در مورد ایام خاص ماه شواط قبلاً بهصورت جزئی و مناسبتی مطالبی داشتهایم، اما امسال قصد داریم نگاهی کلّی به این ماه و وقایع آن داشته باشیم. مقالهی امسال از کتاب «میراث یهود» نوشتهی «مشه حئیمپور» انتخاب شده است، تا با قلم یک محقق یهودی با تاریخچه، عقاید و احکام مربوط به این ماه آشنا شویم. ضمناً لازم به ذکر است که تمامی توضیحات مابین کروشه [ ] در متن مقاله، از «اندیشکده مطالعات یهود» است، که برای آشنایی شما با اصطلاحات یهودی به مقاله افزودهایم.
ماه شِواط / شِباط [Shevat]
شواط یازدهمین ماه بعد از ماه نیسان میباشد. ولی از نظر تقویم سال ملی یهود که از تیشری شروع میگردد، پنجمین ماه میباشد. در تورات این ماه بهعنوان یازدهمین ماه خوانده شده است. [۱]
«و در چهلمین سال در یازدهمین ماه …» (دِواریم [سِفر تثنیه] فصل یک [آیهی۳])
و در فصل اول [آیهی۷] از کتاب زکریا چنین آمده است:
«در بیستوچهارمین روز از ماه یازدهم، ماه شواط…»
ماه شواط همیشه دارای ۳۰ روز میباشد. در روز اول شواط مُشِه رَبِنو [حضرت موسی (ع)] فصل اول سِفر دِواریم [سِفر تثنیه] را برای ملت یهود تعریف نمود. وی آنها را از شورشهایی که در عرض ۴۰ سال بر ضد یَهُوَه انجام دادند، برحذر نمود و میصواهای [فرائض] یَهُوَه را برای آنها از نو برشمرد و میصواهای جدیدی نیز بر آنها افزود. بِراخاها [دعاها] و نفرینهایی که یَهُوَه داده بود، برای آنان دوباره تکرار نمود. از روز اول شواط تا هفتم آدار، یعنی بهمدت ۲۷ روز، مشه ربنو [حضرت موسی (ع)] قوانین و احکام الهی را برای قوم خود دوره نمود.
از این جهت دانشمندان یهود متذکر شدهاند که اول شواط همانند روز ششم سیوان که در آن «ده فرمان» به قوم یسرائل [بنیاسرائیل] اعطا شد، اهمیت خاصی دارد. ماه شواط ماه تکرار و دورهکردنِ قوانین الهی در تورات میباشد.
شبات شیرا [Shabbat Shirah]
در این شبات [شنبه] پاراشای بِشِلَخ [۲] خوانده میشود. این شبات بهعنوان شبات شیرا (شبات سرود) نامیده شده است، بهخاطر اینکه در پاراشای بشلخ سرودی که مشه ربنو [حضرت موسی (ع)] و فرزندان یسرائل [بنیاسرائیل] بهمناسبت شکافتهشدن آبهای دریای سرخ و عبور آنها در خشکی از آن سرائیدند، نوشته شده است.
سرودی که ملت یهود در موقع جدا شدن آبها برای یَهُوَه سر دادند به سرود آزیاشیر [سرود دریا] معروف است. این سرود از فصل ۱۵ شموت [کتاب خروج] (بشلخ) قرائت میگردد. آزیاشیر در تمام روزهای سال در تفیلای شَحَریت [نماز صبح] خوانده میشود. علت خواندن هر روز آن این است که ما ملت یهود باید همیشه معجزاتی را که یَهُوَه برای ما انجام داده است، بهخاطر داشته باشیم و همیشه شکرگزار او باشیم. یهودیان تمام آزیاشیر را در موقعی که از میان دریای سرخ عبور مینمودند، خواندند و با چشمان خود دیدند که آنها تنها افرادی بودند که در خشکی از میان آبها عبور نمودند، در حالیکه مصریان در فاصلهی بسیار کمی از آنها در آبها غرق شدند. این معجزهی بزرگی بود که آنها با دیدنش شروع به سرائیدن چنین آوای زیبائی نمودند.
احترام شبات [شنبه]
در پاراشای بشلخ اشارهای به «مان» [۳] که از جانب یَهُوَه هر روز برای ملت یهود میبارید گردیده است. به ملت یهود دستور داده شده بود که در روز جمعه دو برابر روزهای دیگر «مان» جمعآوری نمایند، چون روز شبات [شنبه] «مان» برایشان نمیبارید. و همانطور که در تورات نوشته شده است:
«و در روز هفتم بود که بعضی از مردم به جلو رفتند که (مان) جمعآوری کنند، اما چیزی نیافتند.»
دانشمندان ما افرادی را که برای جمعآوری «مان» در روز شبات [شنبه] به صحرا رفته و حرف مشه ربنو [حضرت موسی (ع)] را باور نکرده بودند که در روز هفتم «مان» نخواهد بارید، «مردانی شریر» نامیدهاند.
چهار نوع «سال نو» یهودیان
سالنامهی یهود دارای چهار نوع سال نو (روش هشانا) مختلف است، که عبارتند از:
اول ماه نیسان
که روش هشانای سلاطین خوانده میشود.
تاریخ سلطنت شاهان یهود از این ماه شروع میگردد. بهعنوان مثال اگر پادشاهی در ماه حشوان تاجگذاری کرده باشد، موقعی که ماه نیسان فرا رسد، میگویند سال دوم سلطنت آن پادشاه آغاز شده است.
اول ماه الول
یا روش هشانای «ده یک» دادن از دامها.
دههی چهارپایان حلالگوشتی که تا اول ماه الول بهدنیا آمده باشند، جزء سال قبل از آن بهحساب میآیند و حیواناتی که بعد از اول الول متولد شدهاند، مربوط به سال جدید هستند. هر فرد یهودی موظّف بود که یکدهم از حیوانات حلالگوشت نوزاد سالیانهی خود را برای قربانی به درگاه خداوند به بیت هَمیقداش [معبد مقدس] ببرد. البته امروزه چون بیت همیقداش وجود ندارد، ده درصد دامهای نوزاد به درگاه خداوند قربانی نمیشوند، اما لااقل ده درصد از سود سالیانه به نیازمندان پرداخت میگردد.
اول ماه تیشری
روش هشانای داوری اعمال انسانها است.
ضمناً شمارش سال شِمیطا [۴] و سال یوول [۵] و حرامبودن میوهی سه سال اول غرس درختان (عُرلا) و ده یک دادن از حبوبات و سبزیجات نیز از ماه تیشری شروع میگردد.
تابلوی سال شمیطا در یک مزرعهی یهودی
پانزدهم شواط
روش هشانای درختان.
سالگرد دو نوع از مَعَسِرها [۶] یا دهیکها از پانزدهم شواط آغاز میشود. این دو نوع مَعَسِر یکی «معسر شِنی» (دومین ده یک) است، که در یروشلیم [اورشلیم – بیتالمقدس] خورده میشود و دیگری «دههی فقرا».
هر هفت سال یکبار سال شمیطا فرا میرسد. یعنی در آخر سال ششم، سال آغاز میگردد و تا آخر سال هفتم ادامه دارد. در سالهای سوم و ششم بعد از سال شمیطا، فرد موظف است که دههی فقرا را به آنها بدهد. در سالهای اول، دوم، چهارم و پنجم کشاورز باید دههی دوم را جدا نموده به یروشلیم بیاورد و در آنجا صرف نماید.
ناگفته نماند که این دو نوع دهیک بعد از جدا نمودن سهمی که برای کهنیم [کاهنها] و لوئیم [لاویها] کنار گذاشته میشوند، جدا میگردند. بنابراین طریقهی اهدا نمودن معسروت به این ترتیب است که از کلیهی محصولات زمینی ۲درصد تا ۴درصد آن را بهعنوان «تروماه» برای کهنیم کنار میگذارند، سپس از باقیماندهی محصول ۱۰درصد را بهعنوان «معسر ریشون» یا دههی اول جدا نموده و به لوئیم میدهند. این عمل از سال اول تا سال ششم یعنی برای مدت شش سال بعد از سال شمیطا اجرا میگردد.
عکسی از یک باغ اتروگ (ترنج) که در سال شمیطا به حال خود رها شده و علفهای هرز در آن روئیده است.
در ضمن در سالهای سوم و ششم از آغاز سال شمیطا فرد موظف است که «دههی فقرا» را به آنها بدهد. یعنی پس از اینکه ۴درصد به کهنیم اهداء نمود و ۱۰درصد از باقیماندهی محصول را به لوئیم اهداء نمود، آنوقت باید از باقیماندهی این محصول ۱۰درصد دیگر برای اهداء به فقرا کنار بگذارد. همچنین در سالهای اول، دوم، چهارم و پنجم معسر شنی جدا نماید. یعنی بعد از اینکه ۴درصد تروماه برای کهنیم جدا نمود، از بقیهی محصول باقیمانده ۱۰درصد دیگر بهعنوان معسر ریشون جدا نموده که به لوئیم تعلق میگیرد و پس از آن از باقیماندهی این محصول ۱۰درصد دیگر جدا نموده و آن را به یروشلیم برده و در آنجا میل مینماید.
سالگرد این دو نوع ده یک در پانزدهم شواط آغاز میگردد.
پانزدهم شواط، روش هشانای درختان – قوانین عُرلا
نهالی که کاشته میگردد، تا سه سال نباید از میوهی آن که «عُرلا» نام دارد و خوردنش حرام است استفاده نمود. درختان دارای دو نوع «سال نو» هستند. سال نوی نهالان در اول ماه تیشری، یعنی در روز روش هشانا میباشد و سال نوی درختان کُهنسال در پانزدهم ماه شواط برگزار میگردد.
در آغاز کاشتن یک نهال، که بهصورت درخت جوان و تازهای است، سالگرد آن از اول تیشری آغاز میگردد و بعد از سه سال که بهصورت درخت درمیآید، سالگردش از پانزدهم ماه شواط آغاز میگردد. بنابراین اگر نهالی را ۳۰ روز قبل از ماه تیشری بکارند، هنگامیکه ماه تیشری فرامیرسد، عمر آن نهال یکسال بهحساب میآید، با اینکه یکماه بیشتر از کاشتن آن نگذشته است، و پس از دو سال دیگر میتوان از میوهی آن استفاده نمود.
عُرلا و رِوِعی
بهعنوان مثال اگر نهالی چهلوپنج روز قبل از روش هشانای سال ۵۷۴۴ کاشته گردد، ۴۴ روزی که متعلق به سال ۵۷۴۳ میباشد، یکسال بهحساب میآید و دو سال هم سالهای ۵۷۴۴ و ۵۷۴۵ هستند و از اینرو در روش هشانای سال ۵۷۴۶ نهال سه ساله شده است. با اینکه در حقیقت فقط دوسال و ۴۵روز از عمرش گذشته است، ولی طبق هلاخای ایسرائل [شریعت یهود] سه ساله خوانده میشود.
از روش هشانای سال ۵۷۴۶ تا پانزدهم شواط همان سال با اینکه سه سال از عمر نهال گذشته و بهصورت درخت درآمده است، میوهی آن هنوز بهصورت «عرلا» است و نمیتوان از آن استفاده نمود. آنوقت میوههایی که از ۱۵ شواط ۵۷۴۶ تا ۱۵ شواط ۵۷۴۷ بهعمل میآیند، «روعی» یعنی میوهی سال چهارم خوانده شده و بایستی که در یروشلیم خورده شوند. هرگاه حمل نمودن آنها به یروشلیم امکانپذیر نباشد، شخص، میتواند آنها را در شهر خود بخورد ولی باید به قیمت دقیق آنها در یروشلیم محصولات زمینی خریده و در آنجا آنرا بخورد و به این طریق امر تورات را اجراء نماید.
روش هشانا ایلانوت – پانزدهم ماه شواط
پانزدهم ماه شواط، روش هشانا ایلانوت (Ilanot) یا «سال نو درختان» خوانده میشود و در این روز است که ده درصد از محصولات کشاورزی به یروشلیم برده میشود. این روز روز شادی ملت یهود است و در شَحَریت [نماز صبح] و مینحای [نماز عصر] آن تخنونیم [۷] نمیخوانند و سوگواری نیز نمیکنند. میوهجات نوبری که از کشور یسرائل آمده باشند، در این روز با براخای شِهِحیانو [۸] خورده میشوند.
ارزش معنوی طوبیشواط (پانزدهم شواط)
طوبیشواط (Tu BiShvat) پانزدهم ماه شواط است و در شبِ این روز قرص ماه بهصورت دایرهی کامل نمایان میگردد. طوبیشواط پیام مهمی به ما ملت یهود میدهد. یهودیان به ماه تشبیه شدهاند، همانطور که در صفحهی۴۲ از رسالهی سنهدرین [در تلمود] آمده است که:
«آنها (یهودیان) همانند آن (ماه) تازه خواهند شد.»
یعنی همانطور که ماه در شب پانزدهم به درجهی کامل خود میرسد، ما یهودیان نیز موظّفیم که خود را به مرحلهی کمال برسانیم.
قوانین براخا گفتن میوهجات درختی
در اینجا لازم میآید که [مطالبی] در مورد بِراخای [دعای] میوهجات درختی متذکر شویم. هر غذایی که ما میخوریم یا مینوشیم، موظّفیم که از باریتعالی اظهار تشکر نمائیم. طریقهی این تشکر را هلاخا یعنی: قوانین دینی یهود برای ما معین کرده است.
قبل از خوردن هر نوع میوهی درختی بِراخای زیر [براخای هاعِتص] گفته میشود [۹]:
«متبارک هستی تو ای خداوند خدای ما پادشاه عالم (که) میوهی درختی (را) آفریدهای.»
هرگونه میوهی درختی که خورده شود، براخای فوق برای آن گفته میشود. حتی اگر بین غذا یا بعد از غذا بهعنوان دسر، میوه خورده شود، فرد هنوز موظّف است که براخای هاعِتص [۱۰] را برای میوه قرائت کند، زیرا که هَموصی [۱۱] برای خوردن غذا، شامل میوهجات نمیشوند.
اگر میوههای مختلف درختی در مقابل شخص باشد، او یکی از آنها را که از همه بیشتر دوست دارد برداشته و براخای هاعِتص را میگوید و بعد از آن برای خوردن بقیهی میوههای درختی احتیاجی به گفتن دوبارهی براخای هاعتص نمیباشد.
اگر یکی از پنج میوهی مقدّس کشور یسرائل که عبارتند از: زیتون، خرما، انگور (کشمش)، انجیر و انار بود، فرد موظّف است که براخای هاعِتص روی این میوهها بگوید و بعد هر میوهی درختی دیگر که جلوی او بود، بدون براخای هاعِتص بخورد.
اگر میوهی درختی نوبر برای فرد آورده میشود، وی موظّف است که براخای شهحیانو را بگوید. فرد موظّف است که اول برخای هاعِتص را بگوید و بعد از آن براخای شهحیانو گفته و آن میوه را میل نماید.
اگر میوهی نوبر حاصل از پیوند دو درخت باشد که طبق قانون یهود منع میباشد، براخای شهحیانو برای آن گفته نمیشود.
اگر چندین میوهی درختی نوبر در دسترس فردی باشد، وی موظّف است که فقط یک براخای هاعِتص و یک براخای شِهِحیانو بگوید و بعد از آن هرگونه از میوهجات نوبر را که مایل باشد، میتواند میل نماید.
اگر میوهی درختی در بین غذا صرف شود، برای آن فقط براخای هاعِتص گفته میشود و براخای بوره نفاشوت گفته نمیشود، چون بیرکَت هَمازون [۱۲] شامل میوهجات نیز میشود.
براخای بعد از خوردن میوههای درختی
بعد از خوردن هرگونه میوهی درختی براخای بورِه نِفاشوت گفته میشود:
«متبارک هستی تو ای خداوند خدای ما پادشاه جهان بهوجود آورندهی جانداران بسیار و مایحتاج آنان. بهخاطر هرچه که آفریدهای تا بهوسیلهی آن جانِ هر جانداری را زنده نگاه داری. متبارک است آن (خدایی) که حیات تمام جهانیان (به وجود او بسته) است.»
بهجز پنج میوهی درختی که در یسرائل روئیده میشوند و بهعنوان میوهجات مخصوص تلقی میگردند. این پنج نوع میوه عبارتند از: انگور (کشمش)، انجیر، انار، زیتون و خرما که بعد از خوردن آنها بهجای براخای بوره نفاشوت براخای عَل هاعِتص [۱۰] میگویند.
براخای میوهجات زمینی و سبزیجات
قبل از خوردن هرگونه میوهی زمینی و یا سبزیجات که بهصورت طبیعی خود باشد، براخای «بورِه پِری ها اداما» گفته میشود:
«متبارک هستی تو ای خداوند خدای ما پادشاه عالم (که) میوهی زمینی (را) آفریدهای.»
براخای بعد از خوردن میوهجات زمینی و سبزیجات
بعد از خوردن هرگونه میوهی زمینی و سبزیجات بِراخای «بوره نفاشوت» گفته میشود. بهجز پنج نوع غلات که براخای آخر آنها «عَل هَمیخیاه» و «عَل هَکَلکالا» [۱۰] میباشد. این پنج نوع غلات عبارتند از: گندم، جو، گندم سیاه، جو صحرایی و گندم پوستدار که معمولاً شیرینیجات مختلف از آنها تهیه میکنند. برای شیرینیجات مختلف اول براخای «مِزونُت» گفته میشود:
«متبارک هستی تو (ای) خداوند خدای ما پادشاه جهان (که) انواع خوراکیجات (را) آفریدهای.»
و بعد از خوردن شیرینیجات براخای «عَل هَمیخیاه» و «عَل هَکَلکالا» [۱۰] را قرائت میکنیم.
براخای نوشیدنیها
قبل از آشامیدن هرگونه نوشیدنی بهجز شراب و آب انگور براخای «شِهکول» میگوئیم:
«متبارک هستی تو (ای) خداوند خدای ما پادشاه عالم (که) همه چیز به امر تو بهوجود آمده است.»
پس از نوشیدن آن نوشیدنی در صورتیکه وزنش کمتر از ۹۰ گرم نبوده است، براخای «بوره نفاشوت» میگوئیم. از اینرو علمای یهود متذکّر میگردند که در هر وعده لااقل باید ۹۰ گرم نوشیدنی صرف گردد.
برای شراب و آب انگور اول براخای زیر گفته میشود:
«متبارک هستی تو ای خداوند خدای ما پادشاه عالم (که) میوهی درخت مو (را) آفریدهای.»
و بعد از نوشیدن، براخای «هَگِفِن» و «عَل پِری هَگِفِن» [۱۰] قرائت میگردد.
براخای غذاهای پخته شده و لبنیات
قبل از صرف هر نوع غذای پخته شده از قبیل مرغ، گوشت، ماهی، تخم مرغ، سبزیجات و هرگونه لبنیات از قبیل کره، سرشیر، خامه، ماست و… براخای «شِکهول» در ابتدا گفته میشود و بعد از آن براخای «بوره نفاشوت» گفته میشود.
چهار شبات مخصوص
در عرض سال چهار شبات [شنبه] مخصوص هستند که در آنها علاوه بر سِفر تورات هفتگی، سِفر تورات دیگری از «هِخال» [۱۳] بیرون آورده و از آن سِفر قسمتهای مربوط به آن شباتها را میخوانند.
این چهار شبات عبارتند از:
۱- شبات شقالیم
۲- شبات زاخور
۳- شبات پاراه
4- شبات هخودش
در سالهای معمولی این چهار شبات از آخرین شبات ماه شواط شروع میشوند، و در سال ۱۳ماهه، از آخرین شبات ماه آدار ریشون (آدار اول) آغاز میگردند.
فاصلهی بین چهار شبات مخصوص
هیچگاه شباتهای شقالیم، زاخور، پاراه و هخودش، پشت سر هم نخواهد بود. بلکه همیشه یک یا دو شبات بین آنها فاصله خواهد بود. زمان قرار گرفتن این چهار شبات بستگی به شرایط زیر دارد:
۱- شبات شقالیم آخرین شبات ماه شواط است و در سال سیزده ماهه آخرین شبات آدار ریشون خواهد بود.
۲- شبات زاخور همیشه قبل از پوریم قرار میگیرد.
3- شبات پاراه همیشه قبل از شبات هخودش میآید.
4- شبات هخودش همیشه قبل از اول ماه نیسان واقع میگردد.
شبات شقالیم
در زمانیکه بیت هَمیقداش آباد بود، یکی از ۲۴۸ میصواهای مثبت [۱۴] آن بود که فرد یهودی نصف شقل [۱۵] برای خرید «قربانیهای جماعتی» که در بیت همیقداش تقدیم میشد، بپردازد. این قانون شامل حال همهکس بود، چه فقیر و چه ثروتمند، همگی موظف بودند که به یک اندازه بپردازند. در شِموت [کتاب خروج] فصل ۳۰ یَهُوَه میفرماید:
«ثروتمند نباید بیشتر و فقیر نباید کمتر از نیم شقل بپردازد.»
نصف شقل میبایست بهطور کامل در یک زمان پرداخت شود و فرد اجازه نداشت که قسطی بپردازد. تمام نیم شقلها میبایست تا روش خودش [۱۶] ماه نیسان به خزانهی بیت همیقداش پرداخت گردد. در روش خودش نیسان به مردم گوشزد میشد که نیم شقلهای خود را بیاورند. از ۱۵ ماه آدار افرادی در گوشه و کنار شهر برای دریافت این نیم شقلها مینشستند و از ۲۵ آدار این افراد فقط در صحن بیت همیقداش مینشستند.
بنابراین دانشمندان یهود بر ما وضع نمودند که شبات [شنبه] قبل از شروع ماه آدار (و اگر سال ۱۳ ماهه باشد، شبات آخر آدار ریشون)، قسمت شقالیم از سِفر تورات خوانده شود تا اینکه افراد یهود در سر موقع نیم شقلهای خود را بپردازند.
منبع: میراث یهود (گلچینی از قانون، روحانیت و تاریخ یهود؛ خداشناسی و خودشناسی)، نوشته: مشه حئیمپور، چاپ: بروکلین – نیویورک، ج۱، ص۲۳۷-۲۵۸. به کوشش و انتخاب: اندیشکده مطالعات یهود.
پینوشتها:
* تذکر: پینوشتها از «اندیشکده مطالعات یهود» است.
[۱] سال عبری، از اول تیشری (روش هشانا) و در اواخر تابستان یا اوایل پاییز شروع میشود. یعنی در روش هشانا، تقویم عبری یک سال به جلو میرود. ولی در ترتیب شمارش ماههای سال، طبق دستور تورات، ماه نیسان مصادف با خروج بنیاسرائیل از مصر، اولین ماه شمرده میشود. پس ماههای سال به این ترتیب است:
فصل بهار: نیسان، ایار، سیوان / فصل تابستان: تموز، آو، الول / فصل پاییز: تیشری، حشوان، کیسلو / فصل زمستان: طِوِت، شِواط، ادار
پس در تورات مثلاً منظور از ماه سوم، ماه سیوان است و ماه یازدهم، ماه شواط و… هرچند از نظر تقویم رسمی، ماه شواط، ماه پنجم است.
[۲] «پاراشا» به هر قسمت از تورات اطلاق میگردد که روز شنبه در کنیسا خوانده میشود. (یهودیان تورات را به تعداد شنبههای سال تقسیم کرده و هر شنبه یک قسمت آن را میخوانند، و به این ترتیب تا پایان سال یک دور کتاب مقدس را ختم میکنند.) یهودیان برای هر پاراشا با توجه به مضمونی که دارد، نامی گذاشتهاند. مثل: پاراشای پیدایش، پاراشای روانهشو، پاراشای بشلخ و…
[۳] «مان» یا «نان از غیب رسیده» [همان که در قرآن بهنام «مَنّ» در کنار «سَلوی» از آن یاد شده است.]، خوراک عمدهی بنیاسرائیل در ظرف چهل سال سرگردانی آنها در بیابان، پس از خروج از مصر (یِصیئَت میصرَییم) بود. / واژههای فرهنگ یهود، نوشته: شلمو اشمیدت، سردبیر ترجمه: منشه امیر، ناشر: انجمن جوامع یهودی، چاپ اورشلیم، ۱۹۷۷، ص۲۱۸.
[۴] «شمیطا» یا «سال انفکاک»؛ طبق حکم تورات، در سال هفتم باید از کشت زمین خودداری، و از طلبکاریهای مالی صرفنظر کرد. انفکاک زمین فقط در سرزمین اسرائیل معمول است و طبق آن در سال شمیطا باید از کشت و زرع در آن خودداری کرد. [یعنی کشاورزان بعد از اینکه شش سال در زمین کشت و زرع کردند، سال هفتم باید دست نگهدارند.] ولی برای جلوگیری از زیانهای سنگین اقتصادی، حکمای یهود در نسلهای اخیر کشت زمین را در سال هفتم تحت شرایط معینی (از قبیل فروش ظاهری آن به یک غیریهودی) مجاز کردهاند. در مورد بخشودگی طلبکاریها در سال هفتم نیز از آنجا که چنین اقدامی موجب فلجشدن کسب و تجارت خواهد شد، از دورهی تلمود مقرراتی بهنام «پروز بول» وضع شده و طبق آن موضوع طلبکاری و اسناد آن به دادگاه شرع (بیت دین) ارجاع میگردد. [اینها، دو مورد از کلاهشرعیهای حاخامهای یهودی است که با آن، احکام شرعیِ خودساخته را دور میزنند! همانند ماجرای ماهیگیری در روز شنبه!] / واژههای فرهنگ یهود، ص۱۷۰.
[۵] در هر دورهی کشاورزی، سال پنجاهم «سال یوول» نامیده میشود كه در اين سال کشت و کار تعطيل است و محصولات کشاورزی خودرو برای همه مباح میباشند، همینطور غلامها آزاد میشوند. مراجعه شود به: سِفر لاويان، فصل ۲.
[۶] «مَعَسِر» یا «ده یک»؛ یکدهم از محصول صحرا، میوهی درخت، گاو و گوسفند است، که طبق دستور تورات باید به کُهِن [کاهن]، لِوی [لاوی]، گِر (کسی که به دین یهود درآمده)، یتیم و بیوه اهدا گردد. این فریضه با خرابشدن بیت هَمیقداش (بیتالمقدس) باطل شد. ولی امروزه هم یهودیان نیکوکار را رسم بر آن است که یکدهم از اموال خود را بهعنوان صِداقا (صدقه) جدا کرده، به فقرا و مؤسسات خیریه میدهند. / واژههای فرهنگ یهود، ص۲۲۲.
[۷] «تَحنون» یا «استغاثه»؛ نماز مختصری است که در ایام هفته بعد از نماز عمیدا (ایستاده) در نماز شحریت (صبح) و یا نماز مینحا (عصر) خوانده میشود. در ایام شادی در خانهی سوگوار، تحنون خوانده نمیشود. / واژههای فرهنگ یهود، ص۱۲۳.
[۸] «شِهِحیانو» به معنای: «که ما را زنده ساخت»، دعایی است که با کلمات «که ما را زنده و برپا داشته و به چنین زمانی رسانده است» خاتمه مییابد و هنگام برخی از رویدادهای عمومی و اجتماعی (مانند: روزهای خوش، هنگام روشنکردن شمع، پیش از نواختن نخستین شوفار سال نو، با روشنکردن نخستین شمع عید حنوکا، هنگام نخستین ورود به سوکا و…) خوانده میشود. / واژههای فرهنگ یهود، ص۱۷۳.
[۹] البته این دعا و سایر دعاهای مذکور در این یادداشت، باید به زبان عبری خوانده شوند، ولی ما به ذکر ترجمهی فارسی آنها اکتفا کردیم.
[۱۰] براخاهای «عَل هَمیخیاه»، «عَل هَگِفِن» و «عَل هاعِتص» دعاهایی هستند که به ترتیب بعد از خوردن «شیرینیجات درست شده از پنج نوع غلات مخصوص»، «نوشیدن شراب (یائین) یا آب انگور» و «پنج میوهی مخصوص اسرائیل» خوانده میشوند که بهخاطر طولانیبودن، از ذکر آنها صرفنظر کردیم.
[۱۱] «هَموصی» به معنای: «که بیرون میآورد»، نام «دعای نان» در هنگام صرف غذا است، که با کلمات: «هَموصی لِحِم مین هارِص» (که نان را از زمین به عمل میآورد)، پایان مییابد. / واژههای فرهنگ یهود، ص۲۴۶.
[۱۲] «بیرکَت هَمازون» یا «دعای طعام»؛ یکی از دعاهای بسیار مهم است که پس از صرف غذاهایی که با نان خورده شده باید ادا کرد. در این دعا چهار برکت گوناگون گنجانده شده است: کسی که به جهان روزی میدهد – تبرک زمین – تبرک بنیانگذار و سازندهی اورشلیم – تبرک نیکو و نیکوکار. / واژههای فرهنگ یهود، ص۱۱۳.
[۱۳] اجزای اصلی یک کنیسا عبارت اند از: صحن اصلی نمازگزاران (نشسته بر زمین یا صندلی) – پیشخوان و میز پیش نماز (شالیح صیپور) که «تِوا» نام دارد – «هِخال» (جایگاه قرارگیری اسفار تورات / مکان نگهداری تورات) – سکوی جلوی هخال بهنام «دوخان» که محل اجرای برخی مراسم خاص کاهنان (مردان از نسل حضرت هارون) است.
[۱۴] بر طبق سنّت حاخامی، تورات حاوی ۶۱۳ فرمان (اعم از اوامر و نواهی) است. ۳۶۵ فرمان، راجع به نواهیاند و ۲۴۸ فرمان، راجع به اوامر. این فرمانها را اینجا بخوانید.
[۱۵] «شِقِل» نام سکّهی باستانی یهود است که در ایام قدیم برای اهداء به میشکان [معبد اولیه و سیار بنیاسرائیل] و بیت همیقداش (معبد مقدس) و نیز به منظور سرشماری قوم بنیاسرائیل بهکار میرفت. / واژههای فرهنگ یهود، ص۱۶۸.
[۱۶] «روش حودش یا روش خودش» (اول ماه): ماه عبری بهطور یک در میان دارای ۲۹ روز یا ۳۰ روز میباشد. در ماههای ۳۰ روزه، اولِ ماه در دو روز واقع میشود: یکی آخرین روز ماه قبل و دیگری اولین روز ماه نو. روز شنبهی قبل از اول هر ماه، با دعای مخصوصی در کنیسه اول ماه را اعلام میکنند. در روز اول ماه هنگام نماز عمیدا (ایستاده)، بیرکت همازون (دعای پس از صرف غذا) و نماز موساف (نماز اضافه بر نمازهای روزانه)، دعاهای مخصوصی میخوانند. در روز اول ماه تورات را نیز قرائت میکنند. / واژههای فرهنگ یهود، ص۱۴۸.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: