یهود و هالیوود

کارکرد اصلی خردگرایی در تمدن غرب تقابل با وحی است. مطلق‌انگاریِ خردگرایی و تجربه‌گرایی برای کسب معرفت و شناخت در آثار شاخص هالیوود همچون جنگ ستارگان دیده می‌شود.

هرچند فرانک هربرت در تلماسه از اسامی دینی همچون مهدی، جهاد، منجی، ظهور و... استفاده کرده اما مسمّا و واقعیت جهان را مشرکانه، اساطیری و فرقه‌ای ترسیم می‌کند!

انیمیشن موآنا مبلّغ فمینیسم جادوگرا و مشرکانه بوده، با مصادره‌ی اساطیر بِکر یک قوم، بازگشت به شرک را با یک منجی مؤنث، راه چاره‌ی جلوگیری از نابودی جهان می‌داند!

موهای قرمز مریدا در انیمیشن دلیر اتفاقی نیست. در آیین‌های شیطان‌پرستی، پرستش موجودی مؤنث با موهای قرمز (لیلیث یا بابالون) کاملاً ترویج شده است.

فیلم ارباب حلقه‌ها نگاهی التقاطی داشته و به‌جای تبلیغ مسیحیت، مبلّغ فرقه‌های کفرکیش جدید است. لذا محققین نئوپاگانیسم به‌دنبال مصادره‌ی اثر تالکین به نفع گسترش گفتمان خود هستند.

«جی. آر. آر. تالکین» در «ارباب حلقه‌ها» از یک الگوی تثلیثی در «منجی‌گرایی» استفاده کرده است. در واقع «آراگورن»، «گندالف» و «فرودو» مجموعاً نقش منجی را بازی می‌کنند.

سه‌گانه ارباب حلقه‌ها بر اساس رمان جی. آر. آر. تالکین و با کارگردانی پیتر جکسون ازجمله فیلم‌های آخرالزمانی هالیوود است که توانست مخاطبین دین‌دار را نیز جذب خود کند.

نورمن جویسون برای آرمان‌های آخرالزمانی پیوریتنی‌اش در جهت برپایی اسرائیل بزرگ، فیلم «ویولن زن روی بام» را تولید کرد و تا آخرین فیلمش نیز به آن آرمان‌ها پایبند بود!

ترکیب بودیسم و مسیحیت ناستیک با نگاه اومانیستی فیلمساز که در فضای صهیونیستی فیلم نضج پیدا می‌کند، اثر هنری بدیعی را به ارمغان آورده است که پیام‌های مخرّبی دارد.

در ماتریکس، تنها مأمنی که برای انسان‌ها باقی مانده، شهر «زایان» است. کوه صهیون یا زایان، در آخرالزمان مسیحی و یهودی، محوریّت دارد و جنگ آخرالزمانی در آنجا اتفاق می‌افتد.