سند تاریخی از شهادت امیرالمؤمنین (ع) به دست معاویه

در یادداشت‌های متعددی (۱) نوشتیم که آن‌چه بر حکومت کوتاه امیرالمؤمنین (ع) گذشت، و حوادث تلخی که در پایان این دوره اتفاق افتاد و از جمله حوادث جنگ‌های جمل، صفین و نهروان با توطئه‌ی نفوذیان یهودی و هم‌پیمانان آنان رخ داد.

هم‌چنین «اینجا» نوشتیم که توطئه‌ی شهادت امیرالمؤمنین (ع) نیز با اِعمال نفوذ معاویه از طریق هماهنگی‌های عمروعاص و سایر عوامل نفوذی مرتبط با یهود، صورت گرفته است.

بعد از انتشار این نوشتار، اشکالات متعددی از طرف برخی خوانندگان که اسیر مشهورات تاریخی هستند، متوجه ما شد که: خوارج، همان‌طور که با امیرالمؤمنین (ع) دشمنی داشتند، با معاویه و عمرعاص هم دشمن بودند؛ و ابن ملجم و دو رفیقش با هم قرار گذاشته بودند که در یک زمان، امیرالمؤمنین (ع) و معاویه و عمروعاص را با هم به قتل برسانند! پس منطقاً توطئه‌ی شهادت امیرالمؤمنین (ع) ربطی به معاویه و عمروعاص ندارد!

این سطحی‌نگری‌ها، ناشی از غلبه‌ی مشهورات تاریخی است که حتی آن‌جا که راست می‌گویند نیز، تنها به نقل ظواهر قضایا می‌پردازند و از نقل پشت‌پرده‌ها مسکوت هستند.

هرچند مستندات ادعاهای ما، در پانوشت همان یادداشت‌ها ذکر شده و برای اهل تحقیق راهنمای خوبی است، اما اخیراً از وجود سندی دست اول (مربوط به زمان خلافت معاویه) باخبر شده‌ایم که مؤید صحبت‌های قبلی ما است، و در ادامه توجه شما را به آن جلب می‌کنیم:

شهادت امیرالمؤمنین در تاریخ سبئوس

درباره‌ی «تاریخ سبئوس»

«تاریخ سبئوس» (۲) را سبئوس (Sebeos) نامی از اهل مملکت ارمنستان مقارن سده هفتم میلادی نوشته است. سبئوس کار نگارش کتابش را وقتی به پایان رسانده که معاویه خلیفه‌ی فرمانرواییِ نوتأسیس اسلامی بوده است.

معاویه از سال ۴۰ تا ۶۰ هـ.ق خلیفه بود و با این حساب، تاریخ سبئوس یکی از قدیمی‌ترین متن‌های دوره‌ی بعد از برآمدن اسلام است.

فاصله‌ی بین سال‌های ۴۰ تا ۶۰ هـ.ق که نگارش این کتاب در آن بین پایان یافته، زمان کوتاهی پس از برآمدن اسلام بوده است. سبئوس و دیگر مردم آن روزگار، همگی شاهد وقوع رخدادهایی بوده‌اند که حتی برای کسانی چون دینوری و طبری و بلعمی هم به تاریخ و به حدود کمابیش ۲۰۰ سال پیش تعلق داشت.

کار سبئوس از این جهت بکر است. گزارش‌های سبئوس حتی اگر چندین دهان گشته باشد هم نو است. یعنی اگر وی خبری را می‌دهد که خودش هم شاهد آن نبوده و آن را از دیگران اخذ کرده باشد، باز هم همه‌ی آن سلسله راویان، هم‌دوره‌ی وقوع رخدادهایی بوده‌اند که از آن سخن می‌رانده و آن را نقل می‌کرده‌اند. این امتیاز مخصوص تاریخ سبئوس است؛ امتیازی که بیشتر کتاب‌های تاریخی فاقد آن هستند.

تاریخ سبئوس از حوالی سال ۴۲۸م. آغاز می‌شود و به روزگار خلافت معاویه پایان می‌یابد که از سال ۶۶۰ تا ۶۸۰ م. (۴۰ تا ۶۰ هـ.ق) است.

این مقدمه را با گفتاری از «آ. ای. کولسنیکف» به پایان می‌بریم:

«تاریخ سبئوس یکی از منابع اندکی است که معاصر رویدادهای مندرج در آن بوده و تا به روزگار ما رسیده است. از این رو باید به آن تاریخ با اعتماد کامل نگریست.» (۳)

ذکر شهادت امیرالمؤمنین در تاریخ سبئوس

از ظهور پیامبر اکرم (ص) تا شهادت امیرالمؤمنین علی (ع) در گزارش «تاریخ سبئوس»

سبئوس در فصل ۴۲ تاریخش به ظهور رسول الله (ص) در بین اعراب اسماعیلی پرداخته و می‌نویسد:

«در آن زمان مردی بود محمد [ص] نام که بازرگان بود و به امر خداوندی از میان اعقاب اسماعیل [ع] به موعظه‌ی آنان برخاست تا راه راست را به ایشان بنماید. او مرد دانایی بود که مخصوصاً سرگذشت موسی [ع] را خوب می‌دانست و می‌گفت که خدای ابراهیم [ع] را بپرستند. باری، چون دستوراتی که به او می‌رسید از عالَم بالا بود، همگان به یک فرمان او تابع و پیرو دین واحد شدند. آنان دست از پرستش آیین‌های پوچ خود برداشتند و به جانب خداوند زنده روی آوردند…» (۴)

سبئوس در ادامه و در چند باب به فتوحات اعراب پرداخته، بیان می‌دارد که امپراتوری روم در آن زمان توانایی خود را از دست داده بود و ایران هم دچار ضعف و چند دستگی شده بود، که سبب شد اعراب موفق شوند این دو را شکست دهند. سبئوس در این میانه به گزارش قتل و غارت از سوی لشکر فاتحین می‌پردازد. از جمله چنین گزارش می‌دهد که:

«اعقاب اسماعیل [ع] پس از آن از صحرای سین (۵) رهسپار سرزمین‌های خاوری شدند، اما “عمر”، پادشاه آنان، همراه با ایشان نمی‌رفت. و آن‌ها در نبردهایی که در هر دو جانب کردند پیروز شدند و دو پادشاهی را شکستند.» (۶)

سبئوس در فصل ۵۲ کتاب به اختلافات زمان عثمان و قتل او و خلافت امام علی (ع) اشاره می‌کند:

«اینک، خداوند در سپاه فرزندان اسماعیل [ع] تفرقه انداخت و یکدستی ایشان از میان برخاست… پس از آن بود که سپاه مصر و سپاه مملکت عرب‌ها به هم پیوستند، پادشاه (۷) خود را کُشتند (۸)، گنج‌های بی‌حساب او را تاراج کردند، و پادشاه دیگری برای خود برگماردند (۹) و پس از آن هریک به زادبوم خویش بازگشتند.» (۱۰)

شهادت امیرالمؤمنین به دست معاویه در تاریخ سبئوس

سبئوس در ادامه با اشاره به فرصت‌طلبی و فتنه‌ی معاویه می‌نویسد:

«آن امیر عرب‌ها که در آسورستان مستقر بود معاویه نام داشت و صاحب دومین مقام پس از پادشاه [یعنی: امام علی (ع)] آنان بود. (۱۱) او وقتی این احوال [یعنی: اختلافات و قتل عثمان] را دید، سپاهیان خود را گرد آورد، به دل بیابان زد و رفت و آن پادشاه دیگری [یعنی: امام علی (ع)] را که برگمارده بودند به قتل آورد، در مملکت عرب‌ها جنگ به پا کرد، و کشتار مهیبی از آنان کرد. [اشاره به غارت‌های معاویه]» (۱۲)

در این فرازها نکته‌ی مهم و قابل توجهی وجود دارد:

می‌دانیم که معاویه با کمک نیروهای نفوذی خود، در تضعیف لشکر امیرالمؤمنین (ع) و شکل‌گیری جریان «خوارج» نقش اساسی ایفا کرد. همچنین اشعث بن قیس (که در ماجرای شهادت امام و ضعف حکومت ایشان تأثیرگذار بود) با معاویه همگام شده بود. در مورد نسب ابن ملجم و هماهنگی او با مرتبطین عمروعاص نیز اطلاعات خوبی در دست داریم.

گویا مجموع این شواهد سبب شده است که مورّخ ما (برخلاف مشهورات سُست تاریخی که توسط مورّخین مخالف رواج داده شده و معاویه را در قتل امیرالمؤمنین (ع) بی‌تقصیر می‌دانند)، شهادت امام (ع) را به خود معاویه منسوب کند.

اندیشکده مطالعات یهود

پی‌نوشت‌ها:

(۱) به‌عنوان نمونه بنگرید به مقالات زیر:
ثمرات جنگ جمل برای اسلام یهودی اموی
جنگ صفین جولانگاه نفوذیان یهودی
اقدامات یهود علیه جبهه حق پس از پیامبر (ص)
(۲) مشخصات ترجمه فارسی اثر:
تاریخ سبئوس [اسقف باگراتونیک سبه‌ئوس]؛ بر پایه ترجمه آر. دبلیو. تامسون و مقابله با نسخه رابرت پتروسیان؛ ترجمه محمود فاضلی بیرجندی، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ اول، ۱۳۹۶.
عنوان اصلی اثر:

The Armenian history attributed to Sebeos, by R. W. Thomson, Liverpool University Press, 1999.

(۳) کولسنیکف، آ. ای. (۲۵۳۵). ایران در آستانه یورش تازیان، ترجمه م. ر. یحیایی. تهران: آگاه، چاپ اول، ص۵۹.
(۴) تاریخ سبئوس، ص۲۰۶.
(۵) Sin، صحرای سین واقع در شمال دریای سرخ است و نباید همان صحرای سینا انگاشته شود.
(۶) تاریخ سبئوس، ص۲۱۳.
(۷) مراداز پادشاه، همان خلیفه است.
(۸) مراد سبئوس در اینجا قتل عثمان است که در سال ۶۵۶ واقع شد.
(۹) اشاره به خلافت امیرالمؤمنین علی (ع).
(۱۰) تاریخ سبئوس، ص۲۸۱-۲۸۲.
(۱۱) همان‌طور که می‌بینید، معاویه تا آن زمان به قدری از سوی عمر و عثمان تقویت شده بود که از نگاه یک ناظر بیرونی همانند سبئوس، به‌عنوان قدرت دوم سیاسی (پس از خلیفه) شناخته می‌شده.
(۱۲) تاریخ سبئوس، ص۲۸۲.

««« پایان »»»

آشنایی با رنگ‌های به‌کار رفته در مقاله‌ی فوق:

رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوه‌ای برای نقل‌قول استفاده می‌شود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینک‌دادن استفاده شده.

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتا پیام رسان بله پیام رسان سروش پیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

راز اسلام آوردن غاصبان خلافت از نگاه سید بن طاووس

راز اسلام آوردن غاصبان خلافت از نگاه سید بن طاووس

سید بن طاووس از عالمان شیعه در قرن هفتم و صاحب کتاب لُهوف در کتاب کشف المحجة لثمرة المهجة درباره راز اسلام آوردن غاصبان خلافت مطلب مهمی ذکر می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت + 16 =