پرونده جادوی پول و بانک (قسمت پنجم) حاکمیت دلار
در بخشهای قبلی گزارش، ضمن بررسی موجز تاریخچه شبکه صرافان یهودی در اروپا و گسترش آنها به آمریکا، به نقش این شبکه در رویدادهای مهم ابتدای سده بیستم، مانند جنگهای جهانی اول، رکود بزرگ، و… اشاره شد. در این بخش، خواهیم دید چگونه برافروختن آتش جنگهای اول و دوم نهایتاً به حاکمیت دلار و شبکه بینالمللی اقتصادی سیاسی حول محور «فدرال رزرو» (۱) انجامید.
برتون وودز
جنگ دوم جهانی، اروپا را ویران کرده و اقتصادی ورشکسته و مقروض را برای سراسر اروپا بر جای گذاشته بود. بهعکس، ارمغان این جنگ برای آمریکاییها که از صحنهی نبرد دور بودند، رونق و شکوفایی اقتصادی بود. آمریکاییها در زمان جنگ مقادیر معتنابهی کالا و خدمات به اروپا و سایر نقاط جهان صادر کرده بودند؛ در نتیجه این کشورها به ایالات متحده مقروض بودند و همچنین برای بازسازی کشورهایشان به مقادیر بیشتری وام نیاز داشتند.
در ژوئیه ۱۹۴۴ میلادی، وقتی آلمان و متحدین بهدلیل ورود آمریکا به جنگ، در سراشیبی سقوط قرار داشتند، «فرانکلین دلانو روزولت» (۲) رئیسجمهور وقت ایالات متحده ۷۳۰ نفر از ۴۴ کشور دنیا (اغلب متفقین) را در هتل «مونت واشینگتن» (۳) در منطقه «برتون وودز» (۴) ایالت نیوهمپشایر (۵) در شمال شرقی آمریکا گرد هم آورد. در این کنفرانس ۲۲ روزه تحت فشار آمریکا تصمیماتی گرفته شد که تمام تحولات بعدی جهان را تحتالشعاع قرار داد.
دو نما از هتل مونت واشینگتن در برتون وودز نیوهمپشایر
نماینده ایالات متحده آمریکا در کنفرانس برتون وودز، «هری دکستر وایت» (۶) نام داشت. وی یک یهودی و فارغالتحصیل هاروارد بود و از مسئولان عالیرتبه وزارت خزانهداری آمریکا بهشمار میرفت، همچنین بعدها در هنگام راهاندازی «صندوق بینالمللی پول» مدتی، مدیر آن بهشمار میرفت.
وی در این اجلاس پیشنهاد استفاده از دلار را بهعنوان ارز مبنا برای مبادلات بینالمللی مطرح کرد. بزرگترین استدلال تیم آمریکایی، که نمایندگان سیاسی فدرال رزرو بهشمار میآمدند، برای طرح این پیشنهاد این بود که با توجه به تجربهی رکود بزرگ، و همچنین خرابیهای جنگ و بدهیهای کشورهای اروپایی، و نیز نوسانات چندباره پوند استرلینگ در خلال جنگ اول و پس از آن – که در بخش قبلی به آن اشاره شد – نوسان و ناپایداری چندباره ارزهای آنان دور از انتظار نیست که این امر به تجارت جهانی لطمه خواهد زد و رکود دهههای قبل را مجدداً تکرار خواهد کرد. بههمین دلیل پیشنهاد کردند قیمت دلار با مقدار معینی طلا برابر شود و میزان طلای مورد نیاز برای کل این دلارها را نیز تضمین کردند.
هری دکستر وایت (چپ) به همراه جان مینارد کینز
در نقطهی مقابلِ وایت، «جان مینارد کینز» (۷) – اقتصاددان مشهور و نماینده انگلیس در این کنفرانس – اصرار داشت پولی بینالمللی به نام «بنکور» (۸) ایجاد شود و مبنای معاملات جهانی قرار گیرد. او از قدرت و منافع سرشاری که عاید واحد پولی مبنا میشد، اطلاع داشت؛ زیرا پیش از آن در قرن نوزدهم واحد پولی انگلیس، تقریباً ارز مبنای تجارت جهانی بهشمار میرفت و انگلیسیها و کینز بر منافع سرشار ارز جهانروا اشراف داشتند؛ بههمین دلیل در برابر پیشنهاد آمریکا، پیشنهاد بنکور را مطرح کردند.
اما شرایط کشورهای شرکتکننده در آن بُرههی خاص از جنگ، بهگونهای نبود که در برابر پیشنهاد آمریکا مقاومت کنند؛ چرا که از یکسو ضمن اینکه به این کشور مقروض بودند، به وامهای مجدّد جهت بازسازی کشورهای جنگزدهشان نیز نیاز داشتند. از سوی دیگر اگر پیشنهاد ایالات متحده تصویب نمیشد و این کشور از ادامهی جنگ با متحدین صرفنظر میکرد، ممکن بود تراز قدرت طرفین کاملاً بر هم بخورد و سرنوشت جنگ تغییر کند. به این ترتیب برگزاری این کنفرانس نوعی گروکشی از سوی هیئت حاکمه آمریکا هم محسوب میشد.
به این ترتیب پیشنهاد ایالات متحده نهایتاً تصویب شد، با این قید که جهت رفع نگرانیهای مطرح شده توسط کینز، و با توجه به اینکه در آن زمان دو سوم ذخایر طلای جهان در اختیار آمریکا بود، هیئت آمریکایی تعهد کرد طلا را پشتوانهی دلار قرار دهد و نرخ برابری هر اونس طلا با ۳۵ دلار حفظ شود.
نمایی از کنفرانس برتون وودز
اما چرا آمریکاییها تا این حد بر جهانروا شدن دلار اصرار داشتند؟ چرا باید چنین کنفرانسی در چنین موقعیت حساسی از جنگ تشکیل شود؟ این پیشنهاد چه منافعی برای ایالات متحده در پی داشت؟
جنگ دوم جهانی، که بیش از ۷۰ میلیون کشته از طرفین بر جای گذاشت؛ مبنا بودن دلار در مبادلات بینالمللی دو نتیجهی شگفتانگیز سیاسی و اقتصادی در پی داشت که دستاوردهای جادوییِ نبرد جهانی خانمانسوز و مرگبار برای حاکمان آمریکا بهشمار میرفت. حتی در یادداشتهای قبل دیدیم که با نگاهی دقیقتر به شبکه «روچیلدها» (۹) و سیطرهی آنان بر اقتصاد آلمان و همچنین طرحریزیهای فراملّی آنان بهخصوص در فدرال رزرو، و با نقل برخی اعضای کنگره آمریکا، این انگاره تقویت میشود که تحریک هیتلر و نیز شارژ اقتصادی او و زمینهسازی برای آغاز جنگ توسط این خاندان صورت گرفته باشد.
چه اینکه پس از جنگ با مبنا قرار گرفتن دلار، و نیز در پی آن ایجاد چند تشکیلات بینالمللی – که به آن خواهیم پرداخت – بیشترین عایدیِ مالی و نیز سیاسی نصیب فدرال رزرو آمریکا شد. عایدی که به هژمونی سیاسی و سیطره اقتصادی این نهاد آمریکایی بر کل جهان طی دهههای آینده تاکنون منتهی شد.
در این زمینه دیدیم مقاومت افراد مُبرّزی همچون «لوئیس توماس مکفادن» (۱۰) که طی ۱۱ سال حساس از ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۱ ریاست کمیسیون بانکداری و ارز کنگره آمریکا را برعهده داشت، به ثمر ننشست و او نیز در نطق ۱۰ ژوئن ۱۹۳۲ در سخنرانی ۲۵ دقیقهای در کنگره از نقش بانکداران والاستریت (۱۱) در تجهیز آلمان هیتلری و نیز انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه که به شکست تزارها و حاکمیت کمونیسم انجامید، پرده برداشت. وی نهایتاً در سال ۱۹۳۶ در سومین سوء قصد به جانش، کشته شد.
نتایج شگفتانگیز جنگ دوم جهانی برای آمریکا، در دو بُعد سیاسی و اقتصادی قابل توضیح است.
* بُعد سیاسی
بزرگترین مزیّت در بُعد سیاسی این بود که «نظام پرداخت دلار» در تمام دنیا ساری و جاری شد. نظام پرداخت در هر کشور توسط بانک مرکزی آن کشور تعیین میشود و هرگونه نقل و انتقال پول در بانکها – برای اعمال نظارت و کنترل کافی و جلوگیری از عوارض منفی – با اطلاع و تحت سیستم بانک مرکزی صورت میگیرد. بانک مرکزی جمهوری اسلامی در تشریح «نظام پرداخت» مینویسد:
«نظام پرداخت عبارت از ساز و کاری است که میتواند وجه را از حسابی در یک بانک به حسابی در بانک دیگر منتقل نماید و از این رو نقش نظام پرداخت در اقتصاد همانند رگهایی است که پول را به بنگاههای مختلف اقتصادی میرسانند.» (۱۲)
دلار نیز از این قاعده مستثنی نیست و هرگونه نقل و انتقال دلاری ذیل «نظام پرداخت دلار» لاجرم به اطلاع فدرال رزرو میرسد؛ پیش از آن حتی انجام هرگونه عملیات دلاری در سراسر دنیا، مستلزم مجوّز گرفتن از فدرال رزرو است؛ بهگونهای که نقل و انتقال بانکهایی که فاقد این مجوّز هستند توسط یک بانکِ دارای مجوّز، صورت میگیرد. بنابراین هرگونه نقل و انتقال داراییهای دلاری ذیل فدرال رزرو انجام میشود. طبیعتاً بانکهایی که از قوانین آمریکا در این محدودیتها عدول کنند با خطر جریمه یا لغو مجوّز روبهرو خواهند شد.
این شرایط چند ابزار کنترل سیاسی را در اختیار فدرال رزرو قرار میدهد؛ اول اینکه آمریکا با این حربه میتواند نقل و انتقال پول و در نتیجه تجارت بینالمللی یک کشور را دقیقاً رصد کند و در صورت لزوم بهصورت یکجانبه با تصویب قوانین داخلیاش محدود کند. دومین ابزار کنترل سیاسی، توان مسدود کردن داراییهای یک کشور است؛ و سومین ابزار که در بخشهای بعدی این یادداشت تبیین خواهد شد صدور تورم به سایر کشورها با انتشار دلار بدون پشتوانه مازاد نیاز است.
* بُعد اقتصادی
با جهانروا شدنِ دلار در بُعد اقتصادی اتفاق مهمّی رخ میدهد. برای روشن شدن مطلب به این مثال توجه کنید؛ در صدور کالا از چین به روسیه، تاجر چینی روبل روسیه را قبول ندارد و یوآن چین یا دلار آمریکا را میپذیرد؛ از سوی دیگر تاجر روس، یوآن در اختیار ندارد و ناچار است به دلار – یا هر ارز مبنای دیگر – معامله کند. این شرایط موجب میشود دولت روسیه به فراخور میزان واردات کشورش همواره به مقدار قابل توجهی «دلار مبادلاتی» نیاز داشته باشند؛ اما آمریکا این دلارها را مجانی در اختیار کشورها قرار نمیدهد، بلکه در ازای آن کالا یا خدمات وارد میکند.
آمریکا با این حربه توانست علاوه بر مبادلات داخلی آمریکا، به اندازهی کل مبادلات بینالمللی برای دلار تقاضا بهوجود بیاورد، که این به معنای ورود بدون زحمت همین اندازه ثروت (کالا و خدمات مازاد بر تولید آمریکا) به این کشور (به نفع مالکان فدرال رزرو) بود. در عین حال آمریکا با بهکارگیری ترفندهای دیگری – که در ادامه خواهد آمد – توانست حجم مبادلات بینالمللی را طیّ هفت دهه تا حدود ۴۰۰ برابر افزایش دهد، که این به معنی عایدی ۴۰۰ برابری دلار مبادلاتی برای اقتصاد آمریکا و خصوصاً فدرال رزرو بود. این میزان تنها از ۱۹۶۰، رقمی معادل ۱۵۴ برابر بوده است.
روند رشد تجارت جهانی ؛ منبع: بانک جهانی
کینز در کنفرانس برتون وودز، از این عایدی سرشار مطّلع بود؛ یکی از مقامات ارشد بانک مرکزی انگلیس میگوید:
«یکی از دلایلی که برتون وودز اتفاق افتاد این بود که ایالات متحده بهوضوح قدرتمندترین کشور بهشمار میرفت و نهایتاً میتوانست ارادهی خود را به دیگران – از جمله انگلیس که کاملاً ناامید بود – تحمیل کند.» (۱۳)
در آن زمان یکی از مقامات ارشد بانک مرکزی انگلیس، معاملهی برتون وودز را «بزرگترین ضربه به بریتانیا در کنار جنگ» توصیف کرد، عمدتاً به این دلیل که در آن بهنحوی قدرت مالی از انگلستان به ایالات متحده منتقل شده بود. (۱۴) وقتی کینز به انگلستان بازگشت، خبرنگار از وی پرسید: «آیا شما عظمت بریتانیای کبیر را زیر پا گذاشتید و قرار است بهزودی بریتانیا یکی از ایالتهای آمریکا شود؟» وی پاسخ داد: «حتی چنین شانسی هم وجود ندارد!» (۱۵)
نمایی از کنفرانس برتون وودز با حضور جان مینارد کینز (نفر سوم از راست)
شکلگیری نهادهای بینالمللی برای ایجاد «تقاضای روزافزون دلار»
این کنفرانس، دلار را همتراز با طلا و بهتر از آن قرار داد؛ چه اینکه دلار از طلا نیز انعطافپذیرتر بود. پس از موفقیت در برتون وودز، آمریکاییها تلاش زیادی بهکار بردند تا نهادهای دیگری برای تقویت و تثبیت جایگاه دلار شکل بگیرد. هری دکستر وایت، رسماً لزوم گسترش تجارت بینالمللی را خاطرنشان میکرد؛ وی معتقد بود باید همکاریهای اقتصادی بینالمللی را افزایش داد؛ چرا که:
«فقدان درجهی بالایی از همکاری اقتصادی بین کشورهای برجسته … به ناچار به جنگ اقتصادی منجر میشود که میتواند مقدمهی جنگ نظامی باشد.» (۱۶)
در ادامه به سه نهاد بزرگ که با محوریت «دلار» و به تعبیر بهتر به محوریّت حاکمان فدرال رزرو، تأسیس شدند، اشاره میشود.
نهاد اول
یکی از این نهادها «صندوق بینالمللی پول» (۱۷) بود که در ۲۷ دسامبر ۱۹۴۵ ایجاد، و اول مارس ۱۹۴۷، ظاهراً برای کمک به کشورها برای بهبود تراز پرداختها و تثبیت نرخ ارزهایشان کار رسمی خود را آغاز کرد. در اصل این نهاد بینالمللی برای توسعهی تجارت بینالمللی و بازسازی زمینههای تجارت حول نظام پرداخت دلار شکل گرفت، چرا که رشد تجارت بینالمللی، رشد تقاضای دلار را در پی داشت. مهمترین مؤلفه و قانون این صندوق این بود که تغییر بیش از ۱۰ درصدی نرخ ارزها به مجوز این صندوق نیاز داشت.
نهاد دوم
نهاد دوم «بانک بینالمللی ترمیم و توسعه» (۱۸) بود؛ این بانک در پاسخ به درخواست کشورهای اروپایی برای دریافت وام بهمنظور ترمیم خرابیهای جنگ تأسیس شد و یک دهه بعد با تأسیس «بانک جهانی» (۱۹) یکی از ۵ نهاد – و شاید اصلیترین آنها – بود که ادغام شده و این بانک را تشکیل دادند. این بانک در ابتدا عملاً تمام فعالیت خود را بر بازسازی اروپا متمرکز کرد و پس از آن تاکنون مهمترین وظیفهی این بانک اعطای اعتبار و وام به کشورهای در حال توسعه بوده است.
نهاد سوم
یک سال پس از برتون وودز، آمریکا متحدان خود را به برگزاری یک کنفرانس تجاری و تشویق آنها به کاهش تعرفههای تجاری دعوت کرد. نتیجهی این تلاشها در سال ۱۹۴۸ به تشکیل «موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت» یا گات (۲۰) منجر شد. این سازمان در سال ۱۹۹۵ با سازمان تجارت جهانی (۲۱) جایگزین شد. این نهاد از بدو تأسیس همواره تلاش کرد با حذف موانع تعرفهای بین کشورها، تجارت بینالمللی را گسترش دهد.
در نتیجهی این تلاشها، تعرفههای تجارت بینالمللی، به کمتر از یک پنجم تعرفههای سال ۱۹۴۸ کاهش یافته و همانطور که ذکر آن رفت حجم تجارت بینالمللی (ارزش صادرات کل جهان) به حدود ۴۰۰ برابر آن زمان رسید. بدین ترتیب آمریکا با محوریّت فدرال رزرو، با تأسیس نهادهای بینالمللی، بدون تحمّل هزینه، تقاضا برای دلار را افزایش داد، و به تبع آن دایرهی نفوذش را میان کشورها عمیقاً گسترش داد و به ترویج دلار پرداخت.
افزایش عرضه دلار
همه نهادهای فوق در واقع برای افزایش تقاضای دلار تأسیس شدند. عرضه دلار در بازار جهانی به چند روش انجام میشود که مهمترین آنها شامل اعطای وامهای دلاری به سایر کشورها، و همچنین خرید کالا و خدمات توسط آمریکا از کشورهای دیگر است (به زبان ساده آمریکا میتواند بسیار بیش از تولید اقتصاد خود مصرف کند).
این مزیّت دلار برای آمریکا خود را به روشنی در کسری تراز تجاری (واردات بیش از صادرات) این کشور نشان میدهد؛ که در یادداشتهای بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مقاومت نافرجام اروپاییها
توصیف این شرایط، این پرسش را به ذهن متبادر میکند که آیا کشورهای دیگر دنیا از این شرایط آگاه نبودند و آیا هیچ تلاشی برای بهرهمند شدن از این شرایط صورت ندادند؟!
واقعیت این است که این کشورها از همان سالهای ابتدایی پس از کنفرانس برتون وودز، تلاش کردند ساز و کارهای جایگزین را در دستور کار قرار دهند، اما هیچگاه در برابر قدرت دلار راه به جایی نبردند. علاوه بر مقاومتهای غیرمنسجم – مانند درخواستهای فرانسه از آمریکا برای جایگزینی دلار موجود در فرانسه با طلا – تمهیدات یکپارچه و سازماندهی شدهای توسط اروپاییها بهکارگرفته شد، که با مقاومت و جنگ سخت آمریکاییها با استراتژیهای گوناگون، خیلی راه به جایی نبرده است.
برای مثال در سال ۱۹۵۰ «اتحادیه پرداختهای اروپایی» تأسیس شد تا لااقل تجارت میان کشورهای اروپایی با پولهای ملّی و بدون دخالات دلار انجام شود. این کشورها هرگز به شرایط تحمیلی فدرال رزرو راضی نبودند و همواره تلاش کردند با ایجاد یک پول مشترک، علاوه بر از بین بردن نیاز به دلار در مبادلات اروپایی، ارز جهانروای دیگری معرفی کنند.
این تلاشهای اتحادیهی پرداختهای اروپایی ابتدا به تأسیس بانک مرکزی اروپا در سال ۱۹۸۹ میلادی منجر شد و سپس در سال ۱۹۹۹ واحد پولی اروپا بهنام «یورو» پدید آمد و رسمیّت یافت. اما این ارز جدید تاکنون حدود ۳۰ درصد از ذخایر خارجی دنیا را به خود اختصاص داده است.
در بخشهای بعدی پرونده به رخدادهای جذاب دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ میلادی حول دلار خواهیم پرداخت. منتظر باشید…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها: حاکمیت دلار ، حاکمیت دلار
۱. Federal Reserve
2. Franklin Delano Roosevelt
3. Mount Washington Hotel
4. Bretton Woods
5. New Hampshire
6. Harry Dexter White
7. John Maynard Keynes
8. bancor
9. Rothschild
10. Louis Thomas McFadden (1876–۱۹۳۶)
11. Wall Street
12. http://www.cbi.ir/section/1380.aspx
13. One of the reasons Bretton Woods worked was that the US was clearly the most powerful country at the table and so ultimately was able to impose its will on the others, including an often-dismayed Britain.
See more: “Senior Official of the Bank of England (1944) In The Bretton Woods Sequel will Flop by Gideon, Rachman” (PDF). The Financial Times. November 11, 2008. Retrieved 2017-03-25.
14. “the greatest blow to Britain next to the war”
See more: “Senior Official of the Bank of England (1944) In The Bretton Woods Sequel will Flop by Gideon, Rachman” (PDF). The Financial Times. November 11, 2008. Retrieved 2017-03-25.
15. No such luck…
16. The absence of a high degree of economic collaboration among the leading nations will … inevitably result in economic warfare that will be but the prelude and instigator of military warfare on an even vaster scale.
See more: Carmen M. Reinhart and Kenneth S. Rogoff. “This Time is Different”. reinhartandrogoff.com. Anchor Media Works.
17. The International Monetary Fund (IMF)
18. International Bank for reconstruction and development
19. World Bank
20. The General Agreement on Tariffs and Trade (GATT)
21. World Trade Organization (WTO)
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده میشود.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده میشود.
حاکمیت دلار ، حاکمیت دلار ، حاکمیت دلار
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
حاکمیت دلار ، حاکمیت دلار ، حاکمیت دلار