شناخت مجامع مخفی (قسمت هفتم) / کمیته ۳۰۰
دکتر جان کولمن (John Coleman)، که خود یکی از اعضای پیشین MI6، سازمان اطلاعات امنیت خارجی بریتانیا بوده است، در کتاب «کمیته ۳۰۰ کانون توطئههای جهانی» در اینباره مینویسد:
حکومت پنهانی جهانی با رهبری دربار انگلیس، در دست یک گروه کوچک نخبه قرار دارد که زیر نام «کمیته ۳۰۰» فعالیت میکند. این گروه توطئهگران جهانی، افزون بر برخورداری از قدرت کامل، در روند تمام رویدادهای جهان معاصر، تأثیر دارند. سر رشتهی تمام امور در اختیار آنان است و سران کشورهای مختلف دنیا، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، دستنشاندهی آنانند.
نمیتوان ادعا کرد که تعبیر «فتنهانگیزان ۳۰۰ نفره» را که حذیفة بن یمان از قول رسول اکرم (ص) بیان کرده است، عیناً به این کمیته سیصد نفره برمیگردد؛ اما مطالعهی خاستگاه و عملکرد این کانون توطئه جهانی خواننده را وامیدارد که انگشت اتهام «فتنهانگیزان» نقل شده در روایت را به سَمت این کمیته دراز کند.
هیچگاه فتنهانگیزان ۳۰۰ نفرهای تا روز قیامت نخواهند بود؛ جز آنکه اگر میخواستم نام هر یک، نام پدر و جای او را بگویم، میگفتم همهی اینها از چیزهایی است که رسول خدا (ص)، به من آموخته است. (١)
چنانکه گفته شد، دکتر جان کُلمن ابتدا یکی از اعضای MI6 بود. او در همینباره در پیشگفتار کتاب مشهور «کمیته ۳۰۰ کانون توطئههای جهانی» مینویسد:
من بهعنوان یک مأمور اطلاعاتی حرفهای، در موارد فراوانی، به مدارک بسیار محرمانهای در ایام خدمتم دسترسی داشتم؛ اما در دوران انجام وظیفه، بهعنوان یک افسر فعّال علوم سیاسی در «آنگولا» و «آفریقایغربی»، فرصت مطالعهی مدارک بسیار محرمانهی طبقهبندی شدهای را که با جزئیات کاملاً ویژهای همراه بودند، بهدست آوردم. این مشاهدات مرا به خشم و مقاومت دچار ساخت و در راهی قرار داد که تاکنون از آن، انحراف نیافتهام؛ از جمله بر این باورم که باید آن نیروی پنهانی که دولتهای «بریتانیا» و «ایالات متحده» را اداره میکند و آنها را زیر مهار خود دارد، افشا کرد. (٢)
کولمن حوادث و خطرات بسیاری را در این طریق، دربارهی خود و خانوادهاش تجربه کرد. او خسارت، تهدید، تهمت و افترای بسیاری را تاب آورد؛ ولی حاصل همهی مطالعات و تحقیقات خود را دربارهی یکی از مهمترین مراکز و کانونهای توطئه جهانی، یعنی «کمیته ۳۰۰» منتشر ساخت.
دکتر «جان کولمن»، نویسنده کتاب «کمیته ۳۰۰»
نباید فراموش کرد که دستور کار و روشهای جوامع مخفی آمریکا، از درون آمریکا نشأت نمیگیرد؛ بلکه سرمنشأ این جوامع مخفی از مجامع اروپایی است که از قرنها پیش، در آن سرزمینها حضور داشتهاند.
از تاریخ تأسیس ایالات متحده آمریکا بیش از ۲۰۰ سال نمیگذرد. مهاجرت پیوریتنها از جزیرهی انگلیس به قاره آمریکا که بهوسیلهی کریستف کلمب (کلمبوس) (۳) کشف! شده بود و تأسیس کلونیهای اولیهی مهاجران، به قارهای با ساکنان بومی سرخپوست حیثیّت کشوری داد که تا قبل از جنگهای استقلال زیر نگین و پرچم بریتانیای کبیر اداره میشد؛ در حالیکه از عمر مجامع مخفی اروپایی قرنها میگذشت.
چنانکه قبلاً ملاحظه کردید، از سال ۱۹۱۹م. که طیّ جلسهای در پاریس، CFR یا همان «شورای روابط خارجی» ایالات متحده تشکیل شد تا به امروز، این اشخاص حقیقی و حقوقی با سابقهی حضور در مجامع مخفی اروپایی بودند که نقش اصلی را در تعیین سیاست خارجی آمریکا، اروپا و بالأخره جهان ایفا کردهاند.
به موازات شکلگیری شورای روابط خارجی (CFR) در آمریکا، که وظیفهی تعیین سیاست خارجی آن کشور را عهدهدار بود، مؤسسه دیگری با عنوان «مؤسسه سلطنتی امور بینالملل» در انگستان بهراه افتاد که بهعنوان شاخهی انگلیسی شورا، وظیفهی سامان دادن به روابط خارجی اروپا را عهدهدار شد.
این مؤسسه سلطنتی در سال ۱۹۱۹م. بهوجود آمده بود تا قدرت بریتانیا را در جهان، جاودانه سازد. این مؤسسه، «شورای روابط خارجی» را از آن جهت بهوجود آورد که پیوندی میان طبقهی بالای انگلستان و منافع سیاست خارجی آن با همتایان آمریکاییاش وجود داشته باشد. (۴)
در واقع، باید گفت که «بنیادها»، «CFR»، «بیلدربرگ» و حتی «کمسیون سه جانبه» را بهعنوان زیرمجموعههای «مؤسسه سلطنتی امور بینالمللی» باید شناخت که در محلّ «چتم هاوس» (Chatham House) واقع در «میدان سنت جیمز لندن» مستقر است.
نمودار زیر، جایگاه این مؤسسه سلطنتی را نسبت به سایرین معلوم میکند:
در میان این همه، هیچگاه نباید رابطهی میان «بنیادها» («راکفر»، «کارنگی»، «فورد» و…) را با سازمانهای بالادستی و پاییندستی فراموش کرد. این سازمانها، عموماً بهعنوان ابزار و عامل اجرایی مردان مخفی و سران عمل میکنند و بدون پشتیبانی مالی آنها ره به جایی نمیبرند. جملگی این سازمان و نهادها از کمکهای مالی ویژه بهره میبرند؛ چنانکه مؤسسه سلطنتی امور بینالمللی در لندن (چتم هاوس) و کالج «سنت آنتونی» در دانشگاه آکسفورد نیز در طول سالها، بهواسطهی دریافت کمکهایی از بنیادهای کارنگی، فورد و راکفلر سرپا ماندهاند. (۵)
از میان همین سازمانها، مدیران اجرایی دستگاههای بزرگ سیاستگذار در روابط بینالمللی و حتی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی برگزیده میشوند؛ چنانکه مدیر «مرکز مطالعات بینالمللی» در «ام.ای.تی»، ماکس میلیکن (۶) معاون پیشین «سازمان سیا» بود. (۷)
کمککنندگان مالی و مقامات بنیادها، با حمایت از محقّقان و مؤسّسات تحقیقاتی وابسته، حاصل تحقیقات را در تنظیم سیاست خارجی و بینالمللی بهکار میگیرند.
مطالعهی نحوهی تأسیس، عملکرد و ارتباط سازمانی عموم مؤسسات، کمسیونها و سایر گروههای مخفی نشان میدهد که جملگی به سرسلسلهی توطئهگران، یعنی «کمیته ۳۰۰» پیوند میخورند.
دکتر جان کولمن این وابستگی را بدینگونه بیان میکند:
دلیل موجودیت نظامهای پنهانی، مانند «سلحشوران اورشلیم»، «سنت جان» (۸)، «مردان میزگرد» (۹)، «گروه میلنر» (۱۰) و سایر اجتماعات مخفی (ماسونی) چه میتواند باشد؟ اینان بخشی از زنجیرهی گستردهی فرماندهی سلطهگری جهانی را تشکیل میدهند که از «باشگاه رم» (۱۱)، «سازمان ناتو» (۱۲)، «مؤسسه سلطنتی امور بینالمللی» (۱۳) تا سرسلسلهی توطئهگران، یعنی «کمیته ۳۰۰» امتداد دارد. این افراد و گروهها به این اجتماعات پنهان و اسرارآمیز نیاز دارند؛ چرا که اعمالشان شیطانی است و بایستی از چشم جهانیان دور بمانند. (۱۴)
به واقع، عموم این سازمانها چون دُم افعی خطرناکی هستند که سَر خود را در لانه مخفی داشته است. این روش از تعالیم تلمودی بنیاسرائیل است که توصیه میکند: سر خود را مخفی دار و دُم را بیرون نگهدار تا چنانچه دُم را زدند، سر بتواند دُم را بازسازی کند.
معمولاً آنچه توسط مردم نشانه رفته و گاه زده شده، «دُمها» هستند؛ در حالیکه «سَرها» در لانهی سازمانهای مخفی در امان ماندهاند.
بهعبارت دیگر، این سازمانها و مؤسسات بهعنوان اقمار «کمیته ۳۰۰» قابل شناساییاند.
«کمیته ۳۰۰» متجاوز از چهل شعبهی ستادی فعال دارد که با قدرت، تصمیماتش را به عموم دولتهای غربی و وابسته به غرب تحمیل میکند. راهاندازی جنگها، قتلها و جنایات سازمانیافته، کودتا و… در زمرهی سادهترین برنامههای عملیاتی کمیته ۳۰۰ است که در اقصا نقاط عالم به مورد اجرا گذاشته میشود؛ اما مهمترین هدف این کمیته، تسلّط بر جهان است. مردانی چون کیسینجر، در چارچوب سیاستهای سازمان مخفی، برای عموم کشورهای تحت امر، خطمشی تعیین میکنند و در صورت سرپیچی، اقدامات تنبیهی ویژه را معمول میدارند.
تعیین حدود پیشرفت و صنعتیشدن کشورها، کاهش یا افزایش کمکهای خارجی برای دولتها، بهرهبرداری از منابع زیرزمینی و ثروت کشورها، ایجاد بحرانهای اقتصادی و حتی کنترل سیاستهای خارجی ایالات متحده آمریکا و بریتانیا در زمرهی میدان عمل و حضور این کمیته و اقمار آن، همچون «باشگاه رم» بوده که صد سال است ادارهی جهان را بر عهده دارند.
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
(۱) عن حذیفة بن الیمان قال: ما من صاحب فتنة یبلغون ثلاثمائة إنسان إلا ولو شئت أن أسمیه باسمه و اسم أبیه و مسکنه إلی یوم القیامة کل ذلک مما علمنیه رسولالله ص. (المروزی، نعیم بن حماد، «الفتن»، تحقیق و مقدمه دکتر سهیل زکار، انتشارات دارالفکر، ج۱، صص ۱۵-۱۶).
(۲) جان کولمن، «کمیته ۳۰۰، کانون توطئههای جهانی»، ترجمه دکتر یحیی شمس، انتشارات مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۷، ص۹.
(۳) Christopher Columbus
(۴) جیم مارس، «توطئه جهانی»، ترجمه مهدی قراچهداغی، تهران، نشر پیکان، ص۱۰۶.
(۵) ادوارد برمن، «کنترل فرهنگ: نقش بنیادهای کارنگی، فورد و راکفلر در سیاست خارجی آمریکا»، ترجمه حمید الیاسی، تهران، نشر نی، چاپ سوم، ۱۳۷۳، ص۱۵۲.
(۶) Max Franklin Millikan
(۷) ادوارد برمن، «کنترل فرهنگ»، ص۱۵۳.
(۸) Saint John
(۹) Round Table
(۱۰) Milner Group
(۱۱) Club of Rome
(۱۲) The North Atlantic Treaty Organization (NATO)
(۱۳) Royal Institute of International Affairs
(۱۴) جان کولمن، «کمیته ۳۰۰»، ص۹۵.
منبع: «قبیله لعنت»، جلد هفتم: «فراماسونری در صحنهی حیات سیاسی، اجتماعی ملتها»، نوشته: اسماعیل شفیعی سروستانی، تهران: انتشارات هلال، چاپ سوم، ۱۳۹۸، صص۱۵۹-۱۶۵.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: