مریم مقدس خواهر هارون نیست

مریم مقدس خواهر هارون نیست!

چکیده مریم مقدس

در تورات، موسی و هارون (ع) خواهری به نام میریام دارند. در متون عربی غالباً میریام به‌صورت مریم ضبط شده است. از آن‌جا که در قرآن از مریم مقدس – مادر مسیح (ع) – به‌عنوان «خواهر هارون» یاد شده، این شبهه از دیرباز مطرح شده که در قرآن میان دو مریم خلطی صورت گرفته است. مفسّرین مسلمان و برخی از اسلام‌شناسان اروپایی پاسخ‌هایی به این شبهه داده‌اند. هدف این مقاله فراهم آوردن پاسخی ساده و روشن به این پرسش است که چرا در قرآن از حضرت مریم (س) با عنوان «اخت هارون/خواهر هارون» یاد شده است.

مقدمه

سال‌ها پیش در درس‌گفتارهایی که در دانشگاه صنعتی شریف ارائه می‌شد، درباره‌ی این‌که که چرا در سوره‌ی مریم (س) به وی لقب «خواهر هارون» داده شده، توضیح دادم. [۱] توضیحِ ارائه شده ساده و ظاهراً قانع‌کننده بود و بدون کوچک‌ترین اعتراضی از سوی دانشجویان پذیرفته شد. همان‌جا اشاره کردم که برخی مراد از این لقب را نفهمیده‌اند و این شبهه برایشان پیش آمده که قرآن میریام خواهرِ موسی و هارون (ع) را که قرن‌ها پیش از مریم مقدس (س) می‌زیسته، با وی اشتباه گرفته است! شبهه‌ی مضحکی به‌نظر می‌آمد!

خطاب خواهر هارون به مریم مقدس در قرآن

اما چندی پیش رساله دکتری ارزشمندی به دستم رسید که در دپارتمان مطالعات دینی دانشگاه تورنتو کانادا نوشته شده و تاریخ ۲۰۱۹ میلادی را بر خود داشت. [۲] فصلی از این رساله در باره‌ی هویّت قرآنی حضرت مریم (س) است و در این فصل بحثی مستوفا اما بی‌سرانجام در باره‌ی «شبهه‌ی اُخت هارون» ارائه شده است. در نهایتِ شگفتی متوجه شدم که آن شبهه‌ی مضحک هم‌چنان پابرجا است و انگار آن توضیح ساده و قانع‌کننده هنوز کشف نشده است! هر چند هنوز هم باورش برایم دشوار است و تصور می‌کنم باید در گوشه‌ای مفسّری یا قرآن‌پژوهی به این توضیح ساده رسیده باشد، اما زنده‌بودنِ این شبهه، دست‌کم گویای آن است که راه حل این شبهه مشهور نیست و نیاز به انتشار و تبلیغ آن وجود دارد. این مقاله حاصل این احساس نیاز است.

صورت مسئله‌ای که در این مقاله به حل آن می‌پردازم به‌طور خلاصه چنین است:

در تورات، موسی و هارون (ع) خواهری به‌نام מִרְיָם (میریام) دارند. در متون عربی غالباً ميريام به‌صورت مریم ضبط شده است. در قرآن از مریم مقدس – مادر مسیح (ع) – به‌عنوان «خواهر هارون» یاد شده است. [با این‌که می‌دانیم مریم مقدس غیر از میریام خواهر هارون است و قرن‌ها بعد از او زندگی می‌کرده!] این مسئله چگونه قابل توجیه است؟!

بسیاری از پژوهشگران مسیحی و یهودی این هم‌نامی را خطایی آشکار، و حاصلِ آمیختگیِ داستان مریم مقدس و میریام می‌دانند. این شبهه آن‌چنان مشهور است که برخی آن را نخستین شبهه علیه قرآن می‌دانند که در قدیمی‌ترین نوشتار بر جا مانده از آباء کلیسا علیه اسلام و قرآن مطرح شده است. یوحنّای دمشقی (John of Damascus) در کتاب «در باره‌ی مرتدین» (De Haeresibus) در فصل مربوط به اسلام می‌نویسد:

[پیامبر اسلام] می‌گوید که مسیح کلمه‌‌ی خدا و روح اوست، اما مخلوق و عبد است و بدون واسطه از مریم باکره که خواهر موسی و هارون است متولد شده است. (۱۵۳ :۱۹۵۸ ,John of Damascus)

مریم مقدس مادر حضرت عیسی

با وجودی که چنان‌که خواهیم دید، این شبهه از اساس بی‌پایه است، اما از آن زمان تا کنون هم‌چنان پابرجاست به‌طوری که عبدالرحمن بدوی در باره‌ی این شبهه می‌نویسد:

از قرن هشتم میلادی تا کنون، این اتهام رایج‌ترین اتهام‌ها عليه قرآن و پیامبر (ص) گشت که برخی از بزرگان دین مسیحی و دانشمندان، طرح نمودند و در بحث‌ها و پژوهش‌ها و نگرش‌های علمی‌شان علیه اسلام، به کار بردند. (بدوی، ۱۳۸۳: ۲۶۷)

پیش از آغاز کار، تذکر این نکته را لازم می‌دانم که پاسخ‌گویی به شبهات قرآنی تنها برای دفع حمله‌ی مخالفین یا جلوگیری از آسیب به ایمان مؤمنین نیست، بلکه جنبه‌ی سازنده‌ای در جهت شناخت بهتر قرآن و درک سویه‌های فراعقلی و معجزه‌آسای آن دارد. در واقع اگر کسی به منشأ الهی قرآن باور داشته باشد، آن‌گاه هر نکته‌ی شبهه‌ناکِ ناسازگار با عقل و دانشِ متعارفِ بشرى را فراعقلی – و نه نامعقول – خواهد دانست و راه پاسخ‌گویی به هر شبهه‌ای را رسیدن به دانش و بینشی بالاتر از دانش و بینش متعارف خواهد دید. برای چنین شخصی، شبهه‌افکنان برخلاف نیت‌شان برملاکننده‌ی جنبه‌های معجزه‌آسای قرآن هستند و شبهه‌ها ابزاری برای رسیدن به دانش و بینشی برتر. امیدوارم این مقاله جنبه‌ی معجزه‌آسای پنهان شده در پسِ شبهه‌ی مورد بحث را آشکار کند.

در این مقاله تنها به پاسخ این پرسش می‌پردازم که چرا در قرآن از مریم مقدس (س) به‌عنوان «خواهر هارون» یاد کرده است، و بر خلاف سنّت معمول مقالات، به پیشینه‌ی پژوهش اشاره نمی‌کنم، زیرا حتی مرور شتاب‌زده‌ی پیشینه‌ی این شبهه نیاز به مقاله‌ای مستقل دارد و از سوی دیگر بیم آن می‌رود که انبوه توجيه‌ها و تفسیرهای ناموجّه مانع درک سادگی راه حل مسئله شود.

مریم مقدس (س) خواهر هارون نیست!

داستان تولد و بالیدن بانوی برگزیده‌ی جهان، مریم (س) و تولد عیسی مسیح (ع) در دو سوره‌ی آل‌عمران و مریم آمده است. در سوره‌ی مريم آیات ۲۷ و ۲۸ پس از آن‌که عیسی (ع) متولد می‌شود، مریم (س) فرزندش را نزد قومش می‌آورد. برخی از یهودیان تبه‌کار و ناآگاه او را مورد اتهام قرار می‌دهند. اتهامی که در قرآن از آن به بهتان عظیم یاد شده است:

فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيّاً (۲۷) يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ مَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيّاً (۲۸) پس [مریم] در حالی‌که او را در آغوش گرفته بود، به نزد قومش آورد. گفتند: «ای مریم! به‌راستی کار بسیار ناپسندی مرتکب شده‌ای.» (۲۷) ای خواهر هارون! پدرت مرد بدی نبود و مادرت [نیز] بدکاره نبود. (۲۸)

یهودیان و بهتان عظیم به مریم مقدس

پرسش این است که چرا در این آیات مریم (س) را «خواهر هارون» نامیده‌اند؟! آیا هارون همان برادر موسی (ع) است، یا به قول برخی مفسّرین، مریم (ع) برادری به‌نام هارون داشته است؟! یا همان‌طور که برخی دیگر از مفسّرین گفته‌اند هارون مردی گناه‌کار بوده که مریم (ع) را به او تشبیه کرده‌اند؟! برای درک درست مطلب باید ابتدا به دو نکته‌ی ساده توجه کنید:

۱. نکته‌ی اول مربوط به خوانش دقیق متن قرآن است و آن این‌که برخلاف ادعای مدعیان و شبهه‌افکنان، قرآن هرگز مریم مقدس (س) را «خواهر هارون» نخوانده است! آن‌چه در قرآن آمده این است که یهودیان زشت‌خویی که آن بهتان عظیم را به مریم (س) زدند، او را به این نام خوانده‌اند. حتی نمی‌توان نتیجه گرفت که خود این یهودیان نیز مریم (س) را «واقعاً» خواهر هارون می‌پنداشتند، بلکه تنها این لقب را (به احتمال زیاد به قصد آزردنش) برای خطاب وی به کار برده‌اند.

به‌عنوان مثال واضح است که اگر در قرآن، فرعون موسی (ع) را «بزرگِ ساحران» نامیده (قرآن، ۲۰:۷۱)، نه‌تنها نمی‌توان ادعا کرد که قرآن موسی را بزرگِ ساحران دانسته، بلکه حتی نمی‌توان ادعا کرد که در قرآن آمده که فرعون موسی را «واقعاً» بزرگِ ساحران می‌پنداشته است. به‌نظر می‌رسد فرعون برای کم کردن تأثیر شکست ساحران در هم‌آوردی با موسی (ع) و ایمان‌آوردنشان در حضور جمع چنین سخنی را بر زبان می‌آورد، در حالی‌که «واقعاً» به آن معتقد نیست.

هم‌چنین است سخن قوم شعيب وقتی وی را «الحليم الرشید» می‌خوانند (قرآن، ۱۱:۸۷). هیچ خواننده‌ی هشیاری نتیجه نمی‌گیرد که قوم شعیب وی را «واقعاً» حلیم و رشید می‌پنداشتند، بلکه این لقب را به‌عنوان زخم‌زبان و استهزاء تعبیر می‌کند. یک دلیلِ سخیف بودن و شاید مضحک بودن شبهه همین‌جاست: اساساً صورت مسئله نادرست است! قرآن هرگز مریم مقدس (س) را «خواهر هارون» ندانسته است! پرسش درست این است که: چرا آن یهودیان تبهکار مریم (س) را «خواهر هارون» خوانده‌اند؟!

۲. نکته‌ی دوم در باره‌ی میریام خواهرِ موسی و هارون (ع) است. او به احتمال زیاد همان شخصیت قرآنی است (قرآن، ۲۸: ۱۱-۱۲) که هنگام به آب انداختن موسی (ع) از دور مراقب اوست و واسطه‌ی بازگرداندن موسی (ع) به مادرش است. [۳] ميريام بدون شک چهره‌ی سرشناس و محترمی در میان بنی‌اسرائیل بوده است و نام او در هفت قطعه از «کتاب مقدس» آمده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم. در «سِفر خروج» می‌خوانیم که پس از عبور از دریا:

[…] مريم نبيّه، خواهر هارون، دف به دست گرفت و به رقصیدن پرداخت و زنان دیگر نیز به‌دنبال وی چنین کردند، و مریم این سرود را خطاب به ایشان خواند: خداوند را بسرایید که شکوهمندانه پیروز شده است، او اسب‌ها و سوارانشان را به دریا افکنده است. (سفر خروج؛ ۱۵:۲۰)

هم‌چنان که در این قطعه دیده می‌شود از وی با وصف «نبیّه» (Prophetess) که حاکی از معنویت اوست یاد شده است. [۴] شاید مهم‌تر از این آیات برای درک مقام میریام، آیه‌ی زیر باشد:

من شما را از مصر بیرون آوردم، از بندگی نجاتتان دادم و موسی و هارون و مریم را فرستادم تا شما را هدایت کنند. (میکاه؛ ۶:۴)

میریام و سبد موسی

میریام از دور مراقب موسی است.

در این آیه، همراه شدن نام میریام با موسی و هارون (ع) نشان‌دهنده‌ی این است که وی در خروج از مصر نقش رهبری و هدایت قوم را داشته است. [۵] هر چند شاید در سال‌های اخیر فمینیست‌های یهودی در باره‌ی نقش مهم او در نهادهای دینی یهودی در سال‌های نخست بعثت اغراق کرده باشند، [۶] اما قابل انکار نیست که بنابر متون دینی رسمی یهودی او زنی است که همراه برادرش هارون نقش مهمی در جامعه‌ی دینی یهود ایفا می‌کرده است و از احترام ویژه‌ای نزد جامعه‌ی یهود برخوردار بوده است. آنچه در ادامه‌ی بحث ضرورت دارد، تثبیت همین احترام ویژه است و نه واقعیت تاریخی.

این دو نکته کلید حل مسئله هستند و اکنون کافی‌است به متن قرآن رجوع کنیم و از خود بپرسیم: «چرا مادر مریم مقدس (س) او را مریم نامید؟» برای گشودن این راز نیازی به رجوع به اسناد تاریخی نیست و شاید تنها در قرآن به این راز اشاره شده باشد. پاسخ در سوره‌ی آل‌عمران آمده است:

إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (۳۵) فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثَى وَ اللهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَى وَ إِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَ ذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ (۳۶) چون زنِ عمران گفت: پروردگارا آنچه در شکم خود دارم نذر تو کردم تا آزاد شده [از مشاغل دنیا و پرستش‌گر تو] باشد پس از من بپذیر که تو خود شنوای دانایی (۳۵) پس چون فرزندش را بزاد گفت: پروردگارا من دختر زاده‌ام و خدا به آنچه او زایید داناتر بود و پسر چون دختر نیست و من نامش را مریم نهادم و او و فرزندانش را از شیطان رانده شده به تو پناه می‌دهم. (۳۶)

در این آیات همه‌ی آنچه باید بدانیم آورده شده است. مادر مریم (س) نذر کرد که فرزندش خادم معبد و همچون کاهنان آزاد از مشغله‌ی دنیوی باشد. سپس هنگامی که دانست فرزندش دختر است، به‌طور طبیعی نگران عدم پذیرش دخترش در معبد شد، زیرا می‌دانست که سنّت‌گرایان یهودی با توجه به سنّت‌های مردسالار حاکم بر جامعه‌ی دینی یهود، با ادای این نذر مخالفت خواهند کرد! [۷] حال، چه نامی بهتر از «مریم» که یادآور سنّتی کهن است؟ یادآور این حقیقت که در آغاز تشکیل جامعه‌ی دینی یهودی، زنی همراه برادرانش جامعه‌ی دینی را رهبری می‌کرده است. … وَ إِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ … هم‌نام کردن دخترش با میریام به این نیّت که این دختر نیز همچون مریم/میریام به معبد راه یابد و از روحانیان باشد و نذر برآورده گردد. [۸]

مریم مقدس در کودکی

در آیات بعد مریم مقدس (س) را ساکن محراب می‌بینیم و درمی‌یابیم که وی علیرغم سنّت رایج به معبد – و بر اساس برخی اسناد تاریخی به قدس‌الأقداس – راه یافته است. نیز می‌بینیم که کراماتی بزرگ از وی سرزده است که حتی بر پیامبر بزرگی هم‌چون زکریا (ع) اثر گذاشته است. دلیلی ندارد که تصور کنیم که زکریا و سایر مؤمنینی که ساکن معبد هستند قداست و مقام معنوی مریم مقدس (س) را پنهان کرده باشند. او نه‌تنها هم‌نام، بلکه هم‌ارز میریام، «خواهر هارون» شده است. [۹]

حال کافی‌است تصور کنیم که یهودیان سنّت‌گرایی که مخالف حضور مریم مقدس (س) در معبد بودند، چگونه مترصّد سرزدن خطایی کوچک از او هستند تا او و حامیانش را شماتت کنند و به باد انتقاد بگیرند. در نهایت، آن لحظه‌ی مورد انتظار ایشان فرارسید. مریم (س) که هم‌نام میریام بود و بر جایگاه کهانت او تکیه زده بود، بی‌آن‌که شوهری داشته باشد، فرزندی به‌دنیا آورد. این‌جاست که زبان یهودیان نادان و حسود بر او باز شده است و برای آزار او گفتند: پدرت مرد بدی نبود! مادرت بدکاره نبود! و این‌جاست که او را به استهزاء «اُخت هارون» نامیدند. ای خواهر هارون! یعنی: ای کسی که تو را با فریب‌کاری هم‌چون خواهر هارون، «مريم» نامیدندت و به معبد و محراب راه یافتی، به دروغ کراماتی از تو نقل کردند و تو را هم‌زاد میریام دانستند، اکنون حقیقت برملا شده است و تو شایسته‌ی این مقام نیستی! [۱۰]

این شیوه‌ی سخن گفتن و زخم‌زبان زدن امروزه نیز رایج است. تصور کنید دختری را زینب کبری بنامند و به احترام نامش او را نیز احترام کنند و علیرغم برخی مخالفت‌ها مسئولیت‌هایی به او واگذار کنند. حال تصور کنید که اسنادی از فساد مالی وی به‌دست بیاید! این‌جاست که مخالفانش به طعنه خواهند گفت: «خانم زینب کبری! ای خواهر حسین! ای… عجب اختلاسی فرموديد؟!»

بنابراین اساساً خلط و خطایی در کار نیست. خطابِ «خواهر هارون» نه‌تنها خطاب قرانی نیست، بلکه حتی یهودیان تبه‌کاری که مریم مقدس (س) را مورد اتهام قرار دادند نیز این خطاب را به‌عنوان طعنه به کار برده‌اند و منظورشان این نبوده است که مریم (س) واقعاً خواهر موسی و هارون (ع) است! اگر خلطی هست در ذهنِ شبهه‌افکنان است که خطاب قرآنی را با خطاب شخصیت‌های تبه‌کار قرآن خلط کرده‌اند و اگر خطایی هست این است که ایشان تفاوت طعنه و زخم‌زبان را با سخنِ راست درنیافته‌اند!

بهتان عظیم یهودیان به مریم مقدس

پیشینه‌ی این بحث نزد مفسّران

اکنون پس از پایان بحث لازم است به پیشینه‌ی این مبحث نزد مفسّرین مسلمان بپردازیم و برای اختصار از نقل دیدگاه‌های خاورشناسان صرف‌نظر می‌کنیم.

در تفاسیر قدیمی مانند مقاتل، طبری، زمخشری، ابوالفتوح رازی، فخر رازی، و ابن کثیر ذیل آیه‌ی ۲۸ سوره‌ی مریم در باره‌ی معنای عبارت «اخت هارون» بحث شده است و در مجموع چهار نظریه در باره‌ی این خطاب ارائه شده است و اکثر مفسّرین متأخر نیز یکی از همین نظریه‌ها را پذیرفته‌اند. این نظریه‌ها به شرح زیر هستند:

۱. هارون نام مرد تبه‌کاری در زمانه‌ی مریم (س) بوده و یهودیان برای آزردن مریم، وی را خواهر هارون خطاب کرده‌اند.

این رأی در تفسیر طبری و زمخشری ذکر شده است. نقطه ضعف این تفسیر در این است که هیچ‌گونه شاهد تاریخی برای وجود چنین مردی وجود ندارد غیر از همین آیه! در ضمن با توجه به این‌که در قرآن نام هارون همیشه اشاره به برادر موسی (ع) دارد، آوردن این نام برای اشاره به شخصیتی دیگر، آن‌هم بدون هیچ نشانه‌ای، به دور از بلاغت است.

۲. هارون برادر درست‌کار مریم (س) یا مرد درست‌کار دیگری بوده که در آن زمان می‌زیسته است و مردم برای آزردن مریم (س)، وی را «خواهر هارون» خطاب کرده‌اند.

این رأی نیز در تفسیر طبری و ابوالفتوح رازی آمده است. آن‌چه این تفسير را نسبت به نظریه‌ی اول موجّه‌تر می‌سازد این است که با ادامه‌ی آیه هماهنگ‌تر است. زیرا در ادامه به پدر و مادر درست‌کار مریم مقدس (س) اشاره شده است. اما اگر روایات ضعیف را در نظر نگیریم، نه‌تنها هیچ شاهد تاریخی بر وجود چنین مرد یا برادری گواهی نمی‌دهد، بلکه برعکس از اسناد تاریخی که با فضای قرآن سازگارند، چنین برمی‌آید که پدر و مادر مریم (س) فرزندی نداشته‌اند و مریم (س) در اثر دعای ایشان به‌طور معجزه‌آسایی در سنین پیری به ایشان داده شده است. در ضمن هم‌چنان مشکل عدم بلاغت باقی است.

یهودیان و نسبت زنا به مریم مقدس

۳. رأى سومی که در مقاتل، زمخشری، و طبری ذکر شده است این است که هارون همان برادر موسی (ع) است و چون مریم (س) از خاندان هارون بوده از او به‌عنوان «خواهر هارون» یاد شده است.

این نظریه از دو نظریه‌ی پیشین معقول‌تر و در عین حال قدیمی‌تر است، زیرا در کهن‌ترین تفسیر به جا مانده از قرن دوم یعنی تفسیر مُقاتل، با استناد به روایتی از حضرت رسول (ص) چنین آمده است:

هارون همان برادر موسی است که مریم (س) از نسل وی بوده است. (مقاتل ج۲: ۶۲۶)

این رأی نیز مانند نظریه‌ی دوم با ادامه‌ی آیه سازگار است و از نظر تاریخی نیز احتمال این‌که مریم مقدس (س) از نسل هارون (ع) باشد وجود دارد. [۱۱] اما شاهدی وجود ندارد که در میان یهود چنین رسمی وجود داشته است که زنی را خواهرِ جدّش خطاب کنند. در کمال شگفتی در بسیاری از تفاسیر از جمله طبری مثال‌هایی آورده شده که این رسم در میان اعراب وجود داشته است. مثلاً اعراب، مردان قبيله‌ی تمیم را اخ التمیم می‌گفتند. واضح است که این شواهد ضعیف است، زیرا خطاب‌کنندگان مورد بحث یهودی بوده‌اند و نه عرب!

۴. هارون همان برادر موسی (ع) است و مریم (س) هم همان میریام است که به معجزه‌ی الهی ۱۲۰۰ سال عمر کرده است تا مسیح را به دنیا آورد! [۱۲]

در مورد این نظریه می‌توان گفت که علاوه بر عدم وجود شاهد تاریخی، با بخش‌هایی از داستان مریم (س) در قرآن – مانند بارداری مادر مریم (س) – تضاد آشکاری دارد. همچنین توضیح نمی‌دهد که چرا وی را خواهر موسی (ع) نخوانده‌اند! شاید بهتر بود گفته می‌شد این عَمرام/عِمران است که ۱۲۰۰ سال عمر کرده است!

تهمت یهودیان به مریم مقدس

تذکر دو نکته

نخست آن‌که همان‌طور که در مقدمه توضیح دادم، یافتن پاسخ شبهه‌ها به ما کمک می‌کند که به جنبه‌هایی از قرآن که ورای عقل و دانش ما جا دارند برسیم. از توضیح‌های بالا روشن می‌شود که نه‌تنها صاحب قرآن از وجود مریمی دیگر که خواهر هارون بوده آگاه است، بلکه مقام دینی وی و شهرت وی در میان یهودیان را نیز به‌خوبی می‌شناسد. هم‌چنین می‌داند که او را «خواهر هارون» می‌خواندند و نه «خواهر موسی»! (نگاه کنید به: سِفر خروج؛ ۱۵:۲۰) مهم‌تر آن‌که درمی‌یابیم که نام‌گذاری و همانندیِ نام مریم مقدس (س) و میریام تصادفی نبوده است و حاصل نذری بوده که مادر مریم پیش از تولد وی انجام داده است. هر چند ماجرای این نذر در برخی انجیل‌های آپوکریفا آمده اما توضیحی در باره‌ی دلیل نام‌گذاری مریم (س) داده نشده است. در واقع درک درست قرآن، آن را بالاتر از سایر اسناد تاریخی قرار می‌دهد.

دوم آن‌که می‌خواهم تلاش کنم پیش از پایان بررسی این شبهه‌ی مشهور، در باره‌ی این‌که چرا آن را سخيف و مضحک دانسته‌ام توضیح دهم. دست‌کم دو دليل واضح برای سخیف بودن این شبهه وجود دارد: دلیل اول همان است که پیش‌تر به آن اشاره کردم. اساس این شبهه‌ی دیر پا این است که قرآن، مریم (س) را خواهر هارون دانسته، در حالی‌که قرآن، مریم (س) را خواهر هارون ندانسته است! دلیل دوم شاید حتی از این هم مضحک‌تر باشد. در قرآن، تاریخ پیامبران به‌ویژه پیامبران بنی‌اسرائیل با تفصیل فراوان مرور شده است. هیچ ابهامی در ترتیب پیامبران بزرگی مانند نوح، ابراهیم، اسحاق، یعقوب، یوسف، موسی، زکریا، یحیی، و عیسی (ع) وجود ندارد. بنابراین امکان ندارد در قرآن میان زمانه‌ی موسی (ع) یعنی آغاز تشکیل جامعه‌ی دینی یهود و زمانه‌ی عیسی (ع) خلطی صورت گرفته باشد. صدها شاهد برای آگاهی از این فاصله‌ی زمانی در قرآن وجود دارد. سخیف بودن و مضحک بودن شبهه از اینجا ناشی می‌شود که چگونه شوقِ شبهه‌افکنی باعث می‌شود صدها شاهد متقن فدای یک شاهد شبهه‌ناک گردد! چنین عملکردی به شهادت قرآن حاصل وجود ناراستی درونی است که برای رسیدن به مقصود، محکم را وامی‌گذارند و به‌دنبال متشابه می‌روند.

حسن ختام

در قرآن، خلطی میان مریم (س) و میریام (خواهر موسی و هارون) رخ نداده است. اگر خلطی هست در ذهن منتقدینی است که میان کلام خدا و اهل حق با کلام اهل باطل تمیز نمی‌دهند و همچنین میان سخن واقع‌نما و سخنی که به طعنه و کنایه گفته شده فرقی نمی‌گذارند. عبارت «خواهر هارون» نه‌تنها شبهه‌ناک نیست، بلکه اگر درست درک شود، پرده از حقایقی برمی‌دارد که برخی از آن‌ها به درستی در تاریخ ثبت نشده‌اند، مانند علت نام‌گذاری مریم (ع) و نیز شأن والای میریام نزد یهودیان.

نویسنده: دکتر روزبه توسرکانی؛ به تلخیص و انتخاب اندیشکده مطالعات یهود

پی‌نوشت‌ها:

[۱] این درس‌گفتارها در تابستان ۱۳۸۶ ارائه شده‌اند و فایل صوتی آن‌ها در آدرس زیر در دسترس است. توضيح مورد اشاره در جلسه نهم ارائه شده است:

https://khorshid.info/q/Qlist/Surahs/Maryam/wma/High_quality/Maryam%2009%20(High).wma

[۲] عنوان کامل رساله و مشخصات نویسنده و استاد راهنما به این شرح است:

Tannous, Rami, Negotiating the Nativity in Late Antiquity: The Qur’an’s Rereading of Mary’s Preparation for the Conception of Jesus. (Advisor: Harrak, Amir). Department: Study of Religion. Jun-2019.

[۳] در تورات بدون ذکر نام میریام به ماجرای مشابه اشاره شده است (سفر خروج، ۲) و اجماع مفسّرینِ کتاب مقدس بر این است که منظور از این خواهر همان میریام است. به‌ویژه در ادبیات ربّانی بر این نکته تصریح شده است.
[۴] در سال‌های اخیر نگرش نوینی نسبت به تفسیر آیه‌ی مورد بحث به وجود آمده که همگی در جهت پررنگ کردن نقش میریام است. نبيّه آن‌چنان که در بین مفسّرین سنّتی تورات مشهور است، به معنی پیشگو است. به همین دلیل در تفسیرها پیشگویی‌هایی را به وی نسبت داده‌اند، از جمله پیشگویی تولد برادرش موسی که قوم بنی‌اسرائیل را از اسارت نجات خواهد داد. اما اخيراً آگنیته سیکِنس استاد مطالعات عهد قدیم در دانشگاه وین در مقاله‌ی زیر به‌خوبی نشان داده است که تنها پس از چیرگی فرهنگ هلنیستی چنین معنایی برای نبوّت رایج شده است و پیش از آن معنایی نزدیک به پیامبری (در فرهنگ اسلامی) داشته است:

Siquans, Agnethe. 2015. “She Dared to Reprove Her Father:” Miriam’s Image as a Female Prophet in Rabbinic Interpretation. Journal of Ancient Judaism: Volume 6, Issue 3.

همچنین دنیل پیکِس در مقاله‌ی زیر تحلیل زیبایی در باره‌ی معنای نبوّت میریام و تفاوت آن با نبوت موسی (ع) دارد:

Picus, Daniel M., 2010. “Body As Battleground: Feminine Prophecy and Identity in the Ancient Mediterranean”. Classics Honors Projects. 9.

[۵] مقام روحانی وی در آیات زیر از سفر اعداد تثبیت می شود:
روزی مریم و هارون موسی را به علت این‌که زن او حبشی بود سرزنش کردند. آن‌ها گفتند: «آیا خداوند فقط به‌وسیله‌ی موسی سخن گفته است؟ مگر او به‌وسيله‌ی ما نیز سخن نگفته است؟» خداوند سخنان آن‌ها را شنید و فوراً موسی و هارون و مریم را به خيمه‌ی عبادت فراخوانده و فرمود: «هر سه نفر شما به اینجا بیایید.» پس ایشان در حضور خداوند ایستادند. (اعداد ۳-۱۲:۱)
با وجود این‌که این بخش از کتاب مقدس بیان‌گر خطا و مجازات میریام است، اما در عین حال آيات بالا حاکی از ارتباط وحیانی میریام و هارون با خداوند نیز هست. کرافورد با اشاره به قطعه‌هایی از تورات که در آن‌ها نام میریام آمده است می‌نویسد:
این چند قطعه نگاهی گذرا و شورانگیز به چهره‌ی یک رهبر مؤنث فراهم آورده است، نبیّه‌ای که نقش واقعی‌اش احتمالاً بسیار فراتر از آن‌چه ضبط شده، بوده است. (۲۰۰۳ ,Crawforl)
این حدس با بررسی متون غیررسمی تأیید می‌شود. به‌عنوان مثال در طومارهای بحرالميت نقش او نسبت به متون رسمی پررنگ‌تر است. (۲۰۰۳ ,Crawford)
[۶] مقاله‌ی زیر نیز از دیدگاه فمینیستی به بررسی نقش میریام و جایگاه وی در تورات می‌پردازد:

Trible. P., 1994. “Bringing Miriam out of the Shadows,” in A Feminist Companion to Exodus to Deuteronomy. (ed. A. Brenner). Feminist Companion to the Bible 6; Sheffield: Sheffield Academic Press. 166-86.

[۷] دنیز ماسون به‌صراحت می‌نویسد: (ماسون ۱۳۸۵: ۵۳۷) «وقف یهودی که از واژه‌ی نذر فهمیده می‌شود، معمولاً در مورد دختران وجود ندارد.» هم‌چنین در انجيل يعقوب که شباهت فراوانش به روایت قرآن کریم از زندگی مریم (س) می‌تواند برای مسلمانان نشانه‌ی اصالتش باشد، اشاراتی به دشواری سکونت مریم (س) در معبد وجود دارد. در این انجيل آمده است هنگامی‌که مریم (س) ۱۲ساله شد در باره‌ی نگه‌داری یا اخراج وی از معبد شورایی تشکیل شد، زیرا هراس داشتند که «مبادا حرم خداوند را آلوده کند.» (انجيل يعقوب ۸:۲) این عبارت به‌خوبی نشان می‌دهد که نگرانی مادر مریم (س) بیهوده نبوده است.
[۸] نکته‌ی جالبی در باره‌ی نام میریام/مریم وجود دارد که شایسته‌ی تحقیق بیشتر است و در صورت صحّت، پشتوانه‌ی خوبی برای درستی رهیافت ذکر شده در باره‌ی نام‌گذاری مریم (س) است. نکته این است که علیرغم تعدد شخصیت‌های کتاب مقدس و شهرت و محبوبیت میریام هیچ شخصیت دیگری در این کتاب هم‌نام میریام نیست و این احتمالاً نشان‌دهنده‌ی این واقعیت است که یهودیان به دلایلی از این نام برای نام‌گذاری دخترانشان استفاده نمی‌کرده‌اند. بنابراین تصمیم مادر مریم (س) در مورد انتخاب این نام برای دخترش نوعی بدعت یا دست‌کم خلاف سنّت رایج محسوب می‌شده است.
اما در مورد دلیل متداول نبودن این نام در میان یهودیان بهترین توجیه این است که به احتمال فراوان این نام ریشه‌ی عبری نداشته، بلکه نامی مصری است که یادگار دوران اقامت در مصر بوده است. اولاً اکثر کسانی که این نام را عبری می‌دانند آن را به معنی «دریای تلخ» گرفته‌اند که معنی زیبا و زیبنده‌ای نیست. در حالی‌که اگر این نام مصری باشد، معنای آن چیزی شبیه «محبوب خداوند» خواهد بود. به‌علاوه امروز می‌دانیم که زنان کاهن مصری نامی مشابه داشته‌اند. (۱۹ :۲۰۱۰ ,Picus) نکته‌ی بسیار جالب در باره‌ی نام مریم این است که در اناجیل و متون مسیحی شخصیت‌های متعددی نام مریم را بر خود دارند که همگی جوانتر از مریم (س) هستند و این شاید نشان‌دهنده‌ی پذیرفته شدن مقام معنوی ایشان در میان یهودیان هم‌عصرشان است. البته این نکات و نتیجه‌گیری‌ها نیاز به پژوهشی مستقل دارند.
[۹] در سال‌های اخیر شواهد فراوانی که نشان‌دهنده‌ی وجود تناظر و توازی میان دو مریم است در متون مسیحی شرقی یافت شده است. فرهاد یا افراهات قدیس یکی از چهره‌های برجسته‌ی مسیحیت در قرن چهارم مقایسه‌ی زیبایی میان دو مریم کرده است. وی می نویسد:
مریم بر کناره‌ی آب ایستاد هنگامی که موسی در رود شناور بود، و مریم عیسی را حمل کرد، پس از آن‌که جبرائیل وی را بشارت داد. (Neusner, 1971: 104)
در واقع این مقایسه میان مریم و میریام که اولی محافظ ناجی بنی‌اسرائیل و دومی محافظ ناجی بشریت است در متون مسیحی بارها تکرار شده است. هم‌چنین میریام که بنابر روایت کتاب مقدس ساقی بنی‌اسرائیل بوده است و پس از مرگش مردم بی‌آب ماندند، در متون مسیحی با مریم مقایسه شده است، زیرا مسیح (ع) در انجیل یوحنا ملقّب به «آب حیات» است. اما جالب‌تر از همه قطعه‌ای است که اخیراً گیوم دای در یک متن کهن گرجی کشف کرده است که در آن به صراحت از هارون به‌عنوان برادر مریم نام برده شده است:
و پیامبر (ارمیا) گفت: در پایان جهان آمدنش نشانه‌ای برای شما خواهد بود و نشانه‌ای برای دیگر فرزندان. و هیچ‌کس تابوت گمشده را از صخره برون نمی‌آورد الا هارون، برادر مریم! (Dye, 2015: 13)
دای نشان می‌دهد که با توجه به متن مورد نظر، در اینجا مریم اشاره به مریم مقدس است و نه میریام.
[۱۰] این شیوه‌ی سخن و خطاب همراه کنایه و زخم‌زبان علاوه بر محاورات عامیانه در ادبیات نیز شایع است. چنین صنعتی در ادبیات ما استعاره تهكّميّه نامیده می شود و به این صورت تعریف می‌شود: «سخره گرفتن و استهزا چنان‌که فرد ترسو را شیر و بخیل را به حاتم خطاب کنی.» خطابی که ظاهرش مدح و باطن آن ذم است؛ یعنی در ظاهر سخنی می‌گویند که معنای ظاهری خوبی دارد و آن را به‌صورت جدّی و قاطع بر زبان می‌آورند، ولی در واقع و باطن، معنای استهزایی یا مزاح را اراده می‌کنند؛ مانند: إنك أنت الحليم الرشید. یا این بیت حافظ:
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهد عالی مقام را
چنین خطاب‌هایی در ادبیات انگلیسی تحت عنوان کلی Verbal Irony یا Sarcasm بررسی می‌شوند.
[۱۱] بحث‌های پیچیده و بی‌پایانی که در باره‌ی نسب‌شناسی مسیح (ع) و مریم (س) وجود دارد از نظر الهیاتی بسیار اهمیت دارند، زیرا اولاً سلسله نسب مسیح در اناجیل اربعه با یکدیگر منطبق نیستند و ثانیاً مسیحیان از دیرباز به‌دنبال نشان دادن نسب داوودی حضرت مسیح بوده‌اند تا با پیشگویی‌های کتاب مقدس هماهنگ باشد. در لوقا ۵:۱ آمده که اليصابات همسر حضرت زکریا (ع) که غالباً به‌عنوان خاله‌ی مریم از او یاد می‌شود از نسل هارون بوده است. بنابراین می‌توان پذیرفت که مریم (س) از سمت مادر به هارون می‌رسد. اما در مورد نسب پدری وی ابهام زیادی وجود دارد.
[۱۲] این رأی را برخی مسیحیان به مفسّرین مسلمان نسبت داده‌اند. عبدالرحمن بدوی در کتاب دفاع از قرآن این رأی را نقل کرده و نوشته است که «صرفاً یک سخن بی‌پایه است که در نوشته‌های مفسّران قرآن به آن دست نیافته‌ام» (بدوی، ۱۳۸۳: ۲۴۷) اما این نظریه در تفسیر ابن کثیر به‌عنوان یک نظریه‌ی مردود آمده است. (ابن کثیر، ۱۴۲۰: ۱۱۸۵)

مراجع:

قرآن کریم ترجمه فولادوند، محمدمهدی.
کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید). ۱۳۷۹. ترجمه فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن. تهران. اساطیر.
ابن کثیر، ۱۴۲۰ق. تفسير القرآن العظيم، بیروت، دار ابن‌حزم.
ابوالفتوح رازی، حسین بن علی. ۱۴۰۸ ق. روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن. مشهد. بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.
بدوی، عبدالرحمن، ۱۳۸۳، دفاع از قرآن در برابر آرای خاورشناسان، ترجمه سیدی، سیدحسین. مشهد. انتشارات آستان قدس رضوی.
جفری، آرتور. ۱۳۷۲. واژه‌های دخیل در قرآن مجید. ترجمه فریدون بدره‌ای. تهران، انتشارات توس.
مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق. تفسير مقاتل. تحقيق محمود عبدالله شحاته. بیروت: مؤسسة التاريخ العربی.

Akyol, Mustafa. 2017. The Islamic Jesus: How the King of the Jews Became a Prophet of the Muslims. First edition. New York: St. Martins Press,
Crawford, Sidnie White. 2003. Traditions about Miriam in the Qumran Scrolls. Studies in Jewish Civilization 14: 33-44.
Dye, Guillaume. 2015. The Qur’ān and its Hypertextuality in Light of Redaction Criticism. Paper presented at Fourth Nangeroni Meeting Early Islam: The Sectarian Milieu of Late Antiquity, Milan, 15–۱۹ June.
Herbermann, George Charles. 1913. The Catholic Encyclopedia. Volume 8. New York. The Encyclopedia Press, INC.
John of Damascus. 1958. Writings. translated by Frederic H. Chase. Fathers of the Church vol 37. Washington, DC. Catholic University of America Press.
Neusner, Jacob. 1971. Aphrahat and Judaism: The Christian-Jewish Argument in Fourth-Century Iran, Leiden. Brill.
Picus, Daniel M. 2010. Body As Battleground: Feminine Prophecy and Identity in the Ancient Mediterranean. Classics Honors Projects, 9.
Tannous, Rami, Negotiating the Nativity in Late Antiquity: The Qur’ān’s Rereading of Mary’s Preparation for the Conception of Jesus. A thesis submitted in conformity with the requirements for the degree of Doctor of Philosophy The Department for the Study of Religion University of Toronto. 2019.
Teuma. Edmund. 1990. The Blessed Virgin’s genealogy in the Qur’ān, an exegetical problem. MeliT 41(1): 47-52.
Vuong, Lily C. 2019. The Protevangelium of James. Westar Tools and Translations; Early Christian. Apocrypha 7. Eugene, OR: Cascade Books.

««« پایان »»»

آشنایی با رنگ‌های به‌کار رفته در مقاله‌ی فوق:

رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوه‌ای برای نقل‌قول استفاده می‌شود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینک‌دادن استفاده شده.
رنگ سبز برای آیات قرآن استفاده شده.

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

ابوهریره مهره‌ی نفوذی یهود

ابوهریره مهره‌ی نفوذی یهود

ابوهریره از شخصیت‌های مرموز جریان نفوذ پس از شهادت رسول‌الله (ص) است. در زندگی او شاهد مواردی هستیم که اصالت یهودی داشتن او را تقویت می‌کند.

یک نظر

  1. سید رضا رزمی

    خیلی خوب و تشکر فراوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار + شش =