مهرههای نفوذی یهود در عرصهی سیاسی (1) اشعث بن قیس
اَشْعَث بن قَیس کِنْدی بزرگ قبیله کِنده در یمن بود (1) که تا سال نهم هجری اسلام نیاورد. در این سال وی بههمراه تنی چند از بزرگان قبیله کنده به مدینه آمد و مسلمان شد. (2) اما پس از شهادت رسولخدا صلیاللهعلیهوآله وی و قبیلهاش مرتد شدند و در جنگی که میان فرستادهی ابوبکر و ایشان رخ داد، شکست خورده به قلعهای پناه بردند. (3) در نهایت وی توانست برای خود و خانوادهاش امان بگیرد، اما با نیرنگی، کندیان را استثنا کرد و به همین سبب مورد لعن و نفرین ایشان قرار گرفت و حتی به او لقب «عُرف النار» بهمعنای پیمانشکن داده شد. (4)
اشعث بههمراه دیگر اسیران به مدینه آورده شد، اما ابوبکر در اقدامی عجیب وی را آزاد کرد و خواهر خود «اُمّفروه» را به ازدواجش درآورد! (5) پس از ابوبکر و در زمان خلافت عمر بن خطاب، در فتح عراق و نبرد قادسیه و نبرد یرموک نیز شرکت کرد و یک چشم خود را از دست داد. (6) در نهایت وی پس از بنای کوفه، در آنجا اقامت گزید. (7) اشعث در دوران عثمان به امارت آذربایجان رسید. (8)
زمانیکه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به خلافت رسید و پس از واقعهی جمل، به اشعث امر کرد تا اموال آذربایجان را تسلیمش کند (9) و سپس او را از ولایت آنجا برکنار کرد. اشعث پس از اطلاع از عزل خود، به خانهاش بازگشت و افراد مورد اعتمادش را فرا خواند و گفت: «نامهی علی [علیهالسلام] به دستم رسیده و مرا وحشتزده کرده، او اموال آذربایجان را از من خواسته، حال که من میخواهم به معاویه بپیوندم!» اطرافیان گفتند: «مرگ برای تو بهتر از آن چیزی است که در صدد انجام آن هستی. آیا میخواهی شهر و قوم خود را رها کرده، پیرو شامیان شوی؟!». (10)
نقاشی امیرالمؤمنین در صفین؛ اثر: علی بحرینی
لذا وی به کوفه بازگشت و در جنگ صفین نیز حضور یافت. (11) اما در شب لیلة الهریر که نزدیک بود سپاهیان امام علی علیهالسلام کار جنگ را یکسره کنند، اشعث در جمع کندیان به پا خواست و ضمن خطبهای، با لحنی مصلحتجویانه خواستار ترک خونریزی بیشتر شد!! بنا بر این روایات، تا خبر خطبهی اشعث به معاویه رسید دستور داد تا قرآنها را به نیزه کنند. (12)
این، نشان از هماهنگی کامل اشعث با معاویه دارد، چنانچه یعقوبی صریحاً از مکاتبه و ارتباط اشعث و معاویه در اینباره یاد کرده است. (13) نیز یعقوبی به این نکته اشاره میکند که وقتی بر سر لقب «امیرالمؤمنین» برای امام علی علیهالسلام هنگام نوشتن صلحنامه میان نمایندگان دو سپاه اختلاف افتاد، اشعث از کسانی بود که خواستار محو این لقب در آن نامه شد و مالک اشتر سخت به او اعتراض کرد. (14)
اشعث خباثت را تا جایی پیش برد که حتی امام علی علیهالسلام را تهدید به قتل کرد، (15) و در توطئهی شهادت آن حضرت به دست ابن ملجم نیز دست داشت. (16)
[اندیشکده مطالعات یهود: اشعث بن قيس كسی است كه امام علی علیهالسلام بر فراز منبر او را «منافق پسر كافر» خطاب كردند. (بنگرید به: اینجا) بسیاری از منابع میگویند اشعث از نقشهی قتل امام علی علیهالسلام خبر داشته و ابنملجم شب واقعه را در مسجد در حال مشاوره با وی به سر میبرده است. در هنگام سحر، اشعث به ابنملجم علامتی نشان داد که حُجْر بنِ عُدَی آن را شنید و از آن توطئهای حس کرد و قصد داشت به امام علی علیهالسلام اطلاع دهد، اما دیر رسید. (برای دیدن یکی از این منابع، بنگرید به: اینجا) روایاتی دیگر میگویند که اشعث در خانهاش با ابنملجم گفتوگو کرده نه مسجد و حجر بعد از کشتهشدن امام علی علیهالسلام به اشعث میگفت که در اصل تو قاتل امام بودی. بر طبق نقل یعقوبی، ابنملجم یک ماه در خانهی اشعث بود و شمشیرش را تیز میکرد.]
با توجه به آنچه گذشت و با در نظر داشتن نقش خاص اشعث و خاندان وی در حوادث آینده و زمینگیر شدن کشتی نجات، به نظر میرسد که جریان باطل از همان ابتدا به فکر جذب و بهادادن به نیروهایی است که امید میرود در آینده کارهای بزرگی از دست آنها برآید؛ و گرنه گذشتن از خون کسی که مرتد شده و خواهر به او دادن! هیچ توجیه معقولی ندارد.
فرزندان اشعث نیز مانند خودش دشمن اهلبیت علیهمالسلام بودهاند، چنانچه محمد بن اشعث فرزند بزرگ او در دستگیری حجر بن عدی، صحابی امیرالمؤمنین علیهالسلام شرکت فعال داشت. او از امیران مورد اعتماد زیاد بن ابیسفیان و ابنزیاد بود و در دستگیری و قتل هانی بن عروه و مسلم بن عقیل در آستانهی واقعهی کربلا شرکت جست. (17)
فرزند دیگرش قیس بن اشعث از کسانی بود که امام حسین علیهالسلام را به کوفه دعوت کرد، ولی به آن حضرت خیانت نمود؛ به لشکر شام پیوست و مکاتبه با آن حضرت را انکار کرد (18) و در نهایت پس از شهادت سیدالشهدا علیهالسلام، جامه از پیکر آن حضرت ربود. (19) دختر اشعث، جعده نیز امام حسن علیهالسلام را مسموم و به شهادت رساند. (20)
نکتهی قابل توجه در مورد قبیله کنده آن است که دین یهود میان برخی قبایل یمنی همچون کنده رایج بوده است. (21)
[اندیشکده مطالعات یهود: کلبى گزارش میکند که وقتى «تبع» از سفر عراق باز میگشت، دو «حبر» از مدینه با وى همسفر شدند و او را به ویرانساختن بتان فرمان دادند. تبع به آن دو حبر گفت: «اين شما و اين خانهی بتان، پس آن دو حبر، بتان و خانهی بتان را كوبيدند و تبع و اهل يمن يكسره يهودى شدند» (طبری، تاریخ الرسل و الملوک، بهکوشش محمد ابوالفضل، بیروت: دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج3، ص485؛ زرکلی، الاعلام، بیروت: دار العلم للملایین، 1992م، ج2، ص333.) به نظر میرسد دین یهود پس از سقوط حمیریان در بین کندیان نفوذ میکند و گرایش آنان به یهودیت بیشتر از سایر ادیان بوده است. (ابنقتیبه، المعارف، تصحیح ثروت عکاشه، مصر: دار المعارف، بیتا، ص621؛ ابنحبیب، المحبر، بهکوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت: دار الآفاق الجدیده، بیتا، ص185؛ احمد بن یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت: دار صادر، 1415ه.ق، ج1، ص257.)]
برخی نیز معتقدند که اشعث قبل از گرویدن به دین اسلام در زمرهی پیروان یهود قرار داشت. (22)
موارد ذیل را میتوان به عنوان شواهد دیگر بر یهودی بودن اشعث بن قیس ذکر نمود:
خاندان یهودی اشعث بن قیس
الف) خواهر یهودی
در چند سند، از وجود خواهر یهودی برای اشعث بن قیس سخن به میان آمده است که خود اشعث یا فرزندش محمد بن اشعث، پس از مرگ آن زن بهدنبال تصاحب ترکهی وی بودند که به فتوای خلیفه دوم ترکه به وارثان همکیش آن زن رسید. (23)
ب) عمهی یهودی
در پارهای دیگر از گزارشها از عمه یهودی اشعث بن قیس و مرگ او و فتوای برخی از صحابه دربارهی ارث بردن وارث آن همکیش از او، سخن به میان آمده است.(24)
ج) پسرعموی یهودی
بر اساس گزارشی معروف، اشعث با مردی یهودی بر سر تملّک یک قواره زمین اختلاف داشت و چون شاهدی بر مدعای خود نداشت، رسول الله صلیاللهعلیهوآله از یهودی خواست تا سوگند بخورد و از آنجا که سوگند وی به دروغ بود باعث نزول آیهای از قرآن شد. (25) هر چند در این گزارش از ماهیت آن مرد یهودی سخن به میان نیامده است ولی در گزارش دیگری از زبان اشعث، این شخص بهعنوان پسرعموی او معرفی شده است. (26) جالبتر آنکه بر اساس گزارش سوم این اشعث بود که ادعای باطل بر علیه خویشاوندش داشت. (27)
پینوشتها:
(1) ابنسعد، الطبقات الکبری، ج6، ص100
(2) ابنهشام، عبدالملک، ج4، ص232
(3) طبری، تاریخ طبری، ج3، ص335-336
(4) همان، ص338
(5) همان، ص339
(6) ابنقتیبه، المعارف، ص586
(7) طبری، تاریخ طبری، ج4، ص129
(8) بلاذری، فتوح البلدان، ج1، ص273-274
(9) یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج2، ص200
(10) ابنقتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ج1، ص112
(11) بلاذری، انساب الاشراف، ج2، ص296
(12) دینوری، الاخبار الطوال، ج1، ص188-189
(13) یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج2، ص188-189
(14) همان، ج2، ص189
(15) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج1، ص21
(16) سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج1، ص193 به بعد.
(17) طبری، تاریخ طبری، ج5، ص263-264 و367 و369 و380
(18) همان، ص417 و422 و425
(19) همان، ص453
(20) بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص14؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص73
(21) ابنرُسته، الاعلاق النفسیه، ترجمه حسین قرهچانلو، ص281
(22) محمد حمیدالله، مجموعه الوثاق السیاسیة، ترجمه محمود مهدی دامغانی، ص264 (متن عربی: ص353)
(23) الموطا، ج2، ص519؛ سنن دارمی، ج2، ص369؛ المصنف عبدالرزاق، ج6، ص16و17.
(24) سنن دارمی، ج2، ص369
(25) بخاری، ج3، ص177
(26) بخاری، ج5، ص166 (چاپ دیگر: ج6، ص34) و ج7، ص228 (چاپ دیگر: ج8، ص137)
(27) المحرر الوجیز، ابنعطیه اندلسی، ج1، ص459
منبع: دشمن شدید، دفتر دوم (برگرفته از دروس تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب)، چاپ دوم، تابستان98، انتشارات شهید کاظمی، صص183-186.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ نارنجی در تیترهای فرعی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
واقعا جالب بود!!!
من نمیدونستم مرتد شده بوده و خلیفه اول خواهرش رو به اشعث داده و جعده هم دخترش بوده و اینهمه موارد دیگه
تا به حال حتی به فکرم هم نمیرسید همچین جریان هایی در اون زمان بوده باشه
اهل بیت پیامبر چه چیز هایی که تحمل نکرده بودن
از چه کسایی که زخم نخوردن
از سایت خوبتون متشکرم مطالب واقعا عجیب و قابل تاملی بود شاید کمتر کسی این اطلاعاتو بدونه