ظهور آریستوکراسی مالی (قسمت دوم) کارل پنجم
کارل پنجم کسی که رهبری جنگ صلیبی سده شانزدهم میلادی علیه مسلمانان شمال آفریقا را به دست داشت، از مقتدرترین و نامدارترین حکمرانان خاندان هابسبورگ در چهار سده اخیر اروپاست. او قریب به چهل سال در رأس امپراتوری پهناوری جای داشت که دامنهی آن از اسپانیا تا هلند و اتریش و ناپل گسترده بود و علاوه بر آن بر مستملکات فراوانی در قاره آمریکا فرمان میراند. دوران حکومت او مقارن با برخی از مهمترین تحولات سیاسی و فرهنگی در قاره اروپا، از جمله ظهور مارتین لوتر (۳۸) و نهضت رفورماسیون است. (۳۹) کارل چون بسیاری از حکمرانان بزرگ و کوچک آن روز اروپا، و چون اخلاف فرانسوی و انگلیسیاش، با زرسالاران یهودی پیوند داشت. در واقع، این مهمترین رشتهای است که مهاجمین صلیبی سده شانزدهم را به استعمارگران سده نوزدهم پیوند میزند و میراث فوق را به عصر جدید انتقال میدهد.
کارل پنجم پسر فیلیپ خوشگل (۴۰) و خوانای دیوانه (۴۱) است. فیلیپ خوشگل پسر ماکزیمیلیان اول، امپراتور روم مقدس و ماری بورگوندی است. او در ابتدا حکمران هلند بود و در اواخر عمر حدود یک ماه با نام فیلیپ اول شاه کاستیل شد. خوانای دیوانه دختر ایزابل، ملکه کاستیل، و فردیناند کاتولیک، شاه آراگون، است. خوانا از سال ۱۵۰۲ دچار اختلالات شدید روانی بود و به این دلیل به “خوانای دیوانه” شهرت یافت.
حاصل وصلت فیلیپ و خوانا دو پسر است: کارل پنجم و فردیناند اول که هر دو امپراتور روم مقدس شدند. فیلیپ خوشگل و خوانای دیوانه چهار دختر نیز داشتند: بزرگترین ایشان ابتدا همسر مانوئل ثروتمند، شاه پرتغال، شد و سپس با فرانسوای اول، شاه فرانسه، ازدواج کرد. دومی به همسری کریستیان دوم، شاه دانمارک، در آمد. سومی با لویی دوم، شاه مجارستان، و چهارمی با ژان سوم، شاه پرتغال (۴۲) ازدواج کردند.
کارل یکی از خوششانسترین وارثین تاریخ است. در ۱۵ سالگی حاکم هلند شد. ۱۶ ساله بود که پدربزرگش، فردیناند دوم آراگون، مُرد و به عنوان نایبالسلطنه مادرش (خوانای دیوانه) زمام امور کاستیل و آراگون را به دست گرفت در حالی که حتی زبان اسپانیولی نمیدانست. میگویند او به کمک مشاورین بورگوندی و هلندیاش در اسپانیا حکومتی برپا کرد که کم از سلطه خارجی نبود. ۱۹ ساله بود که پدربزرگ دیگرش، ماکزیمیلیان اول، مُرد و کارل امپراتور روم مقدس شد. در دوران سلطنت او در اسپانیا شورشهای گستردهای رخ داد که همه را با خشونت تمام سرکوب کرد و تنها در یک نوبت حکم اعدام ۲۷۰ نفر را صادر کرد. کارل در سال ۱۵۲۶ با ایزابل، دختر مانوئل ثروتمند و خواهر ژان سوم، پادشاهان پرتغال، ازدواج کرد. حاصل این وصلت فیلیپ دوم، پادشاه قدرتمند اسپانیا (۱۵۵۶-۱۵۹۸) و پرتغال (۱۵۸۰-۱۵۹۸) و شوهر (۱۵۵۴-۱۵۵۸) ماری تودور، ملکه انگلستان، است.
کارل پنجم در دوران حکومتش با دو تهدید بزرگ خارجی مواجه بود: خصومت شخصی میان او و فرانسوای اول، پادشاه فرانسه (۱۵۱۵-۱۵۴۷)، غرب و جنوب اروپا را به صحنه جنگهای خونین بدل ساخت و فجایع فراوان به بار آورد. در همین دوران تهاجم بزرگ سلیمان قانونی، سلطان عثمانی (۱۵۲۰-۱۵۶۶)، از شرق آغاز شد که در سال ۱۵۲۹ با محاصره وین به اوج خود رسید. سلیمان سرزمین مجارستان را از چنگ خاندان هابسبورگ خارج کرد و مرزهای غربی دولت عثمانی را به اعماق اروپا رسانید. در سال ۱۵۳۲ بزرگترین جنگ میان کارل پنجم و قشون عثمانی در حوالی وین رخ داد. در همین زمان توسعه طلبی عثمانی ناگهان به سمت ایران متوجه و اروپا را از خطری بزرگ نجات داد. (بنگرید به: این مقاله) در سال بعد کارل تهاجم به شمال آفریقا را، که پیشتر پدربزرگش فردیناند آراگون آغاز کرده بود، از سر گرفت.
بخش مهمی از مخارج سنگین حکومت جابرانه و جنگهای خونین کارل پنجم را طلای آمریکا تأمین میکرد. به نوشته بریتانیکا، تنها در سال ۱۵۵۰ هفده کشتی برای او سه میلیون سکه دوکات طلا از امریکا آوردند. معهذا، این غارت نیز پاسخگوی نیازهای دستگاه عریض و طویل کارل پنجم نبود. در سال ۱۵۵۶ او حدود ۶/۸ میلیون سکه دوکات بدهکار بود. (۴۳) این بدهی قاعدتاً به طور عمده به صرافان یهودی است.
سالهای سلطنت کارل پنجم دوران گسترش نفوذ مالی و سیاسی زرسالاران یهودی در سراسر اروپاست. در همین دوران است که تکاپوی مالی و تجاری خاندان مندس و سایر زرسالاران یهودی شبه جزیره ایبری در بندر آنتورپ آغاز شد و در پیوند با دربار هابسبورگ و الیگارشی اروپا بزرگترین شبکه مالی و تجاری اروپای سده شانزدهم را پدید ساخت. در اواخر سلطنت کارل، گراسیا ناسی “برجستهترین زن یهودی از زمان سقوط دولت یهود تا به امروز”، به دربار سلیمان قانونی راه یافت و کمی بعد برادر زاده و دامادش یوسف ناسی، نیز به او پیوست. این سرآغاز برخی از مرموزترین و دسیسهگرانهترین حوادث سده شانزدهم میلادی است. (بنگرید به: این مقاله) در دربارهای کارل پنجم (در اسپانیا و اتریش) یهودیان حضور فعال داشتند. میدانیم که اعضای خاندانهای سانتانگل و سانچز درباریان متنفذ و گرداننده امور مالی دولت او در اسپانیا بودند. (بنگرید به: این مقاله) و میدانیم در دربار او در وین یهودی متنفذی به نام جوزلمان روشیمی حضور داشت.
از جوزف بن گرشون (۴۴) صراف و تاجر بزرگ یهودی منسوب به شهر روشیم (در منطقه آلزاس)، که با نام جوزلمان یا جوزلین روشیمی نیز شناخته میشود، به عنوان رئیس یهودیان (۴۵) ساکن در سرزمینهای آلمانی نشین تابع امپراتوری کارل پنجم یاد میکنند. نفوذ او در دربار هابسبورگ از زمان ماکزیمیلیان اول آغاز شد و در دوران کارل پنجم تداوم یافت. جوزلمان چنان مقتدر بود که در سال ۱۵۳۰ فرمان اخراج یهودیان مرتد را از شهرهای آلمان دریافت داشت. اینان یهودیانیاند که به راستی به آئین مسیح گرویده بودند. او در سال ۱۵۴۳ امپراتور را به صدور فرمانی واداشت که طبق آن چاپ و نشر برخی رسالههای مارتین لوتر، که متضمن حمله به یهودیان بود، ممنوع شد. این رسالهها به طور عمده به سالهای نخستین تکاپوی لوتر دربارهی یهودیان (۴۶) (۱۵۱۷-۱۵۱۸) است.
برخی مورخین یهودی معاصر فرامینی را که کارل پنجم به سود یهودیان صادر کرد سخت ستودهاند و آن را “لیبرالترین و سخاوتمندانهترین” فرامینی میدانند که به سود یهودیان صادر شده است. اینان گاه از کارل به عنوان “فرشته حامی یهودیان” یاد میکند. الیا بن موسس لوانس (۴۷) خاخام و کابالیست نامدار اواخر سده شانزدهم و اوایل سده هفدهم، نوه جوزلمان روشیمی است. (۴۸)
از سدههای سیزدهم و چهاردهم میلادی برخی تجار و صرافان یهودی در بنادر الجزایر ساکن بودند و با یهودیان سایر مناطق، به ویژه بنادر شمال شرقی شبه جزیره ایبری و جنوب فرانسه، ارتباط فعال داشتند. این یهودیان در زیر حمایت دربار آراگون بوده و به تجارت برده و طلای سودان اشتغال داشتند. شاهان مسیحی اسپانیا یهودیان را به عنوان سفیر خود در دربارهای دولتهای مسلمان منطقه نیز منصوب میکردند. از جمله این سفرا باید به آبراهام (۴۹) و ساموئل ابن جلل (۵۰) جوداس ابن هاتنس (۵۱) و الفاکوئیم بونداوین (۵۲) در سده سیزدهم و سولومون بن زکویی (۵۳) در سده چهاردهم اشاره کرد. بدینسان، در دربار شاهان مسیحی اروپا یهودیان به عنوان کارشناسان دیپلماسی و تجارت منطقه شمال آفریقا شناخته میشدند. گفته میشود همدستی یهودیان با ایزابل و فردیناند در سقوط و غارت غرناطه (۱۴۹۲)، بر وضع یهودیان ساکن بنادر الجزایر تأثیر نامطلوب برجای گذارد و وضع ایشان را وخیم کرد.
در نیمه اول سده شانزدهم، همپای تهاجم اسپانیا به جزایر و سواحل الجزایر، مهاجرت یهودیان آشکار و مخفی به این کشور آغاز شد. مهمترین این یهودیان عبارتند از شاخه ای از خاندان مندس و خانوادههای لوسادا (۵۴) الوارنگا (۵۵) زاکوتو (۵۶) مولخو (۵۷) دلارزا (۵۸) سلیمان (۵۹) بسناخ (۶۰) یوکارا (۶۱) بکری (۶۲) لعلتاد (۶۳) و دلمار. (۶۴) دائرةالمعارف یهود مینویسد این یهودیان “نقش مهمی در پرداخت فدیه و آزاد ساختن اسرای جنگی مسیحی به سود دولتهای اروپایی داشتند و تکاپوهای تجاری ایشان کشور [الجزایر] را غنی ساخت.” از این پس ایشان به واسطههای تجارت میان بازارهای اروپا و الجزایر بدل شدند. رئیس یهودیان مستقر در الجزایر شیخ الیهود خوانده میشد. او در رأس بیت دین خود قرار داشت و از قدرت سیاسی و قضایی فراوان در میان یهودیان برخوردار بود.
در سال ۱۸۷۰ به دستور آدولف کرمیو تمامی یهودیان الجزایر به طور خودکار شهروندی فرانسه گرفتند. در این زمان مسلمانان و اروپاییان دیگر نیازمند سالها اقامت و انجام رویهی بسیار دشوار برای اخذ تابعیت بودند.
پس از دفع تهاجم کارل پنجم و الیگارشی صلیبی اروپا و استقرار حاکمیت عثمانی بر سرزمین الجزایر، یهودیان بتدریج به درباریان محبوب پاشاهای عثمانی بدل شدند و وضع آنان بیش از گذشته رونق یافت. بسیاری از ایشان مشاوران، طبیبان، صرافان و و دیپلماتهای حکمرانان ترک الجزایر بودند. قطعاً اقتدار کسانی چون یوسف ناسی در دربار استانبول عامل مؤثری در رشد نفوذ یهودیان در دولت الجزایر بود. به ادعای دائرة المعارف یهود، در زمان تهاجم فرانسه به الجزایر (۱۸۳۰) در این کشور ۳۰ هزار یهودی میزیستند. منبع فوق سلطه ی فرانسه را سرآغاز “عصری نو” در زندگی یهودیان الجزایر میداند. در دوران حاکمیت استعماری فرانسه در اتاق بازرگانی و شورای هر شهر یک یا دو یهودی عضویت داشتند. در ۲۴ اکتبر ۱۸۷۰ به ابتکار اسحاق آدولف کرمیو دولتمرد یهودی فرانسه، یهودیان الجزایر به عنوان شهروندان فرانسوی پذیرفته شدند. در این زمان تعداد ایشان ۳۵ هزار نفر گزارش شده است. به نوشتهی دائرة المعارف یهود، این اقدام سبب پیدایش موج گسترده ای از یهودستیزی در الجزایر شد و در دهههای ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ یهودیان مورد حمله مکرر مسلمانان قرار میگرفتند. انقلاب آزادیبخش الجزایر و استقلال این کشور برای یهودیان نامطبوع بود و لذا در دهه ۱۹۶۰ بسیاری از ایشان به فرانسه و اسرائیل مهاجرت کردند. دائرة المعارف یهود شمار یهودیانی را که به فرانسه رفتند ۷۰ هزار نفر و یهودیان مهاجر به اسرائیل را پنج هزار نفر گزارش کرده است. منبع فوق از دوران حکومت (۱۹۶۲-۱۹۶۵) احمد بن بلا به نیکی و از دوران (۱۹۶۵ -۱۹۷۸) هواری بومدین به بدی یاد میکند. (۶۵)
پینوشتها:
38. Martin Luther (1483-1546).
39. لوتر در مجادلات قلمیاش با کلیسای روم، نخستین رساله دفاعیه خود را در سال ۱۵۲۰ خطاب به شاهزادگان، شهسواران و رجال دربار کارل پنجم نوشت: An den christlichen Adel deutscher Nation (Address to the Christian Nobility of the German Nation) او در این رساله آشکارا جلب حمایت اشراف آلمانی علیه کلیسای روم را مدنظر داشت. هر چند کارل پنجم مدافع کلیسای رم ماند، ولی مخاطبان اصلی لوتر (“اشرافیت مسیحی ملت آلمان”) پروتستانیسم لوتر را محملی مناسب برای گسترش خودکامگی خود یافتند و به پایگاه اولیه آن بدل شدند. در همین زمان توده کثیری از دهقانان فقیر آلمانی نیز به شور آمدند و قیامی گسترده را آغاز کردند که به “جنگ دهقانی آلمانی” موسوم است. بدینسان، در درون نهضت موسوم به رفورماسیون دو جریان متمایز صف آرایی کرد. در این میان، لوتر مدافع سرسخت اشراف و حکمرانان بود. به رغم لوتر، در صفوف پروتستانها کشیشانی چون یاکوب اشتراوس و توماس مونتسر نیز حضور داشتند. اشتراوس در شهر ایزنباخ مبارزه شدیدی را علیه رباخواری یهودی آغاز کرد و مونتسر قیامی خونین را سامان داد و علیه اشراف “جهاد مقدس” اعلام نمود. مونتسر، که ابتدا از پیروان لوتر بود، در اولیه بیانههای خود لوتر را کشیشی “فاسق و میخواره” خواند و راه خود را از او جدا نمود. در “جنگ دهقانی آلمان” که از تابستان ۱۵۲۴ آغاز شد، برخلاف تصور رایج هم کاتولیکها و هم پروتستانها شرکت داشتند. لوتر در سال ۱۸۲۵ رسالهای علیه دهقانان شورشی نوشت با عنوان علیه گروههای دهقانان قاتل و دزد. (Wider die rauberischen und morderischen Rotten der andern Bauern [Against the Murdering and Thieving Hordes of Peasants] او در تمامی دوران حیاتش از حمایت فردریک سوم، حکمران ساکسونی (معروف به فردریک خردمند)، برخوردار بود. این فردریک به خاندان وتین (دوکهای ساکسونی) تعلق داشت و گفته میشود در صعود کارل پنجم به سلطنت نقش مؤثر بود. پس از مرگ فردریک نیز، اعضای دو خاندان وتین و هسه و سایر حکمرانان محلی آلمان حامیان اصلی لوتر بودند. دربارهی دو خاندان فوق و رابطه خویشاوندیشان با خاندان سلطنتی انگلیس بنگرید به: اینجا و اینجا
40. Philip I [Philip the Handsome, Felipe el Hermoso] )1478-1506(.
41.Joan the Mad[Juana la Loca])1479-1555).
42. ژان سوم (خوان سوم)، پسر و جانشین مانوئل اول، با کاترین، خواهر کارل پنجم، ازدواج کرد و کارل با ایزابلا خواهر ژان، به دلیل میزاث ناشی از این دو وصلت بود که فیلیپ دوم حکومت خود را بر سراسر شبه جزیره ایبری گسترد.
43. “Charles V”, Britannica CD 1998.
44. Joseph ben Gershon Loans [Joselmann, Joselin of Rosheim] (1478-1554(.
45. Shtadlan.
46. On Hebrews.
47. Elijah ben Moses Loanz (1564-1636(.
48.Judaica, vol. 5, p. 355; vol. 10, pp 227-229; vol. 11, p. 420; “Josel of Rosheim”, Britannica CD 1998.
49. Abraham Abengelel
50. Samuel Abengelel
51. Judas Abenhatens.
52. Alfaquim Bondavin.
53. Solomon ben Zequi of Majorca.
54. Lousada.
55. Alvarenga.
56. Zacuto.
57. Molco.
58. Dela Rosa.
59. Soliman.
60. Busnach.
61. Bouchara.
62. Bakri.
63. Lealtad.
64. Delmar.
65. Judaica, vol. 2, pp. 613-620.
منبع: عبدالله شهبازی ؛ زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، ج ۳، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ پنجم.
…..
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم: