ماشیح و دولت ماشیحانی موعود در یهودیت – قسمت دوم
«تلمود» – که منبع شریعت و الهیات یهودی بهشمار میرود – همان سنّت شفاهی است که پس از سال ۴۵۰ق.م و نگارش تنخ، بهسبب اینکه با «تنخ» و «کتاب مقدس» اشتباه نشود، مکتوب نشد و سینه به سینه ادامه یافت.
تلمود در ۲۲۰.م توسط یهودا هناسی از شاگردان مکتب هیلل مکتوب شد و نام «میشنا» را بر آن نهادند و دو شرح در اورشلیم (تا ۳۰۰.م) و بابل (تا ۵۰۰.م) بر آن نوشته شد که به «گمارا» معروف گشت. ترکیب میشنا و گمارا، کتابی بزرگ بهنام «تلمود» شد که منبع الهیّات و شریعت یهود است (ر.ک: سالتز، ۱۳۸۳: ۲۱-۲۹؛ Gilat, 1996: Vol. 15, 750-779).
تلمود از دو بخش «هلاخا» (مشتمل بر مباحث حقوق و فقهی) و «اگادا» (مشتمل بر مباحث تفسیری و روایی از تاریخ گذشتگان) تشکیل شده است. اگرچه مباحث هلاخایی اهمیت بیشتری دارند، و از همینرو تلمود را غالباً منبع فقه و شریعت یهود برمیشمرند، اما تفکیک آن دو بخش از یکدیگر کاری دشوار است (سالتز، ۱۳۸۳: ۳۵۳-۳۶۸).
اندیشهی «مسیحا» در تلمود بسیار پیچیده است. این کتاب صدها بار از «ماشیح» و امید به آینده سخن گفته است. همهی یهودیان، جز اندکی مانند ربی هیلل در قرن چهارم میلادی – که منکر ماشیح بود و میگفت: «ملّت اسرائیل دیگر هیچ ماشیحی نخواهد داشت» (Sanhedrin 98b) – به ظهور ماشیح معتقدند.
اگرچه انتظار ماشیح در سنّت شفاهی یهود، پیش از ویرانی دوم معبد در سال ۷۰م نیز وجود داشت، تخریب دوم معبد و آوارگی یهود، سبب تقویت باور به ماشیح و امید به آیندهای روشن شد تا حدّی که یوحانان بن زکّای بنیانگذار و رئیس نخستین سنهدرین در یاونه [مرکر یهودیان عالَم در آن دوره]، پیش از مرگش به شاگردانش گفت: «یک کرسی برای حزقیا (پسر داوود) پادشاه یهودا که دارد میآید، آماده کنید» (Barachoth 28b).
البته یوحانان بن زکّای بر فقه و شریعت یهود تأکید بیشتری داشت و در یاونه «شریعت» جای قربانی و «یشیوا» (Yeshivit = حوزه علمیه) جای معبد را گرفت. اما اندیشهی مسیحایی و امید به نجات بنیاسرائیل همواره در یهودیان وجود داشت. قیام «بارکوخبا» (Barkokhva) امید را در دلها زنده کرد و حتی ربی عقیبا او را مسیحای یهود نامید؛ اما تلمود هرگز او را مسیحا ننامید؛ چون نه از نسل داوود بود و نه شرایط دیگر را داشت و گاه حتی ربانیون نام او را «بارکوزبا» (Barkoziva) یعنی «زادهی دروغ» مینامیدند. شکست قیام بارکوخبا نتوانست بر پیشرفت امید مسیحایی تأثیری بگذارد و هر دانشمندی میکوشید از عبارات کتاب مقدس دربارهی ماهیت مسیحا و تاریخ آمدن او اشاراتی بهدست آورد.
شمعون بار کوخبا
در کلمات معلمان پیش از ویرانی معبد، مطالبی دربارهی ماشیح بیان میشود؛ اما تخریب معبد سبب تدوین تلمود شد که میراث یهودیت از بین نرود. بر این اساس، اندیشهی ظهور ماشیح و تشکیل دولت ماشیحانی در کلام ربانیون گسترش یافت و گاه متناقض و متضاد شد. دریافت نویسندگان تلمود از نسب، شخصیت، فعالیت مسیحا و پیشآهنگ او الیاس و حوادث مربوط به ظهور، مختلف بود.
تلمود از محنتهای مسیحایی خبر میدهد؛ یعنی سختیهای قبل از ظهور که شامل افزایش فساد و بیبندوباری، احترام نکردن به والدین و صاحبان از سوی جوانان، سستی روابط خویشاوندی، کاهش نسلها، بیاعتباری عالمان دین، تبدیل شدن محل تحصیل به اماکن فساد، منفور شدن هرکسی که از خطا بترسد، نزاع میان حکیمان، طرد مؤمنان، عدم مطالعهی شریعت و ترویج هرجومرج و مانند آن میشود و باید توسط ماشیح و عدالت دولت ماشیحانی برطرف گردد (گرینستون، ۱۳۷۷: ۶۱-۶۲؛ Kethuboth 112b ; Shabbath 118a ; Sanhedrin 97a).
البته عنصر تخیّل نیز گاه در داستانهای تلمود مطرح است: «جنگ گوگ و ماگوگ» (یأجوج و مأجوج) و حمله به اورشلیم و شکست آنها پس از دوازده ماه و کشتهشدن «مسیحا بن یوسف» (چهرهی مبهم اگادای تلمود) و سپس زندهشدن او توسط الیاس (پیشاهنگ مسیحا)، از موارد مطرح در تلمود است.
از منظر تلمود، الیاس پیش از ماشیح میآید و مقدمهساز ظهور خواهد شد؛ صلح را پیش از ماشیح میآورد، مواد شریعت را تنظیم و کتاب مقدس را تفسیر میکند (Baba Mezia 3a ; Menahoth 45a) و همهی نسبنامههایی را که با گذشت زمان تغییر مییابد، اصلاح میکند (kiddushin 71a). او بنیاسرائیل را به توبه وادار میکند و پس از اینکه جهان به خدا روی میآورد، صدای شیپور میکائیل رئیس فرشتگان میآید که آمدن مسیحا را اعلام میکند (گرینستون، ۱۳۷۷: ۶۵).
تصور تلمود دربارهی شخص ماشیح متفاوت است؛ اما در مجموع، همه او را انسانی از نسل داوود میدانند که بهسبب موهبتهای طبیعی، مقدس شده است و امتهای مشرک را نابود میسازد و بنیاسرائیل را صاحب قدرت جهانی میکند (گرینستون، ۱۳۷۷: ۶۵). در تلمود برای ماشیح، نامهایی متعدد مانند داوود، پسر داوود، مناحم بن حزقیا (Menahem Ben Hizghyah)، صِمَح (Tzemaf) (زکریا ۶:۱۲). البته گاه نامهای مناحم و صمح را یکی میدانند؛ چون ارزش عددی هردو در ابجد ۱۳۸ است. نامهایی دیگر نیز برای ماشیح گفته شده؛ مانند شیلو (Shiloh) (پیدایش ۱۰:۴۹)، یینون (Yinnon) (مزامیر ۱۷:۷۲)، حنینا (Haninah) (ارمیا ۱۳:۱۶) و برنفله (Bar Naphle) (عاموس ۱۱:۹) که برگرفته از کتاب مقدس است (گرینستون، ۱۳۷۷: ۶۵).
تلمود دربارهی امتهای پس از ماشیح نیز معتقد است که همهی امتها «یهودی» و دارای استقلال سیاسی خواهند شد. سموئیل – از امورائیم و حکمای تلمودی – میگوید: تفاوت زمان مسیحا با عصر حاضر، آزادی سیاسی آن است (Sanhedrin 99a) و برخی معتقدند پس از ماشیح، مصر، حبشه و فرزندان اسماعیل باید به دولت ماشیحانی خراج بپردازند (Pesachim 118b).
دربارهی اینکه اقوام پس از مسیحا، به دین یهود میگرایند یا نه، بین ربانیون اختلاف است. برخی میگویند: بله و برخی میگویند: همانند زمان داوود و سلیمان، ایمان آنان پذیرفته نیست (Abodah Zarah 3b).
از مهمترین مباحث تلمود، محاسبهی تاریخ ظهور ماشیح است. براساس تفکری عرفانی در یهودیت قدیم، جهان ششهزار سال ادامه خواهد داشت و در هزاره هفتم نابود میشود (متناسب با روزهای آفرینش). نخستین دوهزاره را دوران بایر و آشفتگی (در عبری «تُهو») میگفتند؛ چون در آن هیچ وحیای نبود. دوهزاره دوم را دوران شریعت و تورات (تورا) مینامیدند که دوران وحی بهشمار میرفت و دوهزاره سوم را روزگار انتظار ماشیح و دوران ماشیحانی (یوموت هماشیح) مینامیدند (Sanhedrin 97a).
بسیاری از این اندیشهها بر دوش الیاس بود و الیاس به یکی از ربانیون افشا کرد که پسر داوود پس از ۸۵ یوبیل (جشن پنجاهساله در یهود) میآید؛ یعنی ۴۲۵۰ سال بعد. دیگری مدعی شد ۴۲۳۱ سال پس از آفرینش مسیحا خواهد آمد و سالهای پس از آن جنگ تمساحها و سپس جنگ یأجوج و مأجوج و سپس سالهای مسیحاست و خدا جهان را قبل از هزاره هفتم، نوسازی نمیکند (Sanhedrin 97b). اعدادی مانند چهل سال، هفتهزار سال، چهارصد سال و ششصد سال و… نیز وجود دارد که در رسالههای متعدد تلمود به آن اشاره شده است (کهن، ۱۳۵۰: ۳۶۲). و تصور عمومی این بود که مسیحا در ماه «تیشری» یا «نیسان» خواهد آمد (Rosh Hashanah 11a).
بر این اساس، عدهی زیادی بهعنوان ماشیح در یهودیت ظهور کردند که نتوانستند موفق شوند. آنان به ماشیحهای دروغین معروفاند؛ مانند موسی در جزیره کرت، سیرین اهل سوریه در سال ۷۲۰م، عوبدیا بن اسحاق اصفهانی در ۷۵۰م، منسی بن اسرائیل در ۱۶۵۷م، شبتای زوی در ۱۶۶۶م و… (ر.ک: گرینستون، ۱۳۷۷: ۷۲-۷۵).
پس از آنکه این اتفاقات روی داد و این تاریخها محقق شد، ولی ماشیح نیامد، ربانیون و حکمای یهودی، مردم را از چنین محاسباتی منع کردند و آمدن ماشیح را مشروط به انجام کارهای نیک کردند و حتی به لعن کسانی پرداختند که برای ظهور ماشیح تاریخ تعیین کنند، تا از ناامیدی نسبت به ماشیح جلوگیری شود (Sanhedrin 97b).
یهودیان برای دوران ماشیح اوصاف بسیار زیبایی بیان میکنند و معتقدند خداوند ده امر مقدس را در دوران ماشیح قرار خواهد داد که حاصل آن رفع مرگ، گریه و رنج در جهان است و صلح و امنیت بر همهجا حاکم خواهد شد.
ادامه دارد…
نویسنده: حجةالاسلام دکتر محمدحسین طاهری آکِردی؛ استادیار و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم.
قسمت قبل ⇒ لینک مرتبط ⇐ قسمت بعد
منابع
_ سالتز، آدین اشتاین (۱۳۸۳)، سیری در تلمود، ترجمه باقر طالبی دارابی، قم، مرکز مطالعات وتحقیقات ادیانومذاهب.
_ کتاب مقدس (ترجمه قدیم، ۲۰۰۹، ایلام).
_ کرینستون، جولیوس (۱۳۷۷)، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمه حسین توفیقی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
_ كهن، راب. ای. (۱۳۵۰)، گنجینهای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، تهران، زیبا.
_ Gilat, Yitzhak, 1996, “Talmud” in: Encyclopedia judaica, Vol. 15, Jerusalem: Keterpress Enterprises.
««« پایان »»»
رنگهای بهکار رفته در متن:
رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
رنگ قهوهای ⇐ نقلقول.
دولت ماشیحانی ، دولت ماشیحانی
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: