پردهی اول: دشمنی با شیخ شهید علیاکبر دهخدا
دشمنیهای ازلیان با شیخ فضلالله نوری بهسبب تغییر رویکرد وی نسبت به مشروطیت -که برای ایشان نقطهی عطف تاریخی مهمی بود و عملی شدن یکی از بشارتهای بزرگ باب دانسته میشد- افزونی یافت. بهعنوان نمونه، میرزا جهانگیرخان شیرازی پنج روز پس از آغاز تحصن شیخ فضلالله نوری در ری، مقالهای تند در روزنامه صور اسرافیل چاپ کرد.
آن مقاله ضمن تجلیل یا طرفداری از برخی عالمان و واعظان مشروطهخواه، او را «تاجرباشی بازار دینفروشان، شیخ فضل بینور» خواند، دوست و همراهش، آخوند ملا محمّد آملی را «کور موصلی»، «بوزینه» و «بدبخت شقی» گفت و هممسلکانشان را «کهنهپرستان روحانيين» یاد کرد.
همچنین، «خلاف و خیانتهای شیخ فضلالله» را از حد گذشته دانست و نوشت که او «با این همه مرحمتهای حضرت حجةالاسلام [آقا سیدمحمد طباطبایی]، چون خائن بود، خوف خیانت مجبورش نمود که به بقعهی حضرت عبدالعظیم پناه برد و آن ناحیهی مقدسه را به لوث وجود خود آلوده نماید.» (۱)
یکسال و هفتماه بعد، میرزا علیاکبر خان دهخدا در شمارهی نخست روزنامه صور اسرافيل در سویس، او را «شیخ فضلالله خر» که «خر شیخ فضلالله هاست» خواند. (۲)
پینوشتها:
(۱) میرزا جهانگیرخان شیرازی، روزنامه صور اسرافیل، ش۵، صص۲-۴. تاریخ چاپ این روزنامه ۱۵ جمادی الاول ۱۳۲۵ق. است. ورود شیخ فضلالله نوری به ری و آغاز تحصنش در آنجا شب ۱۰ جمادی الاول ۱۳۲۵ق. بود. (ستار شهوازی، بازخوانی روزنامه شیخ فضلالله نوری، ص۱۷)
(۲) میرزا علیاکبر خان دهخدا، چرند پرند، مندرج در: روزنامه صور اسرافیل، چاپ سویس، ش۱، ص۸. نگارنده با توجه به برخی قرینههای تاریخی مانند جایگاه بنیادین شیخ هادي نجمآبادی (از شهداء بیان) در تربیت دهخدا و نیز آثاری از ازلیان و برخی مسلمانان نزدیک به او، اعتقاد دینیاش را بابی ازلی میداند و در آینده به آن خواهد پرداخت.
منبع: سیّدمقداد نبوی رضوی، اندیشه اصلاح دین در ایران، جلد اول: دوره قاجار، ص۴۷۳
پردهی دوم: چرندیات ازلی
پس از سرکوب مشروطهخواهان و کشته شدن میرزا جهانگیرخان شیرازی (جمادی الاول ۱۳۲۶ق.)، میرزا علیاکبر خان دهخدا با کمک سفارت بریتانیا توانست از دست حکومت فرار کرده و ایران را ترک کند. او پس از چندماه دورهی دوم روزنامه صور اسرافیل را در شهر ایوردن سویس با کمک ابوالحسنخان معاضدالسلطنه پیرنیا بنیان نهاد اما تنها به چاپ سه شماره از آن موفق شد. این زمان، دهخدا گذشته از نگارش مقالات چرند پرند، دیگر بخشهای روزنامه را نیز خود به تنهایی آماده میکرد. (۱)
سیداسدالله خرقانی در پاسخ به نامهای که از معاضدالسلطنه پیرنیا دربارهی شروع کار دوبارهی روزنامه صور اسرافیل دریافت کرده بود، از مرهم يافتن پریشانیهایی که بهسبب «شهادت شهدای عدالت و قربانیهای کوی مساوات» در دل داشت سخن گفته است. میتوان گمان داشت آن شهدای راه عدالت و مساوات، هممسلکان ازلیمذهب او در انجمن بابی باغ میکده، حاج میرزا نصرالله ملکالمتکلمین، سیدجمالالدین واعظ، میرزا جهانگیرخان شیرازی و شیخ علی قاضی قزوینی، بودند که همگی پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی (حدود هفتماه پیش از نگارش نامهی معاضدالسلطنه به خرقانی) جان خود را از دست دادند….
آنچه در این میان مهم مینماید، راهنمایی او [خرقانی] درباره بخش چرند پرند است که به قلم میرزا علیاکبر خان دهخدا نوشته میشد. روزنامهی هفتگی صور اسرافیل را مهمترین جریدهی دوره مشروطیت باید دانست. ادوارد براون (دوست صمیمی ازلیان) که میرزا جهانگیرخان شیرازی را در شمار مشروطهخواهان ازلی یاد کرده، (۲) روزنامهاش را «یکی از بهترین مطبوعات قدیم و جدید ایران» خوانده و بهویژه «قسمت فکاهی یا هجایی» آن، چرند پرند، را «عالیترین نمونهی ادبیات هجایی (انتقادی) ایران» دانسته است. (۳) احمد کسروی نیز نوشته که «خوانندگان به این بخش بیشتر رو میآوردند و انگیزهی رواج روزنامه بیش از همه این بخش میبود.» (۴) دیدگاه براون دربارهی اندیشهی اصلاح دینی صور اسرافیل نیز قابل توجه است:
از نکات بسیار مهم در دورهی انتشار صور اسرافیل پیکار آن با روحانیون و تذکرات انتقادی در خصوص انحطاط ملل اسلامی بهعلت روحانیون است که در شمارهی چهارم مجله منتشر و غوغای عظیمی در میان ملايان و عامهی اهالی پدید آورد و منتهی به توقیف و تعطيل آن در حدود دوماه گشت. (۵)
دیدگاه برخی محققان آن است که «در انتقاد از جهالت دینی تأثیر میرزا آقاخان [کرمانی] در سبک گفتار و فكر صور اسرافیل کاملا نمایان است.» (۶) برخی دیگر از ایشان نیز «کندن و برانداختن ریشهی خرافات دینی» را از اهداف میرزا علیاکبر خان دهخدا در نگارش چرند پرند یاد کردهاند. (۷)
این پژوهش با توجه به آنچه از آثار ازلیان و نیز مسلمانانی که با دهخدا آشنایی نزدیک داشتند دریافته، همراه با قراین مهم دیگری چون بالندگی جدّیاش نزد شیخ هادی نجمآبادی (از شهداء بیان) و… او را یک فعال بابی ضد قاجار میداند. (۸)
پینوشتها:
(۱) یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، ج۲، ص۹۴.
(۲) Edward G. Browne, Materials for the Study of the Babi Religion, p.221
(۳) ادوارد براون، تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دوره مشروطیت، ج۲، ص۴۹۸.
(۴) احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، بخش یکم، ص۲۷۷.
(۵) ادوارد براون، تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دوره مشروطیت، ج۲، ص۴۹۹.
(۶) فریدون آدمیت، اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی، ص۲۲۲.
(۷) یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، ج۲، ص۷۹.
(۸) بهعنوان نمونه، نورالدین چهاردهی از شهرت دهخدا به اعتقاد ازلی سخن گفته و نوشته که محمدصادق ابراهیمی (از بزرگان ازلیان) او را همکیش خود میگفت. (نورالدین چهاردهی، باب کیست و سخن او چیست؟، صص۹۸ و۲۴۰) نگارنده امیدوار است تمام آنچه را که شاهد بر اعتقاد ازلي دهخدا یافته در پژوهش دیگری بیاورد.
منبع: سیّدمقداد نبوی رضوی، اندیشه اصلاح دین در ایران، جلد دوم: دوره پهلوی، صص۷۲۳-۷۲۵
پردهی سوم: دهخدا از زبان مدرسی چهاردهی
دهخدا که مردی دانشمند شهیر و مؤلف لغتنامه که با یاری عدهای از فرزانگان در صدد تهیه و تدوین لغتنامه پرداخت و سالها در این باب رنج فراوان برد و در استقرار مشروطيت سهمی داشت اما به مسلک ازلیه رو آورد و بهزعم این ناچیز یکی از علل تأليف لغتنامه نوشتن شرح حال باب بود و پیشوای بابیه دهخدا را هممسلک خود معرفی میکرد. مرحوم فروغی که مدتی نخستوزیر ایران بود و برادرش و ملکالمتکلمین و سیدجمال که هردو تن اخیر از وعّاظ مشروطیت بودند همگی از بزرگان بابیه بودند و بابیه تقیه را جایز میشمردند برادران فروغی و دهخدا از تلامذه عالم بزرگ شيخ هادي نجمآبادی بودند…
*****
عدهای از سران مشروطه ازلی بودند و شیخ هادی نجمآبادی و دهخدا و جمالزاده واعظ و فرزندش و ملکالمتکلمین و فروعی و برادرش را ازلی میشناختند…
منبع: نورالدین مدرسی چهاردهی، باب کیست و سخن او چیست؟، ص۹۸و۲۴۰
پردهی چهارم: نگاهی به لغتنامه دهخدا
آیةالله رضا استادی کتابی دارد بهنام «بررسی لغتنامه دهخدا». در این کتاب که در دوازده بخش به نگارش در آمده نقدهای مفیدی دربارهی لغتنامه مطرح شده. اسامی برخی از بخشهای کتاب از این قرار است:
بخش دوم: تجلیل و تکریم از افراد فاسد و خائن و یا ذکر نکردن خیانت و فساد آنها [مانند: احمد کسروی، صادق هدایت، آتاتورک و…]
بخش سوم: بد و یا نارسا معرفی کردن برخی از شخصیتهای دینی و…
بخش چهارم: مطالبی که به نظر شیعه صحیح نیست و…
بخش پنجم: مطالب زننده نسبت به اسلام در سایه ملیگرایی
بخش هفتم: پیرامون باب و بهاء
برخی از اشارات آیةالله استادی در بخش هفتم:
1. در اینجا [جلد۳] ۳۲ صفحه درباره باب بحث شده!! که اگر جدا چاپ شود خود کتابی خواهد شد.
2. در معرفی صبح ازل 5 صفحه مطلب آورده شده با عکسهای متعدد و عکس خط او. این همه اهمیت چرا؟
3. درباره طاهره زرینتاج [قرةالعین] ده ستون مطلب آوردهاند با چه عباراتی… سپس اشعاری عارفانه از او نقل میکنند. بدون اینکه درباره بطلان عقیده او توضیحی بدهند.
4. شاید یکی از مفصلترین مقالههای لغتنامه مقالات مربوط به باب و بهاء است. بنده معتقدم دستی پشتپرده بوده که این فرقه گمراه در کتابی چنین عظیم و حجیم تا این مقدار مطرح باشد.
منبع: رضا استادی، بررسی لغتنامه دهخدا، صص۱۲۷-۱۲۸
علیاکبر دهخدا ، علیاکبر دهخدا
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: