ماشیح و دولت ماشیحانی موعود در یهودیت – قسمت چهارم / عرفان یهود
در قرون وسطا، در کنار فلاسفه که مخالف ربانیون شریعتمحور و تلمودی بودند و ماشیح را تفسیر عقلانی میکردند، عرفای یهودی به مخالفت با هر دو گروه ربانیون و فلاسفه پرداختند.
عرفان یهود به «کابالا» یا «قبّالا» معروف است. قبّالا به معنای قبول است و گرایشی عرفانی و رمزی است که دربارهی عرش الهی، اسم اعظم، حوادث آخرالزمان، ظهور ماشیح، رجعت و قیامت بحث میکند.
تعالیم عرفانی به سرعت گسترش یافت و حتی بر آیین، عبادات و قواعد فقهی یهود تأثیر گذاشت؛ بهویژه در «دوران محنت» که یهودیان از نجات طبیعی مأیوس بودند، امید به نجات از طریق امور فوق طبیعی که در کابالای یهود مطرح شد، تسکینی بر دردهای آنان بود.
یهودیانی که از عقلانیّت ارسطویی با صبغهی یهودی و منطق سختگیر مکاتب تلمودی خسته شده بودند، شیفتهی کابالایی شدند که در آن با حروف، کلمات، اعداد و ابزار به خدا میرسیدند.
آنان حتی ماشیح، زمان ظهور و علایم پیش از ظهور را نیز بر همین اساس تحلیل میکردند و معتقد بودند در همه چیز رموزی نهفته است که باید کشف شود (See: Scholm, 1996: Vol. 10, 489-653).
در این دوران که مسیحیت با شعار محبت آمد، برای ثبات قدم در ایمان، به چیزی بیش از عقل مجرّد یا شریعت نیاز بود و کابالا این نیاز را برطرف میکرد. اگرچه تودهی مردم از فهم رموز عرفانی عاجز بودند، شارحان بزرگ عرفانی این کار را انجام میدادند (گرینستون، ۱۳۷۷: ۱۰۴-۱۰۵؛ اپستاین، ۱۳۸۵: ۲۶۹به بعد).
عدهی بسیاری در این فضا، ادعای مسیحایی کردند. از جمله عوامل ظهور ماشیحهای دروغین، پیشگویی کابالایی زمان ظهور توسط مدعیان ماشیحانی بود که مردم زودباور، طرفدار آنان میشدند؛ اما پیروان واقعی کابالا به شریعت تلمودی پایبند بودند. معمولاً ناکامی هر مسیحای دروغین، سبب میشد که پیروان وی به دین رسمی آن کشور (مسیحیت یا اسلام) درآیند.
در اینجا تنها به دو تفسیر عرفانی دربارهی ماشیح اشاره میشود که در یهودیت طرفدارانی یافت. از جمله، میتوان به دیدگاه ربّی موسی بن نحمان معرف به نهمانیدس (۱۱۹۴-۱۲۷۰م.) اشاره کرد. به عقیدهی او، شش روز خلقت در تورات، برابر با هزارههای ششگانهی سالهای جهان است.
در باب اول و دوم سِفر پیدایش آمده است که در ششمین روز، حیوانات و سپس انسان آفریده شدهاند. حیوانات یعنی ملتهایی که بر یهود تسلّط دارند و مراد از انسان، ماشیح است که بهصورت خدا آفریده شده و در هزارهی ششم ظهور خواهد کرد و سبّت (شنبه، روز هفتم و استراحت) هزارهی هفتم را نشان میدهد که در آن زندگی آینده آغاز خواهد شد. او معتقد بود در سال ۱۳۵۸م. (۵۱۱۸ عبری) ماشیح میآید (گرینستون، ۱۳۷۷: ۱۰۷؛ شرباک، ۱۳۸۳: ۱۲۹).
در تفسیر دیگر میتوان به دیدگاه کتاب بسیار مهم زوهر اشاره کرد. زوهر به معنای روشنایی است که به تفسیر اسرار موجود در تورات میپردازد. دربارهی مؤلف این کتاب اختلاف نظر وجود دارد؛ اما «موسی دی لئون» که اولین ویرایشگر آن بود، مشخص است. در این کتاب، اسرار خلقت جهان، مقام انسان در عالم موجود و چگونگی پیروی و نزدیکی به خداوند با مطالعهی جهان اطراف مطرح شده است و دربارهی ظهور ماشیح و نیز برای محاسبهی تاریخ ظهور و پایان ذلت یهود، روشهایی پیچیده مطرح میسازد (شولم، ۱۳۸۵: ۲۱۹-۲۷۰؛ اپستاین، ۱۳۸۵: ۲۸۳-۲۸۵).
مجسمه موسی دی لئون و تصویر اولین چاپ کتاب زوهر مربوط به سال ۱۵۵۸ میلادی
زوهر با روشهای پیچیده و با بررسی اسم اعظم خداوند، زمان ظهور را تعیین میکند و مینویسد:
در کلمهی «یهوه» (اسم اعظم خدا در یهودیت)، «هـ» برابر است با ۵۰۰۰، که به پنجهزار سال بردگی بنیاسرائیل در برابر بیگانگان و زیر سلطهی قدرتهای بیگانه اشاره دارد. پس از این پنجهزار سال، هنگامی که شصت سال (در اسم اعظم یهود، «ی» = 10 و «و» = 6 است و ۶۰=۶×۱۰) از هزارهی ششم بگذرد، بنیاسرائیل از زمین برخواهند خاست و پس از آن هر شصتسال یکبار، محبت خدا به بنیاسرائیل افزایش خواهد یافت تا اینکه در سال ۶۰۰ از هزارهی ششم، ابواب حکمت آسمانی گشوده خواهد شد و جهان برای هزارهی هفتم و ظهور ماشیح آماده میشود. (Zohar, Vol. I, 1778)
از این محاسبات درمییابیم که کتاب زوهر توقع داشت ماشیح در سال ۱۸۴۰م. (۵۶۰۰ عبری) ظهور کند (گرینستون، ۱۳۷۷: ۱۱۲) که عدم تحقق آن، یهودیان را به توجیهات جدید واداشت.
زوهر عصر پیش از ظهور را دوران محنت میداند و ظهور مسیحا را از ناحیهی «جلیل» دانسته و به تفصیل به توصیف جنگ مسیحا با دشمنان میپردازد. از منظر دانش کابالا، باز شدن درهای حکمت و آشکار گردیدن اسرار شریعت، به دست مسیحاست و این مقدمهی ورود به هزارهی هفتم، یعنی هزارهی استراحت است. طرفداران کابالا در قرون متمادی، زوهر را کتاب مقدس خود میشمردند.
گرچه ظهورِ چندین مسیحای دروغین، گاه باعث یأس یهودیان شد، اما کابالا امید به نجات سریع از رنجها را در دل یهودیان زنده نگه داشت. سنگدلی و اذیت کشیشان مسیحی، یهودیان را به سمت دانشی با تعالیم کاملاً روحانی، وعدههای اسرارآمیز و امیدهای آتشین برد. یهودیان برای تقویت ایمان خود، به چیزی اسرارآمیز نیاز داشتند که کابالا این مهم را تحقّق بخشید و حتی شیّادیِ شیّادان و گاه دلسوختگانی که با ادعای مسیحایی ظهور کردند و شکست خوردند و گاه موجب تشدید آزار و اذیت بر یهودیت را فراهم نمودند، نتوانست اندیشه مسیحایی را در بین یهودیان نابود سازد.
ادامه دارد…
نویسنده: حجةالاسلام دکتر محمدحسین طاهری آکِردی؛ استادیار و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم.
منابع
1. اپستاین، ایزیدور (۱۳۸۵)، یهودیت: بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، تهران، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران.
2. شرباک، دن کوهن (۱۳۸۳)، فلسفه یهودی در قرون وسطا، ترجمه علی رضا نقدعلی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
3. شولم، گرشوم (۱۳۸۵)، جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ترجمه فریدون رادمهر، تهران، نیلوفر.
4. کتاب مقدس (ترجمه قدیم، ۲۰۰۹، ایلام).
5. کرینستون، جولیوس (۱۳۷۷)، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمه حسین توفیقی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
6. Scholm, Gershem, 1996, “Kabbalah” in: Encyclopedia judaica, Vol. 10 Jerusalem: Keterpress Enterprises.
7. Zohar, Vol. I, 1788, Amesterdam.
قسمت قبل ⇒ لینک مرتبط ⇐ قسمت بعد
««« پایان »»»
رنگهای بهکار رفته در متن:
رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
رنگ قهوهای ⇐ نقلقول.
عرفان یهود ، عرفان یهود ، عرفان یهود
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: