یهود و هالیوود

الگوی روایی ژانر وسترن با تصویرسازی از جدال «خیر» در قالب «قهرمان اصلی» یعنی «پروتاگونیست» و «شر» در قالب «ضد قهرمان» یعنی «آنتاگونیست» معنا می‌یابد.

لیبرالیسم با استفاده از ظرفیت رسانه و حذف شریعت به‌تدریج آستانه شرم و آستانه انزجار را آن‌چنان بالا برد که انسان غربی دیگر نیازی به دروغ‌گویی نداشته باشد!

یکی از مؤلفه‌های اصلی سینمای کابالیستی، «شر گرایی» است. در سریال اتفاقات عجیب نیز دقیقاً قدرت عجیب و غریب شیاطین و بی‌پناهی انسان‌ها را می‌بینیم.

در سه‌گانه هابیت اسطوره معروف «مظلومیت یهود» و «دوری از وطن»، برای هزارمین بار در هالیوود، بازنمایی شده و سعی دارد برای خون‌ریزان صهیونیست توجیهی بتراشد.

«برن استارک» با تکمیل سیر خود در درخت کابالا، دانش و مرگ، تبدیل به کلاغ سه چشم شده و به همین دلیل هم با توافق تمام اشراف، پادشاه کابالیست وستروس شد.

با حمله اژدها، قدرت بلامنازع دنریس بر وستروس حاکم شده و او در هیبتی شیطانی، خبر از «نابودی کل جهان» می‌دهد. جلوه‌ای از حکومت شیطان در آخرالزمان!

ویژگی‌های دنریس تارگرین منطبق بر لیلیث ملکه دوزخی و وجه مؤنث شیطان است. لیلیث در اساطیر یهودی، طرف مقابل شخینا یا وجه مؤنث خداوند است.

«بازی تاج و تخت» علی‌رغم دارا بودن صحنه‌های جنسی و خشونت لجام‌گسیخته، توانست با کمک دستگاه‌های تبلیغاتی شیطان، حرف خود را به گوش تمام جهان برساند.

در مجموعه هری پاتر، اساساً خداوند راهی ندارد! هری پاتر واجد اندیشه‌های کابالایی و ماسونی است که بر آخرالزمان و منجی‌گرایی جعلی استوار بوده و هست.

مرد عنکبوتی در واقعیت پنهان خود، تنها با کمک نیش یک عنکبوت، اسطوره‌ای شکست‌ناپذیر خلق می‌نماید که فقط با اتکا به قدرت انسانی خود با بدی‌ها به مبارزه برمی‌خیزد!