این یادداشت با نگاهی به حوادث و ایام خاص «ماه حشوان»، قصد دارد یک معرفی کلی از این ماه داشته باشد. این یادداشت از کتاب «میراث یهود» نوشتهی «مشه حئیمپور» انتخاب شده است، تا با قلم یک محقق یهودی با تاریخچه، عقاید و احکام مربوط به این ماه آشنا شویم. لذا آنچه خواهید خواند صرفاً عقاید نویسندهی آن است، و بدیهی است که لزوماً مورد قبول «اندیشکده مطالعات یهود» نیست، و تنها بهرسم امانتداری از مطالب نویسنده و برای آشنایی شما خوانندگان عزیز با نگاه یهودیان، آورده شده است. ضمناً لازم به ذکر است که تمامی توضیحات مابین کروشه [ ] در متن مقاله، از «اندیشکده مطالعات یهود» است، که برای آشنایی شما با اصطلاحات تخصصی یهودی به مقاله افزوده شده است.
ماه حشوان [Cheshvan]
دومین ماه عبری حشوان [یا مارچشوان / مَرحشوان] نام دارد که در تورات هشتمین ماه خوانده شده است، برای اینکه تورات نیسان را اولین ماه شمسی بهشمار میآورد و نه تیشری را که اولین ماه سال قمری است.
در کتاب اول پادشاهان در فصل ششم آن ماه حشوان بهنام ماه «بول» خوانده شده است. چنانکه در آنجا آمده است:
«در یازدهمین سال در ماه “بول” که هشتمین ماه سال است ساختمان بیت همیقداش کامل کردید…».
بعضی از دانشمندان ییسرائل عقیده دارند که لغت بول از کلمهی «مبول» بهمعنای «طوفان» آمده است، بهجهت اینکه در این ماه بارانهای سیلآسا میبارد.
دهم حشوان
گاد [یا: جاد Gad]، یکی از دوازده شواطیم [اسباط]، در دهم حشوان سال ۲۱۹۸ بعد از آفرینش بهدنیا آمد. وی ۱۲۵ سال عمر نمود و در سال ۲۳۲۳ درگذشت.
یازدهم حشوان
بنیامین [Benjamin]، یکی از دوازده شواطیم [اسباط]، در یازدهم ماه حشوان سال ۲۲۰۸ بعد از آفرینش بهدنیا آمد و ۱۰۹ سال عمر نمود و در سال ۲۳۱۷ درگذشت.
تلخی ماه حشوان
ماه حشوان توسط یهودیانی که از اسارت بابل به کشور ییسرائل بازگشتند «مرحشوان» یعنی «حشوان تلخ» نیز خوانده شد. زیرا در این ماه هیچ عیدی وجود ندارد و بالعکس رنجهایی نیز در این ماه بر سر ملت ییسرائل وارد آمده است.
در پانزدهم حشوان یاربام [یا: یربعام Jeroboam] پادشاه ییسرائل عید جدیدی بهمنظور پرستش بتها وضع کرد و خشم خداوند را بر قوم ییسرائل [بنیاسرائیل] افروخت.
در پنجم حشوان بابلیها فرزندان پادشاه صدقیاهو [یا: صدقیا Zedekiah] را در مقابل چشمان او سر بریده و خود او را کور کرده و به اسارت به بابل بردند.
همچنین در همین ماه بود که خداوند مردم دوران نوح را بهوسیلهی طوفانی عالَمگیر بالکُل نابود کرد. بهخاطر همین وقایع است که این ماه «مر» یعنی «تلخ» خوانده شده است.
کمبودی که بعداً جبران شد
پادشاه شلومو [حضرت سلیمان] ساختمان بیت همیقداش [بیتالمقدس / معبد سلیمان] را بعد از هفت سال در ماه حشوان به پایان رسانید. اگرچه هیچ عیدی در ماه حشوان وجود ندارد، با وجود این بهجا بود که بهمناسبت پایان یافتن ساختمان بیت همیقداش در دوران سلطنت شلومو عید بزرگی در این ماه وضع شود. ولی خداوند فرمود که درهای بیت همیقداش بهمدت دوازده ماه تا ماه تیشری آینده بسته بمانند و در ماه تیشری بود که آنها باز شدند. علت اینکه در ماه حشوان عیدی بهمناسبت به پایان رسیدن بنای بیت همیقداش وضع نشد این بود که:
از دوران طوفان نوح تا روز پایان رسیدن ساختمان بیت همیقداش انسانها همیشه از تاریخ هفدهم حشوان تا بیستوهفتم کیسلو (چهل روزی که طوفان نوح روی زمین را فرا گرفت)، میترسیدند. تا اینکه بیت همیقداش ساخته شد و این ترس برطرف گردید.
بههمین دلیل نیز حرف «מ» [میم] از لغت «مبول» بهمعنای «طوفان» حذف شد و کلمهی «بول» بهوجود آمد که این خود نام دیگر ماه حشوان است.
تعنیت بهب (روزههای دوشنبه، پنجشنبه، دوشنبه)
اولین روزهای دوشنبه، پنجشنبه و دوشنبهای که بعد از روش حودش [۱] حشوان میآیند، روزهای تعنیت [روزه] هستند و تفیلا [نماز] مخصوصی در این روزها خوانده میشود. این سه روز «بهب» خوانده میشوند:
ב، ה، ב، حرف «ב» [ب] که ارزش عددی آن رقم ۲ است اشاره به روز دوشنبه است و حرف «ה» [ه] که دارای ارزش عددی ۵ میباشد، نشاندهندهی روز پنجشنبه است.
علت اینکه در این سه روز تعنیت [روزه] میگیریم این است که چون در موعدهای [اعیاد] ماه گذشته (تیشرى) خوشیهای زیادی داشتهایم، روزه میگیریم تا اگر این خوشیها باعث دورشدن ما از میصوا [فرائض و واجبات] و کارهای نیک و خداشناسی شده باشند، با این روزهگرفتن و توبهکردن گناهان احتمالی ما پاک شوند. بعضیها نیز عقیده دارند که این تعنیتها [روزهها] برای درخواست باران و برکتیافتن مزارع میباشند. این تعنیتها در روزهای دوشنبه و پنجشنبه تعیین شدهاند، زیرا در تفیلای شحریت [نماز صبح] این روزها تورات خوانده میشود.
باریدن باران، تولد نوزاد، زندهشدن مردگان
سه کلید در دست خداوند است و در اختیار هیچ انسانی حتی اگر پیغمبر باشد، قرار نمیگیرد:
۱- کلید باران ۲- کلید زایمان ٣- کلید زندهشدن مردگان (از مسخت [۲] تعنیت ۲)
اهمیت باریدن باران از اهمیت زندهشدن مردگان بیشتر است. زیرا باران فایدهاش هم به انسانها میرسد و هم به حیوانات و نباتات. همانطور که در «برشیت ربا» [۳] در قسمت ۱۳ آمده است:
«باریدن باران، مهمتر از زندهشدن مردگان است. چونکه زندهشدن مردگان فقط برای انسانها است ولی باران هم برای انسانها و هم برای حیوانات و نباتات است. زندهشدن مردگان تنها برای ملت ییسرائل است ولی باران هم برای ملت ییسرائل است و هم برای سایر ملتها».
نکتهای جالب در تلمود در «مسخت باوا بَترا ۱۶» آمده است، مبنی بر اینکه خداوند میفرماید:
«من قطرات فراوان در ابرها آفریدهام، ولی هر قطرهای را از قطرات دیگر جدا کرده و بین آنها فرق گذاشتهام. چون اگر دو قطره مثل هم باشند، زمین محصولی نخواهد داد».
در «برشیت ربا ۱۳» نیز چنین گفته شده است:
«سه چیز با هم مساوی هستند: زمین، انسان و باران. اگر زمین نباشد، بارانی نخواهد بارید. اگر باران نباشد، زمین محصولی نخواهد داد. و بدون هر دوی آنها انسانی وجود نخواهد داشت».
علل نباریدن باران
در تلمود در «مسخت تعنیت» آمده است که به چند علت باریدن باران متوقف میشود:
١- بهخاطر بدگویی انسانها از همنوعان خود.
۲- بهخاطر غرور و تکبر انسانها.
٣- بهخاطر گناه دزدی.
۴- بهخاطر کوتاهیکردن انسانها در آموزش تورات. (تعنیت ۷)
یازدهم حشوان، فوت راحل همسر یعقوب
در یازدهم حشوان بود که مادر ما راحل، همسر یعقوب وفات نمود و در سر راه شهر بیتلحم، در جنوب یروشلیم [اورشلیم] به خاک سپرده شد. در این روز بسیاری از ییسرائلها به مقبرهی راحل رفته و تفیلا [نماز] میخوانند.
راشی مفسّر معروف کتابهای مقدس و تلمود، علت این امر را که چرا یعقوب راحل را در معارت مَخپِلا [۴] دفن نکرده و او را در سر راه بیتلحم به خاک سپرده است، چنین توضیح میدهد:
یعقوب آوینو [حضرت یعقوب جدّ ما] در آئینهی جهاننمای نبوّت دید که روزی فرزندان راحل یعنی یهودیان بهدست بابلیها از کشور اسرائیل اخراج شده و به اسارت خواهند رفت. بههمین جهت یعقوب راحل را در سر راه به خاک سپرد تا در روزی که فرزندانش به اسارت میروند و در راه از کنار مقبرهی راحل عبور میکنند، وی برای آزادی آنها دعا کند.
این است که خداوند توسط یرمیای پیغمبر میفرماید:
«صدایی در راما شنیده میشود، صدای ناله و گریهی تلخ، این صدای راحل است که برای فرزندانش گریه میکند، او از تسلّیگرفتن برای فرزندانش خودداری مینماید».
آنگاه خداوند به راحل چنین میفرماید:
«صدایت را از گریستن و چشمانت را از اشکریختن بازدار، زیرا خداوند میفرماید که برای رنج و زحمت تو مزدی هست و فرزندان تو از سرزمین دشمن بازخواهند گشت». (یرمیا ۱۶- ۱۵ : ۳۱)
تعنیت کیپور قاطان (کیپور کوچک) در آخرین روز هر ماه
یک روز قبل از هر روش حودش، کیپور قاطان خوانده میشود. افراد مذهبی معمولاً در این روز تعنیت [روزه] گرفته و در موقع خواندن تفیلای مینحا [نماز عصر] به گناهان خود اعتراف میکنند. اگر ده نفر از جماعت در تعنیت باشند، سِفر تورات را بیرون آورده و فصل مربوط به تعنیتهای عمومی را میخوانند. همانطور که میدانیم روز روش حودش روز طلب بخشایش برای گناهانمان میباشد و چون در این روز نباید تعنیت گرفت، روز قبل از آن تعنیت میگیرند.
کسانیکه در این روز تعنیت گرفته و از درگاه خداوند طلب بخشایش مینمایند، میصوای [ثواب] تعنیتگرفتن آنها شامل حال تمام ملت ییسرائل نیز خواهد شد، زیرا گفته شده است: «کول ییسرائل حوریم» یعنی: تمام ملت ییسرائل با هم رفیق هستند و طبق هلاخاه اگر شخصی میصوایی [فریضهای] را که برای تمام جماعت اجباری نیست انجام دهد، پاداشی را که از انجامدادن آن میصوا [فریضه] بهدست میآورد، هم برای خودش خواهد بود و هم برای تمام ملت ییسرائل. وقتی که روش حودش در روز شبات [شنبه] یا یکشبات [یکشنبه] واقع میشود، تعنیت [روزه] کیپور قاطان در روز پنجشنبهی قبل گرفته میشود. زیرا بهغیر از تعنیت دهم طوت هیچ تعنیتی را نباید در روز جمعه گرفت.
تعنیت [روزه] کیپور قاطان در روزهای قبل از روش حودش حشوان و ایار گرفته نمیشود، برای اینکه تعنیتگرفتن در آخر ماه تیشری و در تمام ماه نیسان ممنوع است.
منبع: میراث یهود (گلچینی از قانون، روحانیت و تاریخ یهود؛ خداشناسی و خودشناسی)، نوشته: مشه حئیمپور، چاپ: بروکلین – نیویورک، ج۱، ص۱۷۶-۱۸۲. بهکوشش: اندیشکده مطالعات یهود.
پینوشتها:
* تذکر: پینوشتها از «اندیشکده مطالعات یهود» است.
[۱] روش حودش / روش خودش (اول ماه): ماه عبری بهطور یک در میان دارای ۲۹ روز یا ۳۰ روز میباشد. در ماههای ۳۰ روزه، اولِ ماه در دو روز واقع میشود: یکی آخرین روز ماه قبل و دیگری اولین روز ماه نو. روز شنبهی قبل از اول هر ماه، با دعای مخصوصی در کنیسه اول ماه را اعلام میکنند. در روز اول ماه هنگام نماز عمیدا (ایستاده)، بیرکت همازون (دعای پس از صرف غذا) و نماز موساف (نماز اضافه بر نمازهای روزانه)، دعاهای مخصوصی میخوانند. در روز اول ماه تورات را نیز قرائت میکنند. [واژههای فرهنگ یهود، نوشته: شلمو اشمیدت، سردبیر ترجمه: منشه امیر، ناشر: انجمن جوامع یهودی، چاپ اورشلیم، ۱۹۷۷، ص۱۴۸].
[۲] میشنا [هستهی مرکزی و اصلی تلمود] دارای شش «سِدِر» (بهمعنای «بخش») است و هر بخش شامل تعدادی «مَسِخِت» (بهمعنای «مبحث» و «رساله») است.
[۳] سِفر پیدایش (که در زبان عبری به آن برشیت בראשית اطلاق میشود و نخستین بخش از کتاب مقدس عبری یا تورات است) دارای تفسیرهایی است. پسوندِ ربّا به معنای تفسیر است. مهمترین تفسیر کهنی که از سِفر برشیت باقی مانده است و جزوِ اصلیترین و قدیمترین متون مدراشی محسوب میشود، کتابی است بهنام «برشیت ربا».
[۴] غار مخپلا (מערת המכפלה)، دخمه مکفلاح یا حرم ابراهيمی مکانی است که حضرت ابراهیم، ساره و تعدادی از نوادگانشان نظیر اسحاق در آن دفن شدهاند. مطابق روایت سفر پیدایش، حضرت ابراهیم این غار را خریداری کرد تا همسرش سارا را در آن دفن کند.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: