بررسی پدیده «زامبی» در سینمای هالیوود

بررسی پدیده «زامبی» در سینمای هالیوود

زامبی‌ها یکی از مهم‌ترین عناصر سینمایی هستند که تا امروز در هزاران فیلم و سریال و بازی و انیمه و انیمیشن استفاده شده‌اند. در این یادداشت به بررسی ریشه‌های شکل گرفتن مفهوم «زامبی» در سینما و نحوه‌ی بازنمایی آن می‌پردازیم.

۱. زامبی ها از کجا آمدند؟

«زامبی» از کلمه‌ی nzambi گرفته شده است که در کنگو و فرهنگ هاییتی به‌معنای روح است. در «وودو» (Voodoo) مراسماتی برای زنده کردن انسان‌ها به شکل زامبی وجود داشته است. در سنّت هائیتی، زامبی‌ها موجوداتی بدون حیات بودند که توسط جوامع نهان‌روش و با استفاده از سموم عصبی به‌وجود می‌آمدند. به‌صورت مخفیانه زامبی‌ها درست می‌شدند تا مهاجمان و اعضای متجاوز در جامعه را از بین ببرند.

زامبی در دین وودو هائیتی

زامبی‌ها همچون انسان‌های عادی می‌خوردند و می‌خوابیدند، اما سطح هوشیاری، احساسات و اراده‌ی ضعیفی داشتند. در فولکلورهای هاییتی، زامبی نقش محوری دارد. بر اساس عقائد مردم هاییتی، کسی که بمیرد ممکن است توسط جادو به زامبی تبدیل شود.

زامبی‌ها گاهی به‌عنوان «برده‌ی جادوگرانی که مُرده را تبدیل به زامبی می‌کردند» توصیف می‌شوند. اما مضمون «انسان‌خواری» (Cannibalism) که در فیلم‌های زامبی دیده می‌شود، ابتدا در سینما شکل گرفت و در این اساطیر دیده نمی‌شود. «جورج رومرو» (George Romero) در فیلم «شب مردگان زنده» (Night of the living dead) برای اولین بار زامبی‌ها را به شکل انسان‌های مرده‌ای که دیگران را می‌خورند تصویر کرد. (۱) این‌که انسان‌های سالم با گازگرفتگی توسط زامبی‌ها، به زامبی تبدیل شوند هم از ابداعات همین اثر است. (۲)

پوستر فیلم شب مردگان زنده درباره زامبی

پوستر فیلم «شب مردگان زنده»

مفهوم مدرن زامبی برخلاف وودو و سنت هاییتی، با مفاهیمی مثل طاعون، بیماری‌های همه‌گیر و حتی وَمپایریسم (خون آشام) ترکیب شده است. بنابراین آن سنّت کاملاً مدرن شده و به شکل دیگری در سینما تبلور پیدا کرده است. (۳)

در اساطیر مختلف اروپایی نیز زنده شدن مردگان شیطان‌صفت به چشم می‌خورد. به‌عنوان مثال در اساطیر رومانیایی، موجودی به‌نام «اِستریگوی» (Strigoi) مرده‌ای شیطان‌صفت بود که زنده می‌شد و به انسان‌های دیگر آسیب می‌رساند. (۴) این مفهوم با زامبی متفاوت است و بیشتر اشاره به موجودات ماورائی شرور دارد، اما به‌دلیل انسان‌خواری شباهت با زامبی پیدا می‌کند.

البته زنده‌شدن مردگان در ادیان مختلف و اساطیر باستان هم دیده می‌شود. از «اینانا» (Inanna) در اساطیر بابلی تا زنده‌شدن سموئیل نبی توسط «جادوگر اندور» در کتاب مقدس عبری (اول سموئیل ۲۸ : ۳-۲۵). (۵) حتی در اساطیر مسیحی نیز حضرت مسیح (ع) که در نگاه تحریف‌شده‌ی مسیحیان، «خدایِ پسر» است، پس از کشته‌شدن دوباره زنده شده و به آسمان عروج می‌کند. (۶)

احضار روح سموئیل نبی توسط جادوگر اندور - زامبی

بنابراین مردگانِ زنده شده در نگاه‌های مختلف دینی و اسطوره‌ای انواع مختلفی دارند. یکی از این موارد زامبی‌ها هستند و در سینمای هالیوود هم نگاهی کاملاً مدرن را شاهد هستیم که قبلاً در مکتب خاصی سابقه نداشته است.

۲. خدای مسیحی، زامبی یا نامیرا؟!

گاهی اوقات در آثار سینمایی یا بازی‌های کامپیوتری، به انسان‌های از مرگ برخاسته، «نامیرا» گفته می‌شود. کلمه‌ی «نامیرا» (undead) اولین‌بار در قرن دهم میلادی به‌معنای نامیرایی و ابدی بودن در مورد خداوند به کار رفت؛ اما در انگلیسی مدرن، این کلمه معنایی معکوس پیدا کرده، به انسان‌هایی که توسط نیروهای ماورائی زنده می‌شوند اطلاق می‌شود. (۷)

بنابراین پس از مدرنیته، متأسفانه مفاهیم الهیاتی به هجو کشیده شد و طبیعتاً زنده‌شدن مردگان نیز از همین دسته مفاهیم است. تا جایی‌که عده‌ای از آتئیست‌ها با توجه به تعریفی که سینما از زامبی (یعنی مرده‌ای که زنده شده) ارائه داده است، کلیدواژه‌ی جدیدی با عنوان Jesus Zombie ساختند که فراگیر شد و اشاره به نوزایی مسیح داشت. (۸)

بازنمایی زنده کردن مردگان به دست مسیح به شکل زامبی

یعنی اسطوره‌ی مسیحی در مورد مُرده و زنده‌شدن مسیح را به‌دلیل این‌که «مُرده‌ی زنده شده» در ذهن فیلم‌بین‌ها، همان زامبی است، به زامبی‌شدن خدای مسیحی تقلیل دادند. البته چون اساساً این عقیده که حضرت مسیح (ع) کُشته شدند صحت ندارد و از تحریفات کتاب مقدّس مسیحی است، بنابراین حقیقتاً به ایشان توهینی نمی‌شود؛ اما این مسأله مهم است که به‌دلیل تعداد زیاد آثار سینمایی با محوریّت زامبی، تبادر ذهنی مردم از مرده‌ی زنده شده، همان زامبی هالیوودی است و نه نگاه دینی یا حتی اسطوره‌ای خالص. در این چند سده، گروه‌های ضدّ دین با دست انداختن مفاهیم الهی سعی دارند قرائتی معوّج از اعتقادات ادیانی را ارائه کنند تا باورهای واقعی و اصلی در حاشیه قرار گیرد.

۳. بررسی مفهوم «مرده‌ی زنده شده» از منظر ادیان ابراهیمی

در ادیان ابراهیمی و دین مقدس اسلام، مُرده‌ی زنده شده انواع و اقسامی دارد. در وقایع آخرالزمانی، هر سه دین معتقدند که بعضی از مرده‌ها زنده می‌شوند و به این دنیا بازمی‌گردند. (۹) همچنین در کتاب مقدس مسیحی و قرآن کریم انسان‌های قدّیس و انبیاء الهی بارها مردگان را زنده کرده‌اند. در فقرات متعددی از کتاب مقدس به موضوع زنده‌کردن مردگان توسط انبیاء و قدّیسان اشاره شده است:

الف. عهد عتیق:
۱. زنده‌شدن پسر زن بیوه: اول پادشاهان، باب ۱۷، فقرات ۱۷ تا ۲۲
۲. زنده‌شدن پسر زن شونَمی: دوم پادشاهان، باب ۴، فقرات ۱۸ تا ۳۷
۳. زنده‌شدن مردی در برخورد با بدن الیشع: دوم پادشاهان، باب ۱۳، فقرات ۲۰ و ۲۱

زنده‌شدن مردی در برخورد با بدن الیشع - زامبی

ب. عهد جدید:
۱. زنده‌شدن یک دختر: انجیل مرقس، باب ۵، فقرات ۴۱ تا ۴۳
۲. زنده‌شدن چند قدیس: انجیل متی، باب ۲۷، فقرات ۵۱ تا ۵۴
۳. زنده‌شدن حضرت عیسی (ع) که در نگاه تحریف شده‌ی مسیحی به صلیب کشیده شدند، اما درواقع چنین نبود و ایشان کشته نشدند و مستقیماً عروج کردند: انجیل متی، باب ۲۸، فقرات ۱ تا ۱۰

در قرآن کریم نیز زنده‌کردن مردگان یکی از بیّنه‌های حضرت مسیح (ع) شمرده شده است. (۱۰) بنابر‌این در یهودیت، مسیحیت و اسلام، یکی از کارهایی که انبیاء و اولیاء انجام می‌دادند، زنده‌کردن مردگان است؛ اما آن مُرده در همان حالتی که قبلاً داشته است زنده می‌شود و نه این‌که تبدیل به موجودی شیطانی و تحت فرمان شود.

بنابراین این نوع حیات‌بخشی با جادوگری سیاه متفاوت است و ریشه در مقام ولیّ اللّهی حضرت مسیح (ع) و اتصال ایشان به خدا دارد. طبق برخی منابع، گاهی اوقات جادوگران شیطان‌صفت با استفاده از علوم خفیّه، موجوداتی را ایجاد می‌کردند و مدّعی بودند که این‌ها ارواح انسانی هستند که زنده شده، تحت فرمان ایشان کار می‌کنند.

اما پژوهشگران دینی، شیطان‌شناسان و اهالی علوم غریبه بر این پدیده صحّه نگذاشتند و موجوداتی که به جادوگران خدمت می‌کردند را در زمرهٔ شیاطین قرار می‌دادند. شیاطین جنّی که بعضی از آن‌ها می‌توانند به اشکال مختلف درآیند و ربطی به ارواح انسانی ندارند.

به‌عنوان مثال «نیکولاس رِمی» (Nicholas Remy) از مسیحیانی بود که با جادوگران در قرون وسطی مبارزه می‌کرد. او معتقد بود در «جادوی نِکرومَنسی» (Necromancy) روح انسانی احضار نمی‌شود؛ بلکه شیاطین هستند که خودشان را به شکل مردگان درمی‌آورند. (۱۱)

در نگاه اسلامی نیز انسان‌ها پس از مرگ به جهان‌های دیگر می‌روند و اساساً در ید افراد پستی مثل جادوگران قرار نخواهند گرفت. بله در استثنائاتی اولیاء خدا مردگان را زنده می‌کنند یا در رجعت به این جهان به خواست الهی بازمی‌گردند.

از طرفی جنّیان (یعنی موجودات پنهانی که فرشته و انسان نیستند) به دلیل لطافت بدنشان می‌توانند خودشان را به شکل‌های مختلفی دربیاورند. در وقایعی مثل «هالووین» یا «ساوِن» هم در منابع تاریخی می‌بینیم که موجوداتی زشت و ترسناک به میان مردم آمده، از آن‌ها به اسم این‌که انسان‌های برخاسته از گور هستند، اخّاذی می‌کردند. (۱۲)

پوستر برخی فیلم‌های با مضمون زامبی

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

اگر قرار باشد روزی زامبی‌ها نمود عینی پیدا کنند، شیاطین جنّی باید ظاهر شوند و مردم را با چهره‌های عجیب و غریبی که برای خودشان می‌سازند، بترسانند. و الّا از قضا در نگاه ادیانی، مردگانی که زنده می‌شوند به‌دلیل نیروی الهی که پشت ایشان است، کاملاً عاقل و سالم هستند و تبدیل به زامبی نمی‌شوند. هم‌چنین قابل توجّه است که یکی مهمّ‌ترین راهبردهای شیاطین در اغواء مردم، ترساندن است و قرآن کریم صراحتاً دستور می‌دهد که مشرک نباشید و به‌جای ترسیدن از موجوداتی پست و مخلوقاتی محدود، از من بترسید. (۱۳)

در آثار مختلف هالیوودی، می‌بینیم که انسان‌ها با علل مختلفی مثل جهش ژنتیکی، بیماری ویروسی، بیماری عصبی، وجود یک انگل و… تبدیل به زامبی می‌شوند و انسان‌های دیگر را به نابودی می‌کشانند. این در حالی است که انسان‌ها پس از مرگ در جهانی دیگر وارد می‌شوند و مسیرشان به سمت خداوند را ادامه می‌دهند؛ نه این‌که دوباره به این جهان بازگردند، مگر در وقایع خاصّی مثل رجعت که همگانی هم نیست.

در واقع هالیوود به‌دلیل مبانی ماده‌گرا و سکولارش، وقتی سخن از مرگ می‌کند، منظورش چیزی جز به زیر خاک رفتن نیست و کاری به معاد و زندگی پس از مرگ ندارد. بنابراین مفهوم «مُردن» برای چنین تفکّری چیزی جز نابودی نیست. به همین علّت وقتی می‌خواهد موجودی را از مرگ بازگرداند، مثل این است که شیئی از هم پاشیده را دوباره سر هم کند. که طبیعتاً نتیجه‌ی مطلوبی نخواهد داشت.

دیدیم که این نگاه ماده‌گرا و یهودزده، حتّی با مفهوم زامبی در آیین هاییتی هم متفاوت بود. در آن نگاه اسطوره‌ای و خرافاتی، بحث بر سر تسلّط یک جادوگر بر ارواحی بود که زنده می‌کرد؛ یعنی جادوگر با تحت اختیار قرار گرفتن ارواح، آن‌ها را به کاری که خودش می‌خواست مجبور می‌کرد.

این اتّفاق برای زندگان هم می‌افتد و اگر کسی با دوری از تعالیم الهی و سبک زندگی دینی، پای شیاطین را در زندگی‌اش باز کند، کم‌کم با اختیار خودش تحت سیطره‌ی موجودات شیطان‌صفت قرار می‌گیرد. در اسطوره‌ی هاییتی هم هرچند در زنده‌شدن مردگان به خطا رفته است و جادوگر از جنّیان شیطانی که مسخّر کرده استفاده می‌کند، اما ریشه‌ی زامبی‌سازی را به جادوی سیاه بازمی‌گرداند. اما در نگاه مدرن و یهودزده‌ی هالیوود، شاهد این هستیم که جادوگر به‌عنوان ایجادکننده‌ی زامبی حذف شده و با حذف علّت، صرفاً به معلول می‌پردازد. یعنی زنده‌شدن مردگان را هم مادّی تفسیر می‌کند.

در نگاه الهی، مرگ یعنی سفر به جهانی دیگر و اتفاقاً کسی که بمیرد و زنده شود، دارای تجربیّات جدیدی از جهان‌های دیگر می‌شود که نسبت به دیگرانی که در زندگی مادّی محصور هستند، ادراکات والاتری خواهد داشت. بنابراین مرده‌ی زنده شده نسبت به انسان‌های عادی حتّی شرافت پیدا می‌کند. بماند که مرگ معنایی عمیق‌تر نیز دارد که به معنای بریدنِ کامل از این دنیا است و طبیعتاً «مرده‌ی زنده» تعبیری است که برای انسان عارف و آگاه به جهان‌های دیگر ممکن است به کار رود.

در مورد پیوند زامبی با آثار آخرالزمانی نیز باید گفت که آخرالزمان پُست مدرن برخلاف نگاه دینی مسیحی، یهودی و اسلامی، مدعی است که آخرالزمان و وقایع آن، باعث نابودی شده و امیدی به نجات نیست. اینجاست که آخرالزمان زامبی نیز معنادار می‌شود. آخرالزمان پُست مدرن با ناامیدی و پوچی عجین شده است. (۱۴) بنابراین هالیوود با نشان دادن زامبی‌ها، هم نگاه ماده‌محور و یهودزده‌ی خودش نسبت به انسان را تثبیت می‌کند، هم زندگی پس از مرگ را مورد تردید قرار می‌دهد و هم مفهوم رجعت مردگان و آخرالزمان در ادیان ابراهیمی را انکار می‌کند.

اندیشکده مطالعات یهود

منابع:

(۱) Monsters, Demons and Psychopaths, Psychiatry and Horror Film, Fernando Espi Forcen, CBC Press, 2017, Chapter 11, Pp225 & 226
(۲) Ibid, P228
(۳) Ibid, P238
(۴) Zombies, A Field Guide to the Walking Dead, By Dr. Bob Curran, Illustrated by Ian Daniels, The Carrier Press Inc, 2009, P13
در مطالعات فلسفه ذهن و ذهن‌شناسی، به موجوداتی که شکل انسانی دارند اما دارای آگاهی نیستند، زامبی فلسفی می‌گویند که با اصطلاح سینمایی آن متفاوت است.
Monsters, Demons and Psychopaths, Psychiatry and Horror Film, Fernando Espi Forcen, CBC Press, 2017, Chapter 11, P234
(۵) Ibid, Pp22 & 28

(۶) مسیحیت شناسی مقایسه‌ای، محمدرضا زیبایی‌نژاد، انتشارات سروش، چاپ چهارم، ص۵۸.

(۷) The Penguin Book Of the Undead, Scott G bruce, Penguin Books, 2016, P11
(۸) THE UNDEAD AND THEOLOGY
Kim Paffenroth and John W. Morehead, 2012, Wipf and Stock Publishers, P120

(۹) پیشگویى رجعت در آخرالزمان در تورات، رضا برنجکار و محمدمقداد امیری، فلسفه دین، سال هفتم، شماره هشتم، زمستان۱۳۸۹، ص۱۲۶.
(۱۰) سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی۴۹.

(۱۱) The Encyclopedia Of Demons And Demonology, Rosemary Ellen Guiley, Facts On File Inc, 2009, P210
(۱۲) The Encyclopedia of Ghosts And Spirits,Third edtion , Rosemary ellen Guiley, PP6-8

(۱۳) سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی۱۷۵.

(۱۴) THE UNDEAD AND THEOLOGY
Kim Paffenroth and John W. Morehead, 2012, Wipf and Stock Publishers, P123 & 124

««« پایان »»»

رنگ‌های به‌کار رفته در متن:

رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ بنفش ⇐ تیترهای اصلی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
رنگ قهوه‌ای ⇐ نقل‌قول.

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتا پیام رسان بله پیام رسان سروش پیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

نقد و بررسی انیمیشن آرکین (Arcane) روایت جنگ به نفع سرمایه‌داری

نقد و بررسی انیمیشن آرکین (Arcane) روایت جنگ به نفع سرمایه‌داری

کشتار، جنگ‌طلبی و استفاده از سلاح‌های کشتارجمعی در انیمیشن آرکین توجیه می‌شود. آرکین با داستانی نمادین سعی دارد تمام جنایات تاریخی نظام‌های سرمایه‌داری را توجیه کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده + 7 =