نقد و بررسی انیمیشن من نفرت انگیز

نقد و بررسی انیمیشن من نفرت انگیز

انیمیشن من نفرت انگیز ۴ (Despicable Me 4) با بودجه‌ی صد میلیون دلاری توانست حدود یک میلیارد دلار بفروشد. (۱) انیمیشن‌های «من نفرت‌انگیز» از آثار پرمخاطب و موفق انیمیشنی است که اولین اثر از استودیوی ایلومینِیشن (زیرمجموعه‌ی کمپانی یهودبنیان یونیورسال) به‌حساب می‌آید. (۲) اکران این سری انیمیشن از سال ۲۰۱۰ آغاز شده و تا سال ۲۰۲۴ ادامه داشته است. مطابق گزارش سایت باکس آفیس موجو، انیمیشن «من نفرت‌انگیز ۴» در سال ۲۰۲۴ در رتبۀ چهارم پرفروش‌ترین آثار سال ۲۰۲۴ قرار دارد.

انیمیشن من نفرت انگیز در باکس آفیس موجو

به همین دلیل این سریِ انیمیشنی را می‌توان یک سریِ مهم دانست که نقد و بررسی محتوایی آن را ضروری می‌کند. در ادامه با نقد هر چهار قسمت انیمیشن من نفرت انگیز، با ما همراه باشید.

خلاصه‌ی داستان من نفرت‌انگیز

انیمیشن «من نفرت انگیز» در مورد ابرشرورها است؛ برخلاف آثار ابرقهرمانی که معمولاً روایت‌گر قهرمانی انسان‌دوست و فداکار است، من نفرت‌انگیز با محوریت شخصیت‌های شرور و خلافکار داستانش را پیش می‌برد.

در قسمت اول با شخصیت گرو (Gru) آشنا می‌شویم که می‌خواهد ماه را بدزدد تا بین خلافکارها موفّق جلوه کند. او موفّق به دزدیدن ماه می‌شود اما چون نمی‌تواند برای همیشه اندازه‌ی ماه را کوچک نگه دارد، ماه را به محل اصلی‌اش بازمی‌گرداند. گرو برای پیشبرد اهداف تبه‌کارانه‌اش چند کودک را به فرزندخواندگی می‌پذیرد و بعداً به‌دلیل وابستگی به این دخترها، برای همیشه آن‌ها را در کنار خودش نگه می‌دارد.

گرو و فرزندخوانده‌هایش در انیمیشن من نفرت انگیز

گرو به‌همراه فرزندخوانده‌هایش

گرو در قسمت دوم قرار است ازدواج کند و اتفاقاً با خانمی از «لیگ ضدّشرورها» آشنا می‌شود. لیگ ضدشرورها با هدف مبارزه با شرورها ایجاد شده و نهادی آمریکایی با سازوکاری شبیه به نهادهای امنیتی این کشور (مثل سی‌آی‌اِی یا اف‌بی‌آی) است. گرو با این سازمان همکاری کرده و با ازدواج با لوسی (همان زنی که عضو لیگ ضدشرورها بود) عضو رسمی این لیگ شده، از تبه‌کاری دست می‌کشد.

گرو و لیگ ضد شرارت در انیمیشن من نفرت انگیز

گرو برای لیگ ضد شرارت کار می‌کند!

در قسمت سوم، گرو با برادر دوقلویش روبه‌رو می‌شود. برادر گرو از وی می‌خواهد عملی تبه‌کارانه را با هم به انجام برسانند و در این قسمت متوجه می‌شویم گرو در خانواده‌ای تبه‌کار بزرگ شده است. از طرف دیگر گرو و همسرش از لیگ ضدشرورها اخراج شده‌اند و گرو می‌خواهد با دزدیدن و تحویل‌دادن الماسی که در اختیار یک تبه‌کار است، دوباره در لیگ استخدام شود. در پایان هم موفق می‌شوند تا دوباره به عضویت لیگ ضدشرورها درآیند. البته برادر گرو با مینیون‌ها (موجوداتی عجیب و غریب که به گرو خدمت می‌کنند) از دست گرو فرار کرده و دوست دارد به تبه‌کاری بپردازد.

قسمت چهارم با دستگیری شروری که از رقبای گرو است شروع می‌شود. گرو وی را پس از دریافت جایزه‌ی شروران با کمک همکارانش که عضو لیگ ضدشرورها هستند، دستگیر می‌کند. پس از این اتفاقات، رئیس لیگ ضدشرورها به خانه‌ی گرو و لوسی آمده، ایشان را از فرار دشمن گرو مطلع می‌کنند. گرو برای رعایت مسائل امنیتی بایستی به‌همراه خانواده و نوزادشان به محلی امن رفته و با هویّت جعلی زندگی کنند. اما مرد سوسکی که دشمن گرو است، وی را پیدا کرده و سعی می‌کند با دزدیدن کودکش، گرو را در تله بیاندازد؛ اما نوزاد گرو با کمک جهش ژنتیکی و تبدیل‌شدن به انسان-سوسک جلوی دشمن گرو را می‌گیرد و دوباره نظم و امنیت به شهر بازمی‌گردد.

تصویر خوک به جای مسیح و قدیسان در انیمیشن من نفرت انگیز

در خانهٔ پدری گرو، عکسی شبیه به نقاشی معروف میکل‌آنژ از حضرت عیسی علیه‌السلام و قدیسان وجود دارد. این‌که میکل‌آنژ که بود؟ و آثار وی چه تضادی با روحانیت ادیان داشته است؟ فعلاً مورد بحث ما نیست. اما در من نفرت‌انگیز، به‌جای قدیسان و مسیح، تصویر چند خوک قرار داده شده که نشان‌گر رویکرد ضد دینی سازندگان اثر است.

سبک زندگی غربی و ابرشرورِ جذاب

تمام چهار قسمت انیمیشن من نفرت انگیز، پر است از سکانس‌هایی که ارجاعات جنسی دارد. از رقص‌های شهوانی مینیون‌ها تا حرکات جنسی گرو و دوستانش. دخترخوانده‌ی گرو که ظاهراً در اوایل نوجوانی به سر می‌برد، در بازار با پسری آشنا شده و گرو هم نباید در رابطه‌ی بین دخترش و آن پسر دخالت کند.

روابط دوست دختر دوست پسر در انیمیشن من نفرت انگیز

ارتباط دوست‌دختر-دوست پسری در بین کودکان!

البته در انیمیشن من نفرت‌انگیز، حضور کودکان صرفاً عاملی است برای هم‌ذات‌پنداریِ مخاطبین کودک با این اثر، و کودکانی که در انیمیشن می‌بینیم، کارکرد ویژه‌ای ندارند. این انیمیشن با محوریت شخصیت گرو که یک بزرگسال است ساخته شده و طبیعتاً برای نزدیک‌کردنِ مخاطبین کودک به خود، بایستی شخصیت‌هایی شبیه به آن‌ها در اثر وجود داشته باشد. به همین دلیل پس از گذشت ۱۴ سال از انتشار من نفرت‌انگیز، فرزندخوانده‌های گرو هنوز در همان سنین کودکی باقی مانده‌اند!

اما اثر تا جایی که می‌تواند از حضور آن‌ها استفاده کرده و روابط نامشروع را در سکانس‌های مختلف و با نشان‌دادنِ قرارهای دوستی و رقص برای مخاطبانش عادی‌سازی می‌کند.

روابط جنسی در انیمیشن من نفرت انگیز

زنی که با گرو قرار داشت بی‌هوش شده و مثل یک تکه زباله به خانه‌اش پرتاب می‌شود!

ترویج خشونت و روحیه‌ی انتقام‌طلبی

در جای‌جایِ من نفرت‌انگیز، خشونت علیه دیگران و واکنش چکشی نسبت به کوچک‌ترین اشتباه آنان، رفتاری مطلوب ترسیم می‌شود.

خشونت و انتقام در انیمیشن من نفرت انگیز 1

خشونت و انتقام در انیمیشن من نفرت انگیز 2

مینیون‌ها با مأمور کهنه‌کار لیگ ضد شرارت و رانندهٔ اتوبوس به بدترین نحو برخورد کرده و در پاسخ به تذکرهای او، ظرف کیک را به صورتش می‌کوبند! از این‌گونه رفتارهای زننده در اثر زیاد است.

مثلاً در قسمت چهارم، یکی از مینیون‌ها دیگری را با بادکنک به آرامی و با شوخی می‌زند؛ اما دیگری در جواب بادکنک را از او گرفته و چند بار با شدّتی بسیار بیشتر عمل وی را تلافی می‌کند. جاانداختنِ رفتارهای تلافی‌جویانه و مشروعیّت بخشیدن به هر نوع انتقام‌گیری از دیگری، از دغدغه‌های اثر است.

خشونت و انتقام در انیمیشن من نفرت انگیز 3

خشونت و انتقام در انیمیشن من نفرت انگیز 4

واکنش‌های چکشی و انتقام‌جویی غیرمنطقی مینیون‌ها

کدام هدف؟ کدام وسیله؟

زیاد شنیده‌ایم که «هدف وسیله را توجیه نمی‌کند»؛ اما این گزاره صحیح نیست. انسان‌ها به مایملک خودشان وابستگی دارند و اگر کسی بدون دلیل مثلاً لباس‌هایش را پاره پاره کند، متهم به بی‌عقلی شده و رفتار وی مورد تأیید هیچ‌کس نیست. اما وقتی همین فرد در موقعیّتی خاص برای نجات فردی که در آب افتاده، لباسش را پاره می‌کند تا نوعی طناب برای نجات او فراهم کند، دیگران وی را تحسین می‌کنند که از اموال خودش برای نجات دیگری گذشته است. پس بسیاری از اوقات ما با استفاده از وسیله‌ای که در حالت عادی غیرعقلانی یا مضرّ به‌نظر می‌رسد، می‌توانیم به اهداف بزرگ‌تری برسیم.

آزمایش ژنتیکی در انیمیشن من نفرت انگیز 1

آزمایش ژنتیکی در انیمیشن من نفرت انگیز 2

شرورها با آزمایش ژنتیکی روی یک خرگوش، از این موجود بی‌خطر هیولایی خطرناک می‌سازند. این روش در قسمت دوم مورد انتقاد لیگ ضد شرارت است، اما خودشان بعداً از همین روش برای شکست دشمنان استفاده می‌کنند!

البته برای این‌که این امر مورد سوءاستفاده قرار نگیرد، بایستی بر روی وسیله و هدف بیشتر دقت کرد و مبنایی برای کارهای خودمان داشته باشیم؛ مثلاً آمریکا مدعی است برای پایان دادن به جنگ جهانی، حدود دویست هزار انسان بی‌گناه را با بمب اتم نابود کرد تا به صلح برسد! (۳) البته این ادعا از اساس باطل بوده و ژاپن پیش از این جنایت، در وضعیتی بغرنج زیر بمباران آمریکایی‌ها بود و متحدی هم برای دفاع از خود نداشت؛ به همین علت ژاپن بنا برگفته‌ی عده‌ای پیش از بمباران اتمی تسلیم شده بود، و اگر هم چنین نبوده، تسلیم‌شدنش بدون استفاده از بمب اتمی هم دور از انتظار نبود. (۴) اما آمریکا برای رسیدن به هدفش با این‌که راه‌های دیگری هم داشت، از دهشتناک‌ترین و ضدانسانی‌ترین روش استفاده کرد. طبیعتاً استفاده از این وسیله (کشتن صدهاهزار انسان بی‌گناه) برای رسیدن به آن هدف (شکست ژاپن و ابرقدرت شدن آمریکا) هیچ توجیهی ندارد.

جهش ژنتیکی در انیمیشن من نفرت انگیز 1

جهش ژنتیکی در انیمیشن من نفرت انگیز 2

تبدیل مینیون‌ها به ابرمینیون‌ها تحت تاثیر مواد جهش‌زای لیگ. در امریکا آزمایش‌های مخفی مختلفی از جمله MK-Ultra وجود داشته که هدفش رسیدن به قدرت‌های ماورایی با استفاده از همین روش‌های غیرقانونی و ضدانسانی بوده است. من نفرت‌انگیز در کنار آثاری مثل سریال استرنجر تینگز، این آزمایش‌ها را توجیه می‌کند.

تا وقتی کسی معتقد به مبنایی الهی برای اصلاح رفتارهایش نباشد و رضایت خداوند را ملاک رفتارهایش قرار ندهد، اگر قدرت و توانایی داشته باشد، هیچ قانونی نمی‌تواند جلوی رسیدن به خواسته‌هایش را بگیرد؛ حتی اگر منجر به قتل دیگران یا غارت اموال و عزیزان‌شان شود. در انیمیشن من نفرت انگیز، چون ما طرفدار گرو و رفقایش هستیم، هر خلافی که می‌کنند چون برای ما شخصیت‌های جذابی هستند، ما هم کار آن‌ها را تأیید می‌کنیم.

انتقام جویی در انیمیشن من نفرت انگیز

فرزند گرو در مقابل استاد رزمی که خواهرخوانده‌اش را ملزم به نشستن در گوشه‌ای از کلاس می‌کند، انگشت پای استاد را می‌شکند! یعنی انتقام اینکه خواهرش باید در گوشه‌ای بنشیند را با زور بازو و شکستن انگشت استاد می‌ستاند.

شواهد زیادی از این نوع رفتارهای غیرمنطقی در اثر به چشم می‌خورد؛ مثلاً در قسمت چهارم، لیگ ضدشروران با استفاده از تزریق موادی خاص، در مینیون‌ها جهش ژنتیکی ایجاد کرده و سعی دارند به ابرمینیون دست پیدا کنند. اما در قسمت‌های قبلی، وقتی همین روش را شروران اجرا کردند، لیگ ضدشرورها با آن مخالفت کرده و استفاده از این روش را نشانه‌ی شرارت آن‌ها می‌دانند!

اخاذی در انیمیشن من نفرت انگیز

اخاذی پاپی از گرو

نمونه‌ی دیگر در همین قسمت، اخّاذی پاپی از گرو است. پاپی پرسکات دختری نوجوان است که در همسایگی گرو زندگی می‌کند. پاپی به هویّت گرو پی برده و از او می‌خواهد در به نتیجه رسیدن عملی شرورانه، به وی کمک کند. پاپی گرو را تهدید می‌کند که اگر به او کمک نکند، هویّت او را لو می‌دهد. در من نفرت‌انگیز ۴، این اخاذی و گروکشی باعث موفقیّت پاپی می‌شود. یعنی این روش غیرقانونی و ضداخلاقی، روشی کارآمد و مطلوب برای رسیدن به هر هدفی، حتی شَرور شدن است!

کمال سوسک در انیمیشن من نفرت انگیز

سوسک در انیمیشن من نفرت انگیز

رقیب گرو اوج تکامل موجودات را نه انسان بلکه سوسک می‌داند! او لشکری از سوسک‌ها برای خود مهیا کرده که تبدیل به لشکری شکست‌ناپذیر شده‌اند. خودش هم با جهش ژنتیکی تبدیل به سوسک-انسان شده است. در پایان اثر، گرو از مبارزه با وی ناتوان شده و نوزاد گرو که او هم تبدیل به سوسک-انسان شده از پدرش دفاع کرده و وی را شکست می‌دهد. یعنی برای نابود کردن شرارت باید مثل وی شرور باشیم وگرنه نمی‌توانیم بر وی پیروز شویم.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

انیمیشن‌های من نفرت انگیز، شرورها را به‌عنوان الگوی رفتاری کودکان نشان می‌دهد. تا جایی که در پایان قسمت چهارم، شرورها در زندان کنسرت اجرا می‌کنند و مینیون‌ها با نابود کردن دیوار زندان وارد کنسرت شده، به رقص و پایکوبی می‌پردازند! درواقع من نفرت‌انگیز اثری هرج و مرج طلب و ضد قانون است که محور رفتارهای انسانی را تمایلات شخصی ترسیم کرده و هیچ قانون یا هدفی را که بخواهد رفتار انسان را مدیریت و اصلاح کند، برنمی‌تابد.

خوی انتقام‌جویی، خشونت بی‌مورد و «هر کاری دلت می‌خواهد بکن، این تمام قانون است» [شعار کلیدی آلیستر کراولی در آیین تلما] در تمام اثر وجود داشته و گرو برای رسیدن به هدفش به هر وسیله‌ای دست می‌زند. مصادیق زیادی در اثر موجود است که برای طولانی‌نشدنِ یادداشت، فقط به نمونه‌هایی محدود اشاره شد.

البته از قسمت دوم به بعد، گرو جذب حاکمیت آمریکایی شده و پس از ازدواجش، شرارتش را در راه نابود کردن دشمنان لیگ ضدشرورهای امریکایی، صرف می‌کند. اما خشونتی افسارگسیخته هم‌چنان در اثر حضور دارد. و این فرزندان گرو (از جمله نوزادش) هستند که شبیه به گرو می‌شوند، نه این‌که گرو به شخصیتی اخلاقی مبدّل شود.

ماده گرایی و موسیقی و نفی آخرت در انیمیشن من نفرت انگیز

جشن پایانی در زندان. متأسفانه در موسیقی رویکرد ماده‌گرای اثر به جهان ظهور و بروز پیدا می‌کند. زندگی ابدی انسان که مورد تأکید ادیان است انکار شده و لذت و هدف زندگی انسان در همین دنیای مادی و تنگ و تاریک خلاصه می‌شود.

می‌توان گفت من نفرت انگیز در تمام قسمت‌ها، سعی دارد فلسفه اخلاق اومانیستی و خودگرا را ترویج کند. در من نفرت‌انگیز، مِلاک رفتار خوب یا بد، تمایل شخصی هر فرد است و قدرت و تکنولوژی جدید است که می‌تواند در تعارض منافع، رقیب را بر سر جایش نشانده و شخص را پیروز نماید. از تفنگ یخی گرو و ماشین پرنده‌اش تا جهش ژنتیکی مینیون‌ها.

دقیقاً رویکرد سیاست‌خارجی حکومت آمریکا در گرو (به‌عنوان مهاجری جذب شده به سازمان اطلاعاتی آمریکایی) تبلور یافته است. درواقع آمریکا با تبدیل‌کردنِ تهدید به فرصت، صرفاً جهتِ گرو را به سمت شرورهایی مثل خودش چرخانده و در روش‌های غلط مورد استفاده‌ی گرو، هیچ تحولی ایجاد نکرده است. با توجیه استفاده از هر وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف مورد پسند آمریکا و مبارزه با شروران ملیّت‌های دیگر.

در من نفرت انگیز، انسان‌ها «لازم نیست» و حتی «نباید» خودشان را اصلاح کنند؛ بلکه بایستی شرارت درونی خود را بپذیرند و با همان زندگی کنند. رویکردی ضددینی و هرج و مرج طلب که اصالت را به میل انسانی داده و افق دیدی جز رسیدن به لذت‌های مقطعی دنیا برای مخاطب ترسیم نمی‌کند.

پی‌نوشت‌ها:

(۱) https://en.wikipedia.org/wiki/Despicable_Me_4
(۲) https://en.wikipedia.org/wiki/Illumination_(company)
(۳) https://www.icanw.org/hiroshima_and_nagasaki_bombings#:~:text=By%20the%20end%20of%201945,side%20effects%20from%20the%20radiation.
(۴) https://www.asianstudies.org/publications/eaa/archives/learning-from-trumans-decision-the-atomic-bomb-and-japans-surrender/

««« پایان »»»

رنگ‌های به‌کار رفته در متن:

رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
رنگ بنفش ⇐ تیترهای اصلی.

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتا پیام رسان بله پیام رسان سروش پیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

فصل جوایز 2025؛ فصل دگردیسی هیولاهای هالیوود

فصل جوایز ۲۰۲۵؛ فصل دگردیسی هیولاهای هالیوود

اولین مصداق بارز هیولاهای هالیوود، «رژیم صهیونیستی» بود و دیگری «ابومحمد الجولانی» که از یک تروریست وحشی و خشن به «احمد الشرع» با کت و شلوار و کراوات تغییر هیبت داد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 4 =