ماشیح و دولت ماشیحانی موعود در یهودیت – قسمت ششم / اندیشه صهیونیسم
یهودیت در تاریخ خود دوبار توسط موسی (ع) و کوروش به فلسطین بازگردانده شد و در سال ۷۰.م، بار دیگر با تخریب معبد و اورشلیم، در جهان پراکنده شدند. از سال ۷۰.م به بعد، یهودیان در انتظار ظهور ماشیح هستند که دولت ماشیحانی خود را برای بار سوم در آخرالزمان برپا سازند و یهودیان را وارد آن سرزمین کنند (المسیری، ۱۳۷۴: دیباچه هشت). این تفکر در اصطلاح، صهیونیسم نامیده میشود؛ یعنی کسانی که به تشکیل دولت آرمانی یهود در آخرالزمان در فلسطین قائلاند و مشهورترین تقسیم آن، تقسیم به صهیونیسم دینی (یا فرهنگی) و صهیونیسم سیاسی است.
صهیونیسم فرهنگی در اندیشه افرادی مانند موسی هس (Moses Hess) ریشه داشت؛ اما نخستینبار توسط احد هاعام (نام مستعار آشر کنیزبرگ) نویسنده برجسته یهودی (۱۸۵۶-۱۹۲۷.م) _ به کار رفت. او به دنبال یک مرکز فرهنگی _ ملی یهودی برای یهودیان بود که در اقصینقاط جهان پراکندهاند (Medoff & Waxman, 2009: 60-83). از دیدگاه وی، با تأسیس مرکز فکری و معنوی، روح یهودیت به تمام جوامعِ پراکندهی قوم یهود خواهد رفت و وحدتشان حفظ خواهد شد (ایوانف، ۱۳۵۳: ۸۲).
احد هاعام و موسی هس
البته جنبش صهیونیسم مذهبی نیز در قرن نوزدهم توسط هیرش کالیشر (۱۷۹۵-۱۸۷۴.م) پدیدار شد که اصول آن به قرن ۱۳.م و تفکرات حاخام موسی بن نحمان (معروف به نحمانید یا هارامبان) برمیگردد. این تفکر محصول پیشگوییهای دینی یهود و نوشتههای حاخامهای تلمودی است (ماضی، ۱۳۸۱: ۱۳۷؛ Medoff & Waxman, 2009: 166).
این دو اصطلاح با وجود تفاوت، یک معنا دارند. آنان مخالف صهیونیسم سیاسی هرتزل بودند و عقیده داشتند صهیونیسم یعنی مکتبی که معتقد است در آخرالزمان، شخصی از نسل پادشاه داوود (فرزند داوود)، دولت یهودی _ مسیحایی خود را در تپه صهیون (اورشلیم) برپا میکند. به باور آنان نباید پیش از ظهور ماشیح به سرزمین موعود رفت، بلکه ماشیح پس از ظهور، شهر مقدس اورشلیم و سپس معبد را _ که به سبب گناهان ما تخریب شده بود _ بازسازی میکند؛ آنگاه بنیاسرائیلِ پراکنده را گرد هم میآورد. آنان معتقدند استقلال سیاسی، مربوط به دوران ماشیح است. از اینرو، برای رهایی از رنجها باید صبر داشت و به دولتها خدمت کرد تا ماشیح ظهور کند و ملت اسرائیل، زیردست هیچ دولت بیگانهای نباشد (کهن، ۱۳۵۰: ۳۵۲ و ۳۶۰-۳۶۱).
آنان معتقد بودند شیوهی بازگشت به ارض موعود نیز توسط خدا تعیین میشود و این کار به دست بشر انجامپذیر نیست (جریس، ۱۹۷۷: ۷۲). از اینرو، یهودیت سنّتی حاخامی، تلاش صهیونیستهای سیاسی برای بازگشت دستهجمعی به فلسطین را نوعی بدعتگذاری و حرام میدانند (Avineri, 1981: 147) و میگویند: حتی دعوت موسی بن نحمان به مسکنگزینی در ارض موعود، از باب فریضهی دینی بود (ماضی، ۱۳۹۱: ۱۲۷). حتی گروه عشاق صهیون به دنبال پاداش اخروی بودند، نه ایجاد یک حکومت سیاسی و استیلا بر مردم آن منطقه (گاروری، ۱۳۶۴: ۱۱-۱۲؛ ژیلبرت و لیبی کلاپرمن، ۱۳۵۴: ج۳، ۱۵۴-۱۵۵).
در مقابل، تفکر صهیونیسم سیاسی است. این نام نخستینبار توسط تئودور هرتزل (۱۸۶۰-۱۹۰۴.م) مطرح شد (ایوانف، ۱۳۵۳: ۸۳). آنان _ که در یهودیت به ملیگرا شهرت داشتند _ به دنبال تأسیس یک دولت ملی برای یهودیان در فلسطین بودند (Medoff &; Waxman, 2009: 161; Wolff, 2006: 2110-211). ریشه این تفکر نیز به اندیشه صهیونیسم مسیحی پیوریتانها بازمیگردد (ر.ک: نصیر صاحبخلق، پروتستانتیسم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی).
صهیونیسم مسیحی _ که به بازگشت مجدد حضرت عیسی (ع) و ملکوت الهی باور داشت _ به چند مرحله قائل است:
۱. پراکندگی یهود در عالم
با حکومت پیوریتنها در انگلیس، طرح مقدمهسازی برای ظهور مسیح با کمک به مهاجرت یهودیان به سراسر عالم، از جمله انگلستان و امریکا بهعنوان گام نخست مطرح شد. این افراد به هوادار یهود یا «Juduizer» معروف شدند. آنان برای همکاری بهتر با یهودیان، حتی آداب یهودی را جایگزین اصول مسیحیت کردند (ر.ک: سایزر، ۱۳۸۶: ۷۰؛ صاحب خلق، ۱۳۸۵: ۳۸؛ گرینستون، ۱۳۷۷: ۱۳۲؛ Roth, Cecil, 2007: Vol. 11, 520; Katz, 2007, Vol. 21, 542 ).
۲. تغییر رویکرد سنتی یهودیان و تشویق برای سفر به ارض موعود
مسیحیان پیوریتن میکوشیدند یهودیانِ منتظر ظهور ماشیح _ که حاضر به مهاجرت به ارض موعود نیستند _ را برای رفتن به فلسطین و تشکیل دولت یهودی راضی کنند. این به معنای تغییر در اساسیترین آموزه یهودی، یعنی انتظار ظهور ماشیح بود (ر.ک: المسیری، ۱۳۷۴: ۸-۹؛ اپستاین، ۱۳۸۵: ۳۷۳؛ و Malachy, Yona, 2007: Vol. 21, 631).
۳. بازگشت به فلسطین و تشکیل دولت
پیوریتنها براساس باور کتاب مقدس خود اعتقاد داشتند که از جمله مقدمات ظهور مجدد مسیح، بازگرداندهشدن یهودیان به فلسطین و تشکیل دولت یهودی است. آنان برای نخستینبار معتقد شدند که بشر بهجای تکیه به خدا برای بازگشت یهود به فلسطین، باید خود به مداخله بپردازد. این رویکردِ «تقدم انسان بر خدا»، تحت تأثیر اومانیسم در پروتستانتیسم بود. پیوریتنها با مهاجرت به امریکا، کسب قدرت در این سرزمین، تأسیس شهر ماساچوست در سال ۱۶۳۰.م، تأسیس دانشگاه هاروارد در ۱۶۶۳.م و نیز قتلعام سرخپوستان امریکا، به دنبال ساخت اورشلیم جدید بودند. آنان در قرن هجدهم میلادی، برای فراهم کردن مقدمات ظهور مجدد حضرت عیسی (ع) به حمایت از مهاجرت یهودیان به فلسطین پرداختند. از اینرو، در قرن ۱۷ و ۱۸.م، در پی ارتباط با یهودیان بودند و در قرن نوزدهم رسماً پیوند میان صهونیسم مسیحی و صهیونیسم سیاسی یهود، برقرار شد.
میتوان از جان وینتروپ حاکم ماساچوست در سال ۱۶۳۰.م، لرد بالفور وزیر وقت امور خارجه انگلستان در ۱۹۱۷.م، لرد شافتسبری از سیاستمداران انگلستان (م۱۸۸۵.م)، جان نلسون داربی، رهبر وقت پیوریتنهای انگلستان (م۱۸۸۲.م)، ویلیام یوجین بلاکستون، رهبر وقت پروتستانهای امریکا (م۱۹۳۵.م) و… در این راه اشاره کرد. آنان جنگ جهانی اول را برای تجزیه عثمانی و مقدمه آزادی فلسطین! به راه انداختند و از جنگ جهانی دوم نیز بیشترین بهره را بردند که دولت یهودی در فلسطین شکل گیرد و سرانجام موفق شدند (ر.ک: هلال، ۱۳۸۳: ۴۷-۷۱؛ گرینستون، ۱۳۷۷: ۱۳۲؛ سایزر، ۱۳۸۶: ۷۱-۷۲؛ ماضی، ۱۳۸۱: ۵۹؛ النجیری، ۱۳۸۴: ۵۸؛ نویهض، ۱۳۷۳: ۷۱؛ ایوانف، ۱۳۵۲: ۱۱۰؛ المسیری، ۱۳۷۴: ۵) و (See: Malachy, 2007: Vol. 21, 621; Mcgrath, 1998: 40 ; Katz, 2007: Vol.21, 542; Bernavi, 1992: 140; Tivnan, 1987: 17-18; Wolff, 2006: 2110-211).
۴. ساخت معبد و جنگ آرماگدون
پیوریتنها معتقدند گام آخر پیش از بازگشت مجدد مسیح، این است که یهودیان، معبد خود را در محل پیشین آن _ یعنی محل کنونی مسجدالاقصی _ بازسازی کنند. این کار سبب نزاع میان یهودیان و مسلمانان و در نتیجه جنگ جهانی یا همان آرماگدون خواهد شد؛ جهان درگیر جنگ میشود، لشکریان شیطان (اعراب و اسلام) شکست میخورند و فضا آمادهی ظهور مجدد عیسی مسیح (ع) میشود. آنان براساس تفسیر ادبی از کتاب مکاشفه یوحنا (آخرین کتاب از عهد جدید) به هزارهگرایی قائلاند و پس از سال ۲۰۰۰.م را زمان ظهور مجدد مسیح میدانند (ر.ک: سایزر، ۱۳۸۶: ۳۱۶، ۴۴۵، ۴۶۲-۴۶۳؛ ماضی، ۱۳۸۱: ۵۵؛ و Malachy, 2007: Vol. 21, 621؛ Raskas, 2001: 199).
۵. بازگشت مجدد مسیح
سرانجام پس از طی مراحل چهارگانه، عیسی مسیح (ع) بار دیگر بازخواهد گشت و یهودیان و همهی مردم از سراسر جهان که سلطنت مسیح را بپذیرند، باقی خواهند ماند و هرکس مخالفت کند از بین خواهد رفت. حتی معتقدند دوسوم یهودیان عالم از بین میروند و بقیه به دین مسیح درخواهند آمد (سایزر، همان؛ Malachy, Ibid).
تفکر صهیونیسم سیاسی در یهود، ریشه در تفکر صهیونیسم مسیحی دارد. ملیگرایان یهودی _ که در پی تشکیل دولتی یهودی برای فرار از رنج و تحقیر و برابری با دنیا بودند _ با آگاهی از اندیشه صهیونیسم مسیحی _ که در انگلستان و امریکا قدرت داشت _ به همکاری با آن پرداختند. میتوان از همکاری تئودور هرتزل _ روزنامهنگار و ملیگرای یهودی و مؤسس تفکر صهیونیسم سیاسی در یهود _ با ویلیام هکلر (William Hechler) _ صهیونیست مسیحی وابسته به سفارت انگلستان _ نام برد. هکلر در سال ۱۸۸۴.م کتاب «بازگشت به فلسطین» (The Restoration of the Jews to Palestine) را نوشت و هرتزل در ۱۸۹۶.م کتاب «دولت یهودی» (Der Judenstaat) را تدوین کرد. سپس شش کنفرانس صهیونیسم سیاسی از ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۵.م در بازل سوئیس برگزار کرد که همان تفکر صهیونیسم مسیحی را پی میگرفت. بنابراین، اواخر قرن نوزدهم، زمان جدایی تفکر صهیونیسم سیاسی از صهیونیسم دینی در یهودیت و پیوند صهیونیسم سیاسی یهود با صهیونیسم مسیحی انگلیس و امریکا بود که سرانجام به تأسیس غاصبانهی کشور یهودی در فلسطین اسلامی انجامید (شریف، ۱۴۰۶: ۱۴۷؛ نویهض، ۱۳۸۴: ۵۹).
تئودور هرتزل و کتاب دولت یهودی
بحث در اینباره بسیار است؛ اما تنها به این بسنده میشود که تفاوت عمدهی صهیونیسم سیاسی با صهیونیسم دینی در یهودیت، در این است که صهیونیسم سیاسی توسط افراد لائیک و ملیگرای یهودی تأسیس شد که تنها به دنبال تأسیس دولت یهودی بودند و به شخص ماشیح، دولت ماشیحانی و وعدههای تورات و تلمود اعتقاد نداشتند؛ برخلاف طرفداران صهیونیسم دینی که شدیداً سنّتگرا بودند و تشکیل دولت در فلسطین را پیش از ظهور ماشیح منع میکردند. تکیهی صهیونیسم دینی، بر ظهور ماشیح و تأکید صهیونیسم سیاسی، بر دوران ماشیحانی است.
بنابراین، فرمول صهیونیسم فرهنگی و دینی چنین است:
تبعید ⇐ انتظار ⇐ بازگشت ماشیح ⇐ بنای مجدد اورشلیم و معبد به دست ماشیح ⇐ بازگشت تبعیدیان ⇐ تشکیل دولت مستقل.
از اینرو، تلمود از مؤمنان یهودی میخواهد در همان مکانهای تبعید به انتظار ماشیح بمانند تا او ظهور کند (المسیری، ۱۳۷۴: ۴۶) و بازگشت به فلسطین نیز ناگهانی و بهصورت معجزه و با دخالت مستقیم خداوند خواهد بود (اپستاین، ۱۳۸۵: ۳۷۳).
فرمول صهیونیسم سیاسی در یهودیت نیز عبارت است از:
تبعید یهودیان ⇐ بازگشت از تبعید ⇐ تشکیل دولت برای زمینهسازی ظهور ماشیح ⇐ انتظار ⇐ بازگشت ماشیح.
و در تحقق آن معجزهای رخ نخواهد دارد. (المسیری،۱۳۷۴: ۴۶ و ۵۹-۶۰).
صهیونیسم سیاسی در یهودیت، فرمول و مراحل صهیونیسم دینی در یهودیت را مردود دانست و به جای آن، فرمول صهیونیسم مسیحی در یهودیت را اجرا کرد و از اینرو مورد حمایت صهیونیسم مسیحی انگلستان و امریکا قرار گرفت. آنان حتی بعدها هولوکاست را نشانهی بخشش قوم توسط خداوند معنی کردند که زمینهساز بازگشت یهودیان به فلسطین است. این مطلب نیز در میان یهودیان مخالفانی دارد (آنترمن، ۱۳۸۵: ۱۴۰-۱۴۴).
ادامه دارد…
نویسنده: حجةالاسلام دکتر محمدحسین طاهری آکِردی؛ استادیار و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم.
قسمت قبل ⇒ لینک مرتبط ⇐ قسمت بعد
منابع
_ اپستاین، ایزیدور (۱۳۸۵)، یهودیت: بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، تهران، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران.
_ ایوانف، یوری (۱۳۵۳)، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونیسی، تهران، امیرکبیر.
_ آنترمن، آلن (۱۳۸۵)، باورها و آیینهای یهودی، ترجمه رضا فرزین، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
_ جریس، صبری (۱۹۷۷)، تاریخ الصهیونیة، الجزء الاول، التسلل الصهیونی الی فلسطین، بیروت، مرکز الابحاث، منظمة التحریر الفلسطینیه.
_ ژیلبرت و لیبی کلاپرمن (۱۳۵۴)، تاریخ قوم یهود، تهران، انجمن فرهنگی اوتصرهتورا.
_ سایزر، استیون (۱۳۸۶)، صهیونیسم مسیحی: نقشه راه بهسوی آرمگدون، ترجمه حمید بخشنده و قدسیه جوانمرد، قم، طه.
_ صاحب خلق، نصیر ۱۳۸۵)، پروتستا نتیزم، پیوریتانیسم ومسیحیت صهیونیستی، تهران، هلال.
_ کرینستون، جولیوس (۱۳۷۷)، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمه حسین توفیقی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
_ کهن، راب. ای. (۱۳۵۰)، گنجینهای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، تهران، زیبا.
_ گارودی، روژه (۱۳۶۴)، ماجرای اسرائیل صهیونیسم سیاسی، ترجمه منوچهر بیات مختاری، مشهد، آستان قدس رضوی.
_ ماضی، محمد (۱۳۸۱)، سیاست و دیانت در اسرائیل، ترجمه سیدغلامرضا تهامی، تهران، سنا.
_ المسیری، عبدالوهاب (۱۳۷۴)، صهیونیسم، ترجمه لواء رودباری، تهران، وزارت اور خارجه.
_ النجیری، محمود (۱۳۸۴)، آرمگدون، نبرد آخرالزمان به روایت مسیحیان صهیونیست، ترجمه قبس زعفرانی و رضا عباسپور، تهران، هلال.
_ نویهض، عجاج (۱۳۷۳)، پروتکلهای دانشوران صهیون، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس.
_ هلال، رضا (۱۳۸۳)، مسیح یهودی و فرجام جهان، ترجمه قبس زعفرانی، تهران، هلال.
_ Avineri, Shlomo, 1981, the Making of Modern Zionism: The Intellectual Origins of the Jewish State, London: Weienfeld and Nicolson.
_ Bernavi, Eli, 1992, A Historical Atlas of the Jewish People: From the time of the patriarchs to the present, London: Hutchinson press.
_ Katz, Jacob, 1996, Zionism in: Encyclopedia judaica, vol. 21, Jerusalem: Keterpress Enterprises.
_ Malachy, Yona, 1996, Zionism in: encyclopedia judaica, vol. 21, Jerusalem: Keterpress Enterprises.
_ Mcgrath, Alister E., 1998, Reformation Thought: An Introduction, Blackwell, Oxford, UK & Cambridge USA.
_ Medoff, Rafael and I. Waxman, Chaim, 2009, The A to Z of Zionism, Lanham: The Scarecrow Press, Inc.
_ Raskas, Bernard Solomon, 2001, Seasons of the mind, U.S.A: Lerner Publications Company.
_ Roth, Cecil, 1996, “Judaizers” in: Encyclopedia judaica, vol. 11, Jerusalem: Keterpress Enterprises.
_ Tivnan, Edward, 1987, the lobby: Jewish Political Power and American foreign Policy, New York: Simon & Schuster.
_ Wolff, Anita, 2006, “Zionism” in Encyclopedia Concise Britannica, London.
««« پایان »»»
رنگهای بهکار رفته در متن:
رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ بنفش ⇐ تیترهای اصلی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
اندیشه صهیونیسم ، اندیشه صهیونیسم
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
اندیشه صهیونیسم ، اندیشه صهیونیسم