تاریخچه فراماسونری (قسمت پنجم) مصر باستان
مصر باستان همیشه به عنوان زادگاه آئینهای اسطورهای و افسانهای تلقی شده است. در مصر برای اولین بار مراسم ورود به یک فرقه شکل گرفت و صداقت و رازداری نسبت به اسرار گروه، در نمادهای آن وارد شد و اصول و عقاید مذهبی شکل نمادین پیدا کردند. بنابراین برخی بر این باورند که ماسونری اسطوره هیرام ابیف را بر اساس داستان کهن خدای مصریان، ازیریس ساخته و پرداخته کرده و سپس آن را بنا به اقتضاء زمان به معبد سلیمان ربط داده است. همچنین تات خداوندگار خرد مصریان را نیز در آداب و رسوم خود وارد کرده و نقش محافظت از دانش و هنرهای ماسونی و انتقال آن به نسلهای آینده را بر عهده او میدانند. با توجه به اینکه یونان باستان نیز سرشار از نمادها و انگارههای اسطورهای فراوانی است، ماسونری در مرتبط کردن بعضی از این اسطورهها با پیشنیه تاریخی خود تلاش زیادی به کار برده است. از جمله میتوان به آئینهای الویسینی (Eleusinian Mysteries) و یا اشخاصی مانند فیثاغورث اشاره کرد.
بر اساس باور برخی از اندیشمندان ماسون، ایزیس، الهه باروری مصر و همسرش ازیریس، با ریشههای فراماسونری در ارتباط بودهاند.
آموختن از مصریان
بخش بزرگی از اصول و ساختار سازمانی و حتی پوشش رسمی ماسونی، به ویژه پیشبند ماسونی، برگرفته از سنتهای مصر باستان است. متأسفانه هنوز پژوهشی در این زمینه صورت نگرفته تا بتوان ارتباطی روشن میان این دو پیدا کرد. البته نمیدانیم که در مصر باستان معماران و صنعتگرانی که در بناهای یادبود شهری، مانند اهرام به کار مشغول بودند، از موقعیت ویژهای در جامعهی عصر خود برخوردار بودند یا نه؟ علاوه بر این آیا در قالب طبقات اجتماعی خاصی سازماندهی شده بودند؟
ابوالهول و هرم بزرگ توسط صنعتگران متبحری ساخته شد که شاید سنگتراشان ابتدایی بودهاند.
مدرک این ادعا اسناد پاپیروسی باقی مانده است که یکی از بیانگر صنفی است که جلسات پنهانی را در حدود سال ۲۰۰۰ پیش از میلاد برگزار میکرد. اعضای آن برای بحث پیرامون شرایط کاری، دستمزدها و قوانین کار روزانه گرد هم میآمدند. سالها همچنین کمکهای خیرخواهانهای را به بیوهگان و یتیمان کارگرانی که در اثر کار زیاد میمردند و همچنین کارگردان تنگدست روا میداشتند. شباهتهایی بین وظایف سازمانی مذکور در این پاپیروس و آنچه یک سرپرست یا رهبر در یک لژ فراماسونری بر عهده دارد، بسیار زیاد است. با این حال شاید این تطابق، تصادفی بوده باشد و بعید است که کسی بتواند حقیقت را در این مورد دریابد.
آرامگاههای پادشاهان در بیرون از تبس نشان از اهمیت هیروگلیف در مصر باستان دارد.
آموختن از یونانیان
درست به مانند آنچه در مورد مصر باستان گفتیم، برخی از فراماسونها از جهت تاریخی چنین انگاشتهاند که فرهنگ و تمدن یونان باستان در شکلگیری آداب و رسوم ماسونی سهیم بوده است. آئینهای باستانی الویسینی، که در مکانی به نام الویسین برگزار میشدند، شباهتهایی با بزرگداشت شهادت هیرام ابیف دارد، اما باز احتمالاً این شباهتها تنها یک تطابق اتفاقی است.
یک شخصیت مهم یونانی که به طور سنتی وابسته به فراماسونری تلقی میشود، فیثاغورث، یک یونانی «ایونی» که احتمالاً در حدود ۵۷۰ پیش از میلاد در جزیره «ساموس» متولد و رشد یافته و تبدیل به یکی از نامیترین ریاضیدانان تمام دورانها شد، میباشد. او انجمن سرّی خود به نام فیثاغوریان را بنیان گذارد که ستاره پنج پر یا پنج زاویه برای اعضای آن به نوعی نماد سلامت و دانش تلقی میشد. این نشان در آداب و رسوم پذیرش عضو جدید در این انجمن نقش داشت، همانطور که این نشان حضوری پررنگ در نمادشناسی ماسونی دارد و در بیشتر نشانهای ماسونی مانند جواهرات رسمی رهبران لژها و بزرگرهبران لژهای بزرگ و همچنین تصاویر تزئینی به چشم میخورد.
یک دلیل بر حضور آن در نشانهای ماسونی شاید این باشد که میتوان به نوعی آن را نماد «نسبت طلایی» تفسیر کرد، دانشی که برای تمام معماران و ساختمانسازان از دورانهای باستان حیاتی بوده است. پیشینه توجه به عدد طلایی نه به قرون اخیر بلکه به زمانهای بسیار دورتر و باستان میرسد. اقلیدس در جلد ششم از سیزده جلد کتاب مشهور خود که در آنها هندسه اقلیدسی را بنا نهاد، این نسبت را مطرح کرده است. لوکا پاچیولی در سال ۱۵۰۹ میلادی کتابی با عنوان نسبت الهی (The Divine Proportion) تألیف کرد. وی در آن نقاشیهایی از لئوناردو داوینچی آورده است که پنج جسم افلاطونی را نمایش میدهند. و در آنها نیز به این نسبت اشاره شده است.
مصریان، سالها قبل از میلاد از این نسبت آگاه بودهاند و آن را در ساخت اهرام مصر رعایت کردهاند. بسیاری از الگوهای طبیعی در بدن انسان نیز این نسبت را دارا هستند. نسبت طول ضلع پنج پر منتظم به طول ضلع پنج ضلعی منتظم برابر همین عدد است. روانشناسان هم بر این باورند زیباترین مستطیل به دید انسان، مستطیلی است که نسبت طول به عرض آن برابر عدد طلایی باشد.
هزارتویی که توسط دایدالوس برای شاه مینوس در کرت ساخته شد.
برخی از ماسونها بر این باورند که دایدالوس مبدع اولیهی پیشه ماسونها بوده است!
برخی از ماسونها بر این باورند که یک شخصیت یونانی دیگر نیز با ریشههای فراماسونری در ارتباط است. صنعتگری مخترع بنام دایدالوس که هزار توی کرتان را برای شاه مینوس ساخت تا مینوتور افسانهای را در آن جای دهد. گفته شده است که دایدالوس مخترع تعدادی از ابزارهایی بوده است که در سطوح مختلف فراماسونری استفاده میشد. به ویژه شاقول. حال آنکه برادرزادهاش پردیکس نیز مخترع مشهور پرگار، سومین نمادی مهم فراماسونری میباشد.
آئینهای الویسینی در میان آئینهای دوران باستان، آئینهای الویسینی بیشترین اهمیت را دارند. این آئینها اساساً مراسم پذیرش اعضای جدید فرقه پرستش «دمیتر»، الهه یونانی زندگی، کشاورزی و باروری و دخترش «پرسفون» بودند. این آئینها تجدید دیدار پرسفون با مادرش پس از اینکه «هادس» خداوندگار جهان مردگان، او را ربود را گرامی میدارند. |
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
منبع: جرمی هاروود ، تاریخچه فراماسونری ، برگردان: علی شیعه علی ، تهران: انتشارات سبزان.
…..
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم:
سلام علیکم
انشالله اوقات خوبی داشته باشید
خواهشا در مورد آئینهای باستانی الویسینی توضیح بیشتری دهید چون که هر چه در اینترنت گشتم، ظاهرا چیزی را پیدا نکردم.
خیلی ممنون