«محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب» مشهور به امام محمد باقر (ع) و ملقب به باقرالعلوم، امام پنجم شیعیان است که حدود ۱۹ سال امامت شیعیان را برعهده داشتند. ایشان جنبشی علمی پدید آوردند که در دوره امامت فرزندشان امام صادق (ع) به اوج خود رسید.
از امام باقر (ع)، روایات بسیاری در زمینههای فقه، توحید، سنّت نبوی، قرآن، اخلاق و آداب نقل شده است. همچنین در دورهی امامت ایشان، تدوین دیدگاههای شیعه در رشتههای گوناگون مانند اخلاق، فقه، کلام و تفسیر آغاز شد. طبق منابع تاریخی، امام باقر (ع) هنگام واقعهی کربلا خردسال بوده و در این واقعه حضور داشتند.
یهود و رواج اسرائیلیات
یکی از گروههایی که در دورهی امام باقر (ع) با حضور مخرّب خود در جامعه اسلامی، تأثیر عمیقی در فرهنگ آن روزگار بر جا گذاشتند، یهودیان بودند.
شماری از احبار یهود که به ظاهر مسلمان شده و گروهی دیگر که هنوز به دین خود باقی مانده بودند، در جامعهی اسلامی پراکنده شده و مرجعیت علمی قشری از سادهلوحان را بهعهده داشتند.
بیشتر بدانیم: درباره یهودیان و بهائیان مخفی
تأثیری که آنان بر فرهنگ اسلام از خود بر جا نهادند، بهصورت احادیثی جعلی بهنام اسرائیلیات پدیدار گشت که بیشترین قسمت این احادیث دربارهی تفسیر و مراتب و شئون زندگی پیامبران سلف، جعل شده بود. از جمله کسانی که این احادیث را در تألیفات خود وارد کرد، طبری مفسّر معروف است که بیشترین روایات را دربارهی تفسیر قرآن از منابع یهودی – با واسطه یا بیواسطه – بهدست آورده بود.
تلاش علمی یهود در داخل جامعهی اسلامی بهویژه در محافل علمی آن، در مسائل فقهی و کلامی نیز تأثیری نگرانکننده نهاد و این موضوع در تاریخ چنان روشن است که جای کوچکترین تردید و شبههای در آن وجود ندارد.
مبارزه با یهود و القائات سوء آنها در فرهنگ اسلام، بخش مهمی از برنامهی کار ائمه طاهرین علیهمالسلام را به خود اختصاص داده بود.
تکذیب احادیث دروغین و ساخته و پرداختهی یهودیان در مورد انبیای الهی و مطالبی که باعث خدشهدار شدن چهرهی ملکوتی پیامبران خدا میشد، از فعالیتهای فرهنگی پنجمین امام معصوم شیعه بود.
دو نمونه از مبارزات امام با جعلیات یهودی
امام باقر (ع) تلاش مینمودند تا رابطهی نامطلوبی که میان مسلمانان و یهود بهوجود آمده و راه خطرناک و منحرفی را میپیمود، قطع نموده و این مُرداب انحراف را در جامعه اسلامی بخشکانند.
بهعنوان نمونهای از مبارزات ایشان با رواج اسرائیلیات، محمد بن مسلم، از امام محمد باقر (ع) روایت کرده است که به آن حضرت عرض کردم:
برخی از یهودیان که نزد ما هستند، گمان مىکنند که در قول خداى عزّوجلّ: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»، مقصود از اهل ذکرى که در آن مذکورند، علمای یهود هستند!
حضرت به دست خویش اشاره به سینهی مبارک خود کردند، و فرمودند: «ماییم اهل ذکر و ماییم سؤالشدگان». [۱]
در نمونهای دیگر زرارة بن اعین نقل میکند که روزی امام باقر (ع) در حالیکه مقابل کعبه نشسته بودند، فرمودند: نگاه کردن به خانه خدا عبادت است. در همان لحظه شخصى از قبیلهی «بجیله» بهنام «عاصم بن عمر» نزد امام آمد و گفت:
کعبالاحبار میگوید: کعبه هر صبحگاهان در برابر بیتالمقدس سجده میکند.
امام باقر (ع) فرمودند: نظر تو در مورد سخن کعبالاحبار چیست؟ آن مرد گفت: سخن کعب صحیح است. امام باقر (ع) فرمودند:
تو و کعب الاحبار هر دو دروغ میگویید. آنگاه در حالی که به شدّت ناراحت بودند، فرمودند: خداوند بقعهای محبوبتر از کعبه روی زمین نیافریده است. [۲]
امام باقر (ع) و تربیت «اَصحابُ السِّرّ»
یکی از کارهای امام باقر (ع) همین بود که کسانی را از شاگردان خود و از دوستان خود تربیت کند، بالا بیاورد، بهصورت اختصاصی آنها را مورد توجه قرار بدهد -شاگردان ویژهی آن حضرت- بعد آنها را به همدیگر وصل کند و در سرتاسر دنیای اسلام آنها را بهعنوان یک قطبی، یک رکنی، بهعنوان وکیل خود، نایب خود بگذارد که آنها کار آن حضرت را دنبال کنند و ادامهی تبلیغات و تعلیمات آن حضرت را به گردن بگیرند و بهعهده بگیرند.
این سازماندهی پنهانی امام باقر (ع) بود، که از زمان قبل از امام باقر (ع) شروع شده بود، اما در زمان آن حضرت یک هیجان بیشتری پیدا کرد و البته در زمان امام صادق (ع) و امام موسی بن جعفر (ع) به اوج خودش رسید.
لذا شما میبینید در روایات، بعضی از اصحاب امام باقر علیهالصلاةوالسلام بهعنوان «اصحاب السّر» شناخته شدند؛ مثل جابر بن یزید جُعفی. [۳]
پینوشتها:
[۱] مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَینِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یحْیى عَنِ اَلْعَلاَءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ مَنْ عِنْدَنَا یزْعُمُونَ أَنَّ قَوْلَ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ «فَسْئَلُوا أَهْلَ اَلذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» أَنَّهُمُ اَلْیهُودُ وَ اَلنَّصَارَى قَالَ إِذاً یدْعُونَکمْ إِلَى دِینِهِمْ قَالَ قَالَ بِیدِهِ إِلَى صَدْرِهِ نَحْنُ أَهْلُ اَلذِّکرِ وَ نَحْنُ اَلْمَسْئُولُونَ.
محمد بن مسلم مىگوید: امام باقر (ع) فرمود: کسانى نزد ما هستند که گمان مىکنند مقصود قول خداى عزوجل از: «اگر نمىدانید از اهل ذکر بپرسید» یهود و نصارى است! امام فرمود: در اینصورت شما را به دین خود دعوت خواهند کرد. راوى گوید: امام (با دست به سینهی خود اشاره کرد) و فرمود: ما هستیم اهل ذکر و ما هستیم سؤال شوندگان.
منبع: کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۱.
[۲] عَلِی عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَینَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: کنْتُ قَاعِداً إِلَى جَنْبِ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیهِ السَّلاَمُ وَ هُوَ مُحْتَبٍ مُسْتَقْبِلَ اَلْقِبْلَةِ فَقَالَ أَمَا إِنَّ اَلنَّظَرَ إِلَیهَا عِبَادَةٌ فَجَاءَهُ رَجُلٌ مِنْ بَجِیلَةَ یقَالُ لَهُ عَاصِمُ بْنُ عُمَرَ فَقَالَ لِأَبِی جَعْفَرٍ عَلَیهِ السَّلاَمُ إِنَّ کعْبَ اَلْأَحْبَارِ کانَ یقُولُ إِنَّ اَلْکعْبَةَ تَسْجُدُ لِبَیتِ اَلْمَقْدِسِ فِی کلِّ غَدَاةٍ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیهِ السَّلاَمُ فَمَا تَقُولُ فِیمَا قَالَ کعْبٌ فَقَالَ صَدَقَ اَلْقَوْلُ مَا قَالَ کعْبٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیهِ السَّلاَمُ کذَبْتَ وَ کذَبَ کعْبُ اَلْأَحْبَارِ مَعَک وَ غَضِبَ قَالَ زُرَارَةُ مَا رَأَیتُهُ اِسْتَقْبَلَ أَحَداً بِقَوْلِ کذَبْتَ غَیرَهُ ثُمَّ قَالَ مَا خَلَقَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بُقْعَةً فِی اَلْأَرْضِ أَحَبَّ إِلَیهِ مِنْهَا…
زراره گفت روزى امام باقر (ع) جامه بهخود پیچیده و رو به قبله نشسته بود و من هم در کنار آن جناب بودم. فرمود: نگاه کردن به قبله ثواب دارد. مردى از ناحیه بجیله بهنام عاصم بن عمر آمد. به حضرت باقر عرض کرد که: کعبالاحبار میگفت: کعبه هر روز بیتالمقدس را سجده میکند! امام فرمود: نظر تو در مورد حرف کعب چیست؟ آن مرد گفت: کعب راست گفته است! امام فرمود: هم تو و هم کعب هر دو دروغ میگوئید. امام (ع) خشمگین شد، زراره گفت: من ندیده بودم که ایشان بهکسى روبهرو بگویند دروغ میگویى. سپس امام فرمود: خداوند بقعهاى روى زمین محبوبتر و گرامىتر از کعبه نیافریده است…
منبع: کلینی، الکافى، ج۴، ص٢٣٩.
…..
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: