نفوذ مهرههای فرهنگی یهود (۳) عبدالله بن سلام
عبدالله بن سلّام بن حارث اسرائیلی [۱]، از یهودیانی است که برخی مورّخان اسلام آوردن او را در سال اول هجرت دانستهاند [۲] و برخی دیگر، اسلام وی را دو سال پیش از شهادت رسولالله (ص) یعنی سال هشتم هجری، میدانند. [۳]
نام او در روزگار جاهلیت «حصین» بود که گفتهاند پیامبر اسلام (ص) پس از اسلام آوردن، او را عبدالله نامید. [۴] کنیهاش أبایوسف و از بزرگان یهود بنیقینقاع بود. [۵] او را از نوادگان حضرت یوسف (ع) دانستهاند. [۶]
الف. عبدالله بن سلام در روزگار پیامبر اکرم (ص)
نمونههایی از گفتار و رفتارهای عبدالله بن سلام به شرح ذیل است:
در یکی از نقلهای [۷] مربوط به اسلام آوردن او، آمده است:
«هنگامی که عبدالله بن سلام خبر نبوت پیامبر اسلام (ص) را شنید و اسم و صفات و زمانی که ظهور کرده بود را شناخت؛ پس از آن که نبی اکرم (ص) به قباء در میان بنی عمرو بن عوف وارد شد، او که در میان نخلستان خود مشغول کار بود، نزد رسول خدا (ص) رفت و اسلام آورد، آنگاه پیش خانوادهی خود برگشت و به آنها پیشنهاد داد که اسلام بیاورند و همگی اسلام آوردند و اسلام آوردن خویش را از یهودیان مخفی نگاه میداشت… .» [۸]
بنای قرن هفدهمی منسوب به: «مقبره عبدالله بن سلام» در پورت سعید مصر
عبدالله بن سلام در غزوه بنینضیر شرکت داشت. پیامبر (ص) دستور داد تا نخلهای خرما را قطع کنند و بسوزانند، ابولیلی مازنی و عبدالله بن سلام، مأمور این کار شدند. ابولیلی بهترین نوع درختان خرما را (درختان عجوه) قطع میکرد؛ ولی عبدالله بن سلام از سر تعصّب به قومش، درختهای نر و کم بار را میبُرید. [۹]
در برخی منابع تفسیری، نزول آیاتی را در شأن عبدالله بن سلام دانستهاند؛ مانند آیهی:
«قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ كَفَرْتُمْ بِهِ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَىٰ مِثْلِهِ فَآمَنَ وَ اسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ؛ بگو به من خبر دهید اگر این قرآن از سوی خدا باشد و شما به آن کافر شوید، در حالیکه شاهدی از بنیاسرائیل بر آن شهادت دهد، و او ایمان آورد و شما استکبار کنید (چه کسی گمراهتر از شما خواهد بود)؟! خداوند گروه ستمگر را هدایت نمیکند!». [۱۰]
که ادعا شده این آیهی شریفه در شأن عبدالله بن سلام نازل شده است. [۱۱] اما این شأن نزول، دارای اشکالاتی است:
اول: اینکه آیهی مزبور در شأن عبدالله بن سلام نازل شده باشد را همهی مفسّران (از شیعه و اهل تسنن) نپذیرفتهاند. پس همین اختلاف نظر، موجب سست شدن این شأن نزول میشود.
بنای قرن هفدهمی منسوب به: «مقبره عبدالله بن سلام» در پورت سعید مصر
دوم: برخی از مفسران گفتهاند چون این آیه مکّی است و عبدالله در مدینه ایمان آورده، مراد از آیه نمیتواند عبدالله باشد. [۱۲]
سوم: همچنین گفته شده که مقصود از شاهد، حضرت موسی (ع) است؛ زیرا در کتاب تورات، آمدن پیامبری را ثابت نموده است و بر تورات که از سوی خدا و در معنا (توحید، نبوت و معاد) مانند قرآن بود، ایمان آورد. [۱۳]
چهارم: ابنحجر عسقلانی در «شرح صحیح بخاری» میگوید:
«ظاهر سیاق حدیث این است که نبی اکرم (ص) آیهی مذکور را در مقام رد عقیده و نظریهی یهودیان دربارهی جبرائیل قرائت کرد، و این مطلب مستلزم نزول آیهی مذکور -همزمان با طرح سؤال از سوی عبدالله بن سلام و پاسخ آن حضرت- نمیباشد.» آنگاه ابن حجر میگوید: «این رأی را باید همان نظریهی قابل اعتماد برشمرد که چنین تعبیری نمیتواند بیانگر سبب نزول باشد. و در نتیجه میتوان گفت که باید برای این آیه، سبب نزولی دیگر غیر از قضیهی عبدالله بن سلام و گفتوگوی او با نبی اکرم (ص) را جستوجو کرد.» [۱۴]
طبق نقل محدثان غیرشیعه، عبدالله بن سلام از پیامبر (ص) اجازه خواست یک شب قرآن بخواند و یک شب تورات، و پیامبر (ص) هم به او اجازه داد! [۱۵] و نیز نقل میکنند که او از پیامبر (ص) اجازه خواست که روز شنبه را که روز مقدس یهودیان بود، گرامی بدارد و در نماز بهجای قرآن تورات بخواند، ولی پیامبر (ص) اجازه نداد. [۱۶]
بنای قرن هفدهمی منسوب به: «مقبره عبدالله بن سلام» در پورت سعید مصر
عبدالله بن سلام رفته رفته با ادعاهای خود، مقام و جایگاهی میان مسلمانان دست و پا کرد! وی ادعا میکرد:
«در زمان رسولالله (ص) خواب دیدم گویا در باغی سرسبز هستم که میانهی آن عمودی آهنین نصب بود که در بالای آن دستگیرهای بود. به من گفته شد: از این عمود بالا برو. من هم بالا رفتم تا دستم را به دستگیره رساندم. به من گفته شد: دستگیره را بگیر. من هم دستگیره را گرفتم و از خواب بیدار شدم. ماجرا را که برای رسولالله (ص) تعریف کردم فرمود: آن باغ، باغ اسلام و آن عمود، عمود اسلام هستند. آن دستگیره هم همان دستگیرهی محکمی (است که در قرآن به آن اشاره شده است). تو تا پایان عمر بر دین اسلام خواهی بود.» [۱۷]
او همچنین ادعا داشت چند آیهی قرآن دربارهی وی نازل شده است! مثل «وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَىٰ مِثْلِهِ» و «قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ». [۱۸] همچنین سعد بن ابیوقاص، که او نیز از متهمان به یهودیت است، تصریح داشت:
«نشنیدم رسولالله (ص) کسی را اهل بهشت خطاب کند، غیر از عبدالله بن سلام که آیهی «وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ» دربارهی او نازل شد.» [۱۹]
بنای قرن هفدهمی منسوب به: «مقبره عبدالله بن سلام» در پورت سعید مصر
ب. عبدالله بن سلام بعد از شهادت پیامبر (ص)
در دوران خلیفه اول، اقدام مؤثری از عبدالله بن سلام در منابع یاد نشده است، اما در روزگار خلیفه دوم در فتح بیتالمقدس و جابیه شرکت داشت. [۲۰] ابنسلام برای خوشایند خلیفه دوم به او گفت:
«یا امیرالمؤمنین! پدرم از پدرانش از موسی بن عمران نقل کردهاند که جبرئیل گفت: در امت محمد مردی خواهد بود که او بهترین مردم از نظر دین و یقین است، تا وقتی که او در میان آنهاست کار دین بالا میگیرد و منتشر میشود و به درهای جهنم قفل زده میشود.» [۲۱]
بیشتر بدانیم:
جنگهای خلفا و منفعت یهود از آن
عبدالله بن سلام که در نماز میت بر خلیفه دوم شرکت نداشت، گفت: «درست است به نماز او نرسیدم، ولی در ستایش او بر من پیشی نخواهید گرفت!» سپس به تعریف و تمجید از او پرداخت.
بنای قرن هفدهمی منسوب به: «مقبره عبدالله بن سلام» در پورت سعید مصر
عبدالله بن سلام در محاصره خلیفه سوم نیز، داخل خانه بود. وی به درخواست عثمان، با مردم سخن گفت و از مردم خواست از کشتن او منصرف شوند وگرنه تا روز قیامت، شمشیر از میان آنها رخت برنخواهد بست! [۲۲] وی میان موعظههای خود گفت:
«در کتاب آسمانی نوشته شده است هر گروهی که خلیفهشان را بکشند، سیوپنج هزار نفرشان در عوض این کار کشته خواهند شد! اگر خلیفه کشته شود، خلافت دیگر به مدینه برنخواهد گشت.»
ولی مردم پاسخ دادند: «ای یهودیزاده، دروغ میگویی!» [۲۳] طبق گزارش دیگری، او از کشته شدن چهل هزار نفر، سخن به میان آورد! [۲۴] او این سخنان را در مسجدالنبی برای مردم گفت. [۲۵] عبدالله، روز مرگ خلیفه سوم میگفت:
«به جان خودم سوگند، اگر او در زمان مرگش مردم را نفرین میکرد که دچار پراکندگی شوند، نفرینش میگرفت.» [۲۶]
در جناحبندیهای سیاسی پس از عثمان، عبدالله بن سلام همواره به دشمنان امام علی (ع) گرایش داشت. از اینرو، هنگامی که مردم با امیرالمؤمنین (ع) بیعت کردند، او از جمله کسانی بود که با آن حضرت بیعت نکرد. [۲۷]
عبدالله بن سلام در روزگار خلافت معاویه، در سال ۴۳ هجری درگذشت. [۲۸]
پینوشتها:
[۱] ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۹۲۱.
[۲] ابنحجر عسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج۴، ص۱۰۳؛ العصفری، تاریخ خلیفه، ص۱۹.
[۳] ابنخلدون، مقدمه ابنخلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، ج۳، ص۲۰۱.
[۴] الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۹۲۱.
[۵] ابناثیر، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۳، ص۱۶۰.
[۶] همان.
[۷] گفتنی است در داستان اسلام آوردن عبدالله بن سلام، در برخی قسمتها تفاوت در نقل وجود دارد؛ ر.ک: ابن سیدالناس، أبوالفتح محمد، عیون الأثر فی فنون المغازی والشمائل والسیر، تعلیق: رمضان، ابراهیم محمد، ج۱، ص۲۳۹؛ الاستیعاب، ج۳، ص۹۲۲؛ الإصابة، ص۱۰۳و۱۰۴.
[۸] ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۵۱۶و۵۱۷؛ عیون الأثر فی فنون المغازی والشمائل و السیر، ج۱، ص۲۳۸.
[۹] واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۳۷۲.
[۱۰] سوره احقاف، آیه۱۰.
[۱۱] بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۵، ص۱۱۲؛ طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۶، ص۸؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۲۳؛ مغنیه، تفسیر الکاشف، ج۷، ص۴۲.
[۱۲] رک: سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۶، ص۳۹؛ کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج۸، ص۳۱۳؛ ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۰.
[۱۳] نسفی، تفسیر نسفی، ج۲، ص۹۴۹.
[۱۴] به نقل از: حجتی، اسباب النزول، ص۲۲۸.
[۱۵] ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۹، ص۱۳۱؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۳، ص۴۸۱.
[۱۶] سیره حلبی، ج۱، ص۳۳. با وجود این، برخی از فقهای غیرشیعه خواندن تورات را بهجای قرآن در نماز جایز میدانند، البته مشروط بر اینکه آنچه میخواند موافق با قرآن باشد!! (ر.ک: سرخسی، المبسوط، ج۱، ص۲۳۴).
[۱۷] بخاری، ج۸، ص۷۶.
[۱۸] سنن ترمذی، ج۵، ص۵۸؛ تاریخ المدینة، ج۴، ص۱۱۸۴. جالب آنکه عبدالله این ادعا را در جمع محاصرهکنندگان عثمان داشت.
[۱۹] بخاری، ج۷، ص۸۷؛ الدر المنثور، ج۶، ص۳۹.
[۲۰] الزرکلی، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال والنساء من العرب و المستعربین والمستشرقین، ج۴، ص۹۰.
[۲۱] متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۵۸۶.
[۲۲] تاریخ المدینة، ج۴، ص۱۱۷۵.
[۲۳] انساب الاشراف، ج۵، ص۵۶۵؛ تاریخ المدینة، ج۴، ص۱۱۷۷.
[۲۴] تاریخ المدینة، ج۴، ص۱۱۷۶.
[۲۵] همان.
[۲۶] همان، ص۱۱۸۶.
[۲۷] طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۴۳۰؛ ابنکثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ج۷، ص۲۲۶.
[۲۸] ابناثیر، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۳، ص۱۶۱.
منبع: حجةالاسلام مهدی طائب، «دشمن شدید»، دفتر دوم، چاپ دوم، تابستان ۹۸، انتشارات شهید کاظمی، صص۱۴۱-۱۴۷.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
رنگ سبز برای آیات قرآن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
سلام . در مورد این شخص مطالب جالب زیادی وجود دارد مثلا در مورد ماجرای همسرش ارینب هم مطلب بنویسید.