تبلیغ نئوپاگانیسم و کفرکیشی در ارباب حلقه‌ها

تبلیغ نئوپاگانیسم و کفرکیشی در ارباب حلقه‌ها

د. شیاطین در سرزمین میانه / نئوپاگانیسم

در سرزمین میانه، «سایرون / سائورون» شیطان اصلی است. از طرفی «سارومان» نیز با پذیرش و تواضع در مقابل قدرت وی، به «جادوی سیاه» پناه برده و حتی موجوداتی شبیه «گولم» (Golem) یهودی را که «اوروک-های» (Uruk-hai) نام دارد و از اورک‌های معمولی قوی‌تر است، خلق می‌کند.

اوروک های ارباب حلقه‌ها نئوپاگانیسم 1

اوروک های ارباب حلقه‌ها نئوپاگانیسم 2

اوروک های ارباب حلقه‌ها نئوپاگانیسم 3

ایجاد «اوروک های» از گِل، شبیه به فرآیند خلق گولم توسط حاخام‌های یهودی!

همچنین سایرون نُه پادشاه دوزخی دارد که آن‌ها نیز از سپاه شیطان هستند. برای شناخت نقش سارومان و سایرون، خواندن فقراتی از کتاب مقدس (اشعیا؛ ۱۴ : ۱-۲۴) ضروری است:

[۱] خداوند بر قوم اسرائیل ترحّم خواهد کرد و بار دیگر آن‌ها را برخواهد گزید و در سرزمینشان ساکن خواهد ساخت. بیگانگان مهاجر در آن‌جا با خاندان یعقوب زندگی خواهند کرد. [۲] قوم‌های جهان به ایشان کمک خواهند کرد تا به وطن خود بازگردند. قوم اسرائیل در سرزمینی که خداوند به ایشان داده قوم‌های دیگر را به بردگی خواهند گرفت. آنانی که قوم اسرائیل را اسیر کرده بودند، خود به اسارت ایشان در خواهند آمد و بنی‌اسرائیل بر دشمنان خود فرمانروایی خواهند کرد. [۳] هنگامی‌که خداوند قوم خود را از درد و اضطراب، بندگی و بردگی رهایی بخشد، [۴] آن‌گاه ایشان با ریشخند به پادشاه بابِل چنین خواهند گفت: «ای پادشاه ظالم سرانجام نابود شدی و ستمکاری‌هایت پایان گرفت [۵] خداوند حکومت ظالمانه و شرارت‌آمیز تو را در هم شکست. [۶] تو با خشم و غضب، مردم را پیوسته شکنجه و آزار می‌دادی، [۷] اما اکنون تمام مردم از دست تو آسوده شده، در آرامش زندگی می‌کنند و از شادی سرود می‌خوانند. [۸] حتی صنوبرها و سروهای لبنان نیز با شادمانی می‌سرایند: ”از زمانی که تو سقوط کردی دیگر کسی نیست که ما را قطع کند!“ [۹] «دنیای مردگان آماده می‌شود تا به استقبال تو بیاید. رهبران و پادشاهان دنیا که سال‌ها پیش مرده‌اند، آن‌جا در انتظار تو هستند. [۱۰] آن‌ها وقتی تو را ببینند به تو خواهند گفت: ”تو نیز مانند ما ضعیف شدی و با ما فرقی نداری! [۱۱] حشمت تو از دست رفته است و نوای دلنشین بربط‌های کاخ تو دیگر به گوش نمی‌رسد. اکنون تشک تو کرم‌ها هستند و لحافت موریانه‌ها.“ [۱۲] «ای ستاره‌ی درخشان صبح، چگونه از آسمان افتادی! ای که بر قوم‌های جهان مسلط بودی، چگونه بر زمین افکنده شدی! [۱۳] در دل خود می‌گفتی: ”تا به آسمان بالا خواهم رفت، تخت سلطنتم را بالای ستارگان خدا خواهم نهاد و بر قله‌ی کوهی در شمال که خدایان بر آن اجتماع می‌کنند جلوس خواهم کرد. [۱۴] به بالای ابرها خواهم رفت و مانند خدای متعال خواهم شد.“ [۱۵] اما تو به دنیای مردگان که در قعر زمین است، سرنگون شدی. [۱۶] اینک وقتی مردگان تو را می‌بینند به تو خیره شده، می‌پرسند: ”آیا این همان کسی است که زمین و قدرت‌های جهان را می‌لرزاند؟ [۱۷] آیا این همان کسی است که دنیا را ویران می‌کرد و شهرها را از بین می‌برد و بر اسیران خود رحم نمی‌کرد؟“ [۱۸] «پادشاهان جهان، شکوهمندانه در قبرهایشان آرامیده‌اند، [۱۹] ولی جنازه‌ی تو مثل شاخه‌ای شکسته، دور انداخته شده است. نعش تو در قبر روباز است و روی آن را جنازه‌های کشته‌شدگان جنگ پوشانده و مانند لاشه‌ی پایمال شده، تا به سنگ‌های ته گودال فرو رفته است. [۲۰] تو مانند پادشاهان دیگر دفن نخواهی شد، زیرا مملکت خود را از بین بردی و قوم خود را به نابودی کشاندی. از خاندان شرور تو کسی زنده نخواهد ماند. [۲۱] پسران تو به‌خاطر شرارت اجدادشان کشته خواهند شد، و کسی از آن‌ها باقی نخواهد ماند تا دنیا را فتح کند و شهرها در آن بسازد.» [۲۲] خداوند لشکرهای آسمان می‌فرماید: «من خود بر ضد بابِل برخواهم خاست و آن را نابود خواهم کرد. نسل بابِلی‌ها را ریشه‌کن خواهم کرد تا دیگر کسی از آن‌ها زنده نماند.» [۲۳] خداوند لشکرهای آسمان می‌فرماید: «بابِل را به باتلاق تبدیل خواهم کرد تا جغدها در آن منزل کنند. با جاروی هلاکت، بابِل را جارو خواهم کرد تا هر چه دارد از بین برود.» [۲۴] خداوند لشکرهای آسمان قسم خورده، می‌گوید: «آنچه اراده نموده و تقدیر کرده‌ام به یقین واقع خواهد شد.

موارد جالب توجهی در این فقرات وجود دارد. اشاره به سخن‌گفتنِ درختان و این‌که دیگر کسی آن‌ها را ریشه‌کن نمی‌کند، در جدال «اِنت»ها با سارومان تبلور پیدا کرده است. خود نبیّ کاذب نیز شخصیتی شبیه به سارومان دارد که شیطان اصلی نیست، اما با شیطان همکاری می‌کند. سارومان شخصیت مقابل «گاندولف / گندالف» بوده و این نبوت وی را، البته در کذب و ناراستی، واضح‌تر می‌سازد.

همچنین نابودی پادشاهی شیطان نیز در سائورون و نابودی موردور، گنجانده شده است. البته شاید بتوان گفت این پیشگویی، آخرالزمانی نیست و مربوط به تاریخ یهود است؛ اما عده‌ای این فقرات را آخرالزمانی می‌پندارند و در فیلم نیز از همین الگو استفاده شده است.

سرزمین میانه در ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 1

سرزمین میانه در ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 2

نقشه‌ی سرزمین میانه و شیطان در شرق.
به شباهت سرزمین میانه با اروپا و شرق آن که یادآور جنگ‌های صلیبی است، دقت کنید.

ماجرای «حلقه قدرت» نیز علاوه بر اقتباس‌های ادبی و اسطوره‌ای، نمادی از خود شیطان است. به فقرات زیر توجه بفرمایید:

اما وحش [حیوان وحشی] با پیامبر دروغینش گرفتار شدند و هر دو زنده‌زنده به دریاچه‌ی آتش که با گوگرد می‌سوزد انداخته شدند؛ بله، همان پیامبری که از جانب وحش معجزات خیره‌کننده انجام می‌داد تا تمام کسانی را که علامت وحش را داشتند و مجسمه‌اش را می‌پرستیدند، فریب دهد. [کتاب مکاشفه، باب۱۹، فقره۲۰]

سپس ابلیس که ایشان را فریب داده بود، به دریاچهٔ آتش افکنده خواهد شد. دریاچهٔ آتش همان جایی است که با گوگرد می‌سوزد و آن وحش [حیوان] و پیامبر دروغین او شبانه روز، تا به ابد، در آنجا عذاب خواهند کشید. [کتاب مکاشفه، باب۲۰، فقره۱۰]

در پایان فیلم نیز حلقه در دریاچه‌ی آتش انداخته شده و باعث نابودی سائورون می‌شود. دقت کنیم که حلقه، خودِ سائورون است و می‌توان گفت تمام قدرت وی به حلقه وابسته است. حلقه به سائورون قدرت تام می‌دهد و هم‌چنین تسلّط بر دیگر حلقه‌ها؛ اما به هیچ‌کس جز خود سائورون قدرتی نمی‌دهد و همه‌اش فریب است. خود وی نیز هلاکتی محتوم، همچون شیطان، دارد.

سائورون و حلقه قدرت - ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم

هم‌چنین در فقرات زیر، اشاره به قدرت‌گرفتنِ دوباره‌ی شیطان شده است:

آن وحش که دیدی، زمانی بود، ولی حالا دیگر نیست. با وجود این، از چاه بی‌انتها به‌زودی بالا می‌آید و در فنای ابدی فرو خواهد رفت. مردم دنیا، غیر از کسانی که نامشان در دفتر حیات نوشته شده است، وقتی آن وحش پس از مرگ، دوباره ظاهر شود، مات و مبهوت خواهند ماند. [کتاب مکاشفه، باب۱۷، فقره۸]

شبیه به سائورون که دوباره قدرت می‌گیرد و در صدد تصاحب سرزمین میانه برمی‌آید. هم‌چنین:

[۱] سپس، فرشته‌ای را دیدم که از آسمان پایین آمد. او کلید چاه بی‌انتها را همراه می‌آورد و زنجیری محکم نیز در دست داشت. [۲‏-۳] او اژدها را گرفت و به زنجیر کشید و برای مدت هزار سال به چاه بی‌انتها افکند. سپس درِ چاه را بست و قفل کرد، تا در آن هزار سال نتواند هیچ قومی را فریب دهد. پس از گذشت این مدت، اژدها برای مدت کوتاهی باید آزاد گذاشته شود. اژدها، همان مار قدیم است که ابلیس و شیطان نیز نامیده می‌شود… [۷] پس از پایان آن هزار سال، شیطان از زندان آزاد خواهد شد. [۸] او بیرون خواهد رفت تا قومهای جهان یعنی جوج و ماجوج را فریب داده، برای جنگ متحد سازد. آنان سپاه عظیمی را تشکیل خواهند داد که تعدادشان همچون ماسه‌های ساحل دریا بی‌شمار خواهد بود. [۹] ایشان در دشت وسیعی، خلق خدا و شهر محبوب اورشلیم را از هر سو محاصره خواهند کرد. اما آتش از آسمان، از سوی خدا خواهد بارید و همه را خواهد سوزاند. [۱۰] سپس ابلیس که ایشان را فریب داده بود، به دریاچه‌ی آتش افکنده خواهد شد. دریاچه‌ی آتش همان جایی است که با گوگرد می‌سوزد و آن وحش و پیامبر دروغین او شبانه روز، تا به ابد، در آنجا عذاب خواهند کشید. [کتاب مکاشفه، باب۲۰، فقرات ۱-۱۰]

هم‌چون سائورون که دوباره ظهور پیدا می‌کند و بعد نابود می‌شود.

در مورد چشم سائورون دو نگاه وجود دارد؛ اول این‌که این چشم نماد خداست؛ زیرا در مسیحیت و بعضی گروه‌های دیگر، نماد چشم برای خداوند متعال به کار می‌رود. [۱]

چشم سائورون یا سایرون در ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم

این نظر صحیح نیست؛ زیرا چشم سائورون در ارباب حلقه‌ها، همچون یک برج دیده‌بانی بزرگ است و همه‌چیز را نمی‌بیند؛ البته اگر کسی با شیئی شیطانی مثل پالانتیر (Palantír) که گوی جهان‌نما است متصل شود، ممکن است تحت تسلّط سائورون قرار گرفته و همچون پی‌پین (Pippin)، سائورون وی را ببیند.

پالانتیر و چشم سائورون در ارباب حلقه‌ها و پاگانیسم

پالانتیر؛ گوی جهان‌نما

نگاه دیگر این است که چشم سائورون، برگرفته از چشم هوروس (چشم حورس = Eye of Horus) است. این نگاه به مسیحی بودن تالکین و شیطانی‌بودنِ آیین‌های مصر باستان در نظر وی، نزدیک‌تر است. [۲] خصوصاً این‌که چشم، همراه با آتش است، که نشان‌دهنده‌ی باطن ابلیس‌گونه‌ی آن است.

چشم حورس در ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم

چشم هوروس در ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم

چشم هوروس (چشم حورس = Eye of Horus)

«نازگول»ها که نُه سوار سائورون هستند، شباهت زیادی با شوالیه‌های معبد دارند. این انسان‌های سقوط‌کرده، دورانی پادشاه بوده ولی تحت تأثیر وسوسه‌های سائورون و افتادن در دام وی، تبدیل به ارواح خبیثی تحت فرمان او می‌شوند.

این نُه سوار، شبیه به بنیان‌گذاران شوالیه‌های معبد هستند. زیرا از طرفی شبیه صلیبی‌های قرون وسطی لباس پوشیده و شمشیرزنی می‌کنند. از طرفی رئیس این گروه شیطانی، یک جادوگر است و در یک قسمت آراگورن نازگول‌ها را آتش زده و به این ترتیب آن‌ها را دور می‌کند.

نازگول‌ها ارباب حلقه‌ها نئوپاگانیسم 1

«سقوط تحت وسوسه‌ی شیطان»، «قدرت‌طلبی»، «صلیبی بودن»، «ارتباط با جادوگری» و «آتش‌زدن نازگول‌ها»، دقیقاً شبیه به ماجرای شوالیه‌های معبد و نُه شوالیه‌ی بنیان‌گذار این فرقه است. صلیبیون مرتد در این گروه، متهم به جادوگری و توهین به نمادهای مسیحی شده‌اند و در پایان نیز با فرمان پاپ، به آتش کشیده شدند. [۳]

آراگورن نازگول‌ها و آتش - ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم

آراگورن نازگول ها و آتش - ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم

نازگول‌ها در فیلم سوار بر اژدها هستند و این، شیطانی بودنِ نازگول‌ها را پررنگ‌تر می‌کند.

مجموع این موارد، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی اقتباس نُه نازگول از شوالیه‌های معبد باشد. خصوصاً این‌که تالکین مسیحی بوده و طبیعتاً همچون فراماسون‌ها، هیچ‌وقت طرفِ شوالیه‌های مرتد را نخواهد گرفت. [۴]

البته نازگول‌ها شباهتی با «چهار سوار آخرالزمان» در مسیحیت نیز دارند. نازگول‌ها در شرارت و آخرالزمانی بودن و سوارکاری، شبیه این چهار سوار هستند. [۵]

نازگول‌ها ارباب حلقه‌ها نئوپاگانیسم 2

نازگول ها ارباب حلقه ها نئوپاگانیسم 3

نازگول‌ها در ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم Nazgûl

نازگول‌های صلیبی!

چهار سوار آخرالزمان Four Horsemen of the Apocalypse

چهار سوار آخرالزمان

چهار سوار آخرالزمان در مسیحیت

تصاویر لشکریان سائورون نیز قابل توجه است؛ در کنار اورک‌ها، دزدهای دریایی و سپاه شرقی‌ها که شباهت به مصریان دارد، دیده می‌شوند.

هارادریم در ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 1

هارادریم در ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 2

هارادریم در ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 3

هرادریم‌ها (Haradrim) با چشمان سرمه کشیده!

این ضدیّت با شرق، با شباهت ابزارهای محاصره‌ی نظامی اورک‌ها، پُر رنگ‌تر می‌شود. هرچند منجنیق‌ها و نردبان‌های اورک‌ها، توسط مسیحیان نیز استفاده شده است؛ اما لباس سربازان و شوالیه‌های گاندور و معماری مدیترانه‌ای «میناس تیریث» که شبیه به شام و فلسطین است، یادآور جنگ‌های صلیبی و جدال مسلمین با صلیبیون است. [۶]

دنتور و نئوپاگانیسم در ارباب حلقه‌ها 1

دنتور و نئوپاگانیسم در ارباب حلقه‌ها 2

دنتور همچون کفرکیشان خود را آتش می‌زند؛ اما این کار تقبیح شده و از یک انسان بزدل سر می‌زند.

در فیلم، ما هیچ مسلمانی نمی‌بینیم؛ اما شیطان نشان دادنِ جبهه‌ی مقابل صلیبی‌ها، لاجرم تداعی خاصی نسبت به مسلمانان و ضدیّت با اسلام ایجاد خواهد کرد و مخاطب در دو جبهه‌ی صلیبیون و اسلام، حتماً طرفدار صلیبیون خواهد بود.

شیطان در شرق - ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 1

شیطان در شرق - ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 2

شیطان در شرق - ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 3

شیطان در شرق لانه کرده است!!

مجموعاً می‌توان گفت شیاطین در ارباب حلقه‌ها، ترکیبی از نیروهای شرّ در کتاب مقدس و تاریخ اروپاست که در کنار بحث منجی مسیحی، فضای دینی عجیبی را تصویر کرده است.

با توجه به مباحث گذشته، ارباب حلقه‌ها، ترسیم‌گر آخرالزمان مسیحی، ظهور منجی مسیحی، نابودی شیطان کتاب مقدس و بازگشت پادشاه وعده داده شده است. در واقع فیلم طبق وعده و تقدیر از پیش تعیین شده، آراگورن را به پادشاهی می‌رساند؛ [۷] هرچند بارها تأکید دارد که مردم مختار بوده و باید آینده‌ی سرزمین میانه را خودشان بسازند.

هرچند سائورون و زیردستانش بیش از حد قدرتمند نشان داده شده و حتی گاندولف نیز عصای خود را در جدال با ویچ کینگ، نازگول اصلی و پادشاهِ جادوگر اَنگمار، از دست می‌دهد و طبق نظر بعضی متخصصین، فضایی شَرّگرا ساخته است، [۸] اما در پایان فیلم نیز شاهد تاج‌گذاری آراگورن پس از نابودی شیطان هستیم که با فضای پساآخرالزمان مسیحی سازگار است. [۹]

تاج‌گذاری آراگورن و صلح جهانی - ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 1

تاج‌گذاری آراگورن و صلح جهانی - ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 2

تاج‌گذاری آراگورن و صلح جهانی - ارباب حلقه‌ها و نئوپاگانیسم 3

تاج‌گذاری آراگورن و صلح جهانی!

۴. جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

دیدیم که جی. آر. آر. تالکین با تخصّص در ادبیات غربی، فولکلورهای اروپایی و شناخت کافی از مسیحیت، اثری را خلق کرده که می‌تواند موضوع پایان‌نامه‌های متعددی باشد. چنان‌که کتب و مقالات زیادی برای فهم ریشه‌های فکری آثار تالکین، نوشته شده است. هرچند ریشه‌یابی تمام عناصر فیلم، امری بسیار سخت است و اقتباس‌های متعدد تالکین، قضاوت قطعی را غیرممکن ساخته است؛ اما در مجموع می‌توان گفت، ارباب حلقه‌ها در عناصری مسیحی، و در بعضی اِلِمان‌های دیگر، اسطوره‌ای و مشرکانه است.

به‌نظر می‌رسد تالکین با این‌که مسیحی بوده، اگر بپذیریم نیّت وی از نگارش کتاب‌ها، ترویج الگوهای صلیبی بوده است، علی‌رغم زحمات زیاد، به خبطی بسیار مهم دچار شده. در بخش اساطیر، گفتیم که مؤلفه‌های زیادی از اساطیر مشرکانه‌ی اروپایی در کتاب و به تبع، در فیلم دیده می‌شود. اما کتاب کاملاً هم پاگانیستی و مشرکانه، همچون هری پاتر، نیست.

به‌نظر نگارنده، نتیجه‌ی کتاب‌های تالکین، ارائه‌ی شخصیت و فضائل اخلاقی منجی مسیحی، در یک جهان غربی با قهرمانان چشم‌رنگی، در قامت عده‌ای غیرمسیحی است. جذاب‌ترین قهرمان تالکین یک جادوگر است؛ جادوگری که شبیه به اودین، خدای خدایان نورس بوده و با عصای خود کارهای خارق‌العاده انجام می‌دهد. گاندولف دیالوگ‌هایی اخلاقی دارد، امیدبخشی وی نسبت به جهان‌های پس از مرگ ارزشمند است و مبعوث‌شدن وی از طرف یک قدرت ماورائی و بازگشت وی به سرزمین میانه، مؤلفه‌های دین‌گرا و توحیدی است.

اودین خدای خدایان نورس و شباهت وی با گاندولف در ارباب حلقه‌ها

تصویری از «اودین» خدای خدایان نورس و شباهت وی با گاندولف!

اما باید دقت کرد که یک جادوگر تمام این سخنان را گفته و هدایت‌ها را به‌عهده دارد. علی‌رغم ممانعت شدید مسیحیت نسبت به جادوگری، برای نگارنده جای تعجب است که چرا تالکین چنین شخصیتی را به یک جادوگر داده است. هرچند جادوگری گاندولف هم متفاوت از هری پاتر بوده و بسیار محدودتر است. [۱۰]

اشاره‌ای به کابالیسم و محوریت جادوگر در ارباب حلقه‌ها

آراگورن نیز در فیلم خیلی خط و ربطی با موجودات ماورائی ندارد. فرودو نیز متکی بر قدرت خود بوده و صرفاً از گالادریل کمک‌هایی دریافت می‌کند. حتی امید آراگورن و گاندولف هم به فرودو بوده و لذا در پایان فیلم همگی به فرودو ادای احترام می‌کنند. گالادریل نیز کاملاً یک الهه‌ی پاگانی بوده و ترسیم جسمانی روح‌القدس، کارکردی عکسِ هدف نویسنده را داشته است.

در مجموع، نتیجه‌ی ارباب حلقه‌ها، نه ساختن یک جهان مسیحی، بلکه ساختن جهانی مخلوط از عناصر مسیحی و اسطوره‌ای است؛ لذا ارباب حلقه‌ها نه یک فیلم صرفاً مسیحی، بلکه اثری مسیحی-نئوپاگان است. جهانی که موجودات عجیب و غریب اسطوره‌ای با انسان‌ها علیه شیاطین متحد شده، هدف رسیدن به پادشاهی دنیوی است و جادوگر، مهم‌ترین نقشِ هدایت را بر عهده دارد. اگرچه سارومان نقشی شیطانی دارد، اما آنتی‌تز وی یک جادوگر دیگر است و ما در این اثر، شاهد جادوی خوب و بد هستیم که از منظر مسیحی نیز باطل است.

پس می‌توان گفت فیلم ارباب حلقه‌ها، نگاهی التقاطی داشته و به‌جای آن‌که مبلّغ مسیحیت باشد، خصوصاً در دوران ما، می‌تواند مبلّغ فرقه‌های کفرکیش جدید باشد. به همین علت است که محققین نئوپاگانیسم نیز به‌دنبال مصادره و استفاده از اثر تالکین به نفع گسترش گفتمان خود هستند.

متأسفانه فیلم ارباب حلقه‌ها نیز در همین فضا، بیشتر از آن‌که مروّج مسیحیت باشد، مروّج گفتمان معنویت‌های غیرالهی و اسطوره‌زده است.

…پایان.

قسمت قبلی این مقاله

اندیشکده مطالعات یهود

منابع:

[۱] https://en.wikipedia.org/wiki/Eye_of_Providence
[۲] https://en.wikipedia.org/wiki/Eye_of_Horus
[۳] https://en.wikipedia.org/wiki/Knights_Templar
[۴] https://www.theknightstemplar.org/the-nine-original-knights-templar
[۵] https://en.wikipedia.org/wiki/Four_Horsemen_of_the_Apocalypse

[۶] دین در سینمای شرق و غرب، محمدحسین فرج‌نژاد و همکاران، صص۴۰۹-۴۱۰.
[۷] همان، ص۳۹۸.
[۸] همان، ص۳۹۹.
[۹] رجوع شود به: کتاب مکاشفه، باب۱۹.
[۱۰] اشاره‌ای بر کابالیسم و محوریت جادوگر در ارباب حلقه‌ها؛ همان، ص۳۹۹.

««« پایان »»»

آشنایی با رنگ‌های به‌کار رفته در این مقاله:

رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ بنفش ⇐ تیترهای اصلی.
رنگ نارنجی ⇐ تیترهای فرعی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
رنگ قهوه‌ای ⇐ نقل‌قول.

نئوپاگانیسم ، نئوپاگانیسم ، نئوپاگانیسم

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتا پیام رسان بله پیام رسان سروش پیام رسان روبیکا

نئوپاگانیسم ، نئوپاگانیسم ، نئوپاگانیسم ، نئوپاگانیسم ، نئوپاگانیسم ، نئوپاگانیسم ، نئوپاگانیسم ، نئوپاگانیسم ، نئوپاگانیسم

همچنین ببینید

دیگر با گرگ‌ها نمی‌رقصد! نقد فیلم «افق حماسه آمریکایی»

دیگر با گرگ‌ها نمی‌رقصد! نقد فیلم «افق: حماسه آمریکایی»

در فیلم «افق: حماسه آمریکایی» اشغال زمین‌های سرخپوستان توسط سفیدپوستان، متمدّنانه و دفاع سرخپوستان از سرزمین‌شان، وحشیانه است. مانند تصویر رسانه‌های جهانی از فلسطین و اسرائیل!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − 5 =