سیمای خانوادگی جرج بوش (قسمت سوم) جمجمه و استخوان
معمایی بهنام تبار خاندان بوش
اطلاعات ما درباره پیشینه خاندان بوش تنها به چهار نسل اخیر آن محدود است: ساموئل بوش، پرسکات بوش، جرج بوش اوّل و جرج بوش دوّم. زمانی که پرسکات بوش (پدر جرج بوش اوّل) بهعنوان سناتور به شهرت و مقامی دست یافت، کوشید تا برای خانواده خود نسب اشرافی جعل کند و مدعی شد که از تبار هنری سوم، پادشاه انگلستان از خاندان آنژو، است. (۱) برای این ادعا نمیتوان کمترین اعتباری قائل شد و تنها باید آن را بهعنوان “طنز” یا نمادی از روانشناسی خاندان بوش نقل کرد.
البته در آمریکای سده هیجدهم و اوایل سده نوزدهم نام “بوش” ناشناخته نیست ولی این نام نه به اعضای یک خاندان اصیل مسیحی از تبار شاهان آنژو، بلکه به خانوادهای یهودی تعلق داشت که احتمالاً از آلمان مهاجرت کرده بودند. نام “بوش” نیز، به شکلهای Busch و Bush ، ظاهراً آلمانی است.
از این خاندان، ماتیاس بوش را میشناسیم که در کنار سایر صرّافان و پیمانکاران نظامی یهودی، چون مانوئل مردخای نوح و حایم سالومون، در صحنه جنگ استقلال آمریکا فعال بود؛ و کلنل سولومون بوش و هنری پایک بوش و لویس بوش و یوناس بوش را که همه در زمره پیمانکاران و ماجراجویان نظامی جای داشتند. (۲)
و این بوشها، در کنار همتایان خویش، در دوران اولیه فراماسونری آمریکا بسیار مؤثر بودند. برای مثال، سولومون بوش در اواخر سده هیجدهم استاد اعظم گراندلژ پنسیلوانیا بود همانگونه که حایم سالومون و جوزف میرز یهودی (۳) بهعنوان فعالترین گردانندگان نهادهای ماسونی آمریکای آن عصر شناخته میشدند (۴) و حمون بوش از فعالین ماسونی نیویورک بهشمار میرفت. (۵)
بهدلیل فقدان منابع و اسناد کافی، شناخت پیوند بوشهای یهودی اواخر سده هیجدهم و اوایل سده نوزدهم، که اندکی بعد نام ایشان از صفحات تاریخ ایالات متحده محو شد، با خاندان مسیحی بوش، که از اوایل سده بیستم میلادی و با ساموئل بوش ظهور کرد، ممکن نیست.
شجره خاندان بوش
البته جرج بوش دوم چندان نیز بیریشه نیست. مادر او، باربارا پیرس، از اعقاب ژنرال فرانکلین پیرس، چهاردهمین رئیسجمهور آمریکا (۱۸۵۳-۱۸۵۷)، است. ولی حتی اگر، طبق ادعای پرسکات بوش، هنری سوم را نیای خاندان بوش بدانیم نه بوشهای یهودی و ماسون را، فرانکلین پیرس نیز، چون هنری سوم، نیای خوشنامی برای بوش پسر نیست!
او از حامیان بردهداری بود و مورد حمایت بردهداران بزرگ منطقه نیوانگلند. پیرس با بانکداران انگلستان پیوند نزدیک داشت و اگوست بلمونت (۶) صرّاف نامدار یهودی و نماینده رسمی بنیاد روچیلد لندن، مقتدرترین وزیر کابینهاش بود. این بلمونت بود که مخارج انتخابات ژنرال پیرس را تأمین کرد و در دوران زمامداری پیرس سیاست استعماری او را علیه کوبا هدایت نمود. مورخین آمریکایی دولت پیرس را دولتِ ماسونهای طریقت اسکاتی کهن میدانند.
فرقه جمجمه و استخوان
سه نسل اخیر خاندان بوش (پرسکات بوش، جرج بوش اوّل و جرج بوش دوّم) فارغالتحصیل دانشگاه ییل میباشند و بهعنوان اعضای فرقهی شبهماسونی “جمجمه و استخوان” (۷) شناخته میشوند که مقر آن در دانشگاه ییل است و یکی از متنفذترین نهادهای پنهان برای گزینش و تربیت نخبگان و جذب ایشان به صفوف الیگارشی ایالات متحده آمریکا بهشمار میرود.
علامت فرقه جمجمه و استخوان
فرقه فوق دارای مناسک عجیبی است؛ از جمله اعضا باید برهنه در تابوت بخوابند و معبد ایشان “مقبره” (۸) نام دارد. به دلیل این مناسک مرگپرستانه است که این فرقه به “برادری مرگ” (۹) نیز شهرت دارد. اعضا از انضباط اکید و وفاداری شدید نسبت به فرقه برخوردارند. برخی محققین مقررات و مناسک این فرقه را بسیار شبیه به فرقه رازآمیز ایلومیناتی (۱۰) میدانند. (۱۱)
توجه به فرقه جمجمه و استخوان، بهعنوان یک سازمان مخفی دسیسهگر و بسیار مؤثر در حیات سیاسی ایالات متحده آمریکا، از سال ۱۹۷۷ و با مقالهی افشاگرانه ران روزنبائوم برانگیخته شد که خود فارغالتحصیل ییل بود. (۱۲) معهذا، نقش اصلی را در معرفی این فرقه دکتر آنتونی ساتون، محقق برجسته انستیتوی هوور دانشگاه استانفورد، انجام داد. او از سال ۱۹۸۳ به انتشار مقالاتی در این زمینه دست زد که سرانجام در سال ۱۹۸۶ بهصورت کتاب انتشار یافت. کتاب ساتون یک اثر تحقیقی مستند است که از اسناد داخلی فرقه نیز بهره جسته است. (۱۳) ساتون اندکی بعد کتابی منتشر کرد با عنوان دو چهره جرج بوش (۱۴) که گامی بزرگ در افشای پیوندهای پنهان خاندان بوش بهشمار میرفت.
دو کتاب آنتونی ساتون درباره جرج بوش
مؤسسه آموزشی که بعدها به دانشگاه ییل موسوم شد، هر چند در سال ۱۷۰۱ تأسیس شد، ولی در واقع از زمان انتقال آن به شهر نیوهاون و دریافت کمک از اليهو ييل (۱۷۱۸) بود که بهطور جدّی شکل گرفت. (۱۵) الیهو ییل یک ماجراجوی متولد بندر بوستن بود که به خدمت کمپانی هند شرقی بریتانیا درآمد و در سالهای ۱۶۷۲-۱۶۸۷ ریاست مرکز کمپانی در مدرس هند (قلعه سنجرج) را بهدست داشت. او در مشارکت با سوداگران یهودی چون بارتولمو رودریگز، آلوارو فونسکا، دومینیگو دوپورتو و ژاک دو پائیوا تکاپوی تجاری گستردهای را، بهویژه در زمینه الماس، سامان داد و با ثروتی انبوه به انگلستان بازگشت. (۱۶) سایر بنیانگذاران و مدیران دانشگاه ییل نیز به شبکه مستعمراتی- تجاری فوق وابسته بودند و به خاندانهایی تعلق داشتند که به “الیگارشی بوستن” شهرت دارند.
دانشگاه ییل (Yale University)
نشان دانشگاه ییل بههمراه شعار دانشگاه به دو زبان عبری و لاتین: نور و حقیقت
فرقه جمجمه و استخوان را ژنرال ویلیام هانتینگتون راسل در سال ۱۸۳۲ بنیان نهاد. و عجیب اینجاست که این فرقه در زمانی تأسیس شد که، بهدلیل نوشتههای ضد ماسونی جان کوینزی آدامز، رئیسجمهور پیشین (۱۸۲۵-۱۸۲۹)، در افکار عمومی آمریکا بدبینی شدیدی نسبت به فراماسونری و فرقههای سرّی حاکم بود. آدامز ضدماسونی سرسخت بود و بهنوشته کویل، “از فراماسونری نفرت داشت.” (۱۷) او میگفت: کسانی که در فرقههای مخفی جهانوطنی عضویت دارند در یک جامعه دمکراتیک نمیتوانند بهعنوان شهروندانی وفادار شناخته شوند.
ویلیام راسل به خاندان راسل (۱۸) تعلق داشت که اعضای آن بهعنوان رهبران سندیکای آمریکایی قاچاق تریاک در سده نوزدهم شناخته میشوند. در سال ۱۸۱۸، چهارده سال پیش از تأسیس فرقه جمجمه و استخوان، ساموئل راسل، پسر عموی ژنرال راسل فوقالذکر، قاچاق گسترده تریاک عثمانی و ایران را به چین آغاز کرد. (۱۹)
ویلیام هانتینگتون راسل
خاندان راسل در رأس یک شبکه تجاری خویشاوند بسیار مقتدر و ثروتمند جای داشت که اعضای آن عبارت بودند از خانوادههای راسل، پیرپونت، ادواردز، بار، گریسولد، دای، آلسوپ و هوبارد. در دهه ۱۸۳۰ شبکه راسل سندیکای قاچاق تریاک متعلق به خاندان پرکینز، اهل بوستن، را خرید و از اینطریق با خاندانهای کابوت، لاول، هیگینز، فوربٍس، (۲۰) کاشینگ، استورگیز، کولیج (۲۱) و دلانو (۲۲) و قاچاقچیان نیویورک شریک شد و امپراتوری تریاک راسلها را تشکیل داد.
اعضای این خاندانها از آن زمان تا به امروز در صفوف فرقه جمجمه و استخوان حضور فعال دارند. خاندان هانتینگتون (۲۳) نیز بههمین شبکه تعلق دارد، اعضای آن در فرقهی فوق عضویت داشتهاند و برخی نویسندگان آمریکایی از ساموئل هانتینگتون، اندیشهپرداز معاصر آمریکایی، بهعنوان مورخ این فرقه یاد میکنند. (۲۴)
بدینسان، تأسیس فرقه جمجمه و استخوان را باید بهعنوان یکی از پروژههای این شبکه مافیایی برای استقرار حاکمیت سیاسی خویش بر ایالات متحده آمریکا ارزیابی کرد. این پروژه سیطرهجویانه به دانشگاه ییل محدود نبود و برخی دیگر از نهادهای آموزش عالی ایالات متحده را نیز دربرمیگرفت. از جمله میتوان به اقدامات سایر اعضای نامدار این امپراتوری تریاک اشاره کرد:
جان گرین (۲۵) سه ساختمان در دانشگاه پرینستون ساخت و بخشی از هزینههای این دانشگاه را متقبل شد، ابیل لاو (۲۶) ساختمان دانشگاه کلمبیا در نیویورک را ساخت. او پدر ست لاو، رئیس دانشگاه کلمبیا، است. اشخاصی چون جان گرین و ابیل لاو، که نامشان بر تارک ساختمانهای پرینستون و کلمبیا میدرخشد، برای استتار منشاء تبهکارانه ثروتشان تلاش چندان نمیکردند. همانگونه که کابوتها و هیگینسونها (۲۷) و ولدهای (۲۸) هاروارد نیز اصراری بر پنهان کردن پیشینه غیرشرافتمندانه خود نداشتند.
در طول دهههای پسین، برخی از اعضای فرقه جمجمه و استخوان در مناصب عالی ایالات متحده آمریکا جای گرفتند و یک الیگارشی موروثی حکومتگر را بنیان نهادند. برای مثال، میتوان به خاندان تافت اشاره کرد. آلفونسو تافت، دوست ژنرال ویلیام هانتینگتون راسل و از اعضای بنیانگذار فرقه، در سالهای ۱۸۷۶-۱۸۷۷ دادستان کل آمریکا شد و پسرش، بهنام ویلیام هوارد تافت (عضو فرقه از سال ۱۸۷۸)، در سالهای ۱۹۰۹-۱۹۱۳ رئیسجمهور ایالات متحده بود. پسر رئیسجمهور تافت بهنام رابرت آلفونسو تافت (عضو فرقه از سال ۱۹۱۰) از سناتورهای مقتدر دوران جنگ دوّم جهانی بود.
جرج بوش اوّل، چهل و یکمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، فرزند پرسکات بوش و دوروتی واکر است. پرسکات بوش در سال ۱۹۱۳ وارد دانشگاه ییل شد. این همان سالی است که رولاند (بانی) هریمن نیز تحصیلات خود را در دانشگاه ییل آغاز کرد و آورل هریمن، برادر بزرگ بانی، بهعنوان عضو برجسته فرقه جمجمه و استخوان، در کنار پرسی راکفلر، هدایت فرقه را بهدست گرفت. در بهار سال ۱۹۱۶ پرسکات بوش و بانی هریمن، که اینک دوستان صمیمی بهشمار میرفتند، به عضویت فرقه پذیرفته شدند.
در این زمان، که مقارن با سالهای جنگ اوّل جهانی بود، دو متولی فرقه، آورل هریمن و پرسی راکفلر، توجهی خاص به پرسکات بوش معطوف میداشتند. آنها بهدنبال شناسایی و ارتقاء کارگزاران جدید و مورد اعتماد بودند. چنین بود که پرسکات بوش را برای همکاری برگزیدند و اندکی بعد او را در مقام یکی از شرکای اصلی خویش جای دادند.
در نوامبر ۱۹۱۹ بانک “و. آ. هریمن و شرکا” در نیویورک تأسیس شد. ریاست عالی بانک را آورل هریمن بهدست داشت. برت واکر، که اندکی قبل پرسکات بوش با دختر او ازدواج کرده بود، در مقام رئیس و مدیر اجرایی بانک قرار گرفت. سایر شرکای اصلی عبارت بودند از بانی هریمن، پرسی راکفلر و پرسکات بوش.
پیوند خاندان بوش با فرقه جمجمه و استخوان در نسلهای بعد نیز تداوم یافت. در سال ۱۹۲۷ جرج هربرت واکر (پسر)، برادر زن پرسکات بوش و دایی جرج بوش اوّل، به عضویت فرقه درآمد. در سال ۱۹۴۸ جرج بوش اوّل عضو فرقه شد و در سال ۱۹۶۸ جرج بوش پسر (رئیسجمهور کنونی ایالات متحده آمریکا).
ادامه دارد…
نویسنده: عبدالله شهبازی
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
۱. هنری سوم پادشاه ستمگر و خودكامه انگلستان (۱۲۱۶-۱۲۷۲) از خاندان پلانتاژنت (آنژو) است كه در زمان او “جنگ بارونها” رخ داد. خاندان فوق هیچگونه ارتباط نسبی با خاندان كنونی سلطنتی بریتانیا ندارد. خاندان سلطنتی كنونی انگلیس (ویندزور) آلمانیتبار و تداوم خاندان هانوور (ولف، برونسویك) است كه از سال ۱۷۱۴ و از زمان جرج اوّل، شاه هانوور (آلمان)، سلطنت بریتانیا را بهدست گرفتند.
۲. M. S. Levy, “Rabbi’s Reply to Mark Twain”, Overland Monthly, 34 (Oct. 1899):
http://www.boondocksnet.com/twaintexts/levy99.html
۳. دو خاندان یهودی بوش و میرز در اواخر سده هیجدهم و اوایل سده نوزدهم رابطه نزدیك داشتند. پیوند ژنرال ریچار میرز كنونی با خاندان میرز فوق نیز معمایی است. آیا تصادفی است كه جرج بوش دوّم حدود یك ماه پیش از حادثه ۱۱ سپتامبر ژنرال ریچارد میرز را بهعنوان رئیس ستاد ارتش ایالات متحده منصوب كرد؟ در همان زمان، گاردین (۲۵ اوت ۲۰۰۱) انتصاب ژنرال میرز را شوم خواند و از او بهعنوان یكی از شاخصترین نمایندگان جناح نظامیگرا و جنگطلب و عضو برجسته لابی احیای پروژه جنگ ستارگان ریگان یاد كرد كه كلینتون آن را متوقف كرده بود.
۴. ”What is the connection between Judaism and Freemasonry?”:
http://www.shamash.org/lists/scj-faq/HTML/faq/16-03.html
5. “History of Free Masonry in Herkimer County, NY”:
http://www.rootsweb.com/~nyherkim/history/herkmasonhistory.html
۶. برجستهترین بانكدار و دسیسهگر مالی آلمانی مهاجر به ایالات متحده آمریكا در حوالی نیمه سده بیستم میلادی، یكی از اعضای خاندان سرشناس یهودی مندس است كه در حوالی سال ۱۸۳۷ با نام اگوست بلمونت در آمریكا مستقر شد. بلمونت فعالیت خود را در آمریكا بهعنوان نماینده رسمی بنیاد روچیلد لندن آغاز كرد و بعدها دو پسر او در پیوند با اعضای خاندان مهاجر آلمانی مورگان امپراتوری مالی عظیمی را در ایالات متحده بنیان نهادند. خاندان مندس در سده شانزدهم میلادی انحصار تجارت ادویه اروپا را بهدست داشت و در اقتصاد دنیای غرب از همان جایگاهی برخوردار بود كه خاندان روچیلد از سده نوزدهم بهدست آورد. در نیمه دوّم سده شانزدهم، از دوران سلطنت سلیم دوّم، خاندان مندس نقشی بزرگ در اقتصاد و سیاست عثمانی بهدست گرفت و در اشتعال نائره جنگهای ایران و عثمانی در این دوران مؤثر بود. برای آشنایی با این خاندان بنگرید به: عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۷۷-۱۳۸۰، جلدهای دوّم و چهارم.
۷. Skull and Bones
8. Tomb
9. Brotherhood of Death
۱۰. برای آشنایی با فرقه ایلیومیناتی بنگرید به: زرسالاران، ج ۴، صص ۴۶۷-۴۶۸.
۱۱. DeVita Brown, “Freemasonry And Secret Societies”:
http://www.plim.org/SkullBones.htm
12. Ron Rosenbaum, “Skull and Bones: An Elegy for Mumbo Jumbo”, Esquire Magazine, September, 1977.
13. Antony C. Sutton, America’s Secret Establishment: An Introduction to the Order of Skull and Bones, Billings, Mont.: Liberty Press, 1986.
14. Anthony C. Sutton, Two Faces of George Bush, Wiswell Ruffin House, 1988.
15. http://www.yale.edu/about/history.html
۱۶. شهبازی، زرسالاران، ج ۲، صص ۱۹۹-۲۰۴.
۱۷. Henry Wilson Coil, Coil’s Masonic Encyclopedia, New York: Macoy Publishing and Masonic Supply Company, 1961, p. p. 403.
۱۸. خاندان راسل بوستن با خاندان اشرافی راسل در بریتانیا تفاوت دارد.
19. در تاریخنگاری ایران، دهه ۱۸۷۰ میلادی بهعنوان آغاز كشت گسترده تریاك در ایران شناخته میشود. معهذا، مأخذ انگلیسی و آمریكایی بر قاچاق گسترده تریاك عثمانی و ایران به چین از دهه اوّل سده نوزدهم دلالت دارد كه در انحصار تجار آمریكایی بود. در دهه ۱۸۲۰ “تریاك تركی” ۲۰ تا ۳۰ درصد كل صادرات آمریكای شمالی به چین را شامل میشد. در سال ۱۸۱۸ پركینزهای بوستن معادل یكصد هزار پوند استرلینگ “تریاك تركی” و ۸۰ هزار پوند “تریاك ایرانی” را در بندر كانتون فروختند. طبق آمار كمپانی هند شرقی بریتانیا، در سالهای ۱۸۱۶ و ۱۸۱۷ آمریكاییها ده درصد تریاك وارداتی به كانتون را تأمین میكردند كه در سال ۱۸۱۸ به ۲۰ درصد رسید. طبق برخی آمار، در سالهای ۱۸۱۷ و ۱۸۱۸ آمریكاییان یك سوم كل تریاك مصرفشده در چین را تأمین میكردند. پالمرستون در نطق سال ۱۸۴۰ خود در دفاع از عملكرد دولت خویش در جنگ با چین گفت كه پایان دادن به سیاست كشت تریاك در بنگال به معنای پایان واردات تریاك به چین نیست، بلكه سود این تجارت را از دست كمپانی هند شرقی بریتانیا خارج میكند و در اختیار سوداگران تریاك تركیه و ایران، یعنی قاچاقچیان بوستن، قرار میدهد.
(Charles C. Stelle, Americans and The China Opium Trade in The Nineteenth Century, Arno Press, 1981, pp. 30, 32, 141; David Edward Owen, British Opium Policy in China and India, Achon Books, 1968, p. 178)
۲۰. جان مورای فوربس با میلیونها دلاری كه از طریق قاچاق تریاك اندوخت كمپانی تلفن بل را تأسیس كرد. پسر فوربس اولین رئیس كمپانی بل است و داماد او، رالف والدو امرسون، از نویسندگان معروف آمریكایی است.
21. پسر جوزف كولیج بنیانگذار كمپانی یونایتد فروت است و نوه او بهنام آرچیبالد كاری كولیج از بنیانگذاران “شورای انگلیسی- آمریكایی روابط خارجی”.
22. وارن دلانو نماینده كمپانی راسل در كانتون چین بود. او پدربزرگ فرانكلین دلانو روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریكاست.
23. هانتینگتون نام خاندان نامداری در ایالات متحده آمریكاست كه پیشینه آن به نیمه اوّل سده هفدهم میرسد و ظاهراً از منطقه نورفولك انگلستان به ماساچوست مهاجرت كردند. سرشناسترین ایشان دو تن است كه هر دو ساموئل هانتینگتون نام دارند. یكی در اواخر سده هیجدهم میلادی میزیست و از امضاكنندگان اعلامیه استقلال بود و دیگری استاد دانشگاه هاروارد و طرّاح نظریه جنگ تمدنها در آستانه هزاره سوم میلادی است. كالیس هانتینگتون سرمایهدار و غول راهآهن در اواخر سده نوزدهم و شریك ادوارد هریمن و یاكوب شیف نیز به این خاندان تعلق دارد.
۲۴. Paul Goldstein, Jeffrey Steinberg, George Bush, Skull & Bones and the New World Order, 1991:
http://www.newnetizen.com/archives/gbsandbnwo.htm
25. John Cleve Green (1800- 75)
26. Abiel Abbott Low (1811- 93)
27. Higginson
28. Weld
جمجمه و استخوان ، جمجمه و استخوان
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: