تاریخشمار سومین بانک مرکزی روچیلدها در آمریکا فدرال رزرو
سال ۱۹۱۳:
یهودیان در این سال اقدام به تأسیس آخرین بانک مرکزیشان در آمریکا مینمایند؛ بانک فدرال رزرو که در حال حاضر نیز مشغول فعالیت است. آنان به منظور جلب حمایت عموم از این بانک، به طور گستاخانهای ادعا میکنند که تنها یک بانک مرکزی میتواند تورم و رکود اقتصادی را مهار نماید؛ در حالی که در واقع بانک مرکزی با دست بردن در جریان عرضهی پول، باعث ایجاد تورم و رکود اقتصادی میشود.
در پی تصویب حکم تأسیس بانک فدرال رزور در ۲۳ دسامبر، چارلز لیندبرگ (۱)، نمایندهی کنگره اظهار میکند:
این حکم بزرگترین امتیاز انحصاری روی زمین را ایجاد خواهد کرد. زمانی که رئیس جمهور این لایحه را امضا میکند، یعنی به دولت نامرئی قدرت پول مشروعیت میبخشد … این لایحهی بانکی و پولی، بزرگترین جرم و جنایت این سالیان را مرتکب خواهد شد.
ذکر این نکته در اینجا حائز اهمیت است که بانک فدرال رزرو، شرکتی خصوصی است؛ ولی برخلاف نامش، نه فدرالی است و نه وجه اندوخته با خود دارد. سود عاید این بانک به طور معمول از ۱۵۰ میلیارد دلار در سال فراتر میرود؛ با این حال فدرال رزرو حتی یک بار هم در تاریخ خود اقدام به انتشار دفاتر نکرده است.
مدارک و مستندات اخیر نشان میدهد که در واقع چه فرد یا افرادی مالک فدرال رزرو هستند. این بانکها به نوعی مالک فدرال رزور به حساب میآیند: بانک لندن روچیلد، بانک واربورگ شهر هامبورگ، بانک برلین روچیلد، برادران لمان نیویورک، برادران لازارد پاریس، بانک کون لوب نیویورک، بانکهای اسرائیل موشیه (موسی) سیف، ایتالیا، گلدمن – زاکس نیویورک، بانک واربورگ آمستردام، بانک چیس منتهن نیویورک (۲). تمامی این بانکها متعلق به خانواده روچیلد هستند.
سال ۱۹۲۹:
در ماه آوریل پاول واربورگ (۳) – از خانوادهی روچیلد – اخطاریهی محرمانهای را برای دوستانش ارسال میکند که از برنامهریزی برای سقوط و رکود اقتصادی سراسری در این سال خبر میدهد. به طور یقین به هیچ وجه این مسئله اتفاقی نیست که در زندگینامهی تمام غولهای وال استریت در آن دوران – همچون جان دی راکفلر، جی. پی. مورگان پسر، جوزف کندی، برنارد باروخ (۴) و دیگران – این حقیقت مشاهده میشود که این افراد درست قبل از سقوط بازار، به طور کامل از بورس اوراق بهادار بیرون رفتند و داراییهای خود را به پول نقد یا طلا تبدیل کردند.
به این ترتیب از آن جایی که تمام بانکداران و دوستانشان از قبل از این جریان اطلاع داشتند، در ماه آگوست بانک فدرال رزرو عرضهی پول را سختتر کرد. پس از آن، در ۲۴ اکتبر، بانکداران بزرگ نیویورک در مدت ۲۴ ساعت درخواست وصول مطالبات آنی را از کارگزاران کردند. این بدان معنا بود که هم کارگزاران بورس و هم مشتریانشان، مجبور به فروش سهامشان با زیر قیمت در بورس اوراق بهادار شدند تا وامهای خود را تأمین کنند. در نتیجهی این اقدام، بورس اوراق بهادار سقوط کرد؛ روزی که در تاریخ به پنجشنبه سیاه معروف است.
جان کِنِت کالبرایت (۵) در کتاب خود با عنوان سقوط بزرگ سال ۱۹۲۹ این مطلب تکان دهنده را چنین به تصویر میکشد:
در بحبوحهی فروش دیوانهوار سهام، برنارد باروخ، وینستون چرچیل را به تالار بازدیدکنندگان بورس اوراق بهادار نیویورک دعوت کرد تا شاهد موجی از وحشت در بین کارگزاران باشد و قدرت خود را در به راه انداختن رویدادهای مهارنشدنی در تالار بورس به او خاطرنشان کند.
لوئیس تی. مکفادن (۶)، عضو جمهوریخواه کنگره رئیس کمیسیون بانکداری و ارز مجلس از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۱، که منتقد ثابت قدم بانکداران یهودی به شمار میرفت، در خصوص مسبب بروز سقوط در بازار سهام آشکارا بیان میکند:
این مسئله به هیچوجه اتفاقی نبود و رویدادی به دقت برنامهریزی شده به شمار میرفت … بانکداران بینالمللی به دنبال ایجاد شرایطی از یأس و ناامیدی بودند تا خود را زمامداران امور نشان دهند.
با وجود ادعاهای مطرح شده در خصوص چگونگی فعالیت فدرال رزرو در صیانت از کشور در برابر رکود و تورم اقتصادی، آنان همچنان به کاهش عرضهی پول ادامه داده، بین سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳، عرضهی پول را ۳۳ درصد دیگر کاهش دادند تا جایی که میلتون فریدمن (۷)، برندهی جایزهی نوبل اقتصاد، در مصاحبهای رادیویی در ژانویهی ۱۹۹۶ اظهار میدارد:
به طور یقین فدرال رزرو با کاهش یک سوم از مقدار پول در گردش از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳، باعث رکود بزرگ اقتصادی شد.
تنها در مدت چند هفته از سقوط سهام در بورس، سه میلیارد دلار از داراییها از بین رفت و فقط در یک سال، چهل میلیارد دلار ناپدید شد. البته این مقدار از داراییها از بین نمیرفت؛ بلکه بر اساس برنامهریزی قبلی، بهطور کاملاً یکپارچه به دست افراد کمتر و کمتری میافتاد. نمونهی این موضوع، جوزف پی. کندی، پدر جان اف. کندی است. او در سال ۱۹۲۹ ثروتی بالغ بر چهار میلیون دلار داشت که در سال ۱۹۳۵ و پس از بزرگترین رکود اقتصادی در تاریخ آمریکا، ثروت او به بیش از صد میلیون دلار افزایش پیدا کرد.
علت ایجاد رکود اقتصادی را میتوان در این مسئله دانست:
خارج کردن پول از دست تعدادی زیاد، در جهت منافع افرادی اندک. در این شرایط پول عمدتاً در خارج از کشور هزینه میشود؛ درست در حالی که این رکود بزرگ اقتصادی در جریان بود، میلیونها دلار آمریکا به منظور تدارک جنگ دیگری توسط روچیلدها – یعنی جنگ دوم جهانی – صرف بازسازی صدمات ناشی از جنگ اول جهانی در آلمان میشد!
لوئیس تی. مکفادن، عضو جمهوریخواه کنگره و رئیس کمیسیون بانکداری و ارز مجلس از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۱، در خصوص این موضوع اظهار میدارد:
بعد از جنگ اول جهانی، آلمان به دست بانکداران بینالمللی آلمانی افتاد. آنان در واقع آلمان را خریدند و هماکنون این کشور در دست آنان است. آنان صنایع این کشور را خریدهاند، اراضی آن را به رهن گذاشتهاند، تولیدات آن را کنترل میکنند و تمام خدمات عمومی را تحت سلطهی خود دارند. این بانکداران به دولت فعلی آلمان یارانه دادهاند و نیز تمام هزینههای گزاف انتخاباتی آدولف هیتلر را که در جهت تهدید دولت برونینگ (۸) به کار گرفته میشد، تأمین کردند. زمانی که برونینگ در اطاعت از دستورات بانکداران بینالمللی آلمان کوتاهی کرد، هیتلر به میدان فرستاده شد تا آلمانها را با ایجاد رعب و وحشت وادار به تسلیم نماید … بیش از سی میلیارد دلار از پول آمریکا از طریق هیئت مدیرهی فدرال رزور به آلمان سرازیر شد که قطعاً از صرف بودجههای هنگفت، احداث اقامتگاههای جدید، آسماننماهای بزرگ، باشگاههای ورزشی، استخرهای شنا، بزرگراههای فاخر و کارخانههای تمام عیار در آلمان باخبر شدهاید. تمام این موارد با پول ما انجام شد. تمام این مبالغ از طریق هیئت مدیرهی فدرال رزرو به آلمان اعطا شد. هیئت مدیرهی فدرال رزرو چنان مبالغ هنگفتی را به آلمان سرازیر کردهاند که حالا جرأت گفتن مقدار کل این مبالغ را ندارند.
جالب این جا است مبالغی که به منظور آمادگی آلمان برای جنگ دوم جهانی به این کشور سرازیر میشد، در اختیار بانک آلمانی تیسن (۹) قرار میگرفت که به تشکیلات تحت کنترل روچیلد یعنی هریمن در نیویورک وابسته بود.
سال ۱۹۳۶:
در سوم اکتبر، لوئیس تی. مک فادن، عضو جمهوریخواه کنگره و رئیس کمیسیون بانکداری و ارز مجلس از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۱، با زهر [حربهی قدیمی یهود] کشته میشود. این سومین تلاش برای ترور او بود که به نتیجه رسید. او پیش از این هم با زهر مسموم شده بود و یک بار هم در معرض شلیک گلوله قرار گرفته بود. مکفادن یکی از سرسختترین منتقدان بانک فدرال رزرو و توطئهگران یهودی پشت صحنهی آن به حساب میآمد.
مکفادن دشمن قسمخورده بانک فدرال رزرو بود و آنرا توطئه یهودیان بانکدار اروپایی میدانست.
سال ۱۹۶۳:
در چهارم ژوئن، جان اف. کندی دستور اجرایی ۱۱۱۱۰ را امضا مینماید که بر اساس آن، قدرت انتشار پول بدون دخالت بانک فدرال رزرو – متعلق به روچیلدها – به دولت ایالات متحد بازگردانده میشود. کمتر از شش ماه بعد، در ۲۲ نوامبر، رئیس جمهور کندی توسط عوامل روچیلد ترور میشود.
برای مطالعهی بیشتر : روچیلدها، اندرو جکسون و دو بانک ایالات متحد
پینوشتها:
(۱) Charles Lindbergh
(۲) Rothschild Bank of London, Warburg Bank of Hamburg, Rothschild Bank of Berlin, Lehman Brothers of New York, Lazard Brothers of paris, kuhn Loeb Bank of New York, Israel Moses seif Banks of Italy, Goldman Sachs of New york, Warburg Bank of Amsterdam, chase Manhattan Bank of New York
(۳) paul Warburg
(۴) John D. Rockefeller, J. p. Morgan Jr. Joseph Kennedy, Bernard Baruch
(۵) John Kenneth Gailbraith
(۶) Louis T. McFadden
(۷) Milton Freidman
(۸) Brning
(۹) Thyssen
منبع: كتاب صهیونیسم در مسیر سلطه ، نوشته: اندرو کارینگتن هیچکاک ، برگردان: محمدیاسر فرحزادی ، تهران: نشر ساقی.
…..
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: