نقشه راه آکادمی علوم سیاسی آمریکا

نقشه راه آکادمی علوم سیاسی آمریکا

ارتش سرّی روشنفکران (قسمت بیست‌وپنجم) آکادمی علوم سیاسی آمریکا
سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (۱)

«عمل‌گرایان» بنا به «فطرت» خود چندان روی مسائل اسلام و انقلاب متمرکز نیستند. جهت اصلی آنان ادامه سیاستی بود که تصور می‌کردند اجرای آن برای ایران نتایج خوب «تکنولوژیک» و «فن‌سالارانه» به بار می‌آورد و در این مسیر، توجهی به «مذهب» یا «خلوص مذهبی سیاست‌هایشان» نداشتند. (۱)
«کنت پولاک»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جدال «خیر» و «شر» در فلسفه‌ی سیاسی سکولار را گرچه هانا آرنت به صحنه‌ی بحث‌های عمومی کشاند و عزت‌الله فولادوند و خشایار دیهیمی بر مبنای آن ایرانیان را «آلت شر» نامیدند، اما در آستانه‌ی وقوع سلسله کودتاهای مخملی اروپای شرقی یک اتفاق مهم افتاد.

روز سوم سپتامبر ۱۹۸۷ وقتی ساموئل هانتینگتون در مقام رئیس هشتاد و سومین نشست سالانه‌ی آکادمی علوم سیاسی آمریکا از واشنگتن. دی. سی به شیکاگو رفت تا به صورت‌بندی مأموریت‌های «سیاستمداران اصلاح‌طلب» بپردازد، گفت نظام جمهوری اسلامی ایران «یک شر بدتر از نظام‌های استالین و هیتلر» است که «هر وسیله و هر میزان خشونتی در راه سرنگونی آن مشروع است.» (۲)

پیشنهاد استراتژیست پنتاگون برای براندازی جمهوری اسلامی گسترش «علم سیاست دموکراتیک» بود؛ تئوری‌ای که خیلی سریع مبنای کنش‌های سیاسی اصلاح‌طلبان ایرانی را ساخت و به‌عنوان تز مرجعِ «گذار به دموکراسی» در دانشگاه تهران تدریس شد. (۳)

ساموئل هانتینگتون، جوزف نای، جین شارپ و فرانسیس فوکویاما چهره‌های نامدار حلقه‌ای هستند که آنان را «فلاسفه پنتاگونی» می‌نامیم. هر ۴ نفر، فارغ‌التحصیل دانشگاه هارواد و از پژوهشگران ارشد بنیادهای راکفلر، فورد و کارنگی به‌شمار می‌رفتند. هر ۴ نفر، از استراتژیست‌های وزارت دفاع آمریکا بودند. هر ۴ نفر، برخلاف نسل فیلسوفان یهودی و روشنفکران لیبرال نه‌تنها به افشای هویت جاسوسی خود حساسیت نشان نمی‌‌دادند، بلکه با اشتیاق برای دستیابی به مناصب امنیتی می‌کوشیدند و هسته‌ی راهبری و نظریه‌پردازی کودتای مخملی را می‌ساختند.

برای نمونه، ساموئل هانتینگتون در پنتاگون کرسی دائم مطالعات استراتژیک دفاعی را داشت. (۴) جین شارپ در تربیت تیم‌های عملیاتی سیا ایفای نقش کرد. (۵) جوزف نای در دولت بیل کلینتون به معاونت امنیتی وزارت دفاع آمریکا رسید (۶) و فرانسیس فوکویاما تا بالاترین رده‌های پژوهشگاه تحقیقاتی دفاعی پنتاگون ترقی کرد. (۷) هر ۴ نفر تئوری‌های سیاسی‌ای را صورت‌بندی کردند که به مبانی استراتژیک آمریکا در قرن ۲۱ بدل گشت. هانتینگتون نظریه علم سیاست و اصلاحات سیاسی و کتاب موج سوم دموکراسی ارائه داد. (۸) جوزف نای برای نخستین بار از تئوری قدرت نرم در مقام دینامیزم درونی جنگ‌های نرم آمریکا سخن گفت. (۹) شارپ، استراتژی مبارزه مدنی را برای گذار از دیکتاتوری به دموکراسی منتشر ساخت (۱۰) و فوکویاما رساله پایان تاریخ را در ژورنال نشنال اینترست چاپ کرد. (۱۱)

جین شارپ و ساموئل هانتینگتون

ساموئل هانتینگتون، رهبر ایدئولوژیکِ فلاسفه پنتاگونی، سال‌ها صاحب مسئولیت‌‌های رسمی امنیتی بود. زندگی آکادمیک او در دهه ۱۹۵۰ تنها پیرامون نظریه‌پردازی نظامی متمرکز گشت، (۱۲) اما از سال ۱۹۶۵ برای تدوین الگوی «توسعه لیبرالیستی» و «گذارهای دموکراتیک» در پروژه مشترک مرکز امور بین‌المللی دانشگاه هاروارد با بنیادهای فورد، کارنگی و راکفلر مشارکت کرد (۱۳) و پس از ۳ سال، کتاب سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی را به چاپ رساند. (۱۴) سال ۱۹۷۷، همراه دوست قدیمی‌اش زبیگنیو برژینسکی به شورای امنیت ملی پیوست و در دوره بحران امنیتی آمریکا به هنگام پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جیمی کارتر او را به عنوان «هماهنگ‌کننده امنیتی کاخ سفید» برگزید. (۱۵)

وقتی ویلیام کیسی، رئیس آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا در ۱۴ ژانویه ۱۹۸۳ فرمان سِرّی راهکارهای امنیت ملی شماره ۷۷ را به امضاء رونالد ریگان رساند، (۱۶) هانتینگتون پژوهش‌های خود را پیرامون گذارهای دموکراتیک در کشورهای جهان متمرکز ساخت و یک سال بعد، رساله‌ی آیا کشورهای بیشتری دموکراتیک می‌شوند؟ را در ژورنال علوم سیاسی منتشر کرد. (۱۷) این رساله، هسته اصلی تئوری موج سوم دموکراسی به شمار می‌رود که در ایران به «کتاب مقدس براندازان» مشهور است. سال ۱۹۸۶، همان زمان که او بر کرسی ریاست انجمن علوم سیاسی آمریکا تکیه زد، وزارت دفاع و وزارت خارجه ایالات متحده به‌دنبال دانشمندی می‌گشتند تا پُست «استراتژیست امور دفاعی» را به او بسپارند. (۱۸)

صاحب این منصب، برپایه‌ی سنتی قدیمی، نقش «عقل منفصل امنیتی» را برای هر دو وزارتخانه بازی می‌کرد. در نظر آنان، گزینه‌ای بهتر از ساموئل هانتینگتون وجود نداشت؛ کسی که در سی سالگی‌اش با نگارش کتاب سرباز و دولت (۱۹۵۷) صاحب پرنفوذترین تئوری در حیطه روابط نظامی آمریکا به‌شمار می‌رفت (۱۹) و در پنجاه سالگی‌اش به‌عنوان پایه‌گذار و سردبیر مجله فارین پالیسی، یکی از ده متفکر کلیدی بلوک غرب لقب گرفت. با قبول پُست «استراتژیست امور دفاعی» و در آستانه ۶۰ سالگی به حلقه مرکزی پروژه‌ای راه یافت که آن را «دستور کار امنیتی دائم آمریکا» می‌دانند: «کودتای مخملی».

هانتینگتون در مقام رئیس هشتاد و سومین نشست سالانه انجمن علوم سیاسی آمریکا با ارائه نظریه‌ی علم سیاست و اصلاحات سیاسی گفت که نمی‌توان کسی را «عالِم سیاست» نامید، مگر ابتدا «علم دموکراتیک سیاست» و آرمانشهر آمریکایی را پذیرفته باشد. (۲۰) چون این علم از سال ۱۹۴۵ «به کامل‌ترین وجه در ایالات متحده نشو و نما یافته و این کشور، نخستین و کامل‌ترین دموکراسی در جهان متجدد است.» (۲۱) سپس با ستایش از لخ‌والسا، رهبر جنبش همبستگی لهستان، به ضرورت «تربیت سیاستمداران اصلاح‌طلب توسط دانشگاه‌های آمریکایی» پرداخت؛ سیاستمدارانی «عملگرا» که با ایجاد نهادهای دموکراتیکِ باثبات، «آهسته و پیوسته» در فکر سرنگونی رژیم‌های ضدآمریکایی در کشورشان هستند. (۲۲)

او با تحلیل آرایش سیاسی جهان، جمهوری اسلامی ایران را «شَرّی بدتر از نظام‌های هیتلر و استالین» دانست و از ایجاد «ارتش رستگاری دموکراتیزاسیون» برای فروپاشی چنین رژیم‌هایی سخن گفت. (۲۳) نظریه‌ی علم سیاست و اصلاحات سیاسی به‌عنوان بیانیه هدف آکادمی پذیرفته شد تا تکلیفِ «رسالت حرفه‌ای علم سیاست» را در عرصه جهانی مشخص کند و نیز برپایه‌ی روایت هانتینگتون به تمایز ۲ مفهوم «خیر» و «شر» بپردازد:

عالمان علم سیاست می‌خواهند «عملی خیر» انجام دهند. آن‌ها می‌خواهند دانش مربوط به زندگی سیاسی را گسترش دهند. لیکن همچنین آرزومندند تا دانش را برای «اصلاحات سیاسی» به کار برند؛ یعنی به توسعه و ترویج «دموکراتیزاسیون» میل دارند. از نظر تاریخی، «علم سیاسی» و «دموکراسی» گرایش داشته‌اند که تواماً و به همراه هم توسعه یابند. (۲۴)

آکادمی علوم سیاسی آمریکا در واقع علم را به ۲ بخش «خیر» و «شرّ» تقسیم می‌کند و به «خودی» و «غیرخودی»سازی در حوزه دانش دست می‌زند؛ مرزکشی‌ای که در حوزه فلسفه نیز کاملاً آشکار است. سِر کارل پوپر و ریچارد رورتی نیز در مقام بزرگترین فلاسفه معاصر غرب، فلسفه را شامل ۲ بخش «مسائل استبدادی فلسفی» و «موضوعات دموکراتیک فلسفی» می‌دانستند و هر دو می‌گفتند سوال از ماهیتِ دموکراسی لیبرال از نوع «سؤالات اقتدارگرا» است و ما وظیفه‌ای برای پاسخ دادن به چنین پرسش‌هایی نداریم. (۲۵)

همین گرایش به خودی و غیرخودی‌سازی علم و فلسفه، طبعاً کار را به جایی رساند که هانتینگتون هم گفت «عمل خیر سیاسی» یعنی «اصلاحات آمریکایی» برای تحقق دموکراتیزاسیون:

پیدایش «علم سیاست» بخشی از جنبش گسترده اصلاحات ترقی‌خواه در زندگی سیاسی و فکری ایالات متحده در اواخر سده‌ی نوزدهم بود. این ارتباط تاریخی خاص بین «علم سیاست» و «اصلاحات سیاسی» مبتنی بر یک اساس منطقی است… ما تنها یک «علم سیاست دموکراتیک» داریم که نخست و به کامل‌ترین وجه در آمریکا رشد یافته است، چرا که ایالات متحده نخستین و کامل‌ترین «دموکراسی» در جهان متجدد است. به همان حد که دموکراسی یک «نظام جهان‌شمول» حکومت است، این علم هم یک «علم جهان‌شمول» است. (۲۶)

بنابراین اصلاحات سیاسیِ دموکراتیک یا «دموکراتیزاسیون آمریکایی» هدف استراتژیکِ علوم انسانی سکولار است. فلسفه سیاسی معاصر برپایه تحقق ایدئولوژی «لیبرال سرمایه‌داری» صورت‌بندی شده است و هیچ فرجام و غایت دیگری برای آن متصور نیست. اگر فلسفه‌ای با این هدف همخوان باشد، «خیر» است و مبارک؛ و اگر راهی دیگر برود «شرّ» است و نامیمون. آکادمی علوم سیاسی آمریکا راهبرد مبارزه با فلسفه‌ها و نظام‌های سیاسی معارض با دموکراسی را چنین ترسیم می‌کند:

باید آن نظام سیاسی را «اسوه‌ی شرارت» و بدترین نظام ممکن توصیف کرد و بنابراین، از هرگونه تماس و همکاری با آن باید اجتناب ورزید. در نتیجه، باید به کلی «محو» و «نابود» شوند. این یک استراتژی ساده و موثر است. تمرکز بر یک «شرّ» که شرارتش را نمی‌توان انکار کرد انزجاری اخلاقی ایجاد می‌کند. بسیج سیاسی (علیه آن را) تسهیل می‌کند. هدفی روشن، ساده و متحدکننده به دست می‌دهد؛ در عین حال از پرداختن به این موضوع تفرقه‌افکنانه پرهیز می‌کند که چه چیزی باید جایگزین آن شرّ شود. اگر نظام سیاسی موجود، بدترین نظام ممکن باشد، آن‌گاه عملاً هر وسیله‌ای و هر میزان خشونت، در راه سرنگونی آن مشروع است. (۲۷)

بیانیه هدف آکادمی علوم سیاسی آمریکا سپس به رژیم‌هایی که «اسوه شرارت» هستند می‌پردازند و نظام جمهوری اسلامی ایران را «یک شرّ بدتر از نظام‌های استالین و هیتلر» می‌خواند (۲۸) که «هر وسیله و هر میزان خشونتی در راه سرنگونی آن مشروع است.» (۲۹) اما پیشنهاد عالمان سیاسی آمریکا برای سرنگونی این نظام، پیشبرد «اصلاحات سیاسی دموکراتیک» در کنار تحریم‌های گسترده برای فروپاشی ایدئولوژیک رژیم و فلج کردن سیستم عصبی دولت تا رسیدن به موقعیت وقوع انقلاب مخملی است، نه یک حمله نظامی خونین؛ پس باید به سمت گسترش «علم سیاست دموکراتیک» در ایران رفت:

«علم سیاست» برای رژیم‌های اقتدارگرا [ضد آمریکایی] بسیار «خطرناک» است، چون «دانشجویان» این رشته که در آمریکا تحصیل می‌کنند، به نیرویی جدّی برای تحقق فرآیند «دموکراتیزاسیون» تبدیل خواهند شد. پیدایش دموکراسی به توسعه علم سیاست کمک می‌کند و توسعه علم سیاست هم در پیدایش و باثبات‌سازی دموکراسی مشارکت می‌کند. عالمان علم سیاست صلاحیت این را دارند که راه‌هایی را برای کشورهایی که هنوز دموکراسی در آن‌ها محقق نشده، ارائه دهند. (۳۰)

آکادمی همچنین نقش بنیادهای آمریکایی مانند بنیاد فورد را برای تاسیس دپارتمان‌های علوم سیاسی در دانشگاه‌های کشورهای جهان سوم می‌ستاید و نقش آنان را رکنی از فرآیند فروپاشی ایدئولوژیک کشورهای دیگر می‌داند. (۳۱) وانگهی، تاسیس یک «ارتش رستگاری» را برای براندازی کشورهای ضدآمریکایی پیشنهاد می‌دهد:

«ارتش رستگاری دموکراتیزاسیون» که «با مهندسی سیاسی به نجات جهان کمک می‌کند» و شعاری دارد: «جهان را نجات بده، آهسته و پیوسته.» (۳۲) همان تئوری‌‌ای که آن را «جنگ نرم» می‌نامیم و طبق تلقی آکادمی علوم سیاسی آمریکا بنیادی‌ترین درس سیاست در عصر حاضر است:

بنیادی‌ترین «درس سیاست» این است که هیچ میان‌بری برای «رستگاری سیاسی» وجود ندارد. اگر می‌باید جهان را نجات داد و نهادهای دموکراتیک در آن ایجاد شوند، باید از مجرای «اصلاحات تدریجی و فزاینده» توسط مردان و زنان واقع‌نگر، میانه‌رو و با حالت «آهسته و پیوسته» صورت پذیرد. این پیامِ تامل‌برانگیز، اما امیدبخشِ «رشته‌ی علوم سیاسی» است. (۳۳)

ادامه دارد…

قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله

پی‌نوشت‌ها:

۱.Kenneth M. Pollack. The Persian Puzzle: The Conflict Between Iran and America, p 499.
2. Huntington, Samuel P. “One Soul at a Time: Political Science and Political Reform”, The American Political Science Review, Vol. 82, No. 1. Mar. 1988.

۳. هانتینگتون، ساموئل، و دیگران. گذار به دموکراسی (ملاحظات نظری و مفهومی). ترجمه محمدعلی کدیور. تهران: گام نو، ۱۳۸۶.
4. «مرور اندیشه‌ی ساموئل هانتینگتون» در: نظریه برخورد تمدن‌ها؛ هانتینگتون و منتقدانش. ترجمه مجتبی امیری. تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۸۶، ص ۱۹.

۵. Mcyssan. Thierry. “The Albert Einstein Institution: non-violence according to the CIA”. 4 January 2005. Voltaire Network.
6. Wikipedia contributors. Joseph Nye, Wikipedia. The Tree Encyclopedia. accessed January 1, 2010:
http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Joseph Nye&oldid=334961407
7. A) Francis Fukuyama Board of Trustees in RAND Corporation. Ref; RAND Corporation Board of Trustees. The RAND Corporation: http://www.rand.org/about/organization/randtrustees.html
B)Wroe, Nicholas. “History’s pallbearer”. The Guardian. 10 May 2002.
8. Samuel P. Huntington. One Soul at a Time: Political Science and Political Reform. The American Political Science Review: Vol. 82, No. I. Mar, 1988.
9. Joseph S. Nye. Power and interdependence. Co-authored with Robert 0. Keohane. 2nd ed. Glenview, IL: Scott, Foresman. 1989. JXI395 Keo Central Library Main Shelves.
10. Sharp, Gene. Social Power and Political Freedom. Sargent (Porter).Publisher,U.S. June 1980.
11. The End of History and the Last Man. In Wikipedia, The Free Encyclopedia. Retrieved 17:20, november 22, 2011
12. Huntington, Samuel P. (2009, December 18). In Wikipedia, The Fret Encyclopedia. Retrieved 16:39, December 19, 2009.
13. Huntington, Samuel P. Political Order in Changing Societies. Yale University Press, 1968. Pp 10-11.
14. Ibid.
15. Huntington, Samuel P. In Wikipedia, The Free Encyclopedia.
16. Management of Public Diplomacy Relative to National Security. NSC- NSDD-77. FAS: The Federation of American Scientists: http://www.fas.org/irp/offdocs/nsdd/nsdd-077.htm
17. Huntington, Samuel P. “Will More Countries Become Democratic?” Political Science Quarterly. Vol. 99, No. 2, Summer, 1984.

۱۸. «مرور اندیشه‌ی ساموئل هانتینگتون» در: نظریه برخورد تمدن‌ها؛ هانتینگتون و منتقدانش. ترجمه مجتبی امیری. تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۸۶، ص ۱۹.

۱۹. Huntington, Samuel P. The Soldier and state. Cambridge: Harvard University Press, 1957.
20. Huntington, Samuel P. “One Soul at a Time: Pilitical Science and Political Reform”, The American Pilitical Science Review, Vol. 82, No. 1. Mar, 1988, P 34.
21. Ibid, p 31.
22. Ibid.
23. Huntington, Samuel P. “One Soul at a Time: Pilitical Science and Political Reform”, The American Pilitical Science Review, Vol. 82, No. 1. Mar, 1988.
24. Ibid

۲۵. برای مطالعه بیشتر، نک:
الف) پوپر، کارل. سرچشمه‌های دانایی و نادانی. ترجمه عباس باقری. تهران: نشر نی، ۱۳۸۷، صص ۷۵ – ۷۳.
ب) رورتی، ریچارد. اولویت دموکراسی بر فلسفه. ترجمه خشایار دیهیمی. چاپ دوم. تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۸۵، صص ۴۵ و ۵۶.

۲۶. “One Soul at a Time: Political Science and Political Reform”, The American Political Science Review, P 35 – 36.
27. Ibid, p 36.
28. Ibid, p 37.
29. Ibid.
30. Ibid, P 38.
31. Ibid.
32. Ibid.
33. Ibid, P 39.

منبع: پیام فضلی‌نژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان.

آکادمی علوم سیاسی آمریکا

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

آکادمی علوم سیاسی آمریکا

همچنین ببینید

اهمیت کلیدواژه دروغ در جنگ نرم

اهمیت کلیدواژه «دروغ» در «جنگ نرم»

غرب با «دروغ‌گویی رسانه‌ای» و با تمرکز بر شگرد «خبررسانی جعلی» (Fake news) با تلفیق میان راست و دروغ و تغییر حقایق به «مدیریت افکار عمومی» مبادرت می‌ورزد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه + 5 =