روز دهم ماه هفتم یهودی: عید بخشایش عاشورا
ابوریحان بیرونى (۳۶۲-۴۴۰) در التفهیم لأوایل صناعة التنجیم نوشته است:
کِبّور چیست؟ دهم روز است از تشرین، وزین جهت گاه گاه او را عاشور خوانند فاما نام کِبّور اندر زبان عبرى از کفّارت گناهان است و این یک روز است که بر جهودان روزه داشتن فریضه کرده آمد و هر که روزه ندارد کشتن بر وی واجب شود. و اندازهی این روز بیستوپنج ساعت است و ابتدا کنند روز نهم پیش از آفتاب فرو شدن به نیم ساعت و تمام شود چون آفتاب فرو شود روز دهم و نیم ساعت بگذرد آنگه روزه بگشایند. [۱]
به تحقیق استاد جلالالدین همایی در حاشیه التفهیم: کِبّور تلفظ اصلیش کِپّور و با لفظ کفاره عربى یک ریشه دارد. [۲] بیرونی در آثار الباقیة لقرون الخالیة توضیحات بیشتری دربارهی سال یهودی و ماههای آن داده است. [۳]
بر اساس میشنا، به باور یهودیان در روز یوم کیپور، موسی (ع) از کوه سینا بازگشت. در تفسیر میدراش، یوم کیپور روزی است که موسی (ع) برای بار دوم ده فرمان را از خداوند دریافت کرد. موسی (ع) الواح ده فرمان را بار اول بعد از دیدن پرستش گوساله توسط بنیاسرائیل خُرد کرده بود. در این زمان چهل روز دستور خدا به موسی تکمیل گردید و خداوند گناه قوم بنیاسرائیل در پرستش گوساله سامری را مورد بخشش قرار داد و از اینرو این روز، روز آمرزش نام گرفت.
روش هشانا اولین روز تیشری (ماه هفتم تقویم عبری) است که در آن از خدا آمرزش درخواست میشود. ماه هفتم ماه قضاوت خدا بر بنیاسرائیل است. در ده روز بین روش هشانا تا یوم کیپور دادگاه الهی در حال تصمیمگیری است و در یوم کیپور حکم دادگاه الهی برای سال بعد صادر میشود.
در این ده روز یهودیان تلاش میکنند که رفتار خود را اصلاح کنند و از گناهان خود استغفار کنند. عصر روز کیپور یهودیان به گناهان خود اعتراف میکنند و در پایان این روز امیدوارند که خدا گناهان آنها را مورد بخشش قرار دهد. روزهگرفتن در یوم کیپور واجب است، که از غروب روز نهم شروع میشود و در پایان شب یوم کیپور پایان مییابد و حدود ۲۵ ساعت به طول میانجامد.
بر اساس تلمود، پنج ممنوعیت برای یوم کیپور وجود دارد. یهودیان در این مدت باید از خوردن و آشامیدن پرهیز کنند، از خودشویی بپرهیزند، از استعمال بوی خوش و روغن مالیدن به بدنشان خودداری کنند؛ همچنین نباید کفش چرمی به پا کنند یا حتی با همسر خویش آمیزش جنسی کنند. یهودیان در یوم کیپور، چهار نوبت به کنیسه میروند و دعا و نماز میخوانند و یک بار هم ایستاده مکتوبی را قرائت میکنند که مربوط به آمرزش گناهان است. [۴]
در تورات در سه موضع از تکالیف یوم کیپور یادشده است: از جمله در سِفر لاویان دو بار در اینباره بحث شده است: خدا به قوم اسرائیل دستور میدهد که در روز دهم ماه هفتم توبه کرده و از کار دست بکشند و استراحت کنند. آن روز را مقدس بدارند. مردم باید قربانی سوخته به خدا تقدیم کنند. خدا به موسی میگوید که هر کسی در این روز کار کند، روحش از بقیه مردم جدا خواهد شد. این روز باید روز استراحت باشد. در سِفر اعداد نیز چنین آمده است: روز دهم ماه هفتم مقدس داشته شود و هیچکس نباید در این روز کار کند. برای قربانی، فرد باید یک گاو جوان، یک قوچ و هفت گوسفند که هرکدام یک سال دارند تقدیم خداوند کند. برای کفاره گناهان فرد باید یک بز نر را قربانی کند. [۵]
یوم کیپور از زمان حضرت موسی (ع) تا کنون از جمله بزرگترین اعیاد یهودی است و جشن گرفته میشود. به لحاظ تاریخی این روز قرنها قبل از بعثت پیامبر اسلام (ص) جشن گرفته میشده و هیچ ارتباطی با وقایع دوران اسلامی از جمله وقایع عاشورای سال ۶۱ در کربلا ندارد.
تقارن یوم کیپور و عاشورا در سال اول هجرت در مدینه
مبدأ تقوم یهودی آغاز آفرینش و خلقت آدم بر اساس کتاب پیدایش تورات است. سال یهودی، شمسی است ولی ماههای آن قمری است، که به این دلیل به آن تقویم مختلط میگویند. مطابق این تقویم الآن سال ۵۷۸۱ عبری است.
دوازده ماه قمری، سالانه ده تا یازده روز کوتاهتر از سال شمسی است. از آنجا که مناسبتهای تقویم یهودی علاوه بر بار دینی ارتباط مستقیمی با کشاورزی داشته، یهودیان برای ثابت ماندن ماههای قمری در سال شمسی و بهعبارت دیگر همزمانی ماههای قمری با فصلهای مشخص سال، بعد از هر سه سال، سال چهارم را سال کبیسه و دارای سیزده ماه اعلام میکنند. بنابراین سال یهودی سه سال دوازده ماهه، و یک سال در هر چهار سال سیزده ماهه است و در نتیجه مناسبتهای تقویم یهودی در مقایسه با فصول سال ثابت است و گردش نمیکند. [دقت کنید] [۶]
یوم کیپور در یهودیان عرب در مدینه در زمان ظهور اسلام نیز بزرگ داشته میشد و یهودیان در این روز روزه میگرفتند.
اعراب قبل از اسلام نیز برای تغییر ماههای حرام از همین روش استفاده میکردند. [۷] بعد از اسلام و خصوصاً بعد از هجرت پیامبر (ص) به مدینه، صف مسلمانان از یهودیان در دو موضوع کلیدی به دستور خداوند جدا شد: یکی در موضوع قبله و دیگری در موضوع تقویم قمری گردشی.
مسلمانان در پانزده سال نخست همانند یهودیان بهسوی بیتالمقدس نماز میخواندند. در رجب سال دوم هجرت [۸] در حین نماز جبرئیل بر پیامبر (ص) وارد شد و این آیه را به ایشان وحی کرد:
«قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِک فِی السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّینَّک قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَک شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیثُ مَا کنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتَابَ لَیعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یعْمَلُونَ (بقره : ۱۴۴) نگریستنت را به اطراف آسمان مىبینیم. تو را به سوى قبلهاى که مىپسندى مىگردانیم. پس روى به جانب مسجدالحرام کن. و هرجا که باشید روى بدان جانب کنید. اهل کتاب مىدانند که این دگرگونى به حق و از جانب پروردگار آنان بوده است. و خدا از آنچه مىکنید غافل نیست.»
به دستور خداوند قبلهی مسلمانان از این تاریخ کعبه و مسجدالحرام در مکه شد.
تقویم امضاء شده توسط اسلام، تقویم ماههای قمری در سال قمری بود که ماههای قمری در فصول مختلف سال شمسی بهتدریج گردش میکرد. [دقت کنید] اسلام پدیدهی سال کبیسه و افزودن ماهی به ماههای سال و در نتیجه تغییر ماههای حرام را تأیید نکرد. پدیدهی «نسیء» در سال هشتم یا نهم هجری [۹] با نزول این آیه ممنوع شد:
«إِنَّمَا النَّسِیءُ زِیادَةٌ فِی الْکفْرِ یضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کفَرُوا یحِلُّونَهُ عاماً وَ یحَرِّمُونَهُ عاماً لِیواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَیحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُینَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ (توبه : ۳۷) همانا تأخیر (و تغییر ماههاى حرام به ماههاى دیگر) سبب افزایش در کفر است، که بهوسیلهی آن کافران گمراه مىشوند. (آنها) یک سال (جنگ در ماههاى حرام) را (به سلیقه و تمایل و مصلحتاندیشى) حلال مىدانند و یک سال آن را حرام، تا با تعداد ماههایى که خداوند حرام ساخته، مطابق آید، از این رو آنچه را خدا حرام کرده حلال مىکنند. کارهاى ناپسند آنها، در نظرشان زیبا جلوه یافته است و خداوند کافران را هدایت نمىکند.»
علامه شعرانی دربارهی «نسیء» توضیحات نافعی دارد:
ابوریحان بیرونى و بعضى از مفسّران که اهل فن (نجوم) بودند، گویند: نسىء آن بود که هر سه سال یک بار یک ماه بر عدد ماههاى سال میافزودند و آن سال را سیزده ماه میگرفتند تا ماهها از فصل خود تغییر نکند و محرم که آغاز سال است منطبق با اول بهار باشد تقریباً. چنانکه اکنون رسم یهود است در هر سه سال یک سال را سیزده ماه میگیرند و ماههاى آنها که قمرى است از محل خود در فصول شمسى تغییر نمیکند و عرب تقلید یهود میکردند و بدین عمل قهراً ماهها از جاى حقیقى خود تغییر میکردند آنکه عمداً حج را از ماهى به ماهى تغییر دهند بلکه این نتیجهی افزودن یک ماه است وگرنه خود آنها همه ماهى را که در آن حج میکردند ذوالحجه مینامیدند و در واقع ذوالحجه نبود و اختلاف راویان در آن است که آیا آن ماه زائد را چه مینامیدند صفر یا محرم یا غیر آن و آن چندان مهم نیست. [۱۰]
علامه شعرانی در جای دیگر دربارهی ارتباط عید یهودی با عاشورا در اوایل هجرت توضیح داده است:
بدانکه روز عاشورا روز روزهی یهودی بود و آنها همواره تا کنون این روز را روزه میگیرند و این روز روزهی بزرگ [آنان] است و وقت آن روز دهم از ماه اول سال بود. وقتی پیامبر (ص) به مدینه آمدند اول سال یهودی با اول محرم همزمان بود و همینگونه تا وقتی که نسیء حرام شد و در اسلام متروک شد و در مورد یهود تا زمان ما ادامه دارد، لذا اول سال مسلمانان با اول سال یهودیان اختلاف پیدا کرد و عاشورا از روز روزهی آنها افتراق پیدا کرد. زیرا آنها تا دوران ما نسیء میکنند، پس در هر سه سال یک سال سیزده ماهه قرار میدهند آنچنانکه عرب در جاهلیت میکرد. پیامبر (ص) و مسلمانان همانند یهود روزه گرفتند. پیامبر گفت: ما به موسی (ع) اولی هستیم، تا اینکه وجوب روزهی عاشورا با روزهی رمضان نسخ شد و جواز آن باقی ماند. [۱۱]
آیا مسلمانان مدینه (و نه کفار مکه تا سال هشتم هجری) در آن دوره (سال دوم تا حداقل هشتم هجری) از تقویم قمری در سال و ماه و گردشی در فصل استفاده میکردند؟ ظاهراً بله.
در هر حال، در سال اول هجرت مطابق شواهد موجود، دهم ماه هفتم یهودی (تیشری) با دهم محرم مسلمانان یا عاشورا مصادف شده بود. روز ورود پیامبر به مدینه دوازدهم ربیعالاول سال اول هجرت بوده است. [۱۲] نُه ماه بعد عاشورا بود. یهودیان مدینه روزه گرفته بودند. مسلمان هم با اجازهی پیامبر در آن روز روزه گرفتند. البته با این فرق که روزهی مسلمانان از سحر تا غروب بود نه بیستوپنج ساعت از غروب روز نهم تا شب دهم.
از قول ابوموسی آمده است: روز عاشورا را یهود بزرگ میداشتند و عید میگرفتند. پیامبر هم فرمود: شما هم روزه بگیرید. [۱۳] در صحیح مسلم این امر با جزئیات بیشتری روایت شده: اهل خیبر که یهودی بودند روز عاشورا را روزه میگرفتند و مراسم عید برگزار میکردند و بانوان زینت و زیور عید میپوشیدند، پیامبر (ص) هم به مسلمانان فرمود که شما هم روزه بگیرید. [۱۴] نقل سوم از ابن عباس است: رسول خدا (ص) هنگامى که به مدینه آمد دید که یهودیان روز عاشورا را روزه میگیرند. ایشان سؤال کرد که چرا روزه میگیرید؟ گفتند: این روز بزرگی است، خدا موسی و قومش را در این روز نجات داد، و فرعون و جنودش را غرق کرد، پس موسی آن را از بابت شکر روزه گرفت، لذا ما آن را روزه میگیریم. پس رسول خدا (ص) فرمود: ما نسبت به شما [یهودیان] به موسى (ع) أحقّ و أولى هستیم. پس پیامبر (ص) آن روز را روزه گرفت و [به مسلمانان] هم امر کرد که در آن روز بگیرند. [۱۵]
واضح است که این سه روایت متعلق به سال اول هجری است که یوم کیپور یهودی و عاشورای مسلمانان بر هم منطبق بوده است.
در رمضان سال دوم هجری روزهی ماه رمضان بر مسلمانان واجب شد [۱۶]:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کتِبَ عَلَیکمُ الصِّیامُ کمَا کتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ أَیامًا مَّعْدُودَاتٍ … شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَینَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنکمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ (بقره : ۱۸۳-۱۸۵) ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید. چند روز معدودی را (باید روزه بدارید) … (روزه، در) ماهِ رمضان (است؛ ماهی) که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانههای هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد».
با واجب شدنِ روزه در ماه رمضان وجوبِ روزهی عاشورا برداشته شد [نسخ شد] و بهعنوان یک امر اختیاری باقی ماند. سنّی و شیعه در این امر همداستانند. عایشه نقل کرده که پیامبر (ص) در مدینه روز عاشورا را روزه میگرفت و به مسلمانان هم امر کرد که روزه بگیرند، چون روزهی ماه رمضان واجب شد، روزهی روز عاشورا را ترک کرد و فرمود: هر که بخواهد روزه بگیرد و هر که خواهد ترک کند. [۱۷]
به روایت شیعه به سند صحیح، زراره و محمد بن مسلم از امام باقر (ع) دربارهی روزهی روز عاشورا پرسیدند. امام (ع) فرمودند: [وجوب] روزهی آن قبل از ماه رمضان بود، وقتی [آیات روزه] ماه رمضان نازل شد [وجوب روزه عاشورا] ترک شد. [۱۸]
بنابراین پیامبر (ص) و مسلمانان سال اول در مدینه را که یوم کیپور با عاشورا مقارن بود روزه گرفتند. با نزول آیات روزه در رمضان سال دوم، روزهی واجب مسلمانان به ماه رمضان منتقل شد و از روزهی عاشورا رفعِ وجوب شد، اما جواز آن باقی ماند.
ضمناً از سال دوم هجرت به بعد بهخاطر چرخشی شدن تقویم اسلامی، این دو روز [عاشورا و یوم کیپور] بر هم منطبق نبوده است. [دقت کنید]
در نتیجه، روزهی یوم کیپور و عاشورای سال اول هجرت که در یک روز بوده هیچ ارتباطی با فاجعهی کربلای سال ۶۱ نداشته است. ادعای هرگونه ارتباط نیازمند دلیل معتبر است که تا کنون ارائه نشده است.
پینوشتها:
[۱] ابوریحان بیرونی، التفهیم،لاوایل صناعة التنجیم، ص۲۴۴.
[۲] پیشین، حاشیه جلال الدین همایی.
[۳] ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة لقرون الخالیة ، ترجمه اکبر داناسرشت، فصل هفتم، ص۲۱۸-۲۷۴.
[۴] برای اطلاعات بیشتر یهودی در مورد یوم کیپور بنگرید به:
Jewish Encyclopedia, ATONEMENT, DAY OF (Yom ha-Kippurim), by Morris Jastrow & Jr., Max L. Margolis
[۵] تورات، سفر لاویان: ۱۶: ۱-۳۴ و ۲۳: ۲۶-۳۲، سفر اعداد: ۲۹: ۷-۱۱.
[۶] برای اطلاعات بیشتر درباره تقویم یهودی بنگرید به:
Jewish Encyclopedia, CALENDAR (Hebrew, “Luaḥ” = table) by Cyrus Adler & Michael Friedländer
[۷] برای آشنایی با تقویم عرب قبل از اسلام بنگرید به ابوریحان بیرونی، آثارالباقیة، ترجمه داناسرشت، ص۵۴-۵۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۱۴۹-۱۶۶؛ و جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الإسلام، ج۵، ص۳۴۱-۳۹۹.
[۸] برای روایات مختلف حول زمان تغییر قبله و آیات آن بنگرید به تئودر نولدکه، تاریخ القرآن، ترجمه عربی، ص۱۵۶-۱۵۹.
[۹] پیشین، ص۲۰۰-۲۰۱.
[۱۰] ابوالحسن شعرانی، پاورقی تفسیر ابوالفتح رازی، ج۶ ص۲۹، به نقل از مقاله پیشنیه عاشورا، رضا استادی، فصلنامه پیام حوزه، شماره ۶، سال ۱۳۷۴.
[۱۱] حاشیه من لایحضره الفقیه ج ۲ ص۸۵-۸۶ ذیل حدیث ۱۸۰۰ به نقل از حاشیه ابوالحسن شعرانی بر وافی ملامحسن فیض کاشانی [چاپ سنگی، جزء ۷ ص۱۴] در چاپ حروفی متاسفانه این حاشیه پرارزش نقل نشده است.
[۱۲] سیره ابن هشام، ج۲ ص۲۳۴.
[۱۳] صحیح بخاری ۲۰۰۵، صحیح مسلم ۱۱۳۱.
[۱۴] صحیح مسلم ۱۱۳۱ /۱۳۰.
[۱۵] پیشین، ۱۱۳۰/۱۲۸.
[۱۶] نولدکه، تاریخ القرآن، ص۱۶۰-۱۶۲.
[۱۷] صحیح بخاری: کتب صوم، ۱۸۹۳ و ۲۰۰۲، کتاب حج ۱۵۹۲، کتاب مناقب الأنصار ۳۸۳۱، و کتاب ال فسیر ۴۵۰۴.
[۱۸] صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲ ص۵۱ ح۲۲۴.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
رنگ سبز برای آیات قرآن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: