ارتش سرّی روشنفکران (قسمت شانزدهم) ترجمه
فیلسوفان یهودی و مترجمان سکولار (۱)
اسناد ۴ مرجع علمی، سیاسی و امنیتی ایالات متحده شامل کاخ سفید، آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، شورای برنامهریزی روانی و آکادمی علوم سیاسی آمریکا (۱) گویای آن است که در عملیات PSB به عنوان بزرگترین عملیات جاسوسی آکادمیک قرن بیستم، «علوم انسانی، نافذترین حوزهی جنگ نرم» و «ترجمه کتاب، سلاح تبلیغات استراتژیک» به شمار میرود؛ (۲) چراکه میپنداشتند «یک کتاب ممکن است به عظمت یک نبرد باشد» (۳) و مترجم نیز مثل «چرخ کوچک یک سلسله وقایع مهم.»
از منظر آنان، اولین گام براندازی یک نظام دینی با گسترش «فلسفه سیاسی سکولار» و از راه «ترجمه» برداشته میشود، (۴) چنانکه هانا آرنت یهودی، فیلسوف CIA میگفت «گسترش علم سکولار به فروپاشی هرگونه سازمان دینی یا حکومت مذهبی میانجامد.» (۵) از قضاء، در دهه اول پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۶۸ – ۱۳۵۸) بزرگترین جدالها در همین دو حیطه رقم خورد. کارل مارکس جمله جالبی داشت و میگفت «همه رویدادها دوبار به روی صحنه میآیند؛ بار اول به صورت تراژدی و بار دوم به صورت کمدی.» (۶) این اتفاق، دست کم پیرامون پروژه «جنگ نرم» ابتدا در اروپای شرقی و سپس در ایران افتاد. حلقهی «مترجمان سکولار» از سال ۱۳۵۸ میکوشیدند تا فیلسوفان یهودی مانند هانا آرنت، سِر کارل پوپر، سِر آیزایا برلین، ریمون آرون، توماس کوهن و… را که بزرگترین فیلسوفان سیاسی و کارگزاران سرویسهای جاسوسی لیبرال برای اجرای عملیات PSB بودند، نه تنها به مرجعی برای «نخبگان دانشگاهی» و «روشنفکران دینی» تبدیل کنند، بلکه زیرساختهای اندیشه «اصلاحات» را بر مبنای فلسفهی آنان بسازند. چنین ادعایی، هولناک اما واقعی است، چون تحلیلگران CIA معتقد بودند:
اگر قرار است که پرانتز سیاه «توتالیتاریسم اسلامی» در ایران بسته شود، جامعه مدنی ایران نیازمند آموختن از تجربه و اندیشهی فرزانگانی چون «هانا آرنت»، «کارل پوپر»، «ریمون آرون»، «واسلاو هاول» و … است که اندیشه و عملشان در شکست توتالیتاریسم (استبداد) نقش بسیار مهمی داشت. (۷)
گرچه هر روز اسناد تازهای از رسوایی «جاسوسی آکادمیک» این فیلسوفان یهودی در رسانههای جهان منتشر میشد، اما از دهه ۱۳۶۰ سقف ایدئولوژی اصلاحات در ایران بر ستون اندیشههای آنان قوام یافت و اصلاحطلبان، سرانجام پوپر و آرنت و برلین را به عنوان سه پیامبر یهودی «آرمانشهر آزادی» پذیرفتند. از سوی دیگر، آثار برگزیده سازمان سیا و اینتلیجنس سرویس در زمینهی هنر و ادبیات مانند رُمانهای جرج اورول، آرتور کستلر، جان اشتاینبک و هاینریش بل یا پارهای از نوشتههای آندره ژید و گراهام گرین توسط همین مترجمان سکولار به بازار کتاب ایران راه یافت.
اصلاحطلبان، پوپر، آرنت و برلین را بعنوان سه پیامبر یهودی «آرمانشهر آزادی» پذیرفتند!
حلقهی مترجمان سکولار با پیشبرد پروژه ترجمه آثار علوم انسانی و فرهنگ غرب، خیال بازسازی سکانسهای آغازین بزرگترین عملیات جاسوسی قرن بیستم (PSB) را در تهران داشتند. گویی پس از انقلاب، سکولارها گیج و گنگ، ناگهان پیرو «مارکسِ یهودی» -نه مارکسِ فیلسوف- شدند و میخواستند تاریخ را دوباره روی صحنه بیاورند؛ هرچند که اینبار تلاشهایشان مثل یک فیلم کمدی از آب درآمد. این «کمدی سکولار» زادهی تخمینها و تحلیلهای غلط آنان بود که ریشههای تاریخی آن به دهه ۱۹۴۰.م باز میگشت.
هنوز بوی تعفن جنازههای جنگ جهانی دوم در ویرانههای شهرهای اروپا به مشام میرسید، اما روسها و آمریکاییها به یک جدال فرهنگی عظیم پا نهادند. از یک سو، شوروی در پایتختهای اروپایی «خانههای فرهنگ» مجلل و شیک تاسیس میکرد، کافههایش را با اثاثیه عتیقه و فرشهای زیبا میآراست و تالارهای لوکس برای مطالعه اختصاص میداد تا تودههای جوانان و روشنفکران را جذب ایدئولوژی «مارکسیسم» کند. از سوی دیگر، ایالات متحده نیز با افتتاح «خانهی آمریکا» به برگزاری جلسات نمایش فیلم، گالریهای هنری، تئاتر، ارکستر موسیقی و جلسات کتابخوانی میپرداخت تا عظمت «لیبرالیسم» را به مخاطبانش القاء سازد.
جبهه جنگ فرهنگی چنان در حال گسترش بود که سرویس خدمات استراتژیک (OSS) به عنوان تنها سازمان جاسوسی آمریکا وارد معرکه شد و ۳ پروژه عظیم را اجرا کرد. یکی از آنها «طرح بزرگ کتاب» نام داشت. این طرح، بخشی از عملیات جنگ روانی OSS بود و توسط عدهای از مترجمان آمریکایی در «دایره هماهنگ کنندهی اطلاعات» به انجام رسید. (۸) آنان در نخستین قدم کتابهای ضدکمونیستی در حوزههای فلسفه سیاسی و داستانی را با هدف به سخره گرفتن اساس تفکر ایدئولوژیک ترجمه میکردند و سپس برای پخش و نشر به کشورهای تحت نفوذ کمونیستها مانند آمریکای لاتین میفرستاندند. «پروژه ترجمه» را فلاسفه یهودی از جمله سِر آیزایا برلین طراحی کردند (۹) و از قضاء پس از انقلاب اسلامی ایران نیز آن را به عنوان نخستین گام جنگ نرم علیه ایدئولوژی انقلاب اسلامی برگزیدند؛ اینبار با ترجمهی آثار همان شوالیههای یهودی از هانا آرنت تا سِر کارل پوپر.
در ایران نیز عدهای میپنداشتند چون سیل ترجمه آثار «ادبیات غرب» سبب استقرار حاکمیت سرمایهداری لیبرال و پایان مبارزات چپگرایانه در آمریکای لاتین شده است، با پیروی از همان الگو میتوان به جای شور انقلابی و شعور اسلامی، فریادهای غربگرایانه و دموکراسیخواهانه را نشاند. (۱۰) در واقع، پروژه CIA در آمریکای لاتین معطوف به «فروپاشی ایدئولوژیک» بود و هم عرض با آن، پروژهی «سقوط فیزیکال» رژیمهای سیاسی منطقه را پیش میبرد. ایالات متحده در آمریکای لاتین ابتدا به سراغ شبکهسازی از نخبگان، روزنامهنگاران، روشنفکران و مترجمان رفت تا ابتدا از رهگذر «جنگ نرم» و توزیع گسترده فلسفه و فرهنگ لیبرال، مبانی عقیدتی «چپهای مستقل» را بیاعتبار سازد و زمینه کاهش چشمگیر مشروعیت و مقبولیت آنان را فراهم آورد؛ سپس به سوی «براندازی نرم» نظامهای منطقه گام برداشت؛ چون به روایت رئیس سرویس عملیات سرّی CIA یک نظامِ فاقد مشروعیت فلسفی و مقبولیت ایدئولوژیک، بسیار آسانتر فرو میپاشد تا رژیمی که دارای پایگاههای معتبر معرفتی و عقیدتی نزد شهروندانش است. (۱۱)
هرچند جامعهشناسان از «ترجمه به عنوان یک نهاد اجتماعی» (۱۲) و پژوهشگران امنیتی از «ترجمه به مثابهی سلاح تبلیغات استراتژیک» (۱۳) سخن گفتهاند، اما حلقهی سکولارها در ایران با معادله امنیتی «جنگ نرم» و کارکرد «ترجمه» در آن بسیار سادهانگارانه رویاروی شدند، چنانکه گزارهها و داوریهای ذهنیشان در بستر تجربه تاریخی معاصر، یکسره غلط از آب درآمد. نخستین دلیل این اتفاق، رسالت تاریخیای بود که مترجمانی مانند عزتالله فولادوند و عباس میلانی برای خود متصور بودند و «گذار به دموکراسی» (دموکراتیزاسیون) در ایران را فقط از راه «ترجمه» میسّر میدیدند. (۱۴) به باور فولادوند، مترجمان «زمینهساز آینده سیاسی یک جامعه» هستند:
اهمیت نظریات سیاسی تقریباً همیشه ناشی از این بوده که اندیشه در فضای جامعه پخش شده و زمینه را برای «عملِ بعدی سیاسی» ساخته است… اندیشههای نو معمولاً نخست در سطح روشنفکران مطرح میشوند و اگر از کارزارهای فکری جان به در بردند، آهسته آهسته به سطوح پایینتر جامعه – دانشآموختگان عمومی، باسوادان و سرانجام عوام از هر صنف و رستهای – نفوذ میکنند. (۱۵)
برای همین، عدهای «مترجمان» را دارای شأن و منزلتی فراتر از «مولدان علم» یا آفرینندگان فکر فرض میکردند و حتی چهرههای لائیک مانند مراد فرهادپور سال ۱۳۸۴ در فصلنامه پل فیروزه نوشتند «ترجمه، یگانه شکل حقیقی تفکر برای ماست!» (۱۶) برمبنای تحلیل آنان «در یکصد سال گذشته ترجمه دروازه ورود ایرانیان به تجدد و تمدن غرب» بوده؛ فراتر اینکه پیشرفت ایرانیان، حاصل ترجمه است. (۱۷) بنابراین، پس از انقلاب اسلامی نیز از راه ترجمه میتوان گام به گام به چند هدف جامه عمل پوشاند. در زمان جنگ تحمیلی و دورهی رکود بازار روشنفکری ایران، مترجمان سکولار میگفتند تنها کاری که از دستشان بر میآید این است که بَست بنشینند و یکریز ترجمه کنند، نه فقط به خاطر یک مُشت دلار؛ بلکه به خودشان میبالیدند این خدمتی پرزحمت و پروژهای هدفمند برای ساختن یک «ساختمان فکری» است. (۱۸)
پس نخست باید به سوی تهیهی «منابع مرجع آکادمیک» برای دانشگاههای ایران رفت و کتابهای «علوم انسانی سکولار» را به فارسی برگرداند تا اندیشهی حقوق بشر لیبرالی را در ذهن نخبگان گستراند و در گام بعد، رویکردهای غیردینی را در بدنه جامعه نیز جای داد. تخمین میزدند در این فرآیند، فریاد دموکراسیخواهی لیبرال به خواست اول «تمام ایرانیان» تبدیل میگردد و یک «کشاکش بیحد برای مدرن شدن» پدید میآید که «جز با ترجمه ممکن نیست.» (۱۹) به خیال سکولارها در این فرآیند «جامعهی بسته» از طریق ترجمه ناچار در فرآیند «گذار اجتنابناپذیر» به «جامعهی باز» قرار میگیرد.
از این منظر، «ترجمه» را باید بر وزن «تجدد» دانست؛ (۲۰) دو تاریخِ همزاد با یکدیگر، یک راه بیبدیلِ رهایی از استبداد و البته پنهانترین و بیخطرترین لایه از لایههای «جنگ نرم». برخی نظریهپردازان مسلمان معاصر، با بررسی دقیق فرآیند ترجمه در ایران به آن نام «ایدئولوژی ترجمه» را دادهاند و معتقدند که پیامد وابستگی معرفتی به غربیان، چیزی جز تعطیلی تولید و نوآوری علمی نخواهد بود؛ زیرا این شکل «ترجمهگرایی» هم به «تجددگرایی افراطی» و هم به مرگِ ذهن و هوش شهروندان میانجامد. (۲۱)
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
1.Huntington, Samuel P. “One Soul at a Time: Pilitical Science and Political Reform”, the American Pilitical Science Review, Vol. 82, No. 1. Mar, 1988.
2. مانیفست عملیات جاسوسی آکادمیک (موسوم به عملیات PSB) نخستینبار در گزارش محرمانه شورای برنامهریزی روانی آمریکا با شناسه امنیتی PSBD 33/2 ارائه شد. چارلز برتون مارشال در ۱۸ می ۱۹۵۳ در یادداشتی محرمانه به والتر جی استسل گوشههایی از آن را نقل کرده است. همچنین، نک: آلن، ریموند، به نقل از اسکات لوکاس. شورای برنامهریزی روانی. بازبینی تاریخ بینالملل. جلد ۱۸/۲، م ۱۹۹۶.
3. Saunders, Frances, The Cultural Cold War: The CIA and the World of Arts and Letters. London: The New Press, 2000, p 39.
4. آلن، ریموند، به نقل از اسکات لوکاس. شورای برنامهریزی روانی. بازبینی تاریخ بینالملل، جد ۱۸/۲، می ۱۹۹۶.
5. Arendt, Hanna. Religion and Politics, in Essays inn Understanding: 1930-1945. Ed. By Jermon Kohn, Harcourt Brace & Company, 1994, Pp 368 – 390.
6. Marx, Karl. The Eighteenth Brumaire of Louis Napoleon. Moscow: Progress Publishers, 1937.
7. این سند را بنیاد عبدالرحمن برومند در ۹ نوامبر ۲۰۰۸ منتشر کرده است. این بنیاد که فروردین ۱۳۸۰ توسط لادن برومند و رویا برومند تاسیس گشت، براساس اطلاعات رسمی خزانهداری دولت ایالات متحده، ۵۰% بودجهی سالیانه آن از سازمانهای خیریهی خصوصی آمریکایی، ۳۴% از سازماهای خیریهی خصوصی اروپایی و ۱۶% بودجهاش از بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی (سازمان پژوهشی CIA) تأمین میشود. بنیاد برومند از سال ۱۳۸۴ در قلب ترجمه متون کلاسیک و راهنماهای علمی کودتای مخملی، انتشار پژوهشهایی را در حوزه علوم انسانی و براندازی نرم آغاز کرد و در لابهلای آن به طرح دیدگاههای دولتمردان ایالات متحده درباره چگونگی کودتای ایدئولوژیک در جمهوری اسلامی پرداخت. سند حاضر یکی از از این متون است که به مناسبت «روز جهانی ضدفاشیسم» و سالروز «سقوط دیوار برلین» (۹ نوامبر) منتشر گشت. لادن برومند، تدوینگر این سند، از یک دهه پیش در جمع تحلیلگران رسمی سازمان جاسوسی سیا در بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی جای دارد. برای رجوع به متن سند اصلی، نک:
-«مقدمه مترجم» در: آرنت، هانا. مسئولیت شخصی در دوران دیکتاتوری. ترجمه لادن برومند. واشنگتن. دی. سی: بنیاد عبدالرحمن برومند، ۲۰۰۸. صص ۳-۲ (بازیابی شده در ۳۰ تیر ۱۳۸۹) از:
http://www.iranrights.org/fa/library/document/514/personal-responsibility-under-dictatorship
8. E. J. Hobsbawm. Age of Extremes. The Short Twentieth Century 1914-1991. Abacus, London 1995, P 226.
9. Frances Stoner Saunders. The Cultural Cold War: The CIA and the World of Arts and Letters. London: The new Press, 2000, Pp 107 – 111.
10. علینژاد، سیروس. گفتگو با مترجمان. تهران: موسسه انتشارات آگاه، ۱۳۸۸، ص ۸.
11. Stockwell, John. The Praetorian Guard: The U.S. Role in the New World Order. Boston: South End Press, 1991, P 90.
12. فاضلی، نعمتالله، «دستورکار تازه برای علوم اجتماعی ایران». روزنامه اعتماد ملی، ۱۲ اسفند ۱۳۸۶.
13. The Cultural Cold War: The CIA and the World of Arts and Letters, Pp 395-396.
14. الف) «پروژه عباس میلانی در حیطهی ترجمه». گفتگوی پیام فضلینژاد با دکتر فیروز اصلانی (رئیس مرکز مطالعات عالی انقلاب اسلامی در دانشگاه تهران)، ۲۰ بهمن ۱۳۸۸ [آرشیو دفتر پژوهشهای موسسه کیهان]. ابتدای دهه ۱۳۶۰ عباس میلانی در جلسهای خصوصی با دانشجویانش در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت که «جمهوری اسلامی را از راه ترجمه آثار مدرن دگرگون میکنیم و به سوی فرآیند گریزناپذیر دموکراسی میکشانیم. این پروژهای است که از امروز باید آغاز شود.»
ب) همچنین درباره دیدگاههای عزتالله فولادوند پیرامون نسبت ترجمه با فرآیند گذار به دموکراسی، نک: گفتگو با مترجمان، صص ۱۴۳ – ۱۴۱.
15. فولادوند، عزتالله. خرد در سیاست. تهران: طرح نو، ۱۳۷۶، ص ۱۶.
16. فرهادپور، مراد. «تفکر/ترجمه». فصلنامه پل فیروزه، شماره ۱۵، بهار ۱۳۸۴، ص ۸.
17. گفتگو با مترجمان، صص ۱۱ – ۱۰.
18. فولادوند، عزتالله. «چرا به ترجمه روی آوردم؟». فصلنامه بخارا، خرداد و شهریور ۱۳۸۶، شماره ۶۲، ص ۳۱.
19.«ترجمه، در گشودگی جامعه بسته ایران در تمام زمینهها و بیشتر از آن در گشودگی مغزهای بسته تأثیر اندازه نگرفتنی داشته است. شاید حتی احساس خود بسندگی و خودبزرگبینی ما ایرانیان را هم کم و بیش شکسته باشد. چنین است که ما تمامی افکار امروزی، فریادهای دموکراسیخواهی و کشاکش بیحد خود برای امروزی شدن و رسیدن به قافله تمدن را مدیون ترجمهایم. اندیشهی حقوق بشری که امروز هر چه بیشتر خود را در میان قشرهای گوناگون ایرانیان میگستراند، از راه ترجمه پیدا شده است. شاید تمامی اندیشههای هموار کننده راه ناهموار مدرنیته را بتواند حاصل ترجمه و آشنایی با افکاری دانست که در صد سال اخیر از طریق ترجمه از آن ما شده است.» نک: علینژاد، سیروس. «ویژهنامهی با مترجمان». سایت بی.بی. سی فارسی»، ۵ دسامبر ۲۰۰۶. (بازیابی شده در ۳۰ تیر ۱۳۸۹) از:
http://www.bbc.co.uk/persian/arts/story/2006/12/061205_oh_foladvand.shtml
20. گفتگو با مترجمان، صص ۱۱ – ۱۰.
21. «ایدئولوژی ترجمه و نوآوری علمی». ماهنامه پگاه حوزه، ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲، شماره ۹۲.
منبع: پیام فضلینژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان.
…..
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
البته علت اینکه این استفاده ابزاری از ترجمه در ایران نتیجه دلخواه غرب را بهمراه نیاوردهاست را باید در این واقعیت جستجو کرد که نسل جدید ایرانی بر خلاف نسل ده چهل بیجهت از فلان نویسنده ، ادیب یا فیلسوف غربی یک بت برای خود نمیسازند و مرحله گذار از یک تفکر به تفکری دیگر را سریع طی میکنند!!