تبار انحراف ؛ پژوهشی در دشمنشناسی تاریخی (قسمت دهم) عیسی
«چیزهای بسیاری هست که باید به شما بگویم، ولی شما فعلا طاقت شنیدن آنها را ندارید. در هر حال وقتی او که روح راستی است، بیاید شما را به تمام حقیقت رهبری خواهد کرد؛ زیرا او از خود سخنی نخواهد گفت: بلکه فقط به آنچه شنیده است سخن میگوید». (۱)
قوم یهود زمانی طولانی را با کشتن انبیای مصلح سپری کردند و به امید رسیدن به حاکمیت جهانی، به تلاشهای شیطانی خود ادامه دادند. سرانجام، نوبت آخرین پیامبر بنیاسرائیل، یعنی حضرت عیسی علیهالسلام رسید که برای اصلاح آنها و دیگران ظهور کرد. تمام سخن او این بود که از خواستهها و ادعاهای پوچ و دروغین خویش دست بردارید و به سوی خدا بازگردید و به احکام خداوند در تورات عمل کنید. (۲)
«لَمَّا جَاءَ عِیسَى بِالْبَینَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَ لِأُبَینَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ. إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ (۳) و چون عیسی با دلیلهای روشن خود آمد، گفت برایتان حکمت آورده ام و آمده ام تا چیزهایی را که در آن اختلاف میکنید. بیان کنم. پس، از خدا بترسید و از من اطاعت کنید. همانا خدای یکتا، پروردگار من و شماست. او را بپرستید راه راست این است».
حضرت عیسی علیهالسلام با شرک بنیاسرائیل نمیجنگید. احبار و خاخامهای یهود، بتپرست نبودند، بلکه مادیگرایان منحرفی بودند که دین را در مسیر اهداف خود میخواستند و چون عیسی علیهالسلام خلاف این خواستهشان عمل میکرد با او به ستیز افتادند.
یهود از فرقهها و عقاید گوناگونی تشکیل میشد. بزرگترین این فرقهها، فریسیان (۴) بودند که در دربار روم نفوذ فراوان داشتند و بیشتر عالمان یهود از این فرقه بودند. قشریگری و پایبندی به ظواهر، آنان را چنان در خود غرق کرده بود که دل و دیدهشان را کور ساخته بود. مسیح علیهالسلام از اینان رنج بیحساب کشید و همواره آنها را مدعیان دینداری، مارهای خوش خط و خال، ریاکاران و دنیاطلبان زاهدنما خطاب میکرد. (۵) آنها ظاهری دینی داشتند، اما در باطن ایمان نیاورده بودند و به فرمانهای خداوند در تورات عمل نمیکردند. شبکه یهود، شبکهای مدعی دیانت بود؛ اما دین را وارونه کرده و در خدمت اهداف خود گرفته بود. عیسی علیهالسلام در پی مبارزه با این شبکه انحراف بود. (۶)
یهود با اطلاعاتی که داشتند، عیسی علیهالسلام را میشناختند. و شیوه میلاد او را میدانستند، اما همه را نادیده انگاشتند و از همان آغاز به مقابله با این معجزه بزرگ پرداختند. نخست، مادر او را به فحشا متهم ساختند و درصدد بودند مادر و فرزند را در برابر دیدگان مردم سنگسار کنند، اما با سخنگفتن عیسی علیهالسلام در گهواره، مادر و فرزند نجات یافتند. (۷)
عیسی علیهالسلام هنگامیکه دریافت یهودیان بر مخالفت و دشمنی اصرار دارند و از انکار و کج روی دست نخواهند کشید، فرمود: «کیست که از آیین خدا پشتیبانی و از من دفاع کند؟» دوازده تن از خاصان روزگار، به عیسی علیهالسلام پاسخ مثبت دادند که قرآن از آنان، با نام حواریون یاد میکند:
«فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَى مِنْهُمُ الْکُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (۸) چون عیسی دریافت که به او ایمان نمیآورند، گفت: چه کسانی در راه خدا یاران من هستند؟ حواریون گفتند: ما یاران خداییم. به خدا ایمان آوردیم. شهادت ده که ما تسلیم هستیم».
حواری، از لفظ «حور» به معنای سفید و پاک و خالص است.
«از امام رضا علیهالسلام پرسیدند: چرا حواریون به این نام خوانده میشوند؟ فرمود: جمعی گمان میکنند که شغل آنان لباسشویی بوده است و از این روی, آنان را حواری گفته اند؛ اما نزد ما علت، آن است که آنان، هم خود را از آلودگی به گناه پاک کرده بودند و هم برای پاک کردن دیگران میکوشیدند». (۹)
حواریون همواره در پی مسیح علیهالسلام بودند و زندگی زاهدانه و ریاضتمندانهای داشتند. در طول مدت رسالت عیسی علیهالسلام نزدیک به هفتاد تن دیگر نیز همواره با او بودند که آنان را شاگردان عیسی علیهالسلام خواندهاند. (۱۰)
به تحریک یهودیان، پیروان عیسی علیهالسلام به شدت تحت تعقیب حکومتهای مرکزی قرار گرفتند. سیستم یهود میخواست این حرکت را سرکوب کند؛ چرا که مخالف خواسته آنان بود. اگر این حرکت گسترش مییافت و بین مردم منتشر میشد، یهود دیگر نمیتوانست به حاکمیت مورد ادعایش دست یابد. تنها مانع یهود و صهیونیسم در راه دسترسی به حاکمیت جهانی، مومنان و معتقدان به راه خدا بودند؛ چرا که تنها این گروه با برتری نژاد مخالف بودند و از انحرافات دوری میکردند؛ در حالی که غیرمومنان با دسیسه یهود، در خدمت آنها قرار گرفتند. اصولاً حرکت غیرمومنان، تابع مسائل و منابع مادی است و سازمان یهود در طول دوران انحراف، بر این اصول سلطه یافته و با این ابزار، غیربنیاسرائیل مشرک را به بیگاری و کار برای خویش گمارده بود.
عیسی علیهالسلام همراه با دوازده تن از حواریون در یهودیه و جلیل سفر میکرد. اقدامات یهود علیه آن حضرت تا آنجا ادامه یافت که او را به پیامبر مفقودالاثر تاریخ مبدل ساخت و امروزه هر یک از مکاتب، درباره فرجام او نظری دارند. آنچه بین یهود و مسیحیت مشهور است، کشته شدن اوست؛ با این تفاوت که مسیحیت معتقد است او پس از قتل، با حیاتی جدید به آسمان رفته است. مسیحیان، داستان را چنین نقل میکنند که کاهنان و مقامات روحانی اورشلیم که از فریسیان بودند. عیسی علیهالسلام را دستگیر کردند. سهندرین یا دادگاه عالی یهود، او را به مرگ محکوم کرد. پیلاتوس که باید حکم دادگاه را تایید میکرد، هیچ گناهی در عیسی نیافت، اما دولت روم او را موظف به اطاعت از حاخامهای یهود کرده بود و آنان نیز چیزی جز به صلیب کشیدن عیسی علیهالسلام را نمیخواستند. (۱۱)
به روایات اناجیل، حواریون منتظر بودند پیشوایشان با قدرت اعجازانگیزش، خود را از چنگ یهودیان رها سازد، ولی او سرنوشت خویش را پذیرفته بود. او دریافته بود که یکی از دوازده حواری، برای خیانت به وی دسیسه میچیند و در آخرین شام، یهودای اسخریوطی را آشکارا رسوا ساخت. (۱۲) یهودا با گرفتن سی سکه نقره (۱۳) عیسی علیهالسلام را به رومیان نشان داد. او با بوسیدن پیامبر خدا، سربازان را به سوی وی راهنمایی کرد. (۱۴) سربازان رومی، آن حضرت را دستگیر کردند و پس از محاکمه و شکنجه فراوان، به صلیب کشیدند و به گور سپردند. عیسی علیهالسلام پس از سه روز زنده شد و از گور برخاست و حواریون نیز او را دیدند و با وی گفتگو کردند. (۱۵)
اما در قرآن و احادیث اسلامی، روایتی دیگرگونه آمده است. خداوند در قرآن، به صراحت به صلیب کشیده شدن مسیح و کشته شدن او را نفی میکند و میفرماید:
«وَ مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَ مَا قَتَلُوهُ یقِیناً (۱۶) آنان مسیح را نکشتند و بردار نکردند، بلکه امر بر ایشان مشتبه شد. هر آینه آنان که درباره او اختلاف میکردند. خود در تردید بودند و به آن یقین نداشتند و تنها پیرو گمان خود بودند و عیسی را به یقین نکشته بودند».
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
۱- عهد جدید، انجیل یوحنا، باب۱۶، شمارههای ۱۲ و ۱۳.
۲- ر.ک: التبیان، ج۹، ص ۲۱۲.
۳- زخرف، آیات ۶۳ و ۶۴.
۴- دیگر فرقههای یهود عبارتند از: صدوقیان، اسنیان، سامریان، قانویان، قارئون، دونمه؛ (ر.ک: حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ).
۵- عهد جدید، انجیل متنی، باب ۲۳؛ انجیل لوقا، باب ۱۱، شماره ۳۷ و باب ۲۰، شماره ۴۵؛ انجیل مرقس، باب ۱۲، شماره ۳۸؛ در روایت اسلامی نیز عباراتی این چنین از عیسی علیهالسلام نقل شده است. (ر.ک: شیخ طوسی، الامالی، ص ۲۰۸؛ الکافی، ج۲، ص ۳۱۹).
۶- ر.ک: عهد جدید انجیل متی، باب ۲۳؛ انجیل لوقا، باب ۱۱.
۷- مریم، آیات ۲۶ تا ۳۳.
۸- آل عمران، آیه ۵۲. (ر.ک: صف، آیه ۱۴).
۹- عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۸۵؛ علل الشرایع، ج۱، ص ۸۱؛ بحارالانوار، ج۱۴، صص ۲۷۲ و ۲۷۳. در اناجیل چهارگانه این لفظ نیامده است.
۱۰- ایضاح التعلیم المسیحی، ص ۱۱.
۱۱-ر.ک: عهد جدید، انجیل متی، باب ۲۷؛ انجیل مرقس، باب ۱۵؛ انجیل یوحنا، باب ۱۸.
۱۲- عهد جدید، انجیل متی، باب ۲۶، شمارههای ۲۰ -۲۵.
۱۳- همان، شمارههای ۱۴-۱۶.
۱۴- همان، باب ۲۶، شمارههای ۴۷-۴۹.
۱۵- همان، باب ۲۸، انجیل مرقس، باب ۱۶؛ انجیل لوقا، باب ۲۴؛ انجیل یوحنا، باب ۲۰.
۱۶- نساء، آیه ۱۵۷.
منبع: حجتالاسلام مهدی طائب (۱۳۹۲)، تبار انحراف ، قم: ولاء منتظر، چاپ هشتم.
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم: