مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر (۴) پارلمان جهانی ادیان
ترادیشنالیسم و میراث تئوسوفی
بهرغم جدا شدن «گنون» از تئوسوفیسم، و بهرغم اینکه وی در سال ۱۹۲۱ با انتشار کتاب «تئوسوفی: تاریخ یک شبهدین» به انتقاد شدید از فرقه فوق پرداخت، و بلاواتسکی را «شیّاد» خواند، تأثیر آموزههای تئوسوفی بر اندیشه گنون را نمیتوان نادیده گرفت.
تئوسوفیسم در پی مطالعه تطبیقی ادیان بود و یافتن «جوهر واحد ادیان»، یا آن چیزی که «خرد باستان» مینامید که منشأ نخستینِ تمامی ادیان است. این مفهوم در اندیشه ترادیشنالیستها به «جاودان خرد» یا «حکمت خالده» تبدیل شده.
بنابراین، سجویک درست میگوید آنگاه که با بررسی پیشینه تئوسوفیستی گنون و دوستانش، بهویژه آناندا کوماراسوامی [۱] آموزههای اوّلیه ترادیشنالیسم را برگرفته از تئوسوفیسم میداند. [۲]
آناندا کوماراسوامی
گری (محمد) لگنهاوزن [۳] استاد مسلمان دانشگاه هیوستون تگزاس و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم، در مقالهای که به همایش «نقد تجدّد از دیدگاه سنتگرایان معاصر» ارائه داد، نوشت:
«شیفتگی به شرق و علوم غریبه و باستان باعث جذب عدهای به انجمن تئوسوفی شد… در بستر این جوّ فرهنگی شکل باطنی از سنتگرایی [ترادیشنالیسم] در آثار دو نویسنده دانشمند و پرجاذبه، آناندا کوماراسوامی و رنه گنون پایهریزی شد… رنه گنون… در سال ۱۹۰۶ تحت تعلیم ژرارد انکاس [۴] معروف به «پاپوس»، که یکی از بنیانگذاران مشترک انجمن تئوسوفی در فرانسه بود، قرار گرفت. پاپوس، برای تشکیل دانشکده علوم هرمسی (مربوط به هرمس) از انجمن تئوسوفی جدا شده بود و گنون بعدها خود را از هر دو کنار کشید. او در آثار متعدد بهشدت تئوسوفی را محکوم کرد و مدعی شد که تئوسوفی بر پایه انحراف از اصول اوّلیه خالده مبتنی شده است. با این حال، او نیز، همچون کوماراسوامی، با اندیشههای مهم درباره متافیزیک و وحدت باطنی سنتهای دینی از طریق تئوسوفی آشنا شده بود…
نوع خاصّی از «کثرتگرایی» دینی که مورد حمایت سنتگرایان است، کثرتگرایی است که جانشین تئوسوفی شده. هرچند گنون قاطعانه به انکار انجمن تئوسوفی پرداخت، اما مادام بلاواتسکی در مقدمه کتاب «آموزه سرّی» بهروشنی اندیشههای کلیدی سنتگرایان را درباره وحدت ادیان بیان کرده است. این اندیشههای کلیدی عبارتند از:
۱. همه ادیان عمده از منبعی الهی برخوردارند؛
۲. این ادیان در باطن یکسان و در ظاهر متفاوت هستند؛
۳. ردّ پاهای حکمت جاودان اصیل را میتوان در این ادیان پیدا کرد.
بیان مادام بلاواتسکی در مقدمه کتاب مزبور چنین است: «فیلسوف حقیقی که طالب حکمت باطنی است، شخصیتها، باورهای جزمی و ادیان خاص را به بوته فراموشی میسپارد. علاوه بر آن، حکمت باطنی همه ادیان را آشتی میدهد، همه جامههای بیرونی و انسانی را از آنها برکنده، نشان میدهد که ریشه هریک از ادیان با همه ادیان بزرگ یکسان است»…
بلاواتسکی، نظیر سنتگرایان، معتقد است که تعالیم باطنی همه ادیان در بردارنده حکمت جاودان است. [بهنوشته بلاواتسکی] «آنچه امروز حکمت سرّی (باطنی) است زمانی سرچشمه و منبع همیشه جاری و جاودانی بود که همه شاخههای دیگر آن، یعنی همه ادیان ملل مختلف از اوّلین ملّت تا آخرین آنها، از آن سرچشمه میگرفتند.»
گنون به این نتیجه رسید که مادام بلاواتسکی شیّاد است. با این حال گنون همان نوع کثرتگرایی دینی را، که مادام بلاواتسکی از آن حمایت میکرد، حفظ کرد و بهسان سایر سنتگرایان در آثار خود به شرح و بسط آن پرداخت…
اِشکال کثرتگرایی مورد دفاع بلاواتسکی و سنتگرایان آن است که بر قرائت خاصی از متون ادیان جهان مبتنی است که مورد تردید است. لازمه این قرائت آن است که معتقد شویم شباهتهای خاص ادیان در آموزه، بهویژه در آموزه باطنی، تشکیلدهنده هسته گوهر ادیان مختلف است و باید تفاوتهای آنها را بهعنوان انحرافاتی [از این گوهر] به کنار نهاد. بلاواتسکی از این تفسیر با این ادعای سئوالبرانگیز و مشکوک حمایت میکند که وی تعالیم باطنی و اوّلیه ادیان را بهدست آورده است. از سوی دیگر، سنتگرایان مدعی هستند که میتوانند با شهود عقلی به جوهر مشترک ادیان پی ببرند. روشی که آنها بهکار میبرند قابل پذیرش نیست. آنها مفروض میدارند که ادیان، در آغاز، دارای جوهر باطنی مشترکی هستند و متون ادیان مختلف را بهگونهای تفسیر میکنند که با این اصل سازگار باشد. امّا باید گفت این امر مصادره به مطلوب است.» [۵]
تئوسوفیسم و باستانگرایی هندو – آریایی
با تأکید بر درستی و دقت نظر لنگهاوزن، باید به این نکته مهم نیز توجه کرد که تعلق و تکاپوی انجمن تئوسوفی معطوف به احیاء آئینهای هندو و بودایی و زرتشتی و ترویج باستانگرایی هندو – آریایی بود؛ و رویکرد گنون به اسلام چیزی نبود که تئوسوفیستها میخواستند یا از آن استقبال میکردند.
نگاه تئوسوفیسم به اسلام همدلانه نیست و این را بهروشنی هم از نوشتههای الکات و بلاواتسکی و بزانت و هم از اجلاس نخستین «پارلمان جهانی ادیان» میتوان فهمید.
پوستر دورههای برگزارشده پارلمان جهانی ادیان
تئوسوفیسم، برخلاف ترادیشنالیسم گنون، آئینهای غیراسلامی سرزمین هند را اصیلترین و نابترین شکل «دین»، و منشأ تمامی ادیان میدید و بنیانگذاری و ترویج باستانگرایی هندو – آریایی را هدف مهم خود قرار داده بود.
بزانت در مقاله «هند، گذشته و آینده آن»، که در سال ۱۸۹۳ در نشریه پارسی قیصر هند (بمبئی) و سال بعد در نشریه تئوسوفیستی لوسیفر (لندن) منتشر شد، از هند بهعنوان «سرزمین مقدس» نام برد؛ سرزمینی که «فلسفه بزرگ آن منشأ تمامی فلسفههای جهان غرب است و دین بزرگ آن منشأ تمامی ادیان، مادر و گهواره تمدن است.» [۶]
بلاواتسکی در سال ۱۸۸۹ دوّمین هدف انجمن تئوسوفی را چنین اعلام کرد:
«تشویق مطالعه متون دینی آریایی و سایر متون دینی و علمی جهان بهمنظور اثبات اهمیت ادبیات آسیایی یعنی فلسفههای برهمایی، بودایی و زرتشتی». [۷]
در پیوستهای کتاب بلاواتسکی یکی از اهداف انجمن تئوسوفی «احیاء ادبیات سانسکریت، پالی و زند (اوستایی)» عنوان شده است. [۸] از اینرو، «لژ بلاواتسکی» کانون اصلی آموزش ادبیات سانسکریت و زرتشتی بود و در کنار ودا و سایر کتب سانسکریت، که بهطور عمده خانم مولر تدریس میکرد، متونی چون دینکرت و دساتیر آموزش داده میشد و در کلاسهایی آیین زرتشت در پرتو آموزشهای تئوسوفی تفسیر میشد. [۹]
مدرسین لژ بلاواتسکی، که بهطور عمده پارسی بودند، در محل لژ و در سایر اماکن بمبئی به تدریس مقدماتی و پیشرفته کتب درسی تئوسوفیسم اشتغال داشتند. [۱۰] شرقشناسان غربی و اعضای سرشناس انگلیسی، آمریکایی و فرانسوی انجمن تئوسوفی نیز هر از گاه در لژ بلاواتسکی بمبئی حضور مییافتند و سخنرانی میکردند. [۱۱] بهعبارت دیگر، از دهه ۱۸۸۰ میلادی، لژ بلاواتسکی یکی از مهمترین کانونهای ترویج باستانگرایی ایرانی، علاوه بر باستانگرایی هندو، بود.
پارلمان جهانی ادیان
دشمنی با اسلام را در اجلاس اوّلین «پارلمان جهانی ادیان» (شیکاگو، ۱۸۹۳) بهروشنی میتوان دید و با شناخت ترکیب شرکتکنندگان در آن میتوان آن نوع از «خرد باستانی» و «گوهر واحد ادیان» را، که تئوسوفیستها در جستوجوی آن هستند، شناخت.
اوّلین اجلاس پارلمان جهانی ادیان؛ شیکاگو، ۱۸۹۳
کارگردان این نمایش فریدریش ماکس مولر و انجمن تئوسوفی بودند. سخنرانیها و تصاویر مندرج در کتاب دو جلدی و ۱۶۰۰ صفحهای «پارلمان جهانی ادیان» [۱۲] که مشروح جریان اجلاس در آن ثبت شده، جایگاه ویژه حاخامهای یهودی، چون دکتر هرمن آدلر حاخام بزرگ امپراتوری بریتانیا، و «دستور»های پارسی، چون دستور جاماسپجی منوچهرجی جاماسپآسا، را بهعنوان «صاحبان» اصلی پارلمان نشان میدهد.
«پارلمان» پر است از انواع رهبران و نمایندگان فرقههای نوساخته و جوکیهای عجیب و غریب هندی و چینی و ژاپنی و غیره. در این اجلاس شرقشناسان نامدار چون ماکس مولر، از دانشگاه آکسفورد، بهعنوان برجستهترین کارشناس ادیان شرقی زمان خود، و گردانندگان مجامع شرقشناسی دانشگاههای آکسفورد و کمبریج و اوترخت و لیدن و کلمبیا و تورنتو و مکگیل و هاروارد و شیکاگو و پنسیلوانیا، موزه بریتانیا و سایر مجامع شرقشناسی آمریکا، کانادا و اروپا، تعداد کثیری از گردانندگان سازمانهای میسیونری مسیحی در سراسر جهان مستعمراتی و پارسیانی چون دادابهای نائوروجی و سِر جیوانجی مودی و حتی نظامیان مستعمراتی بریتانیا چون ژنرال هاوارد حضور دارند، ولی در فهرست نمایندگان هند حتی نام یک روحانی مسلمان به چشم نمیخورد! [۱۳]
اعضای هیئت پارسیان هند عبارتند از: دادابهای نائوروجی (نماینده مجلس عوام بریتانیا)، سِر جیوانجی جمشیدجی مودی، دستور جاماسپجی منوچهرجی جاماسپآسا، و ارود شهریارجی دادابهای بهروچا. [۱۴]
نمایندگان فرقههای نوساخته «برهما ساماج»، «آریا ساماج» و تئوسوفیسم و «پیامبران» نوظهوری چون ویوکاناندا ستارگان این «پارلمان»اند. بیشترین تبلیغ بر روی سوامی [۱۵] ویوکاناندا، «پیغمبر» نوظهور هندو، است. او سخنانش را پس از چند دقیقه ابراز احساسات حضار آغاز میکند. [۱۶] سخنان ویوکاناندا حاوی پیامی تئوسوفیستی است. او میگوید:
«من هندویم. من در درون کومه کوچک خود نشستهام و گمان میبرم تمامی دنیا همین است. مسیحی نیز در درون کومه کوچک خود نشسته و گمان میبرد تمامی دنیا همان است. مسلمان نیز در درون کومه کوچک خود نشسته و گمان میبرد تمامی دنیا همان است. من از شما آمریکائیان سپاسگزارم بهخاطر تلاش بزرگتان برای شکستن دیوارهای این دنیای کوچک ما… من این موجود کوچک و محدود نیستم. من جهانم. من روح بودا، مسیح و محمدم. من روح تمامی آموزگارانم. روح تمامی غارتگرانی که غارت شدند و تمامی قاتلانی که مقتول شدند. من جهانم. بپا خیزید. این والاترین پرستش است.» [۱۷]
عکس ویوکاناندا در شیکاگو که با خط خود در کنار عکس نوشته است: یک خلوص و تقدس نامتناهی، چیزی که من در مقابل آن سر تعظیم فرود میآورم فراتر از فکر و تجسم!
گرایش اصلی «پارلمان» ضداسلامی است. دکتر جرج پست [۱۸] رئیس کالج پروتستان بیروت، در دوازدهمین روز اجلاس (۲۲ سپتامبر ۱۸۹۳) در پشت تریبون قرار میگیرد، یک جلد قرآن کریم را با دست بلند کرده به حضار نشان میدهد و با لحنی تحریککننده میگوید:
«من کتابی در دست دارم که ۲۰۰ میلیون انسان با دستهای تطهیر نشده به آن دست نمیزنند… و هر کلام آن را کلام مستقیم خداوند میدانند.»
وی سپس به قرائت آیاتی در زمینه «تبلیغ اسلام با ابزار شمشیر» و همسران پیامبر اسلام (ص) میپردازد با ترجمهای تحریف شده و موهن. [۱۹] یا پراتاپ موزومدار [۲۰] نماینده فرقه «برهما ساماج»، که رهبری آن با خاندانهای تاگور و سن است، اسلام را دینی میخواند که «با آتش و شمشیر برتری خود را ثابت کرد.» [۲۱]
پراتاپ موزومدار نماینده فرقه برهما ساماج در اوّلین اجلاس پارلمان جهانی ادیان
پنجمین اجلاس «پارلمان جهانی ادیان» در ۳-۹ دسامبر ۲۰۰۹ / ۱۲-۱۸ آذر ۱۳۸۹، با شرکت بیش از ششهزار نفر، در ملبورن استرالیا برگزار شد. یکی از اعضای هیئت ایرانی شرکتکننده در این اجلاس گزارشی از سفر خود منتشر کرده است. [۲۲]
طبق این گزارش، اجلاس ملبورن حدود ۸ میلیون دلار هزینه داشت و حامیان اصلی مالی آن عبارت بودند از: خانواده لیبرمن که «خانوادهای مشهور و ثروتمند در میان یهودیان است. این خانواده بانکداران بزرگی هستند که در کشور استرالیا فعالیت میکنند. همچنین در سرزمینهای فلسطین اشغالی، ایالات متحده و روسیه هم از موقعیت ممتازی برخوردارند»؛ جامعه یهودیان ایالت ویکتوریا؛ انجمن اتحاد برای توسعه یهودیت؛ مؤسسه خیریه الیزابت مرداک [۲۳] [الیزابت مُرداک (مردوخ) مادر روپرت مردوخ معروف است]. «جالبتر اینکه زیر عنوان حمایتکنندگان مالی در بخش تشکر ویژه نام و نشان سفارت اسرائیل در کامبرای استرالیا بسیار چشمگیر و سؤالبرانگیز است.» [۲۴]
الیزابت مرداک یهودی در کنار فرزندش روپرت مرداک
گزارش فوق نشان میدهد که «پارلمان جهانی ادیان» امروزه نیز در همان حال و هوای تئوسوفیستی نخستین اجلاس خود است.
ادامه دارد…
نویسنده: عبدالله شهبازی
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
۱. Ananda Kentish Coomaraswamy (1877-1947)
۲. Sedgwick, ibid, pp. 40-50.
۳. Gary Carl [Muhammad] Legenhausen (born 1953, New York)
۴. Gerard Encausse (1865-1916)
۵. لگنهاوزن، «چرا سنتگرا نیستم؟»
۶. Annie Besant, India, London: Theosophical Publishing Society, 1913, pp. 9-10.
۷. Blavatsky, The Key to Theosophy, p. 39.
۸. ibid, p. 306.
۹. Wadia, Fifty Years of Theosophy in Bombay, p. 23.
۱۰. ibid, p. 24.
۱۱. ibid, pp. 29-37.
۱۲. John Henry Barrows, The World’s Parliament of Religions, Chicago: The Parliament Publishing Company, 1893, 2 vols.
۱۳. ibid, vol. 1, pp. 45-52.
۱۴. ibid, p. 58.
۱۵. «سوامی» لقب محترمانه است برای رهبران دینی هندو مانند «حضرت».
۱۶. ibid, p. 101.
۱۷. Swami Vivekananda, The Complete Works of Swami Vivekananda, Calcutta: Advaita Ashirama, 1971-1972, vol. 1, pp. 5, 341.
۱۸. George T. Post
۱۹. Barrows, ibid, vol. 1, p. 140; vol. 2, pp. 1096-1098.
۲۰. Protap C. Mozoomdar
۲۱. ibid, vol. 1, p. 350.
۲۲. حمیدرضا مظاهری سیف، به سوی یک دین جهانی: گزارش تحلیلی پنجمین اجلاس پارلمان ادیان جهان در ملبورن استرالیا، قم: صهبای یقین، چاپ اول، ۱۳۹۱، ۳۲۰ صفحه.
۲۳. Elisabeth Joy Murdoch (1909-2012)
۲۴. همان مأخذ، صص ۲۷۷-۲۷۸.
پارلمان جهانی ادیان ، پارلمان جهانی ادیان
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
پارلمان جهانی ادیان ، پارلمان جهانی ادیان
لطفا به این نگاه کنید بشارت آمدن پیامبر ص در یکی از منابع معتبر زرتشتی: http://www.raherasti.ir/19170/جاماسب-نامه-و-بشارت-به-آمدن-پیامبرص/comment-page-1/#comment-28714