رحلت حضرت موسی و شروع انحراف

رحلت حضرت موسی و شروع انحراف

تاریخ فرهنگی «قبیله لعنت»؛ قسمت ششم انحراف

چهل سال سرگردانی در وادی تیه

اگرچه حضرت موسی (ع) با مجاهدت بسیار، بنی‌اسرائیل را به دروازه‌های «کنعان»، سرزمینی که خداوند وعده‌اش را داده بود، رسانید؛ اما آنان از مجاهدت سرباز زدند و از این‌رو، فتح این سرزمین برای مدتی طولانی به تعویق افتاد.

باید ۴۰سال می‌گذشت تا بنی‌اسرائیل بتوانند به سرزمین موعودشان وارد شوند. این سال‌ها، سال‌های آوارگی در «صحرای سینا» بود.

موسی (ع) پس از مشاهده آن‌همه لجاجت و نافرمانی، بنی‌اسرائیل را نفرین کرد و فرمود:

«قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلّا نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ (۱) گفت ای پروردگار من! من تنها مالک نفس خویش و برادرم هستم، میان من و این مردم نافرمان، جدایی بینداز.»

دعا و نفرین حضرت موسی (ع) به اجابت رسید و خداوند بنی اسرائیل را گرفتار عذابی از نوع دیگر کرد:

«قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ (۲) خدا گفت: ورود به آن سرزمین [مقدس] به مدت چهل سال بر ایشان حرام شد و در آن بیابان، سرگردان خواهند ماند. پس برای این نافرمانی اندوهگین مباش.»

۴۰سال مأموریت به عقب افتاد و در این مدت، بنی‌اسرائیل دچار حیرانی و سرگردانی شدند که نمی‌توانستند راه خروج را بیابند. موسی (ع) در میان آنها بود؛ اما نمی‌توانستند از راهنمایی او سودمند شوند.

بنی‌اسرائیل ۴۰سال در این منطقه، دچار بیماری و مرگ شدند. نسلی عوض شد و در همین مدت، موسی از دنیا رفت. (۳)

بنی‌اسرائیل با همه‌ی پیشرفت‌های آموزشی و تجربی و ثبت خاطره و تاریخ، هنوز قبر پیامبرشان را نیافته‌اند. چون ایشان در زمانی از دنیا رفت که اینان سرگردان بودند. (۴)

موسی روی کوه نبو

حضرت موسی از فراز کوه نِبو (جایی که ادعا می‌شود آنجا از دنیا رفته است) سرزمین مقدس را نظاره می‌کند.

جانشینی حضرت موسی (ع)

بنا بر روایت «تورات»، بنی‌اسرائیل در پی خروج از «مصر» (۱۴۴۶ق.م) و با عبور از «دریای سرخ»، مناطقی چون «کوه طور» (سينا)، بخش‌های گوناگون «صحرای سینا»، همانند بیابان‌های «سین»، «فاران» و توقفگاه‌های متعدد آن را پشت سر گذاشتند. آنها در ادامه‌ی مسیر خود به سوی سرزمین مقدس، به بیابانی به‌نام «قادش برنیع» می‌رسند که نزدیک‌ترین بخش صحرای سینا به مرزهای جنوبی «کنعان» و پس از «کوه سینا»، مشهورترین مکان در تاریخ سرگردانی آنان است. بیشترین سال‌های سرگردانی ۴۰ساله بنی‌اسرائیل در این منطقه سپری شده است. (۵)

اینجاست که حضرت موسی (ع) دوازده نفر از سران قبایل نقبای بنی‌اسرائیل را برای بررسی شرایط جغرافیایی، اقتصادی، امکانات و وضعیت دفاعی سرزمین کنعان، به سمت مرزهای جنوبی آن روانه می‌کند (۱۴۴۳ق.م). آنان پس از چهل روز تجسّس و تفحّص بازگشته، از حاصل‌خیزی و جنگجویان غول‌پیکر و نیرومند آن سرزمین و حصارهای دفاعی بلند و مستحکم شهرها خبر می‌دهند. از این افراد تنها دو نفر به نام‌های یوشع بن نون و کالیب ابن يَفُنَّه با اعتماد به خدا و یادآوری امداد و وعده‌های الهی، بنی‌اسرائیل را برای فتح سرزمین موعود ترغیب می‌کنند؛ اما ده نفر دیگر با دیدن آن اوضاع، به هراس افتاده بودند، با سخنان خود و شکست‌ناپذیر خواندن دشمن، بنی‌اسرائیل را دچار رعب و وحشت می‌کنند. آنان کشته‌شدن مردان و اسارت زنان و فرزندان قوم را نتیجه‌ی محتومِ رویارویی با چنین دشمنی خوانده، از فرمان خدا مبتنی بر جنگ با آنان، سر باز می‌زنند.

تلاش حضرت موسی (ع)، هارون (ع) و يوشع و کالیب نیز در این‌باره مؤثر واقع نشده و بنی‌اسرائیل با ابراز ندامت از ترک مصر و با طرح ایده‌ی انتخاب رهبری جدید، به فکر بازگشت دوباره به مصر می‌افتند.

به کیفر این بی‌ایمانی و تمرّد آشکار که به‌رغم مشاهده‌ی معجزات و امدادهای فراوان الهی صورت می‌گرفت، خداوند از محرومیّت ۴۰ساله‌ی قوم از ورود به «سرزمین موعود» و مرگ همه‌ی افراد ۲۰ساله و بالاتر از آن، به‌جز یوشع و کالیب در طیّ این مدت خبر می‌دهد.

واژه‌ی «تیه» به‌معنای بیابانی که بنی‌اسرائیل در آن سرگردان شدند، در قرآن نیامده؛ بلکه تعبير «يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ» (۶) به کار رفته است.

مورّخان مسلمان (۷) و مفسّران شیعه (۸) و سنّی (۹) به تبع مفسّران نخستین، سایه‌افکندنِ ابر بر سر بنی‌اسرائیل، نزول منّ و سلوی و پیدایش چشمه‌های دوازده‌گانه از سنگ برای آنان (۱۰)، همچنین مرگ حضرت موسی و هارون را در بیابان یاد شده دانسته‌اند.

گزارش قرآن کریم درباره‌ی سبب سرگردانی بنی‌اسرائیل و مدت زمان ۴۰ساله‌ی آن هماهنگ با تورات است. هنگامی که آنان به مزرهای «فلسطین» رسیدند (۱۱)، به تصریح قرآن فرمان یافتند که با ورود به سرزمین مقدس، با ساکنان آن به نبرد پرداخته، آنجا را برای سکونت خویش تصرّف کنند؛ اما آنان به بهانه‌ی نیرومندی و تنومندی ساکنان شهر، که به‌نام «عمالقه» خوانده می‌شدند، و به‌رغم هشدار صریح حضرت موسی (ع)، فرمان الهی آن حضرت را نادیده گرفته و از ورود به شهر و جنگ با کافران، شدیداً امتناع کردند!

آنان ورود به سرزمین مقدس را به خروج قوم یاد شده مشروط کرده و از موسی (ع) خواستند تا خود با خدای خویش به جنگ آنان برود! (۱۲) بنی‌اسرائیل به کیفر این گناه و نافرمانی صریح که اساس دعوت حضرت موسی (ع) را به خطر می‌افکند (۱۳) و با نفرین آن حضرت، ۴۰سال از ورود به سرزمین مقدس و سکونت در آن، محروم و به عنوان عذاب در بیابان‌ها سرگردان شدند. (۱۴)

بخش پایانی آیه ۲۶ سوره مائده نشان می‌دهد که حضرت موسی (ع) با آگاهی از محرومیّت ۴۰ساله‌ی قوم بنی‌اسرائیل، از ورود به سرزمین مقدس، از نفرین خود اندوهگین شد؛ از این‌رو خداوند وی را دلداری داده، بنی‌اسرائیل را به‌سبب فسق و نافرمانی آنان درخورِ چنین مجازاتی می‌داند. (۱۵)و(۱۶)

تورات، موضوع جانشینی حضرت یوشع (ع) را در «سِفر اعداد» گزارش می‌کند:

خداوند به مُشه (موسی) گفت: يهوشوع (یوشع) پسر نون! مردی را که در او روح (خداوند) وجود دارد، بردار و دستت را بر او تکیه بده. او را حضور العازار کوهِن (کاهن) و حضور جمعیّت وادار و در حضور آنها، به او سفارش کن. از شکوه خودت بر او بگذار تا این‌که تمام جمعیّت فرزندان ییسرائیل (اسرائیل) (از او) اطاعت کنند. (۱۷)

یوشع بن نون (ع) جانشین موسی (ع) در بنی‌اسرائیل بود.

در این زمان، امپراتوری «مصر» تحت فرمانروایی آمونحوتپ سوم در حال زوال و فروپاشی بود و خود کنعان در حالت ناآرامی و آشوب فوق‌العاده به‌سر می‌برد و شاهان دست‌نشانده‌ی آن، به‌طور پنهانی با مهاجمان از شمال و شرق ارتباط داشتند. این برای بنی‌اسرائیل صحرانشین، سخت‌کوش و مبارز تحت رهبری یوشع (۱۸) [وصى حضرت موسی (ع)] لحظه‌ای مناسب بود که وارد شوند و سرزمین موعودشان را به تصرف درآورند. (۱۹)

پس از موسی (ع)، بنی‌اسرائیل نزد یوشع بن نون (ع) رفتند و از او یاری خواستند. گفت: باید قدس را بگیرید. همه آمادگی خویش را اعلام کردند و آمدند تا به «بحرالمیّت» رسیدند. یوشع عصای خود را به آب زد، آب شکافته شد و از آب رد شدند و قدس را به همین آسانی، فتح کردند. (۲۰)

بنی‌اسرائیل و نبرد اریحا

نبرد اریحا

با عبور از «اردن»، نزدیک بحرالميت، آنان به «کنعان» نفوذ کردند و پس از فتح «اریحا» (۲۱) به‌زودی، شمال مرکزی «فلسطین» و سپس شمال فلسطين و سرانجام جنوب فلسطین را به تصرف در آوردند… لیکن، تصرف این سرزمین به‌صورت کامل انجام نگرفت. هنوز شماری شهرهای تسخیرناپذیر که گروه‌های قبایل را از یکدیگر جدا می‌ساختند، در سرتاسر این سرزمین وجود داشتند که یوشع (ع) نتوانسته بود آنها را مقهور کند.

اما در مجموع، این فتوحات آن اندازه با توفیق همراه بود که یوشع را قادر ساخت به سازماندهی حیات سیاسی و دینی بنی‌اسرائیل بپردازد. او مناطق به تصرف درآمده را میان قبایل تقسیم کرده، به هریک از آنان براساس جمعیت‌شان سهمی اختصاص داد. اما این سازماندهی فدرال قبایل از آن‌چنان استحکامی برخوردار نبود که بتواند پس از یوشع (ع) دوام بیاورد و بعد از مرگ او، دوره‌ای از هرج و مرج پدید آمد که طیّ آن، «هرکس آن‌چه در نظرش پسند می‌آمد، کرد.» (۲۲)

قبایل که دچار تفرقه بودند، حتی هنگامی که با خطر دشمنی که هنوز شکست نخورده بود، روبه‌رو بودند، نمی‌توانستند با یکدیگر متحد شوند. بنابراین، آنان مجبور بودند به راه‌های مسالمت‌آمیز توسّل جویند و این خود به تقلید شرک‌آمیز از دین همسایگانشان، با آیین‌های باروری شهوانی آن و اعمال و سنت‌های فوق‌العاده منحطّ دیگر انجامید.

برخی پرستش یهوه را رها ساختند و به عبادت بعل‌ها (۲۳) و آستارته‌های (۲۴) بومی پرداختند که خود باروری زمین و افزایش رمه‌ها را به آن‌ها نسبت می‌دادند، برخی دیگر به عبادت یهوه و بعل پرداختند: یهوه را خدای نگهبان ملّت می‌دانستند؛ در حالی‌که بعل بخشنده‌ی محصول و انگور بود. شماری دیگر نیز به شیوه‌ای تلفیقی عمل می‌کردند و همه‌ی القاب، صفات و شیوه‌های پرستش خدایان محلی را به یهوه منتقل می‌ساختند. (۲۵)

به هر حال بنی‌اسرائیل پس از تحمّل رنج‌های فراوان، با فرماندهی حضرت یوشع (ع) به «سرزمین موعود» رسید. به بیان تورات، حضرت موسی (ع) وعده‌ی این پیروزی را به حضرت یوشع (ع) داده بود:

موسى، یوشع را احضار کرده در حضور تمام قوم اسرائیل به او گفت: «قوی و دلیر باش؛ زیرا تو این قوم را به آن سرزمینی که خداوند به اجداد ما وعده فرموده است، رهبری می‌کنی تا آن‌جا را متصرّف شوند». (۲۶)

پس از یوشع بن نون (ع)، که فتوحات بسیاری برای بنی‌اسرائیل داشت، سموئیل (ع) رهبری آنان را برعهده گرفت. (۲۷) از رهبران دینی پس از او، می‌توان به داوود بن یسی (ع)، سليمان بن داوود (ع)، سمعیای نبی (ع) و ایلیای نبی (ع) اشاره کرد. (۲۸)و(۲۹)

همه‌ی مقصود خداوند متعال محقق نشد

بنی‌اسرائیل، پیش از آن‌که موفق به انجام مأموریت بزرگی که خداوند بر دوششان نهاده بود شوند، از مسیر خارج شدند.

بعثت حضرت موسی (ع) و سایر انبیای بنی‌اسرائیل، به‌رغم همه‌ی مجاهدت‌های آن برگزیده‌های آسمانی و همه‌ی معجزات و نعمت‌های نازله از آسمان در جان بنی‌اسرائیل کارگر نیفتاد و جز اندکی از پیروان راستین حضرت موسی کلیم‌الله (ع) مابقی، مست باده‌ی قدرت شدند و از مسیر حقیقی به انحراف افتاده و میل به ملک‌داری و قدرت‌طلبی فزونی یافت. تفکّر موسوی جای خود را به اندیشه‌ی یهودیانه داد.

قرآن کریم بنی‌اسرائیل را به‌دلیل انحراف از جاده حق، پس از تجربه‌ی بسیاری از معجزات و آیات آشکار مورد سرزنش و مذمت قرار می‌دهد:

«سَلْ بَنِي إسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَ مَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (۳۰) از بنی‌اسرائیل بپرس چقدر نشانه‌های روشن و روشنگر که هرکدام نعمتی به‌شمار می‌رفت به آنان دادیم؛ ولی نشانه‌ها را نادیده انگاشتند و نعمت‌های الهی را دگرگون ساختند و دچار کیفر شدند و خدا سخت‌کيفر است.»

این آیات الهی، شامل معجزات گوناگونی چون تبدیل‌شدن عصا به اژدها، شکافته‌شدن دریا و غرق‌شدن فرعون و لشکریانش، نزول منّ و سلوى و… بود؛ اما آنان پی‌درپی شرک ورزیدند، عهد شکستند و در تباهی و فساد به بت‌پرستی روی آوردند.

«لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إسْرَائِيلَ وَ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلاً كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِيقاً كَذَّبُوا وَ فَرِيقاً يَقْتُلُونَ (۳۱) ما از بنی‌اسرائیل پیمان گرفتیم و پیامبرانی بر ایشان فرستادیم. هرگاه که پیامبری چیزی می‌گفت که با خواهش دلشان موافق نبود، گروهی را تکذیب و گروهی را می‌کشتند.»

قرآن کریم، در آیات متعدّدی متذکّر اندیشه و عمل شیطانی بنی‌اسرائیل شده است و ازجمله بر موضوعاتی همچون: رباخواری (نساء، ۱۶۱)، تحریف کتاب آسمانی (بقره، ۷۹)، انکار وحی (انعام، ۹۱)، پیمان‌شکنی (بقره، ۱۰) و… تأکید می‌کند.

با دلّالگی شیطان، اشرار یهود در مبارزه علیه مؤمنان و حقایق وحیانی، به سازماندهی و تشکیلات ویژه‌ای رسیده بودند. چنان‌که قبلاً نیز ذکر شد، از نظرگاه توراتی، قوم بنی‌اسرائیل از مرحله‌ی مهاجرت اول، ورود به «کنعان» (دوران شیوخ) تا مرحله‌ی تشکیل دولت و سلطنت (دوران ملکیم) شش دوره را پشت سر گذارد. (۳۲)

پس از حضرت یوشع (ع)، بنی‌اسرائیل عصر داوران را تجربه کردند. تاریخ این دوران در «سِفر داوران» تورات ذکر شده است. پس از آخرین داور حضرت سموئیل (ع) مردم از آن حضرت درخواست کردند که پادشاهی برای آنان برگزیند. در واقع بنی‌اسرائیل در آن زمان، پادشاهی نداشتند. سموئیل (ع) پس از اصرار زیاد مردم، از طرف خدا جوانی را به پادشاهی آنان نصب کرد.

نخستین پادشاه بنی‌اسرائیل حدود ۱۰۳۰ ق.م. انتخاب شد. نام این پادشاه در عهد عتیق (کتاب اول سموئیل، باب ۹ به بعد) «شائول» و در قرآن کریم، «طالوت» است.

«وَ قَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً… (۳۳) و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را برای شما به فرمانروایی برگزیده است.»

پس از انتخاب نخستین پادشاه، جنگ مهمّی میان بنی‌اسرائیل و فلسطینیانِ آن زمان رخ داد و پیروزی نصیب بنی‌اسرائیل گردید.

داوود و جالوت

کشته شدن جالوت به دست داوود (ع)

مهم‌ترین قهرمان این قوم «جُلیات» بود که در قرآن کریم، «جالوت» نامیده شده است. وی به‌دست حضرت داوود (ع) کشته شد و لشکر وی گریخت. حضرت داوود (ع) جانشین طالوت شد (حدود ۱۰۱۵ ق.م.) و حضرت سلیمان (ع) به‌جای پدرش داوود (ع) نشست و مهم‌ترین و باشکوه‌ترین دوران بنی‌اسرائیل را به‌وجود آورد. وی عبادتگاه بسیار بزرگی در شهر اورشلیم (یعنی شهر سلامت) ساخت که به‌نام «هیکل سلیمان» معروف شد. هیکل در زبان عبری، به‌معنای ساختمان بلند است. این عبادتگاه بعداً یک‌بار حدود ۵۸۷ ق.م. به‌دست بخت‌النصر و بار دیگر در سال ۷۰ م. به‌دست شاهزاده روسی، تیتوس (۳۴) خراب شد.

پس از رحلت حضرت سلیمان (ع)، فرزندش «رَحُبعام» زمام امور مملکت بنی‌اسرائیل را در دست گرفت و چون وی به ستمکاری پرداخت، گروهی از مردم از فرمان او بیرون رفتند و تنها [سرزمین] دو سبط يهودا و بنیامین در سرزمین «یهودا» (به‌نام یکی از فرزندان حضرت یعقوب) که نسبتاً کوچک‌ترین بخش بود، برای او باقی ماند. این قسمت که شامل شهر اورشلیم (قدس) نیز می‌شد، اهمیت بسیاری داشت و نام یهودی از اینجا می‌آید. ده سبط دیگر حکومت مستقلّی به‌نام اسرائیل به‌رهبری فردی به نام «یَرُبعام بن نایاط» در شمال «فلسطين» تشکیل دادند. يربعام یکی از استانداران حضرت سلیمان (ع) بود.
تجزیه‌ی کشور، مبدأ ضعف و بدبختی آنان بود. پادشاهان یهودا و اسرائیل نیز عموماً گنه‌کار بودند و مردم را به گناه و بت‌پرستی دعوت می‌کردند. (۳۵)

تفرقه‌های مذهبی، درگیری‌های داخلی و تضعیف دولت مقتدر سلیمانی موجب گشت تا شاهان بابل به سرزمین بنی‌اسرائیلیان چشم طمع بدوزند.

ادامه دارد… انحراف ، انحراف ، انحراف

قسمت قبلی این مقاله  ؛  قسمت بعدی این مقاله

پی‌نوشت‌ها:
۱. سوره مائده، آیه ۲۵
۲. سوره مائده، آیه ۲۶
۳. کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ص۱۵۳
۴. مجمع البیان، ج۲، ص۲۷۹ ؛ کامل ابن‌اثیر، ج۱، ص۲۰۲
۵. تفسير التطبيقي للكتاب المقدس، ص۲۷۰-۲۷۱ ؛ سِفر خروج ۱۵ : ۲۲ ؛ سِفر اعداد ۱۰ : ۱۱-۱۲ و ۱۰ : ۳۳ ؛ سِفر اعداد ۲۰ : ۱
۶. سوره مائده، آیه ۲۶
۷. طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الامم و الملوک، ج۱، ص۲۵۴ و ۲۵۶-۲۵۷؛ دمشقی، اسماعیل ابن کثیر؛ البدایة و النهایة، ج۱، ص۲۴۹ و۲۸۰؛ مقدسی، مطهر بن طاهر؛ البدء و التاریخ، ج۳، ص۸۷
۸. طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان، ج۱، صص ۲۲۴-۲۲۶ و ۲۳۲ و ج۳، ص۳۰۹؛ طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان، ج۱، ص۲۵۹ و ۲۶۹ و ج۳، ص۴۹۰؛ فیض کاشانی، ملامحسن؛ الصافی، ج۱، ص۱۳۵ و ج۲، ص۲۶ و۲۴۵
۹. طبری، محمد بن جریر؛ جامع البيان، مج۱، ج۱، صص۴۳۸-۴۴۲ و ج۶، ص۲۴۹؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن، ج۱، ص۴۰۶؛ دمشقی، اسماعیل بن کثیر، تفسير القرآن العظيم، ج۱، صص۹۸-۱۰۱
۱۰. سوره بقره آیات ۵۷ و۶۰؛ سوره اعراف، آیه ۱۰۶؛ سوره طه، آیه ۸۰
۱۱. طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الامم و الملوک، ج۱، ص۲۳۱ و ۲۵۴؛ دمشقی، اسماعیل بن کثیر، تفسیر القرآن العظيم، ج۱، ص۲۴۵ و ۲۸۰؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاريخ، ج۳، ص۸۷
۱۲. سوره مائده، آیات ۲۱-۲۴
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۵، ص۲۹۳
۱۴. طبری، محمد بن جریر؛ جامع البيان، مج۱، ج۱، ص۴۲۴؛ طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان، ج۱، ص۲۵۹؛ طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البيان، ج۱، ص۲۲۵
۱۵. زمخشری، محمود بن عمر؛ الكشّاف، ج۱، ص۶۲۳؛ فخر رازی، محمد بن عمر؛ التفسير الكبیر، ج۱۱، ص۲۰
۱۶. اسدی، علی؛ نشریه معرفت ادیان، سال دوم، شماره اول، زمستان ۸۹، صص ۵-۲۰
۱۷. سِفر اعداد، فصل۲۷، آیات ۱۸-۲۱
۱۸. Joshua
۱۹. ایزیدور اپستاین؛ یهودیت: بررسی تاریخی، ص۳۲
۲۰. تبار انحراف، ج۱، صص۱۵۹-۱۶۱
۲۱. Jeriho
۲۲. سِفر داوران، باب ۱۷، آیه ۶
۲۳. Baals
۲۴. Astartes
۲۵. ایزیدور اپستاین، همان، صص۳۲-۳۳
۲۶. سِفر تثنیه، فصل ۳۱، آیه ۷
۲۷. اوّل سموئیل، فصل ۱، آیات ۸-۱۶
۲۸. اول سموئیل، فصل ۱۶، آیات ۱-۸
۲۹. روحی، ابوالفضل؛ مقاله‌ی «سیمای بنی‌اسرائیل در قرآن و عهدین»
۳۰. سوره بقره، آیه ۲۱۱
۳۱. سوره مائده، آیه ۷۰
۳۲. آشتیانی، جلال‌الدین؛ تحقیقی در دین یهود، ص۹۸
۳۳. سوره بقره، آیه ۲۴۷
۳۴. Titus
۳۵. توفیقی، حسین؛ آشنایی با ادیان بزرگ، ص۸۹

منبع: کتاب «تاریخ فرهنگی قبیله لعنت»، جلد۳، بنی‌اسرائیل و پیامبری، نوشته: اسماعیل شفیعی سروستانی، صفحات ۷۵-۸۷

انحراف ، انحراف ، انحراف ، انحراف ، انحراف

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

انحراف ، انحراف ، انحراف ، انحراف ، انحراف

همچنین ببینید

بت‌پرستی بنی‌اسرائیل، معابد و نمادهای بعل

بت‌پرستی بنی‌اسرائیل، معابد و نمادهای بعل

گوساله سامری در واقع، صورتی از بعل بود. بَعل عنوانی عام برای خدایان اقوام سامی و به‌ویژه ساکنان بین‌النهرین بود که در هیئت گاو مقدس طلایی نشان داده می‌شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − 7 =