چند سال است که در بعضی از سایتها و کانالها، عدهای به اشتباه، «جشن پوریم» در تقویم عبری را مبنای تاریخی برای سنت «سیزده بدر» در تقویم فارسی میدانند. در این مقاله میخواهیم بهطور علمی از لحاظ محاسبات تقویمی، مصادف شدن این دو مناسبت یا عدم تقارن آن را در تقویم عبری با فارسی (شمسی) بررسی کنیم. در ابتدا لازم است تا در بارهی اصول محاسبات و تاریخچه این دو تقویم بهطور مختصر اشاراتی جهت معرفی ذکر شود.
تقویمشناسی عبری
تقویم عبری یک تقویم قمری بوده و منطبق با «حلول ماه در آسمان» است. [پس طبیعتاً این تقویم نسبت به تقویم شمسی باید چرخشی باشد.] از طرف دیگر عبرانیان موظف هستند تا مناسبتهای مذهبی خود را در فصلهای مشخص و معینی برگذار کنند. بهعنوان مثال «عید پسح» حتماً باید در فصل بهار برگزار گردد [و نباید در فصل دیگری برگزار شود.]. از این رو تقویم عبری هر دو یا سه سال بر اساس (الگویی مشخص) دارای یک ماه اضافه می باشد و سال را ۱۳ ماه برگذار میکنند تا سال قمری عبری بهمرور از سال شمسی عقب نیفتد و همواره بر حدود فصول آن منطبق گردد.
در تقویم عبری به سالهای ۱۳ ماهه، سال کبیسه گفته میشود که الگوی آن از یک دورهی منظم ۱۹ ساله پیروی میکند. یعنی سالهای سوم، ششم، هشتم، یازدهم، چهاردهم، هفدهم و نوزدهم کبیسه هستند. و بهطور کلی تقویم عبری در محدودهی حدود ۳۰ روزه نسبت به تقویم ایرانی در نوسانی ثابت میباشد.
[توضیح اندیشکده: اضافه کردن این ماه سیزدهم باعث میشود تا تقویم عبری با اینکه قمری است، اما تقریباً با تقویم شمسی برابر باشد. (تنها حدود یک ماه نوسان دارد.) لذا مثل تقویم «هجری قمری» نیست که در آن مثلاً ماه رمضان گاهی به فروردین میافتد و گاهی به تیر یا مهر یا دی یا… و دائم در چرخش است و هر ماه هجری قمری میتواند با هر ماهی از ماههای شمسی منطبق شود.]
دقت عملکرد تقویم عبری
تقویم امروز یهودیانِ جهان حدود ۱۶۰۰ سال پیش تدوین و مهندسی شده است. بر طبق دستورات تورات و علمای تلمودی، طول مدت چرخش ماه ۲۹/۵۳۰۵۹۴ روز میباشد. این عدد با دقتِ یک روز اختلاف، در هر ۱۳۸۰۰ سال، با محاسبات امروزهی سازمان فضایی آمریکا و اروپا بسیار نزدیک است و از دقیقترین تقویمهای قمری محسوب میشود.
تقویمشناسی جلالی
این تقویم شمسی، که در ۳ رمضان ۴۷۱ هجری قمری بهدستور پادشاه (جلالی) و توسط خیام تدوین شده است، منطبق بر «حرکت دقیق خورشید» میباشد و برای تنظیم دقیقتر خود هر چهار سال یک بار و گاهی هر ۵ سال یک بار بهصورت کبیسه درمیآید. این تقویم نیز از دقیقترین تقویمها در جهان میباشد.
بررسی انطباق جشن پوریم و سیزدهم فروردین
براساس تقویم یهود، واقعهی پوریم در ۱۳ اَدار سال ۳۴۰۵ عبری معادل با ۲۵ فوریه 355 قبل از میلاد و ۶ اسفند سال ۹۷۷ قبل از هجری شمسی، (حدود ۲۳۶۹ سال پیش) اتقاق افتاده که با تاریخ ۱۳ فروردین حدود ۳۷ روز اختلاف وجود دارد. [و طبق دستور تورات باید ۱۴ و ۱۵ آدار جشن بگیرند.] البته با توجه به «سالهای کبیسهی عبری» احتمال اینکه در بعضی سالهای دیگر، این دو [پوریم و ۱۳ فروردین] کمی به هم نزدیکتر شوند هست، اما در طول تاریخ، هیچگاه برهم منطبق نمیشوند. و اصولاً پوریم در یهودیت یک «عید زمستانی» است تا بهاری.
دیرینهشناسی تقویمهای عبری و شمسی
تقویم باستانی عبری
درست است که «تقویم عبری» حدود ۱۶۰۰ سال است که به اینگونه استفاده میشود، اما قبل از آن نیز قوانین و قواعد با تقویم امروز یکسان بوده و فقط برای تعیین استهلال ماه بهجای جدول و محاسبات، از «شاهدان امین رؤیت ماه» استفاده میشده [شبیه فرایند استهلال ماه در تقویم هجری قمری] و نیز برای تعیین سال کبیسه نیز هر سال در زمان مناسب جلسهای گذاشته میشد که الگوی آن نیز بسیار نزدیک به الگوی ۱۹ سالهی جداول امروزی میباشد.
بر این اساس، سال ۳۴۰۵ عبری [یعنی سال وقوع حادثهی پوریم] به دو دلیل کبیسه نبوده:
اول: کافی است عدد ۳۴۰۵ را بر ۱۹ تقسیم کنیم باقی مانده ۴ خواهد بود که جزء سالهای کبیسهی ۱۹ ساله نیست.
دوم: اصل سند مگیلای استر (طومار استر) دقیقاً به ماه دوازدهم اشاره می کند. (فصل۳، آیه۱۳).
و حتی اگر بر فرض محال، آن سال، کبیسه هم بوده باشد، باز هم واقعهی پوریم در آن سال به ۵ یا ۴ فروردین میافتاد که باز هم با تاریخ «روز طبیعت» [۱۳ فروردین] منطبق نیست.
تقویم باستانی ایرانی
تا قبل از عمر خیام و تنظیم تقویم جلالی در ایران تقویم یزدگردی شمسی استفاده میشد که در آن بهخاطر تفاوت کبیسهگیری بهمرور، نوروز ۱۸ روز (گاهی تا دو ماه) نسبت به زمان واقعی به تأخیر میافتاد و بهعنوان مثال روز طبیعت [۱۳ فروردین] در روز ۳۱ فروردین برگذار میشد که این هم خود باز، فاصلهی این دو واقعه [یعنی پوریم و ۱۳ فروردین] را بیشتر میکند.
بهطور خلاصه میتوان گفت که در الگوهای باستانی تقویم ایرانی و یهودی نیز نه تنها این دو واقعه هرگز بر هم منطبق نمیشوند، بلکه اصولاً فاصلهی بیشتری را هم از یکدیگر دارند.
جدول
منطبق بر استدلالهای محاسباتی فوق برای روشن شدن بیشتر مطلب، جدولی نمونه از تاریخ جشن پوریم در صد سال اخیر در جدول زیر تهیه شده است که ادعای انطباق این دو واقعه را بهکلّی رد میکند.
و نیز همانطور که مشخص است، اگر چه تقویم عبری، قمری میباشد، اما مناسبتهای مذهبی در این تقویم تقریباً در یک فصل سال برای همیشه ثابت (FIX) شدهاند. [یعنی: مثل ماههای هجری قمری نیستند که دائم در چرخش باشند.]
جدول تاریخ وقوع جشن پوریم در یک دورهی ۱۰۰ ساله (۱۳۱۹ تا ۱۴۱۸ شمسی)
نمودار عدم انطباق جشن پوریم و روز طبیعت در یک دوره ۱۰۰ ساله (۱۳۱۹ تا ۱۴۱۸ شمسی)
نویسندگان: دکتر یونس حمامی لالهزار و مهندس امین شموئلیان؛ با ویرایش و تلخیص توسط اندیشکده مطالعات یهود
جشن پوریم
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
سلام خیلی ممنون و خداقوت من هم در کانال هایی همین شبهه را دیده بودم که باعث شده بود گیج بشوم
اما با توضیح این مقاله متوجه شدم
فقط در مباحثش سخته فهمیدن
باتشکر
دوست گرامی، منطبق بودن جشن پوریم و ۱۳فروردین، اساسا مطلب خیلی مهم و سرنوشت سازی نیست، بلکه آنچه مهم است و قطعا اساتید اندیشکده هم صحت آنرا تایید میکنند، افتخار به قتل عام ایرانیان و اولین هلوکاست تاریخ بشریت بدست و بدستور استر و مردخای، دقیقا منطبق بر متن صریح کتاب استر از کتب عهد عتیق است که هرساله در سالروز جشن پوریم، بصورت نمادین، بک نسخه از این کتاب، توسط نخست وزیر رژیم صهیونیستی به رییس جمهور آمریکا هدیه داده میشود. براحتی تصاویر و سخنرانی نتانیاهو در سالروز جشن پوریم، قابل جستجو است.
و من بعید میدانم که انتشار این مقاله درپی کمرنگ نمودن این هلوکاست وحشیانه و صبعانه توسط یهودیان کینه توز آن زمان و افتخار سالیانه توسط یهودیان کینه توز این زمان باشد.
راجع به اون قضیه استر و کشتن ایرانیا مقاله ای تو سایت هست؟
بله. لطفاً سرچ کنید
با عرض سلام،
ممنون از توضیحات مبسوط در این زمینه
چنین واقعه ی عظیمی که منجر به کشتار افراد زیادی شده و نهایتا با افتخار در کتاب عهد عتیق ثبت شده، مسلما در یک روز رخ نداده و حتما روزها و شاید هفته ها طول کشیده و نهایتا عاملان این جنایت سبعانه یک روز را به جهت بزرگداشت آن در نظر گرفته اند، ممنون میشم از جزییات این واقعه بیشتر بنویسید
سلام
به نظرتون این مقاله رو که دو تا از بزرگان یهود در ایران نوشتن یه خورده مشکوک نیست؟
به طور کلی به فرض که منطبق باشه یا نه ولی اینکه بخان خودشون رو تطهیر بکنن نیومدن این مقاله رو نوشتن؟
سلام
اولا: ابتدا باید به استدلال مقاله نگاه کرد نه نویسنده. اگر استدلال قانعکننده باشد، دیگر نویسندهاش مهم نیست. اما اگر در اصل استدلال هم شبههای باشد، آنوقت است که پای نویسندگان و نیات پنهان و آشکار آنها هم به میان خواهد آمد.
ثانیاً: نویسندگان مقاله، اصل رخداد پوریم را که انکار نکردهاند که بگوییم بهدنبال تطهیر خود هستند؛ بلکه صرفاً انطباق آن با سیزدهم فروردین را انکار کردهاند.
صحیح فرمودین
تشکر