عوامل ترقی و انحطاط انسان در آینه داستانهای قرآن از بنیاسرائیل / قسمت هشتم اصحاب سبت
اصحاب سبت و ابتلائات آنها
یکی از داستانهایی که قرآن کریم مکرر از آن یاد کرده است، داستان «اصحاب سبت» است. یکی از سنتهایی که در میان بنیاسرائیل رایج و البته مستند به امر الهی بود، تعطیلی روز شنبه بود. هماکنون نیز یهودیها روز شنبه را تعطیل میکنند و بعضی از کارها را در آن روز حرام میدانند. روز شنبه نزد یهودیان تعطیل مطلق است و باید به معبدشان بروند و به عبادت بپردازند. البته خداوند برای یهودیها احکام سختی قرار داده بود. بعضی از احکام آنها از همان ابتدای تشریع سختتر از دیگر ادیان بود، و در ادامه نیز احکام سخت دیگری بهعنوان عقوبت برای آنها واجب شد.
این نص قرآن است که میفرماید: فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ؛ [نساء، ۱۶۰] در ابتدا طیباتی برای آنها حلال بود، ولی خداوند به عقوبت گناهان و ظلمهایی که مرتکب شدند، چیزهایی را بر آنها حرام کرد. ولی اصولاً احکام تورات نیز سخت بود و از اینروست که در آیاتی که درباره پیغمبران بعدی است، خطاب به آنها میفرماید: وَ لِأُحِلَّ لَکمْ بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیکمْ؛ [آلعمران، ۵۰] پیغمبران بعدی، بهخصوص پیغمبر اسلام به مردم میگفتند: ما آمدهایم که بعضی از چیزهایی را که برای شما حرام شده بود، تجویز کنیم. در شریعت اسلام خیلی چیزهای حلال وجود دارد که در شریعت یهود حرام است.
از جمله کارهایی که برای یهودیان حرام بود، کار کردن در روز شنبه و از جمله صید ماهی در این روز بود. وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیةِ الَّتِی کانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ؛ [اعراف، ۱۶۳] صید ماهی در روز شنبه حرام بود و گروهی از بنیاسرائیل بودند که محل سکونتشان مشرف به دریا بود. آنها غذایشان عمدتاً ماهی بود و زندگیشان از راه صید ماهی میگذشت. خداوند میفرماید: روز شنبه ماهیها دستهدسته نزدیک ساحل میآمدند؛ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً، اما روزهای دیگر نمیآمدند؛ وَ یَوْمَ لاَ یَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِیهِمْ. این مسأله برای آنها خیلی گران آمد. بالاخره وضع اقتصادشان به هم میخورد، و از خصوصیات قوم یهود دلبستگی شدید به مال و اقتصاد بود. هماکنون نیز در دنیا یهودیها به علاقهمندی به پول و فعالیتهای اقتصادی شناختهشده هستند.
عدهای از مردم چارهاندیشی کردند و فکرشان به اینجا رسید که گودالهایی اطراف دریا و نهرهای آب بکنند و روزهای شنبه آب را به طرف این گودالها باز کنند. وقتی ماهیها همراه آب به این گودالها آمدند جلوی آن را ببندند، و روز یکشنبه آنها را صید کنند. به این وسیله هم منافع اقتصادیشان تأمین میشد و هم به خیال خودشان خلاف دستورات خدا عمل نکرده بودند! روز شنبه که ماهی صید نکرده بودند بلکه فقط جلوی گودال را باز و بسته کرده بودند! کذَلِک نَبْلُوهُم بِمَا کانُوا یَفْسُقُونَ؛ در اینجا قرآن اشاره دارد که اینکه ماهیها روز شنبه کنار دریا میآمدند و روزهای دیگر نمیآمدند، آزمایشی الهی بود، و علت اینکه خداوند این آزمایش سخت را برای آنها گذاشت این بود که اهل فسق و فجور بودند و برای نافرمانی خدا بهدنبال بهانه میگشتند. تا بالاخره این بهانه را هم پیدا کردند و روز شنبه ماهیها را به گودالها میفرستادند و آب را میبستند تا روز یکشنبه آنها را صید کنند.
عدهای به این کار مشغول شدند، اما گروهی از این قوم، به موعظهی اینان پرداختند و گفتند: با احکام خدا بازی نکنید و این کار را نکنید! خداوند فرموده است شنبه صید نکنید! این کار را رها کنید! این کار موجب عقوبت خداوند میشود. از سوی دیگر دستهی سومی موعظهگران را ملامت میکردند و میگفتند: شما به اینها چه کار دارید؟! چرا با اینها سروکله میزنید؛ اینها که به حرف شما گوش نمیدهند. اینها را رها کنید! شما خودتان صید نکنید، به اینها هم کار نداشته باشید، بگذارید کار خودشان را بکنند! آنهایی که موعظه میکردند، گفتند: مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ؛ اولاً ما این کار را میکنیم تا پیش خدا عذر داشته باشیم و به وظیفه خودمان عمل کرده باشیم. وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ؛ ثانیاً شاید در بین آنها نیز کسی پیدا بشود که تحت تأثیر موعظهی ما قرار بگیرد و دست از این کارش بردارد. فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکرُواْ بِهِ أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کانُواْ یَفْسُقُونَ؛ [اعراف، ۱۶۵] نتیجه اینکه خداوند عذابی بر این قوم نازل کرد و صیدکنندگان و کسانیکه موعظهگران را نهی میکردند معذب شدند. فقط موعظهگران، همان کسانی که نهی از منکر میکردند نجات پیدا کردند. در آیات دیگر آمده است که آن دو دسته به میمون تبدیل شدند؛ فَقُلْنَا لَهُمْ کونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِینَ؛ [بقره، ۶۵] به آنها امر کردیم که میمون بشوید؛ امر تکوینی الهی است و آنها به میمون تبدیل شدند. در روایات آمده است که وقتی انسانی بهصورت حیوان مسخ شود، سه روز بیشتر زنده نمیماند. بنابراین اینها نیز پس از اینکه سه روز بهصورت میمون در بین مردم زندگی کردند، مُردند.
عبرتگیری گروههای مختلف
در سوره بقره بعد از بیان مسخ این افراد جملهای آمده است که در سوره اعراف نیست. میفرماید: فَجَعَلْنَاهَا نَکالاً لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهَا وَ مَا خَلْفَهَا وَ مَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِینَ؛ [بقره، ۶۶] این مسخ تنبّهی برای معاصران و آیندگان آنها بود. وقتی انسان میبیند که برادرش، پسرخالهاش، پسر عمهاش و بالاخره برخی از افرادی که تا دیروز با آنها ارتباط داشته است، بهصورت میمون درآمدهاند، یکباره تکان میخورد و شوکی در او ایجاد میشود. چهبسا کسانی که این کار را نکرده بودند، اما نزدیک بود به آنها ملحق شوند، وقتی وضعیت را دیدند دیگر به آن گناه آلوده نشدند. همچنین وقتی برای کسانی که در آن زمان نبودند، این داستان نقل شود، تحت تأثیر واقع میشوند. همچنین این ماجرا موجب تقویت روحیهی اهل تقوا خواهد بود. گاهی انسان گناهی را مرتکب نمیشود، اما ممکن است ارادهاش ضعیف باشد و اگر در اثر گرسنگی و فقر به او فشار بیاید، مبتلا شود. وَ مَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِینَ؛ این جریان باعث شد که ارادهی اهل تقوا نیز تقویت شود و اصلاً فکر نزدیکشدن به این گناه را هم نکنند.
علت مسخ
بنیاسرائیل انحرافات و گناهان مختلفی مرتکب شدند که به برخی از آنها در جلسات گذشته پرداختیم. گوسالهپرست شدند؛ حتی آمدند از حضرت موسی تقاضای ساختن بت کردند؛ ولی خداوند بهخاطر این گناهان آنها را مسخ نکرد. اما اینجا چطور شد که مسخ شدند؟! چرا این صید آنها را به این عقوبت سنگین گرفتار کرد؟ با اینکه آنها بهصورت رسمی در روز شنبه صید نکردند؛ آب را به حوضچهها باز کردند تا روز یکشنبه صید کنند. صید کردن در روز شنبه حرام بود، روانکردن آب به حوضچهها که حرام نبود. دستوری نیز نبود که اگر همراه آب، ماهی به حوضچهها آمد باید برگردانید. چرا این کاری که به ظاهر خلاف شرع بیّنی هم نبود، باعث مسخ آنان شد؟ تازه این مسخ فقط گریبان مرتکبان را نگرفت بلکه آنهایی که نهی از منکر نکردند نیز گرفتار شدند.
بازی با دین خدا، ممنوع!
پاسخ این است که خداوند فِسق بیّن را تحمل میکند، حتی شِرک را هم تحمل میکند و برای مشرکان زود عذاب نازل نمیکند، اما آنهایی را که میخواهند با دین خدا بازی کنند، تحمل نمیکند. خداوند هیچکدام از مشرکانی که این همه جنایات کرده و جنگها علیه پیغمبر و مسلمانان بهراه انداختند، مسخ نکرد. حتی آنها را به عذاب فراگیر که همه هلاک شوند مبتلا نکرد. اما اینها آمدند و به زبان حالشان گفتند: خدایا تو گفتی نکن! اما کاری به سرت میآوریم که بگویی بکن و نتوانی بگویی نکن! آن قدر با دین تو بازی میکنیم که همان کاری که تو میخواهی نشود، بشود و حجّتی نیز بر ما نداشته باشی! خداوند میخواست آنها در روز شنبه بهدنبال عبادت بروند و کار را تعطیل کنند، اما اینها همان کار دنیاییشان را کردند و رفتند چاله کندند و آب را روانه آنها کردند تا ماهیها به داخل آن بیایند و آنها را حبس کنند.
حال این پرسش مطرح میشود که آیا بعضی از کلاه شرعیهایی که ما در معاملاتمان درست میکنیم از همین قبیل نیست؟! اینکه فرد از بانک با سود ۱۶ تا ۱۸ درصد وام میگیرد و میگوید از بانک با فلان درصد سود وام گرفتم و اصلاً نمیداند عقد مضاربه یا شرکت و… چیست، شامل این کلاهشرعیها نمیشود؟! در کاغذ مینویسند که این کار طبق مقرراتی است که شورای نگهبان تجویز کرده است، اما اصلاً کاری به این مسأله ندارند و میگوید من میخواهم پول قرض بگیرم و سودش را هم میدهم! آیا این کار ما گناه بیشتری دارد یا آن آبی که آنها در چالهها انداختند تا روز یکشنبه ماهی صید کنند؟! آیا بیان داستان اصحاب سبت هشداری برای ما مسلمانها نیست که با دین خدا بازی نکنیم؟
وقتی اقتصاددانان دربارهی دلیل ورشکستگی گسترده مردم، گرانی و پایین آمدن سطح اقتصاد تحقیق میکنند، در آخر به همین سودهای کلان ربوی میرسند؛ کسانی به خیال اینکه درآمدهایی کسب کنند، سودهای کلان برای وام به بانکها دادند، وقتی آن درآمدها حاصل نشد، در آن ماندند و کارخانه و سرمایهشان رفت و خودشان ورشکسته شدند. امروز در دنیا اختلاف طبقاتی روزبهروز بیشتر میشود؛ یعنی همانطور که به تعداد سرمایهداران چند میلیارد دلاری افزوده میشود، فقرا نیز زیاد میشوند؛ فقرایی که در سطل زباله بهدنبال لقمه نانی میگردند. آنهایی که جرأت تحقیق دربارهی این مسایل را دارند، میگویند: ریشهی همهی این فسادهای اقتصادی رباخواری است. آن وقت ما کلاه شرعی میگذاریم و وام با ۳۰درصد سود هم میدهیم و میخواهیم با یک جعبه سیگار یا یک سیر نبات مسئله را حل کنیم!! توجه داشته باشیم که نباید با دین خدا بازی کرد.
گناه ترک نهی از منکر
نکته دوم اینکه اگرچه کسانیکه در جامعه مرتکب گناه، بهخصوص گناههای اجتماعی و علنی میشوند، خود مرتکب فساد میشوند و جامعه را به فساد میکشند، ولی تکلیف امربهمعروف و نهیازمنکر از دیگران ساقط نمیشود. خداوند فقط صیدکنندههای ماهی را مسخ نکرد، آنهایی که نهی از منکر نمیکردند نیز مسخ شدند. گناه فقط گناههای ایجابی و کارهایی که انجام میدهیم نیست؛ گاهی ترک نهی از منکر و امر به معروف، گناه بزرگتری است و نزد خداوند سکوت کردن در مقابل بعضی از گناهان و مفاسد، از خود آن گناه عظیمتر و اهمیتش بیشتر است.
ممکن است بگویید نهی از منکر اثر نمیکند؛ امتحان کردهایم، نتیجه نداده است. پاسخ این است که ما چگونه برای کارهای شخصیمان بهدنبال راهحل میرویم و راه چاره پیدا میکنیم؟ چگونه است که برای کارهای شخصیمان گروه و هیأت تشکیل میدهیم، برای نهی از منکر نیز همین کار را بکنیم. درست است که شما یک نفری نمیتوانید جلوی همهی مفاسد را بگیرید، اما اگر این کار به یک حرکت اجتماعی تبدیل شود و گروهی برای این کار ساخته شوند و مقداری از وقتشان را برای نهی از منکر صرف کنند، به نتیجه میرسند.
خداوند با کسی رودربایستی ندارد!
بنیاسرائیل مردمی هستند که خداوند درباره آنها میفرماید: إنّی فَضَّلتُکُم عَلَی العالَمینَ؛ من شما را بر همهی جهانیان برتری دادم. خداوند در چند آیه به بیان این فضایل میپردازد، اما برخی از افراد همین قوم را به میمون تبدیل میکند. پیغمبرانی برای آنها فرستاد که برای هیچ قومی نیامدند. پیامبرانی مثل حضرت ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و یوسف داشتند. تازه اینها پیامبرانی هستند که نامشان در قرآن است و ما از آنها خبر داریم. بنیاسرائیل پیغمبرانی داشتهاند که ما از آنها خبر نداریم. خداوند برای هیچ قومی این همه پیغمبر و مربّی نفرستاد، اما وقتی که شیطنت میکنند و رودرروی خدا میایستند، آنها را به بوزینگانی پست و رانده شده تبدیل مینماید. خداوند با کسی رودربایستی ندارد. از امام باقر سلاماللهعلیه نقل شده است که لَیسَ بَینَ اللهِ و بَینَ أحَدٍ قَرابَة؛ خداوند با هیچکس خویشاوندی ندارد.
خداوند در کل عالم هستی، مخلوقی مثل پیغمبر اسلام صلیاللهعلیهوآله ندارد، اما حتی به ایشان چنین میگوید: لَقَدْ کدتَّ تَرْکنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلاً إِذاً لَّأَذَقْنَاک ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَ ضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَک عَلَیْنَا نَصِیرًا. [اعراف، ۷۴-۷۵] در بعضی از روایات در تفسیر این آیه آمده است که عدهای نزد پیامبر آمدند و پیشنهاد کردند که به این شرط که سجده را از ما برداری، مسلمان میشویم. به این مناسبت این آیه نازل شد؛ لَقَدْ کدتَّ تَرْکنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلاً؛ نزدیک بود که کمی به نظر آنها تمایل پیدا کنی. میدانی که اگر این کار را میکردی چه میشد؟ إِذاً لَّأَذَقْنَاک ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَ ضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَک عَلَیْنَا نَصِیرًا؛ دیگر حساب تو از ما جدا میشد و در مقابل ما هیچکس از تو حمایت نمیکرد. حتی شمای پیامبر حق نداری که ذرّهای از حکم خدا کوتاه بیایی. قانون خدا ناموس خداست و تجاوز به حکم خدا و بازی کردن با دین خدا، تجاوز به ناموس اوست و خداوند این را تحمل نمیکند. البته عذابها متناسب با شرایط زمانی و مکانی است و خداوند همه را به یک صورت عذاب نمیکند. درباره بنیاسرائیل دیدیم که آنها گرفتار انواع و اقسام عذابها شدند که یکی از زشتترین و رسواکنندهترین آنها عذاب مسخ بود.
در این داستانها از این نکتهها بسیار وجود دارد که اگر دقت کنیم برای زندگی فردی، اجتماعی و صنفیمان بسیار مفید است. متأسفانه ما وقتی هم که قرآن میخوانیم کمتر به این مضامین میپردازیم، کمتر تدبّر میکنیم و کمتر از آن پند میگیریم. امیدواریم خدای متعال پردههای غفلت را از دلهای ما بردارد و به برکت این ماه شریف دلهای ما را روشن کند و به ما توفیق دهد آلودگیها را از خود بزداییم و در مسیری قدم برداریم که خدا راضی باشد و مشمول دعاهای آقا امام زمان عجلاللهتعالیفرجه قرار بگیریم.
برگرفته از دروس اخلاق آیتالله مصباح یزدی (رحمةاللهعلیه) در دفتر مقام معظم رهبری – سال ۱۳۹۶
ادامه دارد….
جلسه قبل ⇒ لینک مرتبط ⇐ جلسه بعد
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ بنفش ⇐ تیترهای اصلی.
رنگ سبز ⇐ آیات قرآن.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
رنگ قهوهای ⇐ ترجمه آیات و روایات.
اصحاب سبت ، اصحاب سبت ، اصحاب سبت
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
اصحاب سبت ، اصحاب سبت ، اصحاب سبت