چکیده / موزیک ویدیوی آیدول
موزیک ویدیوی آیدول در سال ۲۰۱۸ زمانی که گروه «بی تی اس» در اوج شهرت بود منتشر شد. این اثر مانند دیگر آثار این گروه مورد استقبال مخاطبین جهانی قرار گرفت، بهگونهای که در ۲۴ ساعت اول انتشار خود در یوتیوب، بیش از ۴۵.۹ میلیون بازدید کسب کرد. مانند سایر آثار این گروه، متن شعر توسط نامجون و تیم نویسندگان نوشته شده است و در آن توجه ویژهای به مباحثی چون ”کشف هویت واقعی”، ”توجه به خواستههای سرکوب شده” و “مبارزه و بیتوجهی به انتقادات” شده است.
با توجه به سبک و ظاهر متن، آیدول توانسته با ریتم هیجانی و تصویرپردازی جذاب و با رنگهای شاد و متنوع توجه مخاطب را به خود جلب کند، بهگونهای که مخاطب با انگیزهای که برایش حاصل میشود در مقابل فشار و انتقادات بایستد و بهدنبال کشف “من واقعی” خود باشد. اما آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد، فرای ظاهر متن است. با توجه به سیر فکری نویسنده و سایر آثار «بی تی اس»، این موزیک ویدئو هم بر محور “خودشناسی” تمرکز دارد. خودشناسی و انسانسازیای که با التقاط مفاهیم درست و غلط برای مخاطب جهانی تجویز شده است.
«آیدول» نیز مانند سایر آثار این گروه همچون «نقشۀ روح، بالها و…» با بهکارگیری گرایشهای پاگانیستی «یونگ» و با تأکید بر عرفان باستانی و ناخودآگاه جمعی، یک ظاهر فریبنده از خودشناسی ارائه میدهد، اما در عمل به دلیل عدم تمرکز بر اخلاق عینی، شواهد علمی و منبع الهی، افراد را در “چرخهای از تجربیات درونی” نگه میدارد که میتواند به “روانپریشی“ و “خودشیفتگی” منجر شود.
آیدول در چارچوب اومانیستی، انسان را به عنوان محوری معرفی میکند که هیچ چیز و هیچکس برایش مهم نیست و رشد و تعالی را در ”پذیرش نقاط تاریک” وجود میداند! جایی که مرز بین اخلاق و ضد اخلاق و بدی و خوبی برداشته میشود و بدی و زشتی همردیف با خوبی مورد پذیرش قرار میگیرد!

انواع سازها در موزیک ویدئوی آیدول
موزیک ویدیوی آیدول از گروه «بی تی اس»، که در ۲۴ اوت ۲۰۱۸ منتشر شد که یکی از نمادینترین آثار در ژانر کیپاپ است. آیدول که بخشی از آلبوم «عاشق خودت باش» به کارگردانی «یونگ سئوک چوی» است در «بیگ هیت اینترتیمنت» (۱) متولد شده است. سبک اصلی «آیدول» پاپ است که در کنار عناصر قوی هیپهاپ و استفاده از صداهای الکترونیکی و سینتیسایزرها به اثری مدرن و پرانرژی تبدیل شدهاست. همچنین در آیدول بهطور خاص از عناصر موسیقی سنتی کرهای، مانند ریتمهای محلی و صداهای سازهای سنتی (مانند طبلهای کرهای) استفاده شده است.
انتشار سریع موزیک ویدئوی آیدول
«آیدول» در ۲۴ ساعت اول انتشار خود در یوتیوب، بیش از ۴۵.۹ میلیون بازدید کسب کرد و به عنوان پنجمین موزیک ویدیوی پربازدید در روز نخست در تاریخ یوتیوب (تا آن زمان) ثبت شد. همچنین، این ویدیو سریعترین موزیک ویدیو در سال ۲۰۱۸ بود که به ۱۰۰ میلیون بازدید در کمتر از ۵ روز رسید. تا اکتبر ۲۰۲۳، این ویدیو بیش از ۱.۱ میلیارد بازدید و بیش از ۳۱ میلیون لایک در یوتیوب جمعآوری کرده بود، که آن را در میان پربازدیدترین ویدیوهای کیپاپ قرار میدهد. این اعداد، بر اساس تحلیلهای آماری در بیلبورد، نشاندهنده جذابیت بصری و تعامل بالای طرفداران است. [۴]
این موزیک ویدئو قصد دارد به جایگاه اجتماعی آیدول در کره بپردازد جایی که سختگیریها در اولویت قرار دارد. متن آهنگ توسط نامجون [۲] نگارش شده است و با ترکیب کرهای و انگلیسی، بر «عشق به خود» تأکید دارد. این سبک، بر اساس مطالعات فرهنگی در دانشگاه ییل، بخشی از موج کرهای است که قصد دارد هویّتی جهانی از فرهنگ کشورهای مختلف (فرهنگی که در پازل فکری و جهان بینی اومانیستی اثر است) را ترویج کند. [۳]
رنگ ها و کات ها در موزیک ویدئوی آیدول
آیدول توانسته با ترکیب تکنیکهای سینمایی و عناصر سنتی (استفاده از لباس های سنتی با پارچههای ابریشمی رنگارنگ به سبک یانگبان (طبقه اشرافی سنتی) طراحی شدهاند، صحنههای رقص سنتی تقلید از پانسوری، یک فرم سنتی داستانگویی با طبل و آواز در یک پاویلیون زردرنگ شبیه کاخ گیونگبوکگونگ در سئول است، استفاده از حیواناتی چون ببر، شیر و خرگوش که نماد سنّتی محسوب میشود) با ریتم سریع و پر رنگ و لعابش اثری خاص ایجاد کند تا مخاطب با هیجان بیشتری دنبال کنندۀ این سبک باشد. استفاده از تکنیکهای مختلف بصری (رنگهای جذاب، تصاویر کارتونی، نمایش معماری سنتی) بر اساس اصول روانشناسی ادراکی، سبب میشود سطح هیجان و درگیری عاطفی مخاطب افزایش یابد. برای مثال، در پژوهشی با عنوان «چگونه اعتیاد به ویدیوهای کوتاه بر رفتار تصمیمگیری ریسک در دانشجویان دانشگاه براساس فناوری fNIRS تأثیر میگذارد؟ از دانشگاه گوئیژو، گوئیانگ چین»، نشان میدهد که حرکت سریع بالا در ویدیوهای موسیقی، مشابه آنچه در« آیدول» دیده میشود، با تحریک سیستم دوپامین مغز، احساس لذت و اعتیادآوری ایجاد میکند.

مطالعات نشان میدهد که محتوای سریع و پراکنده مانند ویدیوهای کوتاه، مرکز لذت مغز را تحریک کرده و منجر به آزادسازی دوپامین و افزایش میل و هوس میشود که این میتواند به اعتیاد رفتاری منجر شود. این مکانیسم محبوبیت جهانی کیپاپ را دوچندان کرده است، زیرا ویدیوها در کنار جذابیت ظاهری و محتوایی، لذت اشتراکگذاری و تعاملات اجتماعی (مانند لایکها) را دو چندان کرده است، که خود باز هم باعث آزادسازی بیشتر دوپامین میشود. [۵]
این اثر بستری را فراهم نموده که میلیونها طرفدار در سراسر جهان از طریق فضای سایبر، با هم ارتباط برقرار کنند. این ارتباط از طریق گفتوگوهای آنلاین درتیکتاک، اینستاگرام و توییتر و تولید محتوای در آنها صورت گرفت که منجر به اکوسیستم اجتماعی شد. آیدل ارتباط مخاطبین و هواداران بی تی اس را در فضای سایبراسپیس افزایش داد، جایی که فنها (طرفداران) نهتنها ویدیو را تماشا میکردند، بلکه فعالانه در بحثها مختلف در خصوص موزیک شرکت میکردند. این نوع ارتباط، فنها را از سراسر جهان (از آمریکای لاتین تا آفریقا) با هم متصل میکرد، جایی که حتی بدون دیدار حضوری، احساسات مشترکی را در آنها ایجاد میکرد. یوتیوب، به مرکز اصلی این تعاملات تبدیل شد. [۶]
این سبک از موزیک ویدئوها (ویرایش سریع با تعداد کاتهای بالا در هر ثانیه) شبیه به ویدیوهای کوتاه است و باعث میشود مغز در حالت «جریان» قرار بگیرد، که به مرور زمان سبب اختلال در آن میشود. حالت «جریان» یا «فلو استیت» (Flow State)، به وضعیتی اشاره دارد که فرد کاملاً غوطهور و متمرکز در یک فعالیت میشود، حسّ زمان را از دست میدهد، احساس کنترل و لذت دارد، و خودآگاهیاش کاهش پیدا میکند. این مفهوم توسط «میهای چیکسنتمیهای» (Mihaly Csikszentmihalyi) در سال ۱۹۹۰ تعریف شده و معمولاً در فعالیتهای چالشبرانگیز مانند ورزش یا کار خلاقانه رقص، رخ می دهد. در زمینۀ ویدیوهای کوتاه (مانند تیکتاک) یا موزیک ویدیوهایی مثل «آیدل» با تدوین سریع (کاتهای زیاد در هر ثانیه)، این حالت سبب تحریک مداوم دوپامین میشود. ویدیوها با ریتم سریع و تغییرات مداوم، مغز را در یک چرخه، شبیه به بالا و پایین کردن بیپایان محتوای نگه می دارد و فرد را در حالتی ترنسمانند قرار میدهد.
اما این حالت جریان، اگر بیش از حد تکرار شود، میتواند اختلال ایجاد کند. به مرور زمان، مصرف بیش از حد چنین محتوایی منجر به اعتیاد رفتاری میشود، که در آن فرد زمان زیادی را بدون آگاهی از دست میدهد و نمیتواند استفاده از آن محتوا را کنار بگذارد. اختلالات در این حالت جریان، شامل کاهش کنترل توجه، افزایش اضطراب، افسردگی، تمایل به خستگی، کاهش عملکرد تحصیلی، و اختلال در حافظه و تصمیمگیری است. مغز به محتوای سریع عادت میکند، که پردازش آگاهانه را کاهش میدهد و باعث میشود تمرکز روی کارهای طولانیتر سخت شود. اصطلاحاً «تیکتاک برین» (TikTok Brain) که به تغییرات منفی در ساختار توجه مغز اشاره دارد. در ویدیوهای سریع مانند موزیک ویدیوی آیدل، کاتهای زیاد میتواند دامنه توجه به اطلاعاتی که وارد مغز می شود را گسترش دهد اما سطحینگری در مغز را افزایش و پردازش عمیق را مختل میکند که در بلندمدت به اعتیاد و اختلالات شناختی منجر میشود. [۷]
غالب سکانسهای ویدیو دارای پالت رنگی زنده و پرجنبوجوش (مانند قرمز، زرد و آبی روشن) است که انتقال دهندۀ انرژی و شادی مضاعف است. [۸] بر اساس تئوریهای گوته و پژوهشی که در مجله «موسیقی و جامعه محبوب» صورت گرفته، رنگهای گرم مانند قرمز، که در صحنههای رقص غالب است، احساس هیجان و قدرت و رنگهای سرد در پسزمینههای سنّتی، تعادل فرهنگی را ایجاد میکند. [۹]
رنگهای سرد (مانند آبی، سبز و بنفش) در تئوری گوته به عنوان عنصری آرامبخش توصیف میشوند که حس آرامش، تأمل ایجاد میکنند، در مقابل رنگهای گرم که فعال و هیجانانگیز هستند. در زمینه موزیک ویدیوی آیدل، این رنگها وقتی در پسزمینههای سنتی (مانند ساختمانهای سنتی کرهای مانند هانوک، کاخها یا معابد) استفاده میشوند، تعادل فرهنگی را از طریق کنار هم قرار دادن عناصر سنتی و مدرن ایجاد میکنند. به طور خاص، پسزمینههای سنتی با رنگهای سرد، نماد هویت فرهنگی کرهای هستند که آرامش و عمق تاریخی را القا میکنند، در حالی که صحنههای رقص با رنگهای گرم مانند قرمزهیجان و قدرت مدرن را نشان میدهند.رنگهای سرد مانند یک «لنگر» عمل میکنند، سنت را آرام و پایدار نگه میدارند تا مدرنیته بتواند بدون غلبه، خودنمایی کند. [۱۰]
این ترکیب، سعی کرده ویدیو را به یک اثر هیبریدی تبدیل کند که ترکیبی از عناصر آفریقایی و کرهای (پوشیدن لباس سنتی هانبوک، استفاده از ماسکهای هاهوتال و سازهای سنتی جانگگو کرهای) [۱۱] و نمادهای آفریقای جنوبی است.

رقص کیپاپ
اما باید توجه داشت که رقص کیپاپ عمدتاً یک پدیده مدرن و جهانیشده است که ریشه در فرهنگ سنّتی کرهجنوبی ندارد. این سبک رقص از اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی، همزمان با دموکراتیزاسیون کرهجنوبی و نفوذ فرهنگ غربی در آن شکل گرفت و بیشتر تحت تأثیر سبکهای آمریکایی مانند هیپهاپ، جاز و رقصهای معاصر قرار دارد.
در مراحل اولیه، ممکن است عناصری از رقصهای سنتی کرهای (مانند حرکات نرم و هماهنگ) با این سبکهای غربی ترکیب شده باشد، اما این ترکیب سطحی عمدتاً برای جذابیت تجاری بودند و نه برای حفظ سنتهای اصیل.
به عنوان مثال، در کتاب “K-Pop Dance: Fandoming Yourself on Social Media” نوشته دکتر «چویون او» (استاد رقص در دانشگاه ایالتی ساندیگو) تأکید شده که رقص کیپاپ بیش از آنکه ریشه در فرهنگ سنّتی کرهای داشته باشد، از مهاجران کرهای-آمریکایی با زمینههای راک و هیپهاپ الهام گرفته و به عنوان یک رقص اجتماعی مدرن عمل میکند که جنبههای فرهنگی مانند مد و آرایش را نیز بازتاب میدهد.
ایجاد احساس منفی در رقص های مدرن
اما باید توجه داشت که رقصهای مدرن که با موسیقیهای محرک همراه اند، ذهن را پراکنده کرده و انسان را در سطح لذتهای ظاهری نگه میدارند و انسان را به سمت تظاهر و بیاصالتی میکشانند، زیرا بهجای تقویت “مسائل روحی و معنوی اصیل” وی را درگیر نقشهای اجتماعی و لذتهای ظاهری میکنند.
این بیاصالتی روح را از هماهنگی با “حقیقت وجودی خود” دور کرده و انسان را در حالتی از تعارض درونی قرار میدهد، جایی که او به جای زیستن بر اساس فطرت الهی، به دنبال تأیید دیگران یا لذتهای مادی است. رقصهای این ویدیو نوعی کارکرد تخدیری پیدا میکند. به این شکل که مخاطب درگیر پیچیدگی های حرکات بدن رقاصان شده و از محتوایی که اثر به دنبال ترویج آن است غافل میشود. بنابراین تفکر پیشزمینهی آیدل میتواند به راحتی به ناخودآگاه مخاطب نفوذ کند. اساسا کارکرد رقص در جهان باستان نیز همین بوده و تمدنهای مشرکی که از رقص برای ارتباط با خدایان مشرکانه استفاده میکردند، کارکرد آن را از خود بی خود شدن و ارتباط با آن خدای مشرکانه میدانستند. به همین دلیل رواج رقاصی در فرهنگها کارکردی مثل مواد مخدر داشته و در ادیان الهی مورد نهی قرار گرفتهاست. در مقابل در ادیان الهی میببینیم که نوعی مناسک خاص و حرکات بدنی ویژه برای ایجاد تمرکز بر وجود بی نهایت وجود دارد، اما هیچوقت به حد رقصهای اروتیک و مخدر نمیرسد. به همین دلیل معمولا به این حرکات عبادی، رقص نمیگویند.

انوع حرکات دوربین
از دیگر جذابیتهای ظاهری موزیک ویدیوی آیدول، تصویربرداری آن است. آنچه که در موزیک ویدئوهای «بی تی اس» و سایر گروههای کیپاپ جزو جذابیتهای بصری شناخته میشود نوع حرکت دوربین است. زمانی که حرکت دوربین، زومهای سریع و چرخش ۳۶۰ درجه که روی صورت اعضا متمرکز است انجام میدهد، حس اتحاد گروهی را ایجاد میکند. چرخش کامل ۳۶۰ درجه دوربین، گروه را در یک حالت دایره کامل نشان میدهد و همهی اعضا را به طور همزمان نشان میدهد، که نماد کامل بودن و در کنار هم بودن گروه است. این روش، هماهنگی حرکات رقص و حالات را برجسته میکند، زیرا دوربین مانند بخشی از گروه حرکت میکند و تعامل بین اعضا را نشان می دهد جایی که گروه به عنوان یک موجود واحد دیده میشود. این تکنیک سبب شده تا جذابیّت فرمی بالا برود طوری که که در کنار سایر نقاط قوت ظاهری، آیدول با بیش از ۴۵ میلیون بازدید در ۲۴ ساعت اول، رکورد بزند. [۱۲]
همچنین حرکتهای سریع در این موزیک ویدئو با حرکتهای هماهنگ همراه است که بر اساس نظریههای شناختی در موسیقیشناسی، سینکوپه ایجاد میکند و مغز را برای پردازش سریعتر، تحریک میکند. افکتهای CGI، مانند تصاویر حیوانات نمادین (مثلا ببر به عنوان نماد کره) و صحنههای پرچالش، ویدیو را تعاملی میکند. افکتهای CGI (یعنی تصاویر کامپیوتری) تصویری مانند استفاده از حیوانات نمادین (مثل ببر که نماد کره است) و صحنههای نمایشی دیگر (مانند محیطهای خیالی یا مبارزهای) مخاطب را درگیر میکند به طوری که احساس میکند بخشی از داستان است (هرچند نه به معنای واقعی تعاملی مانند بازیهای ویدیویی) زیرا نمادها حسّ داستانگویی و صحنهها، چالش ذهنی یا عاطفیای مثل هیجان و تعجب را به وجود میآورند. نقدهای رسانهای در «رولینگ استون» و «بیلبورد» این عناصر را به عنوان «انفجار بصری» توصیف کردهاند. با این حال، برخی منتقدان بر اساس مطالعات روانشناختی در مجله «روانشناسی رسانه» اشاره میکنند که این سرعت بالا ممکن است برای مخاطبان حساس، خستگی ادراکی ایجاد کند. [۱۳]
ریتم سریع اغلب چون با عناصر دیگری مانند تصاویر انیمیشنی زیاد، تغییرات لباس، و افکتهای CGI ترکیب میشود، هیجان بیشتری را انتقال می دهد. ریتم سریع، مانند کاتهای متعدد در هر ثانیه، مغز را مجبور میکند دائماً صحنههای جدید را پردازش کند. مغز انسان تصاویر را در حدود ۱۳ میلیثانیه پردازش میکند، اما کاتهای سریع این فرآیند را تکرار میکنند و باعث کوتاه شدن مدت زمان تمرکز چشم میشود. همچنین ریتم سریع باعث مصرف بیش از حد منابع مغزی برای پردازش بصری میشود، در بلندمدت، این پردازش مداوم منجر به خستگی میشود، زیرا مغز نمیتواند استراحت کند. مثلاً در این ویدیو با کاتهای زیاد، بینندگان احساس میکنند زمان سریع میگذرد، اما بعد از آن خسته میشوند. [۱۴]

نمادها و مفاهیم
صحنه آغازین ویدیو با تصویری از طلوع خورشید در یک منظره شبیه آفریقا شروع میشود، این صحنه نماد «آغاز یک روز جدید» است، که تاکید بسیاری بر مفهوم اصلی اثر دارد. طبق سناریوی اصلی داستان، زندگی دارای فراز و نشیب و سختی های بسیاری است که برای گذر از این سختی ها و فشارها باید توجه ویژهای به ”ابعاد وجود انسانی” داشت. جایی که برای گذر نیاز است تا تولدی دیگر و شروع جدید داشت. مشابه نظریه کارل یونگ در مورد «نمادهای کهنالگویی» که طلوع را نماد امید و رشد میدانند.

صحنۀ نخستین این موزیک تداعی کنندۀ “صحنه میز” در موزیک ویدئوی “خون عرق اشک” است . جایی که اعضا به شکل نمادین شام آخر مسیح را به یاد میآورند. این ارجاعات سبب می شود تا مخاطب در یک سناریوی شبیه به هم قرار بگیرد تا به راحتی بتواند مفاهیمی که پس تصاویر و نمادها آورده می شود را درک کند.
در سکانس های آغازین، اعضای گروه مشغول رقص گوآرا گوآرا هستند. [۱۵] گوآرا (یک رقص سنّتی و محبوب آفریقای جنوبی) بهعنوان یکی از عناصر برجسته در کوریوگرافی استفاده شده است. این رقص به دلیل ریتم پرانرژی و حرکات متمایزش، در کنار سایر نمادهای فرهنگی، به موزیک ویدئو جلوهای جهانی و چند فرهنگی بخشیده است. [۱۶] منطبق بر تحقیقات درحوزه مطالعات فرهنگی (مانند مقالهای در مجله بینالمللی مطالعات فرهنگی) این استراتژی نمادی از جهانیسازی است و به فنها کمک میکند تا هویّت فرهنگی خود را بازسازی کنند.
طبق روش تحلیل محتوایی در مقاله مذکور، این رویکرد بخشی از استراتژیِ «ترانسمدیا بی تی اس» است که چندین حسّ فرهنگی را به یکدیگر پیوند میدهد و به جهانی نمودن فرهنگ کره کمک میکند. [۱۷] فرهنگی که ناب و خاص کرهای نیست و با استحالۀ فرهنگی صورت گرفته در این کشور، بعد از ورود آمریکا صادرکنندۀ بخش عظیمی از فرهنگ غربی است.

متن آهنگ و پیام های منفی آن
حرکت جمعی گروه با پوشش و رقص آفریقایی همراه میشود با این بیت: «میتونی آرتیست صدام کنی. میتونی آیدل صدام کنی. یا هرچیز دیگهای که دلت میخواد. برام مهم نیست. من بهش افتخار میکنم، من آزادم. هیچ زحمتی نیس. برای اینکه همیشه خودم بودم»
این قسمت از آهنگ، پیامی دربارهی خودمحوری و بیتوجهی به نظرات دیگران است. این بخش از ترانه، که توسط نامجون و شوگا و جیهوب نوشته شده، به موضوعاتی مانند تاکید بر منیّت شخص و مقاومت در برابر اصلاح شدن و افتخار به “هر آنچه که فرد هست (حتی با وجود اخلاقیات منفی)” میپردازد.
عبارت «میتونی آرتیست صدام کنی، میتونی آیدل صدام کنی» نشاندهنده پذیرش بیقید و شرط ”تمام ویژگیهای منفی و مثبت فردی و جمعی” است، یعنی این ابیات در راستای همان مفهومی است که همواره اعضای بی تی اس بر آن تاکید دارند و تحت شعار “خودت را دوست داشته باش” عنوان میکنند که: «ما همین هستیم که هستیم و توجّهی به نظرات دیگران نداریم» و جملهی “برای اینکه همیشه خودم بودم” تأکید بر “پذیرش خود” دارد، که این مفهوم با مفاهیم یونگی در آلبوم «نقشه روح» همخوانی دارد.
این سکانس به طرفداران میگوید که باید هر شخصی هویّت خودش را (که دارای نقاط مثبت و منفی است) بپذیرد و نیازی نیست که برای بهتر شدن و رفع ایرادات و نقاط منفی اخلاقی خودش تلاش کند. در این نگاه انسان نیازی به کامل شدن ندارد و نیازی نیست خلأهای وجودش را پر کند، یعنی انسانی که ناقص است باید تمام نواقصاش و ابعاد تاریک وجودش را بپذیرد و در جهت تغییر و بهتر شدن آن هم تلاش نکند.
به عبارت دیگر متن و زیرمتن ترانه تلاش میکند تا به مخاطب چنین القا کند که برای خوب شدنش تلاشی نکند و هر آنچه که هست را بپذیرد. این مفهوم منفی با “فلسفۀ رشد روحی و اخلاقی انسان” در تعارض کامل است به طوری که حتی با تعالیم کنونی بودا (که جزو پرطرفدارترین باور سنّتی در کره جنوبی میباشد) هم ضدیّت دارد. با توجه به تعالیم بودا، انسان باید برای رسیدن به “برترین مرحله از انسان بودن تلاش کند” و رذایل وجودیش را کنار بزند تا از چرخهی رنج رها شود. اساساً فلسفه خلقت انسان همین است. انسان بایستی با خدای بینهایت پیوند پیدا کند و هر چقدر این پیوند قلبی قویتر شود، در جهانهای بعدی و زندگیهای پس از مرگ، موفقتر خواهد بود. انسانی که نواقص درونی خودش را بپذیرد و قوای عظیم درونش را فعال نکند، همچون فردی ثروتمند است که با اینکه در کارت بانکیاش سرمایهای چند میلیاردی خوابیده، هیچ وقت از پول درون حسابش استفاده نمیکند.
نماد زرافه
این قسمت از موزیک که میگوید: «انگشتتو به سمتم بگیر هیچ اهمیتی نداره، برام مهم نیست برای چی سرزنشم میکنی» در کنار تصویری از زرافه (که نمادی از دستنیافتنی بودن است) قرار میگیرد [۱۸] تا به خوبی نشاندهندهی موقعیت برتر «بی تی اس» در برابر انتقادات باشد و همچنین زرافه میتواند بهعنوان ”کهنالگوی خودِ برتر” تفسیر شود که نمایانگر توانایی فرد برای عبور از محدودیتهای زندگیش است [۱۹]
از طرفی زرافه بهعنوان حیوانی آفریقایی با ریتمهای گوارا در ویدیو با سیاستهای فرهنگی کمپانی برای جهانیسازی بی تی اس همخوانی دارد.


خودمحوری نقطهی مقابل خودسازی
نقل قول «انگشتتو به سمتم بگیر هیچ اهمیتی نداره» در این اثر به مخاطب القا میکند که انتقادهای دیگران بیارزش است و باید بیتفاوتی مطلق را در پیش گرفت، حال فرقی ندارد این انتقادات در چه زمینهای و در چه ابعادی باشند. (من همینی هستم که هستم و تلاشی برای تغییر و بهتر شدن خودم نمیکنم!)
چنین مفهومی میتواند با ایجاد حسّ همدلی کاذب، مخاطبان را به سمت اعتماد به نفس غیرواقعی سوق دهد، زیرا این اعتماد بر پایهی خودآگاهی دینی یا ارتباط با منبع روحی و الهی نیست.
همچنین باید توجه داشت که اعتماد به نفس مطلوب که ریشهی الهی و خدایی دارد، همواره انسان را به تواضع و اصلاح خود و خدمت به دیگران سوق میدهد، اما در نقطهی مقابل، ترانههای بی تی اس با ترویج بیتفاوت بودن نسبت به نظرات دیگران (حتی نقدهای سازندهی دیگران) منجر به آن میشوند که مخاطبانشان از خوداندیشی (یا محاسبه نفس که پایهی رشد معنوی است) دور شوند و اینگونه خودمحوری مانعی برای خودسازی و تهذیب نفس مخاطبان میشود.
در واقع کیپاپ با تجاریسازی و سوءاستفاده از مفاهیم عاطفی (مانند خوددوستی و…) احساسات مخاطبان را بهصورت سطحی تحریک میکند، بدون اینکه ابزارهای واقعی برای رشد روانی و معنوی آنها را فراهم کند. و این اعتماد به نفس کاذب که از تقلید رفتارهای این گروه ناشی میشود به جای تقویت ایمان و تواضع فرد به ”نفسمحوری و نفسپرستی” وی منجر میشود، که مانعی جدّی برای رشد معنوی فرد است. به عبارت دیگر “خودمحوری” در چنین پیامی مخاطب را به سمت نادیده گرفتن دیگران و ارزشهایشان سوق میدهد، که میتواند به “حسّ برتری کاذب” منجر شود. این حسّ با مفهوم «نارسیسیسم آسیبپذیر» در روانشناسی مدرن همخوانی دارد، که در آن فرد برای جبران ضعفهای درونی، به خودستایی یا بیتفاوتی متوسّل میشود.
در ادامه میگوید: «من میدونم چی هستم. میدونم چی میخوام. هیچوقت عوض نمیشم. هیچوقت تجارت نمیکنم»
اینجا، چهرۀ نامجون تغییر میکند و مانکنهای گلدار ظاهر میشوند. این صحنه نماد «زندگی سلبریتی» است، جایی که افراد همانند مانکنها همیشه در معرض دید هستند و باید ظاهر خوبی داشته باشند که این مفهوم به «جامعه نمایش» گی دوبور اشاره دارد، که در آن افراد به اشیاء تبدیل میشوند.
این بخش، هستهی اصلی پیام اثر را تشکیل میدهد و بیانکنندهی مقاومت در برابر تغییر و اصلاحشدن و بهترشدن و حفظ منیّت و خودمحوری است.
«بی تی اس» از طریق این اشعار این ادعا را دارد که در برابر فشارهای صنعت کیپاپ (مانند انتظارات تجاری، انتقادات رسانهای و استانداردهای ظاهری) ایستادگی میکند و جمله «من میدونم کی هستم» هم به خودشناسی اشاره دارد، جایی که فرد (یا گروه) ویژگیهای فردی خود را میشناسد و اجازه نمیدهد عوامل خارجی آن را تغییر دهد. (حال این ویژگیها چه مثبت باشند و چه منفی)

اشاره به فرهنگ و سبک زندگی در کره جنوبی
بخشی از این موزیک ویدئو اشاره به فرهنگ و سبک زندگی مردم در کره جنوبی دارد. در فرهنگ کره جنوبی، که تحت تأثیر کنفوسیوس و استانداردهای اجتماعی محافظهکارانه قرار دارد، آیدولها اغلب به عنوان «محصولات» سرگرمی دیده میشوند و نه انسانهای معمولی! این دیدگاه منجر به قضاوت و سرزنش مداوم ایشان توسط نتیزنها و طرفدارانشان میشود، بهویژه از طریق رسانههای اجتماعی و فرومهای آنلاین.
افکار عمومی مردم هر چیزی در مورد آیدولها (ازجمله روابط عاطفی پنهان، تغییرات ظاهری، اشتباهات رفتاری کوچک و…) را مورد انتقاد قرار میدهند، زیرا انتظار تصویری بینقص و معصوم از سلبریتیهایشان را دارند. این فشار گاهی به سایبر بولینگ یا قلدری سایبری، لغو قراردادها یا مشکلات روانی شدید آیدولها منجر میشود. بنابراین در آن فرهنگ کمی فاصلهگرفتن از قضاوت مردم خوب است، اما نه به این شکل رادیکال و خودمحورانه.
گاهی طرفداران افراطی (ساسنگها) حتی حریم خصوصی آیدولها را نقض میکنند. همچنین استانداردهای زیبایی سختگیرانه و کنترل شرکتهای سرگرمی نیز این چرخه را برای ایشان تشدید میکند. پس جملهی «هیچ وقت عوض نمیشم» بیانگر مقاومت آیدولها و سلبریتیها در برابر تحولات اجباری است (مثل تغییر سبک موسیقی یا تصویر برای جلب مخاطب بیشتر و…) و جملهی «هیچ وقت تجارت نمیکنم» با ادعای عدم تغییر ارزشهای شخصی اعضای گروه بی تی اس در برابر منافع مادی یا شهرت بیان شده است. [۲۰]
زمینه کلی موزیک ویدئوی آیدول
در زمینه کلی آهنگ، که با الهام از آهنگ «عشق جعلی» و تمهای خوددوستی سری «خودت را دوست داشته باش» ساخته شده، این بخش «بی تی اس» را به عنوان آیدولهایی نشان میدهد که فراتر از نقشهای تحمیلی، تلاش میکنند تا با بیتوجهی به نظرات دیگران، همچنان بر آنچه که هستند، پافشاری کنند. [۲۱]
در روانشناسی یونگی، «من» به عنوان بخش آگاه شخصیت عمل میکند که هویّت اصلی شخصیت را حفظ میکند و در برابر فشارهای اجتماعی مانند ماسکهای اجتماعی مقاومت میکند. در این قسمت از شعر قصد دارد بگوید باید ماسکهای اجتماعی را کنار زد و به دنبال خود واقعی رفت و باید خود واقعی با خودی که در سایه است و شامل جنبههای پنهان هر فردی است به تعادل برسد. [۲۲] این در حالیاست که پذیرش جنبههای پنهان که همان “جنبۀ تاریک و شیطانی” هر فردی است در سایر موزیک ویدئوها که سناریوی مشترک دارند هم بیان شده است. در موزیک ویدئو «خون عرق اشک» در دیالوگی از دمیان که به عنوان ضمیر پنهان نجوا میکند میگوید که تو باید بخش شیطانی وجودت را بپذیری! طبیعتاً در چنین فضایی، «خود» جای «خدا» را گرفته و محور زندگی افراد میل شخصیشان میشود و نه آنچه به نفع جامعه و حتی خودش شخص است.
نامجون لیدر گروه در مصاحبههای پس از انتشار آیدول، توضیح داده که این آهنگ پاسخی به انتقادات علیه گروه است، مانند اتهامات کپیبرداری، و تأکید میکند که «ما خودمان را دوست داریم، حتی اگر شما دوست نداشته باشید» در این سکانس تصاویر کارتونی و نقاشیهای کودکانه (به نامهای «جیمین» و «شوگا») نمایش داده میشود، این تصاویر در واقع نقاشیهای ساده و کودکانهای هستند که توسط خود اعضای گروه کشیده شدهاند. این نقاشیهای کودکانه با سبک ساده و بازیگوششان به کهنالگوی کودک در روانشناسی یونگی اشاره دارند، جایی که کودک، نماد تولد دوباره معصومیت است. [۲۳] با توجه به زمینهی ویدیو که تم اصلیاش خودمحوری و عشق به خود و ردّ دیدگاههای اجتماعی نسبت به خود است، این تصاویر نشاندهندهی بازگشت به ریشههای شخصی و آسیبپذیر (کودکانه) اعضای گروه است، جاییکه قصد دارد بگوید جنبۀ معصوم و لطیفشان در کنار سایر جنبههای شخصیتشان به عنوان یک آیدول پر زرق و برق همچنان بیدار و فعال است.


خودهای درون یک فرد
در این صحنه، در کنار شخصیت، سرهای متعددی ظاهر میشوند که همهی آنها شبیه به هم هستند و سپس بیان میشود: «تو نمیتونی منو از عشق ورزیدن به خودم منصرف کنی». سرهای متعدد و یکسان نمادی از «چندین خود» در درون فرد است که کنار هم قرار گرفتن آنها به معنای پذیرش “همهی جنبههای خود” است. این صحنه، فرد را به عنوان موجودی تغییرپذیر نشان میدهد، جایی که خودمحوری و علاقهی افراطی به «خود» از طریق پذیرش همهی این «خودها» حاصل میشود.

یا در سکانسی دیگر که شخصیتهای مشابهی در حال رقص هستند، نشان از “هویّتهای متعدد یک شخص” دارد. این نماها و تکرارها، نماد جنبههای مختلف هویّت یک فرد هستند که میتوانند نقشهای متفاوت (مانند سوپراستار، قهرمان، یا خود واقعی) را نشان دهند و رقص گروهی آنها با همدیگر نشان از پذیرش همهی ابعاد وجودی شخصیت (حال چه ابعاد مثبت و چه ابعاد منفی شخصیت) میباشد. [۲۴]
طبق چنین دیدگاهی، این بخش به مفهوم «چندین خود درونی» اشاره دارد، جایی که فرد باید تمام جنبههای درونی خودش (حتی آنهایی که به عنوان نقاط منفی شخصیتی شناخته میشوند و مورد انتقاد اجتماع هستند) را بپذیرد و دوست بدارد.
این نماد چالشهای یک آیدول را تصویرسازی می کند، که باید با شخصیتهای متعددی (برای طرفداران، رسانهها، یا خودشان) ایفای نقش کند، اما در نهایت باید به هویت واقعی خود برسد، جاییکه که میگوید: تو نمیتونی جلوی عشق ورزیدن به خودم را بگیری!
اینکه انسان بایستی نقشهای مختلفی که باید ایفا کند را بپذیرد، محتوای خوبی است. اما باید دقت کرد که این نقشها چیست و چه تبعاتی دارد. هیتلر و چرچیل هم خودشان را در قامت یک رهبر جهانی میدیدند، اما قبول این نقش توسط این افراد به فاجعههای جهانی منجر شد. اینکه اوپنهایمر بمب اتم بسازد هم یک نقش است، اما هر نقشی تقدّس ندارد و قابل پذیرش نیست. فضای خودمحورانهی این کلیپ مخاطب را به نوعی آنارشیسم و هرج و مرج دعوت می کند. امکان ندارد در این جهان محدود، هر کسی هر چیزی را که میخواهد به دست بیاورد و قانون هم سر جایش باقی بماند!

استفاده ظاهری از نمادها برای جذب مخاطبان جهانی
در قسمتی دیگر از موزیک ویدئو از یک نماد چینی استفاده شده است. این نماد چینی 双喜، به معنای خوشبختی است. این نماد بهطور گسترده بهعنوان نشانهای از شادی مضاعف، بهویژه در مراسم ازدواج، استفاده میشود و نمایانگر اتحاد دو نفر یا دو خانواده و آرزوی خوشبختی مشترک است. استفاده از این کارکتر بهعنوان نمادی آشنا در شرق آسیا (چین، ویتنام، و جوامع چینی) توسط «بی تی اس» منجر به آن شد با مخاطبان گستردهتری ارتباط برقرار کند و در پازل جهانیسازی گروه قرار بگیرد.

در این سکانس جیهوب در کنار کارکتر کارتونی قرار دارد و می گوید: «بعضی وقتها تو به یک ابر قهرمان تبدیل میشی. انپانمانتو بچرخون»

این بخش از موزیک ویدیو اشاره مستقیم به شخصیت کارتونی – ژاپنی آنپانمن (اثر تاکاشی یاناسه در سال ۱۹۷۳) است، که یک ابرقهرمان نانمانند با سر پر از خمیر لوبیا قرمز است.
آنپانمن برای کمک به افراد گرسنه یا ضعیف، بخشی از سر خود را میدهد (که نماد فداکاری است) و سپس میچرخد تا خودش را بازسازی کند و دوباره قوی شود. [۲۵] گروه بی تی اس با استفاده از این نماد در این بخش درواقع این ادعا را دارد که اعضای گروه به عنوان ابر قهرمانانی هستند که انرژی و عشق خود را به طرفدرانشان میدهند، حتی اگر خودشان آسیبپذیر باشند. این صحنه قصد دارد بگوید اعضای گروه دارای هویّتهای چندگانهاند، آنها نه تنها یک آیدول و سلبریتی هستند، بلکه قهرمانهایی هستند که به فکر مردم و طرفدارانشان هستند.
صنعت موسیقی پاپ کرهای به دلیل ساختارهای سیستمی و قراردادهای سختگیرانهای که بر هنرمندان (آیدلها) تحمیل میشود، به «بردگی نوین» تشبیه شده است. قراردادهای طولانیمدت و محدودکننده که تحت قوانین سختگیرانه است از دلایل اصلی فشار بر آیدلهاست. شرکتهایی مانند اس ام اینترتیمنت، قراردادهایی با مدتزمان طولانی (اغلب ۷ سال یا بیشتر) با هنرمندان امضا میکنند که از سنین پایین، گاهی ۱۲ یا ۱۳ سالگی، آغاز میشود. این قراردادها، که پیشتر تا ۱۳ سال هم میرسید، پس از اصلاحات کمیسیون تجارت عادلانه کره جنوبی (KFTC) در سال ۲۰۰۹ به حداکثر ۷ سال محدود شد. با این حال، این قراردادها همچنان آزادی حرفهای و شخصی هنرمندان را به شدت محدود میکنند و امکان فسخ یا مذاکره مجدد را به حداقل میرسانند.
صنعت کیپاپ، به عنوان یکی از بزرگترین سیستمهای تولید موسیقی در جهان، با تأکید بیش از حد بر ظاهرپرستی (زیباییمحوری) و استانداردهای غیرواقعی زیبایی، آیدلها را به عنوان کالاهایی شیءوار میبیند و آسیبهای جدّی روانی به آنها وارد میکند. این فرآیند از طریق کنترل دقیق شرکتهای مدیریت بر ظاهر فیزیکی، رژیمهای غذایی سختگیرانه، فشار برای جراحیهای زیبایی و بهرهکشی از تصویر آیدلها برای سود اقتصادی رخ میدهد، که منجر به مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردن و حتی خودکشی آنها میشود.[۲۶]
کالاییسازی در کیپاپ با تمرکز بر ظاهر، آیدلها را به محصولاتی قابل فروش تبدیل میکند که باید استانداردهای زیبایی غیرواقعی را برآورده کنند، مانند پوست روشن، اندام لاغر و ویژگیهای چهرهای که اغلب با جراحیهای پلاستیک حاصل میشود، و این فرآیند نه تنها بدن آنها را شیءوار میکند، بلکه ذهن و روحشان را نیز تحت کنترل قرار میدهد تا با تصویر شرکت سازگار باشند، که این تقلیل وجود انسانی را به سطح یک کالا نشان میدهد. این نگاه، وجود انسان را با سرکوب هویت فردی و تبدیل آن به یک شخصیت ساختگی تقلیل میدهد، جایی که آیدلها مجبور به ایفای نقشهایی هستند که توسط شرکتها و طرفداران دیکته میشود، بدون توجه به واقعیتهای شخصیشان. [۲۷]
در قسمت بعدی و سکانسهای مشابه که از ”شیرهای نمایش” استفاده میشود، مقصود نمایش قدرت و شجاعت است. شیر در بسیاری از فرهنگها، از جمله فرهنگهای شرقی و غربی، بهعنوان نمادی از قدرت، شجاعت و سلطنت شناخته میشوند. در این موزیک ویدئو، حضور شوگا در کنار شیرهای نمایشی نمایانگر قدرت درونی و اعتماد به نفس او بهعنوان یک هنرمند باشد که در برابر فشارهای بیرونی (مانند انتقادات و انتظارات طرفداران یا شرکتهای تجاری و…) ایستادگی میکند. این تصویر همچنین میتواند به قدرت شخصی در پذیرش خود درونی با همه نقاط منفی و مثبت اشاره داشته باشد. [۲۸]
از طرفی شیرهای نمایشی در موزیک ویدئوی «آیدل» به سنتهای فرهنگی کرهای، بهویژه «رقص شیر» (사자춤) اشاره دارند. در این ویدئو، استفاده از این نماد میتواند نمایانگر تلاش گروه برای ارتباط با ریشههای فرهنگی خود و در عین حال ارائهی آن در قالبی مدرن و جهانی باشد.[۲۹]
جهانیسازی فرهنگ التقاطی (کرهای -آمریکایی) کره جنوبی با موج کرهای، سبب شد این کشور بتواند بعد از جنگ جهانی و جنگ دو کره در جهان به جایگاه قابل توجهی دست یابد. فاز اول موج کرهای (۱۹۹۰) بر کیدراما تمرکز داشت و فاز دوم (از ۲۰۰۸) با کیپاپ به اروپا، آمریکا و آفریقا گسترش یافت. این نفوذ، سبک زندگی کرهای آمریکایی را جهانی کرده و کره را به عنوان کشور باحال (Korean Cool) به کشورهای مختلف معرفی کرد. [۳۰]

بی توجهی به نظرات دیگران و فرار رو به جلو
در صحنه بعد، تهیونگ از میان جمعیتی شلوغ و پرجنبوجوش فرار میکند، که نشاندهنده تلاش برای رهایی از فشارهای خارجی و انتقادات دیگران است. این جمعیت میتواند نماد طرفداران، رسانهها، یا انتظارات جامعه از «آیدولها و سلبریتیها» باشد که اغلب ایشان را در چارچوبهای اخلاقی خاصی قرار میدهند.
این سکانس تلاش دارد تا از فشارهایی سخن بگویید که یک آیدول با آن مواجه است جایی که فرد از نگرانیهای خارجی (مانند انتقادات و انتظارات جامعه) دوری کرده و به سمت جلو در حال فرار است. این الهامگرفته از خط ترانهی «من به جای نگرانی، فرار میکنم» است که به آهنگ “GoGo” ارجاع دارد و پیام «زندگی کن مثل آخرین بار» را منتقل میکند.
در نهایت این صحنه نماد رهایی از محدودیتهای شهرت و جستجوی فردیّت شخصی است که با تم کلی آهنگ همخوانی دارد. این پیام خوبی است اما مخاطب را به سمت رشد معنوی و الهی جهت نمیدهد. بایستی این زندگی را قدر دانست و از آن استفاده کرد، اما چگونه؟ پیشنهاد کلیپ آیدول خودمحوری افراطی است که طبیعتاً تبعات خوبی برای جوامع نخواهد داشت و باعث رشد واقعی نمیشود.

باز هم استفاده از نمادها برای احساس قرب مخاطب
در صحنهی بعدی خرگوش که نماد ارتباط، فداکاری و جاودانگی است با ارجاع به فولکلور کرهای دالتوکی (daltokki) یا خرگوش ماه (Moon rabbit) که در داستانهای سنّتی کرهای نماد فداکاری برای دیگران و ارتباط عاطفی است [۳۱]، در نهایت این محتوا را منتقل میکند که «بی تی اس» با فنها ارتباط خوبی دارد و حسّ همبستگی و حمایت اجتماعی آنها حمایتگر گروه بی تی اس است. [۳۲]
استفاده از نمادهای شرقی در کنار مفاهیم غربی در این اثر به خوبی نشاندهندۀ استحالۀ فرهنگی است. بهرهگیری از نمادهایی که در مفهومی دیگر گم می شود، در واقع ترویجدهندهی تفکر اومانیستی است که بر محوربودنِ نفس انسان و آزادی بی قید و شرط رفتار و تمرکز بر خودمحوری و انسان به عنوان مرکز جهان تأکید دارد که این مفاهیم اومانیستی کاملاً از فرهنگ غرب آمده است.
استفاده از نمادهای کرهای مانند لباسهای سنّتی (هانبوک)، عناصر فولکلور مانند خرگوش در ماه و همچنین استفاده از نماد ببر، صرفاً به عنوان ابزاری برای انتقال برخی نمادهای شرقی عمل میکند تا یک لایهی فرهنگی محلی به تصاویر اضافه شود تا مخاطبان جهانی بدینوسیله جذب شوند، اما این ظاهرگراییها هستهی اصلی محتوا را تغییر نمیدهد. این ترکیب، بخشی از استراتژی گلوبالیزاسیون کیپاپ است که فرهنگ شرقی را با ایدئولوژیهای غربی ادغام میکند تا پیامهای اومانیستی مانند خودمحوری و اباحهگری فردی را به طور گستردهتری پخش کند.

حمله به منتقدان
پس از اینکه در سکانس قبل از حسّ وفاداری و همبستگی با آرمیها (طرفداران افراطی گروه بی تی اس) گفته شد، در سکانس بعد به جنبههای دیگر پرداخته میشود. جایی که نشان میدهد گروه، مورد هجمۀ منتقدین و مخالفانش قرار دارد.

قفسی که اعضای گروه در درونش قرار دارند، نمایانگر وضعیت آنها را در مقابل مخالفان و منتقدانشان است، در اینجا کوسه نمادی از منتقدان است که هر لحظه منتظر بلعیدن آنها هستند!
این بخش از موسیقی نشان میدهد که مشکلات و سختیهای زندگی به هر میزان که سخت و وحشتناک باشد، اما انسان با تحمل و تابآوری در مقابل آنها میتواند به مسیر خود ادامه دهد و با آنها مبارزه کند. این مقاومت و تابآوری طبق نظر «سلیگمن» با تصویر «بی تی اس» در قفس کوسه همخوانی دارد. [۳۳]
بنابراین در این بخش پیامی با محوریّت مقاومت انسان در برابر دیگران ترویج میشود. مقاومت در برابر خواستههای بیجای دیگران خوب است، اما زمانیکه باعث رشد انسان و جامعه، و حرکتش به سمت بینهایت شود. وقتی افق دید این کلیپ محوریّت نفس انسان است، طبیعتاً مقاومت در برابر دیگران هم در همان فضای خودپرستانه تعریف می شود. اینجاست که نگاه آنارشیستی اثر بیش از پیش مشخص میشود.

در ادامه در تصویری مشابه، قفسی دیده میشود که اطراف آن انسانهای غولپیکری (نماد منتقدان) دیده میشود. فضای گرافیکی و تصویری با بهکارگیری رنگ قرمز و سیاه، حسّ اضطراب را بهخوبی انتقال میدهد.
قفس در این موزیک ویدئو به عنوان نمادی از موازین اخلاقی و انتظارات جامعه تفسیر میشود که در تصویرسازیها به عنوان محدودیت برای آیدولهای کیپاپ نمایش داده شدهاند.
این محدودیتها شامل انتظارات طرفداران از آیدولها است که موازین اخلاقی و رفتاری خاصی را رعایت کنند و نمایانگر استانداردهای صنعت سرگرمی در فرهنگ کره جوبی است. [۳۴] انسانهای غولپیکر هم نمایانگر طرفداران و رسانهها هستند که همواره رفتار هنرمندان را رصد میکنند و اندازهی بزرگ آنها نشاندهندهی قدرت و تأثیر عظیمی است که این گروهها بر هنرمندان دارند. [۳۵]

بعد از سکانس قفس، سکانس ببر نمایش داده میشود که نماد قدرت، شجاعت، و محافظت در برابر نیروهای شرور در فرهنگ کره است.
در اینجا بی تی اس در برابر انتقادات و انتظارات طرفداران از آیدولها، نماد ببر را برجسته میکند تا نمایانگر مقابله با طرفداران منتقد باشد، این اقتباس از فولکلور کرهای است که ببر را نگهبان و نماد شجاعت میداند.
موزیک با این متن ادامه دارد: «خودمو دوست دارم. عاشق فنامم. عاشق رقصمم. عاشق همه چیزمم. دهها و هزارها نفر از خودم درونمه. من به خودِ دیگهام خوشامد میگم. پس از همهی اینا، همهی اونا باز مناند. من فقط میرم تا بهش برسم بهجای اینکه بشینم مرد دونده»
این ابیات مستقیماً به کمپین “خودت را دوست داشته باش” بی تی اس اشاره دارد، که از سال ۲۰۱۷ آغاز شد و بر اساس سخنرانی نامجون در سازمان ملل (۲۰۱۸) بر خودپذیری تمرکز دارد. خودپذیریای که جنبههای منفی وجود انسان را در کنار جنبههای مثبتش میپذیرد و نیازی نمیبیند که برای رفع نقاط منفی اخلاقی تلاشی بکند و همان جملهی معروف ”من همینی هستم که هستم و هیچ وقت تغییر نمیکنم” را تداعی میکند.
این بخش مخاطب را تشویق میکند که مشکلات رفتاری و اخلاقی (مانند تمایلات منفی، عادتهای بد، یا حتی گناهان اخلاقی) را نه به عنوان «اشکال» بلکه به عنوان بخشی طبیعی از «خودِ چندگانه» ببیند و بپذیرد! در حالیکه هر انسانی برای رسیدن به مرتبهی انسانیّت میبایست با مشکلات اخلاقی (مانند حسادت، خشم یا تمایلات جنسی نامشروع و..) مبارزه کند، نه اینکه آنها را بپذیرد. پذیرش بیقیدوشرط نقاط اخلاقی منفی میتواند منجر به «تسلیم شدن به نفس اماره» شود، زیرا در نگاهی که بی تی اس ترویج میکند، انسان با خود فکر میکند «همهی اینها بخشی از من است و باید آنها را بپذیرم و نیازی به تغییر دادن و رشد کردن و بهتر شدن» نیست!
همچنین در بُعد اجتماعی، اگر افراد مشکلات اخلاقیشان را صرفاً بپذیرند و هیچ تلاشی برای رفع ایرادات و بهتر شدنشان نکنند، به مرور جامعه با افزایش رفتارهای منفی مانند دروغ، خیانت، یا خشونت روبهرو میشود. پذیرش مشکلات اخلاقی میتواند افراد قدرتمند را توجیه کند که رفتارهای ناعادلانهشان (مانند فساد یا استثمار) را بخشی از خودِ وجودیشان بدانند، که این تفکر مخالف با ”عدالت” است.
ثمرۀ چنین دیدگاهی، افزایش شکاف طبقاتی، خشونت خانگی یا مشکلات متعدد است، چرا که افراد کمتر به فکر اصلاح رفتارشان هستند و به قول گروه بی تی اس خودشان را همانگونه که هستند، دوست دارند!
جملهی «دهها و هزارها نفر از خودم درونمه» به مفهوم “من چند وجهی” است که خود را به عنوان فردی با ویژگیهای مختلف درونی توصیف میکند که برای رفع ایرادات منفی و تقویت نقاط مثبت هیچ تلاشی نمیکند و همهی نقاط مثبت و منفی را یکسان پذیرفته است.
و جملهی «من به خود دیگم خوشامد میگم» باز هم اشاره به پذیرش همهی ابعاد مختلف وجودی شخص دارد که حتی جنبههای تاریک و منفی را رد نمیکند و فرد را تشویق میکند تا با ویژگیهای منفی شخصیتی خودش هم به تعادل برسد.
و جملهی «پس از همهی اینا، همهی اونا باز مناند. من فقط میرم تا بهش برسم. بهجای اینکه بشینم مرد دونده» در پایانِ شعر به مخاطب انگیزه میدهد تا برای رسیدن به منِ واقعیاش و برقرار کردن تعادل بین خوبیها و بدیهای درونیاش بجنگد و تلاش کند، البته نیازی به اصلاحکردن و تلاش برای رفع بدیهای درونی نیست، بلکه مهم این است که بین خوبیها و بدیهای درونی شخص تعادل برقرار شود!

سکانس پایانی
در سکانس پایانی تصویری مانند سکانس نخستین نمایش داده میشود و نمایانگر آن است که سفر ”خوددوستی” پایان ندارد و یک فرآیند مداوم و تکرارشونده است.
آغاز ویدیو همراه با عناصر سنّتی، هویّت فرهنگی بی تی اس را به عنوان آیدولهای کرهای معرفی میکند، و بازگشت به همان صحنه در پایان، تأکید میکند که پس از تمام چالشها (مانند انتقادات، فشارهای صنعت و جستوجوی هویّت) گروه بدون تغییر اساسی، اما با پذیرش همهی نقاط منفی و مثبت خود (و عدم تلاش برای بهتر شدن و تغییر دادن آنها ) به ریشههای خود بازمیگردد.
خودشناسی یونگی، غالباً منجر به افسردگی میشود!
با توجه به تمهای خودشناسی و ایستادگی در برابر ناملایمات زندگی در آثار گروه، میتوان گفت که ایدۀ “جستوجوی هویّت واقعی” نه تنها یک تجویز ایدهآل و بکر برای مواجهه با افسردگی و ناامیدی نیست، بلکه اغلب با آشکارکردن آسیبهای پنهان، میتواند مشکلات پنهانی را برای شخص ایجاد کند.
گروه بی تی اس سعی دارد از طریق سری آلبومهای «خودت را دوست داشته باش»، «نقشۀ روح» و «آیدول» و… بگوید که به دنبال ”هر آنچه که هستید، باشید” اما بهعلت عدم ارائهی راهکار کامل و درست و صرفاً ردّ و طرد مشکلات، در نهایت منجر به افسردگی و اضطراب بیشتر میشود.
برای مثال، شوگا در میکستیپ ۲۰۱۶ و آهنگ «آخرین» تجربیّات خود از افسردگی، اضطراب، OCD و حتّی افکار خودکشی را بیان میکند، جایی که میگوید هر صبح از بیدار شدن میترسد. این نشان میدهد که خودشناسی با چنین الگویی، در حالیکه به نظر میرسد میتواند به توانمندسازی ظاهری منجر شود، اما بهعلت فعالکردن جنبههای دیگر وجودی انسان ممکن است به افسردگی ختم شود.
همچنین نامجون نیز در مصاحبههایش (مانند مصاحبه با هفتهنامه سرگرمی ۲۰۱۹) از افسردگی خود صحبت کرده و توضیح میدهد که چگونه احساس تنهایی و کمارزشی دارد. دلیل اصلی این تناقض این است که خودشناسی به سبک یونگی، غالباً گنگ و نامشخص میباشد. اگر قرار بود این راهکارها جواب دهد، ابتدا خود آیدولها باید به آرامش میرسیدند!
محدودیتهای دیدگاه یونگی در خودشناسی و ظاهر فریبنده آن
دیدگاه کارل گوستاو یونگ در مورد خودشناسی، که بر ”ادغام خودآگاه و ناخودآگاه” تمرکز دارد، ظاهری جذاب دارد، چرا که ظاهراً به جنبههای معنوی و کهنالگوها می پردازد.
گروه «بی تی اس» در آلبومهایی مانند «نقشه روح: پرسونا» و «نقشه روح» از مفاهیم کارل یونگ مانند هویّت و نقاب اجتماعی (جنبههای تاریک شخصیت) و فرآیند یکپارچگی درونی برای رسیدن به خود واقعی استفاده میکند تا به خیال خود به طرفدارانشان کمک کند تا هویت واقعی خود را کشف کنند. این رویکرد، ظاهراً عمیق و درمانی به نظر میرسد، اما منطبق بر تجربیات و تحلیلها، دستورالعملی فریبنده و زودگذر است. زیرا بر پایهی مسائل غیرعلمی و غیرتجربی تکیه دارد و تنها به عنوان یک درمان کوتاهمدت عمل میکند، بدون اینکه مشکلات شخصیتی را به صورت ریشهای درمان کند.
دلیل فریبندگی این روش آن است که این مفاهیم ”بیش از حد ذهنی و فاقد شواهد تجربی” هستند و بهجای ارائهی راهحلهای عملی، افراد را به تجربیات درونی و نمادین سوق میدهند که ممکن است موقتاً منجر به احساس آرامش شود، اما در بلندمدت ناکارآمد است.
مقابله با خودکشی در کشور کره جنوبی با روش غلط بی تی اس
فریبندگی روش “خودشناسی با تکیه بر آرای یونگ” بیشتر در کشوری چون کره جنوبی خودش را نشان میدهد، جایی که با تولید چنین محتواهایی قصد دارد نرخ افسردگی و خودکشی بسیار بالای خود را کاهش دهد، درحالی که منطبق بر مستندات، در این کار موفق نشده است. کره جنوبی طبق آمار OECD یکی از بالاترین نرخهای خودکشی (با بیش از ۲۵ مورد در هر ۱۰۰,۰۰۰ نفر) را در جهان را دارد.
دولت کره جنوبی از دهه ۲۰۰۰، بهویژه پس از اوجگیری نرخ خودکشی در اوایل دهه ۲۰۱۰، سیاستهای متعددی را بر اساس اسناد بالادستی مانند قوانین ملی و برنامههای پنجساله وضع کرده است. این سیاستها اغلب با عناصر فرهنگی مانند حمایت از صنعت کیپاپ (از جمله گروههایی مثل بی تی اس) ادغام شدهاند تا پیامهای مثبت سلامت روان را ترویج دهند. با این حال، علیرغم این تلاشها، نرخ خودکشی نهتنها کاهش نیافته، بلکه متاسفانه در سالهای اخیر بهویژه در میان جوانان رو به افزایش بوده است. [۳۶]
دولت کره جنوبی سیاستهای خودکشی را عمدتاً از طریق وزارت بهداشت و رفاه MOHW و مرکز ملی سلامت روان NCMH پیگیری میکند. این سیاستها بر پایهی اسناد بالادستی مانند قوانین ملی و برنامههای استراتژیک بنا شدهاند که هدفشان ایجاد «فرهنگ احترام به زندگی» است. [۳۷]
یکی از جنبههای جالب سیاستگذاری فرهنگی، استفاده از کیپاپ به عنوان نرمافزاری برای مقابله با بحران خودکشی است. به همین جهت بی تی اس به عنوان نماد جهانی کیپاپ جایگاه ویژهای در سیاستهای دولتی پیدا کرده است و این جایگاه ویژه تنها به دلیل تأثیر اقتصادی (میلیاردها دلار صادرات فرهنگی) نیست، بلکه جنبهی فرهنگی و اجتماعی نیز دارد. دولت کره جنوبی از سال ۲۰۱۷ گروه بی تی اس را به عنوان «سفیر ویژه ریاستجمهوری» برای دیپلماسی عمومی منصوب کرد و حمایتهای مالی و رسانهای خاصی از کمپینهای این گروه انجام داد.
از سال ۲۰۱۷ گروه بی تی اس با همکاری یونیسف تلاش کرد تا کمپین «خودت را دوست داشته باش» را در جهان راهاندازی کند. این کمپین بیش از ۳.۶ میلیون دلار جمعآوری کرد و تقریباً به همهی کشورها رسید. دولت کره از طریق MOHW و وزارت فرهنگ، ورزش و گردشگری این را به عنوان بخشی از برنامههای ملی ترویج کرد و بی تی اس را در رویدادهای دولتی مثل «روز پیشگیری از خودکشی» دعوت کرد. در ۲۰۲۴، فاز دوم بر سلامت روان جوانان تمرکز داشت و دولت بودجهای برای گسترش آن در مدارس کره اختصاص داد.
در ۲۰۲۳، دولت اجازهی استفاده از موبایل در پادگانهای نظامی را برای سربازان از جمله اعضای بی تی اس در خدمت سربازی داد که بخشی از تلاش برای کاهش استرس روانی در میان جوانان بود. این گروه به عنوان الگویی برای این تغییر معرفی شد. همچنین، اهدای ۵ میلیارد وون (۳.۶ میلیون دلار) توسط شوگا عضو این تیم، در ۲۰۲۵ برای مرکز درمان اوتیسم با حمایت هایب و دولت، نشاندهندهی ادغام تلاشهای خصوصی با سیاستهای عمومی است و همچنین اعضا در کمپینهای ملی MOHW برای آگاهی از سلامت روان شرکت میکنند.
با تمام تلاشی که دولت کره جنوبی با رویکردهای فرهنگی مانند «بی تی اس» برای درمان افسردگی و مقابله با خودکشی انجام داد، اما منطبق بر آمار و ارقام، این سیاستگذاری ثمرۀ چندانی نداشته است. طبق بررسهای آماری، «بی تی اس» در ژوئن ۲۰۱۳ به عنوان یک گروه دبیو کرد، و از آن زمان تا سپتامبر ۲۰۲۵، نرخ خودکشی در کره جنوبی (به ازای هر ۱۰۰,۰۰۰ نفر) روند نوسانی اما عمدتاً نگرانکنندهای داشته است. در سال ۲۰۱۳، این نرخ حدود ۲۸.۵ بود که یکی از بالاترین سطوح در دهههای اخیر بهشمار میرفت و بلافاصله پس از آن در ۲۰۱۴ نرخ به ۲۷.۳ کاهش یافت (کاهش حدود ۴.۱ درصدی) که بخشی از آن به تلاشهای اولیهی دولتی برای پیشگیری نسبت داده میشود. این روند کاهشی ادامه یافت و در ۲۰۱۵ به ۲۶.۵ رسید، اما همچنان بالاتر از میانگین جهانی و OECD بود. [۳۸]
از اواسط دههی ۲۰۱۰ تا اوایل دههی ۲۰۲۰، نرخ به تدریج پایین آمد و در سال ۲۰۲۲ به کمترین سطح خود در این دوره، یعنی ۲۳.۲ رسید. با این حال، این کاهش موقتی بود و از سال ۲۰۲۳ نرخ خودکشی دوباره رو به افزایش گذاشت و در ۲۰۲۴ به ۲۸.۳ رسید که بالاترین سطح از سال ۲۰۱۳ (با میانگین روزانه ۳۹.۵ مورد خودکشی) بود و ماه ژانویه ۲۰۲۴ رکورد پنجساله را زد.
یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت سیاستهای فرهنگی در این کشور، فشارهای اجتماعی شدید (مانند رقابت تحصیلی و شغلی، فرهنگ کار طولانی و انتظارات خانوادگی) است. بنابراین، استفادهی بی تی اس از تفکرات یونگ و سایر روانشناسان و متفکران غربی ممکن است به عنوان یک «تسکین موقت» عمل کند (مانند الهامبخشی به طرفداران برای پذیرش سایههای خود)، اما نمیتواند با مشکلات سیستماتیک مانند افسردگی گسترده در کره جنوبی مقابله کند، جایی که بیش از ۲۰% جمعیت علائم افسردگی را تجربه میکنند. در نهایت، این رویکرد کوتاهمدت است و مانند دارو، افراد را در چرخهای از جستوجوی درونی بدون نتیجه نگه میدارد.
نتیجهگیری
موزیک ویدیوی آیدول جزء پُربینندهترین آثار بی تی اس است که مانند سایر آثار این گروه دارای نمادها و مفاهیم بسیاری است. استفاده از تکنیکهای مختلف سینمایی در این اثر و بهرهمندی از چارچوب مفهومیِ متفاوت نسبت به سایر آثار کیپاپ، نشاندهندهی استراتژی قوی کمپانی هایب و بهطور کلی سیاستهای فرهنگی کشور کره است.
آیدول با بهکارگیری عناصر روانشناختی سعی دارد تا به مخاطب آسیبدیده کمک کند و او را از بحرانهای مختلف فردی و اجتماعی برهاند، اما به این نکته توجه ندارد که استفادهی سطحی و گذرا از نمادهای روانشناختی و فلسفی یونگ، تنها توانسته یک پوستهی نازک و جذاب از نسخهی درمانی را ارائه دهد که نتیجهی درمانش هم مقطعی و کوتاهمدت میباشد.
توجه به ”فردیّت” و ”منیّت” بهقدری در این آهنگ افراطی بوده که انسان ایدهآل در این سبک، مرزی برای خوب و بد بودن قائل نیست و “پذیرش خود” با توجه به آنچه که در آیدول بیان می شود با “پذیرش نقاط تاریک وجودی” همراه است. در واقع به پلیدی انسانهای پلید رسمیّت میبخشد و نقص را نوعی کمال میپندارد.
این گروه سعی دارد از طریق سری آلبومهای «خودت را دوست داشته باش» ، «نقشۀ روح» و «آیدل» و… به طرفداران خود بگوید که به دنبال هویّت خودشان باشند، اما بهعلت عدم ارائهی راهکار کامل و درست و دقیق و علمی و اتکا به برداشتی نادرست از روانکاوی یونگ، صرفاً انسانها را در منجلاب خودمحوری بیشتر غرق می کند. اگر انسان از خود گذشتگی نداشته باشد، فقط زور است که می تواند او را سر جایش بنشاند و جامعه بهجای محیطی مناسب برای رشد و ترقی انسانها تبدیل به باغ وحشی از گرگها میشود.
منابع این جهان محدود است و بدون ازخودگذشتگی نمیتوان به عدالت جهانی رسید. اما در آیدول میبینیم که ملاک حق صرفاً گرایش شخصی و “آنچه هستند” قرار گرفته و هیچ افق دیدی برای فداکاری، تعامل با دیگران و خلاصه، گذر از خود برای رسیدن به آرامش جمعی، دیده نمیشود. این نگاه، رادیکالترین برداشت از فردگرایی لیبرالیستی است که در تفکرات کابالیستی یونگ هم به این غلظت وجود ندارد! این حدّ از اومانیسم و جایگزینی انسان بهجای خداوند در کمتر اثری دیده میشود.
بنابراین، استفادهی بی تی اس از تفکرات یونگ و سایر روانشناسان و متفکران غربی ممکن است به عنوان یک «تسکین موقت» عمل کند (مانند الهامبخشی به طرفداران برای پذیرش سایههای خود) اما نمیتواند با مشکلات سیستماتیک مانند افسردگی گسترده در کره جنوبی مقابله کند. متاسفانه در کره جنوبی بیش از ۲۰% مردم علائم افسردگی را تجربه میکنند. در نهایت باید گفت خودشناسی به روش یونگ یک رویکرد مقابلهای کوتاهمدت است و مانند داروهای مسکن، افراد را در چرخهای از جستوجوی درونی بدون نتیجه رها میکند.
نویسنده: سرکار خانم حیدری سردبیر مدرسه کره
بیشتر بدانیم:
رمزهای تاریک آلبوم گروه بی تی اس
«کی پاپ» و موج پسران دخترنما
نظم نوین جهانی و سلاح «کی پاپ» و «بی تی اس»
منابع
[۱] یک شرکت سرگرمی، است که عمدتاً در زمینه ایجاد، مدیریت یا مالکیت محتوا برای فیلم، رادیو، تلویزیون، موزیک ویدیو، فیلمهای انیمیشن و سایر رسانههای نمایشی فعالیت دارد. این شرکتها فیلمهای بلند، سریالهای تلویزیونی، تبلیغات، ویدیوهای آموزشی و اشکال مختلف محتوای پخش یا پخش آنلاین را تولید یا پس از تولید میکنند..
[۲] در مقالۀ نقد موزیک ویدئو “باران را متوقف کن” در سایت «مبنا فیلم» به سبک فکری نامجون پرداخته شده است.
[۳] www. news.yale.edu
[۴] www.billboard.com
[۵] “How short video addiction affects risk decision-making behavior in college students based on fNIRS technology”. Shu Zhang Guizhou Normal University, Guiyang, China. Volume 19 – ۲۰۲۵
[۶] Javargi, 2025 Harmony in Diversity: Exploring K-Pop’s Global Impact through Social Media and Fan Dynamics
[۷] Andreu Rapid(2018) chaotic audio-visual stimuli increase attention span but reduce conscious processing”Department of Neuroscience, Pablo de Olavide University, Seville, Spain
www.themarginalian.org [8]
[۹] www.us.sagepub.com
[۱۰] Arthur G.”Goethe’s theory of color and scientific intuition”Arthur G. Zajonc Randall Laboratory of Physics, University of Michigan
[۱۱] Kim, Yeogeun Yonsue. Performed intermediality and beyond in the BTS music video ‘Idol’: K-Pop idol identities in
contemporary Hallyu
[۱۲] Visual Attraction of K-Pop: A Correlational Study on Visual Aspects of K-Pop Music Videos February 2024Journal of Student Research 13(1)
[۱۳] www.quora.com
[۱۴] Nicole Sam.(2023)The Effect of Music and Editing Style on Subjective Perception of Time When Watching Videos: An Eye-tracking Study”.
[۱۵] گوآرا گوآرا یک رقص خیابانی آفریقای جنوبی است که در منطقه دوربان (Durban) شکل گرفت و در اواخر دهه ۲۰۱۰ به لطف هنرمندانی مانند DJ Bongz و Babes Wodumo در سبک موسیقی گقوم (Gqom) به شهرت جهانی رسید. این رقص با حرکات ریتمیک دست و پا، بهویژه چرخش بازوها و ضربات هماهنگ با ریتم موسیقی مشخص میشود. گوآرا گوآرا به دلیل انرژی بالا و قابلیت ترکیب با سبکهای مدرن مانند هیپهاپ، در ویدئوهای موسیقی جهانی محبوب شد.
[۱۶] Zhang Qian, The Production of East Asian Pop Music and the Emergence of Data Fans in China. International Journal of Cultural StudiesVolume 23, Issue 4Pages: 493 – ۵۱
[۱۷] Aleena Faisal Examining Transmedia Storytelling in BTS’s Music Videos and Short Films
University of Ontario Institute of Technology Date Written: April 3, 2020
www.papers.ssrn.com
[۱۸] www.spiritanimal.info/giraffe-meaning
[۱۹] Jung, C. G. (1964). Man and His Symbols. Garden City, NY: Doubleday. صفحات ۱۶۰-۱۸۴
[۲۰] Lee, S. H., & Kim, J. (2019). “The Impact of K-Pop on Global Youth Culture: A Psychological Perspective.” Journal of Positive Psychology
[۲۱] Joanne Miyang Cho, An Introduction to K-Pop and BTS: Hybridity and Transcultural Identity (Routledge, ۲۰۲۴)
[۲۲] Jung Kim et al., “BTS and the Self: Understanding Psychological Concepts Through the BTS Members’ Songs” (Journal of Psychological Inquiry, ۲۰۲۳)
[۲۳] “Archetypes and the Collective Unconscious” by Carl Gustav Jung (1959, Princeton University Press)
[۲۴] “BTS’ ‘Idol’ Music Video Icons” (۲۰۱۸, published on Brunch.co.kr)
[۲۵] www.koreaboo.com
[۲۶] www.icds.ee/en/the
[۲۷] Saeji،(۲۰۱۳) Juvenile Protection and Sexual Objectification: Analysis of the Performance Frame in Korean Music Television Broadcasts”Cedarbough . Pusan National University.
[۲۸] “BTS’ ‘Idol’ Music Video: A Celebration of Self-Love and Cultural Pride” (August 24, 2018 www.billboard.com/articles/columns/pop/8472217/bts-idol-music-video-analysis
[۲۹] Korea Herald: “BTS’ ‘Idol’ Showcases Korean Culture with Modern Flair” www.koreaherald.com/view.php?ud824000639)
Lee, J. (2023). “The Economic Impact of Hallyu: A Quantitative Analysis of South Korea’s Cultural Exports 30
[۳۱] : Lie, J. (2015). K-Pop: Popular Music, Cultural Amnesia, and Economic Innovation in South Korea. University of California Press. Pages 80-95 (chapter “Cultural Roots of K-Pop”).
[۳۲] Article: Kim, J., & Lee, S. (2024). “International Fan Relations and Parasociality: A Case Study of BTS’ Army.”
Cogent Arts & Humanities, 11(1), 1-15. DOI: 10.1080/23311983.2024.2304668. This article (page 5, “Results”)
[۳۳] Seligman, M. E. P. (2002). Authentic Happiness: Using the New Positive Psychology to Realize Your Potential for Lasting Fulfillment. New York: Free Press. Pages 102-123 (Chapter 6: Article: Oh, I. (2020). “The Korean Wave as a Source of Soft Power: BTS and Global Fandom.” Journal of International and Area Studies, 27(1), 55-72. This article (page 62, section “BTS andResilience
[۳۴] Billboard BTS’s ‘Idol’ Music Video: A Celebration of Self-Love and Cultural Pride (published August 24, 2018). This article analyzes the symbolism of the video and addresses the issue of social pressures.
[۳۵] “BTS’ ‘Idol’ video breaks down barriers between identity and fame” (September 2018).
[۳۶] www.koreaherald.com
www.sri.kostat.go.kr
www.jkms.org
[۳۷] www.mohw.go.kr
[۳۸] www.statista.com
««« پایان »»»
رنگهای بهکار رفته در متن:
رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ بنفش ⇐ تیترهای اصلی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
رنگ قهوهای ⇐ نقلقول.
موزیک ویدیوی آیدول ، موزیک ویدیوی آیدول
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
اندیشکده مطالعات یهود | Jewish Studies Center



