یکی از معروفترین و پُر بینندهترین انیمههای ژاپنی، «حمله به تایتان» (Attack on Titan) یا بهعبارت صحیح: «تایتان مهاجم» است. (۱) سریالی که از سال ۲۰۱۳ تا کنون در حال پخش است و با نمایش چهار فصل، توانسته است نمرهی ۹ از ۱۰ را در سایت imdb و همچنین رتبهی چهارمین سریال جهان از حیث شهرت در بین بیننده را، علیرغم اینکه انیمیشن و به زبان ژاپنی است، کسب کند. (۲)
در شهرت این انیمه همین بس که آهنگ تیتراژ یکی از فصلهای این سریال، در یوتیوب، بیش از پنجاه میلیون بازدید داشته است!
«حمله به تایتان» (Attack on Titan) تا امروز در چهار فصل و ۸۷ قسمت و با پخش گستردهی جهانی، توانسته است تأثیر بهسزایی بر فکر و ذهن مخاطبان خود بگذارد. اما آیا این انیمه صرفاً یک پویانمایی ژاپنی ساده است، یا در وراء داستان جذاب، تکنیک مناسب و شخصیتهای دوستداشتنی، بهدنبال القاء پیامی خاص در این «پیچ تاریخی» امروز جهان است؟!
خلاصهی داستان
۱۰۰ سال پیش از شروع داستان با ظهور تایتانها (Titans) بشریت مجبور شد برای ادامه حیات به زندگی قرونوسطایی در درون دیوارهایی بلند روی بیاورد. کمترین ارتفاع این دیوارها ۵۰ متر و بلندترین تایتان قدی حدود ۱۵ متر دارد. در نتیجه میتوان گفت بشریت از شرّ حملات تایتانها در امان است تا اینکه در سال ۸۴۵ دو تایتان با نامهای «تایتان عظیمالجثه» (Colossus Titan) و «تایتان زرهپوش» (Armored Titan) ظاهر میشوند. تایتان عظیمالجثه ارتفاعی نزدیک به ۶۰ متر داشته و همچنین تایتان زرهپوش باعث شکستهشدن دیوار «ماریا» (Maria) میشود و همانطور که «آرمین آرلرت» (Armin Arlert) تصوّر میکرد بشریّت متوجه میشود که دیوارها نمیتوانند بهصورت همیشگی مانع حمله تایتانها شوند. پس از آنکه تایتانها دیوار ماریا را تخریب و به شهر «شیگانشینا» (Shiganshina) نفوذ کردند، تایتانی مادرِ «ارن یگر» (Eren Jaeger) را میکُشد، ارن قسم میخورد که انتقام انسانها را از تایتانها بگیرد. وی بههمراه دوستانش آرمین آرلرت و «میکاسا آکرمن» (Mikasa Ackerman) به بخش ارتش ملحق میشوند تا پس از گذراندن دوره آموزشی به «هنگ اکتشاف» (Survey Corps) ملحق شوند و برای دفاع از دیوار بعدی خود را آماده کنند. (۳)
هدف اصلی سریال چیست؟
برخلاف نظام سینمایی کشور ما که نظارت و فکر خاصی در جهت تمدن اسلامی در این نهاد مهم تمدنساز، وجود ندارد، (گرچه بر حرکتهای ضد ارزشی در ایرانِ اسلامی، شاید جریان ناظری باشد!) هالیوود و اعوان و انصارش کاملاً از سلاح رسانه، علیالخصوص سینما، استفادهی تمدنی خود را میبرند.
بهعنوان مثال در سالهای جنگ سرد، امثال جیمز باند و راکی در مقابل بلوک شرق عَلَم میشوند. و یا در ابتدای هزارهی جدید میلادی، با فیلمهای آخرالزمانی و انجیلی، مخاطبان خود را بمباران میکنند. همچنانکه چند سالی است که تِم اصلی فیلمهای هالیوودی و پیروان فکری آن، جنگطلبی است.
به بیان دیگر، هالیوود با تصویرسازی ذهنی برای مخاطبان جهانی خود، اهداف خاصی را پیش میبرد. بهعنوان نمونه، فیلم جنگیر ۱ در ابتدای دههی هفتاد میلادی، محل خیزش شیطان را «عراق» معرفی کرده و شعار میدهد که اگر شیطان را در خانهاش نابود نکنیم، باید در وطن خودمان با او بجنگیم. شعاری که مضمون سخنرانی «جرج بوش» در حدود سه دههی بعد برای حمله به عراق میشود.
در سالهای اخیر نیز هالیوود در حال تصویرسازی است. فیلمهای شاخص سینما، در شیپور جنگ میدمند و زمزمههایی از نبردی اجتنابناپذیر و بسیار سخت با دشمنان آنگلوزایونها، فکر و ذهن مخاطبان جهانی هالیوود را پر کرده است.
بهنظر میرسد سریال پُر بیننده «Attack on Titan» نیز در همین مسیر گام برمیدارد. علاوه بر سیر داستان و شروع فیلم با جنگ و مبارزهی چند تینیجر جهانوطن، در فیلم بارها تکرار میشود که پادشاهان صلحطلب تایتانها، بهدلیل پشیمانی از کردههای نسلهای پیشین خود و دوری از خونریزی، در جزیرهای دورافتاده سکنی گزیدهاند، اما به تمام جهان هشدار دادهاند که اگر به ما حمله کنید، نابود خواهید شد. در ادامه نیز کشور مارلی با حملهی خود و «ارن» با دزدیدن تایتان بنیانگذار، جنگ جهانی جدیدی را شروع میکنند.
البته باید دقت شود سناریو بسیار دقیق چیده شده است. ملت «بنی یمیر» (۴) امروزی، به هیچوجه دنبال جنگ نیستند، حتی در صحنهای آرمین، یکی از قهرمانان فیلم که صاحب تایتان غولپیکر است، به دوستش میگوید: مگر ما چه کردهایم؟ آیا جور جنایتهای گذشتگانمان را ما باید بکشیم؟!
با این خط داستان و دیالوگهایی که در حساسترین صحنهها گفته میشود، کاملاً منطقی بهنظر میرسد که گرچه نسلهای قبلی ما افرادی خونریز و وحشی و جنگطلب بودند، اما الان که ما ساکن سرزمین بهشت (Paradis) شدهایم، دیگر بهدنبال جنگ نیستیم. این ادعا میتواند کاملاً حضور نسل جدید غاصبان قدس را در سرزمینهای اشغالی، توجیه کرده و هرکس که در مسیر عادیسازی با این رژیم جعلی قرار نگیرد، به جنگطلبی متهم شود!
شباهت عجیب مهاجرت بنی یمیر با نقاشیهای مهاجرت و پراکندگی یهودیان!
همچنین جوانان باید در مسیر سربازی برای دفاع از کشور قرار گیرند تا بتوانند با استعداد ذاتی و خاندانی خود، جلوی دشمن را بگیرند. البته سریال با تکیه بر عنصر دفاع و نه تهاجم ابتدایی، سعی دارد اهداف میلیتاریستی فیلم را در لفّافه بیان کند.
اینکه فیلم بهدنبال القاء این مطلب است، با یک دور تماشای سریال مشخص میشود، اما سؤال اینجاست که چگونه میتوان گفت که مردم اِلدیا، همان مردم «بنیاسرائیل» هستند؟
در ادامه با بررسی اسطورههای یهودی موجود در فیلم، سعی میکنیم به هویت واقعی مردمِ یمیر پی ببریم. (۵)
۱. ارض موعود، میراث نیاکان، سرزمین مادری
در این سریال میبینیم منطقهای که ارن و دوستانش در آن زندگی میکنند، منطقهای دور افتاده از دیگر تمدنها است که قبل از حملهی ارتش مارلی به آنجا، مردم در خوشی کامل به سر میبرند و حتی پلیس محلی از فرط بیکاری، به میگساری و خوشگذرانی مشغول است! حتی نام این کشور «پارادایس» (Paradis) به معنی «بهشت» میباشد.
۲. قوم برگزیده، نژادپرستی
یکی از مواردی که تقریباً از فصل دوم بسیار پُر رنگ میشود، مسألهی «نژاد برتر» بودن اهالی پارادایس است. چنانکه میبینیم تمامی اهالی پارادایس دارای نوعی خاص از ترکیبات خونی هستند که میتوان با یک تزریق ساده، از آنها غولهایی دهشتناک و قدرتمند ساخت. البته شاید در ابتدا بهنظر برسد که مسألهی قدرت تایتان شدنِ مردم پارادایس، یک عیب برای آنها بهحساب میآید، اما وقتی جلوتر میرویم، در فصل چهارم میبینیم که همین قدرت نژاد برتر است که میتواند در مقابل خطرهای خارجی از آنها محافظت کند.
۳. ملت واحد یهود
علاوه بر اینکه در فیلم بارها تأکید میشود که تمامی نسل یمیر دارای خون تایتان هستند، در فصل چهارم در یک سکانس بسیار تکاندهنده، هنگامیکه ارن با خون مقدس ارتباط برقرار کرده و یمیر را نیز از یوغ انسانهای ستمکار نجات میدهد، در یک لحظه تمامی نسل یمیر (بنییمیر) خود را در محلی میبینند که ظاهراً در این جهان نبوده و شاید ترسیمی از عالم غیب است. لذا تمامی نسل یمیر با اینکه از همدیگر جدا بوده و عدهای در مارلی و دیگران در پارادایس هستند، خود را در کنار هم در همان محیط قدسی مشاهده میکنند که این میتواند بیانگر وحدت ملت یمیر باشد!
حضور نسل یمیر در فرازمان و فرامکان؛ محل زیست یمیر بنیانگذار
۴. سرزمین بدون مردم برای مردم بدون سرزمین
در جریانی که در فصل چهارم پیش میآید و حاکم اصلی مارلی در صحنهی تئاتر، تاریخ حقیقی را برای مردم بازگویی میکند، میبینیم که گفته میشود پادشاه فریتز برای اینکه دیگران از گزند نسل یمیر در امان باشند، به سرزمینی مهاجرت میکند که «خالی از سکنه» بوده و سعی میکند برای مردم خود، یک «بهشت زمینی» بسازد. (۶)
شباهت عجیب مهاجرت بنی یمیر با نقاشیهای مهاجرت و پراکندگی یهودیان!
۵. بهشت زمینی
علاوه بر چشمپوشی از نام کشور نسل یمیر که «بهشت» میباشد، در دیالوگی که اوری ریس پادشاه حقیقی پارادایس با محافط خود، کِنی آکرمن دارد، میگوید: من میخواستم برای مردم بهشتی در اینجا درست کنم اما نتوانستم این رویا را به واقعیت تبدیل کنم.
این مطلب شاید بیانگر سرخوردگی عدهای از یهودیان ساکن فلسطین اشغالی از وعدههای پوچ سران صهیونیسم باشد. چرا که علیرغم حمایتهای مالی گسترده از اسرائیل غاصب و دَدمنشی و ستمگریهای بی قید و شرط صهیونیسم جهانی و همچنین عدم کارایی سازمان ملل و نهادهای مربوطه برای مهار این سگ وحشی غرب در خاورمیانه، باز هم یهودیان ساکن فلسطین اشغالی، معترض به وضع موجود بوده که نمود آن را در سالهای گذشته بهصورت تجمعات و تظاهراتهای اعتراضی ساکنان این کشور جعلی، دیده و میبینیم.
۶. اسلامستیزی
در بحث اسلامستیزی، مطالب عیانی دیده نمیشود، چرا که داستان اصلی فیلم در رابطه با تضاد بین خود نسل یمیر پایهریزی شده است، اما چند نکته قابل چشمپوشی نیست. اولاً در صحنهای که عدهای مزدور به خانهی میکاسا حمله کرده و با قساوت تمام خانوادهی او را میکشند، تروریستِ ماجرا یک عرقچین اسلامی بر سر دارد که نماد کلیشهی مسلمانان تروریست در غرب است.
همچنین در ابتدای فصل چهارم، مارلی با حمله به یک شهر مسلماننشین که ظاهری کاملاً عرب و اسلامی دارند، تهدید مسلمانان را در حد یک مستعمرهای که باید تنبیه شود، نشان میدهد. (واقعیت ماجرا این است که وقتی در یک فیلم جهانوطنی، شاهد انواع اسامی یهودی-مسیحی، از ملیتهای مختلف آلمانی، ژاپنی و… هستیم، حتی یک نفر با اسامی اسلامی وجود ندارد، نمیتوان این اتفاق را ساده گرفت. چرا که نویسنده تمام اسامی شخصیتها را با فکر انتخاب کرده و نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. همچنین در فرم صورت و لباس شخصیتها، این دقتها اعمال شده است.)
سرکوب خاورمیانه توسط دولت مارلی
۷. خدای ناتوان، انسان خدا انگاری، خدای قومی و الوهیت یهود
یکی از مطالب مورد توجه در این سریال، نبود اثری از خداوند است، بهگونهای که حتی کلیسای فرقهی دیوار که ظاهری همچون کشیشهای مسیحی دارند، دیوار را میپرستند و نه خداوند را! همچنین در کل سریال با اینکه داستان کاملاً رنگ و بوی شبهدینی پیدا میکند و بهخصوص در فصل چهارم که شهود باطنی مردم یمیر را به تصویر میکشد، باز هم خبری از یک قدرت قهار متافیزیکی و فرامادی نیست!
البته جای خداوند را تایتان مهاجم پر کرده است، چرا که در فصل چهارم میبینیم این ارن بوده که پدر را مجبور به کشتن خاندان فریتز میکند و با اینکه در آن زمان، نوجوانی بیش نیست، اما با ارادهی نافذ خود، از آینده به گذشته رفته و سرنوشت همهی ملت یمیر را دگرگون میسازد! چرا که اگر تایتان مهاجم، تایتان بنیانگذار را که خون سلطنتی داشت، نمیآورد، هیچکدام از مسائل بعدی پیش نمیآمد و شاید هم پادشاه، بعد از حملهی مارلی، باز هم خاطرات قوم را دستکاری میکرد و به این شکل از جنگ دوری میکرد.
به هر حال تا آخر بخش دوم فصل چهارم، قدرت مطلقه «ارن» است و باید دید در ادامه، چه میشود.
۸. حملهی شیطان به سرزمین موعود
یکی دیگر از اسطورههای موجود در فیلم، بحث حملهی شیطان به «سرزمین مقدس» است. به این شکل که بنی یمیر در زندگی روزانهی خود غرق شده و با کنار گذاشتن و فراموشی قدرت ذاتی خود، دور از دیگر ملل، در حال گذران عمر هستند که ارتش مارلی با شکستن دیوار، به آنها حمله میکند.
آیا انتخاب نام «سینا» برای یکی از دیوارهای محافظ بنی یمیر اتفاقی است؟!
البته انگیزهی حمله مارلی به پارادایس، دستیابی به منابع طبیعی این جزیره بیان میشود که میتوان با در نظر گرفتن تصاحب باقی تایتانها و یا حتی تصاحب تایتان بنیانگذار، به این نتیجه رسید که مارلی بهدنبال قدرت مکتومی است که بهخاطر صلحطلبیهای پادشاه فریتز، بلااستفاده باقی مانده است و مارلی برای تسلط خود بر جهان، به آنها نیاز دارد. چنانکه در گفتوگوی افسران مارلی بیان میشود که دیگر تایتانها یکهتاز میدان نبرد نبوده و برای غلبه بر دشمنان، نیاز به سلاحهای جدید داریم.
نکتهی قابل توجه در این بخش، آن است که حمله به سرزمین مقدس توسط دولت مارلی که یک دولت عربی است انجام میشود و این جالب است، چرا که معمولاً کلیشهی فیلمهای هالیوودی، تضاد مسلمانان و غربیها را به تصویر میکشد و همچون فیلم «جنگ جهانی زد»، مسلمانان زامبی از دیوارهای سرزمین مقدس بالا میروند!
اما در این سریال ارتش مارلی توسط قدرت تایتانها، یعنی نسل یمیر سعی بر تسخیر پارادایس دارد. رئیس ارتش مارلی که چهرهای آلمانی و شبیه به هیتلر دارد، در این نزاع نقش بهسزایی نداشته و حتی در مراسمی که ارن آن را بهم میزند، زیر پای تایتانها له میشود!
جالبتر آنکه مارلی بهعنوان دشمن درجه یک پارادایس، توسط یک خاندان مارلیایی اداره نمیشود! بلکه تمام قدرت به خاندانی پشت صحنه که آنها هم از نسل یمیر هستند و یکی از تایتانهای قدرتمند را در اختیار دارند، تعلّق دارد و آنها هستند که قدرت اصلی کشور را در دست دارند.
بزرگ این خاندان با موهای بلوند و چهرهی غربی بر روی این مسأله تاکید دارد که تنها راه نجات جهان از وحشت تایتانها، نابودی تمام آنها است و حتی میکوشد با جمع کردن نمایندههای مختلف از ملل جهان، خطر آنها را گوشزد کرده و ارتشی جهانی برای مقابله با آنها مهیا کند که با حملهی ارن و دوستان، هم خودش خورده میشود و هم جلسه به مطلوب خود نمیرسد.
۹. دولت الهی اسرائیل
چنانکه در سریال میبینیم، دولت پارادایس که بهظاهر توسط یک پادشاه اداره میشود، در واقع اسیر دست یک حلقهی محدود از سیاستمداران است و قدرت اصلی کشور، در دست آنان میباشد. پادشاه ظاهری نیز یک پیرمرد از کار افتاده است که فقط بلد است روی تخت پادشاهی چرت بزند!
البته حامی اصلی این حلقهی محدود، یک خاندان اصیل بهنام فریتز است که خون پادشاهی را نسل اندر نسل در خود نگهداشته و با در اختیار داشتن تایتان بنیانگذار، میتواند حافظهی تاریخی مردم را دستکاری کند. این خاندان ثروتمند، با رداهای خاص خود، معبدی در زیر کلیسای خانوادگی خود (که پوشش ظاهری است) بنا کرده که آداب مخصوص به آیین خود را در آن اجرا میکنند. همچنین فرایند انتقال تایتان بنیانگذار به نسل بعدی، در همین معبد زیرزمینی بسیار جذاب، رخ میدهد.
بهطور کلی بهنظر میرسد یک خاندان ثروتمند که دارای خون مقدس هستند، با آیین نهانروشانه خود، حاکم اصلی سرزمین موعود مسمی به بهشت هستند.
۱۰. هولوکاست
یکی از مواردی که در فصل چهارم سریال بهصورت صریح و غیر قابل انکار بیان شد، مسألهی حصر بنی یمیر در گتوهای مخصوص به خود و «هولوکاست» است.
شباهت پدر قهرمانِ انیمه با اشترن قهرمان یهودی فیلم فهرست شیندلر
همانطور که در فیلم «فهرست شیندلر» نیز دیده میشود، یهودیان توسط نازیها، در محلههایی مخصوص، محصور شدهاند و عدهای محدود آن هم با بازوبند خاص میتوانند در خارج از حصارها، تردّد نمایند.
بازوبند یهودیان در فیلم «فهرست شیندلر»
شباهت محیط و همچنین بازوبندها، در کنار مأموران نظامی مارلی، جایی برای شک در اینکه فیلمساز اشاره به جریان هولوکاست دارد، نمیگذارد.
همچنین در تیتراژ سریال در فصل چهارم (که در کنار آهنگ بسیار تأثیرگذار، برای هر فصل یا نیم فصل، تصاویر منحصر بهفرد و متفاوتی را به نمایش میگذارد) یک سرباز نازی را با سلاح آتشافکن میبینیم.
شباهت سربازان مارلی به نازیها
در مجموع ظلم سربازهای بیرحم مارلی به مردم مظلوم یمیر (که در قتل وحشیانهی خواهر دکتر یگار، تبلور مییابد) در کنار دیگر مؤلفهها، کاملاً نشان از یک هولوکاست برای نسل یمیر دارد و این نکته در کنار باقی شواهد، هویّت حقیقی نسل یمیر را برای ما روشن میسازد.
۱۱. شخینا، الههی در بند
فصل چهارم این سریال تمام حرفی است که فیلمساز میخواسته برای ما بگوید. در بخش دوم همین فصل، ما بالأخره با یمیرِ اسطورهای، آشنا میشویم. دختری که طبق آنچه نشان داده میشود، با معامله با شیطان، قدرت تایتانها را بهدست میآورد، اما بهدلیل ظلم مردم و سوءاستفاده و بهرهکشی آنان از قدرتهای او، در حالتی از افسردگی فرو میرود و تبدیل به ماشینی برای فراهمآوردن اغراض دیگران، میشود.
دیدار «یمیر فریتز» با شیطان؛ شباهت شیطان با «بافومت» قابل توجه است!
در این بین، حتی زیک برادر ناتنی ارن نیز میخواهد با استفاده از قدرت یمیر، نسل باقیمانده از او را عقیم کند. اما ارن با ارادهی پولادین خود، جملاتی تکاندهنده را در گوش او میخواند که باعث رنگگرفتن او در فیلم و بهنوعی زندهشدن دوبارهی این دختر، میشود. در ادامه میبینیم که اتحاد ارن با یمیر، قدرتی خداگونه به او میدهد که میتواند تمام تایتانها را هدایت کند.
اتحاد ارن با یمیر فریتز و آزادی شخینا با آشکار شدن چهرهی یمیر
ارن در ادامه، با فعالسازی تمام تایتانهایی که در موضع دفاعی بوده و دیوارهای دور سرزمین پارادایس را فراهم کرده بودند، آنها را به حالت تهاجمی درآورده و با روحیهی «تایتان مهاجم» که درندهخویی و جنگطلبی است، لشگری از تایتانهای غولپیکر را برای نابودی جهان، به حرکت میاندازد. اندازهی هرکدام از آنها را میتوان با تایتان غولپیکر که هنگام تبدیلشدن برتولت یا آرمین، همچون یک بمب اتمی عمل میکرد، مقایسه کرد.
سپاه میلیونی تایتانها در راه نابودی جهان
جمعبندی و نتیجهگیری:
در دورانی به سر میبریم که تمرکز قدرت از غرب به شرق در حال جابهجایی است. چنین اتفاقی بدون شک بدون تاوان نخواهد بود. همچنان که گاهی زمزمهی حملهی اتمی ابرقدرتهای جهان به یکدیگر، شنیده میشود.
رژیم غاصب صهیونیستی نیز، علیرغم مشکلات درونی خود و ناکامی مردم از بهشت زمینی در سرزمین مقدسِ مادری، بهدنبال قربانیکردن دیگر کشورها برای بقاء خود است.
در این بین صنعت رویاسازی هالیوود و تابعان آن در ژاپن و کره، در حال تصویرسازی از حملهی احتمالی به کشور پارادایس است و میگوید اگر به بنی یمیر و سرزمین مقدسشان حمله شود، نه تنها مسبّبین این حمله، بلکه تمام جهان را نابود میکنیم. همچنان که در فصل چهارم این سریال از زبان آرمین و جان میشنویم که چون آنها شروع کردند، پس باید نابود شوند تا نسل یمیر در آرامش زندگی کند! البته مسألهی تسخیر سرزمین مقدس در فیلم، با دروغ رایج هالیوودی که سرزمین تسخیر شده، خالی از سکنه بوده، نوشته شده است تا مبادا مخاطب حق را به دشمنان بنی یمیر، بدهد.
روح جنگطلبیای که درون این انیمه از موسیقی تیتراژ گرفته تا تکتک دیالوگها و صحنهها، همه و همه جهت آمادهسازی ذهن میلیونها مخاطب برای مشروعیّتبخشی به استفادهی دولتهای صهیونیستی از سلاحهای کشتار جمعی در سطح میلیونی است. شاید بتوان علت تمدید دوبارهی این سریال برای فصل پنجم را علیرغم اینکه فصل چهارم با عنوان آخرین فصل، منتشر شد، در پرتو حفظ همین روحیهی جنگطلبی، تفسیر کرد.
اندیشکده مطالعات یهود
پینوشتها:
(۱) این اسم همواره طی یک دههی اخیر به اشتباه ترجمه شده و معمولاً «Attack On Titan» را «حمله به تایتان» ترجمه میکنند. اما در واقع «Attack On» یک صفت به معنای «مهاجم» یا «پیشرو» است که برای واژهی تایتان به کار گرفته شده و در مجموع عبارت «تایتان پیشرو» یا «تایتان مهاجم» را بهوجود میآورد.
(۲) https://socialsfrag.com/attack-on-titan-becomes-4th-most-popular-tv-series-in-world-imdb/
(۳) داستان مفصل این انیمه را در آدرسهای زیر بخوانید:
https://flopsy.ir/wiki/attack-on-titan/شرح-داستان-انیمه-حمله-به-تایتان/
https://www.saate7.com/articles/داستان-انیمه-attack-on-titan/
https://www.sargarme.com/attack-on-titan-story-and-world-explained/
(۴) «مطیعان یمیر» (Subjects of Ymir) که با عنوان «اعقاب یمیر» (بنییمیر) نیز شناخته میشوند، یک گروه قومیتی از فرزندان «یمیر فریتز» هستند و تنها نژاد توانا در تبدیل شدن به تایتانها هستند. آنها نژادی متعلق به یک کشور بهنام «الدیا» هستند که با نام الدیاییها (Eldians) شناخته میشوند. بسیاری از مطیعان یمیر روی جزیرهی «پارادایس» و در داخل «سه دیوار» زندگی میکنند؛ با این حال مطیعان یمیر در خارج از دیوارها درون مناطقی توقیفی مثل لیبریو نیز زندگی میکنند. آنها باور دارند که «فرزندان برگزیده خدا» هستند، با این حال سایر دنیا آنها را به چشم «نژادی پلید» میدانند که از «بذر شیطان» به وجود آمدهاند.
(۵) برای توضیح بیشتر پیرامون این اسطورهها، به کتاب «اسطورههای صهیونیستی در سینما»، نوشتهی «محمدحسین فرجنژاد» مراجعه فرمایید.
(۶) اسطوره و فریب «سرزمین بدون ملت (یعنی: فلسطین) برای ملت بدون سرزمین (یعنی: یهود)» (A Land Without a People for People Without a Land) یک شعار صهیونیستی است که میگوید: «فلسطین» سرزمینی موعود و مقدس و در عین حال خالی از سکنه، و «یهود» نیز ملتی مقدس و در عین حال آواره و پراکنده است، از این رو «ملت مقدس» ناچار باید به «سرزمین مقدس» بازگردد، زیرا صاحب آن است!!
Attack On Titan ، Attack On Titan
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
با تشکر از شما عزیزانی که این مقاله رو کار کردید خواستم یک انتقاد کوچیکی به بعضی مباحث درون مقاله بکنم:
۱. در بخش و تیتر هشتم مارلی را دولت عرب قرار دادید یادآور میشم مارلیایی ها عرب نبودن بلکه دشمنان اونا که در اول فصل چهار سلاخی شدن عرب بودند.
۲.پارادایس به هیچ وجه ارض موعود نبوده ، نیست ، و نخواهد بود. چنانچه در سه فصل در حال تلاش برای فرار یا کشف جایی غیر از پارادایس برای زندگی هستیم. و ارن هم از مطیعان یمیر حمایت میکرد نه از ارض موعود
۳. کینگ فیرتز برای اینکه به دنیا آوانس بده ملت را نبرد تو مزیره برد چون تو تنگنا بود و در عین حال توافق نامه داشت.
نقدتون کلیتی خوب بود ، مفید هم بود اما خواهشمندم که نقد را یکبار بازخوانی کنید و با دقت تحصیصش کنید. با تشکر
با سلام و عرض ادب
خداقوت و تشکر ویژه بابت تهیه این مقاله
متاسفانه اکثر جوانان و نوجوانانی که در اقوام دور و نزدیک میشناسم، مشتاقانه و بدون هیچ پیش آگاهی این انیمه را دنبال میکنند.
تا جایی که بنده به اصرار دخترم، این انیمه رو تماشا کردم
از همون ابتدای کار معلوم بود که هدف انیمه صرفا تفریحی یا تخیلی نیست!!
نظر بنده از ابتدا این بود که از سری فیلمهای آخر الزمانی هست. ولی اطرافیان بنده رو به داشتن توهم توطئه و نگاه سیاه متهم کردند.
در هر صورت دست تک تک عزیزان رو به گرمی میفشارم بابت این کار.
توفیقات روز افزون را از درگاه احدیت برایتان خواستارم.
ارادتمند شادانپور
سلام
فصل جدید سریال کاملا اخرالزمانیه
میلیتاریزم، منجی یهودی، جهان در حال نابودی، انسان مظلوم و بی پناه، موجود اهریمنی قدرتمند، نژاد برتر یهود و… که از مولفه های اخرالزمان یهودی است، کاملا پیداست
حتی مبارزه اخر هم روی تپه ارماگدون (حرّ مجیدون یا تپه شریفان) است که همه به عنوان اخرین سنگر بشریت جمع شدن
سلام
من محقق ادیان هستم
اون عکسی که از جهان دیگه و یک درخت گذاشتید نماد درخت کابالاست
سفیروت اخر در کابالا، درختی هست که ارتباط بین دو دنیا رو برقرار میکنه و به نوعی واسطه ی فیضه همونطور که در فیلم میبینیم
واقعا متاسفم! خیلی عقبیم! این انیمه در ایران خیلی محبوبیت داره حتی بین مذهبی ها ، من که سخنرانی رائفی پورو درمورد شیطان پرستی اینا شنیده بودم یکسری چیزا سر در آوردم ولی اصلا فکر نمیکردم انقدر عمیق باشه! کلی جستوجو کردم تا تونستم این مقاله رو پیدا کنم