گاو وحشی وال استریت

گاو وحشی وال استریت

ظهور وال استریت

وال استریت (Wall Street)  که يک واژه با ريشه هلندی-آلمانی است؛ نام خیابان بسیار معروفی در محله منهتن کلان‌شهر نیویورک در ایالات متحده آمریکا است كه ساختمان اصلی‌ترين بورس‌های فعال در اين كشور را در خود جای داده است. به همين دليل به مرور زمان واژه وال استریت به بازارهای مالی ايالات متحده اطلاق شد.

بزرگ‌ترین مراکز اقتصادی ایالات متحده آمریکا و چند بورس مهم اقتصادی این کشور از جمله بازار بورس نیویورک (NYSE)، بازار بورس نزدک (NASDAQ)، بازار بورس آمریکا (AMEX)، بازار بورس تجاری نیویورک (NYMEX) و میز بازرگانی نیویورک (NYBOT) نیز در این منطقه قرار دارند.

در طول زمان، نام وال استریت به عنوان “مکان افراد دارای نفوذ اقتصادی در آمریکا” شهرت گرفته است. واژه وال احتمالاً از نخستين مهاجران هلندی‌تباری كه در اين منطقه ساكن شدند، يعني والون‌ها (Walloon) نشات گرفته است.

البته روایات دیگری نیز در مورد عنوان وال استریت دهان به دهان می‌چرخد. در سپتامبر ۱۶۵۳ ساکنان محلی که اکنون نیویورک نامیده می‌شود خود را در معرض تهدید بومیان محلی و تهاجم ارتش اولیور کرامول (Oliver Cromwell) می‌دیدند و به منظور حفاظت از خود یک دیوار (Wall) بزرگ به طول حدود ۸۰۰ متر در جزیره منهتن احداث کردند. با گذشت زمان و توسعه منهتن خیابانی در امتداد آن دیوار با همان نام کشیده شد (Wall st) و بعدها این نام روی آن باقی ماند.

وال استریت
تصویری از دیوارهای چوبی که نام وال استریت از آن گرفته شده است.
در آن زمان نیویورک، نیو آمستردام خوانده می شد.
 …
از اواخر قرن ۱۷ ميلادي تاجران و معامله‌گران و بورس‌بازان، زير یک درخت چنار در خيابان وال استریت را پاتوق خود کرده و در آن محل به خريد و فروش می‌پرداختند. در سال ۱۷۹۲ اين معامله‌گران با امضاي موافقت‌نامه چنار (Buttonwood Agreement) به فعاليت خود رسميت بخشيدند، تشكلی كه سرمنشأ تشکیل بازار سهام نیویورک (New York Stock Exchange) شد.
در سال ۱۷۸۹ جرج واشنگتن، اولین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا در عمارت فدرال (Federal Hall) در خیابان وال استریت به عنوان اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، قسم یاد کرد. در اين مكان همچنين واقعه تاريخي تصويب لايحه حقوق (Bill of Right) رخ داده و در قبرستان كلیسای ترینیتی (Trinity Church) نيز جسد الكساندر همیلتون نخستين وزير خزانه‌داری و معمار نظام مالی ايالات متحده دفن شده است. کلیسای تاریخی در تقاطع خیابان برادوی و وال استریت در دان‌تاون منهتن قرار دارد.
 …
سوگند جرج واشنگتن در وال‌استریت
مراسم سوگند جرج واشنگتن در وال استریت به عنوان نخستین رئیس‌جمهور آمریکا
 …
از اوايل قرن نوزدهم میلادی به تدريج ساكنان بومی خيابان وال استریت جای خود را به تجّار و معامله‌گران دادند. به تدريج وال استریت به مركز پولی آمريكا تبديل شد؛ مركزی كه منافع فعالان آن به لحاظ تاریخی در تقابل با منافع دولت آمريكا بوده است. جنگ‌های داخلی آمریكا نيز در توسعه شهر نیویورک از لحاظ اقتصادی نقش مهمی داشت كه وال استریت نيز از اين مزيت، بهره‌مند شد. تشكيل شركت‌های انحصاری جی. پی. مورگان و جان راکفلر در نیویورک در همين دوره رخ داد.
روزنامه مشهور اقتصادی وال‌استریت ژورنال نام خود را از خیابان وال استریت وام گرفته‌است كه در سال ۱۸۸۹ جايگزين بولتن گزارش معاملات سهام گردید كه تا آن زمان منتشر می‌شد. وال‌استريت ژورنال از سال ۱۸۹۶ انتشار فهرست قيمت سهام شركت‌های مهم را آغاز كرد كه يك قرن بعد به ميانگين قيمت ۳۰ سهام مهم بدل گشت.
 …
اولین شماره روزنامه وال‌استریت ژورنال
  نخستین شماره روزنامه وال‌استریت ژورنال به تاریخ ۸ جولای ۱۸۸۹
 …
در قرن ۲۰ ميلادي كه دوره اوج گرفتن وال استریت به حساب مي‌آيد، ساختمان شماره ۲۳ اين خيابان (ساختمان مركزی بانك جی. پی. مورگان) به مركز جغرافیایی و استعاری بازارهای مالی آمريكا و حتی جهان تبديل شد.
با اوج گرفتن وال استریت در قرن ۲۰، تقابل‌های آن با دولت آمریكا هم شدت گرفت. اولين نمونه آن در سال ۱۹۱۳ رخ داد كه به دنبال مصوبه دولت برای اخذ ماليات ۴ دلاري از تبادل سهام، كارگزاران سهام دست به اعتراض زدند. به تدريج از اوايل قرن ۲۰ فرهنگ تجاري وال استریت گسترش يافت و ساخت برج‌های بزرگ يكی از نمادهای آن به شمار مي‌رفت.
در حالي كه وال استریت مقر ثروتمندترين تجار آمريكا به حساب مي‌آيد، محله همسايه آن يعنی (Bowling Green) كه حيات خلوت وال استریت ناميده شده، منطقه‌ای بسيار فقيرنشين بوده كه ساكنان آن بدترين شرايط زندگي را در سطح نيويورک دارند. اين تناقض آشكار در همسايگی مقر مالی آمريكا نمادی روشن از بی‌توجهی نظام سرمایه‌داری به كاهش نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی است.
وال استریت در اثر ركود عظيم سال ۱۹۲۹ به شدت دچار ركود شد و به مرداب اقتصادی آمريكا بدل گردید. اين وضعيت تا دهه ۱۹۴۰ نيز ادامه داشت و توجه به وال استریت و بازار مالی بويژه به علت مقررات سختی كه دولت تصويب كرد -همچون ممنوعيت خريد قسطی سهام- به شدت افت پيدا كرد. البته اين مقررات سخت به تدريج تا دهه ۱۹۶۰ كاهش پيدا كرده و وال استریت در اين دهه تحت تاثير رونق مناسب اقتصاد آمريكا، دوباره رونق گرفت.
در اوايل دهه ۱۹۷۰ به علت جنگ ويتنام، وال استریت يك دوره كوتاه‌مدت ركود را تجربه كرد. از سال ۱۹۷۳ دولت آمريكا اصلاح مقررات بازارهای مالی را كليد زد كه حذف كارمزدهای ثابت و رقابتی كردن كارمزدها برای كارگزاران از جمله آنها بود. از سال ۱۹۷۵ امكان مبادلات الکترونیکی سهام مهيا شد که در نتيجه اين اصلاحات، قیمت‌های سهام‌ها پايين آمده و اين امكان برای اقشار بيشتری از مردم آمريكا فراهم آمد که وارد بازار سهام شوند.
 …
مردمی که پس از شوک ۱۹۲۹ در خیابان‌های وال‌استریت و براد تجمع کرده‌اند.

گاو وحشی وال استریت

مجسمه‌ای که به گاو وال‌استریت شهرت یافته است، ۳۲۰۰ کیلوگرم وزن داشته و از برنز ساخته شده است. سازنده آن، هنرمندی به نام آرتور دی‌مودیکا است. این مجسمه در بولینگ گرین‌پارک در نزدیکی وال استریت قرار دارد و ۱۱ فوت ارتفاع و ۱۶ فوت طول داشته و با آن عضلات تنومند و آن سر پائین خود که نشانه آمادگی برای حمله است، به ظاهر گفته می‌شود تمثیل‌ موفقیت و خوش‌بینی در زمینه مالی است. گرچه به اعتقاد بسیاری دیگر از باطن خشن و بی‌رحم معاملات مالی خبر می‌دهد. همه‌ساله هزاران توریست از این مجسمه دیدن می‌کنند و نام آن با نیویورک و وال استریت گره خورده است.

گاو وال استریت
به اعتقاد بسیاری «گاو وال استریت» از باطن خشن و بی‌رحم معاملات مالی خبر می‌دهد.

یهودیان: پدرخوانده‌های وال‌استریت

در میان حوزه‌های اقتصادی که یهودیان و صهیونیست‌ها در آن به فعالیت جدی مشغول هستند، باید به وال استریت اشاره کرد. جائی که نه تنها دستی در اقتصاد و شبکه‌های اقتصادی پیچیده دارد، بلکه حتی بر هالیوود و رسانه‌های جمعی نیز مسلط می‌باشد.

داستان به سال‌ها پیش بازمی‌گردد؛ از قرن ۱۸۰۰ جمعی از خانواده‌های بانکدار آلمانی – یهودی مهاجر در آمریکا (خانواده‌های سلیگمنز (Seligmans)، لیمانز (Lehmans)، گلدمنز (Goldmans)، ساکس (Sachs)، واربرگز (Warburgs)، شیفز (Schiffs)، لوئبز (Loebs) و…) تسلط و نفوذ خود را در حوزه‌های اقتصادی گسترانیده بودند.

نسل جدید این خانواده‌ها نیز راه پیشینیان خود را ادامه داده و همچنان تسلط خود بر اقتصاد آمریکا را حفظ کردند. گفتنی است نسل تازه خانواده‌های مهاجر یهودی، پس از جنگ جهانی دوم، همان نوادگان ایتالیایی، ایرلندی، لهستانی و دیگر اروپائیان یهودی و غیرآنگلوساکسون بودند.

چنین گذشته‌ای نزد یهودیان آمریکایی آنان را بیش از پیش به گسترش نفوذشان در جهان ترغیب نمود. در سال ۱۹۹۹، برای مثال، گلدمن و ساکس حوزه نفوذ خود در جهان را گسترش داده و به بزرگترین و در عین حال تنها سهامدار اصلی بزرگترین بانک کره جنوبی به نام کوکمین (Kookmin) تبدیل شدند. مثال‌های اینچنینی بسیارند که در اینجا مجال پرداختن به آنها وجود ندارد. اما نکته‌ حائز اهمیت، نفوذ فوق‌العاده این گروه یهودیان در شریان‌های اصلی اقتصادی آمریکا و‌ جهان همچون وال‌استریت است. این گروه به شدت دارای نفوذ بوده و تعیین‌کننده بسیاری از اتفاقات در جهان هستند.

یهودیانی که در وال‌استریت صاحب نفوذ هستند، بی‌شمارند. از آن جمله: سنفورد آی. ویل (Sanford I. Weill) که یک امپراطوری دلالی به راه انداخت و در نهایت نیز رئیس آمریکن اکسپرس گردید؛ جان گاتفروند (John Gutfreund) که بعدها رئیس شرکت سولومون (یکی از بزرگترین شرکت‌های فعال در زمینه خرید و فروش اوراق بهادار در غرب) شد؛ فلیکس روهاتین (Felix Rohatyn) که ظهورش را باید محصول ادغام‌‌های بسیار متعدد شرکت‌ها در آمریکا (که منجر به شکل‌دهی دوباره به تجارت در این کشور برای دهه‌ها گردید) دانست؛ سنفورد سی. برن‌اشتاین (Sanford C. Bernstein)، که شرکتی به همین نام و به ارزش ۳.۵ میلیارد دلار، با دارایی ۹۰ میلیارد دلار دارد و یکی از نزدیک‌ترین افراد به مدیران پولی آمریکا می‌باشد. مدیریت ۵۵ میلیارد دلاری موسساتی چون بنیادها و صندوق‌های بازنشستگی مختلف برعهده این شرکت است. این شرکت همچنین مدیریت ۳۵ میلیارد دلار پول افراد ثروتمند را نیز برعهده دارد.

یهودیان وال استریت

نقش‌آفرینان یهودی بانفوذ در وال‌استریت در نقش‌های دیگری نیز ظاهر می‌شوند؛ همچون کارشناس مالی، وام‌دهنده، قرض‌گیرنده، مشاور، وکیل و غیره.

از جمله این افراد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: آلن گرینبرگ (Alan Greenberg)، آیرا هریس (Ira Harris)، بروس واسراشتاین (Bruce Wasserstein)، جرومه کولبرگ (Jerome Kohlberg)، هنری کراویس (Henry Kravis)، پیتر کوهن (Peter Cohen)، جوزف فلوم (Joseph Flom)، مارتین لیپتون (Martin Lipton)، ویکتور پوسنر (Victor Posner)، نلسون پلتز (Nelson Peltz)، بلزبرگ‌ها (the Belzbergs) و بسیاری دیگر.

آلن گرینبرگ رئیس شرکت سهامی بیراستیرنز (Bear Stearns) بود. استفان شوارزمان موسس گروه بلک‌استون (Blackstone Group) می‌باشد که یک شرکت سرمایه‌گذاری عمده است.

یهودیان بانفوذ وال استریت

از بانک‌های قدیمی یهودی باید به لهمن برادرز (Lehman Brothers)، لازارد فررس (Lazard Freres)، گلدمن ساکس (GoldmanSachs)، سالومون برادرز (Salomon Brothers)، شرکت باک (Bache & Co) و کانتور-فیتزجرالد (Cantor/Fitzgerald) اشاره کرد.

یهودیان در دهه ۶۰ پیشروترین گروه از لحاظ اقتصادی در آمریکا شدند. آنها توانستند با استفاده از تکنیک‌های نوین در زمینه سرمایه‌گذاری‌ و بانک‌داری به ادغام شرکت‌ها بپردازند. ادغام شرکت‌های یهودی در صنعت بیمه این امکان را فراهم ساخت که در تمام سطوح این صنعت، فرصت‌های شغلی با درآمد بالا ایجاد کنند: تحلیل‌گری بیمه، مدیریت مالی، سهام، اوراق قرضه و واسطه‌گری بازرگانی. به همین دلیل هم‌اینک در وال‌استریت شاهد میلیونرهای یهودی و متنفذ بسیاری هستیم.

 

 

هیولای یهودی به نام KKR

از کتاب‌های مفید چاپ شده در این حوزه‌ها باید به کتابی تحت عنوان ماشین پول (The Money Machine) که درباره ادغام سه شرکت بزرگ یهودی است، اشاره کرد. این شرکت وال‌استریتی هم‌اینک و پس از ادغام، یکی از امپراطوری‌های مالی در جهان می‌باشد. نام این شرکت “کلبرگ، کراویس و رابرتس” (KKR) بوده و در سال ۱۹۷۶ توسط سه یهودی و تنها با چند میلیون دلار شکل گرفت. این شرکت تنها پس از گذشت ده سال از تاریخ تاسیس خود، به حکمرانی در جهان پرداخت. تا ۱۹۹۹ شرکت مذکور کنترل ۲۳ شرکت دیگر را در اختیار داشت.

از جمله این شرکت‌ها می‌توان به شرکت آمفنول (Amphenol Corporation)، شرکت بوید (Boyd’s Collection Inc.)، شرکت آیدکس (Idex Corporation)، مراکز آموزشی کایندرکر (Kindercare Learning Centers)، شرکت پریمدیا (Primedhia Inc) و ژیلت (Gillette) اشاره کرد. شرکت مادر، در طول ۱۲ سال از فروشگاه‌های زنجیره‌ای غذایی خود که در آمریکا رتبه دوم را دارد، ۵.۹ میلیارد دلار سود کرد. تا دهه ۱۹۸۰ این هیولای یهودی قدرت خریدی معادل ۴۵ میلیارد دلار داشت؛ یعنی بالاتر از کل تولید ناخالص داخلی پاکستان یا یونان.

کلبرگ و رابرتس و کتاب ماشین پول

قسم‌خوردگان “آرمان اسرائیل”  در وال‌استریت

یهودیانی که هم‌اینک در وال‌استریت مشغول فعالیت هستند، به شدت نسبت به همبستگی یهودیان و تداوم نفوذ اقتصادی‌شان حساس هستند. این مساله برای آنها فراتر از مساله حتی اسرائیل است و درست به همین دلیل هم هیچ‌گاه اسرائیل را رها نخواهند کرد.
استفان آیزاکس در کتاب خود در سال ۱۹۷۴ چنین می‌نویسد:
گوستاو لوی یکی از مدیران گلدمن ساکس است. بسیاری وی را که یک یهودی است، متنفذترین شخص حال‌حاضر وال‌استریت می‌دانند. وی می‌تواند شرکتی را درهم بشکند و یا به اوج برساند. او به تنهایی مدیریت میلیاردها دلار را در دست دارد. او نسبت به مساله یهودیان به شدت حساس است. او در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، دیوانه‌وار برای اسرائیل پول می‌فرستاد. وی قادر بود به تنهایی هزینه کل جنگ را بپردازد. او در آن زمان می‌گفت اگر به گلدمن ساکس نیاز دارید باید بگویم که من هم امروز به شما نیاز دارم. اگر امروز به من کمک نکنید، من هم فردا به یاری شما نخواهم شتافت. به همین سادگی!

گوستاو لوی: اگر امروز به من کمک نکنید، من هم فردا به یاری شما نخواهم شتافت. به همین سادگی!

برنامه «حق تولد»

در سال ۱۹۹۵ یکی از سرمایه‌داران یهودی وال‌استریت به نام مایکل اشتاین‌هارت، شرکت خود با نام شرکای اشتاین‌هارت (Steinhardt Partners) را تعطیل کرد. دلیل این کار این بود که وی می‌خواست باقیمانده عمر خود را عمیقاً وقف آرمان خود نماید که همانا اعتلای یهودیان و هویت اسرائیل در جهان می‌باشد.

 

مایکل اشتاین‌هارت

مایکل اشتاین‌هارت

وی با هزینه شخصی و با مبلغی معادل ۴۰۰ میلیون دلار عضو یک کنسرسیوم شد. این کنسرسیوم اقدام به خریداری بانک هاپوآلیم (Bank Hapoalim) و بانک ماریتایم (Maritime Bank) نمود. یکی از طرح‌های عظیم او “حق تولد” نام داشت. در این طرح قرار بود کودکان یهودی آمریکایی به طور رایگان به اسرائیل برده شده و با ریشه‌های فرهنگ یهودی و صهیونیستی خود آشنا شوند. وی این کار را در سنینی که شخصیت کودک در حال رشد بود انجام می‌داد. در ادامه، وی ساختمانی هم در منهتن خریداری نمود تا در آنجا به بازسازی هویت یهودیان بپردازد. در آنجا از کمپ‌های یهودی که جوانان را به برنامه‌هایی که در مراکز کمپ ملی هیلل می‌کشاندند، حمایت می‌شد. تا ۱۹۹۹ پروژه “حق تولد” هزینه‌ای بالغ بر ۲۱۰ میلیون دلار دربرداشت. هدف، انتقال ۵۰۰۰۰ یهودی در سال به اسرائیل بود تا آنها با اعتقادات و انگاره‌های صهیونیسم آشنا شوند.

“طمع”؛ بیماری وال‌استریت

اما از نکات دیگری که در مورد وال استریت باید بدان توجه کرد مساله “طمع” است. به قول رئیس کمیسیون سهام نیویورک در سال ۱۹۸۶ “طمع هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد.ساموئل کلاگزبان، روان‌پزشکی در نیویورک معتقد است کلیه مشاوران و وکلای فعال در وال استریت “بیمار” هستند. برای آنها “تجارت نقش خدا را بازی می‌کند.” بانک‌های سرمایه‌گذاری، معادن طلای عصر حاضر هستند. ادغام‌های گوناگون و بی‌حدوحصر با استفاده از تاکتیک‌های متنوع، سودهای کلانی را نصیب این وکلا و بانکداران سرمایه‌گذار کرده است. اما همان‌طور که در اقتصاد همه می‌دانند سودهایی که در بلندمدت تنها نصیب یک سری افراد خاص و محدود بشود، در نهایت به ضرر سیستم اقتصادی کشور خواهد بود.

در سال ۱۹۸۶ دنیس لوین، دلالی که در درکسل بورنهام لمپارت فعالیت می‌کرد و به دلیل سوءاستفاده از اطلاعات محرمانه شرکت‌ها به نفع خود، دستگیر شد منجر به افشای بزرگترین رسوایی تاریخ وال‌استریت گردید. رسوایی‌ای که در بین جامعه یهودی باعث ایجاد نگرانی‌های جدی گردید.

کمی بعد، فردی به نام مارتین سیگل نیز دستگیر شد و هرچه پیش می‌رفت حضور پررنگ و باورنکردنی یهودیان در آن رسوایی بیشتر مشخص می‌شد. جنایت‌کاران ثروتمند این رسوایی، در اکثر موارد یهودی بودند.

یکی از بزرگترین متهمانی که در طول رسیدگی به این رسوایی دستگیر شد، سوپر میلیاردر یهودی، مایکل میلکن (Michael Milken)، “شاه کثیف اوراق قرضه” بود که به اخاذی و فریب‌کاری در زمینه بیمه متهم شده بود. داستان این شخص خود حکایتی جدا می‌طلبد که در این مقال نمی‌گنجد.

مایکل میلکن

مایکل میلکن؛ سوپر میلیاردر یهودی ملقب به شاه کثیف اوراق قرضه

در دهه ۱۹۸۰ نام یک تاجر یهودی آمریکایی دیگر اهل وال‌استریت نیز بر سر زبان‌ها افتاد. این فرد مارک ریچ (Marc Rich) نام داشت. البته نام پدری او مارک رایش بود. او سرمایه‌داری ظالم، تاجری کینه‌توز و در عین حال فروشنده‌ای فریبنده بود. از او غالباً تحت عنوان فاسدترین مرد در میان کاپیتالیست‌ها نام برده می‌شد. اما مهم‌ترین ویژگی وی مرموز بودن و داشتن روابطی خاص با سرویس‌های اطلاعاتی بود. ریچ با اسرائیل روابط بسیار عمیقی داشته و در مذاکراتی که برای بازگرداندن سربازان به گروگان گرفته‌شده اسرائیلی صورت می‌گرفت، شرکت داشت. نفوذ این فرد تاحدی بود که بیل کلینتون در سال ۲۰۰۱ و بهنگام ترک کاخ سفید، تمام جرائم ریچ را مورد بخشش قرار داد. این اقدام اعتراض بسیاری را در آن زمان برانگیخت اما برخی از مقامات اسرائیل اقدام کلینتون را ستودند.

مارک ریچ: سرمایه‌داری ظالم، تاجری کینه‌توز و درعین حال فروشنده‌ای فریبنده
…..

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

در آستانه‌ی شکست دلار

در آستانه‌ی شکست دلار

کشورها با دو راهبرد خط شکست دلار را پی گرفته‌اند؛ جایگزینی ذخایر طلا به‌جای دلار به‌عنوان پشتوانه ارزی و انعقاد پیمان‌های دوجانبه و چندجانبه پولی.

یک نظر

  1. کاش میگفتی مارک ریچ نفت ایران و ب اسراییل میفروخته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × یک =