زرسالاران یهودی و تب طلای شرق

زرسالاران یهودی و تب طلای شرق

«سیل طلا» که از مشرق زمین و قاره آمریکا به سوی اسپانیا و پرتغال روانه می شد، عطشی سیری ناپذیر در تمامی کانون‌های سیاسی و اقتصادی اروپا، از خاندان‌های سلطنتی و اشراف محلی تا کانون‌های تجاری و مالی، برانگیخت و در  فرهنگ و روان‌شناسی اروپاییان اکتشاف دریایی و تجارت ماوراء بحار جاذبه‌ای شگرف یافت.
کانون‌های مالی معینی که از دیرباز با مشرق‌زمین آشنا بودند و اینک به شدت درگیر و سهیم در این اکتشافات دریایی، به شیوه‌های گوناگون به این موج دامن می‌زدند و آتش حرص حکمرانان و ماجراجویان و تجار اروپایی را افروخته‌تر می‌کردند.
یکی از مؤثرترین روش‌ها، اشاعه داستان‌های حیرت‌انگیز درباره گنجینه‌های بی‌پایان و سهل‌الوصول مسلمانان و مشرق‌زمین بود؛ افسانه‌هایی که در شعر و ادب اروپای سده شانزدهم به وسعت بازتاب یافته است. افسانه گنج‌های الحمراء، که واشنگتن ایروینگ (۱)، نویسنده آمریکایی، شماری از آن را در کتاب خود، به نام الحمراء (۱۸۳۲) (۲)، گرد آورده است، با داستان‌های شگفت هزار و یک شب و ماجراهای جذاب مارکوپولو، درآمیخت و عطش «اکتشاف دریایی» و دستیابی به «شرق» را بیش از پیش دامن زد. حتی در نقشه‌هایی که برای راهنمایی دریانوردان به چاپ می‌رسید، جاذبه‌های نمادین سرزمین‌های ماوراء بحار فراموش نمی‌شد. در گوشه‌ای از جهان زنی کاملاً برهنه حضور داشت و شهسوار مسیح را به سوی خود وسوسه می‌کرد، و در گوشه‌ای دیگر مردی که سر نداشت و چشم و بینی و دهانش بر سینه او بود! نام‌هایی که «کاشفان»! اروپایی بر سرزمین‌های دیگران می‌نهادند نیز وسوسه‌انگیز بود: «دماغه امید نیک»، «ساحل عاج»، «ساحل طلا» و غیره و غیره.

واشنگتن ایروینگ و کتاب الحمراء

تصادفی نیست که در این دوران، نام هرمز، بندر بزرگ تجاری آن عصر، چنان آوازه‌ای جهانگیر یافت که شاعران بزرگ اروپا در منظومه‌های خویش آن‌را به عنوان نماد ثروت به کار می‌بردند. برای نمونه، جان میلتون که در کنار شکسپیر یکی از برجسته‌ترین چهره‌های ادبی تاریخ انگلیس است، ‌در منظومه بهشت گمشده چنین می‌سراید: «بر فراز تختی نشسته بود که در قدر و بها بر ثروت هرمز هند و جواهر و مروارید بی‌حسابی که دست سخاوتمند شرق به پای پادشاهان خود می‌ریزد برتری داشت». (۳)
پس از بازگشت کلمب، زرسالاران یهودی دربار اسپانیا گزارش سفر او به «هند» (قاره آمریکا) را بلافاصله چاپ و در مراکز مهم شهری اروپا پخش کردند (۴) و این اقدام در کانون‌های سیاسی و تجاری اروپا تأثیری شگرف بخشید.
صنعت چاپ، که از سده دوم میلادی در چین وجود داشت (۵)، در حوالی نیمه سده پانزدهم به وسیله یوهان گوتنبرگ (۶) آلمانی در اروپا رواج یافت. این تحول، که برخی از آن به‌عنوان انقلاب گوتنبرگ یاد می‌کنند، به اشاعه موج جدید انتشار سفرنامه‌ها و نقشه‌های اکتشافی یاری رسانید. نمونه‌ای از متونی که در این دوران پخش شد و مشوّق حکمرانان حریص و ماجراجویان اروپایی به سوی شرق گردید، سفرنامه‌ای است منسوب به نئارکس (۷) سردار اسکندر مقدونی. او که از درباریان فیلیپ دوم و دوست نوجوانی اسکندر بود، در لشکرکشی اسکندر به شرق (۳۲۵-۳۲۴ پیش از میلاد) فرمانده ناوگان دریایی در خلیج فارس بود. در یکی از متون یونانی سال ۱۵۰ میلادی، یعنی قریب به ۴۵۰ سال پس از نئارکس، سفرنامه‌ای منسوب به او مندرج است. (۸)
در این فضای فرهنگی، بناگاه، سفرنامه نئارک کشف شد و به یکی از متون مورد علاقه حکمرانان و ماجراجویان اروپایی بدل گردید. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه (۱۲۵۹-۱۳۱۳ق) می‌نویسد: «از روی سفرنامه او بود که… پرتغالی‌ها به خلیج فارس آمدند بلکه می‌توان گفت که به هدایت سفرنامه نئارک انگلیسی‌ها به خیال تصرف هندوستان افتادند». اعتمادالسلطنه سپس ترجمه گزارش سفر نئارک را نقل می‌کند (۹). محمدتقی خان حکیم در گنج دانش، که بخش مهمی از آن سرقت آثار اعتمادالسلطنه است، این مطالب را عیناً نقل کرده است. (۱۰)

مارکوپولو و ابن بطوطه

یکی دیگر از متونی که در ایجاد و گسترش این تب ماجراجویی دریایی مؤثر بود، سفرنامه مارکوپولو است. مارکوپولو (۱۲۵۴-۱۳۲۴)، پسر نیکولو پولو تاجر ونیزی، ظاهراً در هفده سالگی به همراه پدر راهی مشرق‌زمین افسانه‌ای آن عصر شد و در سال ۱۲۹۵ میلادی به موطن خود بازگشت. او در سال ۱۲۹۶ در اثنای جنگ ونیز و جنوا گرفتار و سه سال زندانی شد و در زندان جنوا با فردی به نام روستیچلو دوست شد. ظاهراً سفرنامه منسوب به پولو تقریرات وی در زندان به روستیچلو است. سفرنامه مارکوپولو، که نام ایتالیایی ll Milione را بر خود دارد، نخستین بار در سال ۱۴۷۷ به زبان آلمانی در نورنبرگ منتشر شد و در سال ۱۴۶۷ به زبان ایتالیایی. این کتاب در دوران سفرهای کلمب و کابوت و گاما نقشی مهم در ایجاد اشتیاق به سوی مشرق‌زمین داشت؛ تا بدان‌جا که کابوت پس از بازگشت از جزیره نیوفاوندلند، در گزارش سفر خود به پادشاه انگلیس، مدعی شد به سرزمین خان اعظم رسیده است! (۱۱)
این سفرنامه تا زمان انتشار کتاب خانم فرانسیس وود در سال‌های اخیر متنی معتبر تلقی می‌شد هرچند برخی محققین، مانند پیتر هابکرک اصالت آن‌را رد می‌کردند. در تمامی این دوران، سفرنامه مارکوپولو مهم‌ترین سند از آشنایی اولیه و جدی اروپاییان با چین، بطور اخص، و مشرق‌زمین، بطور اعم، تلقی می‌گردید. در این سفرنامه (که بر مبنای آن فیلم‌های سینمایی، سریال‌های تلویزیونی و کارتون‌های ویژه کودکان ساخته شده) ادعا می‌شود که گویا مارکوپولو مورد علاقه قوبیلای قاآن امپراتور چین، قرار گرفت و از سوی او به مأموریت‌های مهم داخلی و خارجی، از جمله به ایران و برای همراهی عروس دربار چین به دربار ارغون، رفت و سرانجام، پس از هفده سال اقامت در دربار چین، در سال ۱۲۹۵ از راه ایران و ارمنستان به ونیز بازگشت.

فرانسیس وود

خانم وود، سرپرست بخش چین در «کتابخانه بریتانیا» (۱۲)، در پژوهش مستند خود ادعاهای سفرنامه پولو را مردود می‌شمرد و می‌نویسد وی هرگز از خاک سرزمین عثمانی قدمی فراتر نگذارده است؛ اطلاعات مندرج در سفرنامه مارکوپولو افسانه‌هایی است که وی از تجار ایرانی و عرب در قسطنطنیه شنیده و شاخ و برگ‌هایی شگفت بر آنها افزوده است. عجیب است که در سفرنامه مارکوپولو هیچ اشاره‌ای به دیوار چین نیست و عجیب‌تر این‌که در هیچ‌یک از اسناد فراوان به جای مانده از چین آن عصر، که خانم وود طبعاً با آنها آشنایی کامل دارد، نامی از این تاجر ونیزی، که به ادعای سفرنامه، محبوب قوبیلای قاآن بود، دیده نمی‌شود. و این در حالی است که مورخان آن زمان چین به سفرا و جهانگردان متعددی که به پکن آمده و به حضور امپراتور بار یافته‌اند اشارات مکرر و دقیق نموده‌اند. با شناخت فضای فرهنگی سده شانزدهم، این فرضیه به ذهن متبادر می‌شود که آیا سفرنامه مارکوپولو در این فضا و برای دامن‌زدن به عطش دستیابی به گنج‌های مشرق‌زمین جعل نشد؟!
متن مهم دیگر سفرنامه نیکولو کونتی است. سفر ۲۵ ساله نیکولو کونتی (۱۳) (۱۳۹۵-۱۴۶۹)، تاجر ونیزی، مصادف است با دوران درخشان حکومت شاهرخ شاه گورکانی در ایران.
کونتی در سال ۱۴۱۴م راهی دمشق شد. او که علاوه بر زبان عربی فارسی را نیز فرا گرفته بود، همراه با ششصد تاجر به بصره و هرمز رفت و آن‌گاه از راه بندر گوا (گهوکه) به ویجانگر (بیجانگر) هند. کونتی به برمه، جاوه، سوماترا و چین نیز سفر کرد و (از راه کوچن، کالیکوت، عدن، مسقط، سومالی، جده و قاهره) در سال ۱۴۳۹ به ونیز بازگشت.
وی که در مصر به اسلام گرویده بود، در سال ۱۴۴۷، یعنی هشت سال پس از بازگشت به وطن، به حضور پاپ اوژن چهارم (۱۴) (۱۴۳۱ -۱۴۴۷) بار یافت. کونتی مدعی شد که برای نجات جان خود و خانواده‌اش به زور به اسلام گرویده و تقاضای بخشایش کرد؛ پاپ توبه او را پذیرفت و دستور داد ماجرای سفرهایش ثبت شود. بدین‌سان، پودجو براتچولنی (۱۵)، اومانیست معروف و منشی پاپ، بر اساس تقریرات کونتی سفرنامه او را تنظیم کرد. این سفرنامه به دستور مانوئل ثروتمند پادشاه پرتغال، از لاتین به پرتغالی ترجمه و منتشر شد و چون متن اصلی از میان رفته بود، نسخه فوق مبنای ترجمه و انتشار آن به زبان ایتالیایی قرار گرفت. (۱۶)
این سفرنامه، که داستان تصنیف و انتشار آن به روشنی بی‌اعتباری آن‌را آشکار می‌سازد، خالی از دعاوی عجیب و کینه‌توزانه علیه مردم مشرق‌زمین نیست. برای نمونه، نیکولو کونتی، یا نویسندگان و ناشرین سفرنامه او، مدعی‌اند که حکمران هندوی ویجانگر (بیجانگر) دارای ۱۲۰۰۰ همسر بود و در زمان مرگش دو الی سه هزار نفر از آنان با جسد او سوزانده شدند! (۱۷) چنین متونی نگرش مردم اروپا به شرق را شکل می‌داد و بنیاد فرهنگی و روانی لازم را برای «مشروعیت» دادن به عملیات وحشیانه اشغالگران آزمند فراهم می‌ساخت.

ادامه دارد…

قسمت بعدی این مقاله

پی‌نوشت‌ها:
۱.Washington Irving (1783-1859)
۲.The Alhambra
۳.احمد اقتداری، کشته خویش، تهران: توس، ۱۳۵۷، ص۵۱.
۴.Encyclopedia Judaica, New York:Macmillan, 1971, vol.5, p.757
۵.قدیمی ترین متن چاپی شناخته شده یک نیایش بودایی متعلق به سال ۷۷۰ میلادی است.(Americana, vol.22, p.602)
۶.Johann Gutenberg
۷.Nearchus
۸.Americana, vol.20, p.40
۹.محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، مرآت البلدان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۷، ج۱، صص ۴۵۸-۴۶۹.
۱۰.محمدتقی خان حکیم، گنج دانش، تهران: چاپ سنگی، کارخانه میرزا حبیب الله، به اهتمام ملامحمود و ملارضای کتابفروش، ۱۳۰۵ق، صص ۴۲۳-۴۳۷.
به ادعای «نارک» جزیره هرمز در آن زمان نیز همین نام را داشته و در آن درخت های خرما و طوطی فراوان بوده است. این در حالی است که هرمز جزیره ای کاملاً لم یزرع و فاقد آب شیرین است و در این منطقه طوطی وجود ندارد. (محمدعلی خان سدیدالسلطنه(کبّابی)، بندرعباس و خلیج فارس، به کوشش احمد اقتداری، تهران: چاپ دوم، دنیای کتاب، ۱۳۶۸، صص ۳۰۴، ۶۹۷).
۱۱.Americana, vol.5, p.122.
۱۲.British Library
۱۳.Niccolo de Conti
۱۴.Eugene IV
۱۵.Giovanni Francesco Poggio Bracciolini (1380-1459)
۱۶.ibid, vol.7, p.687; عبدالحسین نوایی، ایران و جهان، از مغول تا قاجاریه، تهران: هما، ۱۳۶۶، ج۱، ص۱۰۳.
۱۷.Smith, ibid, p.310

منبع: عبدالله شهبازی ؛ زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، ج ۱، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چاپ دوم ۱۳۹۰.

تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم:

تلگرام اندیشکده مطالعات یهود

همچنین ببینید

جان استوارت میل تئوریسین استبداد روشنگرانه

جان استوارت میل تئوریسین استبداد روشنگرانه

اندیشه‌پردازان سیاسی غرب مانند جان استوارت میل «استبداد روشنگرانه» را برای دنیای استعمارزده توصیه می‌کردند! یعنی: حکومت بی‌قانون کارگزاران غربی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه + بیست =