انیمیشن لئو (Leo 2023) ساختهی آدام سندلر (Adam Sandler) کمدین یهودیتبار و معروف آمریکایی است. این انیمیشن پس از پخش از شبکهی نتفلیکس توانست مخاطبان خوبی جذب کند. نمرات منتقدان نیز نسبتاً بالا بود. [۱]
انیمیشن لئو ماجرای مارمولکی با ۷۴ سال سنّ است که بههمراه یک لاکپشت در آکواریوم مدرسه زندگی میکند. او میفهمد که مارمولکها در سن ۷۵ سالگی میمیرند و میخواهد با فرار از مدرسه و رفتن در دل طبیعت، به زندگی خود معنا ببخشد.
پوچیِ حاصل از پیری و نرسیدن به آرزوها. لئو گمان میکند مرگش فرا رسیده است و به همین دلیل احساس پوچی میکند.
لئو (همان مارکولک) نوبتی به خانهی دانشآموزان میرود و میخواهد فرار کند، اما بهصورت ناخواسته در خانه میماند و به هرکدام از دانشآموزها مطلبی میآموزد. در پایان هم تمامی دانشآموزها و حتی خود معلّم با یادگیری از لِئو، رفتار خود را اصلاح کرده و زندگی بهتری را تجربه میکنند!
انیمیشن لئو علاوه بر جذابیتهای معمول انیمیشنهای جدید (از جمله رنگهای شاد، طراحی دقیق چهرهها و انعکاس احساسات بر روی صورت، شخصیتپردازی خوب و مناسب، ریتم مناسب کودکان، استفاده از شخصیتهای کودک برای همذاتپنداری بیشتر و بهکار بردن موسیقی و محوریّت آن در بعضی سکانسها) با طنّازی خود توانست مخاطبین را با خود همراه کند. البته انیمیشن لئو سکانسهای طنزش را مدیون آدام سندلر یهودی است که علاوه بر نقش پر رنگش در فیلمنامه، گویندهی کاراکتر لئو هم بوده است.
در ادامه به بررسی این انیمیشن میپردازیم.
لئو حسرت گذشته را در لذتهای بدنی و پیش پا افتاده خلاصه میکند! همان نگاه تقلیلگرا که انسان را در جسمش خلاصه میکند.
۱. سبک زندگی غربی و مسألهی پت
در انیمیشن لئو، نگهداری حیوان خانگی یا Pet موضوع مورد توجّهی است. هیچ دانشآموزی در ابتدا نمیخواهد مارمولکی را به خانهاش ببرد. اما لئو پس از ارتباط گرفتن با کودک و سخنگفتن با وی، دانشآموزان را عاشق خودش میکند.
پِت در اینجا به تعبیر انگلیسیاش استفاده میشود، زیرا با نگهداری حیوانات اهلی دیگر مثل مرغ و خروس در خانه متفاوت است. حیوانات خانگی در غرب ابزاری برای چشم و همچشمی، رها شدن از تنهایی و مونسی برای انسانی است که در جهان پسامدرن امروز از همنوع خود بیزار شده و بهدنبال حیوانی میگردد تا بتواند جای خالی رفیق یا خانواده را برایش پر کند. در سنّت ما، نگهداری مرغ و خروس و پرنده و… نه برای اُنس گرفتن و چشم و همچشمی، که برای اغراض عقلانی مثل حفاظت از خانه، استفاده از شیر و تخم حیوانات برای مصرف خانگی، جذب برکت و… بوده است. یعنی فضایی شبیه به زندگی آن حیوان در طبیعت برای او مهیّا میشود تا وی کارکرد طبیعی خود را برای صاحبش انجام دهد. اما امروز مثلاً از سگها برای پیادهروی در پارک یا پُز دادن در مهمانیها استفاده میشود! این همان خردهفرهنگ پِت است که با نگهداری سنّتی از حیوانات اهلی در خانههای قدیمی متفاوت است. [۲]
لئو برای درآمدن از پوچی، هدفی مادی را انتخاب میکند و میخواهد به آرزوهای از دست رفتهاش در کهنسالی برسد تا جبران مافات شود!
درواقع، این انیمیشن با مطلوب نشاندادنِ نگهداری از حیوان خانگی توسّط کودکان و مرشد بودن و راهنمایی کودکان توسط لئو (به عنوان یک پِت) در ذهن مخاطب جایگاه حیوانات خانگی را بهعنوان نیازی ضروری تثبیت میکند.
فرهنگ نگهداری از حیوانات خانگی در غرب کاملاً جا افتاده است. جالب توجه است که نود درصد انگلیسیها پِت خود را عضوی از خانواده میدانند. [۳]
صنعت پِت در آمریکا در سال ۲۰۱۶، حدود ۶۶ میلیارد دلار هزینه داشته است. [۴] با توجه به گسترش فرهنگ پت در غرب، برخی سؤالات اخلاقی پیش آمده است که آیا ما میتوانیم حیوانات خانگی (مثل سگ و گربه) را به سلیقه و خواست خودمان مجبور به زندگی با خودمان کنیم؟ بعضی کارشناسان غربی معتقد شدهاند که پیچیدگی رفتاری و فکری حیوانات از آنچه ما میاندیشیم بسیار بیشتر است. [۵]
طبیعتاً وقتی دیگر به حیوانات به شکل اسباببازیهای شخصی نگاه نکنیم، از جهت اخلاقی به خودمان حق نمیدهیم که یک سگ را در خانهی خود و خصوصاً در آپارتمانهای تنگ و تاریک امروزی محبوس کنیم. به همین علت حتی در غرب هم غالب اخلاقدانان نگهداری از پِت را امری غیراخلاقی میدانند.
لئو به جای مادرِ خدا که در مسیحیت راجع به حضرت مریم (مسیحیان تحت تأثیر اساطیر باستان حضرت مسیح را خدا میدانند) استفاده میشود، مادر گودزیلا را بهکار میبرد. یعنی خدای یک مارمولک از نظر خودش، طبیعتاً مارمولکی بزرگ یا گودزیلا است. این دیالوگ اشاره به نگاه تشبیهی به خداوند دارد. انسانهای ناآگاه معمولاً خدا را انسانی پُرقدرت تصوّر میکنند و طبیعتاً یک مارمولک هم خدای خودش را مارمولکی عظیم میپندارد. در حالیکه خداوند بینهایت بوده و اصلاً محدود به نوع خاصی از موجودات نیست.
حتی در بعضی شهرهای غربی قوانینی علیه مالکیت انسانها بر حیوان وضع شده و مثلاً در نیوزیلند دیگر حیوانات بهعنوان کالا شناخته نشده و موجوداتی دارای احساس بهحساب میآیند. [۶] در یکی از ایالات آمریکا هم تصویب شده بود که حداقل در عبارات اینگونه بیان شود که کسی مالک حیوانات نیست، بلکه قَیّم آنان است. [۷] متأسفانه در آمریکا سالانه چندصد هزار عدد از گربه و سگهایی که در محلهای خاص نگهداری شده تا به فروش برسند، کشته میشوند. [۸]
باید در نظر داشته باشیم که اگر نگهداری از حیواناتی مثل گربه و سگ در خانه باعث اذیتشان شود، آنها ابزار مناسبی برای گفتوگو با ما ندارند تا احساس خود را بیان کنند. مثل اسیری که در بند شخصی که زبانش را بلد نیست قرار داشته و طبیعتاً بعد از چند وقت خود را با وضعیت وفق میدهد.
متأسفانه فرهنگ پِت در کشور ما نیز در حال گسترش است و خصوصاً سگبازی در نگاه بعضی افراد از مصادیق لاکچری بودن است! در حالیکه نگهداری سگ در خانه علاوه بر جنبهی غیراخلاقی بودنش که گذشت، باعث میشود تا موجودات الهی از خانه دور شده و در نبود فرشتگان، شیاطین در منزل حضور یابند.
متأسفانه انیمیشن لئو با ترویج ضدفرهنگِ نگهداری از حیوان خانگی، کودکان را نسبت به ارتکاب این عمل غیراخلاقی تشویق میکند.
الگوسازی و همذاتپنداری با جنایتکارانی مثل چرچیل!
۲. انسان چیست؟
در بعضی نگاههای فلسفی و روانشناختی در غرب، بهدلیل اینکه انسان به موجودی مادّی تقلیل داده شده است، تفاوت متافیزیکی بین حیوان و انسان برقرار نیست. [۹] بله، حداکثر میتوان انسانها را حیواناتی پیشرفتهتر از بقیه در اجزاء بدنی، سیستم عصبی و مغز قلمداد کرد!
در انیمیشن لئو میبینیم که نهتنها انسانها حیوان (موجودی صرفاً جسمانی) هستند، بلکه برخی حیوانات (مثلاً مارمولکی به نام لئو) حتی از انسانها هم والاتر بوده و به نصیحت انسانها و هدایتشان میپردازد! یعنی بعضی از حیوانات، حتّی از انسان هم جلوترند.
از جمله شعارهای روانشناسی مدرن که در کتابهای زرد روانشناسی بازاری هم منعکس شده، این است که «خودت را بپذیر». این جمله میتواند تفاسیر متعددی داشته باشد، اما در این انیمیشن منظور این است که اشکالات خودت را بهجای اینکه اصلاح کنی، بپذیر و سعی کن با آنها زندگی کنی. شعاری ناشی از نگاه مادیگرا و تکبُعدی به ساحت انسانی که ابعاد غیبی وجود انسان را در نظر نمیگیرد.
انسان موجود بسیار پیچیدهای است و شناخت انسان اصلاً کار راحتی نیست. بسیاری از موجودات در شناخت انسان به خطا رفتهاند. شیطان لعین انسان را به گِلی تقلیل داد که وجود آتشی خودش در مقابل آن برتر مینمود! فرشتگان، انسان را موجودی خونریز میدانستند و حکمت خلق وی را متوجه نبودند. حتی خود انسانها نیز در شناخت خود دچار اشتباه شده و به «فراموشی از خویشتنِ خویش» دچار میشوند. [۱۰]
اگر نمیتوانی به رؤیاهای خودت برسی، سعی کن در همین جهان افق دیدی مادی پیدا کنی و از کارهای کوچک خوشحال شوی! راهکار این انیمیشن و نظائرش مثل انیمیشن روح دربارهٔ هدف زندگی
یکی از دلائلِ به خطا رفتن در شناخت انسان، نشناختن ظرفیتهای انسانی و چیزی است که میتواند بشود. یعنی خیلی از ما انسانها مثل دیگر مخلوقات، وقتی به انسان مینگریم، ظاهری از همین انسانِ زمینی را میبینیم. طبیعتاً با چنین نگاهی، انسان جز هوشمندیِ بیشتر نسبت به باقی حیوانات، توانایی دیگری ندارد. حتی شاید همین توانایی باعث جنگهای گسترده و خرابیهای بسیار شود و ما را به این نتیجه برساند که انسان از حیوان هم کمتر است. مثل فضای انیمیشن لئو که در آن خانوادهها و بزرگسالان اکثراً به فکر دغدغههای خود بوده و با کودکان رفتار درست و مطلوبی ندارند.
