هالووین» تا «کار خودشونه

از «هالووین» تا «کار خودشونه»!

غرب چگونه اذهان شرق را تسخیر کرد؟! هالووین

این‌که با شکاف‌دادن کدوها برایشان دهان‌هایی با دندان‌های تیز و شیطانی درست کنند یا کودکان و بزرگسالان با زدن صورتک‌هایی، بقیه را به شوخی بترسانند، در ذات خودش چه عیبی می‌تواند داشته باشد؟!

در بعضی از نقاط دنیا، در مقابل چنین رسومی مقاومت کرده‌اند. مثلاً روس‌ها آن را یک رسم به‌جامانده از دوران بت‌پرستی می‌دانند و در زمان کمونیسم به‌عنوان خرافات کنار گذاشته می‌شد و پیش و پس از آن کلیسای ارتودوکس ممنوعش کرده بود. مردم هند هم جشن‌های مشابهی دارند که باعث می‌شود سراغ هالووین نروند. در انگلستان هم به‌رغم قرابت فرهنگی با آمریکا و باقی اروپا، به‌دلیل جشن مهم دیگری که در همان ایام برگزار می‌شود، هالووین معمولاً کم‌رنگ‌‌تر است. بسیاری از کشورهای مسلمان هم به‌دلیل منشأ هالووین در سنت‌های بت‌پرستی یا به‌کار رفتن نماد‌های شیطان‌پرستی در آن، جشن گرفتن در این روز را مجاز نمی‌دانند.

با این حال هالووین (halloween) در بسیاری از کشورهای دنیا جشن گرفته می‌شود که به‌لحاظ فرهنگی هیچ قرابتی با منشأ غربی و اروپایی آن ندارند. ورود چنین جشنی به آن کشورها به‌لحاظ فرهنگی وضعیت پیچیده‌ای ایجاد می‌کند. هالووین یک پدیده‌ی ذاتاً مدرن نیست که ورود آن به هر کشوری، بخشی از فرایند تجددپذیری محسوب شود. بله، این سنّت طی قرن‌ها توانسته به‌روزرسانی شود ولی همچنان هیچ جنبه‌ی مدرنی به آن اضافه نشده است.

جشن هالووین

هالووین برای کشورهای پیرامونی در نظام سرمایه‌داری غرب، یک سنّت بیگانه است، اما از سوی کسانی آمده که نماد تجدد هستند. به‌عبارت ساده و خلاصه، کار به جایی می‌رسد که رسوم بت‌پرستان چند هزار سال پیش اروپایی هم امروز برای ملت‌هایی که خودشان دارای تاریخی کهن هستند، به‌عنوان رسمی نو پذیرفته می‌شود. این بیشتر از هر چیز میل به «از خود بیگانگی» و حتی «خود نبودن» است. این نشانه‌ی تمایلی است برای تبدیل شدن به دیگری و به عبارتی دیدن کمال در تبدیل شدن به دیگری‌های موطلایی و چشم‌آبی.

چنین رفتاری گزینش ویژگی‌های قابل تحسین یک تمدن دیگر نیست، مسخ‌شدن در برابر یک تمدن و مرعوب‌شدن در مقابل آن است. روشنفکران کره‌جنوبی، مسیحیت را دین استعمار می‌دانند و در فیلم‌های موج نو کره، این را به کرّات می‌شود دید. در فیلم پیرپسر (اولدبوی) «OldBoy»، اثر دوران‌ساز پارک چان ووک، روح سکوت شرقی در برابر فاش‌گویی و پرده‌دری غربی قرار می‌گیرد و نماد نگرش غربی، دین مسیحیت است. آن مدرسه‌ی مسیحی، نمادهای مسیحیت و… در فیلم موج می‌زنند. این فیلم را می‌توان آغازگر یک فریاد بزرگ بر سر فرهنگ وارداتی دانست، هرچند به زبانی که باقی دنیا عمدتاً آن را نمی‌فهمید و غربی‌ها هم برای ریتم و غافلگیری‌های داستانی و کارگردانی خوب تحسینش می‌کردند.

هالووین در عربستان

جشن هالووین در عربستان سعودی!

سال‌ها گذشته و فیلم‌های متعدد دیگری در موج نوی کره با همین درون‌مایه‌ی نقد و طعنه به آیین وارداتی مسیحیت ساخته شد تا این معنا به‌طور کل برای مخاطبین سایر دنیا هم جا بیفتد. حالا که به اینجا رسیده، می‌دانیم مسئله‌ی اصلی، معانی دیگری است که این صورت‌های ظاهری دارند.

هالووین و ولنتاین و کریسمس و انواع رسوم و جشن‌های غربی، به‌عنوان جشن ترس، جشن عشق، جشن برف‌بازی و امثال آن نیست که مورد نقد قرار می‌گیرند، بلکه فرایند قرار گرفتن در محیطی که این رویدادها را هنجار کرده مهم است. اگر در کره مسیحیت نماد غربی‌شدن است، جشنی که یادگار دوران بت‌پرستی غربی‌ها بوده، برای کره‌ای‌ها چه معنایی باید داشته باشد؟ این تناقض را فرهنگ توده‌ای و عام کره ایجاد کرده و اگر از درون به آن نگاه کنیم تناقضی نخواهیم دید، بلکه یک نگاه بیرونی است که چنین تناقضاتی را پیدا می‌کند.

جامعه‌ی عام و متوسط کره، فرهنگ غربی را پذیرفته، نه مسیحیت یا بت‌پرستی قوم سلت در چند هزار سال پیش را. روشنفکران کره‌ای هم در حقیقت بیش از آن‌که در دفاع از بودیسم یا سایر مذاهب بومی کره حرف بزنند، پشت آن‌ها سنگر گرفته‌اند تا به‌طور کل از بومی‌بودن دفاع کرده باشند. معضلی که آن‌ها روبه‌رویشان می‌بینند، کدوهایی که با برش برایشان دندان درست شده یا مراسم عشای ربانی در یکشنبه‌های کره نیست، آن‌ها مقابل ازخودبیگانگی موضع گرفته‌اند.

هالووین در کره جنوبی

جان‌باختن بیش از ۱۵۰ نفر بر اثر ازدحام جمعیت در جشن هالووین در کره جنوبی!

اساساً چرا باید چنین موضعی گرفت؟ چه ایرادی دارد که ما یک فرهنگ دیگر را به فرهنگ‌مان راه بدهیم یا حتی آن را با فرهنگ سنّتی خودمان کاملاً عوض کنیم؟ اگر ما در خانواده‌ای اروپایی یا آمریکایی به‌دنیا آمده بودیم، این فرهنگ برای ما مضر نبود و حالا که کره‌ای، عرب، آفریقایی یا اهل هر جای دیگری هستیم، برایمان ضرر دارد؟! نکته‌ی اصلی همین‌جاست. این فرهنگ نیست، این صنعت فرهنگ است. حتی خود شهروندان غربی را هم می‌شود نسبت به چنین صنعتی هشدار داد.

آن‌چه با آن روبه‌رو هستیم، استفاده ابزاری سرمایه‌داری از بسیاری مسائل مشروع، شاد و انسانی برای به انقیاد کشیدن جوامع است. شما باید فکر کنید که آزاد هستید و حق انتخاب دارید و یک‌سری چیزها را برگزیده‌اید، اما حقیقت این است که جبراً در این مسیر قرار داده شده‌اید و ممکن است منفعت‌های والاترِ شما این‌ها نبوده باشند. شما به‌عنوان یک کره‌ای یا شهروند عربستان سعودی، فکر می‌کنید که رفتن به هالووین را انتخاب کرده‌اید اما به‌واقع، نه از وجود قومی به‌نام سلت در چند هزار سال پیش خبر داشتید، نه رسوم‌شان را می‌دانستید و نه این برنامه به ابتکار شما بازآفرینی می‌شود. اما تو که سعودی‌نشین یا کره‌ای یا آفریقایی هستی، فکر می‌کنی با انتخاب خودت به هالووین کره‌ای یا هالووین عربی یا هالووین سیاهان رفته‌ای.

جشن هالووین در عربستان

جشن هالووین در عربستان سعودی!

یک اقتصاد سیاسی پشت این هدایت نامرئی وجود دارد و شما دارای فرهنگ توده نیستید، شما در عصر صنعت رسانه به سر می‌برید. در جهانی که رسانه‌ها برایتان ساخته‌اند و توهّم این را ایجاد می‌کنند که چینش اجزایش به انتخاب خودتان انجام می‌شود. فیلم «ترومن شو» (نمایش ترومن) «The Truman Show» توضیح کامل و شفافی از این وضعیت است که هانا آرنت آن را صنعت رسانه Media culture می‌نامد و سوزان سونتاگ درباره‌اش استدلال می‌کند که در فرهنگ ما: «قابل درک‌ترین و متقاعدکننده‌ترین ارزش‌ها به طور فزاینده‌ای از صنایع سرگرمی استخراج می‌شوند».

در نتیجه، موضوعات «ولرم، رقیق و بی‌رحمانه» در حال تبدیل شدن به یک هنجار هستند. این مسائل را روشنفکرانی با تبار غربی بیان کرده‌اند اما شوربختانه، وقتی به کشورهای پیرامونی در نظم سرمایه‌داری غرب نگاه می‌کنیم، دیده می‌شود که تفسیر وارونه‌ای از نخبه بودن و پیشرو بودن جاافتاده است.

جشن هالووین در کره جنوبی

جان‌باختن بیش از ۱۵۰ نفر بر اثر ازدحام جمعیت در جشن هالووین در کره جنوبی!

مترقّی بودن، مساوی با تن دادن هرچه بیشتر به این مظاهر صنعتی فرهنگ گرفته می‌شود و جوان خوش‌تیپ کم‌سوادی که در اینستاگرام هوادارانی دارد، از محقق یا اندیشمندی که پرچم بازگشت به خویشتن جامعه را بلند کرده، امروزی‌تر و مترقّی‌تر محسوب می‌شود. اینجاست که سلبریتیسم و مرجعیت فکری کوتاه‌قامتان فکری هم به‌وجود می‌آید.

روشنفکران جامعه در برابر چنین استثماری به‌دست سرمایه‌داری انذار می‌دهند، روشنفکرانی که لزوماً چپ هم نیستند، اما جامعه‌ی «از خود بیگانه شده» همان جمعیت غرب‌زده‌ای که در هالووین روی سر هم ریخته‌اند یا در اینستاگرام باران سیل‌آسای لایک را روی عکس فلان بازیگر می‌ریزند و یا در تیک‌تاک به چالش‌های بی‌نهایت می‌پیوندند را افرادی مترقی‌تر می‌بینند و چون منافع و ضررهای فوری و آنی فقط مدنظر هستند، می‌گویند مگر این کارها چه ضرری دارند؟!

هالووین در عربستان سعودی

جشن هالووین در عربستان سعودی!

ضرر اصلی، شادی، تفریح کردن با ترساندن بقیه، دوست‌داشتن چهره‌های مشهور یا از این قبیل موارد نیست، این است که شما در بند یک صنعت رسانه‌ای درآمده باشید و درحالی مسخ شده باشید که توهّم حق انتخاب هم دارید.

وقتی در دام این صنعت رسانه‌ای افتادید و از خود بیگانه شدید، باور می‌کنید که بیشتر تروریست‌ها مسلمان هستند و بیشتر قربانیان غربی!! حال آن‌که ۹۶درصد قربانیان تروریسم مسلمانان بوده‌اند. باور می‌کنید که اگر به عراق و افغانستان حمله شد، طبیعی است. هرچند جنگ بد به نظر می‌رسد، اما نه آن‌قدرها که حمله‌ی روسیه به اوکراین بد است. باور می‌کنید که اگر ایران تحریم شد، لابد حقش بود، چون با جامعه‌ی بین‌الملل درست تا نمی‌کرد!!

کشتگان هالووین در کره جنوبی

جان‌باختن بیش از ۱۵۰ نفر بر اثر ازدحام جمعیت در جشن هالووین در کره جنوبی!

باور می‌کنید که در یک اعتراض و اغتشاش مزمن خیابانی، هرجا حکومتی که مقابل غرب قرار دارد گفت کسانی از ما را کشته‌اند دروغ می‌گوید و هر کسی ادعا کرد به دست آن حکومت‌ها آزار دیده و افرادی را معرفی کرد که به دست آن‌ها کشته شده‌اند، راست می‌گوید. عکس دانشجویی که چند روز پیش مرخصی گرفته و به شهرستان پیش مادرش رفته را به‌عنوان سردسته‌ی سرکوبگران دانشگاهی به اسم صنعتی شریف منتشر می‌کنند و شما به‌همراه ۵۰ هزار نفر دیگر که شاید انسان یا ربات باشند، آن را لایک می‌کنید.

شما می‌پسندید و می‌پذیرید و رد می‌کنید و ناسزا می‌گویید، در حالی‌که به اشتباه تصور می‌کنید این کارها انتخاب خودتان بوده‌اند.

مسأله‌ی هالووین به همین انقیاد و مسخ توسط نظام سرمایه‌داری مربوط است؛ وگرنه دهن درست‌کردن برای کدو و چند تا پخ‌کردن برای این و آن که بترساندشان، در ذات خودش اگر مفید نباشد، ضرر خاصی هم ندارد. از همین کدوها شروع می‌شود و به توجیه مسلسل و تانک و بمب یا قصابی چاقوکشان در وسط خیابان‌ها می‌کشد.

نویسنده: میلاد جلیل‌زاده

««« پایان »»»

آشنایی با رنگ‌های به‌کار رفته در مقاله‌ی فوق:

رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوه‌ای برای نقل‌قول استفاده می‌شود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینک‌دادن استفاده شده.

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

ارتباط آیین حمل مشعل المپیک با جوامع مخفی

ارتباط آیین حمل مشعل المپیک با جوامع مخفی

حمل مشعل المپیک به‌عنوان رویدادی که در آن مردم این مشعل را در سراسر کشور میزبان می‌گردانند، برای کسانی که این سنّت را ابداع نمودند حرکتی نمادین محسوب می‌شود.

۳ نظر

  1. با سلام و عرض خسته نباشید؛ با توجه به نقش مستقیم رژیم صهیونیستی در فرماندهی اتاق فکر اغتشاشات اخیر و بازوی جاسوسی آن یعنی موساد در پشتیبانی لجستیکی از این اغتشاشات لطفا سلسله مقالاتی به صورت پرونده ای درباره تمامی ابعاد اغتشاشات اخیر به صورت کامل و جامع بنویسید؛ با تشکر

  2. محمد داودی فر

    خیلی عالی بود و واقعا استفاده کردم دست نویسنده درد نکنه

  3. شما می‌پسندید و می‌پذیرید و رد می‌کنید و ناسزا می‌گویید، در حالی‌که به اشتباه تصور می‌کنید این کارها انتخاب خودتان بوده‌اند.

    قسمت دوم چرآ؟ کسی که متوجه دروغ شده هم تصور می‌کنه خودش انتخاب کرده باور نکنه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یازده − هفت =