روچیلدها و امپراتوری جهانی صهیونیسم – قسمت چهارم استعمار بریتانیا
پس از مرگ ناتان، رهبری شاخه انگلیس به پسرش لیونل ناتان روچیلد (۱۸۰۸ـ۱۸۷۹) رسید. دوران فعالیت لیونل با اقتدار یهودیان در حکومت انگلیس همراه است و در زمان او بنجامین دیزرائیلی، نویسنده و سیاستمدار یهودیالاصل، عنوان نخستین نخستوزیر رسمی انگلیس را بهدست آورد و سکّان امپراتوری استعماری بریتانیا را بهدست گرفت. (۱)
دیزرائیلی از حمایت مالی لیونل روچیلد برخوردار بود و این حمایت نقش مهمی در صعود وی در هرم دیوانسالاری بریتانیا ایفاء کرد. در واقع دیزرائیلی بزرگترین سرمایهگذاری روچیلدها بود. در دوران دیزرائیلی، لیونل بهعنوان رئیس «بنیاد بانکی» دولت انگلیس مسئولیت پرداخت بدهیهای دولت را بهعهده داشت و قرضههای کلان مربوط به ایرلند و جنگ کریمه توسط او پرداخت شد.
چنانکه در تاریخ ثبت است تنها با پرداخت وام ۴ میلیون لیرهای لیونل ناتان روچیلد در سال ۱۸۷۵ بود که دولت انگلیس قادر شد سهام اصلی شرکت سوئز را خریداری کند و برای سالها در منطقه خاورنزدیک نقش کلیدی ایفاء نماید. (۲) جالب است بدانیم که همراه با حفر کانال سوئز بود که نخستین گامهای جدّی در راه استقرار یهودیان در فلسطین برداشته شد:
…با ساخته شدن کانال سوئز مسئله جدیتر گردید. در واقع این زمان فرانسه و انگلیس که دیگر بهقدر کافی رقیب یکدیگر بهشمار میآیند. علاقه نزدیکتر و در عین حال مشترک و حیاتی به مسئله فلسطین پیدا میکنند. از قرار معلوم، فرانسه زیر پرچم «نوعدوستی» تعهد میکند که کلیمیان فقیر را برای تشکیل یک مستعمره یهودی به فلسطین اعزام دارد. از طرف دیگر در همین فاصله هنگامی که کانال سوئز در حال حفر شدن بود، سِر مونتفیور از طرف دولت انگلیس گفتوگوهایی درباره خرید زمین در سرزمین فلسطین، جهت اسکان یهودیان در آنجا، با سلطان عثمانی به عمل میآورد. (۳)
لیونل ناتان روچیلد (۱۸۰۸ـ۱۸۷۹)
بهگفته دائرةالمعارف یهود، شخصیت سیدونیا در کتاب معروف دیزرائیلی بهنام Coningsby تصویر ایدهآلیزه شدهی لیونل روچیلد است. لیونل پس از تحکیم سیطره مالی خود بر دیوانسالاری بریتانیا وارد صحنهی علنی سیاست شد و بهعنوان نخستین یهودی به عضویت مجلس عوام انگلیس درآمد.
تعصب اولین یهودی مجلس عوام انگلیس |
برادر کوچک لیونل، بهنام سِر آنتونی روچیلد (۱۸۱۰ـ۱۸۷۶) نیز در جامعه انگلیس بهعنوان یک شخصیت اشرافی شهرت یافت. زیرا او در عین آنکه لقب «سِر» را از ملکه ویکتوریا دریافت داشت، یک بارون اطریشی نیز بود. سِر آنتونی روچیلد نخستین «اتحادیه کنیسهها» را در انگلیس پایه گذارد و دو دختر خود را به ازدواج دو خانوادهی بلندپایه اشرافی انگلیس درآورد.
داماد سِر آنتونی روچیلد بهنام آرچی بالد پریمروز در دوران دیزرائیلی در هرم دیوانسالاری انگلیس بالا کشیده شد، در دولت گلادستون وزارت خارجه را بهدست گرفت و سپس نخستوزیر شد. (۴)
سِر آنتونی روچیلد (۱۸۱۰ـ۱۸۷۶)
با اقتدار روچیلدها در اقتصاد و سیاست انگلستان ـ که قدرت درجه اول استعماری جهان محسوب میشد و مستعمرات آن در آن زمان ۲۰ میلیون کیلومتر مربع زمین و ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت را در برمیگرفت ـ آنان نخستین زمزمههای شوم صهیونیستی را ساز کردند و به سیاست خاورمیانهای بریتانیا در جهت فروپاشی دولت عثمانی و تحقق «تمدن بزرگ یهود» در خاورمیانه سمت و سو بخشیدند.
روزنامه تایمز لندن، که از دیرباز دارای پیوندهای جدّی با روچیلدها بوده و هست، در سال ۱۸۴۰، ۵۷ سال قبل از تشکیل نخستین کنگره صهیونیستها درشهر بال سویس و تأسیس «سازمان جهانی صهیونیستها» (اوت ۱۸۹۷) (۵) در مقالهای با عنوان «سوریه ـ بازگرداندن یهودیان» نوشت:
پیشنهاد استقرار یهودیان در سرزمین آباء و اجدادیشان، تحت حمایت ۵ قدرت بزرگ، اینک دیگر یک مسئله ذهنی و خیالی نیست، بلکه موضوعی است از نظر سیاسی درخور اعتنا. (۶)
اسناد و مدارک تاریخی نشان میدهد، این روچیلدها بودند که مسئله فلسطین را بهعنوان «ارض موعود» در میان ثروتمندان و روشنفکران یهودی مطرح ساختند و در راه تحقق آن پای فشردند، در حالیکه بسیاری از یهودیان در آن زمان به سرزمین خاصی نظر نداشتند و برخی از آنها بهعنوان «ارض موعود» به آمریکا و حتی آفریقایجنوبی مینگریستند. و بالاخره با دستمایه مالی و نفوذ سیاسی روچیلدها بود که این توطئه تحقق پذیرفت و سرانجام به تأسیس «غده سرطانی» بهنام «اسرائیل» در خاورمیانه منتهی شد.
ناتانیل مایر روچیلد (۱۸۴۰ـ۱۹۱۵)، پسر ارشد لیونل ناتان، پس از پدر در رأس شاخه انگلیسی امپراتوری روچیلد قرار گرفت. ناتانیل مایر، که بهگفته دائرةالمعارف یهود در ایجاد «پیوندهای یهودی ـ انگلیسی» نقش مهمی ایفاء کرد، در رأس جامعه یهودیان انگلیس جای داشت و نخستین یهودی بود که با دریافت عنوان «بارون» نامش بهعنوان اولین لُرد خاندان روچیلد انگلیس ثبت شد.
ناتانیل مایر روچیلد (۱۸۴۰ـ۱۹۱۵)
لرد روچیلد اول بهعنوان رئیس «بانک انگلیس» (بانک آو اینگلند) و رئیس کمپانیهای متعدد، تنها عضو یهودی «کمیسیون سلطنتی امور بیگانگان» بود و تمام توان سیاسی و مالی امپراتوری روچیلدها را در جهت استقرار یهودیان در فلسطین به کار گرفت. در دوران لرد روچیلد اول پیوند روچیلدها با حکومت بریتانیا به اوج رسید. او و برادرانش (آلفرد که به گردآوری عتیقهجات و آثار هنری اشتغال داشت و لئوپولد که یک چهره جامعه ورزشی انگلیس بود) نزدیکترین دوستان پرنس ولز، که بعداّ با نام ادوارد هفتم شاه انگلیس شد، بودند.
در این زمان فردیناند جیمز روچیلد، عموزاده آنها از شاخه وین، در لندن اقامت گزید و تبعه انگلیس و عضو مجلس عوام شد و به گردآوری عتیقهجات و آثار هنری پرداخت. فردیناند نخستین روچیلدی بود که در خانه خود از ملکه ویکتوریا پذیرایی کرد. (۷) در همین دوران بود که در سفر سال ۱۳۰۶ق / ۱۸۸۸م. ناصرالدینشاه قاجار به انگلیس، وی در خانه روچیلدها میهمان شد و بهگفته محمدحسنخان اعتمادالسلطنه:
شنیدم عزیزالسلطان [ملیجک] در خانه روچیلد که رفته بودند بعضی اسباب دزدیده بودند، صاحبخانه ملتفت شده بود به افتضاح پس گرفته بود. (۸)
فردیناند جیمز روچیلد (۱۸۳۹-۱۸۹۸)
در دوران لرد روچیلد اول (ناتانیل مایر) بود که به سال ۱۹۰۲ «تراست مستعمراتی یهود» بهعنوان ابزار مالی صهیونیسم، که هدف خود را «عمران و توسعه صنعتی و بازرگانی فلسطین» اعلام داشت، با سرمایه روچیلدها به مبلغ ۲ میلیون پوند تأسیس شد.
در دو دههی آغازین قرن بیستم، فعالیت روچیلدها در جهت اضمحلال دولت مقتدر عثمانی و مهاجرت یهودیان به فلسطین و تغییر جغرافیای سیاسی خاورمیانه به سود تأسیس «تمدن بزرگ یهود» متمرکز بود. در این حوادث لرد روچیلد دوم (لیونل والتر 1868ـ۱۹۳۷)، پسر ارشد ناتانیل مایر روچیلد، نقش اساسی داشت.
لرد روچیلد دوم بهعنوان یک طبیعیدان و مالک یک باغوحش خصوصی منحصر بهفرد در جامعه علمی انگلیس نیز شهرت داشت. تحقق آرمان صهیونیستی «ارض موعود» در سرزمین فلسطین، همانگونه که با نام بارون ادموند روچیلد فرانسه در یپوند است، با نام عموزاده انگلیسی او، لرد روچیلد دوم، نیز پیوند تنگاتنگ دارد.
این تلاشها به ثمر نشست و در سال ۱۹۱۷ با اعلامیه بالفور تحقق آرمان صهیونیستی «ارض موعود» به سیاست رسمی و علنی دولت بریتانیا بدل شد. اعلامیه معروف بالفور نامهای است که جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت انگلیس، به لرد لیونل والتر روچیلد نوشت. متن این نامه چنین است:
وزارت خارجه [۲ نوامبر ۱۹۱۷]
لرد روچیلد عزیز
بسیار خوشوقتم اطلاعیه زیر را که از طرف دولت اعلیحضرت در جهت همدردی با آمال صهیونیستی یهود، به کابینه تسلیم و بهوسیله آن مورد تصویب قرار گرفته است به اطلاع شما برسانم:
«دولت اعلیحضرت تأسیس یک موطن ملی برای مردم یهود در فلسطین را به دیده مساعد مینگرد و بهترین تلاشهای خود را برای تسهیل وصول به این هدف بهکار میبرد و صریحاً تاکید میورزد که هیچ عملی نباید به زیان حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی موجود در فلسطین یا حقوق و موقعیت سیاسی یهودیان در هیچ کشور دیگر صورت گیرد.
باعث امتنان من خواهد بود اگر این اطلاعیه را به اطلاع فدراسیون صهیونیست برسانید.»
ارادتمند شما
آرتور جیمز بالفور (۹)
لیونل والتر روچیلد (۱۸۶۸ـ۱۹۳۷)
تاریخ خاندان روچیلد در نیمه اول قرن بیستم با نام سِر وینستون چرچیل (۱۸۷۴ـ۱۹۶۵)، سیاستمدار مقتدر انگلیس، آمیخته است. بررسی زندگینامه سیاسی چرچیل نشان میدهد که این نخستوزیر نامدار بریتانیا در استراتژی صهیونیستی روچیلدها همان جایگاهی را دارا بود که در نیمه دوم قرن نوزدهم بنجامین دیزرائیلی واجد آن بود. همانطور که خواهیم دید در نیمه دوم قرن بیستم نام روچیلدها با دولت محافظهکار ادوارد هیث پیوند تنگاتنگ یافت.
بیوگرافی نویسانِ چرچیل دربارهی نقش جامعه یهودیان انگلیس بهرهبری روچیلدها در صعود چرچیل در هرم دیوانسالاری انگلیس اذعان دارند. تروخانوفسکی مینویسد:
هنگامی که ناتان لاسکی رئیس کنگره یهودیان منچستر طی نامهای چرچیل را از موجودیت سازمان آگاه کرد، در مه ۱۹۰۴ چرچیل طی نامه جوابیهای همدردی ژرف خود را نسبت به آرمانهای این سازمان… اعلام داشت… هنگامی که وینستون چرچیل به معاونت وزارت مستعمرات رسید مناسبات خود را با ناتان لاسکی و دوستانش در منچستر استوارتر کرد… لاسکی همه میتینگهای یهودیان را که از چرچیل پشتیبانی میکردند رهبری مینمود و برخی میگفتند: بیگمان هر یهودی که علیه وینستون چرچیل رای بدهد به جامعه یهود خیانت کرده است. (۱۰)
نام وینستون چرچیل بهعنوان مؤسس دولتهای پوشالی دستنشانده در خاورمیانه به سود تحکیم مواضع صهیونیستها در فلسطین ثبت است. هارولد ویلسون، نخستوزیر پییشین انگلیس، مینویسد:
چرچیل در سال ۱۹۲۱ به وزارت مستعمرات رفت و در آنجا با کمک لارنس عربستان دو کشور پادشاهی عراق و اردن بزرگ را بهوجود آورد و شرایط لازم را برای تأسیس کشور ملی یهود در فلسطین فراهم آورد و در تمام مدت عمر از آن حمایت نمود. (۱۱)
وینستون چرچیل در دوران حیات سیاسی خود نقش کلیدی در سیاست خاورمیانهای بریتانیا داشت. کارنامه سیاسی چرچیل به شرح زیر است:
وزیر تجارت (۱۹۰۸ـ۱۹۱۰)، وزیرکشور (۱۹۱۰ـ۱۹۱۱)، وزیر دریاداری (۱۹۱۱ـ۱۹۱۵)، وزیر جنگ (۱۹۱۹ـ۱۹۲۱) [در این زمان بود که به دستور او کودتای سیدضیاء ـ رضاخان در ایران صورت گرفت]، (۱۲) وزیر مستعمرات (۱۹۲۱ـ۱۹۲۲) [در این زمان بود که انگلستان با دریافت قیمومیت فلسطین از سازمان ملل سلطه خود را بر این دیار رسمیت بخشید و گامهای اساسی در راه تأسیس دولت اسرائیل برداشته شد]، وزیر خزانهداری (۱۹۲۴ـ۱۹۲۹)، وزیر دریاداری (۱۹۳۹ـ۱۹۴۰)، نخستوزیر مقتدر دوران جنگ دوم جهانی (۱۹۴۰ـ۱۹۴۵).
واپسین دوران زندگی سیاسی چرچیل با صدارت او در سالهای ۱۹۵۱ـ۱۹۵۵ به پایان میرسد. این سالها در تعیین سرنوشت مردم ایران و تحکیم سیطرهی رژیم محمدرضا پهلوی نقش تعیینکننده داشت و در همین زمان بود که به دستور چرچیل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ طراحی و اجرا شد.
به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران صهیونیسم، در سالهای ظهور نازیسم در آلمان و جنگ جهانی دوم، روچیلدها در پیوندی مرموز با سران آلمان هیتلری قرار داشتند یوری ایوانف مینویسد:
کسانی که علاقهمند به بحث دربارهی «مسائل به ظاهر متناقض» خاصه در پیوند با جریان صهیونیسم جهانی هستند بهتر است ابتدا به این پرسش پاسخ گویند: چرا و چگونه خاندان روچیلد، این خانواده یهودی که افرادش به طفیل اقتصاد ممالک متعددی زندگی میکنند، در حالی که نازیها بسیاری از مردم اروپا و مِنجمله یهودیان را با خشونت هرچه بیشتر به قتل میرسانیدند، نه تنها جان سالم از معرکه به در بردند بلکه ثروتمندتر از پیش نیز شدند؟! قبلاً دیدیم که چگونه صهیونیستهایی که از گهواره دستپروردهی روچیلد بودند نقش قربانیان نازی را به یهودیان اروپایی تحمیل کردند و چگونه با نازیها از درِ سازش درآمدند و با ایشان به توافق رسیدند که یهودیان را روانهی کورههای آدمسوزی سازند و با به کیبوتصهای سرزمین «کنعان» اعزام دارند. (۱۳)
محقق فوق میافزاید:
روچیلدها خوب میدانند که اسرارشان را چگونه حفظ کنند، چنانکه راز ملاقاتهای خویش را طی دو جنگ جهانی به کمال حفظ کردند: آری، آنگاه که از اطریش و فرانسه و انگلستان گردهم میآمدند تا در انجمنهای خانوادگی و از فراز گیلاسهای شامپانی بر مردم اروپا که در جاهایی دیگر ـ که از لحاظ آنها در حکم جاهایی در سیارهای دیگر بود ـ خونشان ریخته میشد خیره شوند و نقشها و حوزههای نفوذ را تقسیم کنند و به حساب سود خود برسند. (۱۴)
اگر توجه کنیم که یکسال پیش از به قدرت رسیدن هیتلر، یهودیان تنها ۱۹ درصد جمعیت فلسطین را تشکیل میدادند و علیرغم خشونت و ارعاب بارون ادموند روچیلد تمایلی به مهاجرت به فلسطین از خود نشان نمیدادند، خدمت بزرگ نازیسم آلمان به روچیلدها و پیوند مرموز میان آنان ملموستر خواهد شد. (۱۵) در اینجا این سئوال به جد مطرح است که بهراستی آیا صهیونیسم آرمان روچیلدهاست یا ابزاری است در دست آنان برای ایجاد یک امپراتوری عظیم مالی در خاورمیانه؟!!
بیشتر بدانیم: رازهای پنهان صعود نازیسم |
لرد روچیلد دوم بلاعقب بود و پس از مرگ وی رهبری روچیلدهای انگلیس به آنتونی گوستاو روچیلد (۱۸۸۷ـ۱۹۶۱)، پسر لئوپولد (برادر لرد روچیلد دوم)، رسید. آنتونی گوستاو روچیلد بخشی از سرمایهی روچیلدها را به سمت صنعت پزشکی هدایت کرد و سیطرهی خود را بر تأسیسات بیمارستانی و پزشکی انگلیس برقرار ساخت. علاوه بر او، جیمز آرماند روچیلد (۱۸۷۸ـ۱۹۵۷)، پسر بارون ادموند روچیلد فرانسه (پدر «ارض اسرائیل»)، نیز که از جوانی در انگلستان مقیم و تبعه این کشور بود و در جنگ اول جهانی به همراه ارتشهای فرانسه و انگلیس در خاورمیانه حضور فعال داشت، در صحنه سیاست انگلیس درخشش یافت و در سالهای حساس ۱۹۲۹ـ۱۹۴۵ بهعنوان نماینده «حزب لیبرال» در مجلس عوام حضور داشت.
جیمز روچیلد در دوران دولت مکدونالد از طرح مستعمرهکردن فلسطین هواداری جدّی کرد که به زعم او تنها راه حفظ منافع یهود و اعراب و جلوگیری از سلطهی یکی بر دیگری بود!
ویکتور روچیلد؛ لرد روچیلد سوم
در سالهای پس از جنگ دوم، بهویژه از دههی ۱۹۵۰، لرد روچیلد سوم (ویکتور روچیلد) در رأس امپراتوری نامرئی روچیلدها قرار گرفت که دامنهی این امپراتوری را به درون سرویسهای اطلاعاتی مُعظَم غرب گسترش داد.
پس از جنگ دوم جهانی، سرمایهی روچیلدهای انگلیس علاوه بر مجتمع غولآسای «رویال داچ شل» راههای نوینی برای توسعه یافت. روچیلدها مبالغ کلانی در ایالات متحده آمریکا و کانادا سرمایهگذاری کردند؛ در کانادا بهویژه بر صنعت فیلم و تلویزیون این کشور چنگ انداختند و در آمریکا وارد اتحاد با «بنیاد مورگان» شدند که اکنون شریک اصلی آنها در کمپانی «شل» محسوب میشد.
دوران پس از جنگ دوم که با تأسیس دولت غاصب اسرائیل همراه است، شاهد سرمایهگذاریهای کلان روچیلدها در فلسطین اشغالی است. با سرمایه لرد روچیلد سوم (ویکتور روچیلد) بود که شبکه تلویزیونی اسرائیل تأسیس شد و جیمز روچیلد نیز راه پدرش را در سرمایهگذاری در اسرائیل دنبال کرد و زنان روچیلدها انواع مؤسسات «خیریه» و کلوپهای رقص را در «ارض موعود» پایهریزی کردند.
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
1. بنجامین دیزرائیلی (۱۸۰۴ـ۱۸۸۱م.) فرزند یک یهودی بود که به مسیحیت گروید. دیزرائیلی در سال ۱۸۶۸ به مدت ۱۰ ماه نخستوزیر بود و سپس به مدت ۶ سال در رأس جناح اپوزیسیون مجلس قرار داشت. در سالهای ۱۸۷۴ـ۱۸۸۰ برای دومینبار به صدارت رسید و در این سالها سیاست خارجی فعالی را در جهت توسعه امپراتوری بریتانیا پیش گرفت. دیزرائیلی پدر حزب محافظهکار انگلیس محسوب میشود.
2. «شرکت بینالمللی کانال سوئز» در سال ۱۸۵۸ بهمنظور حفر کانال سوئز توسط فرانسویها تأسیس و این کانال در سال ۱۸۶۹ افتتاح شد. دولت بریتانیا در آغاز با حفر کانال مخالف بود و آن را تهدیدی از سوی فرانسویها برای مستعمره خود در هندوستان تلقی میکرد. دیزرائیلی، تحت تاثیر روچیلدها، این مشی دولت انگلیس را تغییرداد و با اعتبار لیونل روچیلد 40درصد سهام کمپانی را خریداری کرد و بدینترتیب بریتانیا به بزرگترین سهامدار شرکت بدل شد. مسئولیت حفاظت کانال در سالهای ۱۸۸۳ـ۱۹۵۶ با سربازان انگلیسی بود. دولت مصر در ژوئیه ۱۹۵۶ کانال سوئز را ملی کرد.
3. نیکیتینا، ص ۲۱
4. آرچی بالد فیلیپ پریمرز [کنت رزبری] (۱۸۴۷ـ۱۹۲۹) از دولتمردان سرشناس انگلیس است که چندین بار دولت گلادستون به وزارت خارجه رسید و سالهای ۱۸۹۴ـ۱۸۹۵ نخستوزیر بود و پس از آن از مقامات عالیرتبه حزب لیبرال و از چهرههای متنفذ دولت بریتانیا بهشمار میرفت.
5. «سازمان جهانی صهیونیستها» که شبکه خود را در بیش از ۶۰ کشور جهان گسترانیده، دارای مرکزی در ایالات متحده آمریکا است و هر از گاه یک مجمع عمومی بهنام «کنگره جهانی یهودیان» به پا میدارد، «آژانس یهود» پوشش عام و اجتماعی «سازمان جهانی صهیونیستها» محسوب میگردد، ولی در واقع خود این سازمان را باید پوششی برای امپراتوری نامرئی روچیلدها دانست.
6. یوری ایوانف، ص ۴۷
7. ویکتوریا (۱۸۱۹ـ۱۹۰۱) در سال ۱۸۳۷ پس از عمویش ویلیام نهم به تخت سلطنت انگلستان نشست و در سال ۱۸۷۷ به «امپراتریس هندوستان» نیز ملقب شد. ملکه ویکتوریا به عنوان یک چهره قدرتمند شناخته میشود و دوران حکومت او به «عصر ویکتوریا» شهرت دارد که اوج اقتدار امپراتوری بریتانیا است. روابط او با سه تن از نخستوزیرانش (ملبورن، پیل و دیزرائیلی) حسنه بود و با دوتن (پالمرستن و گلادستون) میانهای نداشت.
8. بامداد، ج ۳، ص ۴۱
9. احمدی، ص ۳۴۳
10. تروخانوفسکی، ص ۷۸
پیوند لرد نورثکلیف (۱۸۶۵ـ۱۹۲۲)، مالک روزنامه تایمز لندن با روچیلدها و اینتلیجنس سرویس و نقش او در زندگی وینستون چرچیل از پدیدههای جالب تاریخ معاصر انگلیس است. چرچیل در سال ۱۸۹۸ توسط آلفرد هارمسورث (لرد نورثکلیف بعدی) «کشف» شد. هارمسورت، مقاله شورانگیزی درباره چرچیل ۲۴ ساله با عنوان «جوانترین رادمرد اروپا» در روزنامه دیلی میل منتشر کرد. تأثیر این مقاله و حمایت تبلیغاتی هارمسورث چنان بود که دو سال بعد چرچیل را وارد پارلمان انگلیس کرد و بدینسان زندگی سیاسی او آغاز شد. لرد نورثکلیف، به عنوان قدرتمندترین چهره مطبوعاتی بریتانیا، و با همکاری چرچیل و سرتیپ سِر جیمز ادموندز (رئیس اطلاعات نظامی)، نقش مهمی در ایجاد جنون ضدآلمانی در جامعه انگلیس ایفاء نمود. او توسط یک نویسنده بهنام لُکیو از طریق داستانهایی پیرامون نفوذ موهوم جاسوسان آلمان و حمله قریبالوقوع آلمان، زمینهی تجدید سازمان دستگاه اطلاعاتی و امنیتی انگلیس را بهصورت دو سرویس MI6 و MI5 در سال ۱۹۰۹، فراهم ساخت. توسعهی این جوّ از عوامل موثر در ایجاد جنگ اول جهانی بود.
11. ویلسون، ص ۴۱۷
12. نمونه دیگر از دیکتاتورهایی که توسط استعمار انگلیس بهعنوان زنجیرههای «کمربند بهداشتی» پیرامون انقلاب بلشویکی ایجاد شد، رژیم مارشال پیلسودسکی در لهستان (۱۹۲۶ـ۱۹۳۵) است. امروزه اسناد کافی و صریح موجود است که نقش درجه اول وینستون چرچیل و اینتلیجنس سرویس بریتانیا را در تأسیس این دیکتاتوری نشان میدهد.
13. یوری ایوانف، ص ۲۴۹
14. همان مأخذ، صص ۲۴۲ـ۲۴۳
15. علیرغم همه تلاشهایی که در دوران جنگ دوم جهانی توسط صهیونیستها برای مهاجرت یهودیان اروپا و فلسطین صورت گرفت، در سال ۱۹۴۸ یعنی سال تأسیس دولت اسرائیل یهودیان تنها ۳۳ درصد جمعیت ۱۸۴۵۰۰۰ نفری فلسطین (۶۰۸۰۰۰ نفر) را تشکیل میدادند.
منبع: عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد دوم، صفحات ۱۱۱-۱۱۹
استعمار بریتانیا ، استعمار بریتانیا
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
استعمار بریتانیا ، استعمار بریتانیا ، استعمار بریتانیا ، استعمار بریتانیا ، استعمار بریتانیا ، استعمار بریتانیا ، استعمار بریتانیا ، استعمار بریتانیا