اما با توجه به دلایل محکم فلسفی، انسان فقط این کالبد مادی نیست. در نقد انیمیشن درون-بیرون اثبات شد که انسان دارای ابعاد ماوراء جسم است و منحصر به این تن خاکی نیست. [۱۱]
در داستانی که در پایان اثر خوانده میشود، شارلوت که به مرگش چیزی نمانده است، چون ویلبور را دوست دارد از خوشحالیاش خوشحال میشود. ترویج خودگرایی افراطی برای کودکان که چون دیگران را دوست داری به آنها کمک کن تا از این کار لذت ببری و به زندگیات معنا ببخشی
انسان «میتواند» جانشین خدا بر روی زمین باشد، به درجهای برسد که حتی فرشتگان به آن راه ندارند و با شناخت و بالفعل کردن تواناییهای درونیاش، به عالیترین کمالات و لذتهای ابدی در جهان دست یابد.
انسان آفریده شده تا به خدا برسد. به تعبیری خداوند عاشق انسانهاست و هر چه انسان با ایمان و تعادل رفتاری خود سعی کند به خدا نزدیکتر شود، خداوند نیز بیشتر به او محبت میورزد. تا جایی که دیگر انسان از خود بیخود شده، به مرتبهای میرسد که دیگر جز حقّ چیزی نمیبیند و با فناءِ خودش، به دریای نامتناهی وجود متصل میگردد. [۱۲]
این لذت وصفناشدنی و ابدی، در پرتو اتصال به خداوند متعال فراهم میشود و برای رسیدن به خداوند باید به شناخت خود رسید. اگر کسی خودش را مشغول لذتها و کمالات کوچک و حقیر کند، دچار «خودفراموشی» میشود. چنین فردی ممکن است در جهانهای بعدی (مثلا در سیر برزخی) به شکل حیوانات دربیاید و علیرغم گنج درونی که دارد، در حد حیوانات یا حتی پستتر از آنان شود. [۱۳]
متأسفانه انیمیشن لئو انسانها را در مقابل یک مارمولک، حقیر نشان داده و این مارمولک را استاد اخلاق انسانها معرّفی میکند!
ترسیم هدف زندگی انسان نیز در این انیمیشن کاملاً زمینی و بریده از جهانهای بعدی است. گویا انسان پس از مرگ تمام میشود و بایستی برای رهایی از این پوچی، با کمک کردن به دیگران به زندگی خود معنا ببخشد. اما همین کمک به دیگران نیز اومانیستی است و اصالتاً برای ارضاء عواطف خود است، نه برای کمک به دیگران!
مشاورههای اخلاقی لئو که کارساز و مفید است!
۳. وقتی مارمولک استاد اخلاق میشود!
در ادیان باستانی و مشرکانه، حیواناتِ انساننما یا دارای ویژگیهای انسانی کارکرد ویژهای داشتند. بعضی از خدایان، ترکیبی از انسان-حیوان یا حیواناتی با کنشهای انسانی شناخته میشدند. [۱۴] مثلاً بعضی خدایان باستانی به شکل خزنده ترسیم میشدند. [۱۵] از جمله سُبِک (Sobek) که موجودی مقدّس در مصر باستان بود. [۱۶]
موزهی بریتانیا جدیداً به کشفی جدید راجع به مارمولک مومیایی شده در مصر باستان رسیده است. حیواناتی که از نظر مصریان مرتبط با بعضی خدایان بودند، پس از مرگ، مومیایی و در جایگاههای خاصی نگهداری میشدند. همچنین در هنگام حیات، این حیوانات در مکانهایی که مربوط به خدایی خاص بود قرار میگرفتند و تا آخر عمر از آنها در این مکانهای خاص نگهداری میشد. [۱۷]
ارتباط لئو با دانشآموزان همچون ارتباط موجودی ماورائی با دیگران است که باید از دید بقیه مخفی بماند
در شیطانشناسی مسیحی-یهودی و غربی، بعضی شیاطین میتوانند به شکل حیوانات دیگر درآیند یا به شکلهای عجیبی مثل مار دو سر دیده شوند. [۱۸]
در نگاه اسلامی، جنّیان (به معنای عامّ) انواع و اقسامی دارند و طبق گزارشها، بعضی از جنّیان میتوانند به شکل حیوانات درآیند.
در انیمیشن لئو، حیوانات دارای شعور هستند و خود لئو به شکل یک مرشد و راهنما، با دانشآموزها برخورد میکند.
لئو نمیخواهد ارتباطش لو برود تا مثل فیلمهایی مثل ایتی و شکل آب آسیب نبیند. فیلم اسکارگرفتهٔ شکل آب مروّج اسطورهپرستی، ارتباط با شیاطین و کاملاً ضد ادیان ابراهیمی است. ارجاع به چنین فیلمهایی در اثری کودکانه عجیب و قابل تأمل است!
این نگاه حیوانانسانانگاری متأثّر از اسطوره و بعضی باورهای دینی، پیام مناسبی ندارد. لئو همچون موجودات اسطورهای با انسانها ارتباط گرفته و البته این ارتباط به نفع انسانها تمام میشود. او تأکید دارد که ارتباط، مخفی بماند و همچون موجودات غیبی و خارقالعاده، اگر دیگران نیز به تواناییهای وی پی ببرند او را اذیّت میکنند.
هرچند بهنظر میرسد این انیمیشن مروّج اسطورهی خاصی نیست؛ چرا که حیوانات دیگری هم به شکل انسانی ترسیم میشوند، اما ترسیم مشاور و حلّال مشکلات روانی مردم در قامت یک مارمولک، علاوه بر اینکه مقام انسانی را تحقیر میکند، مروّج نگاهی اسطورهزده و غیرواقعی به حیوانات است. اگر در عالم واقع قرار باشد حیوانی اینگونه با کودکان ارتباط بگیرد، از دیدگاه غرب و شرق یکی از موجودات ماورائی و غیرالهی است.
بنابراین، انیمیشن لئو علیرغم اینکه پیامهای خوبی مثل نوعدوستی، توجه به همدیگر، مهربانی، تحمّل مشکلات و… را ترویج میکند، چون این پیامها از زبان موجودی اسطورهای و همراه با تحقیر انسان بیان میشود، طبیعتاً اثر مطلوبی نخواهد بود.
ژاندارک زنی اهل معنویت بود که بر اساس صداهایی که میشنید جنگی را در اروپا راه انداخت. بحث دربارۀ ژاندارک در این مقال نمیگنجد اما جالب توجه است که یکی از دانشآموزان ارتباط با لئو را همچون ژاندارک و ارتباط غیبیاش تفسیر میکند!
جمعبندی و نتیجهگیری
سکانسهای پایانی انیمیشن لئو، بسیجشدن دانشآموزان و معلم مدرسه برای نجات دادن لئو از چنگال طبیعت وحشی است. جایی که خاستگاه لئو و امثال او بوده اما دیگر جای امنی نیست و مخاطب حق میدهد که مردم حیوانات را در خانهی خودشان و فضایی امن نگه دارند، تا طبیعتی که پر از خطر است.
کودکان باید یاد بگیرند برای رسیدن به هدفشان (رسیدن به آرزوهای دنیوی) مبارزه کنند. البته پهپاد و تکنولوژی جدید هم به کمک این کودکان خواهد آمد!
زندگی در طبیعت خطرناک است و پتها بایستی در کنار انسانها با کمک تکنولوژی جدید زندگی کنند!
در این انیمیشن، مظاهر سبک زندگی غربی طبیعتاً دیده میشود و شاهد رباتی دارای شعور هستیم که خیلی هم مهربان بهنظر میرسد. انیمیشن لئو به جدّ قصد دارد حیوانات و هوش مصنوعی را همسطح با انسان نشان دهد.
شرور طبیعی با تکنولوژی جدید دفع میشوند!
پهپادی که دارای هوش مصنوعی است مانند انسانهای دارای شعور رفتار میکند!
هوش مصنوعی دارای شعور است و فرقی با انسانها ندارد. انسان در این فیلم در حد حیوانات سخنگو و رباتهای دارای احساس پایین آمده است. هرچند احساسداشتن رباتها از اساس سخنی ضد فلسفی است و امکان ندارد موجودی بدون داشتن بُعدی فرامادی دارای ادراک شود.
انیمیشنهای غربی (نمونهی اخیر آن، انیمیشن اوریون و تاریکی) مملوّ از اسطورهگرایی است و متأسفانه در انیمیشن لئو هم شاهد همین نگاه اسطورهزده هستیم.
اینگونه انیمیشنها سعی دارند در دراز مدّت، نگاه اسطورهای به هستی، انسان و خدا را ترویج کنند تا مخاطب کودک و نوجوان برای تمدن غربی پیشرو که دارای معنویتی مشرکانه است آماده شود. چنانکه در ادیان جدید شیطانی هم شاهد گسترش چندگانهپرستی و پرستش موجودات عجیب و غریب هستیم و از علل گسترش این ادیان در غرب و شرق، رسانههای جدید و سینما است. [۱۹]
ترویج حس میهنگرایانه در انیمیشن لئو
در انیمیشن لئو، مارمولک ۷۴ ساله با اینکه دیگران را نصیحت میکند، اما خودش مبتلا به پوچگرایی شده و بهدنبال برآورده شدن آرزوهای مادی خویش است. در پایان هم هدف زندگی انسان، کاملاً اومانیستی و ایندنیایی تفسیر شده و هیچ خبری از پیوند انسان با ابعاد متعالی و روحانی خودش نیست.
اشارهٔ چندباره به مسألهٔ پوچی و هدف زندگی
لئو وقتی متوجه میشود قرار است زنده بماند سعی میکند اشتباهش نسبت به کودکان و بیاطلاع رها کردنشان را جبران کند. یعنی فلسفهٔ اخلاقی اثر کاملاً دنیوی و مادهزده است و گویا اصلاً زندگی پس از مرگ وجود ندارد.
اندیشکده مطالعات یهود
منابع:
[۱] https://en.wikipedia.org/wiki/Leo_(2023_American_film)
[۲] https://www.theguardian.com/lifeandstyle/2017/aug/01/should-we-stop-keeping-pets-why-more-and-more-ethicists-say-yes
[۳] https://news.sky.com/story/pets-considered-part-of-the-family-census-shows-10436356
[۴] https://www.petfoodindustry.com/pet-food-market/press-release/15463706/pet-industry-spending-topped-us66-billion-in-2016
[۵] https://www.nytimes.com/2013/10/06/opinion/sunday/dogs-are-people-too.html
[۶] https://www.independent.co.uk/news/world/australasia/animals-are-now-legally-recognised-as-sentient-beings-in-new-zealand-10256006.html
[۷] https://slate.com/news-and-politics/2004/03/are-you-a-dog-owner-or-a-dog-guardian.html
[۸] https://www.aspca.org/helping-people-pets/shelter-intake-and-surrender/pet-statistics
[۹] https://www.britannica.com/topic/social-identity-theory
[۱۰] تفسیر انسان به انسان، علامه جوادی آملی، ص۶۹
[۱۲] تفسیر انسان به انسان، علامه جوادی آملی، ص۴۴
[۱۳] انسان در عُرف عرفان، علامه حسنزاده آملی، ص۱۰
[۱۴] https://www.britannica.com/topic/prehistoric-religion/Sacrifices#ref508928
[۱۵] https://en.wikipedia.org/wiki/Category:Reptile_deities
[۱۶] https://en.wikipedia.org/wiki/Category:Reptile_deities
[۱۷] The british museum, British Museum ‘unwraps’ secrets of ancient Egyptian lizard mummies, p1
[۱۸] Encyclopedia of demons And Demonology, Rosemary Ellen Guiley, p21
[۱۹] دایرةالمعارف ادیان جدید، ترجمه هادی وکیلی، ص۳۱
««« پایان »»»
رنگهای بهکار رفته در یادداشت:
رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ بنفش ⇐ تیترهای اصلی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
بازی ندای وظیفه ، بازی ندای وظیفه
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: