برخی از نویسندگان آغاز ورود اسرائیلیات در تفسیر قرآن کریم را عهد صحابه دانسته و یکی از منابع تفسیری را نیز «اهل کتاب» شمردهاند. دکتر ذهبی ضمن بیان این مطلب مینویسد:
صحابه وقتی به طور طبیعی به داستانی از داستانهای قرآن برخورد میکردند، دوست داشتند در مورد زوایای پیچیده و پنهان آن، که قرآن معترض آن نشده است، پرسوجو کنند؛ ولی به جز یهودیان تازه مسلمان، کسی را که پاسخگوی آنان باشد نمییافتند؛ از اینرو، بسیاری از اخبار و اطلاعات را از آنان دریافت میکردند. (۱)
وی در ادامه برای تبرئه و تطهیر صحابه میافزاید:
البته صحابه در مورد هر موضوعی از اهل کتاب سؤال نمیکردند و هر مطلبی را نیز از آنان نمیپذیرفتند، بلکه تنها در مورد شرح و توضیح داستانهای قرآن و مجملات آن میپرسیدند و در جاهایی که احتمال صدق و کذب هر دو داده میشد، احتیاط میکردند. بدینترتیب، به پیروی از پیامبر گرامی اسلام (ص)، نه آن را میپذیرفتند و نه آن را رد میکردند؛ زیرا حضرت (ص) فرمودهاند: گفتههای اهل کتاب را نه تصدیق کنید و نه تکذیب؛ و بگویید به خدا و آنچه برای ما نازل شده است ایمان آوردیم.
همچنین صحابه از اهل کتاب در مورد مسائل عقیدتی و احکام شرعی نمیپرسیدند، مگر برای استشهاد و تأیید و تثبیت احکام قرآنی. همچنین در مورد اموری که نوعی لهو و لعب به شمار میآمد، سؤال نمیکردند؛ مانند، سؤال از رنگ سگ اصحاب کهف و آن قسمت از عضو گاو بنیاسرائیل که به وسیلهی آن، کشتهی بنیاسرائیل را زنده کردند و اندازهی کشتی نوح و نوع تختههای آن و نیز نام پسربچهای که خضر (ع) او را کشت و… ؛ زیرا صحابه، پرسش دربارهی این امور را قبیح و اتلاف وقت میشمردند. (۲)
در برخی از منابع، دربارهی «اسرائیلیات» و نخستین کسی که این اصطلاح را به کار برده و در این زمینه مطلبی نگاشته، چنین آمده است:
قدیمیترین منبع اطلاعات، یا یهودیان نوآیین (تازه مسلمان) اند و یا چه بسا، عربهایی هستند که قبل از گرایش یهودیان به اسلام، با آنان و نیز با مسیحیان شبهجزیره عرب و نواحی همسایه ارتباط داشتهاند. این نام (اسرائیلیات)، ممکن است ساختهی عَبید بن شَریهی جُرهُمی (۳) باشد، که روایات وی راجع به تاریخ باستان پادشاهان عرب و فارس و تاریخ کتاب مقدس (پراکندگی زبانها و نوع بشر) است، و گفته شده است که به دستور معاویه، عبدالله بن سلام، کعب الأحبار و سپس وهب بن منبه آن را تدوین کرده بودند. در مورد وهب بن منبّه اعتقاد بر آن است که وی کتاب المبتدأ را با عنوان «اسرائیلیات» نوشته است. البته هیچ دلیلی بر درستی این عقیده وجود ندارد، و شاید بتوان پذیرفت که نویسندگانی نظیر ابنهشام (م: ۸۳۳ م،۲۱۸ هـ.ق) از آن اقتباس کرده باشند. (۴)
به نظر میآید، بهعلت نهی آشکار پیامبر اکرم (ص) از مراجعه به اهل کتاب و نسخهبرداری از نوشتههای آنان، هیچیک از صحابه در زمان حیات پیامبر (ص) به خود اجازه نمیدادند که به آنان مراجعه نمایند یا مطالبی را از آنان اقتباس و نقل کنند.
بیشتر مورخان و مفسّران، عصر صحابه را عصر پیدایش اسرائیلیات و نفوذ آنها در تفسیر و حدیث و بهویژه در تاریخ دانسته و مرجع اصلی، بلکه یگانه مرجع عربها در آن زمان را برای شناخت احوال و سرگذشت امتهای گذشته و پیامبران الهی، تورات و اهل کتاب دانستهاند. در صورتی که این نظر نادرست است؛ زیرا تنها کسانی از صحابه به اهل کتاب مراجعه مینمودند که از نظر علمی دارای بضاعت اندکی بودند و از این رو، متأثّر و فریفتهی سخنان آنان میشدند. (۵)
استاد سیدمرتضی عسکری دربارهی تیممِ داری و روایات ساختگی وی مینویسد:
اما افرادی از صحابه که از نظر معرفت و اسلامشناسی چندان مایهای نداشتند، همچون ابوهریره و انس و عبدالله بن عمر و نیز تابعین که میخواستند اسلام را از زبان تمیمیها بیاموزند، سخنانِ این عالم و راهب نصرانی تازه مسلمان را گرفتند و به صورت روایت برای نسلهای بعد نقل کردند. اینگونه، سلسله روایاتی که در علم حدیثشناسی بدان «اسرائیلیات» گفته میشود، یعنی داستانهای بنیاسرائیل و آنچه در تورات و انجیل و اینگونه کتب تحریف شدهی عهد عتیق بوده است، به عالم اسلامی پا نهاد و در اینجا ماندگار شد و عنوان تفسیر و حدیث و تاریخ اسلامی به خود گرفت. (۶)
در آینده، به موضع شدید برخی از صحابه بزرگوار پیامبر اکرم (ص) در مقابل اهل کتاب، به ویژه اقتباس از یهودیان نوآیین و تازه مسلمان، نظیر کعبالأحبار خواهیم پرداخت. از جملهی شخصیتهایی که بهطور آشکار در برابر این تهاجمات فرهنگی ایستادگی کردند، میتوان به وجود امیرمؤمنان علی (ع) و ابنعباس و ابنمسعود و ابوذر غفاری اشاره نمود.
پینوشتها:
1. التفسیر و المفسّرون، ج ۱، ص ۱۶۹.
2. همان، ج ۱، ص ۱۶۹ و ۱۷۰.
3. عُبیدبن شَریهی جُرهُمی از راویان معمَّر و نخستین مصنّفان عرب و از جملهی حکیمان و خطیبان دوران جاهلی است که محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را درک کرده و به دستور معاویه اقدام به تدوین اخبار و سرگذشت عربها، به ویژه ملوک یمن نموده و دو کتاب در این زمینه با نامهای الملوک و اخبار الماضین و الأمثال نوشته است. در برخی از تراجم آمده است که وی بیش از ۲۲۰ تا ۳۵۰ سال عمر کرده و ضمن درک محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، آن حضرت نیز اسلام او را ستوده است و … نام وی عَبیدبن سَریة و یا عَبیدبن ساریة و یا عَبید بن شَرید نیز ضبط شده است. ر.ک. به: الأعلام، زِرِکلی، ج ۴، ص ۳۴۱؛ معجم المؤلّفین، ج ۳، ص ۲۳۴: معجمالأدباء او ارشاد الأریب الی معرفة الادیب، ج ۳، ص ۴۵۶؛ الفهرست ابنندیم، ص ۱۰۲؛ سیرهی ابنهشام، ج ۱، ص ۳؛ و بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۲۳۳، به نقل از کمالالدین، ج ۲، ص ۵۴۷، باب حدیث عبیدبن شریة، کنزالفوائد؛ ج۲، ص ۱۴۵ و سیرهی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، ج ۱، ص ۲۱.
4.“Israiliat” in The Encyclopaedia of Islam, vol. 4, p. 211 .
گفته شده است ابناسحاق تحت تأثیر راویان یهودی و مسیحی، و یا مسلمانان متأثّر از اهل کتاب بوده و کتاب المبتداء (تاریخ پیدایش عالَم) را که ابنهشام در کتاب خویش نیاورده است، از طریق آنان و با استفاده از مآخذ اهل کتاب نگاشته است. مهمترین افرادی که در این زمینه نقش داشتهاند، کعبالأحبار و وهببن منبّه بودهاند که به طور وسیعی اخبار امّتهای پیشین را در میان مسلمانان رواج دادهاند؛ ر.ک. به: سیرهی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، ج۱، ص ۲۴، ۳۱ و ۴۸.
5. کسانی مانند عبداللهبن عَمروبن عاص، عبدالله بن عُمَر، ابوهریره و …
6. نقش ائمه در احیای دین، ج ۶، ص ۹۸.
منبع: محمدتقی دیاری، پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، تهران: نشر سهروردي، چاپ دوم، صص۱۰۰-۱۰۲.
ورود اسرائیلیات ، ورود اسرائیلیات
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
ورود اسرائیلیات ، ورود اسرائیلیات