تابوشکنی مرحلهای در سینمای ایران (قسمت سوم) فیلمفارسی
مردم مسلمان ایران، تا پیش از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، هر فیلم و اثر سینمایی ایرانی را که در آن صحنههای رقص، آواز خواندن و همبستری وجود داشت، تحت عنوان فیلمفارسی (Persian Film) شناخته و ذیل آثار سینمایی بیارزش دستهبندی مینمودند. در تاریخ سینمای ایران از این آثار با عنوان فیلمهای آبگوشتی نیز تعبیر میشد.
گرچه اصطلاح سینمای آبگوشتی، از دهه ۱۳۳۰ رایج و در سینمای ایران باب شد، اما گُسترهی استفاده از این واژه در اوایل دهه ۱۳۵۰ و با ساخت فیلمهای سینمایی شاخصی همچون کلبهای آن سوی رودخانه به اوج خود رسید. همچنین منتقدین و مخاطبین سینما از الفاظی چون مُبتذل یا مُنحرف برای اینگونه فیلمها بهره میبردند.
پس از حضور نخستین گروه از بازیگران بیعفت و بیحیای بومی در صنعت سینمای ایران و بالأخص پس از بازی زری خوشکام بهعنوان نخستین زن کاملاً عریان و برهنه در سینمای ایران، دیگر عریانشدن بازیگران، رقص و اعمال جنسی، با حضور جریانات فرهنگی خاص و حمایتهای ویژهی حاکمیت پهلوی به عُرفی رایج در محصولات سینمایی آن دوران مبدل گردید.
یکی از دلایل اصلی ورشکستگی صنعت سینمای ایران در آن سالها و بالأخص در اواسط دهه ۱۳۵۰، همین حضور پُررنگ سینمای آبگوشتی و کثرت تولید فیلمهای مغایر با ارزشها و باورهای عمومی مردمِ مسلمان ایران بود؛ آثار سینمایی پُرتعدادی که تحت عنوان سینمای اجتماعی، در سطحی گسترده عرضه میشد و جُز محدود مخاطبانی در آن روزگار، اسباب انزجار عمومی جامعه را فراهم میساخت.
پس از انقلاب اسلامی ایران، فضای سینما و محتوای تولیدات سینمایی کشور، تقریباً یک دهه خالی از هرگونه تابوشکنی (Breaking Taboo) شاخص و مطرحی بود. در این دوران صنعت سینما، بیشتر بهدنبال کسب مشروعیت و بهدست آوردن آبروی از دست رفتهاش در میان مردم بود.
مضمون اصلی غالب فیلمهای سینمای ایران تا اوایل دهه ۱۳۷۰، رشادتهای رزمندگان در میدانهای نبرد و موضوعات اخلاقی و عرفانی بود؛ مضامینی که با وجود برخی ایرادات و اشکالات، در مجموع از هرگونه تابوشکنی ویژه و تقابل مستقیم با فرهنگ و اعتقادات مردم مسلمان ایران تُهی بود.
توجه به موضوع جنگ و فهم صحیح از نبرد اسلام با جهان استکبار به تکثیر روحیهی جهادی در صنعت سینمای ایران و پروش نسل جدید «سینماگر متعهدِ آشنا به فرم» منتج شد و توانست با خلق ژانر دفاع مقدس، به خلق تولید آثار شاخصی همچون پرواز در شب، دیدهبان، گذرگاه، هویت و… موفق شود.
در این میان طیف دیگری از سینماگران و بالأخص گروهی از فعالان سینمایی پیش از انقلاب، بهسبب درگیری جامعه با موضوع جنگ و مخاطبپذیر بودن سینمای دفاع مقدس، شاید برای کسب بودجه و امکانات دولتی و یا شاید هم خالصانه و بهخاطر تحولات روحی انقلابی خود، از همان آغاز جنگ اقدام به خلق آثار سینمایی ویژهای همچون عبور از میدان مین، عقابها، پلاک، اتاق یک، کانی مانگا و… در ژانر جنگ نمودند. آثار نسبتاً موفقی که اگرچه بعضاً در تعارض با ژانر دفاع مقدس قرار میگرفت، اما در مجموع توانست ذهنیت پیش از انقلابی ایشان را در اذهان جامعه بزداید و نهایتاً به تثبیت جایگاه برخی از ایشان در سینمای انقلاب منجر شود.
سینمایی که همخوانی نزدیکی با سبک زندگی عموم مردم داشت، باعث اعتماد و آشتی قشر قابل توجهی از مردم با سینما شد اما از اوایل دهه ۱۳۷۰، دُمل چرکین تابوشکنی در سینمای ایران دوباره سر گشود و اینبار دیگر دست استعماری سلطهگران فرهنگی غرب بهصورت مستقیم دیده نمیشد، بلکه مشکل اصلی حضور مدیران فرهنگی و سینمایی بود که در بهترین صورت اگر نگوییم مغرض بودند، باید بگوییم که سینما و رسانه را بهخوبی نمیشناختند.
قطعاً میبایست دههی ۱۳۶۰ را یکی از حساسترین مقاطع انقلاب اسلامی دانست. دورانی که با اعلان رسمی و علنی رویارویی ملت مسلمان ایران با ابرقدرتهای شرق و غرب همراه بود و حماسهآفرینی ملت مسلمان ایران مبتنی بر فرهنگ شیعی ایثار و شهادت، در هشت سال دفاع مقدس موجب گردید تا ارکان اقتدار ملی در جامعهی ایران مسیر جدیدی یابد و غرور ملی در جامعهی ایران متجلی گردد.
اما در همین دهه بهسبب حضور مدیریت مرموز اجرایی در دولتهای سوم و چهارم جمهوری اسلامی، فرایند تثبیت پروسهی دولتسازی (State Building) در نظام نوپای جمهوری اسلامی با حضور جریانهای التقاطی همراه شد و در شرایط التهابات ناشی از جنگ در فضای عمومی جامعه و اعمال تروریستی گروهکهای نفاق و…، فرایند نظامسازی (System Building) در جمهوری اسلامی نیز با مبانی التقاطی همراه گردید. التقاطی که امروزه به خوبی در عرصههای محتلف اجرایی و بالأخص در عرصهی فرهنگی کشور قابل مشاهده و پیگیری میباشد.
البته عموم تابوشکنیهای صورت گرفته در سینمای پس از انقلاب، توسط افراد و شخصیتهای کانونی قدرت و بعضاً پُرمدعای مذهبی صورت پذیرفته است. چنانکه برای نخستینبار یکی از اعضای اصلی حلقهی متصل به برخی جریانات مدعی صیانت از فرهنگ و هنر انقلاب، اقدام به تابوشکنی ویژه و خلق اثری سینمایی با عنوان «عروس» نمود.
اثری که بهسبب جریانبندیهای قبیلگی رایج، شرایط بهنحوی رقم خورد که حتی برخی نیروهای شاخص و اصیل هُنر انقلاب اسلامی، همچون شهید والامقام، سیدمرتضی آوینی در آن فضا به وادی تحسین از این اثر مجعول سینمایی کشیده شده و به این ترتیب نخستین گام در مشروعیت بخشیدن به تابوشکنی از درون نظام برداشته شد. البته شهید آوینی مدتی پس از آن در جلساتی بهصراحت اعلام نمود که در زمینهی تعریف از این فیلم دچار اشتباه شده است.
فیلم سینمایی «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی در سال ۱۳۷۰، اولین فیلمی بود که تابوشکنی نسبت به خط قرمزهای دهه شصت را آغاز کرد. در این فیلم سینمایی، برای نخستینبار پس از پیروزی انقلاب، شاهد تصویرسازی ویژه از عروس و جشن عروسی در خیابانهای شهر و در ایام جنگ تحمیلی هستیم.
در کنار این تصویرسازی، گفتوگوهای عاشقانهی زن و شوهر، بههمراه رویکرد جانبی و حاشیهای به دفاع مقدس در روایت و اهمیت زندگی مادی و بالأخص حضور پُررنگ موسیقی و صدای ضبط در جای جای فیلم و… جملگی سبب شد تا این فیلم سینمایی بهعنوان یک اثر تابوشکن شاخص، در حافظهی سینمای پس از انقلاب اسلامی ثبت شود. روندی جدید برای جامعهی تازه از جنگ فارغشدهی ایران، و نسبت به سبک زندگی آن روزها.
فیلم سینمایی تحفه هند، به کارگردانی محمدرضا زهتابی در سال ۱۳۷۳ نیز، اولین فیلم بعد از انقلاب است که پای رقص را دوباره به سینمای ایران باز میکند. فیلمی که در فضای ملتهب آن روزهای کشور موجب حمله دوباره بعضی از مردم به سالنهای سینما شد. واکنش اینبار مردم شبیه قبل از انقلاب نبود. مردم انقلابی ایران اینبار هشیارتر نسبت به سینمایی که هدف تابوشکنی دارد واکنش سریع نشان دادند. فیلم، اکران محدودی داشت ولی بعدها بارها از رسانه ملی، با وجود تمامی خط قرمزهای سفت و سختش، پخش شد!
فیلم سینمایی هنرپیشه به کارگردانی محسن مخملباف نیز در همان سال ۱۳۷۳، برای اولینبار موفق شد تا تابوی حجاب را بشکند و زنان فیلم را با حجابی غیرمعمول، نسبت به وضع جامعه، به نمایش درآورد.
فیلم سینمایی هنرپیشه علاوه بر تابوشکنی از حجاب اسلامی، تاکید ویژهای نیز بر اختیار همسر دوم و فرزندآوری غیرمعمول دارد که این امر از دیگر نکاتی بود که مطرح کردن آنها به حتم باعث شکستن تابوهای بزرگتری در سالهای آینده سینمای ایران شده است.
فیلم سینمایی آدم برفی به کارگردانی داوود میرباقری در انتهای سال ۱۳۷۳، تابوشکنی در سینمای ایران را با مفهوم دیگری آشنا کرد و آن، زن شدن مرد و تغییر جنسیت در کنار آرایش سنگین زنانه و ترسیم رسمی و بدون محدودیت هنر تنکامه، یعنی همان هنر اروتیک (Erotic) بر پردهی نقرهای سینماهای ایران پس از انقلاب اسلامی بود.
بوسیدن مرد از جانب زن (همان مرد زننما) نیز از جمله مسائلی بود که باعث شد فیلم سینمایی آدم برفی تا سال ۱۳۷۶، با وجود پخش گسترده غیرقانونی بر سَر در سینماهای کشور ظاهر نشود و حتی پس از اکران رسمی خود در سینماها نیز با اعتراض فیزیکی گروههای مختلف آن زمان مواجه گردد.
اما حضور متولیان وقت ارشاد بر مصدر رسانه ملی موجب شد تا فیلم سینمایی آدم برفی در سالهای بعد با اعمال ممیزیهای نسبتاً زیاد بارها از رسانهی ملی جمهوری اسلامی پخش گردد!
در سال ۱۳۷۶، فیلم سینمایی مرد عوضی به کارگردانی محمدرضا هنرمند موجب تابوشکنی در نمایش میزان آرایش شخصیتهای زن داستان و نمایش رسمی عشوهگری و ترسیم صحنههای اروتیک میشود.
تحولات اساسی و تابوشکنیهای عمده در صنعت سینمای پس انقلاب اسلامی را میبایست به نوعی کارویژهی همان جریان مُدعی صیانت از فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی و سازندگان فیلم عروس قلمداد نمود. چرا که بهروز افخمی بار دیگر در سال ۱۳۷۷، دست به کار میشود و اینبار در قامت یک رفُرمیست (اصلاحطلب) تمام عیار، بهدور از هرگونه چرخش و پناه گرفتن ظاهری در پس امثال شهید آوینی، اقدام به تولید اثر ویژهی دیگری در صنعت سینمای ایران میکند و با تولید اثر خوشساخت شوکران تابوشکنی بزرگی را نسبت به عُرف آن روزهای جامعه مرتکب میشود.
تا پیش از فیلم سینمایی شوکران، موضوع ازدواج موقت و خیانت، به این صراحت در سینما مطرح نبود. این اثر سینمایی علاوه بر مورد اعتراض قرار گرفتن از طرف گروههای موسوم به فشار، نظیر انصار حزب الله، از سوی جامعه پرستاران کشور نیز مورد هجمه و شکایت قرار گرفت.
البته علیرغم همه اعتراضات و شکایتهای صورت گرفته در سال ۱۳۷۹، فیلم سینمایی شوکران با حمایتهای ویژهی متولیان فرهنگی و سینمایی کشور به اکران درآمد و علاوه بر اینکه در سطح گیشه، عنوان پُرفروشترین فیلم سال را از آن خود ساخت؛ از سوی منتقدان سینمای ایران نیز بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران انتخاب و مورد تشویق ویژه قرار گرفت و اینگونه بود که موضوع خیانت بهعنوان موضوعی فراگیر و پُرطرفدار برای سینمای اجتماعی ایران مبدل گردید.
بدون شک مسائلی که پیرامون خیانت برای نخستینبار در سینمای پس از انقلاب در فیلم شوکران بیان میشود هرگز در فیلمهای قبل از خود بدین صراحت بیان نشده و خط بالارونده تابوشکنی در آثار سینمایی با تولید این اثر تحولی اساسی پیدا کرد و تولید این اثر بود که شرایط را برای پرداخت صریحتر به موضوع خیانت در آثار سینمایی پس از آن، بالأخص اثر قابل تأملی همچون قرمز به کارگردانی فریدون جیرانی در سال ۱۳۷۸ مهیا کرد.
نویسنده: سید وصال مهدوی
ادامه دارد… فیلمفارسی
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله [بزودی]
فیلمفارسی ، فیلمفارسی ، فیلمفارسی
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
فیلمفارسی ، فیلمفارسی ، فیلمفارسی
البته باید بگویم قبل از فیلم کلبه ای آن سوی رودخانه در سال۱۳۳۸ فیلمی با نام قاصد بهشت ساخته شده بود که در آن بازیگر زن ارمنی به نام ایرن زازیانس برهنه شده بود و کلبه ای آن سوی رودخانه اولین فیلم سکسی در ایران نبوده است
دمتون گرم
دقیق ادامه بدید