تبار انحراف ؛ پژوهشی در دشمنشناسی تاریخی (قسمت یازدهم) پولس
پس از عیسی علیهالسلام سازمان یهود نفس راحتی کشید، اما مبارزه با دین مسیح همچنان ادامه یافت. به گفته اناجیل، حضرت عیسی علیهالسلام پترس (۱۷) را به جانشینی خود برگزیده و امتش را به پیروی از او فرا خوانده بود. (۱۸) از عبارات انجیل چنین برمیآید که ماموریت پترس، عام بوده و شامل غیریهودیان نیز میشده است. (۱۹) پترس پس از صعود عیسی علیهالسلام به آسمان، در میان پیروان او نقش محوری داشت. این امر به خوبی از عبارت باب اول کتاب «اعمال رسولان» برمیآید. پترس در مواردی حتی به سراغ غیریهودیان نیز رفته و بین آنها فعالیت کرده است. (۲۰) تا حدود سال ۴۰ میلادی یعنی حدود ده سال پس از حیات زمینی عیسی علیهالسلام اوضاع به همین روش بود. در این زمان، شخصی به نام شائول به مسیحیت گروید و به پولس تغییر نام داد. (۲۱) پولس! از فریسیان و بزرگان یهود و دشمن سرسخت مسیح بود. او بر مسیحیان سخت میگرفت و آنان را شکنجه و آزار میداد. (۲۲) وی برای دستگیری نوایمانان مسیحی که گریخته بودند. از رئیس کاهنان نامه گرفته بود و به سوی دمشق میرفت که در نزدیکی دمشق، نوری در اطرافش درخشید و صدایی شنید که به او گفت: شائول، شائول، چرا بر من جفا میکنی؟ او پرسید: تو کیستی؟ و پاسخ شنید: من آن عیسی هستم که تو بر او جفا میکنی. سپس حضرت به وی دستور داد به شهر برود تا دستور بعدی به او برسد.
هنگامیکه پولس وارد دمشق شد. مؤمنان مسیحی به وحشت افتادند و معابد مسیحی هشدار دادند که شائول یهودی آمده و آتشی به راه خواهد انداخت. وی وارد معبدی شد و گفت: نترسید، من با شما همفکر هستم؛ تاکنون خطا میکردم و اکنون دریافته ام که حق با شماست و عیسی علیهالسلام مرا به پیروی از مسیر حق فراخوانده است. (۲۳) این ماجرا را لوقا، که بعدا توسط پولس (یا سولس) ایمان آورده و شاگرد خصوصی او بود، در کتاب «اعمال رسولان» نقل کرده است. هشت باب نخستین این کتاب، درباره پترس (جانشین راستین عیسی علیهالسلام) و تلاشهای اوست؛ اما از باب نهم به بعد، بیشتر به مسافرتهای تبلیغی پولس بین مردم میپردازد که باعث شد عده فراوانی در شهرهای مختلف به مسیحیت بگروند. حتی برنابا که از حواریون خوب عیسی علیهالسلام بود، نخست جذب عقاید دروغین پولس شد؛ چرا که پولس تمام تفسیر تورات را میدانست و آن را حفظ بود. به تدریج برنابا دریافت که آموزههای پولس دارای انحرافهایی است. پس به او اعتراض کرد، اما پولس پاسخ داد: «تفسیر من و تو از انجیل متفاوت است». (۲۴)
به تدریج بین پولس و دیگر حواریون، از جمله پترس، اختلافاتی در زمینههای عقیدتی، عملی و رهبری جامعه مسیحیت روی داد. پولس برگزیدگی پترس از سوی عیسی علیهالسلام را پذیرفته بود، اما مدعی بود ماموریت پترس تنها در میان یهودیان بوده و بعداً حضرت عیسی علیهالسلام، همان ماموریت را در امتها به او سپرده است. (۲۵)
مسئله بدینجا ختم نشد بلکه پولس رو در روی پترس ایستاد و با او مخالفت کرد؛ حتی او را به نفاق متهم ساخت: «و سایر یهودیان هم با وی نفاق کردند، به حدی که برنابا در نفاق ایشان گرفتار شد». (۲۶)
از آن پس، دو پرچم در جامعه مسیحی آن زمان برافراشته شد و مردم نیز به دو گروه تقسیم شدند. دستهای بنا به سفارش مسیح علیهالسلام از پترس و حواریون پیروی کردند و دسته دیگر، که بیشتر غیریهودیان بودند، پولس را به رهبری برگزیدند.
پولس الهیاتی جدید پدید آورد که هرگز با سخنان عیسی علیهالسلام انطباق نداشت. (۲۷) به اعتقاد او، عیسی علیهالسلام مقام الوهی و فوقبشری داشت. او خدا بود که جسم گرفت تا به صلیب رود و قربانی گناه انسان شود. (۲۸) به تدریج علمای بزرگ آن زمان که به مسیح اعتقاد داشتند، حقیقت را دریافتند، ولی دیگر دیر شده بود. پولس تمام انجیلها را باطل اعلام کرد و تنها سخن خویش را حجت دانست.
شاکله دین عیسی علیهالسلام فریسیستیزی بود و آشکارا به آن حمله کرده بود. (۲۹) اما پولس با نامهها و کتابهای خویش، لبهی تیز فریسیستیزی عیسی علیهالسلام را کُند کرد و مسیحیت را دین آشتی با یهود ساخت. این مطلب را میتوان از مجموع نامههای پولس دریافت. (۳۰) بدینترتیب، یهود با نفوذ دادن پولس در مسیحیت، آن را از درون تهی ساخت؛ به گونهای که تاکنون تمام جهان مسیحیت در خدمت یهود به کار گرفته شده است.
در روایات اسلامی چندین بار نام پولس آمده و او عامل کلیدی انحراف و گمراهی در میان مسیحیان معرفی شده است. امام موسی بن جعفر علیهالسلام در روایتی طولانی، سرزمینی را در جهنم معرفی میکند که ویژهی بدعتگذاران و گمراهان بزرگ است؛ در این سرزمین، پنج تن از امتهای پیشین، از جمله پولس قرار دارند. همچنین در حدیثی دیگر فرمودهاند: «رسولان خداوند در عصر خویش و پس از خود، به شیطانهایی مبتلا بودند که آنان را میآزردند و مردم را پس از آنان گمراه میکردند. (۳۱) پولس و نسطور در امت عیسی علیهالسلام این چنین هستند». (۳۲) بعدها مرسیون اندیشههای پولس را ادامه داد. (۳۳)
مسیحیت یهودی
یهود با نفوذ دادن پولس در جهان مسیحیت، آن را با کمال زیرکی در اختیار خود گرفت. پولس با ظرافت تمام، محتوای انجیل را تغییر داد، تا جایی که حتی نام قدس در منابع مسیحی (عهد جدید)، گاه یهودیه ذکر شده است. (۳۴) در قرن شانزده میلادی، مارتین لوتر کار پولس را تکمیل کرد و مسیحیت کاملاً در اختیار یهود قرار گرفت. یهودیان چنان با ظرافت، افکار و عقاید مسیحیان را تغییر دادند که امروز بر اثر ترویج آنها، گروهی از مسیحیان معتقدند برای ظهور عیسی، باید قدس تحت حاکمیت یهود قرار گیرد. (۳۵) این یک تناقض آشکار است که قدس باید در اختیار دشمنان عیسی علیهالسلام بیفتد تا عیسی علیهالسلام در آنجا ظهور کند. متاسفانه امروزه در همهجا حاکمیت به ظاهر در اختیار مسیحیان ولی در باطن در دست یهودیان است. کاندیداهای ریاست جمهوری در بسیاری از کشورهای غربی باید درحمایت از یهودیان سخن گویند، تا رأی بیاورند. تفکر یهودی چنان بر افکار جهان مسیحیت حاکم است که اگر کاندیدای آنان از یهودیان تعریف و تمجید کند، مسیحیان به او رأی میدهند. در زمان روم باستان نیز وضعیت چنین بود، ولی در آن زمان، تدبیر یهودیان، بر حرکت مخفیانه بود.
بشارت پیامبر موعود
انجیل در زبان یونانی به معنای بشارت است. (۳۶) رسالت عیسی علیهالسلام را میتوان در بشارت دادن پیامبر موعود خلاصه کرد. او رسالت خویش را با این جمله آغاز میکند: «توبه کنید؛ زیرا ملکوت آسمان نزدیک است». (۳۷) بنیاسرائیل که بنا به پیشگوییهای پیامبران پیشین، در انتظار پیامبر موعود بودند. با دیدن معجزات عیسی علیهالسلام گمان کردند که او همان پیامبر موعود است، اما آن حضرت با گفتار و کردار، انکارشان میکرد:
«وقتی مردم این معجزه عیسی را دیدند، گفتند: این همان پیامبر موعود است که میبایست به جهان بیاید. پس چون عیسی متوجه شد که آنها میخواهند او را به زور، پادشاه سازند، از آنها جدا شد و تنها به کوهستان رفت». (۳۸)
با نگاهی به متن عهد جدید، به ویژه انجیل یوحنا، نکاتی از این دست را درخواهیم یافت. بنیاسرائیل پیش از عیسی علیهالسلام در انتظار دو موعود بودند، مسیح و پیامبر موعود:
«بسیاری میگفتند: این مرد همان پیامبر موعود است. دیگران گفتند: او مسیح است… به این ترتیب: درباره او در میان جمعیت دودستگی به وجود آمد». (۳۹)
بنابراین، با ظهور عیسی علیهالسلام موعود نخستین تحقق یافت و برای آنان، بشارت ظهور واپسین پیامبر الهی را آورد. انتظار، جوهره و مایهی تمامی ادیان آسمانی است و رسولان پیشین نیز همین جوهره را به پیروان خویش عطا کردهاند. پیش از قیام عیسی علیهالسلام جهان در انتظار ظهورش بود و عطر ظهور، همهجا را فرا گرفته بود. یحیی علیهالسلام که در همان عصر میزیست، در پاسخ مردمی که از او میپرسیدند: آیا تو همان مسیح هستی؟ میفرمود:
«کسی در میان شما ایستاده است که شما او را نمیشناسید. او بعد از من میآید، ولی من حتی شایسته آن نیستم که بند کفشهایش را باز کنم». (۴۰)
عیسی علیهالسلام که رسالت بزرگش، بشارت دادن خاتم پیامبران بود، همواره اطرافیان خویش را به ظهور او نوید میداد. به روایت یوحنا، واپسین سخنان مسیح در عشای ربانی، تاکید چندباره بر نزدیکی ظهور و عظمت پیامبر موعود بود. این عبارت آشنا که در عهد جدید نیز تکرار شده، بخش ناچیزی از بشارت عیسی علیهالسلام است که در اناجیل کنونی به جای مانده است:
«چیزهای بسیاری هست که باید به شما بگویم، ولی شما فعلاً طاقت شنیدن آنها را ندارید. در هر حال، وقتی او که روح راستی است، بیابید، شما را به تمام حقیقت رهبری خواهد کرد؛ زیرا او از خود سخنی نخواهد گفت: بلکه فقط درباره آنچه بشنود سخن میگوید». (۴۱)
چنان که این صفت را در قرآن برای پیامبر مشاهده میکنیم که خداوند میفرماید:
«وَ مَا ینْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحَى (۴۲) و از روی هوس سخن نمیگوید. نیست این سخن جز آنچه بدو وحی میشود».
خودزنی و مظلومنمایی یهود
باید تمام نبردهای بین مسیحیت و یهودیت را تحلیل و نقد کنیم تا مشخص شود ایجاد جنگها در اختیار خود یهود بوده یا نبوده است. آیا به راستی یهودیان هیچ راهی نداشتند جز اینکه جهان مسیحیت به آنان حمله کند و آنها فرار کنند و جای دیگر بروند؟ برخلاف آنچه گفته شده، همیشه در جنگها با اینکه قرار بوده است یهودیان کشته شوند، طرف مقابل کشته شده است. (۴۳) در قرآن به کشته شدن یهودیان اشارهای نشده است، اما کشتار مسیحیان به دست یهودیان را در جریان اصحاب اخدود نقل میکند:
«قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَیهَا قُعُودٌ وَ هُمْ عَلَى مَا یفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ وَ مَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ یؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (۴۴) اصحاب اخدود به هلاکت رسیدند، آتشی افروخته از هیزمها، آنگاه که در کنار آن آتش نشسته بودند و بر آنچه بر سر مومنان میآوردند، شاهد بودند. و هیچ عیبی در آنها نیافتند، جز آنکه به خدای پیروزمند در خور ستایش ایمان اورده بودند.»
هنگامیکه ذونواس یهودی در نجران، در منطقه یمن حاکم شد. مسیحیان را به دین یهود فرا خواند. آنان نپذیرفتند و او نیز همه را کشت. (۴۵) پرسش شکبرانگیز این است که یهودیان در نبردهایی که بر آنان تحمیل شده، با توجه به نسل محدودشان و ممانعت از ورود دیگران به نسل خود، چگونه باقی ماندند؟ از اینرو، باید به تمام این جنگها و ریشهها و پیامدهای آن با دیدهی تردید نگریست.
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
17- نام اصلی پترس، شمعون است. او این لقب را از مسیح علیهالسلام هدیه گرفت. در منابع اسلامی نیز نام وصی عیسی علیهالسلام شمعون آمده است.( ر.ک: من لایحضره الفقیه، ج۴، ص ۱۷۶؛ الاحتجاج، ج۱، ص ۳۹۱، تفسیر القمی، ج۱، ص ۱۰۳).
18- ر.ک: عهد جدید، انجیل یوحنا، باب ۲۱. شمارههای ۱۵-۱۸.
19- عهد جدید، انجیل متی، باب ۲۸، شمارههای ۱۹ و ۲۰.
20- عهد جدید، اعمال رسولان، باب ۱۰.
21- ر.ک: همان باب ۹، شمارههای ۱-۳۱.
22- همان، بابهای ۶-۸، شکنجه و شهادت استیفان، نخستین شهید مسیحیت نیز از جنایات پولس است.
23- عهد جدید، اعمال رسولان، باب ۹.
24- همان، باب ۱۵، شمارههای ۳۶-۴۰، رساله پولس به غلاطیان، باب ۲، شماره ۱۳.
25- عهد جدید، رساله پولس به غلاطیان، باب ۲، شمارههای ۷-۱۳.
26- همان، شمارههای ۱۱-۱۳.
27- المیزان، ج۳، ص ۳۱۲.
28- رساله پولس به غلاطیان باب ۳، آیه ۱۳.( ر.ک: جوان اگریدی مسیحیت و بدعتها، ترجمه عبدالرحیم سلیمانی اردستانی ).
29- برای نمونه ر.ک: عهد جدید، انجیل متی باب ۲۳؛ انجیل لوقا، باب ۱۱.
30- برای نمونه ر.ک: عهد جدید، رساله پولس به رومیان با نگاهی به این رساله، به آسانی میتوان دریافت که ادبیات عیسی علیهالسلام در گفتگو با یهودیان و فریسیان، با ادبیات پولس بسیار متفاوت است.
31- ر.ک: الخصال، ص ۳۹۹؛ تاویل الایات، ص ۸۴۱؛ ثواب الاعمال، ص ۲۱۶؛ جامع الاخبار، ص ۱۴۴؛ بحارالانوار، ج۸، ص ۳۱۱؛ ج۱۲، ص ۳۷ و ج۳۰، ص ۴۰۹.
32- بحارالانوار، ج۲۵، ص ۳۷۳؛ ج۳، ص ۳۹۰ و ج۳۱، ص ۶۲۹.
33- مرسیون یا همان مارسیون(۱۶۰ م) کسی است که مسیحیان، او را نخستین بدعت گذار مسیحی میدانند میتوان او را احیاگر اندیشههای پولس در قرن دوم و عامل اصلی شکل گیری مسیحیت فعلی دانست.( ر.ک: جلال الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص ۴۵۵).
34- برای نمونه، ر.ک: عهد جدید، انجیل متی، باب ۲، شماره ۲۲؛ همان، انجیل لوقا، باب ۲۳، شماره ۵؛ اعمال رسولان، باب ۱۵، شماره ۱ . باب ۲۱، شماره ۱۰؛ رساله پولس به رومیان، باب ۱۵، شماره ۳۱؛ رساله دوم پولس به قرنتیان، باب ۱، شماره ۱۶؛ رساله پولس به غلاطیان، باب ۱، شماره ۲۲؛ رساله اول پولس به تسالونیکیان، باب ۲، شماره ۱۴.
35- در این زمینه، ر.ک: پروتستانتیزم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی، صص ۳۹ و ۷۴.
36- قاموس، کتاب مقدس، ص ۱۱۱.
37- عهد جدید، انجیل متی، باب ۴، شماره ۱۷؛ انجیل مرقس، باب ۱، شماره ۱۵.
38- عهد جدید، انجیل یوحنا، باب ۶، شمارههای ۱۴ و ۱۵.
39- همان، باب ۷، شمارههای ۴۰-۴۴.
40- عهد جدید، انجیل یوحنا، باب ۱، شمارههای ۲۴ -۲۸.
41- همان، باب ۱۶، شمارههای ۱۲ و ۱۳.
42- نجم، آیات ۳ و ۴.
43- در این زمینه، ر.ک: نجاح الطایی، مظلوم نمایی یهود در طول تاریخ.
44- بروج، آیات ۴ تا ۸.
45- تفسیر القمی، ج۲، صص ۴۱۳ و ۴۱۴.
منبع: حجتالاسلام مهدی طائب (۱۳۹۲)، تبار انحراف ، قم: ولاء منتظر، چاپ هشتم.
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
یهود همیشه حتی در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله خونریز و تروریسم بوده و هستند. آنها کسانی هستند که به کوچک و بزرگ رحم ندارند.
خداوند در قرآن کریم فرموده: “ان اشدالناس عداوه للذین آمنوا الیهود” بنابراین بر اساس آیه شریفه کینه توزترین دشمن مومنین یهود است. در زمان ما صهیونیستهای جنایتکار به هیچ یک از قوانین بین المللی پایبند نیست و از هر راهی کسانی را که در مقابل صهیونیست هستند از پا در می اورند و انجام تمام منکرات را در از پا در آوردن غیریهود را مجاز می دانند و برای رسیدن به هدف خود به فرزند یک روزه و یا یک ماهه هم رحم نمی کنند چنانچه نمونه های آن را در غزه می بینیم.