اظهارات ویلسون مبنی بر اینکه: «من خود به عنوان فرزند یک کشیش پروتستان در مقابل سرزمینهای مقدس و بازگردانیدن آن به صاحبان اصلی آنها احساس وظیفه مینمایم» را نیز بازگو مینماید. (۳۰)
در حال حاضر نیز بخش مهمی از جماعت پروتستانها در آمریکا تحت چنین تلقیای قرار دارند. پروتستانهای بنیادگرا در آمریکا (تشکیل) اسرائیل را وعده تحقق یافته تلقی مینمایند. کوچکترین اعتراض به کمکها و حمایتهای آمریکا از اسرائیل از سوی این جماعتها با اعتراضات شدیدی روبهرو میشود. (۳۱) با «همسانانگاری» دولت اسرائیل با یهودیانی که در تورات ذکر آنها رفته است، فلسطینیانی که در غزه و شریعه غربی زندگی میکنند نیز به عنوان مردم کنعان قلمداد میگردند. (۳۲)
بدینترتیب که این جماعات حفظ قدرت و اقتدار آمریکا را نیز منوط به حمایت (این کشور) از اسرائیل میدانند. جری فالول (۳۳) رهبر بیش از ۴۰ میلیون پروتستان ایوانجلیک اعلام میدارد «هر رفتاری که دیگر کشورها با اسرائیل داشته باشند خداوند نیز همان رفتار را با آنها خواهد داشت.» (۳۴)
دشمن مشترک ایوانجلیکها و یهودیان که دوستی نزدیک با یکدیگر دارند بنابر گفته نوام چامسکی مسلمانان هستند. (۳۵)
نتیجه اینکه میتوانیم بگوییم که جنبش پروتستانتیزم در مقیاس وسیعی بازگشت و رویکرد به عهد عتیق و جهاننگری عبرانی است و این رویکرد دارای آثار اجتماعی – اقتصادی (زایش کاپیتالیزم و مشروعیت یافتن بهره و ربا) و اجتماعی – سیاسی (پدیدار شدن نوع هواداری غیرعادی از یهودیت و دلدادگی به آن) بوده است.
فرهنگ غرب از آخرتگرایی به عنوان مبنای اندیشه کاتولیکی جدا گشته و رنگ و لعاب عبرانی گرفته (عبرانیزه شده) و همانگونه که قرآن کریم میفرماید: «هر یهودی آرزوی عمر هزار ساله دارد» (۳۶) به دنیاگرایی روی نموده است که منشأ این رویکرد نیز بدون شک فرآیند عبرانیگری است.
اکنون این سؤال مطرح میگردد در حالی که پروتستانتیزم به مثابه اولین مرحله سکولارسازی اروپا تا این حد تحت تأثیر اندیشه جهاننگری عبرانی بوده است، دومین مرحله این روند که همانا روشنگری بود چه وضعیتی داشت؟
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
۱. Massachussetts.
2. Plymouth.
3. Encyclopedia Britannica, Vol. 18, p. 881.
4. New lsrael.
5. Na thanc Belth, Apromise to keep: Anarrative of the American Enconter with Anti semitism, Tmies Book, New York, 1979.p.3.
6. Noam Chomsky.
7. Year 501: the conquest Continues.
8. Pequot.
9. David de Vries.
10. Manhattan.
11. Algon quin.
12. Noam chomsky, year 501: the conquest continues, South End Press, Boston, 1993, p. 263-264.
13. Thomas F Gossett.
14. Race: The History of an ldea in America.
15. Thomas F Gossett Race: the History of an ldea in America P. 25.
16. lsrael in the mind of America.
17. William Eugene BlackStone.
18. Jesus is coming.
19. Dwight L. Moody.
20. Cyrus. l. Scofild.
21. Jhon Drockefeller.
22. Cyrus Mc Cormik.
23. J. Pirpont Morgan.
24. Theoder Herzel.
25. Peter Grose lsrael in the Mind of America: The untold story of America S. 150 year fascination with the idea of a Jewish state and of the complex role Played by this country and its Leaders in the creation of modern lsrael knopf Co, New York, Psouth End Press, Boston, 1993, p. 35-38.
26. Edward Tivnan.
27. The Lobby: Jewish political and American Foregin policy.
28. Brandeis.
29. Persbiteryen.
30. Edvard Tivnan the lobby: Jewish palitical power and American Foregin Policy Simon Schuster New York 1987, p. 17-18.
31. Paul findley they Dare to speak out: people and institutions confront lsraerls lobby, lawrence Hill Books/ Illinois, 1989, p. 238-245.
32. همان منبع، صفحه ۲۴۰.
33. Jerry Falwell.
34. همان منبع، صفحه ۲۴۲.
35. Kader ocgen: ABC lsrael ve Flistin, lletisim yayin Lavi, lstanbul 1993, SF. 38.
36. سوره بقره، آیه ۹۶.
منبع: پروتستانتیزم، پیوریتانها و مسیحیت صهیونیستی ، نصیر صاحب خلق ، تهران: انتشارات هلال.
پیوریتانیزم ، پیوریتانیزم ، پیوریتانیزم ، پیوریتانیزم
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: