سیمای خانوادگی جرج بوش (قسمت پنجم) پرسکات بوش
فعالیتهای تجاری و سیاسی پرسکات بوش از دوران اقتدار پدرش در سالهای جنگ اوّل آغاز شد و پس از جنگ در پیوند با شبکه هریمنها و بهعنوان دستیار هربرت واکر تداوم یافت. هربرت واکر از دلالان بورس بود که با مجتمع مالی مورگان پیوند نزدیک داشت و از کارگزاران مورد اعتماد و سرشناس ادوارد و آورل هریمن بهشمار میرفت.
در نوامبر ۱۹۱۹ هربرت واکر بانک خصوصی “و. آ. هریمن و شرکا” را در نیویورک تأسیس کرد و خود رئیس و مدیر اجرایی این بانک شد. ریاست عالی بانک را آورل هریمن بهدست داشت و شرکای اصلی او عبارت بودند از رولاند (بانی) هریمن، پرسی راکفلر و پرسکات بوش.
پرسکات بوش در این زمان داماد هربرت واکر بهشمار میرفت و این همان وصلتی است که در ۱۹۲۴ به تولد جرج هربرت واکر بوش انجامید. دو سال پس از تولد این پسر، در ۱۹۲۶ پرسکات بوش بهعنوان نایبرئیس بانک هریمن منصوب شد. در این زمان هربرت واکر همچنان رئیس بانک بود.
بخش مهمی از فعالیت مجتمع هریمن در رابطه با آلمان صورت میگرفت. بنیان این فعالیت از زمانی نهاده شد که آورل هریمن و هربرت واکر از طریق زدوبندهای مشکوک مالی با مقامات آمریکایی، کشتیهای مصادره شده آلمان در زمان جنگ را به مالکیت کمپانی خود درآوردند. بدینسان، یکی از بزرگترین خطوط کشتیرانی جهان بهنام “خط هامبورگ- آمریکا” تأسیس شد که به مدت بیست سال (۱۹۲۰-۱۹۴۰) کنترل تمامی فعالیتهای کشتیرانی میان بندر مهم تجاری هامبورگ و بنادر ایالات متحده آمریکا را بهدست داشت.
هربرت واکر
اقدام بعدی آورل هریمن و هربرت واکر مشارکت با مجتمع مورگان بود که از طریق ادغام بانک هریمن و بانک مورتن صورت گرفت. بانک مورتن بخشی از مجتمع مالی “گارانتی تراست” مورگانها بود.
کمپانی کشتیرانی هامبورگ- آمریکا در سالهای میانی دو جنگ جهانی نقش بزرگی در اقتصاد و سیاست آلمان ایفا نمود و در تخریب اقتصاد این کشور و فراهم آوردن زمینههای ظهور نازیسم مؤثر بود. این اقدامات در پیوند با خاندان واربورگ انجام میشد که بهعنوان یکی از مقتدرترین خاندانهای زرسالار یهودی سده بیستم شناخته میشود.
در سال ۱۹۲۲ آورل هریمن و هربرت واکر شاخه برلین بانک خود را تأسیس کردند و به کمک بانک واربورگ ارتباطات مالی خود را با صنایع و معادن آلمان گسترش دادند. از سال ۱۹۲۵، که موج تبهکاری سازمانیافته در آمریکا آغاز شد، آورل هریمن و هربرت واکر نیز به سرمایهگذاری در این عرصه پرداختند و قمارخانه بزرگ خود را در میدان مدیسون شهر نیویورک برپا کردند.
در سال ۱۹۳۱ بانک هریمن بهدلیل مشارکت با “بانک برادران براون” به “بانک برادران براون- هریمن” تغییر نام داد. هربرت واکر و دامادش، پرسکات بوش، از مدیران اصلی این مجتمع عظیم مالی بودند که در دهههای بعد در حیات مالی و سیاسی ایالات متحده نقشی بزرگ ایفا کرد.
پرسکات بوش
مؤلفین «زندگینامه غیررسمی جرج بوش» مینویسند:
برای درک میزان خطری که جرج هربرت واکر بوش برای بشریت دارد باید به این امر بهدرستی توجه نمود که ثروت خاندان او در نتیجهی پروژه هیتلر بهدست آمده است. آن شبکه قدرتمند انگلیسی- آمریکایی که بعدها جرج بوش را به آژانس مرکزی اطلاعات (سیا) و سپس کاخ سفید وارد کردند، همان شرکای پدر او در پروژه هیتلر هستند.
طبق نظر مورّخینی که در زمینهی نقش زرسالاران والاستریت در صعود نازیسم به پژوهش پرداختهاند، “پروژه هیتلر” از سالهای ۱۹۲۰ میلادی آغاز شد. منظور از این عنوان، سرمایهگذاری مشترک کانون معینی از زرسالاران ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و آلمان بر روی حزب نازی و به قدرت رسانیدن آدولف هیتلر است.
این پیوند عجیب از زمانی آشکار شد که در ۲۰ اکتبر ۱۹۴۲، ده ماه پس از ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوّم، دستور توقیف کلیه عملیات بانکی و شرکتهای متعلق به آلمان نازی در شهر نیویورک صادر گردید. این عملیات را همان کانون آشنایی هدایت میکرد که درباره آن سخن گفتهایم.
از مهمترین شرکتهای متعلق به آلمان نازی که در این زمان بهوسیله دولت ایالات متحده آمریکا مصادره شد، “یونیون بانکینگ کورپوریشن” است که پرسکات بوش مدیریت آن را بهدست داشت و اوراق سهام آن بهنام پرسکات بوش و بانی هریمن بود. در حکم مصادره “یونیون بانکینگ کورپوریشن” اسامی سهامداران چنین ذکر شده است: ای. رولاند هریمن [بانی هریمن] رئیس و عضو هیئت مدیره، ۳۹۹۱ سهم، کورنلیس لیونس چهار سهم، هارولد پنینگتون یک سهم، رای موریس یک سهم، پرسکات بوش یک سهم، کوونهافن یک سهم، جان گرونینگر یک سهم. افراد فوق کارگزاران مالی دولت آلمان و اعضای هیئت مدیره مؤسسه مالی فوق بودند و کوونهافن (۱) از مأموران برجسته و فعال آلمان نازی بهشمار میرفت.
در ۲۸ اکتبر ۱۹۴۲، دو روز بعد از ورود قشون آلمان نازی به شمال آفریقا، دولت ایالات متحده طی فرمانی اموال دو مؤسسه دیگر متعلق به آلمان هیتلری را مصادره کرد: “هلند- آمریکن تریدینگ کورپوریشن” و “سیملس استیل کورپوریشن“. این دو مؤسسه نیز بهوسیله بانک هریمن اداره میشد و پرسکات بوش از مدیران آن بود. در ۱۷ نوامبر ۱۹۴۲ “سیلسین آمریکن کورپوریشن” بهدلیل ارتباط با دولت آلمان مصادره شد. این شرکت نیز بهوسیله پرسکات بوش و پدرزنش، جرج هربرت واکر، اداره میشد. در فرمان اخیر تنها اموال متعلق به دولت آلمان مصادره گردید و سهام شرکای آمریکایی -یعنی هریمن و واکر و بوش- مصادره نشد.
یکی از شرکای اصلی آورل و بانی هریمن، هربرت واکر و پرسکات بوش در عملیات فوق، یک سرمایهدار بزرگ آلمانی بهنام فریتز تیزن (۲) بود که از اکتبر ۱۹۲۳ یکی از مهمترین حامیان مالی هیتلر بهشمار میرفت. در گزارش دولت ایالات متحده در زمان مصادره اموال تیزن و هریمن در نیویورک چنین آمده است: آورل هریمن اندکی پیش از سال ۱۹۲۴ در اروپا فعال بود و در همان زمان با فریتز تیزن، کارخانهدار آلمانی، آشنا شد. هریمن و تیزن موافقت کردند که مشترکاً بانکی در نیویورک تأسیس کنند. برای تحقق این عمل، کوونهافن، کارگزار تیزن، وارد نیویورک شد و با مدیران کمپانی هریمن ملاقاتهایی کرد.
فریتز تیزن ؛ سرمایهدار بزرگ آلمانی و از مهمترین حامیان مالی هیتلر
تحقیقات مقامات قضایی ایالات متحده در سال ۱۹۴۲ حاکی از آن است که بانک هریمن در پیوند تنگاتنگ با “کورپوراسیون فولاد آلمان” قرار داشت که بهوسیله فریتز تیزن و دو برادرش اداره میشد. این مجتمع بزرگترین غول فولاد آلمان بهشمار میرفت و قریب به نیمی از آهن و فولاد و ۳۵ درصد از مواد منفجره مورد نیاز آلمان نازی را تأمین میکرد. “کورپوراسیون فولاد آلمان” در سال ۱۹۲۶ تأسیس شد و مقارن با آن کلارنس دلون، زرسالار آمریکایی، با ۷۰ میلیون دلار سرمایه اولیه سازمانی برای مشارکت در صنعت فولاد آلمان در نیویورک ایجاد کرد. دلون از زمان تجارت اسلحه در جنگ اوّل جهانی دوست صمیمی ساموئل بوش (پدر پرسکات) بود.
در این زمان، آورل هریمن با سران فاشیست آلمان و ایتالیا ارتباط فعال داشت. برای مثال، او در یکی از نامههای خصوصی خود به هربرت واکر مینویسد که در ایتالیا با موسولینی ملاقات کرده و “او قرارداد پیشنهادی ما را تصویب کرده است.“
در ۱۹۳۱ پرسکات بوش کار خود را در بانک جدید “برادران براون- هریمن” آغاز کرد. شریک اصلی او در این مؤسسه تاچر براون، از مالکان اصلی بانک برادران براون و دوست صمیمی مونتاگ نورمن، بود. مؤسسه برادران براون پیشینه مستعمراتی مفصلی دارد. در زمان جنگ داخلی، کشتیهای این کمپانی ۷۵ درصد پنبه جنوب آمریکا را به انگلستان حمل میکردند.
مونتاگ نورمن، دوست دیگر پرسکات بوش و تاچر براون، به خاندان زرسالار نورمن تعلق داشت و طی سالیان مدید رئیس بانک انگلستان بود. نورمن یکی از شرکای پیشین مؤسسه برادران براون بود و پدربزرگ وی در زمان جنگ داخلی آمریکا ریاست این مؤسسه را بهدست داشت. مونتاگ نورمن در محافل حاکمه بریتانیا بهعنوان حامی هیتلر شناخته میشد و مقام کنونی وی بهعنوان رئیس بانک انگلستان جایگاه مهمی در “پروژه هیتلر” داشت. نورمن در سفرهایش به نیویورک در خانه تاچر براون اقامت میگزید. در این شبکه پرسکات بوش متولی معامله با آلمان بود و تاچر براون با انگلستان.
مونتاگ نورمن ؛ رئیس بانک انگلستان و از حامیان هیتلر
از شرکای دیگر شبکه فوق باید به اعضای خاندان بانکدار شرودر اشاره کرد که مانند هریمن و واکر و بوش با آلمان هیتلری پیوند داشتند و از رابطه نزدیک با آلن و جان فوستر دالس برخوردار بودند. این دو برادر در آن زمان وکلای دعاوی بانک شرودر بودند. بانک شرودر از نیمه دوّم سده نوزدهم بهعنوان یکی از کانونهای مهم سرمایهگذاری زرسالاران بریتانیا و شرکای ایشان شناخته میشد و همین بانک بود که بههمراه کمپانی یهودی ساسون و کمپانی والپول- گرینول در تأسیس بانک شاهنشاهی ایران و انگلیس (بانک شاهی) شرکت نمود و امتیاز نشر اولین اسکناسهای ایران را بهدست آورد.
بارون کورت فن شرودر در کنار هریمن و واکر و بوش از شرکای اصلی مؤسسات آلمان نازی در آمریکا بهشمار میرفت. شرودر در جمع شرکای خویش مسئولیت تأمین مالی ارتش خصوصی حزب نازی را بهعهده داشت و بههمراه فردریک فلیک و مونتاگ نورمن در صعود نهایی هیتلر نقش مؤثری ایفا نمود. بارون رودلف فن شرودر نایبرئیس و عضو هیئت مدیره کمپانی کشتیرانی هامبورگ- آمریکا بود.
در سال ۱۹۳۲ سفارت آمریکا در برلین در گزارشهای خود به واشنگتن از مبارزات انتخاباتی پرهزینه هیتلر خبر داد و از پول هنگفتی که برای ایجاد ارتش خصوصی ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار نفری حزب نازی صرف شده است و این پرسش را مطرح کرد که حامیان مالی حزب نازی چه کسانی هستند؟!
در این سال دولت قانونی آلمان دستور انحلال ارتش خصوصی حزب نازی را صادر کرد و سفارت آمریکا در برلین گزارش داد که کمپانی کشتیرانی هامبورگ- آمریکا تبلیغات شدیدی را علیه دولت آلمان و بهسود هیتلر آغاز کرده است. این در زمانی است که هزاران آلمانی مخالف حزب نازی بهوسیله ارتش خصوصی این حزب به قتل میرسیدند. بعدها، گزارش کمیسیون تحقیق سنای آمریکا روشن ساخت که در این دوران کمپانی رمینگتون نقش مهمی در تسلیح حزب نازی ایفا مینموده است. در گزارش سنا چنین آمده است:
تقریباً تمامی سازمانهای سیاسی آلمان، مانند حزب نازی، مسلح به همه نوع تفنگهای آمریکایی هستند که از آمریکا به آنتورپ حمل میشود و از طریق خاک هلند وارد آلمان میگردد.
در ۲۷ مارس ۱۹۳۳ مکس واربورگ از آلمان به شریکش پرسکات بوش در نیویورک نامهای نوشت که متضمن تمجید فراوان از هیتلر بود. او دولت هیتلر را برای آلمان مفید توصیف کرد و نوشت:
در چند سال گذشته تجارت بسیار بهتر از انتظار ما شده است. ولی متأسفانه تبلیغات شدید علیه آلمان فضای نامطلوبی بهوجود آورده است. مطبوعات خارجی فوقالعاده درباره تحولات آلمان اغراق میکنند. دولت جدید با جدّیت بهدنبال اعاده صلح و نظم در آلمان است و من از این نظر کاملاً احساس رضایت میکنم.
مکس واربورگ
توجه کنیم که این مطالب را عضو یکی از سرشناسترین خاندانهای یهودی سدههای نوزدهم و بیستم نگاشته است.
در ۲۹ مارس ۱۹۳۳، دو روز بعد از نامه مکس واربورگ، پسر او بهنام اریک واربورگ تلگرافی به نیویورک برای پسرعمویش فردریک واربورگ فرستاد. فردریک واربورگ عضو هیئت مدیره کمپانی راهآهن هریمن در آمریکا بود. او از فردریک واربورگ خواست که “از تمامی نفوذ خود برای متوقف کردن فعالیتهای ضدنازی در آمریکا از جمله تبلیغات غیردوستانه در مطبوعات و اجتماعات” استفاده کند. فردریک واربورگ به اریش پاسخ داد: “هیچ گروه مسئولی در اینجا بایکوت کالاهای آلمانی را تبلیغ نمیکند.“
در ۳۱ مارس ۱۹۳۳ کمیته آمریکایی- یهودی (۳) که تحت نفوذ واربورگها بود، و سازمان بنای بریث (۴) که بهوسیله شولزبرگرها (۵) اداره میشد، اطلاعیه رسمی مشترکی منتشر کردند و اعلام نمودند که “هیچ آمریکایی بایکوت آلمان را تشویق نمیکند.” یک دهه قبل، در سال ۱۹۲۲، نیویورک تایمز، که به خاندان یهودی شولزبرگر تعلق دارد، دولت موسولینی را بهعنوان “جالبترین تجربه حکومتی زمانه” معرفی کرده و از پیشرفت مقتدرانه کار او ابراز شادمانی نموده بود. تنها در سالهای اخیر، در ژانویه ۲۰۰۱، است که آرتور شولزبرگر (پسر)، مالک کنونی نیویورک تایمز، بههمراه هاول راینز، سردبیر این روزنامه، بهخاطر حمایت اسلافشان از فاشیسم از جهانیان عذرخواهی کردند. (۶)
در مه ۱۹۳۳ شبکه هریمنها پیشنهادی به آلمان هیتلری ارائه دادند برای تأسیس یک سندیکا متشکل از ۱۵۰ مؤسسه و فرد که صادرات تمامی کالاهای آلمانی به ایالات متحده را بهدست داشته باشد. این پیشنهاد در برلین مورد مذاکره قرار گرفت. طرف آلمانی هالمر شاخت، وزیر اقتصاد هیتلر، بود و طرف آمریکایی جان فاستر دالس. دالس وکیل دعاوی دهها مؤسسه اقتصادی نازی بود. چنانکه میدانیم او بعدها به یکی از چهرههای اصلی حزب جمهوریخواه بدل شد و در مقام وزیر خارجه مقتدر ایالات متحده جای گرفت. برادران دالس، هر دو، وکلای مؤسسات خاندان بوش نیز بودند.
جان فاستر دالس
در طول دهه ۱۹۳۰ جان فوستر دالس برای سرمایهگذاری در بازسازی اقتصاد آلمان مذاکرات فراوانی با دولت حزب نازی داشت و در نامههایی گزارش برخی از این مذاکرات را به پرسکات بوش ارائه مینمود. از جمله، در ۲۲ سپتامبر ۱۹۳۷ جان فوستر دالس در نامهای به پرسکات بوش درباره قرارداد کمپانی تلگراف آلمان- آتلانتیک توضیحات مفصلی ارائه داد. این کمپانی از سالهای ۱۹۲۰ با بانک هریمن- واکر- بوش رابطه نزدیک مالی داشت و از آن وام میگرفت. دوستی با جان فوستر دالس و برادرش آلن دالس (رئیس بعدی سیا) در راهیابی پرسکات بوش بهعنوان سناتور ایالت کانکتیکت به پارلمان آمریکا مؤثر بود و همین رابطه بعدها به جرج بوش اوّل کمک فراوانی کرد که مدارج ترقی را در آژانس مرکزی اطلاعات ایالات متحده آمریکا (سیا) بهسرعت بپیماید.
از سال ۱۹۳۴ یاکوب چایتکین، وکیل دعاوی اهل نیویورک و پدر آنتون چایتکین (یکی از دو مؤلف کتاب زندگینامه غیررسمی جرج بوش)، وکالت تعدادی از سهامداران خردهپایی را بهدست گرفت که در اثر بورسبازیهای مشکوک شبکه هریمن- بوش- واربورگ بهسود هیتلر ورشکست شده بودند. این گروه مبارزه سختی را برای تحریم آلمان هیتلری آغاز کرد و اندکی بعد فدراسیون کار آمریکا به این مبارزه پیوست. در جبههی مقابل کسانی جای داشتند که از تجارت با آلمان هیتلری سودهای کلان میبردند. در رأس این جبهه شبکه هریمن جای داشت و در این کارزار پرسکات بوش، بهعنوان نماینده آورل هریمن، بهشدت فعال بود.
چنانکه گفتیم، منویات واربورگها را کمیته یهودیان آمریکا و سازمان بنیبریث دنبال میکرد. بنیبریث همان سازمانی است که امروزه به “جمعیت ضد افترا” (ADL) (7) تغییر نام داده و بهدلیل اقامه دعوی در محاکم قضایی علیه نویسندگان و مورّخینی که درباره پیوند زرسالاران یهودی با آلمان هیتلری یا علیه افسانه هولوکاست سخن میگویند، شهرت جهانی یافته است.
لوگوی انجمن ضد افترا
معهذا، چنانکه نویسندگان «زندگینامه غیررسمی جرج بوش» بهدرستی توجه کردهاند، این پرسش به جدّ مطرح است که چرا سازمانهایی چون ADL و سایر “شکارچیان حرفهای نازیها“، بهرغم اسناد و تحقیقات فراوان موجود، هیچگاه منشاء ثروت خاندان بوش را کشف نمیکنند و درباره آن سخن نمیرانند؟!
پرسکات بوش در سال ۱۹۷۲ در ۷۷ سالگی درگذشت و پیوندهای استوار و عمیق او و پدرش، ساموئل بوش، با شبکههای مشکوک دسیسهگران مالی و سیاسی و ثروت کلانی که به میراث نهاده بود، بستر صعود پسرش، جرج هربرت واکر بوش، را به مقام چهل و یکمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا فراهم ساخت.
…پایان.
نویسنده: عبدالله شهبازی
پینوشتها:
۱. H. J. Kouwenhoven
2. Fritz Thyssen
3. American- Jewish Committee
4. B’nai B’rith
5. Sulzberger
6. http://www.washington-report.org/backissues/010201/0101023.html
7. Anti- Defamation League
پرسکات بوش
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
تو زمینه ای که فعالیت میکنید جزو بهترین سایت
ها هستید.
دقيقاً همینطوره
این برادران قورچ یهود رو درمیارن به ما نشون میدن