متأسفانه از موضوعاتی که در کشورهای اسلامی كمتر به آن پرداخته شده، ریشه و ماهیت کمونیسم، سوسیالیسم، مارکسیسم، بلشویسم و… است. موضوعاتی نظیر: این حرکتها و مکاتب، از کجا نشأت گرفتهاند؟ بنیانگذار آنها چه کسانی بوده و از چه دینی پیروی میکردهاند؟ این افراد چه اهدافی را دنبال مینمودهاند؟ هولوکاست بلشویکی
در ایران، افراد فریبخورده و همچنین عوامل و مزدوران شوروی و دیگر کشورهای کمونیستی و بلوک شرق، تحت نامهای تودهای، کمونیست، چریک فدایی خلق، و انشعابات آنها نظیر اقلیت و اکثریت و پیکار و…، در زمان طاغوت و حتی سالها بعد از انقلاب، فعالیت داشتند. این افراد هیچ زمان، صحبت از جنایات رهبران احزاب کمونیستی و اینکه چه جنایاتی را در کشورهای خود و کشورهای همجوار مرتکب شدهاند، نمیکردند.
رسانههای گروهی غرب نیز به این مطالب نمیپرداختند، زیرا این رسانهها از آنِ یهودیان بوده و اگر پروندهی جنایات رهبران حرکتهای کمونیستی را باز میکردند، آن وقت، جنایات، اهداف و نقش یهودیان که در این قضایا دست داشتند، برملا میشد. از طرفی دیگر، آمریکا نیز در جنگ جهانی دوم در کنار شوروی قرار داشت تا آنجا که فرانکلین روزولت، ژوزف استالین را «عمو جو» میخواند.
به دلایل مختلف که به بخشی از آن اشاره شد، در طول چند دههی گذشته، به موضوع بلشویسم یهودیان و نیز هولوکاست بلشویکی كمتر پرداخته شده است. ما به اختصار، به نکاتی پیرامون این موضوع اشاره خواهیم نمود.
بلشویک و بلشویسم
دومین کنگرهی حزب سوسیال دمکرات روسیه در سال ۱۹۰۳ میلادی در لندن برگزار شد. در این کنگره، ولادیمیر لنین (Vladimir Lenin) از یک حزب فعال متحد حرفهای که اعضای انقلابی داشته باشد و برای تأسیس یک جامعهی کمونیستی، از هر وسیله و حربهای استفاده نماید، حمایت و در این راستا تبلیغ کرد. گروه دیگری در حزب سوسیال دمکرات روسیه بودند که از رقبای لنین محسوب میشدند. آنها اظهار میداشتند که ما همهی کسانی را که اعلام میدارند با ما همفکر هستند (بدون توجه به اینکه در جلسات و برنامههای حزب سوسیال دمکرات روسیه شرکت فعال داشته باشند) میپذیریم.
در این مورد، اکثر نمایندگان شرکت کننده در این کنگره، موافق این نظریه بودند، ولی در موارد دیگر و شمارش آراء در پایان کنگره، اکثریت به لنین رأی مثبت دادند. بر این اساس، گروهی که لنین را انتخاب نمودند، بلشویک (Bolshevik) به معنای اکثریت و گروه دیگر را منشویک (Menshevik) به معنای اقلیت نامگذاری کردند.
بلشویکها در دومین کنگره حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه در ۱۹۰۳ میلادی به رهبری لنین از دستهٔ منشویکها جدا شدند و سرانجام حزب کمونیست شوروی را تشکیل دادند.
بلشویسم (Bolshevism)، آموزهی کمونیسم براساس نظریه و فرضیه کارل مارکس یهودی میباشد که توسط ولادیمیر لنین در دومین کنگره حزب سوسیال دمکرات روسیه در لندن عرضه و ارائه شد. معنای دیگر بلشویسم، آموزه و یا برنامههای بلشویکها میباشد که آن را تبلیغ میکردند و از سرنگون ساختن خشونتآمیز سیستم سرمایهداری حمایت مینمودند. (۱)
هرچند بعد از آن کنگره، در موارد مختلف، در حرکتهای بهاصطلاح انقلابی روسیه، بلشویکها در اکثریت قرار نداشتند و اقلیت بودند، ولی نامهای «اکثریت» و «اقلیت» برای همیشه با آنها باقی ماند و مردم نیز تصور میکردند که آراء آنها در اکثریت است، در صورتی که اینگونه نبود. گروههای کمونیستی اقلیت و اکثریت که در ایران فعالیت داشتند نیز، از اربابان کمونیست یهودی خود دستور گرفتند و یا آموختند و نامهای اقلیت و اکثریت (منشویک و بلشویک) را بر خود نهادند.
الکساندر سولژنیتسین (Aleksandr Solzhenitsyn)
از افرادی که بخشی از جنایات یهودیان را در هولوکاست بلشویکی افشاء نمود، الکساندر سولژنیتسین است. الکساندر سولژنیتسین یک نویسندهی روسی است که سالها در زندان بود و بعد به نقاط مختلف شوروی و سپس به خارج از شوروی تبعید شد. علت حبس و تبعید وی، بیان مطالبی علیه استالین و اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی بود. سولژنیتسین، اول به آلمان تبعید شد و در سال ۱۹۷۴ میلادی تابعیت وی را لغو کردند و بعد، او به آمریکا رفت. در سال ۱۹۹۱، مسئولین شوروی از تقصیرات وی گذشتند و او در ماه می ۱۹۹۴ به روسیه بازگشت.
الکساندر سولژنیتسین در رمانهایی كه نوشته، حقایق ددمنشانهای را که در زمان استالین و بعد از آن، در زندانهای شوروی حاکم بود، بیان داشته است. وی در این کتب، زندگی در شوروی کمونیستی را نیز به تصویر کشیده است (۲). سولژنیتسین در ارتباط با سیستم زندانهای شوروی و پلیس مخفی آنها مطالبی را نوشت که در سال ۱۹۷۳ به زبان فرانسه ترجمه و چاپ شد و سپس سریعاً به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ گردید. کتاب مجمعالجزایر گولاگ (۳) یکی از آن کتب است که در سال ۱۹۷۴ به زبان انگلیسی ترجمه شد.
هرچند، دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۷۸ به او دکترای افتخاری داد، ولی بهخاطر افشا كردن بسیاری از حقایق در مورد یهودیان، آنها از وی نفرت دارند. البته سولژنیتسین در اوایل مطلبی علیه یهودیان عنوان نمیکرد و دولت آمریکا و یهودیان تصور نمیکردند که وی ممكن است حقایقی را دربارهی یهودیان به رشتهی تحریر درآورد.
یکی دیگر از کتابهای الکساندر سولژنیتسین «۲۰۰ سال با همدیگر» (۴) میباشد. در این کتاب توضیح داده شده که چگونه لنین و تروتسکی و دیگر توطئهگران یهودی، سیستم سلطنتی رومانوف (Romanov) را در سال ۱۹۱۷ سرنگون ساخته و سیستم استبدادی بلشویکی خود را بنا کردند.
ردههای بالای یهودیان در دنیا، از الکساندر سولژنیتسین (بهخاطر افشا و به نمایش گذاشتن جنایتی همچون قتلعام ۶۶ میلیون نفر، توسط کمونیستهای گولاگ / Gulag) متنفرند. مسیحیان اظهار میدارند که بیشتر قربانیان این جنایات، مسیحی بودهاند. اکثر این قربانیان توسط اربابان بزرگ یهودی گولاگ (۵) به قتل رسیدهاند. هیچ ناشر آمریکایی و یا انگلیسی جرأت نمیکند تا کتاب «۲۰۰ سال با همدیگر» را به زبان انگلیسی منتشر سازد و این کتاب فعلاً به زبان روسی میباشد.
یهودیان در مورد الکساندر سولژنیتسین میگویند:
«این بدبخت فلکزدهی بیحیا را له کنید. برای کار او و سخن او همایشی برگزار نکنید و با نادیده انگاشتن و بیتوجهی به وی، او را بکشید. اگر مجبورید نام او را ببرید، با تحقیر، طعنه و تمسخر از او یاد کنید. او را بهجهت اینکه سعی نمود تا اسرار ما را برای دنیا فاش سازد، بهشدت تنبیه کنید. بگذارید او نمونهای باشد، تا مردم بدانند که یهودیان میتوانند با قدرت خود چه [بلایی] بر سر فردی که با لجاجت از پذیرش خطمشی صهیونیستها امتناع میورزد، بیاورند»!
سرنگونی حکومت تزار روسیه توسط یهودیان
در طول تاریخ، یهودیان، بدبختی و فلاکت بسیاری را برای ملل مختلف دنیا به ارمغان میآوردند و این امر باعث شد تا در گذشته، حاکمان کشورهای گوناگون، یهودیان را از منطقه و کشور خویش اخراج نمایند. به همین علت، حکومت تزار روسیه نیز در سال ۱۷۷۲ مقرر نمود تا یهودیان (که تعداد آنها تقریباً ۱۰ میلیون نفر بود) در منطقهی وسیعی که شامل اوکراین، غرب روسیه، تمام لهستان و لیتوانی بود، مستقر شوند. یهودیان حق سکونت در مناطقی نظیر سن پترزبورگ، مسکو و خارکف را نداشتند.
هرچند یهودیان، وضعیت بسیار خوبی در مناطق دیگر داشتند، ولی درصدد بودند تا بر تمام روسیه حاکم شوند. لذا، حزب انقلابی سوسیالیستی را برپا کردند تا حکومت تزار را سرنگون سازند. سازمانی که در سرنگون ساختن تزار روسیه دست داشت، اتحادیه یهود (Jewish Bund) بود که رهبران آن آبراموویچ (Abramovitch) و لایبر (Lieber) یهودی بودند و در حقیقت، یهودیان بودند که حکومت تزار روسیه را سرنگون ساختند. نکتهی دیگر اینکه، قبل از آغاز جنگ جهانی اول، یهودیان سعی داشتند تا عهد و پیمان سال ۱۸۱۴ ناتان روچیلد را که کشتن و نابودی تزار روسیه بود، پیگیری و اجرا نمایند.
الکساندر دوم ؛ تزار روسیه
در ۱۳ مارس ۱۸۸۱، یک یهودی بهنام گرینویتسکی (Grinevetsky) با پرتاب یک بمب، تزار روسیه (الکساندر دوم) را کشت. همچنین یهودیان در سال ۱۹۰۱، وزیر علوم روسیه را بهنام بوگولپف (Bogolepov) را به قتل رساندند. سپس در سال ۱۹۰۲، وزیر کشور روسیه را بهنام سیپیاجین (Sipyagin) به قتل رساندند. در سال ۱۹۰۳ نیز فرماندار ایالت یوفا را کشتند. متعاقب آن، در سال ۱۹۰۴، نخستوزیر روسیه را بهنام وان پلیف (Von Plehve) به قتل رساندند. در سال ۱۹۰۵، عموی تزار بهنام شاهزاده سرجی (Grand Duke Sergei) را کشتند. و در سال ۱۹۰۶، ژنرال دوبراسوف (General Dubrassov) را (که سربازانش در سال ۱۹۰۵، انقلاب یهودیان را نابود کرده بودند) کشتند.
ترور الکساندر دوم ؛ نقاشی توسط G. Broroling در سال ۱۸۸۱
در بین غیریهودیان، افراد فقیر روستایی و زارعینی بودند که گول شعارهای دروغین یهودیان کمونیست را خوردند و از آنها حمایت کردند. پیتر استولیپین (Peter Stolypin) نخستوزیر وقت روسیه تزاری، طرحی را عرضه داشت که منطقهی وسیعی از زمینها را در اختیار زارعین قرار دهند. این طرح، موقعیت یهودیان کمونیست را به خطر انداخت، زیرا باعث میشد افراد فقیری که گول شعارهای فریبندهی یهودیان را خورده بودند، از حمایت و طرفداری یهودیان عقبنشینی کنند، لذا یهودیان بر آن شدند تا نخستوزیر را بکشند. به همین علت، یهودی تروریستی به نام موردخای بوگروف (Mordecai Bogrov) در سپتامبر ۱۹۱۱، هنگامی كه تزار روسیه و همراهانش از جشنوارهای در کییف (در اکراین) دیدن میکردند به پشت سر استولیپین شلیک کرد و او را به قتل رساند. بعد از این ماجرا، یک یهودی بهنام یونو اذف (Yevno Azev) بهعنوان سرپرست گروه ترور، دستگیر و محاکمه و اعدام شد. یونو اذف مؤسس حزب انقلاب سوسیالیستی روسیه بود.
الکساندر سوم (تزار جدید) که از یهودیان بسیار خشمگین شده بود، نطقی را علیه یهودیان ایراد کرد. وی در این نطق، به حقایقی در مورد یهودیان اشاره نمود، با این مضمون که یهودیان باعث فقر مردم شدهاند و به عناوین مختلف مردم، مخصوصاً طبقه ضعیف جامعه را، چاپیدهاند و به این فکر نیستند تا برای منافع کشور فعالیت کنند، بلکه در این فکر بودهاند که ثروتمندتر شوند و دولت نیز تصمیم گرفته است که به این قضایا پایان دهد و… (۶).
بنیانگذاران حرکتهای مارکسیستی
مارکس
کارل مارکس یهودیای بود که لنین و تروتسکی را با عقیده و نگرش کمونیستی خود الهام بخشید. او بهطور مخفیانه، یک پیشوای اعظم شیطان (۷) بود (۸). تصاویری وجود دارد که مارکس، به علامت اسرارآمیز فراماسونی، دست راست خود را بر روی قلب خود گذاشته است (۹). در ضمن، ناتان روچیلد یهودی، مبالغی را به کارل مارکس پرداخت کرده است. دو فقره چکی که ناتان روچیلد به کارل مارکس داده است، بنا بود تا در موزهای در انگلیس به نمایش گذاشته شود.
لنین
نام اصلی لنین، ولادیمیر ایلیچ اولیانوف (Vladimir llich Ulyanov) و پدر بزرگ مادری او، یک یهودی بهنام الکساندر دمیترویچ بلنک (Aleksander Demitievich Blank) بود. یهودیان میگویند اگر مادر فردی یهودی است، او نیز به طور خودکار یهودی میباشد. وین مکگوایر (Wayne McGuire) محقق دانشگاه هاروارد مینویسد:
«براساس استاندارد قانون بازگشت به اسرائیل، لنین یک یهودی بود، زیرا یکی از اجداد او یهودی بوده است. بهنظر میرسد که لنین نه تنها یک یهودی بود، بلکه یهودی نژادپرستی بود که نژاد خود را برتر میدانست. وی عمداً پستهای پرمسئولیت فکری را به یهودیان داده بود».
تروتسکی
لئون تروتسکی (Leon Trotsky) یک یهودی با نام اصلی لِو داویدوویچ برونشتین (Lev Davidovich Bronstein) است كه در اوکراین متولد شد. او پسر یک یهودی بود که در ظاهر، به خصلت (و تابعیت) روسها درآمده بود (۱۰). تروتسکی از نظر قدرت، بعد از لنین مرد شماره دو روسیه بود اما بعد از سکتهی لنین، قدرت را به استالین باخت. تروتسکی را یک تئوریسین مارکسیست روسی و یک فرد انقلابی میخواندند. او یکی از رهبران اصلی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی محسوب میشد.
تروتسکی در بندر اودسا (Odessa) و میکولایف (Mykolayiv) تحصیل نمود و در سال ۱۸۹۶ فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و خیلی زود به یک مارکسیست تبدیل شد. بعد از یک توقف کوتاه در دانشگاه اودسا، در سال ۱۸۹۶ به میکولایف بازگشت تا اتحاد کارگران روسی را تشکیل دهد و به این جهت بود که دستگیر شد و روانه زندان گردید و بعد نیز به سیبری تبعید شد.
او در سال ۱۹۰۲ (زمانی که در سیبری در تبعید بهسر میبرد) به اروپا فرار کرد و نام مستعار تروتسکی را برگزید. سپس با لنین و جورجی پلخانوف (Georgy Plekhanov) و ژولیوس مارتوف (Julius Martov) و دیگر اعضای روسی سوسیال دمکرات آشنا شد و به آنها ملحق گردید که در آن زمان، نشریه ایسکرا (Iskra) (بهمعنای جرقه) را منتشر مینمودند.
او در دومین کنگرهی حزب سوسیال دمکرات در لندن (۱۹۰۳) شرکت کرد و بعد از آن، در سال ۱۹۰۵ به روسیه بازگشت تا یکی از افراد فعال انقلاب باشد. سپس بهعنوان رئیس معاونین کارگران بخش سن پیترزبورگ انتخاب شد. در دسامبر ۱۹۰۵ به زندان افتاد و بعد به سیبری تبعید گردید. (۱۱)
تروتسکی در سیزدهم ژانویهی ۱۹۱۷ به نیویورک آمد. یهودیان روسی که صاحب دفتر مطالعات فیلم ویتاگراف (۱۲) در شهر بروکلین نیویورک بودند، به او کار دادند، او در سه فیلم ایفای نقش نمود که یکی از آنها «زن رسمی من» (My Official Wife) بود که تروتسکی نقش یک روسی انقلابی را در این فیلم داشت.
استالین
نام اصلی جوزف استالین (Joseph Stalin)، یوسف ویسارینویچ جوگاشویلی (losif Vissarionovich Dzhugashvilli) و از گرجستان بوده است که تقریباً در سال ۱۹۱۰ میلادی، نام مستعار استالین را که بهمعنای «مرد آهنین» میباشد، برای خود انتخاب نمود (۱۳). او برای روچیلدها که صاحب بانک و کارخانههای مشروبات الکلی بودند نیز کار میکرد. بعضی از انگلیسیها اینگونه عنوان میکنند: دورانی که بارون ادموند دی روچیلد (Baron Edmond de Rothschild) سفرهایی به گرجستان (برای خرید انگور و تولید مشروبات الکلی) داشت، با مادر استالین رابطه داشت و استالین نیز از روچیلدها میباشد. آنها میگویند برای اثبات این موضوع میتوان از DNA دختر استالین که در حال حاضر، در حیات است و نیز DNA یکی از فرزندان بارون ادموند دی روچیلد استفاده نمود.
دیگر مارکسیستهای یهودی
اولین مارکسیستهای روسیه، یهودی بودند. نیکولاس یوتین (Nicholas Utin) اولین مارکسیست روسیه، بین سالهای ۱۸۶۰ تا ۱۸۷۰ بود که در بنیان نهادن شاخهی کمونیست بینالملل روسیه (۱۴) نقش اصلی را ایفا نمود. از او به عنوان یک یهودی روسی که در حرکت انقلابی، پیشقراول بوده، یاد شده است. (۱۵) بسیاری از یهودیان روسیه، از جمله مارک ناتانسون (Mark Natanson) مؤسس نهضت روسی نرودنیک (۱۶) از نیکولاس یوتین پیروی میکردند.
همچنین پاول اکسلراد (Paul Axelrod)، به همراه گئورگی پلخانف (George Plckahnov) و ورا زاسولیچ (Vera Zasulitch)، گروه سه نفرهای که نهضت روسی سوسیال دمکرات را در سال ۱۸۸۳ تشکیل دادند، از یوتین پیروی میکردند. یهودیانی نظیر روزالی بوگراد (Rosalie Bograd) که با پلخانف ازدواج کرد، و همچنین مایر مولودتسکی (Meir Molodetsky) و گرگوری گلدنبرگ (Gregory Goldenberg) و ام دبلیو دوئچ (M. W. Deutch) و ولادیمیر جاکلسون (Vladimir Jochelson) و ایرون ساندلویچ (Aaron Sundelievitch) و هسیا هلفمن (Hesya Helfmann)، زن یهودیای که برای کشتن تزار الکساندر به مرگ محکوم شد، همه و همه، یهودیانی بودند که از یوتین پیروی میکردند (۱۷).
نکتهی دیگر اینکه، در طول سالهای ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰، سوسیالیسم یهودی (۱۸) شکل گرفت و بعد از آن، احساسات انقلابی در بین جوانهای یهودی غلیان پیدا کرد که منجر به نهضت سوسیالیسم یهودیان (۱۹) شد.
پارکین (A.L. Parkin) در کتاب خود به نام «منشأ حرکت یهودی کارگری روسیه» (۲۰)، علت سوسیالیسم یهودی را دو عامل مهم میداند که یکی وضعیت نابسامان تودههای یهود (۲۱) و دیگری، آموزههای روشنفکرانه (۲۲) بوده است که از نسلهای گذشته در زندگی یهودیان وجود داشته است. وی میگوید در بعضی موارد، این دو عامل، باعث شورش جمعی، علیه ثروتمندان و قدرت حاکمه، در امور همگانی میشد. بهعنوان مثال، ظهور نهضت حسیدی، یکی از آن موارد بود که سوسیالیسم یهودیان، دنباله و ضمائم حسیدیم را بهعنوان یک آموزه، برای فقرا مطرح ساختند تا در اعتراضات و خشمهای اجتماعی و در موقعیتهای انقلابی، از آن استفاده شود (۲۳).
سه حزب بهاصطلاح انقلابی، متعلق به یهودیان بود. یکی از آنها منشویک نام داشت که رؤسای آن دو یهودی بهنام مارتوف (Martov) و دن (Dan) بودند. حزب دیگر، سوسیال دمکرات روسیه بود که در ظاهر به افراد غیریهودی تعلق داشت، ولی رئیس آن یک یهودی به نام دانیشوسکی (Danishevisky) بود. حزب دیگر، بلشویکها بودند که رهبر آن لنین بود. حزب بلشویک بعداً به حزب کمونیست تغییر نام داد.
وین مکگوایر مینویسد: «لنین اذعان داشت که پنجاه درصد تروریستهای پیشکسوت کمونیست را در جنوب و غرب روسیه، یهودیان تشکیل میدادند». شایان ذکر است که در آغاز، اولین کمیسیارهای شوروی، اکثراً یهود بودند (۲۴).
بین سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ میلادی، ۴۵۷ نفر از مجموع ۵۵۶ نفری که پستهای مهمی در دولت بلشویک داشتند، یهودی بودند (۲۵). شایان ذکر است که در آن دوران، یهودیان شوروی نیز سعی میکردند تا غلات و مواد خوراکی ایران را از شمال ایران خریداری کنند و به شوروی ببرند و آنها نیز همانند همکیشان انگلیسی خود در کشتار ۴۰ درصد از مردم ایران (بین سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹) دست داشتند. البته این بدین معنی نیست که در سالهای بعد از ۱۹۱۹ میلادی، این پستها به افراد غیریهودی واگذار شده باشد، بلکه منظور این است که بنیانگذاران انقلاب بلشویک، یهودیان بودند و اکثر پستها نیز در اختیار آنان قرار داشته است و کماکان در این سمتها ابقاء میشدند. لیست تعدادی از این افراد یهودی، در جدول ذیل آمده است:
کارت پستال بلشویکها
بعد از انقلاب بلشویکی یهودیان و استقرار دولت کمونیستی یهودیان در شوروی، دولت کارت پستالی را چاپ نمود و در شوروی پخش کرد. تصاویر شش نفر در این کارت پستال دیده میشوند که تمام آنها (از جمله لنین که یهودی مخفی بود) یهودی میباشند!
کارت پستال بلشویکها
چکا و گولاگ
چکا (Cheka) سازمان پلیس مخفی روسیه بوده است که بعداً به کا گ ب (K.G.B) تغییر نام داد. اردوگاههای کار در روسیه، در سال ۱۹۱۹ میلادی تحت نظر چکا تأسیس شد و تا تاریخ ۱۹۳۰ میلادی، ظرفیت و تعداد زندانیان این اردوگاهها به حداکثر خود رسید. تا سال ۱۹۳۴، اردوگاههای کار، تحت نظر «گولاگ» (۲۶) و یا «اداره کل اردوگاههای کار و اصلاح» (۲۷) و بعد از آن تحت نظر سازمان «ان کی وی دی» (۲۸) که جانشین چکا شده بود، اداره میشد و چندین میلیون زندانی (ازجمله قاتلها، دزدان و جانیان دیگر) را در خود جای داده بود. سیستم گولاگ روسیه که یک وضعیت نامطلوب و غیرانسانی داشت، توسط یهودیان ابداع شد و توسط آنها نیز حفاظت میشد.
فلیکس ژرژینسکی یهودی لهستانی، اولین رئیس سازمان چکا بود كه کمترین احساس عطوفت و رحم و شفقت در وی یافت نمیشد!
۲۳ نفر از ۳۶ نفری که پستهای مهمی در این سازمان مخوف داشتند، یهودی بودند (۲۹). لیست اسامی این یهودیان از قرار ذیل میباشد:
مرگ استالین در سال ۱۹۵۳ باعث آزادی میلیونها نفر از زندانیان شد، ولی وضعیت بهصورتی بود که حتی بستگان نزدیک آن زندانیان، از پذیرش آنها امتناع میورزیدند، زیرا وحشت داشتند که «کا گ ب» آنها را دستگیر نماید.
شایان ذکر است، در حین اینکه حزب کمونیسم بینالمللی در روسیه شکل میگرفت، ارگانهای کمونیستی نیز در دیگر کشورها (از جمله آمریکا، اتریش، انگلیس، ترکیه و فلسطین و در کشورهایی که یهودیان فعالیت و نفوذ داشتند) ایجاد میشد که خود بحث مفصلی است.
روابط یهودیان کمونیست روسیه و آمریکا
یکی از مطبوعات یهودیان در آمریکا طی سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۸، «نگاشتنامه فرقهای یهودیان» (۳۰) بود که سازمان کهیلا (۳۱) [یعنی دولت فرقهای یهودیان (۳۲)] آن را منتشر میساخت. این نشریه نوشت که مهاجرین یهودی روسی، سوسیالیسم (و در اصل کمونیسم) را به آمریکا آوردهاند.
کمکهای مالی یهودیان آمریکا به یهودیان روسیه در جهت تحقق انقلاب بلشویکی روسیه
بانکداران یهودی برای حمایت از کمونیسم متحد شدند. در گزارش کمیتهی روابط خارجی آمریکا در سال ۱۹۱۸ آمده است که بانکهای بینالمللی یهودیان، تأمینکنندهی هزینههای مالی کمونیسم بودهاند، تا آنجا که در سوئد بانک نیا (Nya Banken) را که مالک آن اولاف اشبرگ (Olof Aschberg) یهودی بود، بانک بلشویک میخواندند. البته این بانک تحت کنترل جاکوب شیف (Jacob Schiff) یهودی بود. جاکوب شیف یهودی، ثروتمندترین بانکدار آمریکایی در دنیا بود که رئیس بانک بینالمللی «کوهن لوب» (Kuhn, Loeb and Company) بود.
اصولاً یهودیان در جنگهای مختلف به طرفهای مناقشه پول میدادند (به عنوان وام و یا کمک مالی) تا آنها با یکدیگر بجنگند، و سودهای کلانی نصیب یهودیان شود، زیرا، اولاً اکثر کارخانههای اسلحهسازی از آنِ یهودیان بود و ثانیاً در پایان جنگ هم، از تعداد غیریهودیان کاسته میشد. در نتیجه، از نظر مالی هم، این جنگها به نفع یهودیان بوده است. به عنوان مثال، حییم سالومون (Chaim Solomon) یهودی، تأمین کننده منبع مالی انقلاب آمریکا بود.
در هر صورت، جاکوب هنری شیف یهودی در سالهای ۱۹۰۴ و ۱۹۰۵ میلادی به ژاپنیها وام داد تا با روسها بجنگند. در پایان، نتیجهی این جنگ این بود که روسیه شکست خورد. در این جنگ، یهودیان به طرق مختلف سعی داشتند تا حکومت تزار را سرنگون سازند. در حدود ۵۰ هزار سرباز روسی در این جنگ اسیر شده بودند. یهودیان سعی نمودند تا از حمایت این اسیران جنگی – در زمان بازگشت آنها به روسیه – در انقلاب یهودیان، برای سرنگون ساختن حکومت تزار روسیه استفاده کنند.
جاکوب شیف
زمانی که تروتسکی یهودی در نیویورک بود، با جاکوب شیف دیدار نمود، شیف، تروتسکی را فردی انقلابی یافت و تروتسکی دائماً در کاخ جاکوب شیف با او دیدار داشت. مردم نیویورک نمیدانستند که دیدارهای تروتسکی با شیف به چه علت است. در ضمن، شبهایی را که تروتسکی در کاخ جاکوب شیف با او گفتوگو میکرد، اراذل و اوباش یهودی روسی نیز در قسمت پایین شهر، در بخش شرقی شهر نیویورک، با هم دیدار داشتند. زیرا شیف از او خواسته بود تا دوستان دیگر انقلابی خود را که بهدنبال آزادی روسیه بودند، پیدا کند و آنها را آماده سازد. تروتسکی هم تعداد ۲۶۷ نفر از آن یهودیان بهاصطلاح انقلابی خود را که در آمریکا بهسر میبردند، پیدا کرده بود و آنها نیز جلساتی داشتند.
شیف با وودرو ویلسون (رئیسجمهور وقت آمریکا) تماس گرفت و از وی خواست تا گذرنامهی آمریکایی در اختیار این افراد قرار دهد تا برای ورود به روسیه، آنها با مشکلی روبرو نشوند. ویلسون نیز درخواست شیف را پذیرفت. این افراد یهودی، با پاسپورت آمریکایی موفق شدند به روسیه عزیمت کنند. بعداً مشخص شد که آنها با یک کشتی مخصوص و دربست، که توسط جاکوب شیف تهیه و آماده شده بود، به وعدهگاه لنین در سوئیس رفتهاند تا از آنجا به همراه لنین و گروه او، به سمت روسیه حرکت کنند. در بین راه، قبل از اینکه این کشتی به وعدهگاه لنین برسد، توسط یک کشتی جنگی انگلیس توقیف شد این قضیه با تماس شیف با وودرو ویلسون، و تماس وودرو ویلسون با دولت انگلیس، حل شد و کشتی آنها آزاد گشت.
زمانی که تروتسکی به سوئیس رسید، لنین در مخفیگاه خود یک مهمانی ترتیب داده بود که در آن، افرادی مانند سرهنگ ادوارد مندل هائوس (Edward Mandel House) – مشاور و دوست بسیار صمیمی وُدرو ویلسون – و واربرگ (Warburg) – از طایفهی بانک واربرگ آلمان – و همچنین روچلیدهای لندن و پاریس و نیز لیثنوث (Lithenoth) و کاکوناویچ (Kakonavich) و استالین – که در آن زمان او را با نام مستعار جسی جیمز از (کوههای) اورال (۳۳) میشناختند (۳۴) – در این میهمانی حضور داشتند.
بعضی منابع ذکر کردهاند که واربرگ یهودی، که حاکم آلمان را تأمین مالی میکرد و حاکم، بهعنوان پاداش، او را به عنوان رئیس پلیس مخفی آلمان گمارده بود، این اراذل و اوباش یهودی را که با کشتی به سمت روسیه میرفتند، در مقصد، در داخل چند واگن مهر و موم شدهی باری قرار داد تا مخفیانه وارد روسیه شوند و مأموریت خود را که کُشتن خانوادهی سلطنتی رومانف و سرنگون ساختن حکومت آنها بود، انجام دهند.
در ضمن، شیف مبلغ ۱۰ میلیون دلار نیز در آن زمان (۳۵)، در اختیار تروتسکی گذاشت تا برای انقلاب روسیه هزینه کند (۳۶). بعداً شیف مبلغ ۱۵ میلیون دلار دیگر نیز برای لنین فرستاد تا او نیز از این پول برای محقق ساختن انقلاب روسیه [و استقرار رژیم کمونیستی] هزینه نماید (۳۷).
نکتهای که باید به آن اشاره نمود این است که قبل از جنگ جهانی اول، سوئیس، بهشتی برای یهودیان مجری طرح انقلاب بلشویک روسیه به شمار میرفت. انگلستان و فرانسه در سوم فوریه ۱۹۱۷ در جنگ با آلمان به سر میبردند و ویلسون تمام روابط سیاسی خود را با آلمان قطع کرده بود. بنابراین، واربرگ، سرهنگ هائوس و روچیلدها و تمام آنها دشمن محسوب میشدند، ولی سوئیس یک کشور بیطرف بود که دشمنها – مخصوصاً آنها که یک برنامه و طرح مشترکی داشتند – میتوانستند در سوئیس با یکدیگر ملاقات نمایند و گفتگوهایی را برای اجرای طرح خود داشته باشند.
در اولین مرحله، یهودیان در تاریخ ۱۴ مارس ۱۹۱۷، شهر سن پترزبورگ را گرفتند. این در حالی بود که کشور، در اثر شکست در مقابل آلمان در جنگ جهانی اول، در بحران بهسر میبرد. ده روز بعد، روزنامهی نیویورک تایمز نوشت که جاکوب شیف یهودی، تلگرامی را به دوستان انقلابی خود فرستاد و در آن نوشت:
«لطفاً از طرف من به دوستان بگویید، از اینکه من نتوانستهام امشب در جمع شما دوستان روسی آزاد خود باشم که برای آن پاداش واقعی که سالها به این امید بودیم و تلاش کردیم، جشن بگیریم، بسیار متأسفم».
«نگاشت نامه فرقهای یهودیان»، در نشریه سال ۱۹۱۸ مطالبی را دربارهی کمک مالی یهودیان برای سرنگون ساختن حکومت تزار، تحت عنوان «شیف بودجهی مالی دشمنان تزار را تأمین نمود» (۳۸) نوشت.
اکثر یهودیان، ضمن اینکه از تئودور هرتزل یهودی صهیونیست و ایدهی او پشتیبانی و حمایت میکردند، یهودیان روسیه حامی یکی از چهار حزب مارکسیستی بودند. برنامه و طرح هرتزل این بود که یک کشور تماماً یهودی مارکسیستی را در یک سرزمین که جمعیت کمی دارد (نظیر کنیا، ماداگاسکار، صحرای سینا و فلسطین) برای یهودیان تأسیس نماید. نکتهی قابل توجه این است که «نگاشتنامه فرقهای یهودیان» در نشریه سال ۱۹۱۸ نوشت:
«صهیونیسم، یک حرکت مارکسیستی میباشد».
وقتی یهودیان صهیونیست، شهر حیفا را در فلسطین اشغال کردند، آن را حیفای سرخ نامیدند (Red Haifa). در روز می (May Day) که اولین روز ماه می میباشد و روز کارگر است، یهودیان به خیابانها میریختند و مشتهای خود را گره میکردند و پرچم سرخ رنگی را حمل مینمودند و شعارهای کمونیستی میدادند. شوروی اولین کشوری بود که یهودیان از آنجا اسلحه میگرفتند و به فلسطین منتقل میساختند تا علیه مردم بیدفاع و مظلوم فلسطین بجنگند. بعدها این قضایا تغییر کرد. همین نشریه، یعنی «نگاشتنامه فرقهای یهودیان» در نشریه سال ۱۹۱۸ میلادی از چهار گروه اصلی یهودیان که ارگانهای افراطی کمونیستی بودند و به آمریکا آمده بودند، یاد میکند و نام میبرد و مینویسد که جلسهی متحد شدن این چهار گروه در سال ۱۹۱۵ (دو سال قبل از انقلاب یهودیان در روسیه) در آمریکا تشکیل شد. اسامی این چهار گروه یهودی از قرار ذیل میباشد:
۱. محفل مردان کار (کارگران) (Workmen’s Circle)
2. یونایتد هیبرو تِرِیدْز (اصناف متحد عبری) (United Hebrew Trades)
3. فدراسیون یهودیان سوسیالیست آمریکا (The Jewish Socialist Federation of America)
4. انجمن پیشرو (The Forward Association)
این نشریه میافزاید که انقلاب روسیه باعث شد تا یهودیان در روسیه آزاد شوند. در ضمن، کُتُبی در آمریکا منتشر شده است که نام بعضی از این افراد یهودی کمونیست را که به آمریکا آمده بودند، ذکر کرده است. یکی از این افراد یهودی که از او بهعنوان یکی از رؤسا نام برده شده است، برتروم ولف (Bertram Wolfe) است که وی تحت نام مسیحی آلبرایت (Albright) فعالیت مینمود. یهودی دیگری به نام مکس بداخت (Max Bedacht) متولد آلمان، که تحت نام مسیحی جیمز ای مارشال (James A. Marshall) فعالیت میکرد. همچنین یهودی دیگری به نام اسرائیل امتر (Israel Amter) که تحت نام مسیحی جی فورد (J. Ford) فعالیت میکرد. اسامی یهودیان در آن کتب همچنان ادامه دارد.
در صفحه ۸۰۴ دائرةالمعارف یهود (جودائیکا) که در سال ۱۹۷۱ میلادی در شهر اورشلیم به چاپ رسیده است، لیستی را از یهودیان آورده است که این افراد، از آغاز، نقشی بارز در رهبری و کشمکشهای گروهی حزب کمونیست آمریکا داشتهاند. البته در این صفحه از دائرةالمعارف یهودیان آمده است که لیست این اسامی، بسیار بلند بالا است و فقط تعدادی از آنها ذکر شده است. اسامی یهودیانی که در بالا ذکر شد، در دائرةالمعارف یهودیان نیز آمده است. در هر صورت، خود یهودیان اسرائیل نیز اذعان داشتهاند که بنیانگذاران حرکتهای کمونیستی (حتی در آمریکا) یهودیان بودهاند. شایان ذکر است که منابع دیگری نیز این اسامی را ذکر کردهاند.
در سند شمارهی ۶۲ کمیتهی فرعی تحقیق و بررسی مجلس سنای آمریکا (۳۹) در سال ۱۹۱۹، گزارشی ثبت شده که در آن آمده است: در ماه دسامبر ۱۹۱۹، زیر نظر رئیسجمهور روسیه – زینوویف (Zinoviev) – از مجموعهی ۳۸۸ نفری دولت مرکزی بلشویک، فقط ۶ نفر از آنها واقعاً اهل روسیه بودند و بقیه آنها، به استثناء یک سیاهپوست آمریکایی، همه یهودی بودند.
یک نشریهی یهودی آمریکا بهنام «یهودیان آمریکا» در دهم سپتامبر ۱۹۲۰ (۳سال بعد از اینکه یهودیان، حکومت تزار روسیه را سرنگون ساختند و انقلاب بلشویکی را پایهگذاری نمودند) نوشت:
انقلاب بلشویک در روسیه، نتیجهی طرح و کار فکری یهودیان و همچنین نارضایتی یهودیان بود، یهودیانی که هدف آنها ایجاد یک جامعهی جهانی است. انقلابی که خیلی عالی در روسیه اجرا شد… که این انقلاب باید به یک واقعیت در تمام دنیا تبدیل شود. (۴۰)
این مطالب را که خودِ یهودیان بیان میکنند، حاکی از آن است که آنها تصمیم داشتهاند که سیستم کمونیستی خود را در تمام دنیا مستقر نمایند. نکتهی دیگر اینکه، یهودیان این ایدهی خود را به یکی از اذناب خود به نام جورج بوش پدر (رئیس اسبق سازمان سیا و رئیسجمهور اسبق آمریکا) القاء کردند و او در دوران ریاستجمهوریاش، از همین الفاظ، یعنی «نظم نوین جهانی» (the New World Order) استفاده نمود و سعی کرد تا آن را دنبال نماید.
سرویس جاسوسی ارتش آمریکا (۴۱)، مأمورانی در زمان انقلاب کمونیستی در روسیه داشت و این مأموران، برای دولت آمریکا، گزارشها و اطلاعاتی را در ارتباط با ماهیت انقلاب کمونیستی در روسیه ارسال داشتهاند. در این بخش، به اینگونه اطلاعات از منابع مختلف دولت آمریکا اشاره خواهیم نمود.
سند شماره ۰۰/۱۷۵۷-۸۶۱ از وزارت امور خارجه آمریکا، تلگرامی است که کنسول آمریکا به نام ژنرال سامرز (Summers) آن را در دوم ماه می ۱۹۱۸ از مسکو ارسال داشته است. سند شماره ۰۰/۲۲۰۵-۸۶۱ نیز متعلق به وزارت امور خارجه آمریکا میباشد و آن تلگرامی است که از ولادیوستوک (Vladivostok) توسط کنسول آمریکا به نام کالدول (Caldwell) به تاریخ پنجم جولای ۱۹۱۸ ارسال شده است. در هر دو سند آمده است که بلشویک کمونیست تحت سلطهی یهودیان میباشد. همچنین در این اسناد آمده است که ۵۰ درصد از اعضاء دولت شوروی در هر شهر را بدترین یهودیان تشکیل میدهند. در ذیل، تصاویری از این دو سند آمده است. شایان ذکر است که این اسناد را هر فردی میتواند از دفتر آرشیو ملی آمریکا (۴۲) در واشنگتن دی سی دریافت نماید.
دو سند دیگر نیز در دفتر آرشیو ملی آمریکا موجود است که آنها نیز تلگرامهایی میباشد که از شوروی ارسال شده است. در این دو سند، وضعیت شوروی بیشتر توضیح داده شده است. این اسناد متعلق به سازمان جاسوسی ارتش آمریکا است که توسط کاپیتان مونتگومری اسکایلر (۴۳) در تاریخ اول مارچ ۱۹۱۹ میلادی از امسک (۴۴) روسیه و همچنین در تاریخ نهم ژوئن سال ۱۹۱۹ میلادی از ولادیوستوک سیبری (۴۵) روسیه ارسال شده است. البته این اسناد نیز محرمانه بوده است و در تاریخ ۲۷ سپتامبر سال ۱۹۵۹ میلادی – یعنی ۴۰ سال بعد از ارسال آنها – از حالت محرمانه در آمده است و در معرض دید عموم مردم قرار گرفته است.
در هر صورت، کاپیتان مونتگومری اسکایلر در بخشی از این دو گزارش خود مینویسد: «شاید این غیرعاقلانه باشد که این موضوع در آمریکا منتشر شود، ولی حرکت بلشویک، از همان آغاز، توسط کثیفترین یهودیان روسی هدایت و کنترل شده است و میشود.» در بخشی دیگر از این تلگرام آمده است: «از ۳۸۴ نفر کمیسر (۴۶)، ۲ نفر سیاهپوست، ۱۳ نفر روسی، ۱۵ نفر چینی، ۲۲ نفر آمریکایی و بقیه – بیش از ۳۰۰ نفر یهودی میباشند. از میان این ۳۰۰ نفر یهود، ۲۶۴ نفر از آنها بعد از سقوط دولت امپراطوری، از آمریکا به روسیه آمدهاند.»
نکتهی قابل توجه اینکه، هرچند، وقتی یک زن یهودی به نام فانی کاپلان (۴۷) سعی کرد تا لنین را با ضربات چاقو که به پشت وی زد، او را از پای درآورد و این موضوع باعث شد تا ناخودآگاه، آنتی سمیتیزم (۴۸) (احساسات ضدیهودی) حتی در محفلهای حزب کمونیست، غلیان یابد و جداً شعلهور شود، ولی بعد از روی کار آمدن یهودیان در روسیه، ضدیهود بودن، سریعاً بهصورت یک قانون در شوروی کمونیستی درآمد و مجازات آن، برابر با مرگ اعلام شد، زیرا انقلاب بلشویکی، یک انقلاب یهودی بود و شوروی در چنگال یهودیان قرار گرفته بود.
ناگفته نماند که بسیاری از جاسوسان شوروی که در آمریکا دستگیر میشدند، یهودی بودهاند. به عنوان مثال، ژولیس روزنبرگ (۴۹) و اتل روزنبرگ (۵۰) دو یهودی بودند که بهعنوان رؤسای باند جاسوسان شناخته شدهاند. این دو جاسوس یهودی، اطلاعاتی را در ارتباط با بمب اتمی، از یهودیان دیگری به نام دیوید گرینگلاس (۵۱) و تئودور هالزبرگ (۵۲) که در آزمایشگاه فوقسرّی لاسآلاموس در ایالت نیومکزیکو (۵۳) آمریکا کار میکردند، میگرفتند و به پیامرسان شوروی، یک یهودی دیگر بهنام هری گُلد (۵۴) میدادند تا او به دست یهودیان شوروی کمونیستی برساند.
در مورد انقلاب کمونیستی یهودیان و توضیح راجع به تروتسکی یهودی مینویسند که بعد از انقلاب روسیه، تمام محدودیتهای قانونی لغو شد و اولین رئیسی که برای شوروی کمونیستی برگزیده شد، یک یهودی بود که وی را بهنام تروتسکی میشناختند. نام اصلی تروتسکی «لو داویدویچ برونشتاین» بود که در ۳ نوامبر سال ۱۸۷۹ میلادی در ایالت خِرسون (۵۵) از اکراین متولد شد. انقلاب ماه مارس (مارچ) سال ۱۹۱۷ روسیه تروتسکی را غافلگیر کرد، زیرا او در آن زمان در نیویورک به سر میبرد و برای یک روزنامهی روسی نیز کار میکرد و مقاله مینوشت. بعد، او سریعاً در ماه میسال ۱۹۱۷ میلادی – یعنی دو ماه بعد از انقلاب – خود را به روسیه رساند و رهبری گروه مستقل لیبرال میان منطقهای سوسیال دمکراتیک (۵۶) را به عهده گرفت و به پتروگراد (۵۷) شوروی ملحق شد که بعداً به سنپیترزبورگ (سینت پیترزبرگ) تغییر نام داد.
در ماه جولای سال ۱۹۱۷ میلادی، بعد از اظهار علاقههای لنین نسبت به او، به حزب بلشویک پیوست و برای کمیتهی مرکزی این حزب برگزیده شد. در ماه سپتامبر سال ۱۹۱۷ میلادی، تروتسکی بهعنوان یک بلشویک، برای ریاست شوروی انتخاب شد. سپس او بهعنوان اولین ژنرال و فرماندهی ارتش سرخ بلشویک برگزیده شد و ارتش سرخ را بنا نهاد. او در سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۴ میلادی، کمیسیار امور خارجی شوروی نیز بود. شایان ذکر است که در زمان مسئولیت تروتسکی، یهودیان کمونیست شوروی سعی داشتند تا غلات و مواد خوراکی ایران را از شمال ایران خارج کنند تا به کشتار ایرانیان تسریع بخشند.
کشتار مردم توسط سیستم کمونیستی یهودیان
روزنامهی بوستون گلوب ریپورتر در تاریخ هفتم دسامبر ۱۹۹۵ میلادی (۵۸) مطالبی را در ارتباط با کشتاری که توسط رژیم کمونیستی صورت گرفته است، تحت عنوان «مبادا قربانیان کمونیسم را فراموش کنیم (۵۹) (و یا: تقدیم به قربانیان کمونیسم! مبادا که آنها را فراموش کنیم!)» به قلم جف جکوبی (۶۰)، منتشر ساخت. در این نوشتار آمده است که در طول دوران رژیمهای کمونیستی که از سال ۱۹۱۷ میلادی شروع شد، بیش از ۱۰۰ میلیون نفر کشته شدند. این کشتار تماماً توسط پیروان مارکس یهودی، افرادی نظیر لنین و تروتسکی یهودی صورت گرفته است.
اگر دوران نازی (بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ میلادی)، برای ۱۲ سال طول کشیده است، دوران شکنجه و کشتار و قتل عام رژیمهای کمونیستی یهودیان، بیش از ۷۰ سال ادامه داشته است (از سال ۱۹۱۷ آغاز شد و تا اوایل دههی ۹۰ میلادی ادامه یافت). شما به هر بخشی از این کشتار و جنایات – در نقاط مختلف – رجوع میکنید، آن را بسیار اسفبار و دردآور مییابید.
در اواسط دههی ۱۹۳۰ میلادی، در دوران دیکتاتوری استالین، میلیونها نفر را پاکسازی و دستگیر کردند و به اردوهای کار فرستادند که این قضایا و تقریباً تمام خانوادهها را در بر میگرفت و در این ماجرا که آن را پاکسازی بزرگ یا تصفیه کبیر (۶۱) نام نهادهاند، میلیونها نفر ناپدید شدند (۶۲). ما در ادامه به بعضی از آنها – نظیر کشتار مردم اکراین – اشاره خواهیم نمود (۶۳).
کشتار اوکراینیها
در سال ۱۹۳۲ میلادی استالین سهمیهای را که اکراین، شمال قفقاز و منطقهی ولگای روسیه باید از غلات خود به دولت کمونیستی میدادند، افزایش داد و این تقاضای استالین، قحطی را در آن مناطق، به امری اجتنابناپذیر تبدیل کرد.
در گزارشهایی آمده است که ۹ میلیون اکراینی تحت سیستم کمونیستی یهودیان در سال ۱۹۳۳ میلادی از گرسنگی جان باختند. اکراینیها اخیراً هفتادوپنجمین سالگرد مرگ اکراینیها را – که در دورهی استالین در برنامهای تحت عنوان مزرعه اشتراکی سوسیالیستی (اجباری) (۶۴) رخ داد – گرامی داشتند. شایان ذکر است که در این برنامه، تقریباً در مجموع ۱۴ میلیون نفر بهعلت گرسنگی جان دادند که اکثر این افراد از زارعین اکراین بودند. همچنین درصدی از آنها از منطقهی شمال قفقاز (۶۵)، قزاقستان و روسیه بودند.
کمونیستها و تیپهایی از فعالان ارتش (۶۶) که تحت حمایت پلیس مخفی شوروی بودند، تمام دارایی کولاکها (۶۷) و همچنین خانواده آنها را (که توسط بلشویکها، تقریباً بهعنوان ارتش متجاوز خوانده میشدند) مصادره کردند. افرادی را که مخالفت میکردند، میکشتند و تعداد زیادی از آنها (۶۸) را نیز به منطقهی شمال سیبری تبعید کردند. اکثر زارعین آن منطقه گندم میکاشتند. جزئیات کشتار زارعین و مردم آن منطقه بسیار تکاندهنده میباشد.
کمونیستها برنامهای را تحت عنوان کولاکزدایی (۶۹) (بهمعنای عاریساختنِ زمینها از وجود کولاکها) آغاز نمودند که در این برنامه، در حدود ۶/۵ میلیون نفر از مردم اکراین و تقریباً یک میلیون نفر از مردم قزاقستان جان خود را از دست دادند. امیدوارم که افراد سالمند، در کشور قزاقستان که این جنایات را به یاد دارند، بهگونهای آن را ثبت کنند تا برای نسلهای آینده باقی بماند و خاطرهی جنایاتی را که یهودیان کمونیست مرتکب شدهاند، با آنها دفن نشود.
مسکو ۲۵۰۰۰ نفر از کمونیستهای قابل اعتماد شوروی را به نقاط مختلف، برای همگانی کردن مزارع کشاورزی اعزام نمود. در مواردی نیز از پلیسهای مخفی و ارتش – برای به وحشت انداختن کشاورزان و نیز برای ملحقشدن مردم به اشتراکیشدن مزارعشان و پذیرش قضیهی همگانی کردن مزارع و دارایی مردم – استفاده میشد. بسیاری از کولاکها، حیوانات خود را ذبح میکردند و خانههای خود را به آتش میکشیدند، زیرا ترجیح میدادند که اموال آنها بهدست بلشویکهای یهودی نیفتد. بلشویکها، بسیاری از مردم را که مخالفت میکردند، میکشتند و بعضی از آنها را با قطار – که فاقد سیستم گرمایی بود – با مقدار کمی آذوقه، به مناطق شمال سیبری اعزام میکردند که بسیاری از آنها، در بین راه جان خود را از دست میدادند.
در هر صورت، در مجموع، بیش از ۱۰۰ میلیون نفر توسط رژیمهای کمونیستی یهودیان کشته شدهاند که تقریباً ۶۶ میلیون نفر از آنها در منطقهی شوروی کمونیستی جان باختهاند که از این کشتار بهعنوان هولوکاست بلشویکی یاد میشود که بیش از ده برابر ادعای دروغین هولوکاست یهودیان است.
پینوشتها:
1. معانی دیگری نیز گفته شده كه از آوردن آنها خودداری كردیم:
Encarta Encyclopedia 1996 and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1993- 1995 under “Bolshevik” entry.
2. Ibid, under “Essay” and also under “Aleksandr Solzhenitsyn” entries.
3.The Gulag Archipelago
4. Together for Two Hundred Years
5. Jewish Gulag overlords
۶. متن این سخنرانی در دائرةالمعارف بریتانیکا، جلد ۲، صفحه ۷۶، چاپ سال ۱۹۴۷ میلادی موجود میباشد.
۷. High priest of Satan
8. Richard Wurmbrand, “Marx and Satan”.
9. Richardson, Monitor of Freemasonry, P. 74.
10. Russified Jews
11. Encarta Encyclopedia 1996 and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1993- 1995, under “Trotsky, Leon”entiy.
12. Vitagraph Movie Studies
13. Encarta Encyclopedia 1996 and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1993- 1995 under “Stalin, Joseph” entry.
14. Russian Section in the First Communist International
15. Philip Mendes, THE NEW LEFT, THE JEWS AND THE VIETNAM WAR, 1965-1972, Lazare Press, North Caulfield, Victoria, Australia, p 10; Parkin, A.L. The Origins of the Russian-Jewish Labour Movement. F.W. Cheshire Pty Ltd. Melbourne. 1947. P80.,
16. Russian Narodnik Movement
17. Philip Mendes, THE NEW LEFT, THE JEWS AND THE VIETNAM WAR, 1965-1972, Lazare Press, North Caulfield, Victoria, Australia, p 10; Parian, A.L. The Origins of the Russian-Jewish Labour Move¬ment. F.W.Cheshire Pty Ltd. Melbourne. 1947; pp 80^84; Feuer, Op Cit, pp157-158; Ascher, Abraham. “Pavel Axelrod: A Conflict Between Jew¬ish Loyalty and Revolutionary Dedication” in Russian Review 24 1965, pp249-265; Schapiro, Leonard. “The Role of the Jews in the Russian Revolutionary Movement” in Slavonic and East European Review 490 (Dec 1961), pp 148-167.
18. Jewish socialism
19. Movement of Jewish socialism
20. The Origin of the Russian-Jewish Labour Movement
21. Mass misery
22. Intellectual doctrine
23. Philip Mendes, THE NEW LEFT, THE JEWS AND THE VIETNAM WAR, 1965-1972, Lazare Press, North Caulfield, Victoria, Australia, p 10; Parkin, A.L. The Origins of the Russian-Jewish Labour Movement.
F. W. Cheshire Pty Ltd. Melbourne. 1947. p 80.
24. Universal Jewish Encyclopedia, Volume 1, P. 336.
25. Robert Wilton, The Last Days of the Romanovs, Pp. 184-190,1993 edition by the Institute for Historical Review, Noontide press, P.O. Box 2739 Newport Beach, CA. 92659.
26. Gulag: Chief Administration of Camps-Glavnoye uptavlenie lagetov, or GULAG
27. Main Directorate for Corrective Labor Camps
28. NKVD: The People’s Commissariat of the Interior (Narodny kommissariat vnu-trennikh dyel, or NKVD)
29. Ibid, Pp. 184-190.
30. The Jewish Communal Register
۳۱. Kahellah، هنری فورد نیز در کتاب خود به نام «یهود بینالملل» از کهیلا نام میبرد و فعالیت آنها را ذکر میکند. البته این سازمان در حال حاضر تغییر نام داده است و به نام کنفرانس جهانی یهودیان نامگذاری شده است.
۳۲. Jewish communal government
33. Jesse James of Urals
۳۴. نقل میکنند که استالین در آن زمان، رئیس یک گروه زنجیرهای از دزدان بانک بوده است.
35. مبلغ ۱۰ میلیون دلار بیش از ۹۰ سال قبل، چند صد میلیون دلار زمان حال خواهد بود.
36. بعضیها نقل کردهاند که این مبلغ به صورت طلا و به ارزش تقریباً ۲۰ میلیون دلار بوده است.
۳۷. The Jewish Communal Register of New York’s Kahellah (community government), 356 2nd Ave. New York City, 1918 edition.
38. Schiff Finances Enemies of Czar
39. American Senate subcommittee investigation
40. The American Hebrew, September 10,1920.
41. The American Army Intelligence Service
42. US National Archives, Washington D.C.
43. captain Montgomery Schuyler
44. Omsk
45. Vladivostok, Siberia
۴۶. در شوروی کمونیستی، تا سال ۱۹۴۶ میلادی، وزیر را کمیسر (commissar) میخواندند. البته نمایندهی حزب کمونیست را نیز در یگانهای ارتش، کمیسر میخوانند. در اینجا، منظور از کمیسر، وزیر میباشد.
۴۷. Fanny Kaplan
48. Anti-Semitism
49. Julius Rosenberg
50. Ethel Rosenberg
51. David Greenglass
52. Theodore Hallsberg
53. Los Alamos, New Mexico
54. Harry Gold
55. Kherson, Ukraine
56. Indepandent Left social- Democratic Inter-district Group
57. Petrograd
58. Boston Globe Reporter, Dec. 7,1995.
59. To the Victims of Communism, Lest We Forget
60. Jeff Jacoby
61. Great Terror
62. Encarta Encyclopedia 1996 and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1993- 1995 under “Stalin, Joseph” entry.
۶۳. در ضمن، در سال ۱۹۹۳ میلادی، کلینتون به عنوان رئیس جمهور آمریکا، قانون عمومی ۱۹۹-۱۰۳ (Public Law 103-199) را امضاء نمود و اجازه داد تا بناهایی را در واشنگتن دی سی برای یادبود قربانیان کمونیسم که از آن به عنوان «هولوکاست عظیم بیسابقهی کمونیست» (Unprecedented Imperial Communist Holocaust) یاد شده است، احداث نمایند.
۶۴. Forced Farm Collectivization Program
65. Caucasus
66. Brigades
۶۷. Kulak کولاکها کشاورزانی بودند که زمین داشتند و بلشویکها آنها را نابود ساختند
68. بعضی منابع، این تعداد را میلیونها نفر ذکر کردهاند.
۶۹. Dekulakkization
منبع: سیدهاشم میرلوحی ، یوسرائیل و صهیوناکراسی ، قم: دفتر نشر معارف، چاپ سوم.
هولوکاست بلشویکی ، هولوکاست بلشویکی
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
هولوکاست بلشویکی ، هولوکاست بلشویکی
با سلام
من دنبال یه ایده ی تا و جذاب هستم در مورد صهیونیزم. برای تبدیل به رمان. طوری که ضدیت اونها با همه ی بشریت رو نشون بده و تنفر خواننده رو برانگیخته کنه. خودم همین سوژه ی کشتار بلشویک ها به ذهنم رسید. ولی بهنظر میاد چون کار یهودی ها بوده و اسم خاصی از صهیونیست ها برده نشده ، اون تاثیر مورد نظر من رو نداشته باشه.
خواستم بپرسم کارشناسان شما با توجه به مطالعات گسترده شون چه سوژه ای رو پیشنهاد میدن
ممنون