بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی (قسمت ششم) محتوای تورات
ب) نظام اعتقادی تورات
کتاب تورات سبک و سیاق تاریخی دارد. با این حال در موارد متعددی سخنان حضرت موسی (ع) و دیگر انبیا در لابهلای تاریخ نقل شده است. این سخنان، که گاهی بسیار مفصلاند، مطالب متنوعی را در زمینههای اعتقادی، اخلاقی، فقهی و شعائر و مراسم دینی دربردارند.
شکل غالب و کلی این تعالیم حکم و دستور است. در خود این کتاب عنوان «شریعت» همهی این احکام و دستورها را دربر میگیرد. حتی آموزههای اعتقادی شکل و صورت یک حکم و دستور شرعی را دارد. حال آیا میتوان از میان این دستورهای متنوع آنهایی را که به اعتقادات مربوطند جدا کرد و به آنها شکل نظام اعتقادی داد؟
به نظر میرسد که بتوان چنین کرد. البته باید توجه داشت که برخی از آموزههای اعتقادی را باید از درون یک حکایت و سرگذشت داستانگونه برداشت کرد و اینگونه نیست که همهجا در پی یک حکم و دستور باشیم. حول چند محور به اصول اعتقادات توراتی اشاره میکنیم:
۱. خداشناسی
محوریترین مبحث عقیدتی تورات خداشناسی آن است و با این جمله آغاز میشود: «در آغاز، هنگامی که خدا آسمانها و زمین را آفرید، زمین خالی و بیشکل بود». این جملهی آغازین دو نکتهی اساسی را دربارهی خدا دربردارد: یکی اینکه اصل وجود خدا مسلّم و بدیهی است و دیگر اینکه خدا آفرینندهی همه چیز است و در واقع «خلقت خداوند» موضوع دو باب اول سِفر پیدایش است.
در این کتاب دربارهی اصلیترین و اساسیترین نام خداوند سخنی آمده است که جای بحث و تحلیل زیادی دارد، چرا که این نام بر اصل هستی خداوند تکیه دارد:
موسی به خدا گفت اینک چون من نزد بنیاسرائیل برسم و بدیشان گویم خدای پدران شما مرا نزد شما فرستاده است و از من بپرسند که نام او چیست بدیشان چه گویم؟ خدا به موسی گفت: «هستم آنکه هستم». و گفت به بنیاسرائیل چنین بگو: «یهوه» (۴) خدای پدران شما، خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب مرا نزد شما فرستاده؛ این است نام من تا ابدالاباد. (خروج، ۳: ۱۳-۱۵)
برجستهترین و چشمگیرترین بحث در خداشناسی تورات «یگانگی خداوند» است که به صورتهای مختلفی بیان شده است. در دو فرمانِ نخست ده فرمان آمده است:
تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد. هیچگونه بتی به شکل حیوان یا پرنده یا ماهی برای خود درست نکن؛ در برابر آنها زانو نزن و آنها را پرستش نکن. (خروج، ۲۰: ۳-۴)
«این بر تو ظاهر شد تا بدانی که یهوه خداست و غیر از او دیگری نیست». (تثنیه، ۳۵: ۴)؛ «ای اسرائیل، بشنو: یهوه، خدای ما، یهوهی واحد است» (تثنیه، ۶: ۴).
برای خداوند در تورات صفاتی ذکر شده است:
«کیست مثل تو عظیم در قدوسیت؟ کیست که مانند تو بتواند کارهای مهیب و عجیب انجام دهد؟» (خروج، ۱۱: ۱۵).
من خداوند هستم، خدای رحیم و مهربان، خدای دیرخشم و پراحسان؛ خدای امین که به هزاران نفر رحمت میکنم و خطا و عصیان و گناه را میبخشم، ولی گناه را هرگز بیسزا نمیگذارم. (خروج، ۳۴: ۵-۶)
۲. راهنماشناسی
در سراسر سِفر پیدایش سرگذشت پیامبران متعددی دیده میشود که با خدا ارتباط داشتهاند و خدا با آنان سخن گفته است. پیامبرانی مانند نوح، ابراهیم، اسحاق و یعقوب به تفصیل زندگی و نبوتشان در این کتاب آمده است. هرچند در داستان زندگی برخی از این شخصیتها، آنگونه که در تورات نقل شده، رهبری یک قوم یا قبیله برجستهتر از نبوت و رسالتشان است، اما اصل نبوت و رسالت این افراد و راهنمایی الهی از سوی ایشان امری قطعی است. در چهار سِفر دیگر، نبوت و رسالت حضرت موسی امری مسلّم و آشکار است. خداوند بارها و بارها با موسی سخن گفته و بهوسیلهی او برای مردم پیام فرستاده است. علاوه بر این از برخی از عبارات بر میآید که حضرت موسی از برخی جهات در میان انبیا منحصر به فرد است:
در اسرائیل پیامبری مانند موسی نبوده است که خداوند با او رودررو صحبت کرده باشد. (تثنیه، ۳۴: ۱۰)
همچنین تورات آمدن پیامبری مانند حضرت موسی را وعده میدهد:
نبیای را برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت. و هر کسی که سخنان مرا که او به اسم من میگوید نشنود، من از او مطالبه خواهم کرد. (تثنیه، ۱۸: ۱۸-۱۹)
از این کتاب بر میآید که حضرت موسی کتابی را از خداوند دریافت کرده است. همچنین بارها سخن از الواحی به میان آمده که خداوند دستورات خود را بر آن نوشته است. (خروج، ۳۱: ۱۸ و ۳۴: ۱-۴ و غیره)
۳. انسانشناسی
در بابهای اول تا سوم سِفر پیدایس داستان آفرینش انسان، وضعیت اولیه و آرمانی او و نیز سقوط بعدی او آمده است، اینکه چرا خدا انسان را آفرید و او را چگونه و از چه چیزی آفرید؟ این چند باب به پاسخ چنین سؤالاتی اختصاص دارد. بنابراین خدا انسان را برای فرمانروایی بر جهان آفرید و به همین دلیل او را شبیه خود خلق کرد:
سرانجام خدا فرمود: «انسان را شبیه خود بسازیم، تا بر حیوانات زمین و ماهیان دریا و پرندگان آسمان فرمانروایی کند». پس خدا انسان را شبیه خود آفرید. او انسان را از زن و مرد خلق کرد و ایشان را برکت داده فرمود: «بارور و زیاد شوید، زمین را پر سازید، بر آن تسلط یابید و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همه حیوانات فرمانروایی کنید». (پیدایش، ۱: ۲۶-۲۸)
آنگاه خداوند از خاک زمین، آدم را سرشت. سپس در بینی آدم روح حیات دمید و به او جان بخشید و آدم، موجود زندهای شد. (پیدایش، ۲: ۷)
خداوند باغی میسازد که در آن همه نوع میوهی مرغوب موجود است. او آدم و حوا را در آن باغ قرار میدهد و به آنان میگوید از همهی درختان استفاده کنند، جز درخت «معرفت نیک و بد» که در وسط باغ قرار دارد. خداوند به آنان میگوید اگر از آن درخت بخورند خواهند مرد. اما مار نزد حوا میآید و او را فریب میدهد و حوا از میوهی آن درخت استفاده میکند و به شوهرش هم میدهد. پس چشمان آن دو باز میشود و متوجه برهنگی خود میشوند و با برگ انجیر خود را میپوشانند. خداوند آدم را مجازات میکند:
سپس خداوند به آدم فرمود: چون گفتهی زنت را پذیرفتی و از میوهی آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری، زمین زیر لعنت قرار خواهد گرفت و تو تمام ایام عمرت با رنج و زحمت از آن کسب معاش خواهی کرد… تا آخر عمر به عرق پیشانیات نان خواهی خورد و سرانجام به همان خاکی باز خواهی گشت که از آن گرفته شدی، زیرا تو از خاک سرشته شدی و به خاک هم برخواهی گشت… پس خداوند او را از باغ عدن بیرون راند تا برود و در زمینی که از خاک آن سرشته شده بود کار کند. (پیدایش، ۳: ۱۷-۲۴)
این داستانِ گناه آدم و رانده شدن او در تورات است و همین ماجرا اساس انسانشناسی یهودی و مسیحی قرار گرفته و اختلافات اساسی در تفسیر آن به وجود آمده است.
۴. نجاتشناسی
سعادت انسانها در گرو دو امر اساسی است؛ یکی اینکه خدای یگانه را با تمام وجود دوست داشته باشند و فقط او را بپرستند و دیگر اینکه با تمام وجود از او اطاعت کنند:
ای بنیاسرائیل گوش کنید: تنها خدایی که وجود دارد، خداوند ماست. شما باید او را با تمامی دل و جان و توانایی خود دوست بدارید. این قوانینی که امروز به شما میدهم، باید دائم در فکرتان باشد. آنها را به فرزندانتان بیاموزید و همیشه دربارهی آنها صحبت کنید، خواه در خانه باشید خواه در بیرون، خواه هنگام خواب باشد خواه اول صبح. آنها را روی انگشت و پیشانی خود ببندید؛ آنها را بر سر در منازل خود و بر دروازههایتان بنویسید. (تثنیه، ۶: ۴-۹)
خدایان قومهای همسایه را پرستش نکنید، زیرا خداوند، خدایتان که در میان شما زندگی میکند، خدای غیوری است و ممکن است خشم او بر شما افروخته شده، شما را از روی زمین نابود کند. او را به خشم نیاورید… هر کاری را که دستور میدهد به دقت اطاعت کنید. آنچه را که خداوند میپسندد، انجام دهید تا زندگیتان پربرکت شود. (تثنیه، ۶: ۱۴-۱۷)
خداوند، خدایتان را دوست بدارید و اوامرش را همیشه اطاعت کنید. (تثنیه، ۱۱: ۱)
۵. معادشناسی
یکی از موضوعهایی که در طول تاریخ تورات مورد بحث و گاهی نزاع فرقهای قرار گرفته معادشناسی است. مشکل از آنجا ناشی میشود که در تورات ذکر صریحی از معاد و زندگی اخروی نیامده، در حالیکه در دیگر کتابهای عهد قدیم میتوان اشاراتی یافت و نیز عهد جدید بر آن تصریح کرده است. این نکته موجب میشود که یکی از فرقههای مهم یهودی، یعنی صدوقیان، که تنها تورات کتبی را قبول داشتند، به معاد و زندگی اخروی اعتقاد نداشته باشند. گروه مقابل صدوقیان، یعنی فریسیان، که تورات شفاهی را نیز قبول داشتند، برای اثبات معاد در تورات کوشیدهاند. نمونهای از این تلاشها در تلمود آمده است:
از کجا بدانیم که تورات به موضوع رستاخیز مردگان اشاره کرده است؟ از آنجا که مکتوب است:
«و از آنها هدیهی افراشتنی خداوند را به هارون کاهن بدهید» (سفر اعداد، ۱۸: ۲۸). ولی آیا هارون تا به ابد زنده خواهد ماند؟ مگر نه اینکه او داخل سرزمین اسرائیل نشد تا به او هدیهی افراشتنی بدهند؟ این آیه میآموزد که هارون در (جهان) آینده زنده خواهد شد، و افراد ملت اسرائیل هدیهی افراشتنی خود را به او خواهند داد. از اینجا مدلل است که موضوع رستاخیز مردگان در تورات ذکر شده است (سنهدرین، ۹۰ ب). (۵)
دو نکته دربارهی استفادهی این نویسندهی یهودی از مطلب فوق به ذهن میرسد. اولاً این مطلب به بنیاسرائیل دستور میدهد که وقتی وارد سرزمین موعود شدند هدیهای خاص را به هارون بدهند؛ ولی هارون قبل از رسیدن به سرزمین موعود وفات مییابد. دانشمند فوق از این موضوع استفاده کرده و گفته است این آیه مربوط به آخرت است. اما میتوان گفت که هارون اشاره به طبقه کاهنان است که از نسل لاوی هستند و هارون مهمترین فرد آنان است. ثانیاً مگر در روز قیامت و زندگی اخروی همین اعمال عبادی دنیوی ادامه دارد که در آنجا به هارون هدیه داده شود؟!
به هر حال اینکه آن دانشمند به این مطلب استناد کرده، مؤید این مسئله است که در تورات اشارهی صریحی به معاد نیست.
در عهد جدید انجیل متی بحثی را که بین صدوقیان و حضرت عیسی درباره معاد رخ داده، نقل میکند. حضرت عیسی برای اثبات معاد در تورات میفرماید:
اما درباره روز قیامت مگر در کتاب آسمانی نخواندهاید که خدا میفرماید: من هستم خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب؟ پس خدا، خدای مردگان نیست، بلکه خدای زندگان میباشد. (متی، ۲۲: ۳۱-۳۲)
به هر حال، مقصود ما این است که نفس تلاش برای چنین اثباتی نشان میدهد که این موضوع با صراحت در تورات نیامده است. فقرهی دیگری در این کتاب آمده است که شاید بتوان آن را ظاهر در این معنا گرفت:
بدانید که تنها من خدا هستم… میمیرانم و زنده میسازم، مجروح میکنم و شفا میبخشم. (تثنیه، ۳۲: ۳۹)
اما از قسمت آخر این فقره برمیآید که «میراندن و زنده کردن» مربوط به این دنیاست، و نه دنیای دیگر و حداقل در دومی صراحت ندارد.
باید توجه داشت در موارد متعددی که تورات به بنیاسرائیل دستور میدهد که خدا را دوست داشته باشند و از او اطاعت کنند، سعادت و خوشبختی دنیوی را به عنوان نتیجهی آن مطرح میکند. (۶)
۶. قوم برگزیده
از کتاب تورات مستفاد میشود که قوم اسرائیل در درگاه الهی جایگاهی ویژه دارد و قوم برگزیده و خاص خداست. این موقعیت خاص را خداوند به حضرت ابراهیم وعده داده است. خداوند پس از اطاعت بیچون و چرای ابراهیم در ماجرای ذبح فرزند، به او میگوید:
به ذات خود قسم خوردهام که چون مرا اطاعت کردی و حتی یگانه پسرت را از من دریغ نداشتی، تو را چنان برکت دهم که نسل تو مانند ستارگان آسمان و شنهای دریا بیشمار گردند. آنها بر دشمنان خود پیروز شده موجب برکت همهی قومهای جهان خواهند گشت، زیرا تو مرا اطاعت کردهای. (پیدایش، ۲۲: ۱۵-۱۸)
این قوم در مصر شکل میگیرد و خداوند به وسیلهی موسی (ع) آنان را نجات میدهد. خداوند به واسطهی حضرت موسی با این قوم سخن میگوید و نعمتها و گشایشهای الهی را گوشزد میکند و در ادامه میگوید:
اگر مطیع من باشید و عهد مرا نگه دارید، از میان همهی اقوام، شما قوم خاص من خواهید بود. هر چند سراسر جهان مال من است، اما شما برای من ملّتی مقدس خواهید بود و چون کاهنان مرا خدمت خواهید کرد. (خروج، ۱۹: ۵-۶)
در جای دیگر به قوم گوشزد میکند که چون قوم مقدسی هستید و قوم خاص خدا هستید، پس باید کارهای خاصی را انجام دهید:
قربانگاههای کافران را بشکنید، ستونهایی را که میپرستند خرد کنید و مجسمههای شرمآور را تکه تکه نموده، بتهایشان را بسوزانید؛ چون شما قوم مقدسی هستید که به خداوند خدایتان اختصاص یافتهاید. او از بین تمام مردم روی زمین شما را انتخاب کرده است تا برگزیدگان او باشید. (تثنیه، ۷: ۵-۶)
از مطالب فوق برمیآید که اولاً خداوند در پاداش اطاعت بی چون و چرای ابراهیم به او وعده داده تا فرزندان او را برگزیند و قوم او را خاص خود گرداند؛ ثانیاً، این برگزیدگی مشروط به اطاعت بی چون و چرا از خداست؛ ثالثاً، قوم برگزیده شده است تا وظایف و تکالیف خاصی را بر عهده بگیرد و کاهن خاص خدا باشد. پس تا اینجا، برگزیدگی قوم، هرگز به معنای برتری نژادی نیست و نمیتوان از تورات چنین مطلبی را استنباط کرد. با این حال برخی از موارد عملی و اخلاقی شبههانگیز در تورات نقل شده است که به برخی از آنها در بحث «اخلاق در تورات» اشاره خواهیم کرد.
ج) ابعاد عملی تورات
در تورات واژهی «شریعت» کلید واژهای است که همهی ابعاد دین، یعنی امور اعتقادی، دستورات اخلاقی و احکام عملی فقهی را در میگیرد. دو محور اخلاقیات و احکام فقهی ابعاد عملی تورات را تشکیل میدهند.
۱. اخلاقیات
در تورات اخلاق جایگاه ویژهای دارد و بسیاری از دستورهای این کتاب، اخلاقی به حساب میآید. اهمیت و جایگاه اخلاق در تورات را از این نکته میتوان فهمید که اکثریت فرمانهای «ده فرمان» (۷) اخلاقی هستند. دستورهای اخلاقی متعددی در سراسر تورات و لابهلای مباحث دیگر آمده است. برخی از این دستورها در بابهای ۲۲ و ۲۳ از سفر خروج و باب ۱۹ و ۲۰ از سِفر لاویان بیان شده است. اساسیترین دستور اخلاقی تورات این دستور است:
«همنوعت را چون خودت دوست بدار» (لاویان، ۱۹: ۱۸).
این حکم را برخی از عالمان یهود اصل اساسی تورات شمردهاند. (۸) و شاید با توجه به این حکم باشد که دانشمند دیگری تورات را در یک جمله خلاصه کرده است:
«آنچه را خودت از آن نفرت داری دربارهی همنوعت روا مدار». (۹)
از میان دستورات اخلاقی متعددی که در تورات آمده است برخی جذابتر به نظر میرسد. نمونهی آن دستور زیر است:
اگر به گاو یا الاغ گمشدهی دشمن خود برخوردی آن را پیش صاحبش برگردان. اگر الاغ دشمنت را دیدی که زیر بار افتاده است، بیاعتنا از کنارش رد نشو، بلکه به او کمک کن تا الاغ خود را از زمین بلند کند. (خروج، ۲۳: ۴)
جذابیت این دستور هنگامی دوچندان میشود که برخی از دانشمندان یهود در تلمود گفتهاند: «مقصود از دشمن، یک غیریهودی بتپرست است». (۱۰) اما مشکل از اینجا پیدا میشود که تعداد زیادی از این دانشمندان کلمهی «همنوع» را به «یهودیان» تفسیر کردهاند. (۱۱) نکتهی دیگری که از برخی از فقرات تورات برمیآید این است که رعایت اصول اخلاقی در رابطه با غیریهودیان لازم نیست! یکی از دستورات اخلاقی امانتداری و رد آن است. اما هنگامی که بنیاسرائیل آمادهی خروج از مصر میشوند، خداوند به حضرت موسی میگوید به مردان و زنان اسرائیلی بگوید هر چه میتوانند از همسایگان مصری خود طلا و نقره بخواهند و آنان چنین میکنند و طلا و نقرهی امانی را با خود میبرند (خروج، ۱۱: ۲ و ۱۲: ۳۵-۳۶). گویا رد امانت نسبت به غیریهودیان لازم نبوده است!
نکتهی دیگری که در تورات به چشم میخورد و به نظر میرسد در آن توجه به قوم جای اخلاق را گرفته است، خشونت بیش از حدی است که نسبت به اقوام دیگر اعمال میشود. نمونهی آن جنگی است که بین بنیاسرائیل و مدیانیها رخ داده است. زیرا سپاه اسرائیل همهی مردان مدیانی را به قتل میرساند و اموال را به غنیمت میگیرد و زنان و کودکان را اسیر میکند. اما، به گفتهی تورات، موسی بر سرداران سپاه خشمگین میشود که چرا زنان و کودکان را نکشتهاند و آنها را اسیر کردهاند! لذا به آنان دستور دهد که زنان و پسربچهها را به قتل برسانند و تنها دختران باکره را برای خود زنده نگه دارند. پس از انجام این فرمان ۳۲ هزار دختر باکره زنده ماندند، که از آنان ۳۲ نفر را برای خدا قربانی و بقیه را تقسیم کردند! (۱۲)
۲. احکام فقهی
دانشمندان یهود گفتهاند که ۶۱۳ حکم شرعی در تورات آمده است که برخی از این احکام، عقیدتی، برخی اخلاقی و بقیه فقهی به معنای خاصاند. دانشمند شهیر یهودی، موسی بن میمون، این احکام ۶۱۳گانه را استخراج و دستهبندی کرده است. (۱۳) احکام فقهی این مجموعه بسیار گسترده و شامل این موارد است: عبادیات، معبد و کاهنان، طهارت و نجاست، مأکولات و مشروبات، احکام قضایی و حقوق، ازدواج و طلاق و مسائل جنسی، تجارت و بازرگانی، حکومت و جنگ و غیره. (۱۴)
د) پردازش شخصیتها
بخش زیادی از تورات جنبهی تاریخی دارد. در این تاریخ، که عمدهی آن تاریخ شکلگیری و نجات قوم اسرائیل است، شخصیتهای مهمی ایفای نقش کردهاند. در واقع زندگینامه این شخصیتها لابهلای تاریخ قوم آمده است. اما نکتهای که در بسیاری از این زندگینامهها به چشم میخورد، شیوهی پردازش این شخصیتهاست. زندگی این قهرمانان بهگونهای است که فراز و فرودهای عجیبی را نشان میدهد. البته در زندگی همهی انسانها فراز و فرودهایی وجود دارد، اما اینکه شخصیتی برگزیدهی خدا باشد و خداوند او را برای امر خطیری مانند نبوت و رسالت انتخاب کرده باشد، و او یک روز انسانی استثنایی و در اوج کرامت و بزرگواری باشد، بهگونهای که بتواند چنانکه باید بهترین الگوی بشریت باشد، اما روز بعد از او عملی سر زند که چنان سخیف و سطح پایین باشد که حتی از پایینترین انسانهای جامعه سر نمیزند، این امر عجیبی است!
نوح، پیامبر خداوند است که عمر خود را در راه مبارزه با شرک و فساد صرف میکند و از مقربان درگاه خداوند است. اما در صفحهی دیگر زندگیاش شراب مینوشد و برهنه به کوچه میآید و بدمستی میکند! (پیدایش، ۹: ۲۰-۲۱)
ابراهیم خلیل حاضر است یگانه فرزندش را در راه خدا بدهد و با دست خود او را قربانی کند (پیدایش، ۹: ۲۲)، اما در صفحهی دیگر زندگیاش حاضر میشود همسر خویش را با توهم اینکه شاید به همسرم طمع بورزند و بهخاطر او مرا به قتل برسانند، خواهر خود معرفی میکند و دیگران با او ازدواج کنند، و بعد معلوم میشود خطری که او احساس میکرد صرفاً یک توهم بوده است! (پیدایش، ۹: ۲۰)
لوط، پیامبری که عمری با فساد مردم شهر خود مبارزه میکند تا اینکه سرانجام خداوند قوم او را هلاک میگرداند و او را نجات میدهد، اما صفحهی دیگر زندگیاش گونهی دیگری است، دو دختر او به او شراب مینوشانند و در حال مستی با او همبستر میشوند! (پیدایش، ۱۹: ۳۰-۳۸)
اسحاق نیز عمل پدر خود را انجام میدهد و از ترس جان، که باز توهمی بیش نبوده است، همسرش را خواهر معرفی میکند! (پیدایش، ۱۶: ۲۶)
یعقوب چنان خسّت میورزد که حاضر نیست به برادر در حال مرگش قدری آش بخوراند و از او در برابر این آش حق نخستزادگی را میخواهد (پیدایش، ۱۹: ۲۵) و نیز با تقلب و حیله برکت را از پدر میگیرد. او پدرش اسحاق را فریب میدهد و خود را به جای برادرش عیسو جا میزند و برکت را از پدر میگیرد!
موسی، پیامبر بزرگ خدا، دستور میدهد که بنیاسرائیل از همسایگان مصری طلا و نقره عاریه بگیرند و با خود ببرند (سِفر خروج، بابهای ۱۱ و ۱۲) و او دستور به قتل دهها هزار زن و کودک بیگناه میدهد، کاری که کمتر کسی در طول تاریخ انجام داده است! (سفر اعداد، باب ۳۱)
و سرانجام، هارون، وزیر موسی و کسی که خداوند او را به سخنگویی موسی برگزیده، برای قوم گوسالهی زرین میسازد و آنان را به گوسالهپرستی میکشاند! (سفر خروج، باب ۳۲)
آیا چنین ماجراهایی با هم ناسازگار نیستند؟ به نظر اینگونه میرسد. البته شاید نظریهی «منابع متعدد» که میگوید نویسندهی تورات بعد از اسارت بابلی از منابع مختلفی استفاده کرده و تورات فعلی را نوشته است، بتواند این مشکل را حل کند.
پینوشتها:
۴. این کلمه در زبان عبری از مادهای است که با معنای ریشهای «هستی» مرتبط است.
۵. گنجینهای از تلمود، ص۳۶۳.
۶. برای نمونه، رجوع کنید به: تثنیه، بابهای پنجم و ششم.
۷. خروج، باب بیستم و تثنیه، باب پنجم.
۸. گنجینهای از تلمود، ص۲۳۲.
۹. همان، ص۲۳۴.
۱۰. همان، ص۲۳۳.
۱۱. همانجا.
۱۲. ر. ک.: سفر اعداد، باب ۳۱.
۱۳. ر. ک.: سلیمانی، حسین، «احکام ۶۱۳گانه تورات»، فصلنامه هفت آسمان، ش۱۸، ص۱۵۳؛ Encyclopedia Judaica, vol. 5, pp. 764-782.
۱۴. علاوه بر دو منبع فوق، ر.ک: لوی، حبیب، احکام و مقررات حضرت موسی، فصول ۳-۱۵.
منبع: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی ؛ بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی – مسیحی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی، چاپ اول: بهار ۱۳۹۶.
محتوای تورات ، محتوای تورات ، محتوای تورات ، محتوای تورات ، محتوای تورات
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: