جک رایان در خدمت توجیه FATF

جک رایان در خدمت توجیه FATF

تحلیلی بر سریال شبه‌استراتژیک جک رایان (۲)

سریال جک رایان (Jack Ryan) که فصل اول آن در ۸ اپیزود به پایان رسید را می‌بایست سریالی شبه‌استراتژیک قلمداد نمود که به‌صورتی ویژه دو خط اصلی را دنبال می‌کند: نخست ترسیم پیچیدگی‌های حمایت‌های مالی و گردش مالی تروریست‌ها که نقش آنالیست‌ها (تحلیل‌گرها، پژوهش‌گرها) را در جنگ امنیتی آینده ضروری می‌سازد و دوم ترسیم تروریست بودن تمامی مسلمانان که این موضوع با نمایش سیر انتقام گرفتن دو برادر مسلمان تروریست از غرب و حمایت مالی گسترده سایر مسلمانان از ایشان تصویرسازی شده است.

سریال جک رایان گرچه از نگاه افراطی ضداسلامی ویژه‌ای برخوردار است، اما برای تلطیف فضا، اقدام به ترسیم اسلام آمریکایی نیز نموده و به این واسطه اسلام مطلوب خود را در قالب شخصیت جیمز گریر (James Greer) به نمایش می‌گذارد و از آن حمایت می‌کند.

اسلام آمریکایی در جک رایان

شخصیت جیمز گریر نماینده‌ی اسلام آمریکایی در سریال جک رایان

تروریست‌های اصلی و شاخص این مجموعه موسی بن سلیمان و برادرش، علی هستند؛ دو جوان که در روستایی شیعه‌نشین در بقاع لبنان زندگی می‌کردند و پس از بمباران روستا و ویرانی منازل خود به فرانسه رفته و در قامت ملی‌گراهای فرانسوی ظاهر شده و اقدام به هدایت گروهی تروریستی می‌کنند.

این دو برادر که بسیار باهوش بوده و حتی به مأموران زبده آمریکایی رودست می‌زنند؛ با آرمان ملی‌گرایی خود به این باور می‌رسند که “در فرانسه شما یا فرانسوی هستی و یا خارجی” و البته تحت نگاهی ضدآمریکایی جهت انتقام از کل غرب برنامه پیچیده‌ای ترتیب می‌دهند و در یک مورد که در فرانسه اقدام می‌شود، اقدام به استفاده از بمب شیمیایی در مراسم تشییع جنازه یک کشیش سرشناس فرانسوی کرده و موجب مرگ تعدادی از اعضای کلیسا می‌شوند.

شیعیان عضو داعش در سریال جک رایان

شیعیان عضو داعش!! در سریال جک رایان

از آنجا که سریال جک رایان به نوعی قصد دارد سرنوشت تروریسم اسلامی در دوران پس از داعش را ترسیم نماید؛ تحت تأثیر نگاه ضداسلامی حاکم بر داستان، تمام فِرَق اسلامی را تروریست معرفی کرده و تروریست‌های خود را توأمان از میان شیعه و سُنی را انتخاب می‌کند. برای مثال دو برادر تروریست داستان شیعه و عضو داعش معرفی می‌شوند!

برای سازندگان سریال ماهیت گروه‌های تروریستی تکفیری مثل داعش و دشمنی بنیادین امثال این گروه‌های تروریستی غربی‌ساز با تشیع اهمیتی ندارد و اساساً سعی و کوشش ایشان آن است که فِرَق مختلف اسلامی را به‌عنوان تروریست به مخاطبان خود معرفی نموده و از این جهت بدون توجه به واقعیت‌ها، عضویت افرادی شیعه در گروه داعش را ترسیم و به عنوان یک امر طبیعی نشان می‌دهند!!

سریال جک رایان ذیل نگاه اسلام‌هراسی یا اسلاموفوبیا (Islamophobia) حاکم در غرب و بالأخص رسانه‌های آمریکایی، سعی می‌نماید تا به مخاطبان القاء كند که تمام مسلمانان از هر نژاد و گروه و عقیده‌ای، یا تروریست هستند یا با تروریست‌ها همراه بوده و از آنها حمایت مالی می‌کنند. مثلاً تأمین مالی دو برادر تروریست را مسلمانان فرانسه انجام می‌دهند و به این واسطه نتیجه‌ای که مخاطب می‌گیرد این است که مسلمانان اگر ثروتی داشته باشند آن را قطعاً در حمایت از تروریست‌ها به‌کار می‌گیرند!

بنابراین در گام نخست می‌بایست از تولید ثروت در میان مسلمانان جلوگیری کرد و اصل را بر این گذاشت که مسلمانان نباید پول داشته باشند و در گام بعد، می‌بایست مواظبت نمود و همین مقدار ثروت ایشان را نیز می‌بایست به‌واسطه‌ی ابزارهای کنترلی ویژه‌ای هم‌چون گروه ویژه اقدام مالی (Financial Action Task Force on Money Laundering) یا به اختصار FATF مورد تمرکز و دقت قرار داد تا صرف اموری که منافع غرب و آمریکا را تهدید می‌نماید نشود.

تأمین مالی تروریسم توسط مسلمانان در سریال جک رایان

تأمین مالی تروریسم توسط مسلمانان!! در سریال جک رایان

در كنار این نگاه افراطی و به شدت منفی، سازندگان سریال اقدام به ترسیم اسلام خنثی و به تعبیری اسلام آمریکایی نموده و به‌صورت ویژه این‌گونه از اسلام را تبلیغ و این‌چنین مسلمانانی را مورد حمایت قرار می‌دهند و این امر را به وضوح در شخصیت‌پردازی جیمز گریر، به‌عنوان رئیس جک رایان در بخش ترور، مالی و تسلیحات (Terror, Finance, and Arms Division – T-FAD) سازمان CIA ترسیم و به مخاطبان خود حقنه می‌نمایند! مثلاً نمازی که این فرد می‌خواند نوعی نماز احساسی است؛ نمازی که قرار نیست زندگی اجتماعی را متأثر از خود سازد و تنها منوط به زندگی فردی افراد می‌شود.

البته مطابق روش معمول این نوع آثار، در طرف مقابل ابرقهرمان آمریکایی اثر، یعنی جک رایان قرار دارد كه به‌صورت یک قدیس اخلاقی لامذهب نمایش داده می‌شود! فردی حق‌طلب و حق‌جو که مخاطب با او ارتباط ذهنی و عاطفی ویژه‌ای برقرار می‌کند.

جک رایان زمانی‌که به‌عنوان یک تفنگدار نیروی دریایی آمریکا در افغانستان خدمت می‌کرده، به قصد کمک به یک کودک افغان او را همراه خود داخل هلیکوپتر می‌برد، اما کودک نارنجکی را منفجر کرده و سبب کشته شدن افراد داخل هلیکوپتر و زخمی شدن جک رایان می‌شود! بعد از این اتفاق، جک رایان به تحصیل در رشته‌ی اقتصاد می‌پردازد و در یک مجموعه‌ی مالی مشغول به کار می‌شود، اما به علت روحیه‌ی حق‌طلبی از آن سازمان جدا شده و با توجه به جمله‌ی معروفِ “بیایید داخل حکومت مشکل را حل کنید” به سازمان CIA می‌پیوندد.

هشدار به مخاطبان و انذار ایشان نسبت به توان اقتصادی و حمایت مالی مسلمانان از تروریست‌ها از وجوه اصلی داستان این سریال است. این مجموعه نشان می‌هد اگر به تروریست‌ها پولی نرسد، آنها نمی‌توانند به اقدامات شرورانه خود ادامه دهند، و در این راه، استفاده از ابزارهای کنترلی بین‌المللی جهت رصد و ردیابی تراکنش‌ها و کشف منابع مالی تروریست‌ها را به‌خوبی توجیه می‌کند.

این موضوع همان چیزی است که این سریال را به عرصه‌ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پیوند می‌دهد. شاید كسی فكر كند این موضوع که این مجموعه در زمانی عرضه شده که مقامات آمریکایی پیشتر نوید یک تابستان داغ را برای ایرانیان داده بودند، اتفاقی است، اما کمی تأمل نشان می‌دهد که ممکن است این‌گونه نباشد.

کافی است به یادآورده شود که چند سال قبل هنگامی‌که فصل هشتم سریال پرطرفدار ۲۴ در شبکه فارسی‌وان پخش شد و کمی پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، بسیاری از افراد و رسانه‌ها، شباهت نام‌ها و یا تعداد سانتریفیوژهایی که در این فصل مورد اشاره قرار گرفته بود را همچون یک شوخی پشت سر گذاشته و به این دلیل كه ارتباط آن به جمهوری اسلامی را توهم می‌دانستند، به آن نپرداختند. در حالی‌که انتشار کتاب بیست و چهار ساعت مهندسی فرهنگی به شیوه‌ی آنگلوساکسون‌ها به‌وضوح نشان داد که این‌گونه نبوده و این سریال در قالب یک طرح پیچیده، ترسیم‌کننده‌ی سناریویی آینده‌نگرانه درباره‌ی جمهوری اسلامی شده بود.

کتاب بیست و چهار ساعت مهندسی فرهنگی به شیوه آنگلوساکسون‌ها

در قرن بیست و یکم، تثبیت انگاره‌های فکری فلسفی لیبرالیسم و عمق بخشیدن به سبک زندگی آمریکایی از حیث پایه‌های بنیادین و بن‌مایه‌های عقیدتی، و مهم‌تر از آنها، نمایش سناریوهای مدنظر اربابان رسانه برای اداره دهکده جهانی موضوعیت پیدا کرده است. سریال‌های استراتژیک ساخته شده در دوران نظم نوین جهانی مأموریتی جدیدی پیدا کردند: «به تصویر کشیدن سناریوهای مدیریت جهان برای عموم ساکنان دهکده جهانی».

البته باید به این نکته نیز توجه داشت: همان‌طور که تمام سریال‌ها واجد مؤلفه‌های استراتژیک نیستند، تمام سریال‌های استراتژیک نیز به ترسیم آینده نمی‌پردازند و کمتر سریالی همچون سریال ۲۴ می‌توان یافت که هم واجد مؤلفه‌های استراتژیک و هم وجوه آینده‌نگرانه باشند.

پس گرچه سریال تلویزیونی جک رایان همچون سریال ۲۴ نیست و از ویژگی‌های کامل یک سریال استراتژیک برخوردار نمی‌باشد؛ اما هدفی که دنبال می‌کند، هم‌راستا با اهداف استراتژیک رسانه‌ای غرب در تقابل با اسلام و اِعمال سیاست‌های کنترلی علیه مسلمانان و کشورهای اسلامی است.

سریال استراتژیک جک رایان و سریال 24

این در حالی‌است که متأسفانه مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی چه در وزارت ارشاد و چه در صداوسیما علاقه‌ای به چنین مباحثی نداشته و در بازخوانی سناریوهای دشمن علیه اسلام، جمهوری اسلامی، جبهه مقاومت و… بعضاً ناتوان هستند. اهمال و سستی این مدیران در بزنگاه‌ها و موقعیت‌های حساس، سبب از دست رفتن فرصت کنشگری برای نظام شده و باعث می‌شود برخی مقامات و مسئولین سیاسی به بازی در زمین دشمن بپردازند.

به عبارت دیگر اگرچه نمی‌توان انتظار داشت در دستگاه‌های عریض و طویل فرهنگی و رسانه‌ای جمهوری اسلامی آثار و تولیدات نمایشی حتی در سطحِ نازلِ سریال‌هایی چون جومونگ کره‌ای به دشمن‌شناسی پرداخته و با دمیدن روحیه‌ی استکبارستیزی، مفهوم مقاومت در برابر دشمن را بازتولید کنند و یا از مقابله با انواع تحریم‌های تجاری و اقتصادی گرفته تا امداد غیبی و تأییدات الهی که جومونگ از آنها بهره می‌برد را به تصویر بکشند؛ اما باید نسبت به رصد تحرکات فرهنگی و هنری دشمن و اتخاذ مواضع صحیح دربرابر آنها از سوی ساختارهای فرهنگی و متولیان آنها متوقع بود؛ چرا که این کمترین و ابتدایی‌ترین موضوعی است که می‌توان از مدیران فرهنگی جامعه‌ای که مورد تهاجم بی‌سابقه فرهنگی دشمن است، انتظار داشت!

مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی

اگر رئیس‌جمهور ایالات متحده گفت: «ما به خاطر مذاکره با ایران و اعمال تحریم‌های قوی به توافقی رسیدیم که مانع از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای می‌شود و ما این کار را بدون شلیک حتی یک گلوله انجام دادیم. ما این کار را نه با جنگ بلکه با دیپلماسی انجام دادیم»؛ این دیپلماسی تنها مذاکره‌ی دیپلمات‌ها نبود، بلکه بخش عمده‌ی آن دیپلماسی عمومی و تأثیرگذاری بر باورهای خواص و عوام جامعه ایرانی به‌ویژه با استفاده از محصولات فرهنگی و هنری نظیر سریال ۲۴ و فضاسازی‌های رسانه‌ای بود و در این میان بی‌توجهی مدیران فرهنگی وقت در مقابله با سازوکارهای دیپلماسی عمومی ایالات متحده، ضرر جبران‌ناپذیری وارد كرد.

یکی از موارد دیگری که در سال‌های اخیر غربی‌ها اقدام به تولید محصولات فرهنگی و هنری پیرامون آن کرده اما مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی با غفلت و ناآگاهی و یا اغراض و امراض خود، در مقابل آن منفعل بوده‌اند، موضوع روابط مالی گروه‌های اسلامی و در مقابل تمرکز قدرت‌های سلطه‌گر و بالأخص یهود بین‌الملل در اِعمال کنترل بر تراکنش‌های مالی و کشف روابط مالی گروه‌های اسلامی است.

برای مثال چند سال قبل در سریال میهن (Homeland) به‌وضوح نشان داده شد برای تحت فشار قراردادن جمهوری اسلامی و نیروهای مقاومت باید تراکنش‌های مالی این کشور هدف قرار گرفته و کنترل شود. گرچه جک رایان به‌طور مستقیم به جمهوری اسلامی اشاره ندارد اما همان خط را دنبال کرده و ضرورت رصد و نظارت بر تراکنش‌های مالی مسلمانان در جهت قطع حمایت‌های مالی از گروه‌های تروریستی را ترسیم می‌کند.

ظریف هم به سریال هوملند یا میهن پیوست

این در حالی است که مدیران فرهنگی و رسانه‌ای جمهوری اسلامی با وجود آن‌که چنین آثاری در سال‌های اخیر تولید شده و درصدد زمینه‌سازی پذیرش معاهدات بین‌المللی توسط کشورهای مختلف هستند، هیچ اقدامی صورت ندادند! آن‌هم در جامعه‌ای که در پنج سال گذشته واژه‌های مذاکره، برجام، FATF و… از پرکاربردترین کلمات در رسانه‌های آن بوده‌اند!

این مدیران در حالی که مشاهده کردند دشمن قصد دارد انسان ایرانی را از نظر روانی به این باور برساند که تنها راه مشکلات اقتصادی ایران در گرو تعامل با آمریکا و سپس پذیرش خواسته‌های گروه ویژه اقدام مالی یا همان FATF است؛ اما در این سال‌ها اقدام قابل قبولی برای بسط گفتمان اقتصاد مقاومتی و جلوگیری از ورود خسارت‌های اقتصادی، روانی و فرهنگی بیشتر به جامعه صورت ندادند.

بر این اساس اگر روند کنونی ادامه پیدا کرده و مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی، ضعف‌های هولناک دستگاه‌های فشل فرهنگی و رسانه‌ای تحت امرشان را برطرف نکنند، دیر نخواهد بود زمانی که برای آشنایی با باورها و تمایلات غالب بر جامعه ایرانی و یا تحولات سیاسی، اقصادی و فرهنگی آن کافی است آخرین فصول سریال‌های آمریکایی تماشا شود؛ چرا که سناریوهای به نمایش درآمده در آنها دیر یا زود به واقعیت خواهد پیوست!!

پذیرش خواسته‌های گروه ویژه اقدام مالی FATF

این‌که در تابستان داغ وعده داده شده آمریکایی‌ها و پس از خروج دولت بدعهد ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک یعنی برجام، سریالی منتشر شود که بازگوکننده‌ی ضرورت کنترل تراکنش‌های مالی و بانکی در جهت مبارزه با گروه‌های به‌اصطلاح تروریست مسلمان باشد، چندان عجیب نیست، عجیب آن است که در غیبت مدیران توانمند فرهنگی و رسانه‌ای در جمهوری اسلامی، رسانه‌ها و برخی چهره‌های سیاسی و افراد مسئول خواستار تحقق هدف غربی‌ها و پیوستن ایران به کنوانسیون پالرمو و پذیرش خواسته‌های گروه ویژه اقدام مالی (FATF) باشند!

این‌که بنده مکرر به مطبوعات و رسانه‌ها توصیه می‌کنم که با مسائل کشور مسئولانه برخورد کنند، به‌خاطر همین است. دشمن می‌خواهد مطالب خود را در بین مردم به‌ دروغ و فریب منتشر کند. ما نباید عامل دشمن شویم و کار دشمن را آسان کنیم و همان چیزی را که او می‌خواهد در فضای فکری و فرهنگی جامعه‌ی ما به وجود آورد، در داخل کشور به‌وسیله‌ی مطبوعات، رسانه‌ها و تریبون‌ها به خورد مردم دهیم. این خطای بسیار بزرگی است. اگر عمداً و با توجه صورت گیرد، خیانت بزرگی است و اگر از روی غفلت باشد، خطای بزرگی است. باید خیلی آگاه و مراقب بود. امروز شگرد سلطه‌طلبی آمریکا و دستگاه‌های جهنمی صهیونیستی در دنیا همین است… امام خامنه‌ای ۱۳۸۱/۵/۵

…پایان.

نویسنده: محمدعلی سلیمانی

قسمت قبلی این تحلیل

جک رایان ، جک رایان ، جک رایان

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

دیگر با گرگ‌ها نمی‌رقصد! نقد فیلم «افق حماسه آمریکایی»

دیگر با گرگ‌ها نمی‌رقصد! نقد فیلم «افق: حماسه آمریکایی»

در فیلم «افق: حماسه آمریکایی» اشغال زمین‌های سرخپوستان توسط سفیدپوستان، متمدّنانه و دفاع سرخپوستان از سرزمین‌شان، وحشیانه است. مانند تصویر رسانه‌های جهانی از فلسطین و اسرائیل!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده − شش =