تبار انحراف ؛ پژوهشی در دشمنشناسی تاریخی (قسمت دوازدهم) تحریف تاریخ
«و خداوند به من گفت:… نبیای را برای ایشان، از میان برادران ایشان، مثل تو مبعوث خواهم کرد و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هرآنچه به او امر فرمایم، به ایشان خواهد گفت و هرکسی که سخنان مرا که او به اسم من گوید، نشنود، من از او مطالبه خواهم کرد». (۱)
یک. تحریف تاریخ
بخش عمدهای از تاریخ قرآن، به بازگویی تاریخ بنیاسرائیل و یهود و رویارویی آنان با پیامبر آخرالزمان اختصاص یافته و همین دلیل کافی است تا نویسندگان مسلمان به این موضوع توجه کنند. اما با نگاهی هرچند گذرا به کارنامه آثار نویسندگان شیعه، چنین چیزی را نخواهیم دید. حتی در کتابخانهها نیز در این زمینه آثار فراوانی یافت نمیشود. در بیان علت این امر باید گفت: یهود برای اثرگذاری بر تاریخ، بسیار کوشیده و هزینههای هنگفتی برای تحریف تاریخ صرف کرده است. ایجاد سیستمی برای حذف و سانسور کتابها و نوشتارهای ضدیهودی، از جمله این تلاشهاست. یهود اینهمه توفیق در تحریف تاریخ را، مدیون آموزشهایی است که در دوران بیابان دیده است.
با جستوجوی اندکی در تاریخ، ردپای یهودیان را در جنگهایی که ضد آنها برپا شده، خواهیم یافت. مظلومنمایی یکی از مهمترین ابزار آنان برای دستیابی به هدف بوده است. گویی در طول تاریخ، دستی در کار بوده تا یهودیان را از سالهای پیش از میلاد تا قرون حاضر، همواره ستمکش و در عین حال، شجاع و راسخ در عقیده نشان دهد. آمار شگفتانگیز کشتارهای یهودیان که بیشتر به صورت اعدام دستهجمعی گزارش شده است، احتمال جعل و دستکم، تحریف را در ذهن تقویت میکند. (۲)
پس از عیسی علیهالسلام تنها عنصر تهدید علیه یهود، پیامبر آخرالزمان بود. آنها اوصاف او را که در تورات نیز آمده است، دقیق میدانستند، ولی با تحریف معنوی، آیات مربوط به آن حضرت را به گونهای دیگر تفسیر کردند. (۳) خداوند درباره این عمل آنها میفرماید:
«إِنَّ الَّذِینَ یکْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَ یشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ مَا یأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لاَ یکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ لاَ یزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (۴) آنان که کتابی را که خداوند نازل کرد است پنهان میدارند، تا بهای اندکی بستانند، شکمهای خود را جز از آتش انباشته نمیسازند و خدا در روز قیامت با آنها سخن نگوید و پاکشان نسازد و برای آنها عذابی دردآور است.»
سازمان یهود که مجموعه گستردهای از اطلاعات را در اختیار دارد، پیامبر آخرالزمان را همانند فرزندان خویش، میشناخت. (۵) این سازمان که عیسی علیهالسلام را به پیامبر مفقودالاثر تاریخ تبدیل و در حواریون او نیز نفوذ کرد، برای نابودی تهدید نهایی، چه کرد؟
سازمان یهود پس از حضرت عیسی علیهالسلام جز اسلام، هیچ تهدیدی در برابر خود نمیدید. آنان درباره اسلام، اهداف آن، آورنده و ادامه دهنده آن، اطلاعات جامع و کاملی داشتند. با توجه به آموزشهای پیشین و تجربه عملی آنها و نیز با توجه به تاکید و پشتکار این سازمان در رسیدن به حکومت جهانی، طبیعی بود که در برابر این تهدید به برنامهریزی و مقابله بپردازد، همانگونه که در برابر عیسی علیهالسلام ایستاد و شایعه فحشای مریم سلاماللهعلیها و تصمیم به سنگسار ایشان (۶) و براندازی عیسی علیهالسلام از برنامههای یهود بود.
مجموعه عملیات یهودیان برای مبارزه با پیامبر آخرالزمان، در سه مرحله طرحریزی شده بود:
۱ – ترور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و جلوگیری از ظهور ایشان؛
۲- ایجاد موانع بر سر راه ایشان برای جلوگیری از رسیدن به قدس؛ چون قدس محور خواستهی یهود بود و اگر این منطقه به دست پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله فتح میشد، یهود برای همیشه ناامید میگردید؛
۳- نفوذ در حکومت پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله و حاکمیت بر آن.
دو: انتظار جهانی
در عصر بعثت، ادیان مدعی آن روز، همچون مسیحیت و یهود، از شخصی میگفتند که ظهور میکند و جهان را از فتنه و ستم و بیعدالتی پاک میسازد. بیشترین ترویج این عقیده، از سوی جهان مسیحیت بود. کشیشان و عالمان مسیحی که در جهان آن روز، در معرض تهاجم شدید شرک و کفر بودند، برای مبارزه با آن فساد و برای اینکه مومنان را امیدوار نگه دارند، آیاتی را که در انجیل مربوط به پیامبر صلیاللهعلیهوآله است، میخواندند.
«الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الْأُمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ (۷) آنان که از این رسول، این پیامبرامی، که نامش را در تورات و انجیل مییابند، پیروی میکنند».
از سوی دیگر، یهودیان نیز منجی آخرالزمان را از خویش میدانستند. یهودیانی که در مکه زندگی میکردند، به یمن، حبشه و شام هجرت کردند. نجران یمن که مرکز مسیحیان بود، از اخبار مربوط به پیامبر آخرالزمان موج میزد. همه منتظر او بودند. آنان تا اهالی مکه را میدیدند، میپرسیدند: در شهر شما اتفاقی نیفتاده است؟ (۸) چون مطابق کتابهای آنان، پیامبر موعود، در جبل فاران که همان جبل النور و غار حرا در مکه است. (۹) ظهور میکرد. این خبر به مکه رسید و دهان به دهان میگشت. مسیحیان در عصر نزدیک به بعثت، به مکه مهاجرت کردند. کشیشها و عالمان آن روز، آستانه ظهور را نزدیک میدیدند و برای درک حضور پیامبر آخرالزمان به مکه رفته بودند. آنها براساس تفاوت برداشتهایشان از تورات و انجیل، مکانهایی متفاوت را برمیگزیدند (۱۰) و در این مکانها منتظر ظهور بودند.
زمانی حضرت عبدالمطلب برای تجارت به یمن که در عصر تولد پیامبر در سلطه ایرانیان قرار داشت، رفته بود. شبی فرماندار یمن، عبدالمطلب را در خلوت فرا خواند و گفت: میخواهم رازی از رازهای خود را برایت بازگویم و از تو میخواهم آن را پنهان كنی تا هنگام ظهور فرار رسد. در شهر شما طفلی خوشرو و خوشقامت به دنیا آمده که یگانه اهل زمین است. در کتابهای بنیاسرائیل، وصف او از ماه شب چهاردهم و روشنتر است. او پس از بیان ویژگیهای پیامبر موعود، آهی از حسرت کشید و ادامه داد: کاش در عصر پیامبری او بودم و از جان یاریاش میکردم. سپس عبدالمطلب را به پاسداری از او در برابر یهود سفارش کرد و هشدار داد که اگر آنها او را بیابند، وی را خواهند کشت. (۱۱)
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
1- عهد عتیق، تثنیه، باب ۱۸، شمارههای ۱۸-۲۰.
2- روژه گارودی، نویسنده و محقق فرانسوی که به دلیل تالیف کتابهای ضد صهیونیسم محاکمه شد. در یکی از تالیفات خود به موضوع یهودستیزی با افسانه نژادکشی بنیاسرائیل اشاره کرده و مطالبی شگفت از منابع غربی در اینباره آورده است. (ر.ک: تاریخ یک ارتداد، ص ۱۷۶)
3- در اینباره. ر.ک: حاج بابا قزوینی یزدی، محضر الشهود فی ردّ الیهود.
4- بقره، آیه ۱۷۴.
5- خداوند در آیه ۱۴۶ سوره بقره میفرماید: «الذین آتیناهم الکتاب یعرونه کما یعرفون أبنائهم و ان فریقا منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون : اهل کتاب همچنان که فرزندان خود را میشناسند، او را میشناسند ولی گروهی از ایشان در عین آگاهی حقیقت را پنهان میدارند.» در روایت نیز نقل شده است که عبدالله بن سلام میگفت: والله ما میشناسیم محمد را زیاده از آنچه فرزندان خود را میشناسیم، زیرا که وصف آن حضرت را در کتابهای خود خواندهایم و در آن شک نداریم و وقتی او را در میان شما میبینیم، گویی متوجه فرزندمان شدهایم. (ر.ک: تفسیر القمی، ج۱، ص ۱۹۵).
6- نساء، آیه ۱۵۶.
7- اعراف، آیه ۱۵۷.
8- السیره، الحلبیه، ج۱، ص۱۱۳.
9- التوحید صدوق، ص۴۲۷؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۴۸.
10- دیرهای بین راهها، که در روایات اسلامی نام آنها به مناسبتهای مختلف آمده است که مثلاً امیرالمومنین علیهالسلام از آن عبور کرده یا سر امام حسین علیهالسلام در راه شام بدآنجا راه یافته است. از این گروهند.
11- بحارالانوار، ج۱۵، صص ۱۴۸-۱۵۰؛ البدایة و النهایة، ج۲، ص ۳۲۹ و ۳۳۰.
منبع: حجتالاسلام مهدی طائب (۱۳۹۲)، تبار انحراف ، قم: ولاء منتظر، چاپ هشتم.
تحریف تاریخ ، تحریف تاریخ
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: