هانا آرنت از انقلاب تا اصلاحات در ایران

هانا آرنت : از انقلاب تا اصلاحات در ایران

ارتش سرّی روشنفکران (قسمت بیستم) هانا آرنت
سکولاریسم مقدس آمریکایی (۱)

تنها مسلکی که من به آن‌ها تعلق داشتم، «صهیونیست‌ها» بودند. (۱) / هانا آرنت

آیا سال ۱۳۵۸ عزت‌الله فولادوند اتفاقی به سراغ ترجمه آثار هانا آرنت یهودی رفت تا آثار او در زمینه‌ی «جامعه‌شناسی سیاسی» را به کتب مرجع دانشگاهی تبدیل کند و ۳۰ سال بعد نیز از سر اتفاق، تئوری‌های این زن صهیونیست به کار پروژه «کودتای سبز» در ایران آمد؟! چنان‌که کتاب او با نام مسئولیت شخصی در رژیم‌های دیکتاتوری با تبلیغات وسیع سازمان جاسوسی CIA در ایران به رساله‌ای مرجع برای براندازی تبدیل شد؛ رادیو زمانه (ارگان سرویس اطلاعات و امنیت هلند) پاورقی کتاب هشت تمرین در اندیشه سیاسی آرنت را از سال ۱۳۸۷ به عنوان اثری کلاسیک برای «ایجاد دگرگونی‌های سیاسی» منتشر کرد، (۲) سپس نشر اختران همان ترجمه را روانه بازار کتاب ایران ساخت (۳) و البته در حوزه «علوم انسانی» برنده جایزه کتاب فصل (بهار ۱۳۸۸) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم شد! (۴)

کار به جایی رسید که حتی جریانی مشکوک در سازمان میراث فرهنگی (دوره ریاست اسفندیار رحیم مشایی) برای محسن ثلاثی به سبب ترجمه کتاب توتالیتاریسم اثر هانا آرنت و کتاب سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی نوشته‌ی ساموئل هانتینگتون بزرگداشت گرفت؛ (۵) دو کتابی که براساس پروژه مشترک بنیادهای راکفلر، فورد، کارنگی با آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا تحریر شدند و از آثار مرجع هم در حوزه «جامعه‌شناسی سیاسی» و هم در عرصه «کودتای مخملی» محسوب می‌گردند. (۶)

توتالیتاریسم هانا آرنت ترجمه محسن ثلاثی

گرچه پیش از انقلاب تنها یک کتاب توسط عزت‌الله فولادوند برای انتشارات خوارزمی ترجمه شد، (۷) اما دی ۱۳۵۹ و خرداد ۱۳۶۱ از او نسخه فارسی دو کتاب خشونت و انقلاب از هانا آرنت به چاپ رسید. (۸) کلید ترجمه و انتشار پیاپی کتاب‌های آرنت از نخستین سال پس از انقلاب در دست تحلیلگران وزارت امور خارجه آمریکا بود، چون از نگاه آنان رواج فلسفه‌ی سیاسی هانا آرنت در ایران می‌توانست تصویر یک رژیم دیکتاتوری را از «ماهیت جمهوری اسلامی» نزد مردم بسازد و به نسل جدید ایرانیان، راه مبارزه با «اقتدار دینی» و مهار آن را که به ادعای آنان همانند «استبداد کمونیستی» است، بیاموزد:

کتاب‌های «هانا آرنت» با تحلیل و بررسی نظام‌های استبدادی، بسیاری را به شناخت و درک روشن‌تر از «ماهیت جمهوری اسلامی» رهنمون می‌شود. ارتباط اندیشه‌های آرنت با مسائل ایران، «ارتباطی منطقی» است. جمهوری اسلامی یک پدیده‌ی انقلابی مدرن است که آشکارا خود را میراث‌خوار «سنت انقلابی» می‌داند که با «انقلاب کبیر فرانسه» آغاز شد و با «انقلاب اکتبر روسیه» ادامه و گسترش یافت. انقلاب اسلامی ایران مکانیسم یکسانی با همان پدیده‌ها دارد. نهادهای انقلاب اسلامی ایران مکانیسم یکسانی با همان پدیده‌ها دارد. نهادهای انقلاب اسلامی چون «دادگاه‌های انقلاب» و «کمیته‌های انقلاب» نه تنها کارکردشان بلکه حتی در مواردی، نامشان نیز با همتاهای‌شان در انقلاب فرانسه یا روسیه یکسان است. از این رو، نزدیکی جمهوری اسلامی با نظام‌های استبدادی چون اتحاد جماهیر شوروی، چین کمونیست، کوبا و کره‌ی شمالی به دلیل وجوه اشتراک در یک سنت انقلابی، شگفت‌آور نیست. «هانا آرنت» از جمله متفکران غربی است که راه مبارزه با «توتالیتاریسم» را در شناخت دقیق ماهیت این نظام و علل پیدایش آن می‌دانست. وی معتقد بود برای از میان بردن «توتالیتاریسم» باید آن را شناخت و تاریخ آن را مهار کرد. نسل‌هایی که در نیمه‌ی دوم قرن بیستم به مبارزه علیه «توتالیتاریسم کمونیستی» پرداختند از اندیشه‌ی او بهره‌ی فراوان بردند. (۹)

آمریکا و اسرائیل: الگوهای سرآمد

هانا آرنت آلمانی‌تبار (۱۹۷۵ – ۱۹۰۶)، چهره برجسته‌ی جاسوسی آکادمیک در قرن بیستم (۱۰) و یکی از سخنگویان محافظه‌کاران آمریکایی در دوران جنگ سرد، (۱۱) نسب از «اشراف یهود» و خانواده‌های سکولار می‌برد؛ زنی که هم در قامت یک تئوریسین سیاسی ظاهر گشت و هم در کسوت یکی از رهبران سازمان بین‌المللی زنان صهیونیست. از سال ۱۹۳۵ رهبری چندین عملیات امنیتی این سازمان را برای اشغال تدریجی خاک فلسطین برعهده داشت و در مقام «فرمانده عملیات» یهودیان را تا استقرار در سرزمین‌های اشغالی همراهی می‌کرد، (۱۲) چون تاسیس رژیم صهیونیستی را «ضرورتی سیاسی» می‌دانست. (۱۳)

گوگل و هانا آرنت

ادای دین گوگل صهیونیستی به هانا آرنت صهیونیست

به نوشته‌ی دیوید واتسن «آرنت در محافل صهیونیستی به دلیل فعالیتش در پاریس برای مهاجرت جوانان یهودی به فلسطین شهرتی به هم زده بود.» (۱۴) از سال ۱۹۴۱ به برجسته‌ترین حامی تاسیس «ارتش یهودی» برای تداوم حیات صهیونیست‌ها تبدیل شد (۱۵) تا نقش مؤثری در جنگ علیه فلسطینی‌ها ایفا کند و در سال ۱۹۴۸ به سمت مدیر اجرایی طرح «بازسازی فرهنگی یهود» رسید. (۱۶) ابتدای دهه ۱۹۵۰ همکاری رسمی‌اش را با CIA آغاز کرد (۱۷) و به حلقه روشنفکران این سازمان در مجله پارتیزان ریویو رفت. (۱۸)

آرنت کتاب‌هایش را از رهگذر مشاوره‌های علمی با سیا می‌نوشت، (۱۹) حتی این سازمان جاسوسی به او برای جمع‌آوری منابع پژوهشی یاری می‌رساند (۲۰) و از ابتدای دهه ۱۹۶۰ بنیاد راکفلر نیز تامین هزینه‌های تحقیقاتی پروژه‌هایش را برعهده گرفت. (۲۱) سرانجام به عنوان یکی از شاخص‌ترین بنیانگذاران «صهیونیسم سیاسی» در جهان شناخته شد. آرنت همواره بخشی از درآمدهایش را خرج تحکیم رژیم صهیونیستی می‌کرد و یکی از حامیان اقتصادی اسرائیل در جنگ با اعراب (۱۹۶۷) بود، چنان‌که از پیروزی صهیونیست‌ها به خود می‌بالید. (۲۲) لور آدلر، آرنت‌شناس معاصر می‌گوید:

آرنت در واپسین ده سال زندگی‌اش به همه سازمان‌های اسرائیلی پول واریز می‌کرد. دلبسته نیست، مگر به این کشور، به «اسرائیل» به این «الگوی سرآمد». (۲۳)

به باور آرنت «صهیونیسم آغاز خودشناسی و خودباوری یهودیان و آغاز بازگشت آنها از برهوت بی‌هویتی به درون تاریخ است.» (۲۴) با این همه، اصلاح‌طلبان او را در ایران به عنوان «فیلسوف خشونت‌گریز» تبلیغ می‌کنند! (۲۵) آرنت شگردی پیچیده داشت و در آثارش کوشید تا ایدئولوژی‌های منتقد «نظام سرمایه‌داری» را خشونت‌گرا نشان دهد؛ شگردی که لیبرال‌ها همواره از آن بهره می‌جستند. کارل کروز، متفکر یهودی اتریشی و منتقد صهیونیسم، در دو کتاب خواندنی‌اش به نام‌های آخرین روزهای انسانیت و سومین شب والپورژیس نشان می‌دهد که چگونه روشنفکران با بافتن «دروغ‌های وقیحانه‌ی تبلیغاتی» سعی می‌کنند تا نه تنها به رژیم‌های دلخواه خود «مشروعیت» بخشند، بلکه آن‌ها را «محبوب» و «مطلوب» نیز جلوه دهند:

چنین روشنفکرانی وقتی به میدان می‌آیند که نیاز به استدلال‌های ظاهر فریب و ساختگی و همچنین ضرورت تحسین‌پذیر کردن اعمال شرم‌آور و نفرت‌انگیز پدید آمده باشد؛ وقتی که «زبان» فقط بازیچه‌ای است برای عوام‌فریبی؛ یک ابزار تسلط در میان ابزارهای دیگر. (۲۶)

این همان راهی بود که پیروان سنت فکری هانا آرنت در ایران نیز می‌رفتند. در هنگامه‌ای که برای مبارزه با پسمانده‌های سلطنت و خشکاندن بقایای آن، عزمِ ایرانیان بر مجازات اسلامی کارگزاران صهیونیسم در ایران قرار داشت، عزت‌الله فولادوند در «مقدمه مترجم» بر کتاب خشونت – که تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (روز آغاز جنگ تحمیلی) را بر خود دارد – به ستایش‌های پیاپی از اقدامات آرنتِ صهیونیست در سال‌های فعالیتش برای آژانس یهود می‌پردازد و شادمانه از ایمان او به «نیروی بی‌مانند قانون اساسی آمریکا» می‌گوید. (۲۷) او به نحوی شگفت‌انگیز، تحلیل آرنت درباره حقانیتِ «اعمال خشونت لیبرال» (مثل جنگ‌های پیشگیرانه) را برای رسیدن به «عدالت» تأیید می‌کند، اما با طعنه به فضای جاری ایران و نقد این ادعا که نزد عده‌‌ای «خشونت انقلابی دارای رسالتی مقدس است» می‌نویسد:

«ستیزه‌جویی» به «خشونت‌گری» می‌انجامد. خشونت مابه‌الا‌شتراک جنگ و انقلاب است… جز با اعتقادی بی‌چون و چرا به «هگل» و دیالکتیک تاریخ، و پذیرش بی‌قید و شرط رسالت واژگون ساختن نظام‌های کهن و گام نهادن به فرداهای خونینِ خوش‌آغاز و اغلب بدفرجام، از اذعان به این نکته گریزی نیست که خشونت و لطف ضد یکدیگرند. (۲۸)

مترجم این تئوری را القاء می‌سازد که هر انقلابی به خشونت می‌گراید و نتیجه آن هم اغلب بدفرجام است. پس از این تحلیل، فولادوند در جمله آخر مقدمه‌اش چنین تهدید می‌‌کند که «از خشونت انقلابی، کینه می‌روید» و «هرکس باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد.» (۲۹) مترجمان سکولار، بنیانگذاران «صهیونیسم سیاسی» را نمونه‌ی ناب آزادی‌خواهی و خشونت‌گریزی معرفی می‌کردند (همان کسانی که همپای آرنت تاسیس رژیم غاصب اسرائیل را «ضرورتی سیاسی» می‌دانستند)، اما با طبقه‌بندی انقلاب اسلامی ایران در ردیف انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، از آن چهره‌ای «خونین و بدفرجام» می‌آفریدند. در عوض، همین مترجمان از «انقلاب آمریکا» که در واقع یک «کودتای ماسونی» است، تصویری زیبا می‌ساختند؛ تصویر یک الگوی آرمانی. (۳۰)

۱۸ ماه پس از چاپ کتاب خشونت، فولادوند در خرداد ۱۳۶۱ ترجمه کتاب انقلاب را به بازار فرستاد؛ کتابی که CIA در جمع‌آوری منابع و مدارک آن به هانا آرنت کمک کرد (۳۱) و به روایت زندگی‌نامه‌نویس او «تبلیغی سیاسی برای انقلاب آمریکا» است. (۳۲) آرنت در تفسیرش از انقلاب، «شورش بوداپست» (قیام مجارستان در ۱۹۵۶) را به عنوان «نمونه یک انقلاب اصیلِ آزادی خواهانه» ستود؛ (۳۳) شورشی که تحلیلگران سازمان جاسوسی سیا رسماً آن را به عنوان یکی از سرچشمه‌های «کودتای مخملی» دانسته‌اند و حتی اسناد دخالت آمریکا برای تحقق آن کودتای ناکام را فاش کرده‌اند. در عین حال، او یکی از مخالفان سرسخت قیام سیاه‌پوستان برای کسب «حقوق مدنی» به شمار می‌رفت و «بارها قربانیان تبعیض نژادی در آمریکا را به سبب مبارزاتشان سرزنش کرد.» (۳۴)

شورش بوداپست يا انقلاب مجارستان

از نگاه آرنت «انقلاب آمریکا نمونه موفق همه‌ی انقلاب‌های مدرن» است و دیگر انقلاب‌ها را هم باید با آن «الگوی آرمانی» سنجید تا اصالتشان محک بخورد. (۳۵) انقلاب آمریکا همه‌ی سنت‌ها را کنار می‌زند، چون «این سنت‌ها دستورالعملی برای اکنون نداشتند.» آمریکایی‌ها اندوخته‌های تاریخی را تنها زمانی به کار می‌بندند که «سودمندی برای اکنون» آنان داشته باشد. (۳۶) پدران انقلاب آمریکا می‌گفتند «تجربه بهترین رهبر ماست و خرد می‌تواند ما را به لغزش بیندازد.» (۳۷) وانگهی، آرنت از «انقلاب فرانسه» به عنوان «پروژه‌‌ای غیرعقلانی» یاد می‌کند، زیرا به روایت او این انقلاب مبتنی بر «حقیقت‌گرایی» است و حقیقت‌گرایی را پایه‌ای برای «رشد استبداد» می‌داند. (۳۸)

این تحلیل از انقلاب، منطبق با حقیقت‌گریزی، سودگرایی و عمل‌گرایی (پراگماتیسم) بود که نمایندگان «فلسفه آمریکایی» مانند جان دیویی و ریچارد رورتی تبلیغ می‌کردند، اما آمریکازدگی افراطی آرنت سبب گشت تا او نزد فیلسوفان MI6 نیز شخصیت مطلوبی نباشد. مثلاً استوارت همپشایر او را نمونه بارز «خودفریبی آمریکایی» دانست، (۳۹) اما آرنت همواره از حمایت لیبرال‌های یهودی در سازمان CIA مانند دانیل بل برخوردار بود. (۴۰) هرگاه اعتبار نظریه‌هایش فرو می‌ریخت، نشریات روشنفکری این سازمان چون پارتیزان ریویو یا امریکن اسکالر برای دفاع از او به میدان می‌آمدند. (۴۱) جان لوکاچ در مقاله «فرصت‌طلبی روشنفکرانه هانا آرنت» می‌نویسد:

ده سال پس از انتشار کتاب «توتالیتاریسم» و درست پس از آن‌که معلوم شد تزهای آرنت بی‌معناست، «آلفرد کازین» در شماره زمستان سال ۱۳۶۱ مجله پُرآوازه «امریکن اسکالر»، این کتاب را در فهرست کتاب‌های ممتاز ۳۰ سال گذشته جای داد. (۴۲)

ادامه دارد…

قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله

پی‌نوشت‌ها:
1.A) Hill, Melvyn. Hannah Arendt: The Recovery of The Public World. New York: ST Martin’s Press, 1979.
B) “Je N’Appartiens a Aucun Group: Un Dialogue Avec Hannah Arendt”. Magazine Litteraire. No, 445, Septembre 2005.
2. رادیو زمانه از شهریور ۱۳۸۷ تا آذر ۱۳۸۷ به صورت پاورقی هفتگی و در ۲۰ قسمت، کتاب میان گذشته و آینده (هشت تمرین در اندیشه سیاسی) نوشته هانا آرنت را با ترجمه سعید مقدم منتشر کرد، چون آن را اثری کلیدی و کلاسیک برای ایجاد دگرگونی‌های سیاسی در ایران می‌دانست. نک: کتابخانه رادیو زمانه، از:
http://zamaaneh.com/library/cat_11
3. سه ماه پس از آنکه انتشار پاورقی ترجمه این کتاب در رادیو زمانه به پایان رسید، توسط نشر اختران در تهران منتشر شد! نک: «هشت تمرین سیاسی هانا آرنت به ایران رسید». خبرگزاری کتاب ایران، ۲ خرداد ۱۳۸۸، از:
http://www.ibna.ir/vdchzink.23nzvdftt2.html
4. «مراسم جایزه کتاب فصل؛ کتاب‌های برگزیده بهار ۱۳۸۸معرفی شدند». خبرگزاری شهر، ۱۵ مهر ۱۳۸۸، از:
http://shahr.ir/ViewNews.aspx?IDNews=2510
5. الف) «بزرگداشت محسن ثلاثی در سازمان میراث فرهنگی». روزنامه سرمایه، ۱۰ آبان ۱۳۸۶، صفحه ۲۴، از:
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1512554
ب) برای مطالعه گزارش روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، نک: «نکوداشت محسن ثلاثی برگزار می‌شود». خبرگزاری کتاب ایران، ۸ آبان ۱۳۸۶، از:
http://www.ibna.ir/vdceen8z.jh87ni9bbj.html
6.الف) «گزارش آرنت به تامپسون در بنیاد راکفلر». ۲۰ دسامبر ۱۹۶۰، کتابخانه کنگره آمریکا. همچنین، نک در:
-Young-bruehl, Elisabeth. Hannah Arendt: For Love of the World. London: Yale University Press, New Haven, 2004.
ب) هانتینگتون در مقدمه کتاب به سرمایه‌گذاری بنیادهای فورد و کارنگی برای پیشبرد پروژه‌اش اشاره کرده است، نک: هانتینگتون، ساموئل. سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی. ترجمه محسن ثلاثی. چاپ چهارم. تهران: نشر علم، ۱۳۸۶، صص ۳-۲.
7. کروز اوبراین، کانر. آلبر کامو. ترجمه عزت‌الله فولادوند. چاپ اول، تهران: انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۰.
8. الف) آرنت، هانا، خشونت. ترجمه عزت ‌الله فولادوند. چاپ اول، تهران: انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۹. ب) آرنت، هانا. انقلاب. ترجمه عزت‌الله فولادوند. چاپ اول، تهران: انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۱.
9. برومند، لادن. کارکرد هانا آرنت در ایران (رساله پژوهشی). واشنگتن. دی. سی: بنیاد عبدالرحمن برومند، ۲۰۰۳، صص ۵-۳ [اصل سند در آرشیو دفتر پژوهش‌های کیهان نیز موجود است.] ۱۰. Saunders. Frances. The Cultural Cold War: The CIA and the World of Arts and Letters. London: The New Press, 2000, Pp 75-90.
11. Pellls. Richard H. The Liberal Mind in the Conservative Age: American Intellectuals in the 1940s and 1950s. Middletown: Wesleyan University press, 1989, Pp 85-83.
12. Waston, David. Hannah Arendt. Fontana Press, 1992, p 61.
13. Ibid, p 57.
14. Ibid, p 79.
15. Young-bruehl, Elisabeth. Hannah Arendt: For Love of the World. New Haven and London: Yale University Press, 1983, Pp 188-189.
16. Ibid.
17. The Cultural Cold War: The CIA and the World of Arts and Letters, Pp 181-182.
18. اسناد سری سازمان جاسوسی سیا دلالت بر سرمایه‌گذاری بزرگ این سازمان از طریق بنیاد فارفیلد برای انتشار و توزیع گسترده مجله پارتیزان ریویو دارد. این مجله یکی از سه ژورنال مهم روشنفکری جهان در دوره جنگ سرد به شمار می‌رفت که چهره‌هایی مانند هانا آرنت، سیدنی هوک، جان دیویی، آلفرد کازین و … با هماهنگی سیا در آن حضور داشتند. اسناد پرونده پارتیزان ریویو در سیا، پایان دهه ۱۹۹۰ از طبقه‌بندی سری خارج شد و بخشی از آن توسط کتابخانه کنگره آمریکا در دسترس پژوهشگران قرار گرفت. نک:
الف) سند سری CIA با شناسه CCF/CHI. گزارش سالانه موسسه فارفیلد (۱۹۶۳ – ۱۹۶۲). کتابخانه کنگره آمریکا.
ب) سند سری CIA با شناسه CDJ/DDE. یادداشت خصوصی. «از سی.دی. جکسون (رئیس بخش عملیات سری سازمان سیا) به کورد مییر. ۱ نوامبر ۱۹۷۵، کتابخانه کنگره آمریکا.
ج) سند سری CIA با شناسه CDJ/DDE، یادداشت خصوصی. «از سی. دی. جکسون (رئیس بخش عملیات سری سازمان سیا) به دنیل بل و آلن گرور». ۱۲ نوامبر ۱۹۷۵، کتابخانه کنگره آمریکا.
19. The Cultural Cold War: The CIA and the worls of Arts and Letters, P 181.
20. Ibid.
21. «گزارش آرنت به تامپسون در بنیاد راکفلر». ۲۰ دسامبر ۱۹۶۰، کتابخانه کنگره آمریکا. همچنین، نک در:
Young-bruehl, Elisabeth. Hannah Arendt: For Love of the World, London: Yale University Press, New Haven, 2004.
22. Watson, David. Hannah Arendt. Fontana Press, 1992, p 66.
23. «دربند افتاده‌ای عاشق: گفتگوی لور آدلر با کاترین کلمان درباره هانا آرنت». ترجمه ستاره هومن. فصلنامه بخارا، شماره ۵۸، زمستان ۱۳۸۵، صص ۷۴-۷۳.
24. Hannah Arendt: The Recovery of the Public World, p 121.
25. «خاطره نویس خشونت» در: قوچانی، محمد. فیلسوف‌ها و شومن‌ها. چاپ دوم. تهران: نشرسرایی، ۱۳۸۳، صص ۱۴۶ – ۱۳۴.
26. کارل کروز، طنزنویس و متفکر اتریشی (۱۹۳۶ – ۱۸۷۴)، نویسنده کتاب‌های آخرین روزهای بشریت و سومین شب والپورژِیس و ناشر مجله مشعل بود. کتاب سومین شب والپورژیس پس از هفت دهه در سال ۲۰۰۵ با مقدمه فیلسوف معاصر فرانسوی، ژاک بوورس، در فرانسه تجدید چاپ شد. برای مطالعه آراء کروز، نک:
آکاردو، آلن. «فراخوان به مقاومت». ماهنامه لوموند دیپلماتیک، اوت ۲۰۰۵. آکاردودر این مقاله دیدگاه‌های کارل کروز را شرح می‌دهد و می‌نویسد: «همه اجزای سازنده حماقت وحشتناکی که کارل کروز، در مجله‌اش مشعل و در کتاب‌هایش مدام آن را تقیح می‌کرد، در دنیای امروز عملاً همچنان فعال و اغلب حتی تقویت هم شده است.»
27. آرنت، هانا. خشونت. ترجمه عزت‌الله فولادوند. چاپ اول، تهران: انتشارات خوارزمی، دی ۱۳۵۹، ص ۹.
28. پیشین، ص ۱۱.
29. پیشین.
30. فضلی‌نژاد، پیام. «تئوری ماسونی علم». (متن تحریر شده‌ی درس گفتار برای دانشجویان دوره دکترای علوم سیاسی دانشگاه تهران). خبرگزاری فارس، ۱۳ اسفند ۱۳۸۷، از:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8712121709
31. سند سری CIA با شناسه CCF/CHI. گزارش عملیات. «از جان کلوز (رئیس ایستگاه عملیات PSB در انگلستان) به نیکلاس ناباکوف». ۲۷ ژوئن ۱۹۵۲، کتابخانه کنگره آمریکا. در این سند، جان کلوز، نماینده سازمان سیا، مذاکراتش با هانا آرنت را شرح می‌دهد و خطاب به رئیس کل عملیات جاسوسی PSB می‌نویسد: «مذاکراتی طولانی با هانا آرنت داشتم و به وی یکی، دو نفر از متخصصان دفتر خارجه خودمان را معرفی کردم تا ابزار خبری بی‌شماری را برای کتاب جدیدش مهیا کرده باشم.»
32. واتسن، دیوید. هانا آرنت. ترجمه فاطمه ولیانی. تهران: انتشارات هرمس، ۱۳۸۵، ص ۸۵.
33. کرنستن، موریس. «هانا آرنت». ترجمه عزت‌الله فولادوند، فصلنامه نگاه نو، شماره ۳۱، بهمن ۱۳۷۵، ص ۷۹.
34. Arendt, Hannah. On Violence. London: Allen Lane, 1970, Pp 18, 63, 76.
35. بشیریه، حسین، لیبرالیسم و محافظه‌کاری (تاریخ اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم). چاپ دوم. تهران: نشر نی، ۱۳۷۹، ص ۱۵۳.
36. محمودزاده، شکوه. «مفهوم انقلاب نزد هانا آرنت». مجله دستاورد (اروپا). صص ۸ -۲.
37. پیشین، ص ۳.
38. پیشین، ص ۳ – ۲.
39. The Cultural Cold War: The CIA and the World of Arts and Letters, P 234.
40. Ibid, P 145.
41. Ibid, P 351.
42. لوکاچ، جان، «فرصت‌طلبی روشنفکرانه هانا آرنت». ترجمه مهدی خلجی. فصلنامه بخارا، شماره ۵۸، زمستان ۱۳۸۵، ص ۲۹۸.
منبع: پیام فضلی‌نژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان.

…..

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

Check Also

اهمیت کلیدواژه دروغ در جنگ نرم

اهمیت کلیدواژه «دروغ» در «جنگ نرم»

غرب با «دروغ‌گویی رسانه‌ای» و با تمرکز بر شگرد «خبررسانی جعلی» (Fake news) با تلفیق میان راست و دروغ و تغییر حقایق به «مدیریت افکار عمومی» مبادرت می‌ورزد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 3 =